معراج مؤمن

نویسنده

  905 - نماز حضرت ابراهیم (ع )
فى عدة الداعى :
روى ان ابراهیم - علیه السلام - کان یسمع تاءوهه على حد میل حتى مدحه الله بقوله : ان ابراهیم لحلیم اواه منیب وکان فى صلوته یسمع له ازیر کازیر المرجل و کذلک یسمع من صدر سیدنا رسول الله - صلى الله علیه و آله - مثل ذلک و کانت فاطمة - علیهاالسلام - تنهج فى الصلوة من خیفة الله
.
روایت شده که صداى آه و زارى ابراهیم (ع ) از فاصله یک میلى (چهارهزار ذراع ) شنیده مى شد، تا آن حد که خداوند وى را به این کلام ستود و فرمود: ((همانا ابراهیم ، بردبار، بسیار آه کشنده و انابه کننده به سوى خدا بود))در نماز صدایى مانند صداى دیگ شنیده مى شد و فاطمه (س ) در نماز از خوف خدا از حاى عدى خارج مى گردید وفس وى به شماره مى افتاد. (مستدرک الوسائل ، کتاب الصلوة ، باب 2، حدیث 15).

 906 - خشوع پیامبر خدا (ص ) در نماز
کان النبى -صلى الله علیه وآله - اذا قام الى الصلوة یغیر وجهه خوفا من الله .
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هرگاه که به نماز مى ایستاد، صورت مبارکش خوف از خداوند متعال دگرگون مى شد. (بحارالانوار، ج 84، ص 248).

 907 - نماز اول وقت پیامبر (ص )
عن عائشة قال : کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یحدثنا ونحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله .
پیامبر خدا (ص ) با ما سخن مى گفت و ما با وى سخن مى گفتیم ، چون هنگام نماز فرا مى رسید، پیامبر خدا (ص ) به سبب توجه به عظمت حق تعالى ، چنان مى نمود که گویى ما را نشناخته و ما او را مى شناسیم . (محجة البیضاء، ج 1 ص 350)

 908 - رسول خدا -صلى الله علیه وآله - و ذکر قنوت
قال الصادق - علیه السلام -
وکان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یستغفر الله فى الوتر سبعین مرة و یقول : هذا مقام العائذ بک من النار سبع مرات
رسول خدا (ص ) در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله ))وهفت بار هذا ماقم العائذ بک من النار))(یعنى این جایگاه کسى است که از آتش به تو پناه آورده است ) مى گفت . (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 909 - خضوع رسول خدا (ص ) در نماز
روى ان النبى -صلى الله علیه وآله - کان اذا قام الى الصلاة کانه ثوب ملقى :
پیامبر اسلام (ص ) هروقت به نماز مى پرداخت (چنان بى حرکت بود که ) گویا جامه اى پهن شده بر روى زمین بود. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 381، بحار، ج 84 ص 248).

 910 - علاقه شدید پیامبر (ص ) به نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
انا لااشبع من الصلاة
من هرگز از نماز سیر نمى شوم . (میزان الحکمه ج 5، ص 367، امالى صدوق ، ج 2 ص 141).

 911 - نماز، نور چشم پیامبر (ص )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله جعل قرة عینى فى الصلاة وحببهاالى
همانا خداوند روشنى چشم مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من نمود.
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 367، امالى شیخ صدوق ، ج 2، ص 141).

 912 - سجده پیامبر (ص ) بعد از خواب
قال الباقر - علیه السلام -
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله - من نوم الا خرالله ساجدا هرگاه پیامبر خدا (ص ) از خواب برمى خاست ، براى خدا سجده مى کرد. (مکارم الاخلاق ، ص ‍ 39).

 913 - جاذبه نماز
قال على - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - لایؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغیره و کان اذا دخل وقتها کانه لایعرف اهلا ولا جمیعا
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نه شام و نه چیز دیگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسید، دیگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست . (سنن نبوى ، ص ‍ 14).

 914 - گریه پیامبر (ص ) در نماز
قال السجاد - علیه السلام -
کان یبکى حتى یبتل مصلاه خشیة من الله - عزوجل - من غیر جرم
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - با این که بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گریست که جانمازش خیس مى شد. (سنن النبى ، ص 32)

 915 - شیوه نماز رسول خدا (ص )
انه کان یرفع بصره الى السماء فى صلاته ، فلما نزلت هذه الایة طاءطاء راءسه و رمى ببصره الى الارض
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در نماز چشمانش را به آسمان مى دوخت و چون آیه : ((فى صلوتهم خاشعون ))نازل شد، سر خود را به زیر افکند و سجده گاه خود را مى نگریست . (بحارالانوار، ج 84، ص 228).

 916 - رسول خدا (ص ) همراه با مؤ دن
قال الباقر - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا سمع المؤ ذن یوذن قال مثل مایقوله فى کل شى ء
زمانى که رسول خدا -صلى الله علیه وآله - صداى اذان مؤ ذن را مى شنید، گفته هاى او را تکرار مى کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5 ص 454)

 917 - عاطفه رسول خدا (ص ) در حال نماز
قال الباقر - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یسمع صوت الصبى یبکى و هو فى الصلوة فیخفف الصلوة فتصیر الیه امه

هرگاه رسول خدا (ص ) درنماز، صداى گریه کودکى را مى شنید، نماز خود را سبک تر مى خواند تا مادر آن کودک (که در نماز جماعت بود) بچه اش را آرام کند. (سنن النبى ، ص ‍ 273).

 918 - قال على - علیه السلام -
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان اذا دخل المسجد قال : اللهم افتح لى ابواب رحمتک
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در هنگام ورود به مسجد مى فرمود: خداوندا! درهاى رحمت خویش را بر من بگشا. (مستدرک الوسائل ، ج 3 و ص 389).

 919 - فرمان نماز براى رسول خدا (ص )
قال على - علیه السلام -
و کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - نصبا بالصلاة بعدالتبشیر له بالجنة لقول الله سبحانه واءمر اهلک بالصلاة واصطبر علیها فکان یاءمر بها اهله ویصبر علیها نفسه
پیامبر (ص ) پس از آن که مژده بهشت را دریافت ، خود را براى نماز به رنج مى افکند واین به دلیل فرمان خداوند سبحان بود که مى فرمود: کسان خویش را به خواندن نماز فرمان ده و خود برانجام آن پایدار باش ))پس آن حضرت خاندان خود را به نماز فرمان مى داد و خود با شکیبایى در انجام آن مى کوشید. (نهج البلاغه ، خطبه 190).

 920 - نماز بازگشت از سفر
وقدکان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا قدم دخل المسجد اولا و صلى رکعتین ثم دخل البیت
چون رسول خدا (ص ) از سفرمراجعت مى نمود، ابتدا به مسجد مى رفت و دو رکعت نماز مى خواند سپس به خانه تشریف مى برد. (محجة البیضاء، ج 4، ص 76).

 921 - نماز هنگام سفر
قال على - علیه السلام -
کان النبى -صلى الله علیه وآله - اذا قدم من سفر یصلى رکعتین
پیامبر اسلام (ص ) هنگام بازگشت از سفر دو رکعت نماز مى خواند. (کنزالعمال ، حدیث 17647، میزان الحکمه ، ج 9ص 474) .

 922 - نماز رسول خدا (ص ) در هر منزل
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
انه لم یرتحل من منزل الا صلى فیه رکعتین و قال : حتى یشهد على بالصلوة
رسول خدا (ص ) از منزلى کوچ نمى کردند، مگرآن که در آن دو رکعت نماز مى خواند و مى فرمود: تا این محل روز قیامت برنماز خواندن من گواهى دهد. (مستدرک الوسایل ، ج 8 ص ‍ 245)

 923 - نماز پیامبر (ص ) درجنگ احزاب
ان النى -صلى الله علیه وآله - صلى یوم الاحزاب ایمائا
پیغمبر (ص ) در جنگ احزاب با اشاره نماز خواند. (تفسیر نمونه ، ج 2، ص 148)

 924 - یادآویر پیامبر (ص ) براى نماز
عن انس :
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان یاءتى بیت فاطمة ستته اشهر، اذا خرج الى صلاة الفجر یقول : یا اهل البیت ! الصلاة الصلاة یا اهل البیت ! انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا

انس بن مالک مى گوید: پیامبر اکرم (ص ) در مدت شش ماه همه روز بعد از نماز صبح در کنار خانه فاطمه (س ) ندا در مى داد: اى صاحب خانه ! نماز، نماز (وقت نماز فرا رسید) و اى اهل بیت ! همانا خداوند خواسته است تا شما را از پلیدى هاى شرک و گناه و رذایل اخلاقى پاک نگاه دارد. (تفسیر سیوطى ، ج 5، ص 198).

 925 - بى هوش شدن رسول خدا (ص )
فانظر الى عرشى ، قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - فنظرت الى عظمة ذهبت لها نفسى و غشى على فالهمت ان قلت : سبحان ربى العظیم و بحمده لعظم ما راءیت فلما قلت ذلک تجلى الغشى ء عنى حتى قلتها سبعا الهم ذلک ، فرجعت الى نفسى کما کانت
به عرش من بنگر، رسول الله (ص ) فرمود: پس به آن چنان عظمتى نگریستم که بى هوش شدم آن گاه به من الهام شد و به جهت عظمت آنچه که دیدم ، گفتم ، منزه است پروردگار بزرگ من وسپاس او راست چون این را بگفتم ، از حالت غشوه به درآمدم و با الهامى که به من مى شد، هفت بار آن ذکر راگفتم وکاملا به حالت طبیعى خود بازگشتم ... (علل الشرایع ، ج 2، ص 312).

 926 - براى نماز خود را به مشقت مى انداخت
قال على - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - نصبا بالصلاة بعدالتشبیرله بالجنة لقول الله سبحانه : واءمر اهلک بالصلاة واصطبر علیها فکان یاءمر اهله و یصبر علیها نفسه
پس از آن که رسول خدا (ص ) مژده بهشت را دریافت براى نماز، خود را به رنج و مشقت مى افکند چراکه خداوند سبحان فرموده بود: کسان خویش را به خواندن نماز فرمان ده ، و خود بر آن پایدارى ورز. از این رو، حضرتش خاندان خود را به نماز امر مى کرد و خود با شکیبایى در انجام آن مى کوشید. (نهج البلاغه خطبه 199).

 927 - پناه رسول خدا -صلى الله علیه وآله - به نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کانوا (یعنى الانبیاء) یفزعون اذا فزعوا الى الصلاة
پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند. (تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 67)

 928 - سیره رسول خدا (ص ) در نماز عید
کان النبى -صلى الله علیه وآله - یخرج یوم الفطر والاضحى رافعا صوته بالتکبیر
سیره پیامبر گرامى اسلام (ص ) این بود که با صداى بلند تکبیر مى گفت و به نماز عید فطر و قربان مى رفت . (بحار الانوار، ج 91، ص 118)

 929 - نماز امیرالمؤ منین (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات والارض ، تغیر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه
وقتى على (ع ) به نماز مى ایستاد و آیه شریفه : ((رو مى آورم با تمام وجودم به کسى که آسمانها وزمین را آفرید))را مى خواند، رنگ و چهره مبارک او متغیر مى شد، به طورى که تغییر حالت و دگرگونى از صورت مبارکش به خوبى مشاهده مى گشت . (میزان الحکمه ، ج 5 ص 381).

 930 - نماز خانه حضرت على (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان لعلى - علیه السلام - بیت لیس فیه شى ء الافراش وسیف و مصحف و کان یصلى فیه
على (ع ) در خانه خود اتاقى داشت که در آن ، غیر از فرش و شمشیر و قرآن چیز دیگرى نبود و او در آن اتاق نماز مى خواند. (سفینة البحار، ج 1، ص 470).

 931 - اضطراب على (ع ) در حال نماز
و کان على - علیه السلام - اذا حضر وقت الصلوة یتململ و یتزلزل فیقال له : مالک یا امیرالمؤ منین ؟ فیقول : جاء وقت امانة عرضها الله على المسوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها
چون وقت نماز فرا مى رسید، على (ع ) به خود مى پیچید و مى لرزید، به او مى گفتند: اى امیرالمؤ منین ! تو را چه شده است ؟ مى فرمود: وقت اداى امانتى شده است که خداوند آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرده وآنها از قبول آن ابا کردند واز آن بیمناک شدند. (محجة البیضاء، ج 1 ص 378).

 932 - هزار رکعت نماز در پایان عمر على (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا فى آخر عمره یصلى فى کل یوم و لیلة الف رکعة
على (ع ) در آخر عمر خویش ، شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد. (بحارالانوار، ج 41، ص 24)

 933 - در آوردن تیر از پاى على (ع ) در حال نماز
ینسب الى مولانا امیرالمؤ منین - علیه السلام - انه وقع رجله نصل فلم ، یکن من اخراجه فقالت فاطمة - علیها السلام - اخرجوه فى حال صلاته فانه لایحس بما یجرى علیه حینئذ فاخرج و هو - علیه السلام - فى صلاته
در مورد حضرت (ع ) آمده است که در یکى ازجنگها تیرى به پاى آن حضرت فرو رفته بود و بیرون آوردن آن ممکن نمى شد، فاطمه (س ) فرمود: آن را در حال نماز از پایش بیرون آورید، زیرا در آن حال ، آنچه رابراو مى گذرد احساس نمى کند. براساس سفارش فاطمه (س ) هنگامى که امام مشغول نماز بود، تیر را از پایش بیرون مى کشیدند. (محجة البیضاء، ج 1 ص 397).


 934 - عبادت على (ع )
قال على - علیه السلام -
الهى هذعه صلاتى صلبتها لالحاجة منک الیها، ولارغبة منک فیها، الا تعظیما و طاعة و اجابة لک الى ما امرتنى به الهى ان کان فیها خلل او نقص من رکوعها او سجودها، لاتؤ اخذنى و تفضل على بالقبول و الغفران
بارخدایا! این نماز را که در پیشگاه تو به جاى آوردم ، نه به جهت نیازى است که تو به آن دارى و نه به خاطر میل و رغبتى است که در آن دارى ، بلکه براى بزرگداشت و پذیرش فرمان تو است که مرا به انجام آن فرمان داده اى خداى من ! اگر در نماز من عیبى است و یا رکوع و سجود آن ناقص است مرا بازخواست مکن و با پذیرش و آمرزش خود بر من تفضل و عنایت فرما(که من درهمه حال به تومحتاجم ) (بحارالانوار، ج 83، ص 38).

 935 - نمازگزار واقعى
اهدى الى الرسول الله -صلى الله علیه وآله - ناقتان عظیمتان فجعل احدیهما لمن یصلى رکعتین لایهم فیهما بشى ء من امر الدنیا، و لم یحجبه احد سوى على - علیه السلام - فاعطاه کلتیهما
دو شتر بزرگ به رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هدیه دادند آن حضرت فرمود: کسى که دو رکعت نماز به جاى آورد و به چیزى از امور دنیا نیندیشد یکى از شتران را به او مى دهم کسى به پیامبر اسلام (ص ) پاسخ مثبت نداد تنها على (ع ) توانست چنین نمازى بگزارد و رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هر دو شتر را به او دادند. (بحارالانوار، ج 41 ص ‍ 18)

 936 - نماز پیامبر (ص )
عن على - علیه السلام -
انه کان اذا دخل الصلاة کان کانه بناء ثابت او عمود قائم لایتحرک و کان ربما رکع او سجد فیقع الطیر علیه ، و لم یطق احد ان یحکى صلاة رسول الله -صلى الله علیه وآله - الاعلى بن ابى طالب و على بن الحسین - علیهماالسلام زمانى که رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نماز را شروع مى کرد گویى بنایى ثابت و عمودى قائم و بى حرکت است و چه بسا در حال رکوع و سجود پرنده بر پیکر او مى نشست و کسى جز على بن ابیطالب (ع ) و على بن الحسین زین العابدین (ع ) نمى توانست همانند رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نمازگزارد. (بحارالانوار، ج 84 ص 265، میزان الحکمه ، ج 5، ص 382).

 937 - على (ع ) و نماز در نخلستان
قال الباقر - علیه السلام -
کما کان یفعل امیرالمؤ منین - علیه السلام - کان له خمسائة نخلة و کان یصلى عند کل نخلة رکعتین
امیرالمؤ منین (ع ) پانصد نخل داشت و در زیر هر نخلى دو رکعت نماز به جا مى آورد.

 938 - على (ع ) و نماز شب در عملیات
قال على - علیه السلام -
ما ترکت صلاة اللیل منذ سمعت قول النبى -صلى الله علیه وآله - صلاة اللیل نور، فقال ابن الکواء و لیلة الهریر؟ قال : و لیلة الهریر
از روزى که رسول خدا (ص ) فرمود: ((نماز شب نور است ))نماز شب را ترک نکردم ابن کواء از حضرت پرسید حتى : در لیلة الهریر (شب عملیات جنگ صفین ) امام فرمود: حتى در آن شب . (بحارالانوار، ج 41، ص 17).

 939 - على (ع ) و تلاوت آیه در حال نماز.
کان على - علیه السلام - اذا قام الى الصلاة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات و الارض تغیر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه
امام على - علیه السلام - هنگامى که به نماز مى ایستاد و آیه ((همانا روى مى آورم به سوى کسى که آسمانها و زمین را آفرید))مى خواند، رنگ آن حضرت چنان تغییر مى کرد که از چهره او کاملا نمایان بود. (فلاح السائل ، حدیث 101).

 940 - توجه على (ع ) به نماز در هنگام جنگ
کان على یوما فى حرب صفین مشتغلا بالحرب والقتال ، و هو مع ذلک بین الصفین مراقب الشمس فقال له ابن عباس : یا امیرالمؤ منین ماهذا لفعل ؟ قال : انظرالى الزواجل حتى نصلى ، فقال له ابن عباس و هل هذا وقت صلاة ؟ ان عندنا لشغلا بالقتال عن الصلاة فقال : على ما نقاتلهم ؟ انما نقاتلهم على الصلاة قال و لم یترک صلاد اللیل قط حتى لیلة الهریر؟
روزى در جنگ صفین حضرت على (ع ) در حالى که مشغول جنگ بود مرتب به خورشید نگه مى کرد ابن عباس عرض کرد: یا امیرالمومنى ! این چه کارى است که شما انجام مى دهید؟ حضرت فرمود: نگاه مى کنم تا موقع فرا رسیدن ظهر نماز را ((در اول وقت ))بخوانم ابن عباس گفت : آیا حالا وقت نماز است ؟ ما مشغول جنگ هستیم حضرت فرمود: مگر ما براى چه چیزى مى جنگیم ؟ به درستى که ما براى نماز جنگ میکنیم ، ابن عباس گفت : قطعا نماز شب على (ع ) حتى در لیلة الهریر هم ترک نشد. (بحارالانوار، ج 83، ص ‍ 23)

 941 - نماز و رفع ناراحتى
عن ابى عبدلله - علیه السلام - قال
کان على - علیه السلام - اذا هاله شى ء فزع الى الصلاة ثم تلى هذه الایة واستعینوا بالصبر و الصلاة

هنگامى که براى امیرالمؤ منین (ع ) مشکلى پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد(و ناراحتى خویش را از طریق نماز جبران مى کرد) و آیه از شکیبایى ونماز یارى جویید، را تلاوت مى کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263).

 942 - على (ع ) و نماز از جهت خشوع
قال على - علیه السلام -
امنت بالله ولو ضربت عنقى فاذا رکعت فقل : اللهم لک رکعت ولک خشعت ولک اسلمت و بک امنت و علیک توکلت وانت ربى خشع لک وجهى وسمعى و بصرى و شعرى و بشرى و لحمى و دمى و مخى و عصبى و عظامى اقلت الارض من لله رب العالمین
ایمان آورده ام به خداوند، اگر چه گردنم زده شود هنگام رکوع بگو: بار پروردگارا! براى تو رکوع مى کنم و براى تو است خشوع من و براى تو است اسلام من و به تو ایمان دارم و بر تو توکل مى نمایم ، و توپروردگار منى که خاشع است براى تو صورت وگوش و چشم و مو پوست و گوشت وخون و مغز اعصاب واستخوانم و آنچه از من است در روى زمین ، همه از خداوند است که پروردگار عالمیان است . (من لایحضره الفقیه ، ج 1 ص 311، حدیث 927).

 943 - حضرت على (ع ) نماز شب
قال على - علیه السلام -
ما ترکت صلاة اللیل منذ سمعت قول النبى -صلى الله علیه وآله - صلاة اللیل نور فقال ابن الکواء! و لیلة الهریر؟ قال : ولا لیلة الهریر حضرت على (ع ) فرمود: از روزى که شنیدم پیامبر اسلام (ص ) فرمود: ((نماز شب نور))هیچگاه آن را ترک نکردم ابن کواء از حضرت پرسید: حتى در لیلة الهریر (شب عملیات جنگ صفین ) امام على (ع ) فرمود: حتى در لیلة الهریر. (بحارالانوار ج 40، ص 17).

 944 - ماءموریت اهل بیت (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال
کان على - علیه السلام - یقول : انا اهل البیت امرنا ان نطعم الطعام ، و نؤ دى فى النائبة و نصلى اذا نام الناس
.
از امام باقر (ع ) نقل شده که فرمود: على (ع ) مى فرمود: ما اهل بیت ماءمور شده ایم (به گرسنگان ) غذا ذهیم و در مصیبتها صبور باشیم و آن گاه که مردم خفته اند نماز بخوانیم . (بحارالانوار، ج 87، ص 154).

 945 - ارزش نماز جمعه نزد على (ع )
عن وهب بن جعفر قال :
ان علیا - علیه السلام - کان یقول : لان ادع شهود حضور الاضحى عشر مرات احب الى من ان ادع شهود حضور الجمعة مرة واحدة من غیر علة
وهب بن جعفر گوید: على (ع ) مى فرمود: اگر ده سال حضور در نماز عید قربان راترک نمایم ، بهتر است از این که یک بار بدون علت در نماز جمعه حاضر نشوم (بحارالانوار، ج 104، ص 316).

 496 - رکوع طولانى
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
کان على یرکع فیسل عرقه حیت یطافى عرقه من طول قیامه

امیرالمؤ منین (ع ) رکوع نماز را آن قدر طولانى مى کرد که عرق از ساق پاى وى جارى و زیر قدمهاى مبارکش تر مى شد. (بحار الانوار، ج 85، ص 110).

 947 - اولین نمازگزار
قال على - علیه السلام -
اللهم انى اول من اناب و سمع و اجاب ، لم یسبقنى الا رسول الله -صلى الله علیه وآله - بالصلوة

بارخدایا! من نخستین کسى هستم که به حق رسیده و آن را شنید و پذیرفت هیچ کس بر نماز بر من پیشى نگرفت ، مگر رسول خدا (ص ) (نهج البلاغه ، خطبه 131).

 948 - على (ع ) و رزوى هزار رکعت نماز
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا فى آخر عمره یصلى فى کل یوم ولیلة الف رکعة

امیرالمؤ منین على (ع ) در پایان عمر خود، شبانه روز هزار رکعت نماز به جاى مى آورد. (بحارالانوار، ج 41، ص 24).

 949 - استعانت از نماز براى جنگ
قال على - علیه السلام -
الا انکم ملاقوا العدو غدا ان شاء الله ، فاطیلوا الیلة القیام و اکثروا تلاوة القرآن و اسئلوا الله الصبر و النصر
(درنبرد معروف صفین و پیش از آغاز جنگ ، امیرالمؤ منین ، (ع ) به دلیر مردان همراه خود خطاب کرد و فرمود:) شما - ان شاء الله - فردا با دشمن درگیر خواهید شد پس امشب را بیشتر به نماز مشغول باشید و قرآن را بسیار تلاوت کنید واز خداوند صبر و نصرت استقامت و پیروزى ) بخواهید. (بحارالانوار، ج 35، ص 100).

 950 - برپایى نماز به وجود على (ع )
فى الحدیث :
بعلى قامت الصلوة
به (وجود مبارک ) على نماز برپا شد. (اسرارالعبادات ، وحقیقة الصلوة ص 23).

 951 - خشوع فاطمه (س )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اما انتى فاطمة فانها سیدة نساءالعالمین من الاولین و الاخرین ، الى ان قال : منى قامت فى محرابها بین یدى بها - جل جلاله - زهر نورها لملئکة کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض و یقول الله - عز و جل - لملئکته : یا ملائکتى ! انظروا الى امتى فاطمة سیدة امائى ، قائمة بین یدى ترتعد فرائضها من خیفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى اشهدکم انى قد امنت شیعتها من النار
و اما دخترم فاطمه (س )... سرور زنان عالم از اولین وآخرینشان مى باشد، تا اینکه فرمود: هرگاه او در محرابش در برابر پروردگار خویش به نماز مى ایستد، نورش براى فرشتگان آسمان آن چنان مى درخشد که مانند ستارگان براى اهل زمین مى درخشد آن گاه خداوند - عزوجل - به فرشتگانش مى فرماید: اى فرشتگانم ! به کنیزم و سرور کنیزم فاطمه (س ) بنگرید که در برابرم ایستاده است و از ترس من ، بدنش مى لرزد و با تمام وجودش به عبادتم برخاسته است من شما را گواه مى گیرم که شیعیانش را از دوزخ در امان دارم . (بحارالانوار، ج 43، ص 172).

 952 - فاطمه (س ) در محراب عبادت
عن حسن بن على - علیه السلام -
راءیت امى فاطمة - علیه السلام - قامت فى محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح ، و سمعتها تدعو للمؤ منین و المؤ منات و تسمیهم و تکثر الدعا لهم ولاتدعوا لنفسها بشى ء .
در شب جمعه اى مادرم فاطمه (س ) را دیدم که در محراب عبادت خویش ایستاده و تا سپیده صبح در رکوع و سجود بود و مى شنیدم که براى مؤ منین و مؤ منات دعا مى نمود و نام آنها را مى برد و براى آن ها بسیار دعا مى کرد، ولى براى خود هیچ دعایى نمى نمود (دنباله حدیث این چنین است گفتم : اى مادر! چرا همان طور که براى دیگران دعا مى کنى ، براى خود دعا نمى نمایى حضرت فاطمه (س ) فرمود: فرزدنم : اول همسایه ، سپس اهل خانه ) (علل الشرایع ، ج 1، ص 173).

 953 - نورافشانى فاطمه (س ) هنگام نماز
عن ابن عمارة عن ابیه قال :
ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - عن فاطمة - علیها السلام - لم سمیت زهراء؟ فقال : لانها کانت اذا قامت فى محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض ‍ .
ابن عماره از پدرش نقل مى کند که گفت : از امام صادق (ع ) پرسیدم : چرا فاطمه (س ) زهرا نامیده شد فرمود: براى آن که وقتى فاطمه (س ) در محراب عبادت (به نماز مى ایستاد همان گونه که نورستارگان براى اهل زمین مى درخشد نور چهره اش براى افلاکیان مى درخشید. (بحارالانوار، ج 43 ص 12).

 954 - خوف حضرت فاطمه (س ) در نماز
فى الحدیث :
کانت فاطمة - علیها السلام - تنهج فى الصلاة فى خیفة الله تعالى
فاطمه زهرا (س ) در حال نماز از شدت نفسش به شماره مى افتاد. (بحارالانوار، ج 85، ص 258، میزان الحکمة ، ج 5، ص 382).

 955 - عبادت حضرت فاطمه (س )
عن حسین بن على - علیه السلام -
ما کان فى الدنیا اعبد من فاطمة - علیها السلام - کانت تقوم حیت تتورم قدماها
در دنیا کسى عابدتر از حضرت فاطمه (س ) نبود آن قدر به عبادت مى ایستاد تا پاهایش ورم مى کرد. (بحارالانوار، ج 43، ص 61).

 956 - رسول خدا (ص ) و هل بیت (ع )
کا رسول الله -صلى الله علیه وآله - یاءتى باب فاطمة وعلى - علیهماالسلام - تسعة اشهر وقت کل صلوة ، فیقول : الصلوة یرحمکم الله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
رسول خدا (ص ) نه ماه پیوسته هنگام نماز به منزل فاطمه (س ) و على (ع ) مى رفت و مى فرمود: نماز را (به پا دارید) خدایتاتن رحمت کند خداوند مى خواهد شما را از هر پلیدى دور سازد. (بحارالانوار، ج 16 ص 203).

 957 - زهره زهرا
عن ابان بن تغلب قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - یابن رسول الله 1 لم سمیت الزهراء زهراء؟ لانها تزهر لامیرالمؤ منین - علیه السلام - فى النهار ثلاث مرت بالنور، کان یزهر نور وجهها صلاة الغداة و الناس فى فراشهم فیدخل بیاض ذلک النور الى حجراتهم بالمدینة فتبیض حیطانهم فیعجبون من ذلک فیاءتون النبى - علیه السلام - فیساءلونه عمار اءوا، فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیاءتون منزلها فیرونها قاعدة فى محرابها تصلى و النور یسطع من محرابها من وجهها فیعلمون ان الذى اءوه کان من نور فاطمة فاذا انتصف النهار و ترتبت للصلاة زهر نور وجهها - علیه السلام - بالصفرة فتدخل الصفرة فى حجرات الناس فتصفر ثیابهم والوانهم فیاءتون النبى -صلى الله علیه وآله - فیساءلونه عمار اءوا فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیرونها قائمة فى محرابها و قد زهر نور وجهها - صلوات الله علیها و على ابیها و بعلها و بنیها - بالصفرة ، فیعلمون ان الذى راءوا کان من نور وجهها، فاذا کان آخر النهار و غربت الشمس احمر وجه فاطمة ، فاءشرق وجهها بالحمرة فرحا و شکرالله - عزوجل - فکان تدخل حمرة وجهها حجرات القوم و تحمر حیطانهم فیعجبون من ذلک و یاءتون النبى -صلى الله علیه وآله - و یساءلونه عن ذلک فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیرونها جالسة تسبح الله و تمجده و نور وجهها یزهر بالحمرة
ابان بن تغلب مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : یابن رسول الله ! چرا حضرت فاطمه زهرا (س ) ((زهراء))نامیده شدند؟ حضرت فرمود: به این دلیل که روزى سه بار براى امیرالمؤ منین (ع ) نورافشانى مى کرد (1) وقت نماز صبح و در حالى که مردم خواب بودند، جمالش نور افشانى کرده و سفیدى نورش به خانه هاى مردم مدینه مى تابید و دیوارها سپید مى گشت و آنان تعجب کرده خدمت پیامبر اکرم (ص ) مى رسید و درباره آنچه دیده مى پرسیدند حضرتش ایشان را روانه منزل فاطمه (س ) مى کرد و آنها به منزل حضرتش آمده و مى دیدند که حضرت در محراب عبادتش نسشته است و نماز مى گذارد و نور جمالش از محراب ساطع است آنگاه مى دانستند که آن نور، نور حضرت فاطمه زهرا (س ) بوده است (2) هنگام نیمه روز که آن حضرت براى نماز آماده مى شد جمالش نور زردى مى افشاند و در خانه اى مردم مى تابید و لباس ها و رنگشان زرد مى شد آنها خدمت پیامبر اکرم (ص ) رسیده و از آنچه که دیده بودند، سؤ ال مى کردند حضرتش آنها را به منزل فاطمه (س ) روانه مى کرد و آنان مى دیدند که حضرت در محراب عبادتش ایستاده و ازچهره او - صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش باد - نور زردى مى درخشد آنگاه درمى یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمالش بوده است (3) هنگام آخر روز که آفتاب غروب مى کرد صورت حضرت فاطمه (س ) سرخ شده و جمالش از شادى و به جهت شکر خداوند - عزوجل - به سرخى مى درخشید و نور جمالش به خانه هاى مردم مى تابید و دیوارها سرخ مى شد آنان خدمت پیامبر اکرم (ص ) رسیده و از آنچه که دیده بودند، سؤ ال مى کردند حضرتش باز آنان را روانه منزل فاطمه (س ) مى کرد آنان به منزل فاطمه (س ) مى رفتند مى دیدند که حضرتش نسشته ، مشغول تسبیح و تمجید الهى است و از جمالش نور سرخى مى درخشد آنگاه آنان درمى یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمال فاطمه (س ) بوده است . (بحارالانوار، ج 43، ص 11).

 958 - خشوع امام حسن مجتبى (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
ان الحسن بن على - علیه السلام - کان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائصه بین یدى ربه - عزوجل - و کان اذا ذکر الجنة و النار اضطرب اضطراب السلیم
هنگامى که امام حسین مجتبى (ع ) به نماز مى ایستاد، تن مبارکش مى لرزید و هرگاه که یاد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزیده به خود مى پیچید. (بحارالانوار، ج 84، ص 258، میزان الحکمه ، ج 5 ص 382).

 959 - اضطراب امام مجتبى (ع ) در وقت نماز
کان الحسن بن على - علیه السلام - اذا توضاء تغیر لونه و ارتعدت مفاصله فقیل له فى ذلک فقال : حق لمن وقف بین یدى ذى العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله
امام حسن مجتبى - علیه السلام - هنگامى که وضو مى ساخت و آماده نماز مى شد، رنگش دگرگون گشته و بندبند وجودش مى لرزید، از آن حضرت علت این حالت را پرسیدند، فرمود: سزاوار است کسى که در پیشگاه خداوند عرش مى ایستد، رنگش پریده و بندبند اعضاى او بلرزد. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 383، بحارالانوار، ج 80 ص 346).

 960 - پوشش امام مجتبى (ع )
کان الحسن بن على - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة لبس اجود ثیابه
امام حسن مجتبى (ع ) هنگام نماز بهترین جامه اش را مى پوشید (وسایل الشیعه ، ج 3، ص 331).

 961 - امام حسین (ع ) و فرمان اذن به فرزندش
عند صلاة الظهر فامر الحسین ابنه فاذن ، و اقام ، و قام الحسین فصلى
هنگام ظهر فرا رسید، (دو سپاه آماده شدند که به امامت امام حسین - علیه السلام - نماز جماعت را بخوانند) امام حسین (ع ) به پسرش (امام زین العابدین و یاحضرت على اکبر - علیهماالسلام - فرمود: اذان و اقامه بگو وى اذان و اقامه گفت و سپس نماز خواندند. (بحارالانوار، ج 44، ص 314)

 962- نماز ظهر عاشورا
قال الحسین - علیه السلام -
ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلین الذکرین
(در ظهر عاشورا هنگامى که ابوثمامه صیداوى وقت نماز رابه امام حسین (ع ) تذکر داد، امام در حق او بهترین دعا را کرد و فرمود:) نماز را به یادآوردى ، خداوند تو را از نمازگزاران یادآور قرار دهد.(مقتل الحسین ، مقرم ، ص 294).

 963 - امام حسین (ع ) و نماز
قال الحسین - علیه السلام - لاخیه العباس
ان استطعت ان تصرفهم عنا هذا الیوم فافعل ، لعنا نصلى الى ربنا هذه الیلة فانه یعلم انى احب الصلوة و تلاوة القرآن
عصر نهم ماه محرم امام حسین (ع ) به برادرش عباس فرمود: اگر بتوانى لشکر دشمن را از جنگ منصرف کنى ، چنین کن تا مگر امشب به درگاه پروردگارمان نماز بخوانیم ، زیرا او مى داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم . (لهوف ، ص 12).

 964 - سفارش امام حسین (ع ) به خواهرش زینب
قال الحسین - علیه السلام - حین الوداع مع اخته زینب - علیها السلام -: یا زینب ! لا تنسى فى نافلة اللیل
امام حسین (ع ) هنگام وداع (در روز عاشورا) به زینب کبرى (س ) فرمود: اى زینب ! در نماز شب مرا فراموش مکن . (زینب کبرى ، للنفدى ، ص 50).

 965 - خضوع امام سجاد (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة تغیر لونه ، فاذا سجد لک یرفع راءسه حتى یرفض عرقا
هنگامى که على بن الحسین (ع ) به نماز مى ایستاد، رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت ، تا چهره مبارکش به عرق نمى نشست سر از سجده برنمى داشت .(فروع کافى ، ج 3 ص 30، بحار، ج 46، ص 64).

 966 - خشوع امام سجاد (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان (السجاد) - علیه السلام - اذا حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد کالسعفة
چون وقت نماز فرا مى رسید بدن امام زین العابدین (ع ) مى لرزید و رنگ چهره اش زرد مى شد و مانند شاخه نخل خرما و مرتعش مى شد. (بحارالانوار، ج 84، ص 247).

 967 - وضوى امام سجاد (ع )
و کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا حضر الوضوء اصفر لونه
امام سجاد (ع ) هنگامى که براى وضو گرفتن آماده مى شد رخسارش زرد مى گشت . (محجة البیضاء، ج 1، ص 378).

 968 - عبادت امام سجاد (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام -
کان على ابن الحسین - علیه السلام - یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة
على بن الحسین (ع ) در شبانه روز هزار رکعت نماز مى خواند. (جامع الاحادیث الشیعه ، ج 1 ص 411).

 969 - نماز امام سجاد (ع ) همیشه نماز وداع بود
قال الباقر - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى صلاته غشى لونه لون آخر و کان قیامه فى صلاته قیام العبد الذلیل بین یدى الملک الجلیل کانت اعضاؤ ه ترتعد من خشیة الله و کان یصلى صلاة مودع یرى ان لا یصلى بعدها ابدا
وقتى امام زین العابدین (ع ) به نماز مى ایستاد، رنگ صورتش تغییر مى کرد و همانند بنده ذلیل ، در برابر خدا مى ایستاد، و از ترس مى لرزید و نمازش همیشه نماز وداع بود؛ آن چنان که گویى بعد از آن نمازى نخواهد خواند. (بحارالانوار، ج 84، ص 250).

 970 - سفارش به حضور قلب از امام سجاد (ع )
روینا عن على بن الحسین - علیه السلام -
انه صلى فسقط الرداء عن منکبیه فترکه حتى فرغ من صلاته ، فقال له بعض اصحابه : یابن رسول الله ! سقط رداؤ ک عن منکبیک فترکته و مضیت فى صلاتک ؟ فقال : ویحک ! تدرى بین یدى من کنت ؟ شغلنى والله ذلک عن هذا اتعلم انه لایقبل من صلاة العبد الا ما اقبل علیه ؟ فقال له : یابن رسول الله ! هلنکا اذا، قال کلا: ان الله یتم ذلک بانوافل
درباره امام سجاد (ع ) نوشته اند: در حالى که مشغول نماز بود عبا از شانه مبارک ایشان افتاد، ولى حضرت توجهى نکرد، وقتى از نماز فارغ شد یکى از اصحاب عرض کرد: عباى شما از شانه تان افتاد و شما بدون توجه نماز خود را دنبال کردید، آن حضرت فرمود: واى بر تو! مى دانى در برابر چه کسى ایستاده بودم ؟ چنین فکرى مرا از توجه به عبا منصرف ساخته بود آیا نمى دانى از نماز بنده آن مقدارى قبول مى شود که باحضور قلب باشد؟ آن شخص عرض کرد: یابن رسول الله ! بنابراین ما به هلاکت مى رسیم ، آن حضرت فرمود: نه خدا به وسیله نمازهاى مستحبى شما، کاستى نمازهاى واجب را برطرف مى کند. (بحارالانوار، ج 84، ص 265).

 971 - سیصد بار ((العفو))در قنوت نماز
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على بن الحسین سید العابدین - علیه السلام - یقول : العفو العفو ثلاثماءة فى الوتر فى السحر
امام سجاد (ع ) در (قنوت ) نماز وتر در وقت سحر سیصد بار مى گفت : العفو، العفو، (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 972 - علت خشوع امام سجاد (ع )
ابان بن تغلب قال قلت لابى عبدالله - علیه السلام -
انى اریت على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى الصلوة غشى لونه لون آخر، فقال : والله ان على بن الحسین کان یعرف الذى یقوم بین یدیه ابان بن تغلب مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : على بن الحسین - علیه السلام - را دیدم که در حال نماز رنگ به رنگ مى شد فرمود: آرى او معبودى را که در برابرش ایستاده بود کاملا مى شناخت . (بحارالانوار، ج 84، ص 236).

 973 - امام سجاد (ع ) و استغاثه
عن زین العابدین - علیه السلام -
ولست اتوسل الیک بفضل نافلة من کثیر ما اغفلت من وظائف فروضک و تعدیت عن مقامات حدودک
خدایا! من با این همه غفلت از واجبات و تعدى از مرزها و حریم شکستن ها چگونه به وسیله نافله و مستحبات به سوى تو راه یابم . (صحیفه سجادیه ، دعاى بعد از نماز شب ).

 974 - مثل نماز امام سجاد (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام - کان ابى - علیه السلام - یقول :
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى صلاته کان کانه ساق شجرة لایتحرک منه الا ما حرکت الریح منه
امام سجاد - علیه السلام - وقتى به نماز مى ایستاد چنان بود، که گویا تنه درختى است که جز آنچه باد شاخه آن راحرکت مى دهد، حرکتى از خود ندارد. (بحارالانوار، ج 84، ص ‍ 228).

 975 - کثرت نماز امام سجاد (ع )
قال الباقر - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة و کانت الریح تمیله بمنزلة السنبلة و کانت له خمسماءة نخلة فکان یصلى عند کل نخلة رکعتین و کان اذا قام فى صلاته غشى له منه لون آخر، و کان قیامه فى صلاته قیام بعدالعبد الذلیل بین یدى المکل الجلیل ، اکن اعضاؤ ه ترتعد من خشیة الله ، و کان یصلى صلاة مودع یرى انه لا یصلى بعدها ابدا
على بن السحین (ع ) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد، و باد، آن حضرت را چون خوشه ، که با وزش باد به حرکت درآید) حرکت مى داد. آن بزرگوار داراى پانصد نخل خرما بود و نزد هر درخت خرما دو رکعت نماز مى گزارد چون به نماز مى ایستاد، رنگش دگرگون مى گشت و چون بنده اى خوار، در برابر پادشاهى بزرگوار مى ایستاد و اعضاى بدنش از ترش خدا مى لرزید و چون کسى که خداحافظى مى کند نماز مى خواند، گویا این آخرین نماز او است و بعد از این دیگر موفق به خواندن نماز نمى شود. (بحارالانوار، ج 46، ص ‍ 80).

 976 - تکرار جمله ((مالک یوم الدین ))
ان مولانا زین العالبدین - علیه السلام - کان اذا قال ((مالک یوم الدین )) یکررها فى قراءته حتى کان یظن من یراءه انه قد اشرف على مماته
امام سجاد (ع ) وقتى در نماز به آیه ((مالک یوم الدین )) مى رسید، آن قدر آن راتکرار مى کرد (و در اثر تکرارت دستخوش چنان حالتى مى شد) که بیننده خیا مى کردکه او در آستانه جان دادن است . (بحار الانوار، ج 84 ص 247).

 977 - امام سجاد (ع ) و اثر سجده گاه
قال ابوحازم :
ما راءیت هاشمیا افضل من على بن الحسین - علیه السلام - کان یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة حتى خرج بجبهته آثار سجوده مثل کرکرة البعیر
هیچ یک از بنى هاشم را ندیدم که از على بن الحسین - علیه السلام - برتر باشد، او در شب و روز هزار رکعت نماز مى خواند تا در مواضع سجده اش مانند سینه شتر ساییدگى به وجود آمد. (اصول وافى ، ج 2، ص 113).

 978 - اهل بیت پیامبر (ص ) و نماز
قال الهادى - علیه السلام -
و اقمتم الصلاة ، و اتیتم الزکوة ، و امرتم بالمعروف ، و نهیتم عن المنکر و جاهدتم فى الله حق جهاده ، حتى اعلنتم ، دعوته ، و بینتم فرائضه و اقمتم حدوده ، و نشرتم شرایع احکامه ، و سننتم ، سنته و صرتم فى ذلک منه الى الرضا
شما اهل بیت بیت ، نماز را به پا داشتید، و زکات پراختید، امر به معروف و نیکى ونهى از منکر و زشتى ها نمودید؛ و در احیاى دین و فرایض اوقیام فرمودید و آنگونه که حقش است ، در راه خداوند جهاد، کردید، تا آن جا که دعوت حضرت حق و دین او راآشکار ساختید و فرایض الهى را تبیین و شتریح کرده و اقامه حدود دین خدا رانموده وشریعت و احکام الهى را تفسیر و منتشر کردید، و سنت هاى الهى را پایدار ساختید و بدین وسیله ، خدا را از خود خشنود ساختید. (بحارالانوار، ج 102، ص 129).

 979 - آثار عبادت در چهره امام سجاد (ع )
عن الزهى قال :
دخلت مع على بن الحسین - علیه السلام - على عبدالمکل بن مروان - قال : فاستعظم عبدالملک ما راى من اثر السجود بین عینى على بن الحسین - علیه السلام - فقال : یا ابا محمد! لقد بین عیلک الاجتهاد، و لقد سبق لک من الله الحسنى ، و انت بضعة من رسول الله -صلى الله علیه وآله - قریب النسب ، و کیدالسبب ، و انک لذو فضل عظیم على اهل بیتک و ذوى عصرک ، و لقد اوتیک من الفضل و العلم و الدین و الورع ما لم یؤ ت احد مثلک ولاقبلک الا من مضى من سلفک و اقبل یثنى علیه و یطریه ، قال : فقال على بن الحسین - علیهما السلام - کلما ذکرته و وصفته : فضل الله سبحانه و تاءییده و توفیقه ؛ فاین شکره على ما انعم یا امیرالمؤ منین ؟ کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یقف فى الصلوة حتى ترم قدماه ، و یظماء فى الصیام حتى یعصب فوه فقیل له : یا رسول الله ! الم یغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تاءخر؟ فیقول : -صلى الله علیه وآله -: افلا اکون عبدا شکورا الحمدلله على ما اولى و ابلى وله الحمد فى الاخرة و الاولى ، والله ، لو تقطعت اعضائى و سالت مقتلاى على صدرى ان اقوم لله - جل جلاله - بشکر عشر العشر من نعمة واحدة من جمیع نعمه التى لایحصیها العادون و لایبلغ حد نعمة منها على جمیع حمد الحامدین ، لاوالله ، اویرانى الله لا یشغلنى شى ء عن شکره و ذکره فى لیل ولانهار و لاسر ولاعلانیة و لو لا ان لاهلى على حقا و لسائر الناس من خاصهم و عامهم على حقوقا لایعنى الاالقیام بها حسب الوسع و الطاقة حتى اءدیها الیهم ، لرمیت بطرفى الى السماء و بقلبى الله الله ، ثم لم ارددهما، حتى یقضى الله على نفسى و هو خیر الحاکمین ، وبکى - علیه السلام - و بکى عبدالملک
زهرى مى گوید: همراه على بن الحسین (ع ) بر عبدالملک بن مروان وارد شدیم چون عبدالملک اثر سجده را بر پیشانى آن حضرت دید، شگفت زده گفت : اى ابومحمد! آثار کوشش ‍ در عبادت بر تو آشکار است در حالى که از پیش خداوند، خیر و نیکویى برایت مقرر و مقدر کرده است تو پاره تن پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله - هستى و نسبت تو (به او) نزدیک و پیوندت محکم است تو در میان افراد خانوااده و مردم زمانه ات فضیلت و برترى عظیمى دارى و فضل و دانش و دین و تقوایى که تو دارى ، کسى جز خاندانت بدان نرسیده است او آن حضرت را بسیار ستود آن گاه على بن الحسین (ع ) فرمود: شکر آنچه درباره فضل و تاءیید و توفیق خداى سبحان (نسبت به ما) گفتى ، چگونه توان به جاى آورد اى امیرمؤ منان ؟ رسول الله (ص ) به نماز مى ایستاد تا پاهایش متورم مى شد و در اثر روزه دهانش از تشنگى خشک مى شد، به آن حضرت گفتند: اى رسول خدا! مگر خدا گناهان گذشته وآینده تو را نیامرزیده است ؟ فرمود: آیا نباید خداى را بر آنچه انعام فرموده و ما را بدان آزمود سپاسگزا باشم ؟ به خدا قسم اگر اعضاى بدنم پاره پاره شود و چشمانم از حدقه بر سینه ام فرو غلطند، نمى توان شکر یک صدم نعمتى از نعمتهاى خدا را - که شمارندگان شمارش آن نتوانند کرد - و حمد همه حامدان ، حق ، یکى ازآنها را ادا نتواند کرد، به جاى آوردم ، به خدا سوگند! نمى توانم ، جز آن که خدا مرا چنان بیند که در شب و روز و خلوت و آشکار چیزى مرا از شکر و ذکر او باز نمى دارد و اگر نبود که خانواده ام بر من حق دارند و دیگران را نیز بر من حقوقى است که ناگزیر باید در حد توان خویش آن حقوق را ادا کنم ، همانا چشم به آسمان مى دوختم و دل خود را به سوى خداوند متوجه مى ساختم و دیده و دل برنمى گرفتم تا خداوند جانم رابگیرد و اوست بهترین حکم کنندگان آن گاه حضرت امام زین العابدین (ع ) به گریه افتاد و عبدالملک (نیز) گریست . (بحارالانوار، ج 46، ص 57).

 980 - دعاى امام سجاد (ع ) در مورد نماز
قال على بن الحسین - علیه السلام - فى دعائه
اللهم صل على محمد و اله وفقنا فیه على مواقیت الصلوات الخمس ، بحدودها التى حددت ، و فروضها التى فرضت ، و وطائفها، التى وظفت و اوقفها التى وقت ، و انزلنا فیها منزلة المصیبین لمنازلها الحافظین لارکانها، المؤ دین ، لها فى اوقاتها على ما سنة عبدک و رسولک - صلواتک علیه و اله - فى رکوعها و سجودها و جمیع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه و ابین الخشوع وابلغه
پروردگارا! به روان مقدس محمد و آل محمد (ص ) درود فرست و ما را یارى کن تا نماز پنج گانه خویش را در وقت فاضل وشریفى که مقرر داشته اى بگذاریم ، و وظایف خویش به حد کفاف و کمال دا کنیم ، و در سایه طاعت و عبادت از مردمى شمرده شویم که راه حق شناخته اند، و سعادت خویش را دریافته اند و ارکان و جوانب آن را نگاه مى دارند و آن را در اوقات خود به همان طریقى که بنده و فرستاده تو - که درودهایت بر او و بر آل او باد - رکوع وسجود، و قیام و قعود مقرر ساخت و با منتهاى خشوع و حضور قلب و کامل ترین طهارت به درگاه تو برپاى ایستاده اند. (صحیفه سجادیه ، دعاى 44).

 981 - عبادت امام سجاد (ع )
قال الباقر - علیه السلام -
و لقد دخل ابوجعفر ابنه علیه فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم یبلغه احد فراه و قد اصفر لونه من الشهر، و رمضت عنیاه من البکاء و دبرت جبهته و انخرم انفه من السجود و قد رمت و ساقاه و قدماه من القیام فى الصلاة

 982 - حضور قلبى امام باقر (ع )
قال جابر جعفى :
و لقد صلى ابوجعفر - علیه السلام - ذات یوم فوقع على راءسه شى ء فلم ینزعه من راءسه حتى قام الیه جعفر - علیه السلام - فنزعه من راءسه
روزى امام باقر (ع ) در حالى که مشغول نماز بودند، چیزى بر سرشان افتاد حضرت به جهت تعظیم خداوند و حضور قلبى که در نماز داشت ، بدون اعتنا، به نماز خویش ادامه دادند تا این که امام صادق (ع ) آمد و آن چیز را از سر پدرش برداشت . (بحارالانوار، ج 84، ص 253).

 983 - امام باقر (ع ) و لباس خشن براى نماز
قال الصادق - علیه السلام -
کان لابى ثوبان خشنان یلى فیهما صلاته
پدرم دو لباس خشن داشت که در آنها نماز مى خواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 331).

 984 - لباس دارى تصویر
عن الصادق - علیه السلام - قال :
انه کره ان یصلى و علیه ثوب فیه تماثیل
از امام صادق (ع ) روایت شده است که آن حضرت کراهت داشت از این که با لباسى که در آن تصویرى هست نماز بخواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 417).

 985 - سجده امام صادق (ع )
عن حفص بن عیاث قال :
راءیت اباعبدالله - علیه السلام - فى سجوده خمسمائة تسبیحه
شخصى مى گوید: دیدم امام صادق (ع ) در یک سجده ، پانصد باز ذکر ((سبحان الله ))را تکرار کرد. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 979).

 986 - ولایت و نماز
عن الى عبدالله - علیه السلام - قال :
امرالناس بمعرفتنا و الرد و التسلیم لنا، ثم قال : و ان صاموا و صلوا و شهدوا ان لااله اله الله ، و جعلوا فى انفسهم ان لا یردوا الینا کانوا بذلک مشرکین
مردم ماءمورند تا ما را بشناسند و به سوى ما بازگردند وتسلیم ما باشند و در صورتى که روزه بدارند، نماز بخوانند و به یگانگى خداوند اقرار نمایند، ولى در خط ما عمل نکرده و از ما پیروى نکنند، در شمار مشرکین خواهند بود. (اصول کافى ج 4، ص 124).

 987 - خشوع امام باقر - علیه السلام - و امام صادق - علیه السلام -
کانوا ابوجعفر و ابوعبدالله - علیهماالسلام - اذا قام الى الصلاة تغیرت الوانهما حمرة و مرة و صفرة کاءنما یناجیان شى ء یریانه
وقتى که امام باقر و امام صادق - علیهماالسلام - به نماز مى ایستاد، رنگ صورتشان گاهى قرمز و گاهى زرد مى شد و مثل این که دوبزرگوار با کشى که با چشم او را مى بینند مناجات مى کردند. (بحارالانوار، ج 84، ص 248).

 988 - سجده امام صادق (ع ) بر تربت امام حسین (ع )
کان الصادق - علیه السلام - لایسجد الا على تربة الحسین - علیه السلام - تذللا لله و استکانة الیه
امام صادق (ع ) جز بر تربت حسین - علیه السلام - بر خاک دیگرى سجده نمى کرد، و این کار آن حضرت از سر خشوع وخضوع براى خداوند بود.
وسائل الشیعه ج 3، ص 608).

 989 - بى هوش در حال نماز
نقل عن الصادق - علیه السلام -
انه کان ذات یوم فى الصلاة فخر مغشیا علیه فسئل عن ذلک قال : ما زلت اکررها حتى سمعت من قائلها
از امام صادق - علیه السلام - حکایت شده است که روزى در نماز بود، بیفتاد، و از هوش برفت از او سبب این حالت را پرسیدند، فرمود: پیوسته آن (آیه ) راتکرار مى کردم تا آن که آن را از گوینده اش شنیدم . (محجة البیضاء، ج 1 ص 352).

 990 - امام کاظم (ع ) و نماز
قال عن ابى الحسن الاول - علیه السلام -
کان اذااستوى من الرکوع فى اخر رکعته من الواقال : اللهم انک قلت فى کتابک المنزل کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون و بالاسحارهم یستغفرون طال والله هجوعى و قل قیامى و هذاالسحر و انا استغفرک لذنوبى استغفار من لایملک لنفسه ضرا و لانفعا و لاموتا و لاحیوة و لانشورا ثم یخر ساجدا
امام کاظم (ع ) وقتى سر از رکوع نماز وتر برداشته و مى ایستاد، چنین مى گفت : خدایا تو در وصف متقین فرموده اى : ((کمى از شب را مى خوابیدند و در سحرها استغفار مى نمودند))به خدا سوگند خواب من طولانى وشب خیزى من اندک است حال این سحر است و من به استغفار از گناهانم برخاسته ام استغفار کسى که نه مالک سود و زیان خود مى باشد و نه مرگ و حیات و نشورش را در اختیار خود دارد، سپس به سجده مى افتاد. (علل الشرایع ، ج 2 ص 53).

 991 - امام کاظم (ع ) و تعقیبات نماز
موسى بن جعفر - علیه السلام - انه یصلى الفجر فیعقب الى ان تطلع الشمس ثم یسجد سجدة ، فلایزال ساجدا حتى تزول الشمس و قد وکل من یترصد اوقات الصلاة فاذا اخبره وثب یصلى من غیر تجدید وضوء
وقتى نماز صبح را به جا مى آورد مشغول تعقیب و ذکر خداوند مى شد تا طلوع آفتاب برمى آمد آنگاه سر به سجده مى گذاشت و تا نزدیک ظهر به دعا و ذکر و حمد مشغول بود چون ظهر فرا مى رسید برمى خاست و بدون تجدید وضو به نماز مى ایستاد. (بحارالانوار، ج 48 ص 107).

 992 - امام کاظم (ع ) و نماز شب
موسى بن جعفر - علیه السلام - یصلى فى جوف اللیل حتى یطلع الفجر
حضرت موسى بن جعفر (ع ) از نیمه شب تا اذان صبح به نمازهاى مستحبى مشغول بود. (بحارالانوار، ج 48 ص 107).

 993 - سجده امام کاظم - علیه السلام -
موسى بن جعفر - علیه السلام - یضع عشرة سنة کل یوم سجده بعد ابیاض الشمس الى وقت الزوال
امام کاظم (ع ) به مدت ده سال ، هر روز از دمیدن خوشید تا ظهر سر بر سجده داشت . (بحارالانوار، ج 48، ص 107).

 994 - نماز امام رضا - علیه السلام - در اول وقت
عن ابراهیم بن موسى القزاز قال :
خرج الرضا - علیه السلام - یستقبل بعض الطالبیین و جاء وقت الصلوة فمال الى قصر هناک فنزل تحت صخرة فقال اذن فقلت منتظر یلحق بنا اصحابنا فقال ،: غفران الله لک لا تؤ خرن صلوة عن اول وقتها الى آخر وقتها من غیر علة ، علیک ابدا باول الوقت فاذنت وصلینا
قزاز مى گوید: امام رضا (ع ) به استقبال بعضى از طالبیین از شهر خارج شد وقت نماز فرا رسید، امام با یاران خود به سوى قصرى که در آن حوالى بود رفت و در کنار سنگ بزرگى فرود آمد و دستور داد اذان بگویند راوى مى گوید عرض کردم : منتظر ملحق شدن بعضى از یاران هستیم که بیایند حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد! بدون عذر نماز را از اول وقت به تاءخیر نینداز بر تو باد همیشه نماز رادر اول وقت آن به جاى آورى اذان بگو تا نماز بخوانیم . (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 185).

 995 - هدیه امام رضا (ع ) به دعبل
عن اسمعیل بن على اخى دعبل :
عن االرضا - علیه السلام - انه خلع على دعبل قمیصا من خز و قال له : احتفظ بهذا القمیص فقد، صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت القرآن فیه الف ختمة
امام رضا - علیه السلام - به دعبل ، قبایى از خز خلعت داد و فرمود: این قبا را نگهدار که در آن هزار شب و در هر شب هزار رکعت نماز خوانده ام و در آن هزار بار قرآن را ختم کرده ام .

 996 - لباس نماز امام رضا (ع )
قال الرضا - علیه السلام -
احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة
در حفظ این پیراهن بکوش ، چراکه من با این پیراهن ( که در تنم بود) هزار شب و در هر شب آن هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار بار قرآن را ختم نموده ام . (بحارالانوار، ج 82، ص ‍ 310).

 997 - نماز امام رضا (ع ) در زندان
عن عبدالسلام بن صالح الهروى قال :
جئت الى باب الدار التى حبس فیها الرضا - علیه السلام - بسرخس و قد قید و استاذنت علیه السبحان ، فقال : لاسبیل ، لک علیه قلت : ولم ؟ قال : لانه ربما صلى فى یومه و لیلته الف رکعة
در سرخس به در خانه اى که امام رضا (ع ) در آن زندانى بود آمدم و از زندانبان خواستم اجازه دهد به حضور آن حضرت برسم ، گفت : ممکن نیست گفتم : چرا؟ گفت : زیرا او در شبانه روز هزار رکعت نماز مى خواند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 307 اصول وافى ، ج 2 ص 113)

 998 - نماز امام زمان (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام -
یظهر الهمدى بمکة عند العشاء معه رایة رسول الله -صلى الله علیه وآله - و قمیصه و سیفه و علامات و نور و بیان ، فاذا صلى العشاء نادى باءعلى صوته یقول : اذکرکم ایهاالناس و مقامکم بین یدى ربکم فقد اتخذ الحجر و بعث الانبیاء و انزل الکتاب امرکم ان لاتشرکوا به شیئا و ان تحافظوا على طاعته و طاعة رسوله -صلى الله علیه وآله - و ان تحیوا ما احیا القرآن و تمیتوا ما امات و تکونوا اعوانا علیه و اله - و وزراء على التقوى فان الدنیا قد دنا فناؤ ها و زوالها و اذنت بانصرام فانى ادعوکم الى الله و رسوله و العمل بکتابه و اماتة الباطل و احیاء سنته فیظهر فى ثلاثماءة رجل و ثلاث عشرة عدد اهل بدر
مهدى موعود (عج ) هنگام نماز عشا در مکه در حالى که پرچم رسول الله (ص ) در دست وپیراهن او را بر تن و شمشیر وى را با خود دارد، ظهور مى کند و با او نشانه ها ونورانیت و بیان ویژه اى است پس هنگامى که نماز عشا پایان یافت ، با صداى بلند این چنین خطبه مى خواند: اى مردم ! شما را به ایستادنتان در پیشگاه خدا یادآورى مى کنم ؛ خدایى که حجرالاسود را برگزید، پیامبر را مبعوث و قرآن را نازل کرد و به شما فرمان داد که هرگز شرک نورزید و پیوسته در اطاعت از خدا و رسولش بکوشید و آنچه راکه (قرآن مورد توجه قرار داده و) زنده نگاه داشته (توجه داشته ) و زنده نگاه دارید و آنچه را که قرآن میرانده بمیرانیده و یار و یاور هدایت آوران و وزیر تقوا پیشگان باشید فنا و فرسودگى جهان نزدیک است و من شما را به خدا، رسول ، عمل به قرآن ، از بین بردن باطل و زنده نگاه داشتن ، سنت (حق ) دعوت مى کنم ، امام باقر (ع ) افزود: پس از آن با 313 تن به تعداد مردان بدر ظهور (قیام ) مى کند. (روضه کافى ، ج 2 ص 145).


 999 - اقتداى حضرت عیسى (ع ) به امام زمان (عج )
قال السدى :
یجتمع المهدى - علیه السلام - و عیسى بن مریم - علیه السلام - فیجى ء وقت الصلوة فیقول المهدى لعیسى : تقدم ، فیقول عیسى : انت اولى بالصلوة فیصلى عیسى ورائه ماءموما
در حدیث آمده است : پس از ظهور امام زمان (عج ) عیسین بن مریم (ع ) در کنار امام حاضر مى شود و امام به او مى فرماید: جماعت را امام باش ! ولى او مى گوید: تو به این امر سزاوارترى ، و خود به عنوان ماءموم پشت سر امام مهدى (عج ) به نماز مى ایستد. (متخب الاثر، ص 479، تذکرة الخواص ، ص 377).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی