معراج مؤمن

نویسنده

 1847 - قال الصادق - علیه السلام -
السجود منتهى العبادة من بنى آدم
سجده ، نهایت عبادت فرزندان آدم است . (بحارالانوار، ج 85، ص 164).

 1848 - سجده در خلوت
قال الصادق - علیه السلام -
ان العبد اذا اطال السجود حیث لایراه احد، ثال الشیطان : واویلاه اطاعوا و عصیت و سجدوا و ابیت
چون بنده اى در جایى که کسى او را نبیند، سجده خود را طولانى کند، شیطان مى گوید: واى بر من ! زیرا اینان فرمان حق بردند و من عصیان ورزیدم ، و اینها سر بر سجده نهاده و من سرپیچى کردم . (بحارالانوار، ج 85، ص 163).

 1849 - نورانیت به وسیله سجده
قال الصادق - علیه السلام -
وجدت النور فى البکاء و السجدة
نورانیت (دل و صورت ) را در گریه و سجده (براى خدا)یافتم . (اسرار الصلوة ، ص 429، چاپ بیروت ).

 1850 - تفسیر سجود
سئل امیرالمؤ منین - علیه السلام - عن معنى السجود، فقال :
معناه منها خلقتنى یعنى من التراب ، و رفع راءسک من السجود معناه : منها اخرجتنى و السجدة الثانیة : و الیها تعیدنى ، ورفع راءسک من السجدة الثانیة : و منها تخرجنى تارة اخرى و معنى قوله سبحانه ربى الاعلى فسبحان انفة لله ربى و خالقى ، والاعلى اى علا و ارتفع فى سماواته حتى صار العباد کلهم دونه وقهرهم بعزته و من عنده التدبیر و الیه تعرج المعارج
از امیرالمؤ منین (ع ) معنى و تفسیر سجود را پرسیدند، حضرت فرمود: معناى سجود این است که خدایا! مرا از خاک آفریدى و چون سر از سجده بردارى ، بدین معنا است که مرا از بین برانگیختى و چون مجددا سر به سجده نهى ، یعنى این که دوباره مرا به زمین باز خواهى گرداند و سر برداشتن از سجده دوم یعن یاین که مرا مجددا از زمین برمى انگیزى و معناى ((سبحان ربى الاعلى )) چنین است : خداوند خالق و پروردگار من منزه است از صفات ناپسند و او در ملکوت خود علو و رفعت دارد، تاجایى که بندگان همگى تحت امر و مقهور عزت اویند و اوست که تدبیر امور بندگان ، آسمان و زمین مى کند و همه به سوى او عروج و پرواز مى کنند.(بحارالانوار، ج 85، ص 133، و 139).

 1851 - طولانى کردن سجده
قال على - علیه السلام -
اطیلوا السجود فما من عمل اشد على ابلى من ان یرى ابن ادم ساجدا لانه امر بالسجود فعصى
سجده را طولانى کنید که هیچ عملى بر ابلیس گرانتر از این نیست که انسان را در حال سجده ببینید، زیرا خداوند او را امر به سجده کرد و او سر برتافت . (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 161).

 1852 - سنت توابین
قال الصادق - علیه السلام -
علیک بطول السجود فان ذلک من سنن الاوابین
سجده راطولانى کن ، زیرا طولانى کردن سجده سنت اوابین (بسیار توبه کنندگان ) است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 162).

 1853 - ضمانت بهشت
ان قوما اتورسول الله -صلى الله علیه وآله - فقالوا:
یا رسول الله ! اضنم لنا على ربک الجنة ، قال فقال : على ان تعینونى بطول السجود
گروهى نزد پیامبر خدا (ص ) آمدند و عرضه داشتند: یا رسول الله ! بهشت را براى ما ضمانت کن . حضرت فرمود: شما با سجده هاى طولانى مرا در این کار یارى کنید. (بحارالانوار، ج 85، ص 164).

 1854 - قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا اردت ان یحشرک الله - عزوجل - معى فاطل السجود بین یدى الله الواحد القهار
چون خواهى که خداوند تو را بامن محشور گرداند، در پیشگاه حق تعالى سجده هایت را طولانى کن . (بحارالانوار، ج 85، ص 164).

 1855 - پاداش هر سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اعلم انک لاتسجدوا لله سجدة الا رفع الله لک بها درجة وحط عنک بها خطیئة
بدان که هرگاه خدا را یک بار سجده کنى ، خداوند براى آن سجده یک درجه بر مقامت بیفزاید وگناهى از تو بیامرزد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 285، ح 18899).

 1856 - بالا رفتن مقام در بهشت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اکثروا من السجود فانه لیس من مسلم یسجد لله تعالى سجدة الا رفعه الله بها درجة فى الجنة ، و حط عنه بها خطیئة
بسیار سجده کن که هرگاه مسلمانى خداى بزرگ را سجده کند، خداوند به پاداش ان سجده مقامش را در بهشت بالا مى برد و یک گناهش را مى آمرزد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 286، ص ‍ 18903).

 1875 - اثر سجده بر پیشانى
قال على - علیه السلام -
انى لاکره للرجل ان ترى جبهته جلحاء لیس فیها شى ء من اثر السجود
من دوست ندارم براى مردى که پیشانى اش صاف باشد و اثر سجود(حالت برآمدگى که از کثرت سجود ظاهر مى شود) بر آن ندیده نمى شود. (بحارالانوار، ج 71، ص ‍ 345).

 1858 - ریزش گناهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان العبد اذا قام یصلى اتى بذنوبه کلها، فوضعت على راءسه و عاتقه فکلما رکع او سجد تساقطعت عنه
هرگاه بنده اى به نماز مى ایستد، گناهانش بر سر و گردنش نهاده مى شوند و هر بار که او رکوع و سجود کند به همان اندازه از گناهانش کاسته مى شود. (کنز العمال ، ج 7، ص 287، ح 18908).

 1859 - حرام بودن آتش بر جایگاه سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
تاءکل النار ابن آدم الا اثر السجود، حرم الله - عزوجل - على النار، ان تاءکل اثر السجود
آتش (دوزخ ) تمام اعضاى فرزند آدم را مى خورند، مگر جایگاه سجده ها را که خداوند - تبارک و تعالى - بزرگ آن را بر آتش حرام کرده است . (کنزالعمال ت ج 7، ص 287، ح 18911).

 1860 - محبوب ترین حالات نزد خدا
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من حالة یکون علیها العبد احب الى الله تعالى من ان یراه ساجدا یعفر وجهه فى التراب
هیچ حالتى از بنده ، نزد خداى تعالى ، محبوب تر از این نیست که بنده رادر حال سجده (و در حالى که صورتش را بر خاک گذاشته است ) ببیند. (کنزالعمالت ج 7، ص 290، ص ‍ 18928).

 1861 - اعطاى درجه و آمرزش گناهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من عبد یسجد الله سجدة الا رفعة الله تعالى له بها درجة ، و حط عنه بها خطیئة
هرگاه بنده اى خدا را سجده کند، خداوند به پاداش آن سجده درجه اى به او عطا کرده و گناهى از او مى آمرزد.

 1862 - پالایندگى سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا سجد العبد طهر سجوده ما تحت جبهته الى سبع ارضین
آنگاه که بنه به سجده مى رود سجده اش از زیر پیشانى تا هفت طبقه از زمین را پاک مى گرداند. (این مطلب اشاره به عظمت نماز و پالایندگى آن دارد). (کنزالعمال ، ج 7، ص 291، ح 18934).

 1863 - بر سجده خود بیفیزایید
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من عبد یسجد لله سجدة الا کتب الله له بها حسنة و حط عنه بها سیئة و رفع له بها درجة فاستکثروا من السجود
هیچ بنده اى نیست که براى خدا سجده کند، مگر این که خداوند به واسطه آن حسنه اى برایش مى نویسد و گناهى از او محو مى کند و درجه اى بر مقام او مى افزاید پس برسجده خود بیفزایید. (کنزالعمال ، ج 7، ص 293، ح 18940).

 1864 - سجده طولانى و وعده بهشت
مر بالنبى -صلى الله علیه وآله - رجل و هو یعالج بعض حجراته فقال : یا رسولا الله ! الا اکفیک ؟ فقال : شاءنک فلما فرغ قال له رسول الله -صلى الله علیه وآله -: حاجتک ؟ قال : الجنة فاطرق رسول الله -صلى الله علیه وآله - ثم قال : نعم ، فلما ولى قال له : یا عبدالله ! اعنا بطول السجود
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - مشغول تعمیر یکى از اتاقهایش بود. رهگذرى بر اوگذشت و عرض کرد: یا رسول الله -صلى الله علیه وآله - اجازه مى دهید شما رادر این کار یارى کنم ؟ پیامبر (ص ) فرمود: اختیار با خودت هست و آن مرد به کمک پیامبر (ص ) شتافت هنگامى که از کار دست مکثى کرد وسپس به او قول بهشت داد وچون مرد به راه افتاد فرمود: اى بنده خدا! ما رادر تحقق این وعده ، با سجده هاى طولانى ات کمک کن . (المحجة البیضاء، ج 1، ص 345).

 1865 - نزدیکى به خدا با سجده هاى پنهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما تقرب العبد الى الله بشى ء افضل من سجود خفى
هیچ بنده اى به خدایش به چیزى بهتر از سجده پنهانى نزدیک نشده است . (المحجُة البیضاء، ج 1، ص 345).

 1866 - مدت سجده امام کاظم (ع )
کام موسى بن جعفر - علیه السلام - یسجد بعد ما یصلى فلا یرفع راءسه حتى یتعالى النهار
امام موسى کاظم (ع ) بعد از نماز صبح به سر سجده مى گذارد و تا برآمدن خورشید در میان آسمان سر از سجده برنمى داشت . (المحجة البیضاء، ج 1، ص 345).

 1867 - سجده شکر براى هر نعمت
قال الصادق - علیه السلام -
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان فى سفر یسیر على ناقة له اذ نزل فسجد خمس سجدات فلما رکب قالوا: یارسول الله ! انا راءینا صنعت شیئا لم تصنعه فقال صلى الله علیه وآله -: نعم ، استقبلنى جبرئیل فبشرنى ببشارت من الله فسجدت لله شکرا لکل بشرى سجدة
در سفر رسول خدا (ص ) سوار شترى بود که ناگهان پیاده شد و پنج سجده به جاى آورد و سپس سوار مرکب شد اصحاب علت این کار را پرسیدند آن حضرت فرمود: جبرئیل بر من نازل شد و مرا پنج بشارت داد و من به شکرانه هر بشارتى سجده اى به جا آوردم . (المحجة البیضاء، ج 1، ص 346).

 1868 - سجده با علاقه
قال الباقر - علیه السلام -
اما من یسجد من اهل السموات طوعا فالملائکة یسجدون لله طوعا و من یسجد من اهل الارض فمن ولد فى الاسلام فهو یسجد له طوعا امام من یسجد له کرها فمن جبرعلى الاسلام ، و اما من لم یسجد فظله یسجد بالغداة و العشى
اما کسانى از اهل آسمانها با رغبت سجده مى کنند فرشتگانند که خدا را با رغبت سجده مى کنند و از اهل زمین کسانى هستند که در اسلام متولد شده اند و با علاقه سجده مى کنند و اما کسانى که به طور اکراه واجبار سجده مى کنند، کسانى هستند که مجبور به پذیرش اسلام شده اند و اما کسانى که سجده نمى کنند، سایه آن صبح و شام خداوند را سجده میکند. (بحارالانوار، ج 85، ص 124).

 1869 - سجده براى نعمتهاى الهى
عن هشام بن احمر قال :
کنت اسیر مع ابى الحسن - علیه السلام - فى بعض اطراف المدینة اذ ثنى رجله عن دابته فخر ساجدا فاطال ثم رفع راءسه و رکب دابته فقلت : جعلت فداک قد اطلت السجود؟ فقال : انى ذکرت نعمة انعم الله بها على فاحببت ان اشکر ربى
هشام بن احمر یم گوید: در اطراف مدینه و در محضر امام کاظم (ع ) بودیم که ناگهان امام از مرکب پیاده شده و سجده اى طولانى گزارد. چون سر برداشت و سوار شد، از علت این سجده جویا شدیم ، حضرت فرمود: یکى از نعمت هاى خدا را در حق خود به یاد آوردم و خواستم پروردگارم را شکر نمایم . (محجة البیضاء، ج 1، ص 346).

 1870 - ریزش گناهان با سجده فراوان
جاء رجل الى رسول الله -صلى الله علیه وآله - فقال : یا رسول الله ! کثرت ذنوبى وضعف عملى . فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: اکثر السجود فانه یحط الذنوب کما تحط الریح ورق الشجر
مردى خدمت رسول خدا -صلى الله علیه وآله - رسید و از زیادى گناه و کمى عمل صالح شکایت کرد آن حضرت فرمود: زیاد سجده به جاى آور، زیرا سجده گناهان را مى ریزید، همچنان که باد برگ درختان را. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 76).

 1871 - اعضاى بدن هنگام سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
السجود على سبعة اعضاء،: الوجه ، و الیدین ، و الرکبتین ، و الرجلین
سجده با هفت عضو صورت مى گیرد، صورت ، دو دست ، دو زانو، و دو پا. (بحارالانوار، ج 85، ص 128).

 1872 - سجده بعد از نماز مغرب
قال الصادق - علیه السلام -
یستجب الدعاء فى اربعة مواطن : فى الوتر و بعد الفجر، و بعد الظهر، و بعد المغرب ، و فى روایة یسجد بعد المغرب و یدعو، فى سجوده

دعا در چهار جامستحب است : در نماز وتر، بعد از فجر، بعد از نماز ظهر و مغرب . در روایتى آمده که پس از نماز مغرب ، انسان به سجده رود و در سجده اش دعا بخواند. (بحارالانوار، ج 85، ص 324).

 1873 - دعا بسیار در سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
فاما الرکوع فعظموا الله فیه ، و اما السجود فاءکثروا فیها الدعاء و انه قمن ان یستجاب لکم
من از خواندن قرآن در رکوع و سجود نهى شده ام ، پس در رکوع ، خدا را با عظمت ذکر کنید، و اما در سجده ، بسیار دعا کنید، زیرا سزاوار است که دعایتان مستجاب شود. (بحارالانوار، ج 85، ص 106).

 1874 - جایگاه سجده
قال الصادق - علیه السلام -
لایسجد الا على الارض او ما انبتت الارض الا الماءکول و القطن والکتان

سجده درست نیست ، مگر بر زمین یا بر چیزهایى که از زمین مى روید، جز خوردنى ها و پنبه و کتان . (بحارالانوار، ج 85، ص 85).

 1875 - علت چهار سجده
عن على بن ابى حمزه ، عن ابى بصیر قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام -: لم صارت الصلاة رکعتین و اربع سجدات ؟ قال : لاءن رکعة من قیام برکعتین من جلوس

ابوبصیر مى گوید: که از امام صادق (ع ) سؤ ال کردم : چرا نماز (دو رکعتى ) چهار سجده دارد؟ فرمود: چون یک رکعت درحال ایستاده با دو رکعت در حال نشسته برابر است . (بحارالانوار، ج 85، ص 118).

 1876 - تاءثیر سجده در قیامت
عن الصادق - عن ابیه - علیهما السلام - قال :
اذا سجد احدکم فلیباشر بکفیه الارض لعل الله یصرف عنه الغل یوم القیامة
امام صادق (ع ) از پدرش فرمود: هنگامى که یکى از شما سجده مى کند، دو کف دست را بر زمین قرار دهد، شاید خدا در قیامت غل و زنجیر را از او باز دارد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 132).

 1877 - سه باز ذکر سجده
قال الصادق - علیه السلام -
وقل فى السجود: ((سبحان ربى الاعلى )) ثلاث مرات
در سجده سه بار بگو: ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )). (بحارالانوار، ج 85، ص 138).

 1878 - چگونگى سجده هنگام زخم در پیشانى
سئل ابوعبدالله - علیه السلام - عمن بجهته علة لایقدر على السجود علیها؟ قال : یضع ذقنه على الارض ان الله تعالى یقول : ((و یخرون للاذقان سجدا
شخصى از امام صادق (ع ) پرسید: کسى که زخمى در پیشانى دارد و نمى تواند سجده کند، تکلیف او چیست ؟ فرمود: چانه را بر زمین بگذارد، خداوند مى فرماید: ((چانه هاى خود را براى سجده بر زمین مى گذارند)). (بحارالانوار، ج 85، ص 125).

 1879 - سجده بر ریگها
عن على بن جعفر عن موسى بن جعفر - علیه السلام - قال :
ساءلته عن الرجل یسجد على الحصاة فلایمکن جبهته من الارض ، قال : یحرک جبهته حتى یمکن و ینحى الحصاة عن جبهته ولایریفع راءسه
کسى بر ریگها سجده مى کند و پیشانى او بر زمین قرار نمى گیرد حکمش چیست ؟ فرمود: آن قدر پیشانى را حرکت دهد تا بر زمین جاى گیرد و ریگها را از پیشانى کنار زند و (در عین حال ) سرش را از زمین برندارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 129).

 1880 - هفت موضع سجده
عن الصادق عن ابیه - علیهما السلام - قال :
یسجد ابن ادم على سبعة اعظم : یدیه و رجلیه و رکبتیه و جبهته
امام صادق (ع ) از پدرش نقل مى فرماید: فرزند آدم ، با هفت استخوان (موضع ) سجده مى کند: دو دست ، دو پا، دو زانو، پیشانى اش . (بحارالانوار، ج 85، ص 134).

 1881 - سجده زن
عن على بن جعفر عن اخیه - علیه السلام -
ساءلته عن المراءة اذا سجدت یقع بعض جبهتها على الارض و بعضها یغطیه الشعر هل یجوز؟ قال : لا حتى تضع جبهتها على الارض
زنى به سجده مى رود و قسمتى از پیشانى اش روى زمین (خاک یا هرچه سجده بر آن صحیح است ) قرار مى گیرد و قسمتى را موى سر مانع مى شود آیا درست است ؟ فرمود: نه تا آنگاه که پیشانى را بر زمین بگذارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 130).

 1882 - سجده بر پشت دست
عن عبدالله بن جماد، عن ابى بصیر قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام -: جعلت فداک ، الرجل یکون فى السفر فیقطع علیه الطریق فیبقى عریانا فى سراویل و لایجد ما یسجد علیه و یخاف ان سجد على الرمضاء احترقت وجهه قال : یسجد على ظهر کفه فانها احد المساجد
ابوبصیر گوید: از امام صادق - علیه السلام - پرسیدم : فدایت شوم ، شخصى در سفر است و دزد مال او را مى برد و با یک شلوار و برهنه مى ماند و چیزى نمى یابد که بر آن سجده کند و مى ترسد که اگر بر ریگها سجده کند، صورتش بسوزد. (تکلیف او چیست ؟) فرمود: بر پشت دستش سجده مى کند؛ زیرا پشت دست ، یکى از سجده گاهها است . (بحارالانوار، ج 85، ص 132).

 1883 - سجده امام باقر (ع )
عن ابى عبیدة قال سمعت ابا جعفر - علیه السلام - یقول و هو ساجد:
اساءلک بحق حبیبک محمد -صلى الله علیه وآله - الا بدلت سیئاتى حسنات و حاسبتنى حسابا یسیرا ثم قال فى الثانیة : ((اساءلک بحق حبیبک محمد الا کفیتنى مونة الدنیا و کل هون دون الجنة )) و قال فى الثالثة : ((اساءلک بحق حبیبک محمدلما غفرت لى الکثیر من الذنوب و القلیل و قبلت منى عملى الیسره )) ثم قال فى الرابعة : ((اساءلک بحق حبییک محمد لما ادخلتنى الجنة ، و جعلتنى من سکانها و لما نجیتنى من سفعات النار برحمتک و صلى الله على محمد وآله ؛
ابوعبیده گوید: از امام باقر (ع ) شنیدم که در حال سجده مى گفت : خدایا! به حق حبیبت محمد (ص ) از تو مى خواهم که بدیهایم را به خوبیها تبدیل کنى ، و در حساب بر من آسان گیرى و در سجده دوم گفت : به حق محمد (ص ) از تو مى خواهم که هزینه زندگى دنیا و هرچیزى که مانع رفتن به بهشت است کفایت کنى ، و در سجده سوم فرمود: به حق حبیبت محمد (ص ) از تو مى خواهم که گناه بسیار و اندک مرا ببخشى و عمل مرا بپذیرى و در سجده چهارم : به حق حبیبت محمد (ص ) از تو مى خواهم که مرا به بهشت ببرى و به رحمتت از ساکنانش قرار دهى و از شعله هاى آتش نجاتم دهى و درود خدا بر محمد وآلش . (بحارالانوار، ج 85، ص 131).

 1884 - امام سجاد (ع ) و سجده فراوان
قال الباقر - علیه السلام -
ان ابى على بن الحسین ما ذکر لله - عزوجل - نعمة علیه الا سجد، ولا قراء آیة من کتاب الله - عزوجل - فیها السجود الا سجد، ولا دفع الله - عزوجل - عه سوء یخشاه او کید کائد الا سجد، ولافرغ من صلاة مفروضة الا سجد، و لاوفق لاءصلاح بین اثنین ، الا سجد، و کان اثر السجود فى جمیع مواضع سوده فسمى السجاد لذلک
امام باقر - علیه السلام - فرمود: پدرم هرگاه نعمتى را که خداوند بر او ارزانى داشته به یاد مى آورد سجده مى کرد و چون آیاتى که فرمان سجده - چه واجب چه مستحب - داشت مى خواند به سجده مى رفت و هرگاه خداوند متعال بلایى را از او دور مى کرد به سجده مى رفت و از هر نماز واجب فراغت مى یافت ، سر به سجده مى گذارد و زمانى که کدورت میان دو نفر را از بین مى برد و دوستى میان آنان برقرار مى کرد سر به سجده مى نهاد، از این رو اثر سجود بر تمامى مواضع سجود او دیده مى شد و سجاد (زیاد سجده کننده ) خوانده شد. (بحارالانوار، ج 46، ص 6).

 1885 - جایگاه سجده بلند نباشد
عن ابى بصیر، عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
ساءلته عن الرجل یرفع موضع جبهته فى المسجد، فقال انى احب ان اضع وجهى فى مثل قدمى ، و اکره ان یضعه الرجل (على مرتفع )

ابوبصیر گوید که از اما باقر (ع ) پرسیدم : کسى که در سجده جاى پیشانى اش را بلندتر قرار مى دهد، آیا درست است ؟ فرمود: من دوست دارم که پیشانى ام را مانند پاهایم (بر زمین ) بگذارم وکراهت دارم که آن کس (پیشان را) بر جاى بلند بگذارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 131).

 1886 - حالت گذاشتن دستها در سجده
قال الصادق - علیه السلام -
اذا تصویت للسجود فقدم یدیک الى الارض قبل رکبتیک بشى ء

هنگامى که براى سجده خم شدى ، کمى پیش از این که زانوهایت به زمین برسد، دستها را بر زمین بگذار. (بحارالانوار، ج 85، ص 138).

 1887 - مشمول شفاعت و همنشین پیامبر (ص )
روى ان رجلا قال لرسول الله -صلى الله علیه وآله -
ادع الله ان یجعلنى من اهل شفاعتک و یرزقنى مرافقتک فى الجنة . قال -صلى الله علیه وآله -: اعنى بکثرة السجود
مردى به پیامبر (ص ) عرض کرد: یا رسول الله ! از خدا بخواه که مرا مشمول شفاعت تو قرار دهد و از همنشینان تو در بهشت باشم . (رسول خدا (ص ) فرمود: من از خدا مى خواهم ولى تو هم مرا با زیادى سجده کمک کن . (المحجة البیضاء، ج 1، ص 345).

 1888 - تعبیر مساجد الله
((و ان السماجد لله فلاتدعوا مع الله احدا)) قال : المساجد السبعة التى یسجد علیها: الکفان و الرکبتان و الابهامان و الجبهة
((و این که مساجد از آن خدا است . (پس هیچ کس را با خدا مخوانید)) مساجد همان هفت موضعى هستند که بر آن سجده کنند (یعنى ): کف دستان و دو زانو و دو انگشت ابهام (پا) و پیشانى . (بحارالانوار، ج 85، ص 133).

 1889 - سجده ناقص
عن على بن جعفر عن موسى ابن جعفر - علیهماالسلام - قال :
ساءلته عن الرجل یسدج ثم لا یرفع من الارض حتى یسجد الثانیة هل یصلح له ذلک ؟ قال : ذلک نقص فى الصلاة
على بن جعفر گوید: از موسى بن جعفر (ع ) پرسیدم : اگر کسى سجده کند و سر از سجده بردارد، ولى دستها را همچنان تا سجده دوم بر زمین نگاه دارد؟ آیا نمازش درست است ، فرمود: این کار نقصى در نماز است . (بحارالانوار، ج 85، ص 134).

 1890 - مواضع سجده
قال الباقر - علیه السلام -
السجود على سبعة اعظم : الجبهة والکفین و الرکبتین و الابهامین و ترغم باءنفک ، اما المفترض فهذه السبعة و اما الارغام فسنة
سجده بر هفت موضع است : پیشانى کف دستها، زانوها و دو انگشت ابهام (پا) و بینى را بر زمین مى گذارى ، لیکن واجب همان هفت موضع است و گذاشتن بینى مستحب است . (بحارالانوار، ج 85، ص 134).

 1891 - حقیقت سجده :
قال الصادق - علیه السلام -:
ما خسر و الله من اتى بحقیقة السجود، و لو کان فى العمر مرة واحدة ، و ما افلح من خلا بربه فى مثل ذلک الحال شبیها بمخادع لنفسه غافل لاه عما اعد الله للساجدین من انس ‍ العاجل ، و راحة الاجل ، ولا بعد ابدا عن الله من احسن تقربه فى السجود، ولا قرب الیه ابدا من اساء ادبه و ضیع حرمته بتعلیق قلبه بسواه فى حال سجوده ، فاسجد سجود متواضع ذلیل علم انه خلق من تراب یطاءه الخلق و انه رکب من نطفة یستقذرها کل احد و کون و لم یکن و قد جعل الله معنى السجود سبب التقرب الیه بالقلب و السر و الروح ، فمن قرب منه بعد من غیره ، الا یرى فى الظاهر انه لایستوى حال السجود الا بالتوارى عن جمیع الاشیاء و الاحتجاب عن کل ما تراه العیون ، کذلک اراد الله تعالى امر الباطن فمن کان قلبه متعلقا فى صلاته بشى ء دون الله ، فهو قریب من ذلک الشى ء بعید من حقیقة ما اراد الله منه فى صلاته ، قال الله - عزوجل -: ((ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه )) و قال رسول الله صلى الله علیه وآله -: قال الله - عزوجل - لا اطلع على قلب عبد فاعلم منه حب الاخلاص لطاعتى لوجهى ، و ابتغاء مرضاتى الا تولیت تقویمه و سیاسته و من اشتغل فى صلاته بغیرى فهو من المستهزئین بنفسصه و مکتوب اسمه فى دیوان الخاسرین
به خدا قسم ! کسى که حقیقت سجود را به جاى آورد، زیان نکند، اگر چه در تمام عمرش تنها یک بار چنى کند و رستگار نشود کسى که در چنین حالتى مانند کسى که خود را فریب مى دهد با خدایش خلوت کند و از آنچه که براى ساجدان آماده کرده غافل باشد (یعنى ) انسى دنیوى و آسایشى اخروى و آنکس که به واسطه تعلق قلب خویش به جز خدا در شخص ‍ حال سجود ادبش را نگاه ندارد و حرمتش را ضایع کند او را قربى نباشد پس چون شخص متواضع و ذلیلى سجده کن که مى داند او را از خاکى که مردمان بر آن پاى مى نهند بیافریده اند و او در نطفه اى بوده که همه از بویش متنفرند و قبلا نبوده و بعدا موجود شده است و خداوند حقیقت سجود را وسیله اى قرار داد تا انسان به قلب و باطن و روحش بدو تقرب جوید پس هر کسى که بدو نزدیک شود، از غیر او دور گردد آیا نمى بینى که ظاهر سجده درست نیاید جز با مخفى شدن از جمیع اشیاء و مستور گشتن از هرآنچه چشمها مى بینند؛ همین طور خداوند نیز امر باطن را خواهان است پس کسى که قلبش در نماز به چیزى جز خداوند تعلق یابد، از آنچه که خدا در نماز از او خواسته دور و به آن چیز که بدان تعلق یافته نزدیک است خداوند - عزوجل - مى فرماید: ((خداوند در سینه کسى دو قلب ننهاده است )) و پیامبر خدا (ص ) فرمود: خداوند مى فرماید: ((قلب هیچ بنده اى را نبینم که در آن حب اخلاص ‍ براى عبادتم و طلب رضایم باشد، مگر آن که قوام و اداره امورش را عهده دار شوم و آنکس که در نمازش به کسى جز من مشغول شود از کسانى باشد که خودرا به استهزاء گرفته اند، و نامش در دیوان زیانکاران نوشته شود)). (بحارالانوار، ج 85، ص 136).

 1892 - دمیدن در جایگاه سجده
قال ابوعبدالله - علیه السلام -
یکره النفخ فى الرقى و الطعام و موضع السجود
دمیدن در لقمه غذا و خود غذا و جایگاه سجده کراهت دارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 135).

 1893 - سجده امام سجاد (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام الى الصلاة تغیر لونه ، فاذا سجد لم یرفع راءسه یرفض عرقا ثم یرفع راءسه من السجدة الاولى و یقول : اللهم اعف عنى و اغفرلى و ارحمنى و اجبرنى واهدنى انى لما انزلت الى من خیر فقیر
على بن الحسین - علیه السلام - هرگاه به نماز مى ایستاد، رنگش مى پرید و چون به سجده مى رفت سرش را برنمى داشت تا عرقى مى ریخت . سپس سرش را از سجده نخستین برمیداشت و مى گفت : بار پروردگارا! مرا ببخش و بیامرز و بر من ترحم کن و پناهم ده و ارشادم نما زیرا من نسبت به خیراتى که به من داده اى فقیرم و (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 137).

 1894 - شنیدن آیه سجده در نماز
قال الصادق - علیه السلام -
من قراء السجدة او سمعها من قارى ء یقرؤ ها و کان یستمع قراءته فلیسجد، فان سمعها و هو فى صلاة فریضة من غیر امام او ما براءسه و انا قراها و هو فى الصلاد سجد و سجد معه من خلفه ان کان اماما و لا ینبغى للامام ان یتعمد قراءة سورة فیها سجدة فى صلاة فریضة
کسى که ایه سجده بخواند و یا از قارى بشنود که به او گوش فرا مى داد باید سجده کند، و اگر آن در حالى بشنود که نماز واجب را ادا مى کند با سر اشاره (به سجد) کند و اگر خودش در نماز واجب آن را خوانده باید خود و ماءمومین سجده نمایند و سزاوار نیست که امام در نماز واجب سوره اى بخواند که سجده دارد. (بحارالانوار، ج 85، ص 175).

 1895 - اعضاى سجده
عن موسى بن جعفر، عن ابائه ، علیهم السلام قال :
قال على - علیه السلام - فى قوله تعالى : ((و ان المساجد لله )) ماسجدت به من جوار حک لل تعالى ((فلاتدعوا مع الله احدا))

موسى بن جعفر (ع ) از پدرانش نقل مى کند: على (ع ) درباره آیه ((و ان المساجد لله )) گفت : یعنى اعضایت که از تو براى خدا سجده مى کند ((پس کسى را با خدا مخوان )). (بحارالانوار، ج 85، ص 138).

 1896 - سجده بر زمین
عن یعقوب بن یزید رفعه الى ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
السجود على الارض فریضة
سجده بر زمین فریضه است . (بحارالانوار، ج 85، ص 165).

 1897 - دلیل دوبار سجده در نماز
و قالوا ایضا فى علة السجود مرتین : ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - لمااسرى به الى السماء وراءى عظمة ربه سجد، فلما رفع راءسه راءى من عظمته ما راءى فسجد ایضا فصار سجدتین
در علت این که چرا سجده دوبار است ، گفته اند: هنگامى که پیامبر (ص ) را به معراج بردند و عظمت خداوند را دید، به سجد رفت پس از آن که سر از سجده بلند نمود، عظمتهاى بیشترى دید و دوباره سجده کرد. این است که سجده دوبار انجام گرفت . (بحارالانوار، ج 85، ص 139).

 1898 - سجده امام صادق (ع )
عن سماعة بن مهران قال :
راءیت ابا عبدالله - علیه السلام - اذا سجد بسط یدیه على الارض بحذاء وجهه و فرج بین اصابع یدیه ، ویقول : انما یسجدان کما یسجد الوجه
سماعة بن مهران گوید: امام صادق (ع ) را دیدم که در سجده اش دستها را بر روى زمین در موازى صورتش باز کرده و انگشتانش را گشوده است و فرمود: هر دو آنها (دستها) همانند صورت سجده مى کنند. (بحارالانوار، ج 85، ص 140).

 1899 - صورت به خاک مالیدن
قال الصادق - علیه السلام -
ینبغى للمصلى ان یباشر بجبهته الارض ویعفر وجهه فى التراب لانه من التذلل لله
سزاوار است نمازگزار پیشانى خود را بر زمین بگذارد و صورتش را در خاک بمالد که این نشانه خوارى در پیش خداوند است . (بحارالانوار، ج 85، ص 156).

 1900 - ظاهر ساختن دستها در سجده
عن جعفر بن محمد - علیه السلام -
انه نهى عن السجود على الکم و امر بابرار الیدین و بسطهما على الارض او على ما یصلى علیه عند السجود
جعفر بن محمد (ع ) از سجده بر آستین نهى کرد و دستور داد که در حال سجده ، دستها را ظاهر سازند و بر زمین بگسترانند و یا بر چیزى که بر آن نماز مى خوانند. (بحارالانوار، ج 85، ص 157).

 1901 - سجده بر تربت امام حسین (ع )
روى معاویة بن عمار قال :
کان لاءبى عبدالله - علیه السلام - خریطة دیباج صفراء فیها تربة ابى عبدالله - علیه السلام - فکان اذا حضرت الصلاة صبه على سجادته و سجد علیه ، ثم قال - علیه السلام -: السجود على تربة الحسین - علیه السلام - یخرق الحجب السبع
ابن عمار گوید: امام صادق (ع ) پارچه دیباج زردى داشت که تربت اباعبدالله (ع ) در آن بود و هنگامى که وقت نماز مى رسید آن را بر سجاده اش مى ریخت و بر آن سجده مى کرد، سپس مى فرمود: سجده بر خاک حسین (ع ) حجابهاى هفتگانه را مى درد. (بحارالانوار، ج 85، ص 153).

 1902 - حضرت ابراهیم (ع ) و سجده فراوان
قلت لابى عبدالله - علیه السلام -
لم اتخذالله تعالى ابراهیم خلیلا؟ قال : لکثرة سجوده على الارض
شخصى از امام صادق (ع ) پرسید: چرا خداوند ابراهیم را دوست خود گرفت ؟ فرمود: چون بسیار بر زمین سجده مى کرد. (بحارالانوار، ج 85، ص 163) .

 1903 - اثر یک سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من سجد سجدة حط بها خطیئة ، و رفع له بها درجة
هرکس سجده اى کند، گناهى از او از بین مى رود و درجه اى به او داد مى شود. (بحارالانوار، ج 85، ص 163).

 1904 - نهى از سجده بر پیراهن
روى عن ابیه عن ابائه عن رسول الله -صلى الله علیه وآله -
انه نهى ان یسجد المصلى على ثوبه او على کمه او على کور عمامته
امام صادق (ع ) از پدرانش از رسول خدا (ص ) نقل مى کند که آن حضرت نهى مى کرد نمازگزار بر پیراهن و عمامه اش سجده کند. (بحارالانوار، ج 85، ص 1657).

 1905 - سجده امام صادق بر تربت امام حسین (ع )
ارشاد القلوب للدیلمى قال :
کان الصادق - علیه السلام - لایسجد الا على تربة الحسین - علیه السلام - تذللا لله و استکانة الیه
امام صادق (ع ) جز بر تربت حسین (ع ) سجده نمى کرد تا در پیشگاه خد اظهار خوارى و فروتنى کند. (بحارالانوار، ج 85، ص 158).

 1906 - سجده را طولانى کنید
قال امیرالمؤ منین - علیه السلام -
اطیلوالسجود، فمامن عمل اشد على ابلیس من ان یرى ابن آدم ساجدا لانه امر بالسجود، فعصى و هذا امر بالسجود فاءطاع و نجا
سجده راطولانى کنید که هیچ کارى بر ابلیس سنگین تر از این نیست که فرزند آدم را در حال سجده ببیند، چون به او دستور سجده داده شد، ولى عصیان ورزید، در حالى که فرزند آدم ماءمور به سجده شد و اطاعت کرد و نجات یافت . (بحارالانوار، ج 85، ص 161).

 1907 - آثار سجده بر پیشانى
قال الباقر - علیه السلام -
کان لابى - علیه السلام - فى موضع سجوده اثار ناتئة و کان یقطعها فى السنة مرتین فى کل مرة ثفنات فسمى ذاالثفنات لذلک
پدرم درجایگاه سجودش آثارى برآمده داشت و درسال دوبار آنها را مى برید و در هر بار پنج پینه داشت ، لذا به نام ذاالثفنات (داراى پینه ها) نامیده شد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 161).

 1908 - خواب رفتن در حال سجده
عن الرضا - علیه السلام - قال :
اذا نام العبد و هو ساجد، قال الله - عزوجل - للملائکة : انظروا الى عبدى قبضت روحه و هو فى طاعتى
چون بنده در حال سجده به خواب رود، خداوند - عزوجل - به فرشتگان گوید: بنده ام را ببینید روحش را در حال اطاعتم قبضه کردم . (بحارالانوار، ج 85، ص 162).

 1909 - سجده امام رضا - علیه السلام - در توفان
جاءت ریح و انا سجد، و جعل کل انسان یطلب موضعا و اناساجدملح فى الدعاء على ربى - عزوجل - حتى سکنت
در سجده بودم که باد (سختى ) وزید وهر کس به دنبال پناهگاهى مى گشت و من همچنان در سجده بر خدایم مى نالیدم تا هوا آرام شد. (بحارالانوار، ج 85، ص 162)

 1910 - سیره پیشوایان
فیما کتب الرضا - علیه السلام - للماءمون بالسند المتقدم قال :
و من دین الائمة - علیهم السلام - الورع و العفة و الصدق و الصلاح و طول السجود
امام رضا (ع ) ضمن نامه اى به ماءمون چنین نوشت : از سیره پیشوایان ، ورع و عفت و راستگویى و صلاح و طول سجده است . (بحارالانوار، ج 85، ص 162).

 1911 - نزدیکترین حالت بنده به خدا
قال الصادق - علیه السلام -
اقرب مایکون العبد الى الله و هو ساجد
نزدیکترین حالت بنده به خدا، زمانى است که در سجده است . (بحارالانوار، ج 85، ص 163).

 1912 - ریزش گناهان با سجده زیاد
قال الصادق - علیه السلام -
جاء رجل الى رسول الله -صلى الله علیه وآله - فقال : یا رسول الله ! کثرت ذنوبى وضعف عملى فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: اکثر السجود فانه یحط الذنوب کما تحط الریح ورق الشجر

مردى خدمت رسول خدا (ص ) رسید و گفت : اى پیامبر خدا! گناهانم زیاد و عملم کم است ؟ فرمود: سجده ات را زیاد کن ؛ زیرا گناهان را مى ریزد همان گونه که باد، برگها را. (بحارالانوار، ج 85، ص 162).

 1913 - سجده فراوان و ضمانت بهشت
قال الصادق - علیه السلام -
جاء رجل و دخل الى النبى -صلى الله علیه وآله - فقال : یا رسول الله -صلى الله علیه وآله - انى ارید ان اساءلک فقال له رسول الله -صلى الله علیه وآله - سل ما شئت : قال : تحمل لى على ربک الجنة قال : تحملت لک ، ولکن اعنى على ذلک بکثرة السجود
مردى بر پیامبر (ص ) وارد شد و گفت : اى پیامبر خدا! از تو پرسشى دارم ؟ فرمود: بپرس هرچه مى خواهى گفت : بهشت را نزد خدا برایم ضمانت کن فرمود: ضمانت کردم ، اما مرا بر این کار با کثرت سجده یارى کن . (بحارالانوار، ج 85، ص 164).

 1914 - سجده به سمت قبله
قال الباقر - علیه السلام -
اذا قراءت السجدة و انت جالس فاسجد متوجها القبلة ، و اذا قراءتها و انت راکب فاسجد حیث توجهت فان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان یصلى على راحلته و هو متوجه الى المدینة بعد انصرافه من مکة یعنى النافلة قال : و فى ذلک قول الله : ((فاینما تولوا فثم وجه الله ))
هنگامى که در حال نشسته آیه سجده مى خواندى ، روبه قبله سجده را به جاى آر و هنگامى که سوار بر مرکب آیه را مى خوانى ، به هر سویى که راه مى رویى سجده کن ، زیرا رسول خدا (ص ) سوار بر شتر هنگامى که از مکه به سوى مدینه مى رفت ، نماز گزارد - یعنى نماز نافله و امام فرمود: آیه ((فاینما تولو فثم وجه الله )) در این باره نازل گشت . (بحارالانوار، ج 85، ص 175).

 1915 - سجده فراوان امام کاظم (ع )
دخلت على ابى الحسن موسى - علیه السلام - فاذا انا بغلام اسود بیده مقص یاءخذ اللحم من جبینه و عرنین انفه من کثرة سجوده
شخصى بر امام کاظم (ع ) وارد شد و دید غلام سیاهى با قیچى گوشتها را از پیشانى و از روى بینى اش مى گیرد، چون زیاد سجده مى کرد. (بحارالانوار، ج 85، ص 166).

 1916 - سوره هاى داراى سجده
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
العزائم ((الم تنزیل )) و حم السجدة ، و النجم اذا هوى ، و اقراء باسم ربک )) و ما عداها فى جمیع القرآن مسنون ، و لیس بمفروض
عزائم عبارتند از سوره هاى : الم تنزیل ، سجده ، نجم ، علق ، و غیر اینها، در همه قرآن (سجده ) سنت است ، واجب نیست . (بحارالانوار، ج 85، ص 169).

 1917 - آداب سجده امام کاظم (ع )
عن ابى الحسن موسى - علیه السلام -
انه کان اذا رفع راءسه صلاته من السجدة الاخیرة جلس جلسة ثم نهض للقیام و بادر برکبتیه من الارض قبل یدیه ، و اذا سجد بادر بهما الارض قبل رکبتیه
امام کاظم (ع ) هنگامى که سر از سجده دوم برمى داشت ، کمى مى نشست و سپس قیام مى کرد و (یکسره از سجده قیام نمیکرد) و پیش ازدستها، زانوها را بر زمین برمى داشت و هنگامى که به سجده مى رفت ، دستها را پیش زانوها بر زمین مى گذاشت . (بحارالانوار، ج 85، ص 162).

 1918 - حسرت ابلیس
قال على - علیه السلام -
ان العبد اذا سجد نادى ابلیس : یا ویله اطاع وعصیت و سجد و ابیت
وقتى بنده سجده کرد، ابلیس فریاد یم زند: واى بر من ! و اطاعت کرد، ولى من معصیت کردم ، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم . (بحارالانوار، ج 82، ص 233).

 1919 - کراهت دمیدن در جایگاه سجده
عن لیث قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - الرجل یصلى فینفخ فى موضع جبهته قال : لیس به باءس ، انما یکره ذلک ان یؤ ذى من الى جانبه

راوى مى گوید از امام صادق (ع ) پرسیدم اگر کسى در حال نماز به جاى پیشانى اش فوت کند (چگونه است )؟ فرمود: اشکالى ندارد و کراهت آن براى این است که کسى در کنار او (از بوى بدن آن ) اذیت نشود. (بحارالانوار، ج 85، ص 135).

 1920 - دعا درهنگام سجده
عن سعید بن یسار قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - ادعوا و انا راکع او ساجد؟ قال : فقال : نعم ادع و انت ساجد فان اقرب ما یکون العبد الى الله و هو ساجد، ادع الله لدنیاک و آخرتک
به امام صادق (ع ) عرض کردم : در حالى که دررکوع یا سجده هستم دعا کنم ؟ حضرت فرمود: آرى در حال سجده کن ، زیرا انسان در حال سجده کمترین فاصله را با خدا دارد، پس ‍ براى دنیا و آخرتت دعا کن . (بحارالانوار، ج 85، ص 132).

 1921 - سجده امام سجاد (ع ) در صحرا
قال الباقر - علیه السلام -
على بن الحسین - علیه السلام - انه ابرز الى الصحراء فتبعه مولى له فوجده ساجدا على حجارة خشنة ، فاحصى علیه الف مرة ((لا اله الا الله )) حقا حقا، لااله الا الله تعبدا، و رقا، لااله الاالله ایمانا و صدقا)) ثم رفع راءسه
امام باقر (ع ) فرمود: امام سجاد (ع ) رو به صحرا نهاد و یکى از غلاماتش در پى او روان شد. چون به حضرت رسید او را بر روى سنگى ناهموار در حال سجده دید. گوش فرا داد و شنید که حضرت در سجده مى فرماید: ((لااله الاالله حقا حقا، لا اله الاالله تعبدا و رقا، لااله الاالله ایمانا و صدقا)) و آن را هزار مرتبه تکرار مى کرد، سپس سر از سجده برداشت . (بحارالانوار، ج 85، ص 166).

 1922 - سجده ریاکارانه
قال على - علیه السلام -
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - ابصر رجلا دبرت جبهته ، فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: من یغالب الله یغلبه و من یخدع الله یخدعه فهلا تجافیت بجهتک عن الارض و لم تسوه خلقک ؟!
رسول گرامى اسلام (ص ) مردى را دید که پیشانى اش (بر اثر سجده اى که شاید ریاکارانه بود) زخمى شده است به او فرمود: هرکس با خدا از در نیرنگ و خدعه درآید، خداوند نیز به او مى فرماید: چرا پیشانى ات را از زمین جدا نمى کنى تا این چنین چهره ات را مشوه و زشت نکنى ؟! (بحارالانوار، ج 71، ص 344).

 1923 - سجده و رحمت الهى
قال على - علیه السلام -
لو یعلم المصلى ما یغشاه من الرحمة لما رفع راءسه من السجود
اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالى ) او را فراگرفته است ، سرش را از سجده برنمیدارد. (غررالحکم ، ص 261).

 1924 - سجده شکر به پاس توفیق الهى
قال الصادق - علیه السلام -
انما یسجد المصلى سجدة بعد الفریضة لیشکر الله تعایل فیها على ما من به علیه من اداء فرضه و ادنى ما یجزى ء فیها شکرالله مرات
سزاوار است که نمازگزاز به پاس توفیق خدایى در به جاى آوردن نماز واجب ، سجده شکر به جاى آورد و حداقل ذکر سجده ، گفتن سه بار ((شکرالله )) است . (المحجة البیضاء، ج 1، ص 348).

 1925 - ثواب سجده شکر
قال الصادق - علیه السلام -
ایما مؤ من سجد لله سجدة لشکر نعمة فى غیر صلاة ، کتب الله به بها عشر حسنات و محا عنه عشر سیئات و رفع له عشر درجات فى الجنان
هر مؤ منى در غیر از حال نماز سجده شکرى جهت نعمتى به جاى آورد، خداوند به آن خاطر ده حسنه براى او بنویسد و ده گناه از نامه عملش پاک کند و ده درجه براى او در بهشت بالا ببرد. (ثواب الاعمال ، ص 83).

 

 1926 - سجده پیامبر (ص ) بعد از خواب
قال الباقر - علیه السلام -
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله - من نوم قط الا خر لله - عزوجل - ساجدا
هیچ گاه رسول خدا (ص ) از خواب برنخاست ، جز آن که در پیشگاه خداوند به سجده مى افتاد. (بحارالانوار، ج 16، ص 253).

 1927 - نهایت فروتنى و خضوع
قال الصادق - علیه السلام -
ولسجود على الارض افضل ، لانه ابلغ فى التواضع و الخضوغ لله - عزوجل -
سجده کردن بر زمین برتر است زیرا این عمل در فروتنى و اظهار خضوع در پیشگاه حق تعالى بلیغ ‌تر مى باشد. (علل الشرایع ، ص 164).

 1928 - راز سجده بر آدم
قال تعالى : یا آدم ! انما امرت الملائکة بتعظیمک بالسجود لک اذ کنت و عاء لهذه الانوار، و لو کنت ساءلتنى بهم قبل خطیئتک ان اعصمک منها و ان افطنک لدواعى ابلیس حتى تحرز منها لکنت قد جعلت ذلک
خداوند متعال به حضرت آدم (ع ) فرمود: اى آدم ! البته به عنوان عظمت تو، فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده کنند، به خاطر آن که در ذات و سرشت تو، نور ولایت جاى دارد و چنانچه پیش از نافرمانى ، مرا (به نام ) آنان مى خواندى که تو را حفظ کرده و وسایلى که شیطان بدان گمراه مى کند و به تو بنمایانم تا از آن دورى جویى ، چنین مى کردم . (بحارالانوار، ج 11، ص 192).

 1929 - شهادت جایگاه سجده در قیامت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من رجل یجعل جبهته فى بقعة من بقاع الارض لا شهدت له بها یوم القیامة
هرانسانى که پیشانى خود را براى سجده بر قطعه اى از زمین بگذارد، آن زمین در روز قیامت به نفع وى شهادت خواهد داد. (وسائل الشیعه ، ج 3،ص 474، مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 175).

 1930 - فریاد شیطان
قال الصادق - علیه السلام -
ان العبد اذا سجد فاطال السجود نادى ابلیس
وقتى بنده به سجده افتاد و سجده اش را طول داد، شیطان فریاد زد. (اصول کافى ، ج 3، ص 264).

 1931 - سجده طولانى و فریاد شیطان
قال الصادق - علیه السلام -
ان العبد اذا اطال السجود حیث لایراه احد، قال الشیطان و اویلاه اطاعوا و عصیت و سجدوا و اءبیت
به درستى انسان هنگامى که سجده را طولانى کرد، فریاد شیطان بلند مى شود که : واى بر من ،! آنها اطاعت خدا کردند و من عصیان کردم آنان سجده کردند و من نافرمانى کردم . (بحارالانوار، ج 85، ص 163).

 1932 - حق سجود
قال الصادق - علیه السلام -
ماخسر والله من اتى بحقیقة السجود و لو کان فى العمر مرة واحدة
به خدا قسم کسى که حق سجود را به جاى آورد و سجده حقیقى کند به هیچ وجه عنوان زیان ، متوجه او نشود، گرچه در تمام مدت عمر چنین سجودى را یک بار به جاى آورد. (بحارالانوار، ج 85، ص 136).

 1933 - اثر سجده بر تربت حسین (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
السجود على تربة الحسین - علیه السلام - یخرق الحجب السبع
سجده بر تربت امام حسین (ع ) هفت پرده و مانع را مى شکافد. (بحارالانوار، ج 101، ص 135).

 1934 - اسرار سجده کردن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا سجد قال الله تعالى لملائکته : یا ملائکتى ! اما ترون کیف تواضع بعد ارتقائه ؟ و قال لى : و ان کنت جلیلا مکینا فى دنیاک ، فانا ذلیل عند الحق اذا ظهرلى ؟ سوف ارفعه بالحق و ادفع به الباطل
وقتى (بنده ) سجده کرد، خداوند خطاب به ملائکه مى فرماید: ملائکه من ! آیا نمى بینید چگونه بنده ام بعد از ارتقاء تواضع مى کند و براى من مى گوید: اگر تو صاحب جلالت و مکنت در دنیا هستى ، پس من خوار در نزد تو هستم ؟ (خداوند فرماید:) به زودى او را از طریق حق بالا مى برم و به وسیله او باطل را دفع مى کنم .(بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1935 - سجده مایه تقرب
قال على - علیه السلام -
اقرب مایکون العبد من الله اذا سجد
نزدیک ترین چیزى که بنده را به خدا نزدیک مى کند سجده است . (بحارالانوار، ج 82، ص 233).

 1936 - راز سر برداشتن از سجده اول
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه من السجدة الاولى قال تعالى : یا ملائکتى ! اما ترونه کیف قال : ((وانى و ان تواضعت لک فسوف اخلط الانتصاب فى طاعتک باذل بین یدیک
سپس زمانى که سر از سجده اول برداشت ، خداوند خطاب به ملائکه اش مى فرماید: اى ملائکه من ! آیا نمى بیند اورا که چگونه مى گوید: و به درستى که من به زودى تواضع در مقابلت را با ذل و کوچکى خواهم گمارد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1937 - سر سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره
فاذا سجد ثانیة : قال الله تعالى لملائکة : اما ترون عبدى هذا! کیف عاد الى التواضع لى ؟ لاعیدن الیه رحمتى

و هنگامى که سجده دوم را به جا آورد، خداوند تعالى خطاب به ملائکه خود مى گوید: آیا این بنده مرا نمى بینید که چگونه براى من تجدید تواضع نمود؟ هر آینه رحمت خدا را براى او اعاده خواهم کرد. (بحارالانوار، ج 82، ص 221).

 1938 - راز سر برداشتن از سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه قائما قال الله تعالى : یا ملائکتى ! لارفعته بتواضعه کما ارتفع الى صلاته
پس زمانى که (بنده ) سرش را (سجده دوم ) بلند کرد و ایستاد، خداوند تعالى مى فرماید: اى ملائکه من ! هر آینه او را به خاطر تواضعش در مقابل من رفعت خواهم کرد، چنان که نماز او به سوى من بالا خواهد آمد. (بحارالانور، ج 82، ص 221).

 1939 - فلسفه سجده بر خاک
قال على - علیه السلام -
و لما فى ذلک من تغیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا
هنگامى که انسان نماز مى خواند، ساییدن گونه ها به خاک نشانه تواضع و گذراندن اعضاء شریف بر زمین دلیل کوچک و حقارت است . (نهج البلاغه ، خطبه 192).

 1940 - نزدیک ترین حالت بنده به پروردگار
قال الصادق - علیه السلام -
اقرب ما یکون العبد الى الله - عزوجل - و هو ساجد، قال الله ، عزوجل -: ((واسجد و اقترب ))
نزدیک ترین حالت بنده به خداوند بزرگ وقتى است که در سجده است خداوند فرمود: ((سجده کن و تقرب جوى )). (روضة المتقین ، ج 2، ص 38).

 1941 - روح سجده
قال الصادق - علیه السلام -
و السجود النفسانى فراغ القلب من الفانیات و الاقبال بکنه الهمة على الباقیات و خلع الکبر و الحمیة و قطع العلائق الدنیویة و التحلى بالخلائق النبویة
سجده نفسانى (که روح سجده است ) روها بودن دل از امور فناپذیر و روى آوردن با تمام وجود به امور جاودان و کندن کبر و تعصب بیجا و قطع همه علایق دنیوى و آراسته شدن به اخلاق نبوى است . (غرر الحکم ، ج 2، ص 165، چاپ دانشگاه ).

 1942 - سجده قبل از طلوع آفتاب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
و اما صلاة الفجر فان الشمس اذا طلعت تطلع على قرن شیطان فامرنى ربى ان اصلى قبل طلوع الشمس ، صلاة الغداة و قبل ان یسجد لها الکافر لتسجد امتى الله - عزوجل - و سرعتها احب الى الله - عزوجل - و هى الصلاة التى تشهدها ملائکة اللیل و ملائکة النهار
اما نمازصبح ، پس هنگامى که آفتاب طلوع کرد، مثل این که بر شاخهاى طلوع مى کند پروردگارم مرا امر فرموده که قبل از طلوع خورشید، و قبل از آن که کافر براى آفتاب سجده کند، نماز صبح بخوانم ؛ تا آن که امتتم براى خداوند سجده نمایند و زود به جاى آوردن آن در پیشگاه خداوند محبوب تر است این نمازى است که ملائکه شب و روز شاهد آن مى باشند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 9).

 1943 - اثر سجده فراوان
عن الصادق - علیه السلام -
جاء رجل الى رسول الله -صلى الله علیه وآله - فقال : یا رسول الله ! کثرت ذنوبى و ضعف عملى فقال رسول الله -صلى الله علیه وآله -: اکثر السجود فانه یخط الذنوب کما یحط الریح ورق الشجر
از حضرت امام صادق (ع ) روایت شده است که مردى پیش پیامبر (ص ) آمدو گفت : یا رسول الله ! گناهان من بى شمار است ولى عمل نیک من اندک است پیامبر گراى اسلام (ص ) فرمود: سجده فراوان به جاى آور؛ زیرا سجده گناهان را دور سازد همچنان که باد برگ درخت را مى ریزاند. (بحارالانوار، ج 85، ص 162، امالى صدوق ، ج 76، حدیث 11).

 1944 - علت عدم جواز سجده بر غیر زمین
عن هشام بن الحکم قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - اخبرنى عما یجوز السجود علیه و عما لایجوز؟ قال : السجود لایجوز الا على الارض اما انبتت الارض الا ما اکل و لبس فقلت له : جعلت فداک ما العلة فى ذلک ؟ قال : لان السجود هو الخضوع لله - عزوجل - فلاینبغى ان یکون على ما یؤ کل و یلبس لان ابناء الدنیا عبید ما یاءکلون و یلبسون والساجد فى سجوده فى عبادة الله - عزوجل - فلا ینبغى ان یضع جبهته فى سجوده على ابناء الدنیا الذین اغتروا بغرورها و السجود على الارض افضل لانه ابلغ فى التواضع و الخضوع لله - عزوجل -؛
هشام بن حکم مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : بر چه چیز سجده جایز است و بر چه چیز جایز نیست ؟ حضرت فرمود: سجده تنها بر زمین و رستنى هایى که خوردنى و پوشیدنى نباشند، جایز است عرض کردم : فدایت گردم ! علت این امر چیست ؟ حضرت فرمود: چون سجود، فروتنى و خضوع براى خداوند - عزوجل - است و سزاوار نیست که بر خوردنى ها و پوشیدنى ها باشد، زیرا دنیا پرستان بنده خوارک و پوشاک خودهستند و کسى که سر به سجدته گذارده ، در حال عبادت خدا است . پس شایسته نیست بر آنچه که دنیاطلبان را فریفته ، سجده کند و سجده بر زمین برتر است ، زیرا این سجده ، منتها مرتبه فروتنى و خضوع براى خداوند است . (بحارالانوار، ج 85، ص 147).

 1945 - عظمت سجده
قال على - علیه السلام -
لویعلم لاالمصلى ما یغشاه من جلال الله ما سره ان یرفع راءسه من السجود
اگر نمازگزار بداند چه اندازه مشمول جلال الهى است هرگز راضى نمى شود که سر از سجده بردارد. (بحارالانوار، ج 82، ص 207، میزان الحکمه ، ج 5، ص 379).

 1946 - آداب سجده
قال على - علیه السلام -
السجود الجسمانى هو وضع عتائق الوجوه على التراب و استقبال الارض بالراحتین و الکفین و اطراف القدمین مع خشوع القلب و اخلاص النیة

سجده کردن بدنى ، گذاشتن جاهاى نیکوى صورتها بر خاک و روى آوردن به زمین با دو کف دست و کناره هاى دو پا، همراه خشوع دل و پاکى نیت است . (غرر الحکم ، ج 2، ص 165، چاپ دانشگاه ).

 1947 - اسرار ذکر سجده
قال الصادق - علیه السلام -
فقال : ارفع راءسک فرفعت راءسى ؛ فنظرت الى شى ء ذهب منه عقلى فاستقبلت الارض بوجهى ویدى فاءلهمت ان قلت : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) لعلو ما راءیت فقلتها سبعا فرجعت الى نفسى کلما قلت واحدة منها تجلى عنى الغشى ء؛ فقعدت فصار السجود فیه ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) و صارت القعدة بین السجدتین استراحة من الغشسى و علو ما راءیت فالهمنى ربى - عزوجل - و طالبتنى نفس ان ارفع راءسى ؛ فرفعت فنظرت الى ذلک العلو فغشسى على فخررت لوجهى و استقبلت الارض بوجهى ویدى و قلت ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) فقلتها سبعا ثم رفعت راءسى فقعدت قبل القیام لاثنى النظر فى العلو فمن اجل ذلک صارت سجدتین و رکعة و من اجل ذلک صار القعود قبل القیام قعدة خفیفة
پس فرمود: ((سربردار)) سر برداشتم ، چیزى دیدم که از آن عقلم از سررفت ، و به صورت و دو دست بر زمین قرار گرفتم ؛ پس الهام شده به سبب علو آنچه دیدم گفتم : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) (منزه است پروردگار برتر من و سپاس او راست ) این را هفت بار گفتم ؛ پس به خود آمدم هربارکه مى گفتم حالت غشوه از من باز مى شد. آنگاه نشستم از این رو ذکر ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) در سجده قرار داده شد و نشستن بین دو سجده ، استراحتى شد از آن غشوه و عظمت و والایى آنچه دیدم پس پروردگار به من الهام فرمود و خود نیز خواستم که سربلند کنم ، سربرداشتم و به آن علو و عظمت نگریستم وبیهوش شدم و بر زمین افتادم و با صورت و دو دست رو به زمین کردم و گفتم : ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )) این را هفت مرتبه گفتم آن گاه سربرداشتم و پیش از ایستادن نشستم تا بار دیگر به آن علو و عظمت نظر کنم از این رو (در هر رکعت نماز) دو سجده و یک رکوع مقرر شد و نیز نشستن قبل از قیام ، نشستنى کوتاه مقرر گردید. (علل الشرایع ، ج 2، ص 312).

 1948 - ایمنى از بیمارى و درد و آفت
فى الحدیث :
ان موسى خر ساجدا لله فاوحى الله تعالى الیه ارفع راءسک یاموسى و امر یدک فى موضع سجودک و امسح بها وجهک و ما نالته من بدنک فانه امان من کل سقم و داء و افة وعاهة
موسى (ع ) در پیشگاه خدا به سجده افتاد و حق تعالى به او وحى فرمود: اى موسى ! سر بردار و دست خود را به سجده گاه بکش و به صورت و آنچه از بدنت که دسترست باشد به مال ، که آن موجب ایمنى از هر بیمارى و درد آفت است . (سفینة البحار، ج 1، ص 599).

 1949 - ذکر سجده
فى الحدیث :
لما نزل قوله سبحانه : ((سبح اسم ربک الاعلى )) قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - اجعلوها فى سجودکم
هنگامى که کلام الهى ((سبح اسم ربک الاعلى )) نازل گشت ، رسول الله (ص ) فرمود: آن را در سجودتان قرار دهید، یعنى ((سبحان ربى الاعلى و بحمده )).(بحارالانوار، ج 58، ص 34).

 1950 - آثار سجده حقیقى
عن مصباح الشریعة ، قال الصادق - علیه السلام -
ماخسر و الله من اتى بحقیقة السجود و لو کان فى العمر مرة واحدة و ما افلح من خلا بربه فى مثل ذلک الحال تشیبها بمخادع نفسه غافلا لاهیا عما اعده الله للساجدین من انس ‍ العاجل و راحة الاجل ولابعد عن الله ابدا من احسن تقربه فى السجود ولاقرب الیه ابدا من اساء ادبه و ضیع حرمته بتعلق قلبه بسواه فى حال سجوده فاسجد سجود متواضع لله تعایل ذلیل ، علم انه خلق من تراب یطاءه الخق و انه اتخذک من نطفة یستقذرها کل احد؛ و کون و لم یکن و قد جعل الله معنى السجود سبب التقرب الیه بالقلب و السر و الروح فمن قرب منه بعد من غیره الاترى فى الظاهر انه لایستوى حال السجود الا بالتوارى عن جمیع الاشیاء والاحتجاب عن کل ما تراه العیون ؟ کذلک امر الباطن فمن کان قلبه متعلقا فى صلوته بشى ء دون الله تعالى فهو قریب من ذلک الشى ء بعید عن حقیقة ما اراد الله منه فى صلوته قال الله - عزوجل - ((ما جعل الله لرجل من قلبین فى جوفه )) و قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - قال الله تعالى : لااطلع على قلب عبد فاعلم فیه حب الاخلاص لطاعتى لوجهى و ابتغاء مرضاتى الا لولیت تقویمه و سیاسته و من اشتغل بغیرى فهو من المستهزئین بنفسه و مکتوب اسمه فى دیوان الخاسرین .
به خدا سوگند! آن کس که هرچند یک بار در تمام عمر، حقیقت سجده را به جاى آورد زیان نبرد و آن کس که همانند کسى که خود را مى فریبد، با حالت غفلت و بازیچه گرفتن آنچه خدا براى سجده کنندگان فراهم نموده است یعنى انس (با او) در حال (دنیا) و راحت و آسایش در آینده (آخرت ) با پروردگار خود خلوت کند، رستگار نشد و کسى که در سجده به خدا نیکو تقرب جست از خدا دور نشد و کسى که به خدا سوء ادب کرد و با دلبستگى به غیر او در جسده ، حرمت او را از بین برد، به مقام قرب او نرسد، پس سجده کن (همانند) سجده آن کسى که در برابر خداوند تعالى متواضع و خوار است و مى داند که از خاکلى آفریده شده که خلق بر آن پا مى نهند و خدا او را از نطفه اى که همه آن را کثیف و نجس مى دانند آفریده ؛ و مى داند که نبود و (به دست آفریدگار) به وجود آمد و همانا خداوند معناى (حقیقت ) سجده را سبب نزدیکى جستن به او با قلب و باطن و جان قرار داد؛ پس کسى که به او نزدیک شود، از غیر او دور گردد آیا نمى بینى که درظاهر سجده شکل نمى گیرد مگر آنکه همه چیز از نظرات پنهان گردد و هرچه دیدگان مى بینند از تو محجوب شود؟ همچنین است امر باطن ، پس هرکس در نماز، دلبستگى به چیزى جز خدا داشته باشد به همان چیز نزدیک و از حقیقت آنچه خداوند درنماز او از او خواسته ، دور است . خداوند فرموده است : ((خدا براى احدى دو قلب در باطنش قرار نداده است )) و رسول الله -صلى الله علیه وآله - فرمود: ((خداوند فرموده است : بر قلب بنده اى واقف نشوم که در آن حب طاعت مخلصانه براى من و جهت کسب رضاى من بدانم (بیابم ) مگر آنکه تنظیم و تدبیر امور او را متصدى شوم و هرکس به غیر من دل مشغول دارد از آنها است که خویشتن را به مسخره گرفته اند، و نامش در دفتر زیان کاران نوشته و ثبت است . (مصباح الشریعة ، باب 16، بحارالانوار، ج 82، ص 136).

 1951 - سجده طولانى و نجات از آتش
قال على - علیه السلام -
طول القنوت و لسجود ینجى من عذاب النار
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد. (تصنیف غررالحکم ، ص 175، حدیث 3335).

 1952 - امام سجاد (ع ) و حقیقت سجده
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
کان على بن الحسین - علیهما السلام - اذا قام الى الصلوة ، تغیر لونه فاذا سجدلم یرفع راءسه حتى یرفض عرقا
امام سجاد (ع ) وقتى به نماز مى ایستاد رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت سربرنمى داشت تا آنکه عرق از وى مى ریخت . (فروع کافى ، ج 3، ص 300).

 1953 - فلسفه دو سجده
قال على - علیه السلام -
انه سئل ما معنى السجدة الاولى قال : تاءویلها اللهم انک منها خلقتنا یعنى من الارض ، و تاءویل رفع راءسک : و منها اخرجتنا و السجدة الثانیة : والیها تعیدنا و رفع راءسک و منها تخرجنا تارة اخرى
از امام على (ع ) از فلسفه اول سؤ ال شد، فرمود: سجده اول به این معنا است که خدایا! اصل ما از خاک است و معناى سربرداشتن از سجده این است که خدایا! ما را ازخاک خارج کردى و معناى سجده دوم این است که خدایا! دوباره ما را به خاک برمى گردانى و سر برداشتن از سجده دوم ، به معناى این است که خدایا! یک بار دیگر در قیامت از خاک بیرونمان خواهى کرد.(المحجة البیضاء، ج 1، ص 391).

 1954 - زمین براى سجده گاه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
جعلت لى الارض مسجدا و طهورا
همانا زمین براى من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 593).

 1955 - پاداش سجده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من مسلم یسجد لله سجدة الا رفعه بها درجة و حط بها عنه خطیئة
هیچ مسلمانى براى خدا سجده به جا نمى آورد مگر این که خدا یک درجه مقام او را بالا برده ، یک گناه از نامه عملش محو مى کند. (المحجة البیضاء، ج 345).

 1956 - دوستى با خدا با سجده فراوان
سئل اباعبدالله - علیه السلام -
لم اتخذ الله ابراهیم - علیه السلام - خلیلا قال : لکثرة سجوده على الارض
از امام صادق (ع ) سوال شد: براى چه خداوند حضرت ابراهیم (ع ) را خلیل و دوست خود گرفت فرمود: به خاطر سجده هاى زیادى که بر زمین داشت . (اسرار الصلوة ، ص ‍ 429).

 1957 - پاداش سجده شکر
قال الصادق - علیه السلام -
من سجد سجدة الشکر لنعمة و هو متوضعا کتب الله له بها عشر صلوات و محى عنه عشر خطایا عظام
کسى که در برابر نعمتى که خداوند به او داده است ، سجده شکرى به جا آورد، خداوند به خاطر همین سجده شکر ده نماز در نامه عملش مى نویسد و ده گناه بزرگ را از نامه عمل او محو مى کند. (المحجة البیضاء، ج 1، ص 346).

 1958 - سجده یک واجب جامع
قال الصادق - علیه السلام -
وفرض على الوجه السجود له باللیل و النهار فى مواقیت الصلوة فقال : ((یا ایهاالذین امنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم و افعلوا الخیر لعلکم تفلحون )) و هذه فریضة جامعة على الوجه والیدین والرجلین
خداوند بر صورت سجده را واجب کردکه شبانه روز در وقت نمازها به سجده بیفتد؛ پس فرمود: ((اى کسانى که ایمان آورده اید! رکوع و سجود نمایید و پروردگارتان را پرستش کنید و افعال خیر به جاى آورید، شاید که رستگار شوید)). آنگاه امام فرمود: سجده ، واجب جامع است که مشتمل بر صورت و دستها و پاها مى باشد. (بحارالانوار، ج 85، ص ‍ 128).

 1959 - تاءویل سجده
قال على - علیه السلام -
فى تاءویل السجدة الاولى ان تخطر فى نفسک و انت ساجد: منها خلقتنى ورفع راءسک تخطر بقلبک و منها اخر اخرجتنى والسجدة الثانیة و فیها تعیدنى و رفع راءسک تهطر بقلبک و منها تخرجنى تارة اخرى
معناى سجده اول این است که در حال سجده در دلت بگذرانى که خداوند از خاک خلقم کرده و سر از سجده برداشتن یعنى : خدا من را از خاک بیرون آورده و معنى سجده دوم این است که خدا من را به خاک برمى گرداند و سر از سجده دوم برداشتن ، به این معنى است که خداوند یک بار دیگر من را در قیامت از خاک بیرون مى آورد. (میزان الحکمه ، ج 5، ص ‍ 395).

 

منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم) عباس عزیزى

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی