معراج مؤمن

نویسنده

 1785 - رکوع کامل
قال الباقر - علیه السلام -
من اتم رکوعه لم یدخله وحشة القبر
هرکس که رکوعش تمام وکامل باشد، دچار وحشت قبر نمى شود. (مواعظ العددیه ، ص 243).

 1786 - تاءثیر رکوع حقیقى
قال الصادق - علیه السلام -
لایرکع عبدالله رکوعا على الحقیقة ، الازنیة الله تعالى بنور بهائه و اظله فى ضلال کبریائه و کساه کسوة اصفیائه
هیچ بنده اى براى خدا به حقیقت رکوع نکند مگر آن خداوند تعالى او را به نورجمال خود بیاراید و در سایه کبریایى اش جاى دهد و جامه برگزیدگانش بپوشاند. (مصباح الشریعه ، ص ‍ 14).

 1787 - اسرار به رکوع گفتن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا رکع قال الله تعالى لملائکته : یا ملائکتى ! اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتى ؟ اشهدکم لاعظمته فى دار کبریایى و جلالى
پس هنگامى که (نمازگزار) به رکوع رفت ، خداوند - تبارک و تعالى - خطاب به ملائکه مى کند و مى گوید: ((اى ملائکه من ! آیا نمى بیند (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى کند؟ شما را گواه مى گیرم ، که هرآینه او را در دار کبریایى و جلال خودم بزرگ سازم . (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1788 - اسرار سر از رکوع برداشتن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله - تبارک و تعالى - لملائکته : اما ترون یا ملائکتى کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتى ! لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الى جنانى ؛
پس هنگامى که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود مى کندو مى گوید: آیا نمى بینید اى ملائکه من ! چگونه این بنده ام مى گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، همچنان که در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براى خدمت تو آماده ساختم ؟ شما را گواه مى گیرم اى ملائکه من ! هرآینه عاقبت زیبا و خویب براى او قرار خواهم داد و بهشت را براى او قرار خواهم داد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1780 - رکوع ناقص
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من لم یتم وضوئه و رکوعه و خشوعه فصلاته خداج یعنى ناقصة غیر تامة
کسى که وضو و رکوع و خشوعش در نماز کامل نیست ، نمازش ((خداج )) است ، یعنى ناقص است و تمام نیست . (جامع الحدیث الشیعه ، ج 4، ص 44).

 1790 - تاءویل رکوع
قال على - علیه السلام -
ثم تاءویل مد عنقک فى الرکوع تخطر فى نفسک امنت بک و لو ضربت عنقى ثم تاءویل رفع راءسک من الرکوع اذا قلت ، ((سمع الله لمن حمده )) الذى اخرجنى من العدم الى الوجود
معناى کشیدن گردن در رکوع این است که در ایمان به خدا استوارم ، اگر چه گردنم زده شود، و معناى سر برداشتن از رکوع و گفتن ((سمع الله )) این است که حمد وثناى ما را مى شنود، آن خدایى که مرا از نیستى و عدم به وجود آورده است . (میزان الحکمة ، ج 5، ص 395).

 1791 - نحوه قیام بعد از رکوع
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
اذا رفعت راءسک من الرکوع فاقم صلبک فانه لاصلاة لمن لایقیم صلبه
چون سر از رکوع بلند کردى ، کمرت را راست کن ، و بایست و زیرا کسى که بعد از رکوع قیام نکند و از همان رکوع به سجده برود، نمازش باطل است . (اصول وافى ج 8، ص ‍ 703).

 1792 - تاءثیر رکوع کامل
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خمس صلوات افتر ضهن الله - عزوجل - من احسن وضوء هن و صلاهن لوقتهن و اتم رکوعهن و خشوعهن کان له على الله عهد ان یغفر له ، و من له فلیس له على الله عهد، ان شاء فقرله ، وان شاء عذبه
خداوند پنج نماز رابر مردم واجب گرداند، هرگاه کسى وضوى آنها را در دست به جاى آورد ودر وقت بخواند و رکوع و خشوعشان را کامل کند، خداوند متعال ضامن است که گناهانش را بیامرزد و کسى که این گونه (و در دست ) انجام ندهد، خداوند نسبت به او عهدى ندارد، اگر خواست او را مى آمرزد، واگر بخواهد، او را عذاب مى کند. (کنزالعمال ، ج 7، ص 276، ح 18860).

 

 1793 - ذکر بعد از رکوع
روى سعید القماط عن الفضل قال : قلت لابى عبدالله - علیه السلام -
جعلت فداک علمنى دعاء جامعا، فقال لى : احمدالله ، فانه لایبقى احد یصلى الا دعا لک یقول : ((سمع الله لمن حمده )).
سعید قماط از فضل نقل کرده که از امام صادق (ع ) پرسیدم : فدایت گردم دعایى جامع مرا بیاموز! فرمود: حمد خداوند را به جاى آور، زیرا (اگر چنین کنى ) هیچ نمازگزارى نیست مگر اینکه برایت چنین دعا کند که : ((سمع الله لمن حمده )) (خداوند بشنود حمد هرکسى را که حمدش کند). (بحارالانوار، ج 85، ص 104).

 1794 - فلسفه رکوع
عن مصباح الشریعة قال الصادق - علیه السلام -
لایرکع عبدالله رکوعا على الحقیقة الا زینة الله تعالى بنور بهائه ، و اظله فى ظلال کبریائه و کساه کسوة اصفیائه و الرکوع اول و السجودثان ، فمن اتى به معنى الاول صلح الثانى و فى الرکوع ادب و فى السجود قرب ، و من لایحسن الادب لایصلح للقرب فارکع رکوع خاضع لله بقلبه متذلل و جل تحت سلطانه خافض له بجوارحه خفض خائف حزن على ما یفونة من فائدة الراکعین و حکى ان الربیع ابن خثیم کان یسهر باللیل الى الفجر فى رکعة واحدة فاذا هو اصبح رفع (خ ل : تزفر) و قال : اه ! سبق المخلصون وقطع بنا و استوف رکوعک باستواء ظهرک و انحظ عن همتک فى القیام بخدمته الابعونه و فر بالقلب من و ساوس الشیطان و خدائعه و مکائده فان الله تعالى یرفع عباده بقدر تواضعه له و یهدیهم الى اصول التواضع و الخضوع بقدر اطلاع عظمته على سرائرهم
ازکتاب مصباح الشریعه نقل است که امام صادق (ع ) فرمود: هیچ بنده اى براى خدا به حقیقت رکوع نکند مگر آنکه خداوند تعالى او را به نور جمال خویش بیاراید و در سایه کبریایى خود درآورد و جامه برگزیدگانش بپوشاند رکوع (مرحله ) اول است و سجود (مرحله ) دوم ؛ هرکس که معنى وحقیقت اولى رابه جاى آورد، شایستگى دومى رایافته است در رکوع ادب (عبودیت ) است و در سجود قرب (به معبود) است ؛ و کسى که به نیکى ، ادب نگزارد، قربت را نشاید پس رکوع کن ، همانند رکوع کسى که قلبا خاضع اى خداست و تحت سلطه او ذلیل و بیمناک مى باشد؛ و چون راکعى که از بیم و اندوه از دست دادن بهره راکعان (حقیقى ) تن فرود آورد، اعضاى خود را فرود آور از ربیع بن خثیم حکایت شده که با یک رکوع شب را به صبح مى رساند و چون به صبح مى رسید (صبح کرد) قامت راست مى کرد و مى گفت : ((آه ! مخلصان پیشى گرفتند و ما را از ماندیم )) و رکوع خود را کامل انجام ده به این که پشت خود را هموار کنى واز این (پندار) که به (قدرت ) و همت خود به خدمت او قیام کنى فرود آى (که این امکان ندارد) جز به یارى او وقلب را از وسوسه هاى شیطان و فریب ها و نیرنگ هایش فرارى ده که خداوند تعالى بندگان خویش را به میزبانى که در برابر او کرنش کنند، بلند مى کند؛ و آنان را هر اندازه که عظمتش بر باطنهایش پرتو افکنده ، به حقیقت فروتنى و کرنش (در برابر خود) هدایت مى فرماید. (مصباح الشریعه ، باب 15، بحارالانوار، ج 82، ص 108).

 1795 - آداب پاها هنگام رکوع
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
فاذا رکعت فصف فى رکوعک بین قدمیک تجعل قدر شبر و تمکن راحتیک من رکبتیک و تضع یدک الیمنى على رکبتک الیمنى قبل الیسرى و بلغ باطراف الاصابع عین الرکبة و فرج اصابعک اذا وضعتها على رکبتیک ... و اقم صلبک و مد عنقک ولیکن نظرک الى مابین قدمیک
هرگاه به رکوع رفتى باید پاها در کنار هم به فاصله یک وجب قرا گیرد و دست ها را بر زانوها قرار دهى که در ابتدا دست راست را بر زانوى قرار دهى و انگشتان دست روى برآمدگى زانو را بپوشاند و بین انگشتان هم باز باشد و اگر فقط انگشتان به زانو برسد کافى است ولى بهتر این است که کف دست روى زانو قرار گیرد و پشتت را راست نگه دار و گردنت را کشیده و نگاه تو باید به وسط پاها متمرکز باشد. (اصول وافى ، ج 8، ص 831).

 1796 - علت کشیدن گردن در رکوع
قال على - علیه السلام -
لما سئل عن عنى مد العنق فى الرکوع تاءویله امنت بک ولو ضربت عنقى
على - علیه السلام - در جواب این سوال که چرا در رکوع گردن باید کشیده و راست نگاه داشته شود فرمود: معنى آن این است که خدایا! به تو ایمان دارم ، اگر چه در این راه گردنم زده شود. (المحجة البیضاء، ج 1، ص 390).

 1797 - تعظیم خداوند در رکوع
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
فاما الرکوع فعظموا الله فیه ، و اما السجود فاءکثروا فیها الدعاء و انه قمن ان یستجاب لکم
من از خواندن قرآن در رکوع و سجود نهى شده ام ، پس در رکوع خدا را با عظمت ذکر کنید، اما در سجده بسیار دعا کنید، زیرا سزاوار است که دعایتان مستجاب شود.(بحارالانوار، ج 85، ص 106).

 1798 - نحوه رکوع کردن
ونهى رسول الله -صلى الله علیه وآله - ان یذبح الرجل فى الصلاة کم یذبح الحمار، و معناه ان یطاءطى الرجل راءسه فى الرکوع حتى یکون اخفض من ظهره
پیامبر (ص ) نهى کرد انسان در نماز سرش را چون چهارپا پایین بکشد، یعنى آنقدر سر را در رکوع پایین بیاورد تا از پشتش پایین تر قرار گیرد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 106).

 1799 - آداب رکوع
و کان النبى -صلى الله علیه وآله - اذا رکع لم یصوب راءسه و لم یقنعه معناه انه لم یرفعه حتى یکون اعلى من جسده ولکن بین ذلک
پیامبر (ص ) در رکوع سرش را بالا یا پایین قرار نمى داد، یعنى سر را بالاتر از بدنش قرار نمى داد، بلکه بینابین نگاه مى داشت (نه خیلى بالا و نه خیلى پایین و در حالتى متوسط، که اگر آب بر پشت بدن بریزند، در همان جا بماند). (بحارالانوار، ج 85، ص 106).

 1800 - رکوع رسول خدا (ص )
لان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان اذا رکع لو صب على ظهره ماء لاسقر
رسول خدا (ص ) طورى رکوع مى کرد که اگر آب بر پشت او مى ریختند، به جلو و عقب نمى رفت . (بحارالانوار، ج 85، ص 107).

 1801 - تعداد ذکر امام صادق (ع ) در رکوع
عن حمزة ابن حمران و الحسن بن زیاد قالا:
دخلنا على ابن عبدالله - علیه السلام - و عنده قوم فصلى بهم العصر و کنا قد صلینا العصر فعددنا له فى کل رکعة ((سبحان ربى العظیم )) ثلاثا و ثلاثین مرة
ازحمزة بن حمران و حسن بن زیا نقل است : بر امام صادق (ع ) وارد شدیم . گروهى نزد او بودند حضرت نماز عصر را ((به جماعت )) برایشان خواند - و نماز عصر را خود پیش از آن خوانده بودیم - و در هر رکعتى که تعداد ذکر ((سبحان ربى العظیم )) او را شماردیم ، سى و سه بار بود.(بحارالانوار، ج 85، ص 109).

 1802 - نحوه رکوع در بیان امام صادق (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
لاصلاة لمن لم یقم صلبه فى رکوعه و سجوده
نمازش درست نیست کسى که در رکوع و سجودش پشت خود را مستقیم و راست قرار ندهد. (بحارالانوار، ج 85، ص 107).

 1803 - رکوع کامل ورفع وحشت قبر
قال الباقر - علیه السلام -
من اتم رکوعه لم تدخله وحشة فى قبره
کسى که رکوع خود را به تمام و کمال انجام دهد، وحشتى در قبر براو وارد نمى شود. (بحارالانوار، ج 85، ص 107).

 1804 - ذکر مستحبى در رکوع
یقول فى رکوعه ماروى عن الباقر - علیه السلام -
اللهم لک رکعت ، و لک خشعت وبک امنت ، و لک اسلمت ، و علیک توکلت ، وانت ربى ، خشع لک سمعى و بصرى و مخى و عصبى و عظامى و ما اقلته لله رب العالمین روایت شده که امام باقر (ع ) در رکوع مى گفت : بارخدایا! براى تو رکوع و خشوع کردم و به تو ایمان آوردم و تسلیم توام و بر تو توکل مى کنم وتو خداى من هستى ، گوش ، چشم ، مغز، اعصاب ، استخوانهاى من براى تو خاشع اند، و هرچه گام برمیدارم ، براى خدایى است که پروردگار جهانیان است . (بحارالانوار، ج 85، ص 110).

 1805 - رکوع طولانى على (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
کان على علیه السلام یرکع فیسل عرقه حتى یطاء فى عرقه من طول قیامه
على (ع ) به اندازه اى به رکوع طول مى داد که عرق از بدنش سرازیر مى شد و زیر پایش مى ریخت . (بحارالانوار، ج 85، ص 110).

 1806 - آداب رکوع از امام صادق (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
اذا رکعت فضع کفیک على رکبتیک و ابسط ظهرک ولاتقنع راءسک و لاتصوبه
هرگاه به رکوع رفتى ، کف دستها را بر زانو بگذار و پشت بدنت را درست باز و پهن کن و سرت را بالاو پایین مبر. (بحارالانوار، ج 85، ص 115).

 1807 - رکوع پیامبر (ص )
قال الصادق - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا رکع لو صب على ظهره ماء لاستقر و قال : فرج اصابعک على رکبتیک فى االرکوع ، و ابلغ اطراف اطابعک عیون الرکبتین
پیامبر خدا (ص ) هنگامى که به رکوع مى رفت ، اگر آب بر پشتش ریخته مى شد، استقرار مى یافت سپس فرمود: انگشتان را بر روى زانوهایت در رکوع باز کن و انگشتان را به گودیهاى زیر زانو برسان . (بحارالانوار، ج 85، ص 115).

 1808 - ذکر رکوع سه بار
قال الصادق - علیه السلام -
وقل فى الرکوع ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) ثلاث مرات
در رکوع سه بار بگو: سبحان ربى العظیم و بحمده )). (بحارالانوار، ج 85، ص 115).

 1809 - گفتن ذکر بعد از رکوع
قال الصادق - علیه السلام -
و اذا رفعت راءسک من الرکوع فقل : ((سمع الله لمن حمده ))

وقتى سر از رکوع برداشتى بگو: ((سمع الله لمن حمده )). (بحارالانوار، ج 85، ص 115).

 1810 - معناى رکوع
سئل امیرالمؤ منین - علیه السلام - ما معنى الرکوع ؟ فقال :
معناه امنت بک و لو ضربت عنقى ، و معنى قوله : ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) فسبحان الله انفقة لله - عزوجل - و ربى خالقى ، و العظیم هو العظیم فى نفسه غیر موصوف بالصغر و عظیم فى ملکه و سلطانه و اعظم من ان یوصف ، تعالى الله
از امام على (ع ) پرسیدند: معناى رکوع چیست ؟ فرمود: یعنى به تو ایان آوردم ، ار چه گردنم را بزنى و معناى ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) فسبحان این است که : منزه است خدا، بزرگى از آن خداوند است و پروردگار و خالق من است بزرگ فقط اوست در خود موصوف به کوچکى نیست و در کشور هستى خود پادشاه و فرمانروا و بزگتر از این است که توصیف شود، بسى والا است . (بحارالانوار، ج 85، ص 116).

 1811 - رکوع على (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا - علیه السلام - کان یعتدل فى الرکوع مستویا حتى یقال لو صب الماء على ظهره لاستمسک و کان یکره ان یحدر راءسه و منکبیه فى الرکوع
امام على (ع ) آنچنان در رکوع معتدل و درست مى ایستاد که گویند: اگر آب بر پشتش ریخته مى شد، همان جا مى ماند و دوست نداشت که سر و شانه هایش را دایره وار (به پایین ) بگیرد. (بحارالانوار، ج 85، ص 118).

 1812 - ذکر رکوع و سجود
عن عقبة قال :
لما نزلت ((فسبح باسم ربک العظیم )) قال لنا رسول الله -صلى الله علیه وآله - اجعلوها فى رکوعکم و لما نزلت : ((سبح اسم ربک الاعلى )) قال لنا رسول الله : اجعلوها فى سجودکم
چون آیه : ((فسبح باسم ربک العظیم )) نازل گردید، رسول خدا (ص ) فرمود: آن را در رکوع بگویید، و چون آیه ((سبح اسم ربک الاعلى )) نازل گردید، فرمود: این را در سجده بگویید. (بحارالانوار، ج 85، ص 105).

 1813 - ذکر طولانى در رکوع و سجود
قال الصادق - علیه السلام -
و من کان یقوى على ان یطول الرکوع و السجود فلیطول ما استطاع یکون ذلک فى تسبیح الله و تحمیده و تمجیده و الدعاء و التضرع فان اقرب ما یکون العبد الى ربه هو مساجد
کسى که توانایى آن را دارد که رکوع و سجودش را در نماز طولانى کند، باید به مقدار توانایى اش طول دهد و باید در رکوع و سجود به تسبیح و حمد و ستایس و دعا و تضرع به درگاه خداوند اشتغال داشته باشد، زیرا نزدیک ترین حالت بنده به خدا همان لحظاتى است که در سجده با خدا خلوت مى کند. (اصول وافى ، ج 8، ص 707).

 1814 - هنگام رکوع و سجود تکبیر بگو
قال ابوجعفر - علیه السلام -
اذا اردت ان ترکع و تسجد فارفع یدیک فکبر ثم ارکع واسجد
هرگاه خواستى به رکوع یا سجده بروى ، دو دستت را بلند کن ، و تکبیر بگو آنگاه به رکوع یا سجده برو.(اصول وافى ، ج 8، ص 702).

 1815 - تقرب به وسیله رکوع و سجود
قال على - علیه السلام -
تقرب الى الله سبحانه بالسجود و الرکوع و الخضوع لعظمته والخشوع
به وسیله سجده و رکوع و خضوع و خشوع در برابر عظمت خدا به او تقرب جوى . (غرر الحکم ، ص 356).

 1816 - دعا کردن در رکوع و سجود
عن سعید بن یسار قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام -: ادعوا و انا راکع او ساجد؟ قال - علیه السلام - نعم ادع و انت ساجد فان اقرب ما یکون العبد الى الله و هو ساجد، ادع الله لدنیاک و اخرتک
سعید بن یسار گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم : در رکوع و سجده مى توانم دعا کرده ، از خدا حاجت بخواهم ؟ حضرت فرمود: آرى ، به خصوص در حال سجده دعاکن ؛ زیرا سجده نزدیکترین حالت بنده به خداست و در سجده براى دنیا و آخرتت دعا کن . (میزان الحکمه ، ج 4، ص 381).

 1817 - رکوع و سجود کامل
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
فاذا هو اتم رکوعها و سجودها و اتم سهامها صعدت الى السماء لها نور یتلاءلؤ و فتحت لها ابواب السماء و تقول حافظت على حفظک الله و تقول الملائکة صلى الله على صاحب هذه الصلوة و اذا لم یتم سهامها صعدت و لها ظلمة و غلق ابواب السماء دونها و تقول ضیعتنى ضیعک الله و ضرب بها وجهه .
زمانى که نمازگزار رکوع و سجود نمازش را کامل به جا مى آورد و قسمتهاى نماز را که کامل کرد (این نماز) به آسمان صعود مى کند، در حالى که نور از او تلاءلؤ میکند و ابواب آسمان براى او گشوده مى شود و (خطاب به او) مى گوید: مرا محافظت کردى خدایت محافظت کند و ملائکه گویند: درود بر صاحب این نماز و زمانى که قسمتهاى نماز کامل گزارده نشود (به آسمان ) صعود مى کند در حالى که تاریک و ظلمانى است وابواب آسمان به رویش بسته مى شود (وخطاب به نمازگزار) مى گوید: ضایع کردى مرا، خدا تو را ضایع کند در این حال نماز را به چهره این نمازگزار مى زنند. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173).

 1818 - حرام شدن آتش بر جسم نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -
فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده على النار هیچ مؤ منى نیست که درچنین وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جمسش را بر آتش حرام کرده است . (جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 27).

 1819 - رکوع و سجود به صورت نیکو
قال الصادق - علیه السلام -
اتقواالله واحسنوا الرکوع و السجود وکونوا اطوع عبادالله فانکم لن تنالو ولایتنا الا بالورع
از خدا پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو به جاى آورید، و مطیع ترین بندگان خدا باشید، زیرا شما ولایت ما را درنمى یابید، مگر با ورع . (بحارالانوارت ج 85، ص 104).

 1820 - ذکر صلوات در رکوع و سجود
قال الباقر - علیه السلام -
من قال فى رکوعه و سجوده و قیامه ((اللهم صل على محمد و آله محمد)) کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود والقیام
هرکس که در رکوع و سجود قیام خود بگوید: ((اللهم صل على محمد و آل محمد)) خداوند متعال ثواب آن را مانند ثواب رکوع و سجود وقیام براى او مى نویسد. (ثواب الاعمال ، ص 61).
قال الرضا - علیه السلام -
ان رجلا من اصحاب على - علیه السلام - یقال له قیس کان یصلى فلما صلى رکعة اقبل اسود قصار فى موضع السجود فلما نحى جبینه عن موضعه تطوق الاسود فى عنقه ثم انساب فى قمیصه
مردى از اصحاب على (ع ) که به او قیص مى گفتند به نماز ایستاد وقتى رکعتى خواند، ناگهان مار سیاهى آمد ودر موضع سجده قیس قرار گرفت قیس با بى توجهى کامل به رکوع و سجود رفت وقتى پیشانى از موضع سجده برداشت مار به گردن قیس پیچید سپس از یقه وارد پیراهن او شد، ولى این بنده صالح خدا که حقیقت نماز را دریافته بود به نمازش ادامه داد و آسیبى هم از مار ندید. (بحارالانوار، ج 84، ص 246).

 1822 - رکوع و سجود ناقص
قال الباقر - علیه السلام -
بینا رسول الله -صلى الله علیه وآله - جالس فى المسجد اذ دخل رجل فقام یصلى فلم یتم رکوعه ولاسجوده ، فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: نقر کنقر الغراب ، لئن مات هذا و هکذا صلاته لیموتن على غیر دینى
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در مسجد نشسته بود مردى وارد گردید و به نماز و رکوع و سجود را به طور کامل انجام نداد پیامبر فرمود: رکوع و سجود او) به نوک زدن کلاغ شبیه است اگر این مرد بمیرد و نمازش بدین شکل باشد، به چیزى غیر از دین من مرده است . (بحارالانوار، ج 85، ص 101).

 1823 - اجتناب از فکر وخیال در رکوع و سجود
قال ادریس - علیه السلام -
اذا دخلتم فى الصلاة فاصرفوا لها خواطرکم و افکارکم و ادعواالله دعاء طاهرا متفرغا وسلوه مصالحکم و منافعکم بخضوع و خشوع و طاعة و استکانة و اذا رکعتم و سجدتم فابعدوا عن نفوسکم افکار الدنیا و هواجس السوء و افعال الشر، و اعتقاد المکر، و ماکل السحت ، و العدوان ، و الاحقاد، واطرحوا، بینکم ذلک کله
هرگاه به نماز وارد شدید، خاطر و افکارتان را به نماز اختصاص دهید (و به چیزى غیر از نماز نیندیشید) و از خدا بخواهید و دعا کنید، دعایى پاک در حالى که از همه چیز غیر از خدا فارغ باشید. و با خضوع و خشوع و اطاعت و استعانت مصالح و منافع خود را از خداوند در خواست نمایید و هنگام رکوع و سجود، افکار دنیوى و خیالات باطل و ناشایسته و زشتیها را از جانتان دور کنید عقیده ناسالم و مکارانه نداشته باشید. از غذاى حرام بپرهیزید دشمنى وکینه توزى وحسد را از خود دور کنید تمام این بدیها و زشتیها را از خود دور کنید و دنبال خیالات باطل نروید. (بحارالانوار، ج 84، ص 252).

 1824 - رکوع وسجود ناقص
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ولاصلاة لمن لایتم رکوعها و سجودها
نمازگزارى که رکوع و سجودش را ناقص انجام دهد، آن نمازش ، نماز نیست . (بحارالانوار، ج 29، ص 198).

 1825 - رکوع وسجده طولانى
قال الصادق - علیه السلام -
وعلیکم بطول الرکوع و السجود فان احدکم اذا طال الرکوع و السجود یهتف ابلیس من خلفه فقال یا ویلتاه ! اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت
بر شما باد به طول رکوع و سجده ، که هرگاه یکى از شما رکوع و سجودش طول بکشد شیطان به دنبال او فریاد مى زند: واى بر من ! او اطاعت کرد و من معصیت کردم او سجده کرد و من سرباز زدم . (بحارالانوار، ج 87، ص 199، مواعظ العددیه ، ص 242).

 1826 - رکوع و سجود بهترین عبادت
قال على - علیه السلام -
نعم العبادة السجود و الرکوع
سجود و رکوع در پیشگاه الهى ، خوب عبادتى است . (تصنیف غررالحکم ، ص 175،).

 1827 - عادت به رکوع و سجود
قال الصادق - علیه السلام -
لاتنظروا الى طول رکوع الرجل و سجوده ، فان ذلک شى ء اعتاده فلو ترکه استوحش لذلک ولکن انظروا الى صدق حدیثه و اداء امانته

به رکوع و سجده هاى طولانى افراد نگاه نکنید، زیرا ممکن است به آن عبادت کرده باشند، و براى او یک امر عادى شده باشد؛ و اگر آن را ترک کنند وحشت کنند، بلکه راستگویى و امانتدارى او را بنگر تفسیر نورالثقلین ، ج 1، ص 496، ص 105).

 1828 - تاءثیر طولانى رکوع و سجود
قال على - علیه السلام -
لایقرب من الله سبحانه الاکثرة السجود و الرکوع
چیزى جز کثرت سجود و رکوع ، شخص را به تقرب خداوند سبحان نرساند. (تصنیف غرر الحکم ، ص 175).

 1829 - شرایط پنج گانه نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
بنیت الصلاة على اربعة اسهم ، سهم منها اسباغ الوصوء و سهم منها الرکوع و سهم منها السجود و سهم منها الخشوع ، و اذا لم یتم سهامها صعدت و لها ظلمة و غلقت ابواب السماء دونها، و تقول ضیعتنى ضیعک الله ، و یضرب الله بها وجهه
نماز داراى چهار سهم است (و بدون اینها کامل نمى شود:)
- وضوى کامل ساختن
- رکوع (با طماءنینه )
- سجود(با طماءنینه )
- و خشوع ...
و چون یکى از این شرایط پنج گانه در نماز رعایت نشود، این نماز، تاریک و بى فروع به آسمان برده مى شود و فرشتگان درهاى آسمان را بر آن مى بندند و نماز را به زمین باز مى گردانند، در این هنگام خطاب به صاحب خود مى گوید: مرا ضایع و تباه کردى ، خداى تو را تباه کند و سپس آن فرشته نماز را به صورت صاحبش مى زند. (بحارالانوار، ج 84، ص ‍ 264).

 1830 - رکوع و سجود صحیح
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اتانى جبرئیل من عندالله - تبارک و تعالى - فقال : یا محمد ان الله - عزوجل - یقول : انى افترضت على امتک خمس صلوات من اوفى بهن على وضوئهن و موافیهن و رکوعهن و سجودهن کان له بهن عند ان ادخله بهن الجنة ، و من لقینى قد انتقص من ذلک شیئا فلیس له عنى عهد، ان شئت عذبته ، وان شئت رحمته
جبرئیل از سوى خداى بزرگ ، بر من فرود آمد و گفت : اى محمد! خداوند - تبارک و تعالى - مى فرماید: من بر امت تو پنج نماز واجب گردانیدم ، که اگر کسى آن ها را با وضو و وقت رکوع و سجود درست ادا نماید، او را بر من پیمانى (حق )
است که او را به بهشت برم و کسى که مرا ملاقات کند، در حالى که از این شرایط (نماز) چیزى کم باشد، مرا بااو پیمانى نیست و اگر خواستم ، او راعذابش مى کنم ، و اگر خواستم ، او را مورد مهر خویش قرار مى دهم . (کنز العمال ، ج 7، ص 281، ج 18880).

 1831 - نتیجه رکوع و سجود مؤ من
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده على النار
هر مؤ منى در حال رکوع یا سجود یا قیام مشغول باشد، خداوند سبحان جسدش را بر آتش جهنم حرام مى گرداند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 8).

 1832 - دورى از صفات رذیله در رکوع و سجود
فى صحف ادریس
اذا دخلتم فى الصلاة فاصرفوا لها خواطرکم و افکارکم و ادعواالله دعاء طاهرا متفرغا و سلوه مصالحکم و منافعکم بخضوع وخشوع و طاعة و استکانة ، و اذا رکعتم و سجدتم فابعدوا عن نفوسکم افکار الدنیا و هو اجس السوء، و افعال الشر، و اعتقاد المکر، و ماءکل السحت ، و العدوان والاحقاد، و اطرحوا بینکم ذلک کله
چون به نماز مى پردازید، تمامى اندیشه و فکرتان را متوجه آن کنید و با فراغت بال (از امور دنیا) به درگاه خداوند دعا کنید و با خضوع و خشوع ، فرمانبردارى و دل شکسته آن که مصلحت شما در آن از او بخواهید و چون به رکوع و سجده رفتید، دنیا و دوستى ، کارهاى بشر، اندیشه فریب کارى ، حرام خوردن ، تعدى به دیگران و کینه را از خود دور کنید (و بادلى پاک و فارغ از شر و کینه به درگاه خدا روید). (بحارالانوار، ج 84، ص 253).

 1833 - رحمت خدا در رکوع و سجود
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذاقام العبد فى صلاته ذر البر على راءسه ، حتى یرکع ، فاذا رکع علته رحمة الله حتى یسجد و الساجد یسجد على قدمى الله فلیساءل و لیرغب
آنگاه که بنده در نمازش برخیزد، نیکى بر سرش افشانده مى شود تا به رکوع برود و چون به رکوع رفت ، رحمت خدا او را احاطه مى کند تا به سجده برود و سجده کننده بر روى پاهاى خداوند افتاده است از این رو، باید از او بخواهد و به آنچه نزد او است ، دل نبندد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 289، ح 18924).

 1834 - فلسفه ذکر رکوع و سجود
عن هشام بن الحکم عن ابى الحسن موسى - علیه السلام - قال :
قلت له : لاى علة یقال فى الرکوع : ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) و یقال فى السجود ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) قال : یا هشام ان الله لما اسرى بالنبى صلى الله علیه وآله - و کان من ربه کقاب قوسین او ادنى رفع له حجاب من حجبه فکبر رسول الله -صلى الله علیه وآله - سبعا حتى رفع له سبح حجب ، فلما ذکر ما راءى من عظمة الله ارتعدت فرائضه فانبرک على رکبتیة و اخذ یقول : ((سبحان ربى العظیم وبحمده )) فلما اعتدل من رکوعه قائما و نظر الیه فى موضع اعلى من ذلک الموضع خر على وجهه و جعل یقول : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) فلما قال سبع مرات سکن ذلک الرعب فلذلک جرت به السنة
هشام بن حکم از امام موسى کاظم (ع ) پرسید: چرا در رکوع ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) و در سجده ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) گفته مى شود؟ فرمود: اى هشام ! چون خداى تبارک و تعالى پیامبر (ص ) رابه معراج برد و آن حضرت به پروردگارش به اندازه ((قاب قوسین او ادنى )) نزدیک گشت حجابى از حجابهایش را از پیش او به کنار زد و از این رو، رسول خدا (ص ) هفت تکبیر گفت تا اینکه هفت حجاب به کنار رفت . پس از آن که این دیدنى ها در ذهن پیامبر (ص ) یادآورى شد، رگهاى گردنش به لرزه افتاد و دست ها را به زانو گذاشت و شروع کرد به گفتن ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) وقتى از حالت رکوع برخاست و نگاه کرد و به جایگاه بالاترى از آنچه دیده بود نگریست روى زمین افتاد و گفت : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) وقتى این جملات را هفت بار تکرار کرد، حالت رعب از او برطرف گردید از این رو، سنت بر این جارى شد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 103).

 1835 - علت تسبیح در رکوع و سجود
قال الرضا - علیه السلام -
فان قال : فلم جعل التسبیح فى الرکوع و السجود قیل : لعلل منها ان یکون العبد مع خضوعه و خشوعه و تعبده و تورعه و استکانته و تذله و تواضعه و تقربه الى ربه مقدسا له ممجدا مسبحا معظما شاکرا لخالقه و رازقه ، فلا یذهب به الفکر و الامانى الى غیر الله
اگر کسى بگوید: چرا دستور تسبیح در رکوع و سجود داده شده ؟ در پاسخ گفته مى شود علتهایى دارد، از جمله این که بنده در برابر خدا، خضوع و خشوع و تعبد و ورع و آرامش و خوارى و فروتنى نماید و تقربش به سوى خدا باشد، و او را تقدیس و تسبیح و تمجید و تعظیم نماید، وسپاسگزار آفریننده و روزى دهنده خود باشد و اندیشه و فکر و آرزوهایش وى را به سوى غیر خدا نکشاند. (بحارالانوار، ج 85، ص 101).

 1836 - گفتن ذکر رکوع و سجود از آیه قرآن
قال الصادق - علیه السلام -
سبح فى رکوعک ثلاثا تقول : ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) ثلاث مرات ، و فى السجود ثلاث مرات ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) لاءن الله - عزوجل - لما انزل على نبیه ((فسبح باسم ربک العظیم )) قال النبى -صلى الله علیه وآله -: اجعلو فى رکوعکم ، فلما انزل الله ((سبح اسم ربک الاعلى )) قال : اجعلوها فى سجودکم فان قلت : ((سبحان الله سبحان الله سبحان الله )) اجزاک و تسیبحة ، واحدة تجزى للمعتل و المریض والمستعجل
در رکوعت سه بار خدا را چنین بگو: ((سبحان ربى العظیم وبحمده )) و در سجده سه بار ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) زیرا وقتى خداوند بر پیامبرش آیه ((فسبح باسم ربک العظیم )) را نازل فرمود: پیامبر (ص ) فرمود: آن را در سجده بگویید و وقتى ((سبح اسم ربک الاعلى )) را نازل کرد، پیامبر دستور داد: آن را در سجده بگویید و اگر بگویى ((سبحان الله سبحان الله سبحان الله ،)) کافى است و یک تسبیح براى شخص معذور و بیمار و کسى که عجله دارد، کفایت مى کند. (بحارالانوار، ج 85، ص 116).

 1837 - مراقبت از رکوع و سجود
کتب امیرالمؤ منین - علیه السلام - الى محمد بن ابى بکر:
انظر رکوعک وسجودک ، فان النبى -صلى الله علیه وآله - کان اتم الناس صلاة و احفظهم لها وکان اذا رکع قال : ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) ثلاث مرات و اذا رفع صلبة قال : ((سمع الله لمن حمده اللهم لک الحمد مل ء سمواتک و مل ء ارضک و مل ء من شئت من شى ء)) فاذا سجد قال : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) ثلاث مرات
امام على (ع ) به محمد بن ابوبکر نوشت : به رکوع و سجودت بنگر و مراقب آن باش زیرا پیامبر (ص ) بهتر از همه مردم نماز را به اتمام مى رساند وآن را حفظ مى رکرد و وقتى به رکوع مى رفت سه بار مى گفت : ((سبحان ربى العظیم و بحمده )) و وقتى که از رکوع برمى خاست ، مى گفت : ((سمع الله لمن حمده ، الله لک الحمد مل ء سمواتک و مل ء ارضک و مل ء ما شئت من شى ء)) (خداوند مى شنود کسى را که او را ستایش مى کند. خدایا! به اندازه ظرفیت آسمانهایت و زمین ، و به اندازه ظرفیت هرچه مى خواهى ، تو را سپاس ) و وقتى به سجده مى رفت ، سه بار میگفت : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )). (بحارالانوار، ج 85، ص 104).

 1838 - رکوع و سجود امام صادق - علیه السلام -
روى ابان بن تغلب :
انه عد على الصادق - علیه السلام - فى الرکوع و السجود ستین تسبیحة
ابان بن تغلب تسبیح امام صادق (ع ) را در رکوع و سجودش شماره کرد، که شصت تسبیح بود. (بحارالانوار، ج 85، ص 109).

 1839 - رکوع و سجود صحیح و کامل
قال الصادق - علیه السلام -
اذا احسن المؤ من عمله ضاعف الله عمله لکل حسنة سعع مائة و ذلک قول الله تبارک و تعالى ((والله یضاعف لمن یشاء)) فاءحسنوا اعمالکم التى تعملونها لثواب الله ، فقلت له : و ما الاحسان ؟ قال : فقال : اذا صلیت فاسحن رکوعک و سجودک و اذا صمت فتوق کل ما فیه فساد صومک و اذا حججت فتوق ما یحرم علیک فى حجک و عمرتک قال : و کل عمل تعمله فلیکن نقیا من الدنس
آنگاه که مؤ من عملش را درست به جاى آورد، خداوند عمل او را چند برابر مى کند و براى هر حسنه اى هفتصد برابر پاداش مى دهد، چرا، که خداوند فرمود: ((و خداوند براى هر کسى که بخواهد مى افزاید)) پس اعمالى که براى پاداش خدا انجام مى دهید، درست به جاى آورید، راوى گوید: پرسیدم : احسان چیست ؟ فرمود: هنگامى که نماز مى خوانى ، رکوع و سجود را درست انجام بده ، و وقتى روزه مى گیرى ، از هر چیزى که آن را تباه مى سازد، خود را نگاه دار، و هنگامى که حج مى گزارى ، از هر چیزى که در حج وعمره بر تو حرام است پرهیز کن ، و در ادامه نیز فرمود: هر عملى که انجام مى دهى ، باید از هر پلیدى پاک بماند. (بحارالانوار، ج 85، ص 116).

 1840 - تعداد تسبیح در رکوع و سجود
قال الصادق - علیه السلام -
اقل ما یجب من التسبیح فى الرکوع و السجود فثلاث تسبیحات لابد منها یکون فى خمس صلوات مائة و ثلاث وخمسون تسبیحة ففى الظهر ست و ثلاثون ، و فى العصر ست و ثلاثون و فى المغرب سبع و عشرون و فى المعتمة ست و ثلاثون و فى الفجر ثمان عشرة
کمترین چیزى که در تسبیح رکوع و سجود لازم است گفتن سه بار، تسبیح است و باید آنها را گفت که در پنچ نماز، یک صد و پنچاه و سه تسبیح گفته مى شود. پس در نماز ظهر، سى و شش و در نماز عصر سى و شش و در نماز مغرب ، بیست و هفت در نماز عشاء، سى و شش و در نماز صبح ، هیجده بار گفته خواهد شد. (بحارالانوار، ج 85، ص 117).

 1841 - دست برنداشتن از موضع رکوع و سجود
عن على بن جعفر عن اخیه موسى بن جعفر - علیه السلام -
ساءلته عن الرجل یکون راکعا اوساجدا فیحکه جسده هل یصلح له ان یرکع یده من رکوعه او سجوده فیحکه مما حکه ؟ قال : لا باءس ، اذا شق علیه ، و البصر الى ان یفرغ افضل
کسى در حال رکوع یا سجود بعضى از جاهاى بدنش مى خارد، آیا درست است که دستش را از رکوع یا سجود، بردارد و همان محل را بخارد؟ فرمود: اشکالى ندارد، وقتى که بر او سخت است ولى اگر صبر کند، تا از آن فارغ شود، بهتر است . (بحارالانوار، ج 85، ص 119).

 1842 - سیره امام صادق (ع ) در رکوع و سجود
روى معاویه بن وهب قال :
راءیت اباعبدالله - علیه السلام - یرفع یدیه اذا رکع و اذا رفع راءسه من الرکوع و اذا سجد و اذا رفع راءسه من السجود، و اذا اراد السجود للثانید و روى ابن مسکان عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال : یرفع یدیه کلما اهوى الى الرکوع و السجود و کلما رفع راءسه من رکوع و سجود و قال : هى العبودیة
معاویه بن وهب گوید: امام صادق (ع ) رادیدم که دستها را هنگامى که به رکوع مى رود و سر بر مى دارد و موقعى که به سجده مى رود و هنگامى که از سجده سر برمیدارد و آنگاه که به سجده دوم مى رود، بلند مى کند و ابن مسکان از امام صادق (ع ) روایت کرده که فرمود: هروقت نمازگزار به رکوع و سجود مى رود و هنگامى که از رکوع و سجود سر برمیدارد، دستها را بلند کند. و بعد فرمود: این بندگى است . (بحارالانوار، ج 85، ص 114).

 1843 - تاءثیر رکوع و سجود طولانى
عن ابى اسامه قال : سمعت اباعبدالله - علیه السلام - یقول :
علیکم بتقوى الله و الورع ، والاجتهاد، و صدق الحدیث و اداء الامانة و حسن الجوار، و کونوا دعاة الى انفسکم بغیر السنتکم و کونوا زینا ولاتکونوا شینا، و علکم بطول السجود و الرکوع فان احدکم اذا اطال الرکوع و السجود، یهتف ابلیس من خلفه وقال : یا ویلتاه اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت
ابو اسامه گوید از امام صادق (ع ) شنیدم که مى فرمود: بر شما باد به تقواى الهى و ورع و اجتهاد و درستى در گفتار واداى امانت وحسن همجوارى مردم را به غیر زبان (و یا عمل ) به سوى خود بخوانید و زینت ما باشید و ننگ ما نباشید. سجده و رکوع را طولانى کنید که هرگاه یکى از شما رکوع و سجود را طولانى کند، ابلیس از پشت سرش فریاد مى زند: اى واى بر من ! اینان اطاعت کردند و من گناه کردم و سجده کردند و من نکردم . (بحارالانوار، ج 85، ص 136).

 1844 - توقف زیاد در رکوع و سجود
قلت لاءبى جعفر - علیه السلام -
ایهما افضل فى الصلاة کثرة القراءة اوطول البث فى الرکوع و السجود؟ قال : فقال : کثرة اللبث فى الرکوع و السجود فى الصلاة افضل ، اما تسمع لقول الله تعالى : ((فاقرؤ ا ما تیسر منه و اقیموا الصلاة )) انما عنى باقامة الصلاة طول البث فى الرکوع و السجود، قلت : فاءیهما افضل کثرة القراءة او کثرة الدعا؟ فقال الدعاء افضل ، اما تسمع لقول الله لنبیه صلى الله علیه وآله - ((قل یعبؤ بکم ربى لولا دعاؤ کم ))
ابوجعفر (ع ) را گفتم : کدام یک در نماز بهتر است زیاد خواندن قرآن یا افزودن زمان رکوع و سجود؟ فرمود: توقف زیاد در رکوع و سجود نماز بهتر است ، مگر قول خداى بزرگ را نشنیده اى که فرمود: ((هرآنچه از آن برایتان میسر بود، بخوانید و نماز را به پاى دارید)) که منظور از اقامه نماز طول دادن به رکوع و سجود است (راوى گوید) پرسیدم : کدامیک افضل است کثرت خواندن قرآن یا دعاء؟ آن حضرت فرمود: کثرت دعا بهرت است مگر، قول خدا را خطاب به پیامبرش نشنیده اى که فرمود: ((اى پیامبر! به آنان بگو: اگر دعاى شما نبود، خداوند چه عنایتى به شما داشت ؟)). (بحارالانوار، ج 85، ص 117).

 1845 - سه تسبیح در رکوع و سجود
عن اسحاق بن عمار قال :
سمعت اباعبدالله - علیه السلام - یعظ اهله و نساءه و هو یقول لهن : لاتقلن فى رکوعکن و سجودکن اقل من ثلاث تسبیحات فانکن ان فعلتن لم یکن احسن عملا منکن
اسحاق بن عمار مى گوید: در حالى که امام صادق (ع ) کسان و همسران خود راموعظه مى کرد، شنیدم ، که به آنان فرمود: کمتر از سه تسبیح در رکوع و سجودتان نگویید، و اگر چنین است (کمتر بگویید) کار خوبى از سوى شما انجام نشده (کنایه از آیه قرآن است که مى فرماید: ((احسن عملا))). (بحارالانوار، ج 85، ص 120).

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی