معراج مؤمن

نویسنده

 

  1669 - تاءثیر الله اکبر گفتن
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا قام العبد الى الصلاة و قال : الله اکبر خرج من ذنوبه کیوم و لدته امه
هرگاه بنده مؤ منى به نماز بایستد و بگویدن ((الله اکبر)) ازهمه گناهانش پاک مى شود؛ همچون روزى که ازمادر متولد شده است . (مجموعة الاخبار، ص 220).

 1670 - معنى الله اکبر
لما قال رجل الله اکبر من کل شى ء قال الصادق - علیه السلام - وکان ثم شى ء فیکون اکبر منه ؟ قل الله اکبر من ان یوصف
امام صادق (ع ) به مردى که گفت : (( خدا بزرگتر ازهر چیزى است )) فرمود: ایا در قبال خداچیزى هست که خدا بزرگتر از او باشد؟ چنین بگو: (( خدا بزرگتر است از این که به وصف درآید)). (تفسیر نورالثقلین ، ج 3، ص 239).

 1671 - بلندکردن دست به هنگام تکبیرة الاحرام
قال الباقر - علیه السلام -
اذا قمت فى الصلوة فکبرت فارفع یدیک و لاتجاوز بکفیک اذنیک اى حیال خدیک
وقتیکه که به نماز ایستادى و خواستى تکبیرة الاحرام بگویى ، دو دوستت رابلند کن ونباید دستها از گوش ها، یعنى از کنار گونه هایت بالاتر مى رود. (اصول وافى ، ج 8، ص ‍ 43).

 1672 - چند تکبیر در نماز
قال الصادق - علیه السلام -
اذا افتتحت الصلوة فکبر ان شئت واحدة و ان شئت ثلاثا و ان شئت خمسا و ان شئت سبعا فکل ذلک مجز عنک غیر انک اذا کنت اماما لم تجهر الا بتکبیرة
وقتى خواستى واردنماز شوى ، اگر خواستى یک تکبیر و اگر خواستى سه یاپنج یاهفت تکبیر بگو که به هر قسم عمل نمایى ، کافى است ، ولى اگر امام جماعت هستى جز یک تکبیر را بلند بگو. (اصول وافى ، ج 8، ص 641).

 1673 - شروع نماز با الله اکبر
قال الصادق - علیه السلام -
تحریم الصلوة التکبیر و تحلیلها التسلیم
به وسیله تکبیرة الاحرام ، منافیات نماز حرام مى گردد، و به وسیله سلام ، حلال مى شود. (بحارالانوار، ج 85، ص 310).

 1674 - آداب تکبیرة الاحرام
قال الصادق - علیه السلام -
فاذا کبرت فاستصغر مابین السموات العلى و الثرى دون کبریائه
هرگاه تکبیرة الاحرام گفتى ، همه چیز را از آنچه در آسمان و زمین است در مقابل خداى کبیر و متعال ، کوچک و ناچیز بشمار، مگر کبریایى وبزرگى خداوند متعال را. (مصباح الشریعه ، ص 91).

 1675 - پاداش تکبیرة الاحرام نزدخداوند
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا رفع یدیه و قال : الله اکبر و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائکته : یاعبادى ! اما ترونه کیف کبرنى وعظمنى و نزهنى عن ان یکون لى شریک او شبیه او نظیر ورفع یده و تبرء عما یقوله اعدائى من الاشراک بى ؟ اشهدکم انى ساءکبرده و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزهات دارکرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه و من عذاب جهنم و من نیرانها
پس وقتى که نمازگزار دو دستش را (جهت گفتن ) ((الله اکبر)) بالا بردو ثناى خدا گوید خداى تعالى به ملائکه خود چنین مى فرماید: اى عبادت کنندگان من ! آیا نمى بینید بنده ام راکه چگونه مرابزرگ وعظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست ودستش را قائلند؟ شمارا مشاهده مى گیرم ، به درستى که به زودى او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک مى گردانم او را در پاکیزگى دار کرامتم و او را از گناهان پاک مى سازم و از عذاب جهنم و آتش آن او را حفظ مى کنم . (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1676 - اوصاف الله
قال الباقر - علیه السلام -
ان الله عزوجل کان ولاشى ء غیره نورا ولاظلام فیه و صادقا لاکذب فیه و عالما لاجهل فیه وحیا لاموت فیه و کذلک هو الیوم و کذلک لایزال ابدا
خداوند - عزوجل - بودو چیزى جز او نبود نورى بى ظلمت و تیرگى ، صادقى بى کذب دانایى که جهل به همراه نداشت ، زنده اى بى زوال ، و او امروز نیز چنین است و پیوسته تاابد چنان باشد. (المیزان ، ج 8، ص 277).

 1677 - مقدمه نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ولکل شى ء انف و انف الصلاة التکبیر
براى هر چیزى مقدمه اى است و مقدمه نماز تکبیر است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 16).

 1678 - تاءثیر تکبیرة الاحرام
قال الباقر - علیه السلام -
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القرآن من فیه التقاطا فاذا اعرض اعرض الله عنه و وکله الى الملک هنگامى که بنده اى مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را مى گوید، خداوند به طرف وى توجه مى کند، و موکل مى کند بر او ملکى را تا آنچه که قرائت مى نماید از او دریافت مى کند پس اگر اعراض کرد، خداوند از او روى مى گرداند و او و نمازش رابه فرشته وا مى گذارد. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173).

 1679 - اسرار تکبیرة الاحرام
عن الصادق - علیه السلام -
اذا کبرت فاستصغر مابین العلا والثرى دون کبریائه ؛ فان الله اذا اطلع على قلب العبد و هو یکبر وفى قلبه عارض عن حقیقة تکبیره قال : یاکاذب ، اتخذ عنى ؟ و عزتى و جلالى لاحرمنک حلاوة ذکرى ولاحجبنک عن قربى و المسارة بمناجاتى فاعتبر انت قلبک حین صلوتک فان کنت تجد حلاوتها و فى نفسک سرورها وبهجتها و قلبک مسرورا بمناجاته ملتذ بمخاطباته ، فاعلم انه قد صدقک فى تکبیرک له ؛ و الا فقد عرفت من سلب لذة المناجاة و حرمان حلاوة العبادة انه دلیل على تکذیب الله لک و طردک عن بابه
چون تکبیر (نماز) راگفتى ، آنچه را که ما بین آسمان و زمین است درمقابل کبریاى خدا کوچک و ناچیز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده زمانى که تکبیر مى گوید، بنگرد و در دل او چیزى باشدکه از حقیقت معناى تکبیر بازش مى دارد، به او گوید: ((اى دروغگو آیا مرا مى فریبى ؟ به عزت وجلالم سوگند که از شیرینى یاد خود محرمت کنم و از قرب به خودو شادمانى مناجاتم محجوبت سازم )) پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بیازما، اگر شیرینى نماز را و در (عمق ) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را مى یابى و دلت از راز و نیازبا او شادمان است و از گفتگو با او لذت مى برد، بدان که خداوند تو را در تکبیرى که بر زبان رانده اى تصدیق فرموده است وگرنه ، بدان که فقدان لذت مناجات و محرومیت از شیرینى عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را (در تکبیرت ) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است .(مصباح الشریعة ، باب 13، بحارالانوار، ج 81، ص 230).

 

 1680 - سرالله اکبر
عن امیرالمؤ منین - علیه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر الله اکبر فیه نفى کیفیته کانه یقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان یدرک الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ، انما یصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله تعالى الله عن ان یدرک الواصفون صفته علوا کبیرا

وجه دیگر ((الله اکبر)) این است که کیفیت و چگونگى را از او نفى مى کند؛ گویى که اذان گوینده مى گوید: ((خداوند والاتر از آن است که وصف کنندگان صفت او را (آنچنان که هست ) ادراک کنند)) وصف کنندگان به قدر ادراک خود اورا وصف مى کنند نه به قدر عظمت و جلال او خدا بسیار برتر از آن است که وصف گویان صفت او را دریابند.

 1681 - فلسفه گفتن هفت تکبیر
عن العلل باسناده عن هشام بن الحکم عن ابى الحسن موسى - علیهما السلام - قال :
قلت : لاى علة صار التکبیر فى الافتتاح سبع تکبیرات افضل ؟ فقال : یاهشام ان لله خلق السموات سبعا و الارضین سبعا و الحجب سبعا فلما اسرى بالنبى صلى الله علیه و اله فکان من ربه کقاب قوسین او ادنى رفع له حجاب من حجبه ، فکبر رسول الله -صلى الله علیه وآله - و جعل یقول الکلمات التى فى الافتتاح ؛ فلما رفع له الثانى کبر فلم یزل کذلک حتى بلغ سبع حجب فکبر سبع تکبیرات فلذلک العلة تکبر للافتتاح فى الصلوة سبع تکبیرات
از کتاب علل الشرایع به سندى که آورده ، ازهشام بن حکم روایت کرد که از ابوالحسن موسى بن جعفر (ع ) پرسیدم : ((چرا در افتتاح نماز (گفتن ) هفت تکبیر داراى فضیلت بیشتر شده است ؟ فرمود: ((اى هشام ، خدا آسمانها را هفت زمینها راهفت و حجابها را هفتگانه آفرید؛ پس چون پیامبر (ص ) رابه معراج بردو قرب او به پروردگارش به اندازه فاصله دو کمان یا نزدیکتر شد یک حجاب از حجابهایش برداشته شد؛ پیامبر (ص ) تکبیر گفت و آغاز نمودبه گفتن کلمات افتتاحیه نماز، پس چون حجاب دوم برایش برداشته شود، تکبیر گفت ؛ و به همین منوال (گذشت ) تا به هفت حجاب رسید؛ پس آن جناب هفت تکبیر گفت بدین علت براى افتتاح نماز هفت تکبیر گفته مى شود. (علل الشرایع ، ص 322، باب ، 30، حدیث 4).

 

 

منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم) عباس عزیزى

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی