معراج مؤمن

نویسنده

۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  1525 - نتیجه یاد خدا
قال على - علیه السلام -
من ذکر الله - سبحانه - احیى الله قلبه و نور عقله و لبه
هرکس خداوند سبحان را یاد کند، خداوند دل او را زنده کرده و عقل و خردش را روشن گرداند. (منتخب الغرر، ص 19)

 1526 - نجات از آتش به وسیله کثرت ذکر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اکثر ذکر الله - عزوجل - احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له براءتان براءة من النفاق
هرکس ذکر خدا را بسیار کند خداوند او را دوست دارد و هر کس ذکرخداوند را بسیار کند، براى او دو برائت (حکم آزادى ) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم و دیگرى برائت از نفاق و دورویى . (اصول کافى ، ج 2، ص 499، ح 3).

 1527 - یاد خدا و هدایت
قال على - علیه السلام -
الذکر نور و رشد
یاد خدانور و هدایت است . (منتخب الغرر، ص 19).

 1528 - ذکرخدا موجب شرح صدر
قال على - علیه السلام -
الذکر یشرح الصدر
یاد خدا موجب شرح صدر است . (منتخب الغرر، ص 19).

 1529 - گفتار انسان همراه ذکر
قال على - علیه السلام -
جمع الخیر کله فى ثلاث خصال : النظر و السکوت و الکلام فکل نظر لیس فیه اعتبار فهو سهو و کل سکوت لیس فیه فکرة فهو غفلة و کل کلام لیس فیه ذکر فهو لغو فوطبى لمن کان نظره عبرة و سکونته فکرا و کلامه ذکرا و بکى على خطیئت وامن الناس شره
خیرو سعادت انسان در سه خصلت نهفته است : توجه ، سکوت و سخن پس هر توجه و نظرى که در آن عبرت نباشد، بیهوده است و هر سکوتى که همراه آن اندیشه نباشد، غفلت است و هر سخنى که در آن ذکر خدا نباشد، لغو است پس خوشا به حال کسى که توجه و نظرش عبرت و سکوت وى همراه با اندیشه و گفتار او ذکر خدا باشدو در برابر خطاهایش در پیشگاه خدا گریه کندو مردم از شر وى در امان باشند. (خصال ، ج 1، ص 98).

 1530 - توجه خدابه نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -
ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاترى انه یقول : اذکرونى اذکرکم
یاخدا براى نمازگزاران بالاتر از یاد آنها از خدا است . آیا نمى بینى که خدا مى فرماید: مرا یاد کنیدتا شما رایاد کنم . (بحارالانوار، ج 82، ص 199).

 1531 - انس با یاد خدا
قال على - علیه السلام -
الذکر مفتاح الانس
یاد خدا کلیدانس باخدا است . (انسان در نتیجه یاد خدا، باخدا ماءنوس مى شود) (منتخب الغرر، ص 19).

 1532 - ذکرگفتن در بازار
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من ذکر ا لله فى السوق مخلصا عند غفلة الناس و شغلهم بما فیه ، کتب الله له الف حسنة و غفرالله له یوم القیامة مغفرة لم تخطر على قلب بشر
کسیکه در بازار و هنگام غفلت مردم و اشتغال آنان به آنچه در بازار است از روى اخلاص خدا را یاد کند، خداوند براى او هزارحسنه بنویسد و به گونه اى او را در روز قیامت موردرحمت قرار دهد که به قلب هیچ بشرى خطورنکرده باشد. (عدة الداعى ، ص 198).

 1533 - لذت با یادخدا
قال على - علیه السلام -
الذکر لذة المحبین

یا خدا لذت و دوست داران است (دوستان خدا از یاد وى لذت مى برند).
(منتخب الغرر، ص 20).

 1534 - موجب روشنى سینه ها
قال على - علیه السلام -
الذکر نور العقول وحیاة النفوس و جلاء الصدور
یاد خدا نور عقول وزندگى بخش جان ها وموجب روشنى سینه ها است . (منتخب الغرر، ص 20).

 1535 - صلاح قلب
قال على - علیه السلام -
اصل صلاح القلب اشتغاله بذکر الله

اساس و صلاح قلب اشتغال آن به ذکر خدا است . (منتخب الغرر ص 20).

 1536 - ثمره ذکر
قال على - علیه السلام -
ثمرة الذکر استناره القلوب

ثمره و نتیجه ذکرخدا نورانى شدن دل ها است . (منتخب الغرو، ص 21).

 1537 - همیشه یاد خدا
استدیمواالذکر، فانه ینیرالقلوب و هو افضل العبادة
منتخب الغرر، ص 20).

 1538 - بهترین ذکر
قال على - علیه السلام -
افضل الذکر القرآن ، به تشرح الصدور و تستنیر السرائر
بهترین ذکر، قرآن است که با تلاوت آن (و تدبر در آیاتش ) سینه ها باز و اندرون روشن میگردد. (منتخب الغرر، ص 20).

 1539 - ماءنوس با ذکر خدا
قال على - علیه السلام -
اذ راءیت الله سبحانه یؤ نسک بذکره فقد احبک
هرگاه دیدى خداوند سبحان تو را به ذکر خود ماءنوس کرده است (بدان که ) تو را دوست مى دارد. (منتخب الغرر، ص 21).

 1540 - همنشین باخدا
قال على - علیه السلام -
ذاکر الله سبحانه مجالسه
آن که یاد خدا مى کند، همنشنین خدا است . (منتخ الغرر، ص 21).

 1541 - انس با خدا
قال على - علیه السلام -
ثمرة الانس بالله الاستیحاش من الناس

نتیجه ماءنوس شدن با(ذکر) خداوند، دورى گزیدن از مردم است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1542 - کارگشائى ذکر
قال على - علیه السلام -
خیر ما استنجحت به الامور ذکرالله سبحانه
بهترین چیزى که کارها به وسیله آن به سامان رسند، ذکر خداوند سبحان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1543 - نورایمان
قال على - علیه السلام -
ذکرالله نورالایمان
یاد خدا، نور ایمان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1544 - راندن شیطان
قال على - علیه السلام -
ذکرالله مطردة الشیطان
یاد خدا بودن ، موجب راندن شیطان است . (منتخب الغرر، ص 21).

 1545 - روش پرهیزکاران
قال على - علیه السلام -
ذکرالله شیمة المتقین
به یاد خدا بودن ، شیوه پرهیزکاران است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1546 - آرامش دلها
قال على - علیه السلام -
ذکرالله جلاء الصدور و طماءنینه القلوب
یاد خدا روشنى سینه ها و آرامش دلها است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1547 - قوت جانها
قال على - علیه السلام -
ذکرالله قوت النفوس و مجالسة المحبوب
یاد خدا غذاى جانها و همنشینى بامحبوب است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1548 - سرمایه هر مؤ من
قال على - علیه السلام -
ذکرالله راءس مال کل مؤ من و ربحه السلامة من الشیطان
ذکر خدا سرمایه هر مؤ منى است و سود آن ، سالم ماندن از شر شیطان است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1549 - داروى بیماریهاى روحى
قال على - علیه السلام -
ذکر الله دواء اعلال النفوس
یاد خدا داروى بیمارى ها روح است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1550 - قال على - علیه السلام -
ذکرالله دعامة الایمان و عصمة من الشیطان
یاد خدا پشتوانه ایمان ونگهدارنده از شر شیطان است . (منتخب الغرر، ص 22).

 1551 - خلق هرنیکوکار
قال على - علیه السلام -
ذکرالله سجیة کل محسن وشیمة کل مؤ من
یاد خدا شیوه هر نیکوکار و روش هر فرد با ایمان است .(منتخب الغرر، ص 22).

 1552 - موجب سرور مؤ من
قال على - علیه السلام - ذکرالله مسرة کل متق ولذة کل موقن
یاد خداموجب سرور و شادمانى هر پرهیزکار و التذاذ هر صاحب یقین است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1553 - شنونده ذکر خدا
قال على - علیه السلام -
سامع ذکر الله ذاکر
شنونده ذکر خدا، ذاکر خدا است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1554 - مشغول ذکر خدا
قال على - علیه السلام -
طوبى لمن صمت الابذکرالله
خوشا به حال کسى که مشغول ذکر خدا باشدو از گفتار بیهوده خاموش بماند.(منتخب الغرر، ص 23).

 1555 - زبان مشغول ذکر خدا
قال على - علیه السلام -
طوبى لمن شغل قبله بالشکر و لسانه بالذکر
خوشا به حال کسى که دلش را به شکر و زبانش را به ذکر خداوند مشغول دارد. (منتخاب الغرور، ص 23).

 1556 - روشنى قلب
قال على - علیه السلام -
علیک بذکر الله ، فانه نورالقلب
پایبند به ذکر خدا باش که آن روشنى قلب است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1557 - زنده بودن دلها
قال على - علیه السلام -
فى الذکر حیاة القلوب
یاد خدا موجب زندگى دلها است . (منتخب الغرر، ص 23).

 1558 - یاد خدا
قال على - علیه السلام -
من ذکرالله ذکره
هرکه در یاد خدا باشد، خدا او رایاد کند(همیشه نظر لطف به او دارد). (منتخب الغرر، ص 24).

 1559 - بصیرت در کارها
قال على - علیه السلام -
من ذکر الله استبصر
هرکه یاد خدا کند (درکارها) بصیرت پیدا مى کند. (منتخب الغرر، ص 24).

 1560 - ثمره یاد خدا
قال على - علیه السلام -
من اشتغل بذکرالله طیب الله ذکره
هرکس که به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند یاد و نام او را (در نزد مردمساءله نیکو و پاکیزه دارد. (منتخب الغرر، ص 24).

 1561 - مجلس بى ذکر خدا
قال ابوعبدالله - علیه السلام -
ما من مجلس یجتمع فیه ابرار و فجار فیقومون على غیر ذکرالله - عزوجل - الا کان حسرة علیهم یوم القیامة

هرگاه عده اى - چه نیک و بد - در مجلسى جمع شوند و به غیر یاد خدا بپردازند، در روز قیامت افسوس و حسرت مى دروند. (اصول کافى ، ج 2، ص 496).

 1562 - شیوه یاد خدا بودن
قال على - علیه السلام -
لاتذکر الله سبحانه ساهیا ولاتنسه لاهیا و اذکره ذکرا کاملا یوافق فیه قلبک لسانک و یطابق اضمارک اعلانک ، ولن تذکره حقیقة الذکر حتى تنسى نفسک فى ذکر و تفقدها فى امرک
خداوند سبحان را از روى غفلت یاد منما و از روى سرگرمى فراموشش نکن بلکه او را کامل یاد کن ، به طورى که دلت بازبان ، موافق و درونت با بیرون ، مطابق باشد، (و بدان که ) هیچگاه او راذکر حقیقى نمى توانى کنى مگر اینکه در موقع ذکر خدا خود را فراموش کنى و از خویش فارغ شوى ، (و در همه حال دل متوجه او باشد.)
توضیح : منظور از ذکر و یاد خدا تنها ذکر زبانى نیست ، اگر چه آن هم ذکر است بلکه به طور کلى باید دل به یاد خدا باشدو انسان ، موقع برخورد با محرمات خدا را در نظر گرفته و از نزدیک شدن به آن خوددارى نماید.
(منتخب الغرر، ص 24).

 1563 - برترین اعمال نزد خدا
عن رسول الله -صلى الله علیه وآله - قال :
واعلموا ان خیر اعمالکم عند ملیککم و ازکاها و ارفعها فى درجاتکم و خیر ما طلعت علیه الشمس ذکر الله سبحانه و تعالى فانه اخبر عن نفسه فقال : انا جلیس من ذکرنى
بدانید بهترین اعمال شما پیش خداوند و پاکیزه ترین آنها که شما را به درجات رفیع نایل کند و بهترین چیزى که آفتاب بر آن پرتو افکنده ، ذکر خداوند سبحان است ؛ زیرا خداوند - تبارک و تعالى - فرمود: من همنشین کسى هستم که یاد کند مرا. (عدة الداعى ، ص 187).

 1564 - ذکر خدا و آرامش دل
عن ابن فضال قال :
قال الله - عزوجل - لعیسى - علیه السلام - یا عیسى !اذکرنى فى نفسک اذکرک فى نفسى و اذکرنى فى ملاءک فى ملاءخیر من ملاء الادمیین یاعیسى !الن لى قلبک و اکثر ذکرى فى الخلوات و اعلم ان سرورى ان تبصبص الى و کن فى ذلک حیا و لاتکن میتا
خداى - عزوجل - به عیسى (ع ) فرمود: اى عیسى ! یاد کن مرا پیش خود، تا یاد کنم تو را در نزد خودم و یاد کن مرا در جمعیت ، تا یاد کنم تو را در جمعیتى بهتر از جمعیت آدمى زادگان اى عیسى !نرم کن از براى من دل خود را و بسیار یاد کن در خلوت ها و بدان که خشنودى من آن است که تبصبص کنى به سوى من (تبصبص حرکت دم سگ است از خوف یا طمع و این کنایه از شدت التماس و مسکنت است ) و زنده باش نه مرد (مقصود از زندگى در ذکر، توجه و حضور قلب است . )اصول کافى ، ج 2، ص 502).

 1565 - زیادى یاد خدا
قال على - علیه السلام -
من کثر ذکره ، استنار لبه
هرکه بسیار یاد خدا کند، عقلش روشن گردد. (منتخب الغرر، ص 24).

 1566 - ذکر خدا صیقل روح
قال على - علیه السلام -
ان الله جعل الذکر جلاء للقلوب تسمع به بعدالوقرة و تبصربه بعدالغشوة
به درستى که خداوند، ذکر را صیقل جان ها قرار داد تا گوش هاى سنگین با یاد خدا شنوا و چشم هاى بسته با یاد او بینا شود. (بحارالانوار، ج 69، ص 325).

 1567 - یاد خداوند در همه حال
قال الصادق - علیه السلام -
قال الله - عزوجل - یابن آدم !اذکرونى فى نفسک ، اذکرک فى نفسى یابن ادم !اذکرنى فى خلاء اذکرک فى خلاء یابن ادم !اذکرنى فى ملاء اذکرک فى ملاء خیر من ملاءک و قال : ما من عبد ذکرالله فى ملاء من الناس الا ذکره الله فى ملاء من الملائکة
خداوند - عزوجل - فرمود: اى فرزند آدم !پیش خود مرا یاد کن تا تو را پیش خود یاد کنم اى فرزند آدم !در خلوت مرا یاد کن تا در خلوت یادت کنم ، اى فرزند آدم !در جمعیت مرا یاد کن تا در جمعى بهتر از جمع تو یادت کنم . همچنین آن حضرت فرمود: هیچ بنده اى در جمعیت ، یاد خدا نمى کند، مگر آنکه خداوند در جمع ملائکه او را یاد کند. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 1185).

 1568 - دائما یاد خدا بودن
قال على - علیه السلام -
مداومة الذکر خلصان الاولیاء
دائما به یاد خدا بودن ، بهترین دوست اولیاى خداست . (منتخب الغرر، ص 24).

 1569 - ذکر، و مسئلت از خدا
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
قال : ان الله - عزوجل - یقول من : شغل بذکرى عن مساءلتى اعطیته افضل ما اعطى من ساءلنى

خداوند - عزوجل - مى فرماید: کسى که به واسطه ذکر من از سؤ ال (طلب حاجت ) بازماند، بهتر از آنچه به طلب کننده عطا کنم ، به او مى دهم . (اصول کافى ، ج 2، ص 501).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم) عباس عزیزى

  1488 - محبوبترین بندگان
قال الصادق - علیه السلام -
احب العباد الى الله - عزوجل - رجل صدوق فى حدیثه ، محافظ على صلواته و ماافترض الله علیه مع ادائه الامانة
محبوب ترین بندگان نزد خدا، مردى است که در سخنش راستگو باشد، از نماز و هرآنچه که خداوند بر او واجب کرده است ، محافظت کند و اداى امانت نماید. (بحارالانوار، ج 82، ص ‍ 11).

 1489 - فلسفه سجده بر خاک
قال على - علیه السلام -
و لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تضاغرا
ساییدن گونه به خاک نشانه تواضع و گذاردن اعضاى شریف بر زمین دلیل کوچکى و حقارت (در برابر خدا) است . (نهج البلاغه ، خطبه 192).

 1490 - نماز و شیعیان اهل بیت (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
شیعتنا اهل الورع و الاجتهاد و اهل الوفاء و الامانة و اهل الزهد و العبادة و اصحاب الاحدى و خمسین رکعة فى الیوم و اللیة
شیعیان ما اهل تقوا و پاکدامنى و جدیت اند و مردمى باوفا و امین اند و اهل زهد و عبادت اند و کسانى هستند که در شبانه روز پنجاه و یک رکعت نماز مى خوانند (بحارالانوار، ج 68، ص 167)

 1491 - فلسفه نماز از دیدگاه نهج البلاغه
قال على - علیه السلام -
وعن ذلک ما حرس الله عبادة المؤ منین بالصلوات و الزکوات ، و مجاهدة الصیام فى الایام المفروضات ، تسکینا لاطرافهم و تخشیعا لابصارهم و تذلیلا لنفوسهم ، وتخفیضا لقوبهم و اذهابا للخیلاء عنهم و لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا
خداوند براى حفظ بندگانش از این امور (یعنى ظلم و ستم و شیطان ) با نماز، زکات و مجاهده درگرفتن روزه واجب ، آنان راحراست فرموده است تا اعضا و جوارح آنان آرام و چشم هایشان خاشع و غرایز و تمایلات سرکششان خوار و ذلیل و قلب هاى آنان خاضع شود و تکبر از آنها رخت بربندد ساییدن پیشانى که بهترین جاهاى صورت است برخاک ، موجب تواضع و گذاردن گرامى ترین اعضاى بدن بر زمین ، موجب کوچکى (به درگاه خداوند) است . (نهج البلاغه ، خطبه 192).


 1492 - بى بهره از نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
و من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر، لم تزده من الله الا بعدا
هرکس که نمازش او را از فحشا و منکر باز ندارد، هیچ بهره اى جز دورى از خدا نبرده است . (بحارالانوار، ج 82، ص 198، شهاب الاخبار، ص 215).

 1493 - نماز وسیله پاکسازى از کبر
قالت فاطمة الزهراء - علیها السلام -
جعل الله الصلاة تنزیها لکم عن الکبر
خداوند نماز را مایه دورى شما از کبر و خودپسندى قرار داد. (اعیان الشیعه ، ج 1، ص 316).

 1494 - نماز صحیح
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اسبع وضوءه و احسن صلوته و ادى الزکوة ماله و خزن لسانه و کف غضبه و استغفر لذنبه و ادى النصیحة لاهل بیت رسوله فقد الستکمل حقائق الایمان و ابواب الجنة مفتحة له
هر که خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زکات مالش را بپردازد و زبانش را نگاه دارد و خشمش را فرو برد و براى گناهانش طلب آمرزش کند و حقوق دوستى خاندان پیغمبر را ادا کند، حقیقت ایمان را کامل کرده و درهاى بهشت برایش باز است . (ثواب الاعمال ، ص 64).

 1495 - دیندارى مؤ منان
قال الصادق - علیه السلام -
فى خبر طویل ذکرفیه الائمة و علامة الائمة فقال : ودینهم الورع و العفة و الصدق و الصلاح و الاجتهاد واداء الامانة الى البر و الفاجر و طول السجود و قیام اللیل و اجتناب المحارم ، و انتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبة و حسن الجوار

در خبرى طولانى که در آن امامان و نشانه آنان را ذکر کرده است نقل شده که حضرت فرمود: دین آنان پرهیز از گناه و عفت و راستى و صلاح و کوشش و اداى امانت به نیک و بد و طول دادن سجده و عبادت شب و پرهیز کردن از حرام و با شکیبایى در انتظار فرج آل محمد (ص ) بودن و نیکى مصاحبت و نیکى رفتار با همسایگان است . (بحارالانوار، ج 87، ص ‍ 143، اصول وافى ، ج 2، ص 121).

 1496 - ملاک شناخت نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -
یعرف من یصف الحق بثلاث خصال : ینظر الى اصحابه من هم ، و الى صلوته کیف هى و فى انى وقت یصلیها فان کان ذامال نظر این یصنع ماله
کسى که متصف و متصل به حق است ، به سه خصلت شناخته مى شود:
1 - به دوستانش نگاه کنید(چگونه دوستى دارد) .
2 - و نمازش را ببینید چگونه است و در چه وقتى نماز مى خواند.
3 - و اگر مالى به دستش آمد چگونه از آن مال استفاده مى کند. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 184).

 1497 - نماز، خانه اخلاص
قال الباقر - علیه السلام -
الصلاة بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر
نماز (حقیقى و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص و باعث دورى از کبر و خودپسندى است . (میزان الحکمه ، ج 5، ص 375، بحارالانوار، ج 78، ص 183).

 1498 - قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رکعتان من رجل ورع افضل من الف رکعة من مخلط
دو رکعت نماز انسان با تقوا، برتر از هزار رکعت نماز فرد لاابالى است . (نهج الفصاحه ، حدیث 1672).

 1499 - نماز با ورع
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کن بالعمل بالتقوى اشد اهتماما منک بالعمل فانه لایقل عمل بالتقوى ، یا اباذر! اصل الدین الورع و راءسه الطاعة و اعلم انکم لو صلیتم حتى تکونوا کالحنایا و صمتم حتى تکونوا کاوتار ما ینفعکم الا بورع

باپایبندى به تقوا بیشتر از عمل ، اهتمام کن ... اصل دین پرهیزکارى است و راءس آن اطاعت از خداوند است ... بدان که شماها اگر آن قدر به نماز بایستد که مانند کمان ، خم شوید و آن قدر روزه بگیرید که مانند زه کمان لاغر گردید، جز با پرهیزکارى به شما سود نخواهد داد. (مکارم الاخلاق ، ص 468).

 1500 - نماز عالم
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رکعتان من عالم افضل من سبعین رکعة من غیر عالم
دو رکعت نماز دانشمند بهتر از به جاى آوردن هفتاد رکعت نماز دیگران است . (نهج الفصاحه ، ص 350).

 1051 - ویژگى نمازگزار حقیقى
قال الصادق - علیه السلام -
قال الله - تبارک و تعالى - انما اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتى و یکف نفسه عن الشهوات من اجلى ، و یقطع نهاره بذکرى ولایتعاظم على خلقى و یطعم الجائع و یکسوالعارى ، ویرحم المصاب و یؤ وى الغریب فذلک یشرق نوره مثل الشمس
خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: همانا نماز کسى را قبول مى کنم که :
1 - دربرابر عظمتم تواضع کندو برایم خاکسار باشد.
2 - براى رضاى من از شهوت ها دورى جوید؛
3 - روزهایش را با ذکر من به شب رساند؛
4 - بر بندگانم فخرى نفروشد؛
5 - گرسنگان را سیر کند؛
6 - برهنگان را بپوشاند؛
7 - بر مصیبت دیدگان رحم کند؛
8 - بى پناهان راپناه دهد؛
اوست که نور (بندگى اش ) مانند خورشید مى درخشد. (بحارالانوار، ج 69، ص 391).

 1502 - اخلاص در نماز
قال الصادق - علیه السلام -
لیست الصلوة قیامک و قعودک انما الصلوة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده
نماز، قیام و قعود (نشستن و برخاستن ) تو نیست ، بلکه نماز، اخلاص و خداخواهى تو است .(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید، ج 1، ص 325).

 1503 - تواضع موسى (ع ) در نماز
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
اوحى الله - عزوجل - الى موسى - علیه السلام -: یا موسى !انک اذا صلیت وضعت خدک على التراب
خداوند به موسى - علیه السلام - وحى کرد: اى موسى !هرگاه که تو نمازگزارى ، گونه خود را به عنوان تواضع روى خاک بر زمین مى نهى . (اصول کافى ، ج 2، باب التواضع ، ص 128، حدیث 7).

 1504 - نماز ریایى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من احسن صلاته حین یراه الناس ثم اساء ماحین یخلو، فتلک استهانة استهان بها ربه
هرکه در حضور مردم نماز خویش نیکو کند و چون به خلوت رود، آن را بد به جا آورد به پروردگار خویش اهانت کرده است . (نهج الفصاحه ، ص 584).

 1505 - غیبت مانع قبولى نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلوته و لاصیامه اربعین یوما و لیلة الا ان یغفر له صاحبه
هرکس مرد یا زن مسلمانى را غیبت کند، چهل شبانه روز نماز و روزه اش پذیرفته نیست مگر این که غیبت شونده او را ببخشاید. (بحارالانوار، ج 75، ص 258).

 1506 - دروغ ، مانع نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
ان الرجل لیکذب الکذبة فیحرم بها صلاة اللیل
همانا مردى دروغ مى گوید و آن دروغگویى او را از نماز شب محروم مى سازد.

 1507 - پیروى از هواى نفس
قال على - علیه السلام -
لو صمت الدهر کله و قعدت اللیل کله و قتلت بین الرکن و المقام ، بعثک الله مع هواک بالغا ما بلغ ، ان فى جنة ففى جنة و ان نار ففى نار
اگر همه روزگار خود را روزه وشب ها را در نماز شب به سر برى و در میان رکن و مقام کشته شوى ، خداوند تو را (در قیامت ) با هواى نفس محشور مى کند پس اگر هواى دل تو الهى بود، به بهشت خواهى رفت و اگر جهنمى بود، به جهنم داخل مى شوى . (سفینة البحار، ج 2، ص 827).

 1508 - نمازگزارى که به حریم مؤ منین مى نگرد
فیما اوحى الله الى داود - علیه السلام -
یا داود!لربما صلى العبد فاضرب بها وجهه و احجب عنى صوته اتدرى من ذلک یا داود؟ ذلک الذى یکثر الالتفات الى حرم المؤ منین بعین الفسق ، وذلک الذى حدثته نفسه لو ولى امرا لضرب فیه الاعناق ظلما
اى داود !چه بسا بنده اى نماز مى خواند و من آن نماز را به صورتش مى زنم و حجابى میان او و خود قرار مى دهم که صداى (قرائت ) او را نشنوم اى داود !آیا مى دانى که آن نمازگزار کیست ؟ او کسى است که زیاد به خانه وحریم مؤ منان با دیده فسق و فساد نگاه مى کند این شخص کسى است که نفسش او را وسوسه نموده و با خود چنین مى اندیشد که اگر امیر و حاکم بر مردم شود، ظالمانه خون بریزد. (بحارالانوار، ج 84، ص 257).

 1509 - اخلاص در عبادت
قال على - علیه السلام -
طوبى لمن اخلص لله العبادة و الدعاء، ولم یشتغل قلبه بما تراه عیناه و لم ینس ذکر الله بما تسمع اذناه ، و لم یحزن صدره بما اعطى غیره
خوشا به حال کسانى که خالصانه بندگى خداوند کند و قلبش متوجه آنچه که مى بیند نگردد و به جهت آنچه مى شنود، از یاد خداوند غافل نشود و سینه اش به سبب آنچه به دیگران داده شده است محزون نگردد. (بحارالانوار، ج 81، ص 261).

 1510 - تاءثیر فروتنى در نماز
قال جعفر - علیه السلام -
یابن جندب !قال الله - عزوجل - فى بعض ما اوحى : انما اقبل الصلاة ممن یتواضع لعظمتى ، و یکف نفسه و عن الشهوات من اجلى ، و یقطع نهاره بذرکرى ، و لایتعظم على خلقى ، و یطعم الجایع و یکسوالعارى ، و یرحم المصاب ، ویؤ وى الغریب ، فذلک یشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اکلاءه بعزتى و استحفظه ملائکتى یدعونى فالبیه و یسالنى فاعطیه فمثل ذلک العبد عندى کمثل جنات الفردوس لاییبس ثمارها و لاتتغیر عن حالها
اى پسرجندب !خداى - عزوجل - در بعضى از کلام خویش که وحى نموده مى فرماید: همانا من نماز کسى را مى پذیرم که در برابر بزرگى و عظمتم فروتنى کند و خود را براى خشنودى من از شهوات (حرامساءله باز دارد و روزش را به یاد من شب کند وبر خلقم بزرگى نکند گرسنه را سیر نموده و برهنه را بپوشاند و بر مصیبت زده ترحم کند و غریب را پناه دهد چنین بنده اى نورش مثل نور خوشید خواهد درخشید من براى او در ظلمت ها و تاریکى ها و گرفتارى ها نور و روشنایى قرار مى دهم و در میان نادانان او را به زینت حلم و بزرگوارى مزین مى کنم به عزت و جلالم سوگند !خود، او را حراست مى نمایم و از ملائکه ام خواسته ام که او را محافظت نمایند او مرا مى خواند من او را لبیک مى گویم و هرچه سؤ ال و خواهش کند، به او عطا مى نمایم او نزد من مانند باغهاى بهشت است که میوه هایش به پایان نمى رسد و تغییر حالت نمى دهد. (بحارالانوار، ج 69، ص 391).

 1511 - ریا در عبادت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ایما عبد التفت فى صلاته ، قال الله تعالى : یا عبدى !الى من تقصد و من تطلب ؟ اربا غیرى ترید؟ او رقیبا سواى تطلب ؟ او جوادا خلاى تبغى ؟ و انا اکرم ، الاکرمین ، و اجود الاجودین ، و افضل المعطین ، اثیبک ثوابا لایحصى قدره اقبل على فانى علیک مقبل و ملائکتى علیک مقبول فان اقبل على صلاته غفر الله له و تجاوز عنه ما کان منه فان التفت ثالثة اعادالله مقالته ، فان اقبل على صلاته له ما تقدم من ذنبه فان ، التفت رابعة اعرض الله عنه ، و اعرضت الملائکة عنه ، و یقول : ولیتک یا عبدى الى ما تولیت
هرگاه بنده اى در نمازش توجه و التفات به غیر خدا پیدا کند، خداوند، - تبارک و تعالى - به او مى فرماید: اى بنده من !اراده چه کسى را مى کنى و از که طلب حاجتى مى نمایى ؟ آیا پروردگارى غیر من مى خواهى و یا ناظرى جز من مى جویى و یا بخشنده تر از من یافته اى ؟ حال آن که من اکرم الاکرمین و اجودالاجودین و شایسته ترین عطا کنندگان مى باشم ، من به تو ثواب بى حساب مى دهم که قابل شمارش نباشد، (بنده من !) به من توجه کن و به سوى من بیا که من نیز به تو روى مى آورم و ملائکه ام نیز به تو روى آورده اند اگر روى به خدا آورد،خداوند گناهش را مى آمرزد، چون مجددا روى برگردانید خداوند گفته اش را تکرار مى کند پس اگر بار سوم به غیر خدا رو آورد، خداوند گناهش را مى آمرزد و از تقصیر او مى گذرد هرگاه بار سوم به غیر خدا رو آورد، خداوند سخنان اول را تکرار مى فرماید اگر به خدا توجه پیدا کند، خداوند گناهش را مى آمرزد و هرگاه بار چهارم از خداوند روى برگرداند خداوند متعال از او اعراض مى نماید و ملائکه اش نیز از او روى گردان مى شوند و مى فرماید: بنده من !تو را به آنچه در پى آن هستى ، وا مى گذارم . (بحارالانوار، ج 84، ص ‍ 244).

 1512 - نماز و دورى از گناه
اتى النبى -صلى الله علیه وآله - رجل فقال : یا رسول الله انى لااصوم الا شهر رمضان لاازید علیه ، ولااصلى الاالخمس لاازید علیها، و لیس لله عندى صدقة و لا حج و لا تطوع انا این اذا مت ؟ قال -صلى الله علیه وآله - معى فى الجنة ، اذا حفظت لسانک من اثنین الغیبة والکذب و قبلت من اثنین و الحسد، و نظرک من اثنین ، ترک النظر الى ما حرم الله و لاتؤ ذى مسلما دخلت معى فى الجنة
مردى به حضور پیامبر اکرم -صلى الله علیه وآله - رسید و گفت : من جز در ماه رمضان روزه نمى گیرم و بیش از نماز پنج گانه به جا نمى آورم وبراى خدا صدقه حج ، و اعمال مستحبى هم ندارم بعد از مرگ جاى من کجاست ؟ پیامبر (ص ) فرمود: اگر زبانت را از غیبت و دروغ حفظ کنى و دلت را از کینه و حسد تهى کنى و چشمت را از آنچه خداوند ممنوع ساخته ، بربندى و مسلمانى را نیازارى ، با من در بهشت خواهى بود. (مواعظ العدیده ، ص 43).

 1513 - احترام به نماز
قال على - علیه السلام -
من لم یاءخذ اهبة الصلوة وقتها فما و قرها
کسى که پیش از نماز، خود را براى نماز آماده نکند، به نماز احترام نکرده است .
(شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 20، باب 768، ص 329).

 1514 - نمازگزار مشرک
تفسیر سعدبن عبدالله بروایة قولویة عنه باسناده - عنهم علیهم السلام - قال :
الشرک على ثلاثه اوجه : فشرک بالله ، و شرک بالاعمال و شرک بالریاء و اما شرک الریاء فقول الله - عزوجل - فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملا صالحا و لایشرک بعبادة ربه احدا فهم قوم یحبون ان یباروا الناس فى صلاتهم وصومهم و عبادتهم فسماهم الله مشرکین
شرک بر سه گونه است : شرک به خدا، شرک با اعمال و شرک باریا، تا آن جا که فرمود: اما شرک ریا، پس گفتار خداوند این است که : ((هرکس آرزوى لقاى پروردگارش را دارد، باید عمل صالح داشته باشدو در عبارت پروردگارش احتى را شریک نگیرد )) امام (ع ) در تفسیر آیه شریفه مى فرماید: اینان قومى هستند که در نماز، روزه و عبادات خویش به مبارزه و هم چشمى مى پردازند، لذا خداوند آنان را شمرک مى نامد. (بحارالانوار، ج 84، ص 382).

 1515 - فریب رکوع و سجود طولانى کسى را نخورید
قال الصادق - علیه السلام -
لاتنظروا الى طول رکوع الرجل و سجوده ، فان ذلک شى ء اعتاده فلو ترکه استوحش لذلک ولکن انظروا الى صدق حدیثه ، و اداء امانته
به طول رکوع و سجود شخص ننگرید (فریفته نگردید) زیرا ممکن است به آن دعوت کرده باشد و اگر ترک کند و حشتش گیرد، لیکن به راستى گفتار و اداى امانتش بنگرید. (اصول کافى ، ج 3، ص 165).

 1516 - بالاتر از نماز!
قال على - علیه السلام -
فانى سمعت جدکما -صلى الله علیه وآله - یقول : صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة و الصیام
از پیامبر (ص ) شنیدم که مى فرمود: اصلاح ذات العین (میان مسلمانان ) از تمامى نماز و روزه برتر است (که با اختلاف و آشفتگى میان مسلمانان نماز و روزه از بین مى رود).

 1517 - شیطان و شیوه دعوت به گناه
قال على - علیه السلام -
یا کمیل !اقسم بالله لسمعت رسول الله -صلى الله علیه وآله - یقول : ان الشیطان اذا حمل قوما على الفواحش ، مثل الزنا، و شرب الخمر و الربا و مااشبه ذلک من الخناء و الماثم حبب الیهم العبادة الشدیدة و الخشوع و الرکوع و الخضوع و السجود، ثم حملهم على ولایة الائمة الذین یدعون الى النار و یوم القیامة لاینصرون

اى کمیل !سوگند به خدا از پیامبر خدا (ص ) شنیدم که فرمود: شیطان وقتى که بخواهد قومى را گناهانى چون : زنا شرابخورى ، ربا و سمعه نماید، آنان را شیفته عبادات شدید و زیادى با رکوع سجود طولانى و خضوع و خشوع فراوان مى گرداند آنگاه آنان را به پیروى از پیشوایان جور و ستم فرا مى خواند، پیشوایانى که انسان را به آتش دعوت مى کنند و در قیامت یارى نخواهند شد و کسى به دادشان نخواهد رسید. (بحارالانوار، ج 84، ص 230).

 1518 - انجام نمازبراى خودنمایى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من صلى صلوة یرائى بها فقد اشرک
هر که نمازى براى خودنمایى ، بخواند، شرک ورزیده است . (تفسیر قرطبى ج 10، ص 71).

 1519 - نماز بر پایه علم و آگاهى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
نوم على علم خیر من صلاة على جهل
خواب باعلم و آگاهى بهتر از نماز باجهل و نادانى است . (نهج الفصاحه ، حدیث 3140).

 1520 - نماز بر پایه یقین
قال على - علیه السلام -
نوم على یقین خیر من صلوة فى شک

خوابى که از روى یقین باشد، بهتر از نمازى است که باشک (نسبت به خداوند) خوانده شود. (بحارالانوار، ج 33، ص 357).

 1521 - ترک غیبت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ترک الغیبة احب الى الله من عشرة الاف رکعة تطوعا

ترک غیبت نزدخداوند ازده هزار رکعت نماز مستحبى محبوبتر است . (قصار الجمل ، 2، ص 107).

 1522 - عذاب نمازگزار ریاکار
قال الصادق - علیه السلام -
یجاء بعبد قوم القیامة قدصلى فیقول : یا رب صلیت ابتغاء وجهک فیقال له : بل صلیت لیقال ما احسن صلاة فلان ؟ اذهبوا به الى النار
چون روز قیامت فرا رسد، نمازگزاى را مى آورند. وى مى گوید: خداوندا!من براى خشنودى تونماز گزاردم به او مى گویند: تو بدان جهت نماز گزاردى که نماز تو را ستایش کنند، آن گاه به ملائکه دستور مى دهد که او را به سوى آتش ببرید. (بحارالانوار، ج 62، ص 301).

 1523 - شرایط نماز کامل
قال الصادق - علیه السلام -
لایتم الصلوة الا الذى طهر سابغ و تمام بالغ غیر نازع ولازائغ عرف فوقف واخبت فثبت ؛ فهو واقف بین الیاءس و الطمع والصبر والجزع کان الوعد له صنع والوعید به وقع ؛ بذل عرضه و یمثل غرضه ؛ و بذل فى الله المهجة و الیه و فد و منه استرفد فاذا اتى بذلک کانت هى الصلوة التى بها امر وعنها اخبر و انها هى الصلوة التى تنهى عن الفحشاء و المنکر
نماز به کمال نرسد، مگر براى کسى که طهارتى همه جانبه داشته باشد و کاملا حق آن را ادا کند و از وسوسه و انحراف به دور باشد، خداى را بشناسد و براى او خشنود نمایدو ثبات ورزد و چنان امیدوار باشد و برعبادت پایدارى کند که گویى بهشت پاداش او است و چنان بیم ناک وبى تاب باشدکه گویى در آتش خشم خدا مى سوزد و دارایى خود بذل کرده و مقصودخویش در نظر آورده و جان در راه خدا نهاده و طریق او را برگزیند در بینى برخاک نهادن (در سجده ) کم ترین کراهتى به دل راه ندهد و پیوند علایق را از هر که جز او بریده و تنها متوجه او گردیده وبه حضور او آمده و عطاى او را بخواهد پس اگر چنین نمازى به جاى آورد، همان نمازى خواهد بود که به آن امر شده و از آن خبر داده شده و این همان نمازى است که از فحشاء ومنکر باز مى دارد. (فلاح السائل ، ص 23).

 1524 - اثر غیبت بر نمازگزار
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اغتاب مسلما او مسلمة لم یقبل الله صلاته و لاصیامه اربعین یوما الا ان یغفر له صاحبه من اغتاب فى شهر رمضان لم یؤ جر على صیامه
کسى که غیبت مرد یا زن مسلمانى کند، خداوند متعال نماز و روزه وى راتا چهل روز نمى پذیرد، مگر آن غیبت شونده از وى راضى گردد کسى که در ماه مبارک رمضان غیبت کند، از روزه دارى خویش اجرى به دست نمى آورد. (بحارالانوار، ج 75، ص 258).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم) عباس عزیزى

  الف ) اهمیت و جایگاه مسجد:

 1340 - خانه پرهیزکاران :
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
المسجد بیت کل تقى
مسجد خانه هر پرهیزگارى است . (شهاب الاخبار، ص 23).

 1341 - مسجد و بازار
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
شر بقاع الارض الاسواق و خیرالبقاع المساجد و احبهم الى الله اولهم دخولا و اخرهم خروجا منها
بدترین جاهاى زمین ، بازار و بهترین مکانهاى آن ، مساجد است و محبوبترین افراد نزد خدا کسى است که زودتر از همه به مسجد داخل شود و دیرتر از همه بیرون رود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 553).

 1342 - حریم مسجد
قال على - علیه السلام -
حریم المسجد اربعون ذراعا و الجوار اربعون دارا من اربعة جوانبها
حریم مسجد چهل ذرع است و چهل خانه از چهار طرف همسایه مسجد است .
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 484، بحارالانوار، ج 84، ص 3).

 1343 - نماز خانه اختصاصى
عن مسمع قال : کتب الى ابوعبدالله - علیه السلام -
انى احب لک ان تتخذ فى دارک مسجدا فى بعض بیوتک
مسمع مى گوید: امام صادق (ع ) در نامه اى به من نوشتند که : من براى تو دوست دارم که در یکى از اتاقهاى خانه مسکونى خود محلى را مسجد، (مخصوص خواندن نماز) قرار دهى (یعنى اتاقى را فقط براى نمازگزاردن اختصاص دهى و منظور، مسجد اصطلاحى نیست ) (محاسن البرقى ، ج 3، ص 445، بحارالانوار، ج 76، ص 122).

 1344 - مساجد، خانه پارسایان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان المساجد بیوت المتقین ، و من کانت المساجد بیوته فقد ختم الله له بالروح و الرحمة و الجواز على الصراط الى الجنة
مساجد، خانه پارسایان است و هرکس مسجد خانه اش باشد (اوقات خود را در آن و به عبادت بگذارند) خداوند انجام کار او را رحمت و شادى قرار داده واجازه عبور از صراط به سوى بهشت را به او خواهد داد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 659، حدیث 20785).

 1345 - مساجد، بازار آخرت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
المساجد سوق من السواق الاخرة ، قراها المغفرة و تحفتها الجنة
مساجد، بازارى از بازارهاى آخرت است که در آن بر سفره آمرزش مى نشینند و هدیه آن بهشت است . (بحارالانوار، ج 84، ص 4، مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 226).

 1346 - زن و مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا استاءذنت امراءة احدکم الى المسجد فلایمنعها
اگر زنتان اجازه رفتن به مسجد خواست مانع نشوید. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 446).

 1347 - مسجدى و پاداش او
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من کان القرآن حدیثه و المسجد بیته بنى الله بیتا فى الجنة
هرکس کلامش قرآن و خانه اش مسجد باشد، خداوند منزلى در بهشت براى او بنا مى کند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 481).

 1348 - نماز همسایه مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لاصلاة لجار المسجد الا فى السمجد
نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست . (میزان الحکمه ، ج 4، ص 394).

 1349 - بانیان مسجد و دورى از بلا
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله تعالى ، اذا انزل عاهة من السماء على اهل الارض صرفت من عمارالمساجد
خداوند وقتى مرضى را از آسمان بر مردم فرود آورد آن را از بانیان مساجد دور بگرداند. (نهج الفصاحه ، حدیث 682).

 1350 - هشت فایده مسجد
قال الحسن بن على - علیه السلام -
من ادام الاختلاف الى المسجد اصاب احدى ثمان : ایة محکمة و اخا مستفادا و علما مستطرفا و رحمة و کلمة تدله على الهدى او ترده عن ردى و ترک الذنوب حیاء او خشیة
کسى که همواره به مسجد (براى اقامه نماز و غیره ) رفت و آمد کند، یکى از این هشت فایده بر او برسد:
1 - استفاده از آیه روشنى از قرآن
2 - یافتن رفیق نیک
3 - فراگیرى علم تازه
4 - برخوردارى از رحمتى که در انتظارش بود.
5 - شنیدن سخنى که راهنماى راه باشد.
6 - از انحراف در امان باشد.
7 - موجب ترک گناه از روى حیا شود.
8 - موجب ترک گناه بر اثر ترس گردد. (تحف العقول ، ص 258).

 1351 - زائران خدا
عن الحسین - علیه السلام -
اهل المسجد زوار الله و حق على المزور التحفة لزائرة

اهل مسجد، زائران خدایند و بر صاحب خانه است که به زائش هدیه دهد.(کلمة الامام حسن ، ص 41، الحکم الزهرا، ص 150).

 1352 - مساجد را خانه خود قرار دهید
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کونوا فى الدنیا اضیافا و اتخذوا المساجد بیوتا و عودوا قلوبکم الرقة
در دنیا میهمان باشید و مساجد راخانه خود قرار دهید و دلهایتان رابه نرمى و ملایمت عادت دهید. (بحارالانوار، ج 83، ص 351).

 1353 - مجلس پیامبران
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
المساجد مجالس الانبیاء
مساجد محل جلوس پیامبران است . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 363).

 1354 - انگیزه حضور در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اتى السمجد لشى ء فهو حظه
هرکس به هر جهت که به مسجد آید، بهره اش همان است . (سنن ابى داود، ج 1، ص 128).

 1355 - اهمیت مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله تعالى جعل لى الارض مسجدا و ترابها طهورا
خداى تعالى جعل لى الارض مسجدا و ترابها طهورا
خداى تعالى زمین را براى من (و امت من ) مسجد و خاکش را پاک کننده قرار داده است . (شهاب الاخبار، ص 369).

 1356 - بهترین مکان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
احب البلاد الى الله مساجدها
محبوبترین جاى شهرها نزد خدا، مسجدهاى آن شهر است . (نهج الفصاحه ، حدیث 71).

 1357 - بهترین مساجد براى زنان
قال الصادق - علیه السلام -
خیر مساجد نسائکم البیوت
بهترین مسجد براى زنان شما خانه ها است .(بحارالانوار، ج 83، ص 371).

 1358 - شکایت مسجد
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
ثلاثة یشکون الى الله - عزوجل - مسجد خراب لایصلى فیه اهله
سه چیز به خدا شکایت مى کند: مسجد خرابى که اهلش (همسایگانش ) در آن نماز نخوانند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 484).

 1359 - مسجد، زیارتگاه موحدان
حدیث قدسى :
قال الله - تبارک و تعالى - ان بیوتى فى الارض المساجد تضیى ء لاهل السماء کما تضیى ء النجوم لاهل الارض الاطوبى لمن کانت المساجد بیوته الاطوبى لعبد توضاء فى بیته ثم زارنى فى بیتى الا ان على المزور کرامة الزائر، الا بشر المشائین فى الظلمات الى السماجد بالنور الساطع یوم القیامة
خداوند متعال مى فرماید: خانه هاى من در زمین همانا مساجد است که براى اهل آسمان مى درخشند آن گونه که ستارگان براى اهل زمین مى درخشند خوشا به حال آنان که مساجد را خانه خود قرار داده اند!خوشا به حال بندهاى که در خانه خود وضو مى گیرد و مرا در خانه ام زیارت مى کند!آگاه باشید که بر زیارت شونده لازم است است که زائر خویش را بزرگ شمرده و به وى احسان نمایند کسانى را که در دل تاریکى شب به سوى مساجد گامى برمى دارند، به نورى درخشان در روز قیامت بشارت ده . (وسائل الشیعه ، ج 1، ص 268).

 1360 - تاءثیر علاقه به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
سبعة یظلهم الله تحت ظل عرشه یوم لاظل الا ظلة : رجل قلبه معلق بالمساجد
هفت نفرند که خدا (روزى که سایه اى جز سایه او نیست ) آنان در سایه عرش خود پناه مى دهد: مردیکه به مسجد علاقه دارد (مسجد را رها نمیکند) (نهج الفصاحه ، ح 1731).

 1361 - نجات اهل مسجد از بلاها
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا نزلت العاهات و الافات ، عوفى ، اهل المساجد
هنگامى که مشکلات و بلاها (براى اهل زمین ) نازل مى شود، اهل مساج در امانند. (مستدرک الوسائل ج 1، ص 226).

 1362 - عبور و مرور از مساجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لاتجعلوا المساجد طرقا حتى تصلوا فیها رکعتین
مساجد را گذرگاه قرار ندهید، مگر آنکه هنگام عبور دو رکعت نماز در آن بخوانید. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 553).

 1363 - مسجد غریب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الغرباء فى الدنیا: قرآن فى جوف ظالم ، و مسجد فى نادى قوم لایصلى فیه ، و مصحف فى بیت لایقرء فیه و رجل صالح مع قوم سوء
در جهان چهار چیز غریب است :
1 - قرآن در سینه ستمگر
2 - مسجد در جمع گروهى که در آن نماز نخوانند.
3 - قرآنى در خانه اى که آن را نخوانند.
4 - مرد پارسا در میان مردم بد. (نهج الفصاحه ، حدیث 2038).

 1364 - مردگان و اهل مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من یوم الا و ملک ینادى فى المقابر: من تغبطون ؟ فیقولون : اهل المساجد، یصلون و لانقدر، و یصومون ولانقدر
همه روز در میان مردگان فرشته اى ندا در مى دهد: نسبت به چه کسانى غبطه مى خورید؟ آنها پاسخ مى دهند: ما نسبت به اهل مساجد غبطه مى خوریم ، زیرا ایشان نماز مى گزارند و روزه مى گیرند و ماتوان انجام آن را نداریم . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 363).

 1365 - انسان مسجدى ، الگو و نمونه جامعه
قال الصادق - علیه السلام -
یا فضل ! لایاءتى المسجد من کل قبیلة الا وافدها و من کل اهل بیت الا نجیبها، یا فضل !لایرجع صاحب السمجد باقل من احدى ثلاث خصال : اما دعاء یدعو به یدخله الله به الجنة و اما دعاء یدعو به فیصرف الله عنه به بلاء الدنیا و اما اخ یستفیده فى الله
اى فضل ! از هر جمعى تنها آنان که (در فضایل ) از همه برترند و به منزله الگو براى گروه خود هستند به مسجد مى آیند و از اهل خانه اى تنها برگزیدگان آن ها به مسجد مى آیند. اى فضل ! کسى که اهل مسجد است باز نمى گردد، مگر اینکه یکى از توفیقات زیر نصیب او خواهد شد: موفق به دعایى مى شود که خداوند به برکت آن دعا او را به بهشت مى برد، یا دعایى مى کند که خداوند به سبب آن ، بلاى دنیا را از وى دور مى کند ویا دوست و برادرى پیدا مى کند او را در رسیدن به اهداف الهى یارى مى کند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 477).

 1366 - انوار الهى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
السماجد انوار الله
مساجد انوار الهى است . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 447).

 1367 - دلیل عشق مؤ من به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من احب الله فلیحبنى و من احبنى فلیحب عترتى انى تارک فیکم الثقلین : کتاب الله و عترتى و من احب عترتى فلیحب القرآن و من احب القرآن فلیحب المساجد فانها افنیه الله و ابنیته اذن فى رفعها و بارک فیها، میمونة ، میمون اهلها، مزینة مزین اهلها، محفوظة اهلها هم فى صلاتهم و الله فى حوائجهم هم فى مساجدهم والله من ورائهم
کسى که خداوند متعال را دوست بدارد، بایستى مرا نیز دوست و هر که مرا دوست داشت باید خاندان مرا نیز دوست بدارد من در میان شما دو چیز گرانقدر: کتاب خدا و خاندانم را به جاى گذاشته ام هرکس که عترتم رادوست داشته باشد، بایستى قرآن را نیز دوست داشته باشد دوستدار قرآن مى بایستى دوستدار مساجد هم باشد؛ چرا که مساجد، محضر و خانه هاى خداوند است که خودش فرمان به برپایى آنها داده و آنها را مبارک گردانیده است مساجد، فرخنده و اهل آن نیز فرخنده اند مساجد و اهل آن هر دو آراسته و محفوظند اهل مسجد در حال نمازند و خداوند حوایج آنان را رفع مى کند آنان در مسجدند و خداوند پشتیبان و یاور آن ها است . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 355).

 1368 - احترام مسجد و ملاقات خداوند
قال على - علیه السلام -
من وقر مسجدا، لقى الله یوم یلقاه ضاحکا مستبشرا و اعطاه کتابه بیمینه
کسى که حرمت مسجد را نگه داردت روز قیامت خداوند را با چهره اى خندان و شادمان ملاقات مى کند وخداوند نامه اش (نامه اعمالش ) را به دست راستش میدهد. (بحارالانوار، ج 84، ص 16).

 1369 - علت احترام به مساجد
قال الصادق - علیه السلام -
انما لتعظیم المساجد لانها بیوت الله فى الارض
احترام به مساجد از آن رو است که خانه هاى خدا در روى زمین است . (بحارالانوار، ج 84، ص 6).

 1370 - فرشتگان و اهل مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان للمساجد اوتادا الملائکة جلساوهم ، اذا غابوا افتقدوهم ، و ان مرضوا عادوهم ، و ان کانو فى حاجة اعانوهم
مساجد را میخ هایى (مردانى که حضورى پیوسته در آن دارند) است که فرشتگان با آن همشنین هستند اگر روزى آنان را نبینند، سراغشان مى روند و چون بیمار مى شوند، از آنان عیادت مى کنند و اگر در کارها نیازمند کمک باشند، آنان رایارى مى دهند. (بحارالانوار، ج 80، ص 373).

 1371 - افراد گریزان از مسجد وتحریم اجتماعى
قال الصادق - علیه السلام -
ان امیرالمؤ منین - علیه السلام - بلغه ان قوما لایحضرون الصلاة فى المسجد فخطب فقال : ان قوما لایحضرون الصلاة معنا فى مساجدنا فلایؤ اکلونا و لایشاربونا و لایشاورنا و لایناکحونا و لا یاءخذوا من فیئنا شیئنا او یحضروا معنا صلاتنا جماعة و انى لاوشک ان امرالهم بنار تشتعل فى دورهم فاحرق علیهم او ینتهون قال : فامتنع المسلمون عن مؤ اکلتهم و مشاربتهم و مناکحتهم حتى حضروا الجماعة مع المسلمین
به امیرالمؤ منین على (ع ) خبر رسید که گروهى براى نماز در مسجد حاضر نمى شوند، امیرالمومنین (ع ) براى مردم سخنرانى کرده و در ضمن آن فرمودند: ((گروهى براى نماز خواندن با ما در مساجد حاضر نمى شوند آنان حق ندارند با ما غذا بخورند و بیاشامند و مشورت کنند و با ما ازدواج نمایند و نیز حق ندارند از بیت المال مسلمین استفاده کنند مگر اینکه در نماز جماعت ما حاضر شوند نزدیک است اگر آن ها از کار خود دست بر ندارند فرمان دهم خانه هاى آنان را با آتش بسوزانند))آنگاه امام صادق (ع ) فرمود: مسلمانان از خوردن و آشامیدن و ازدواج با آنان خوددارى نمودند تا اینکه آنان در نماز جماعت مسلمین حاضر شوند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 479).

 1372 - نماز خانه در منزل
قال الصادق - علیه السلام -
احب لک ان تتخذ فى دارک مسجدا فى بعض بیوتک
دوست دارم در خانه ات اتاقى به عنوان مسجد قرار دهى . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 584).

 1373 - کیفر کناره گیرى از مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
شکت المساجد الى الله تعالى الذین لایشهدونها من جیرآنهات فاوحى الله الیها و عزتى و جلالى لاقبلت لهم صلاة واحدة و لااظهرن لهم فى الناس عدالة ولا نالتهم رحمتى ول جاورونى فى جنتى
مساجد، از همسایگان خود که درمسجد حاضر نمى شوند، به خداوند شکایت بردند. خداوند متعال به مساجد وحى فرمود: به عزت و جلالم سوگند که یک نماز آنان راقبول نخواهم کرد، در میان مردم عدالتى را از آنان آشکار نمى سازم ، رحمت من شامل آنان نشود و از همسایگى من در بهشتم محروم خواهند بود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 479).

 1374 - سرگرمى به کارهاى ناپسند در مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
ان النبى -صلى الله علیه وآله - بصر رجلا یخذف بحصاة فى المسجد فقال : مازالت تلعن حتى وقعت ثم قال : الخذف ، فى النادى من اخلاق قوم لوط ثم تلا: و تاءتون فى نادیکم المنکر قال : هو الخذف
پیامبر -صلى الله علیه وآله - مردى را دید که در مسجد به سنگ پرانى مشغول است ایشان فرمود: این سنگ تا وقتى که مجددا به زمین برسد لعنت مى کند سپس فرمود: سنگ پرانى در میان جمع از اخلاق قوم لوط است آنگاه امام صادق (ع ) این آیه شریفه را که مى فرماید: و در میان جمع کارهاى زشت انجام مى دهید (5) تلاوت کرد و فرمود: مراد از کار زشت قوم لوط دراین کریمه ، همان سنگ پرانى است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 514).

 1375 - همسایه مسجد کیست ؟
قال على - علیه السلام -
لاصلاة لجارالمسجد الا فى المسجد الا ان یکون به عذر او به علة فقیل : و من جار المسجد یا امیرالمؤ منین ؟ قال : من سمع النداء
نماز همسایه مسجد( چنانچه عذر یا بیمارى نداشته باشد) جز در مسجد مقبول درگاه الهى نخواهد بود. از آن حضرت سوال شد: همسایه مسجد چه کسى است ؟ فرمود: کسى که صداى اذان را بشنود. (بحارالانوار، ج 83، ص 380).

 1376 - آثار نمازگزاردن در مساجد متعدد
قال الصادق - علیه السلام -
صلوا من المساجد فى بقاع مختلفة فان کل بقعة تشهد للمصلى علیها یوم القیامة
در جاهاى مختلف مساجد نماز به جاى آورید، چون جاى جاى زمین در روز قیامت براى کسى که بر آن نمازگزارده شد، شهادت مى دهد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 474).

 1377 - گرامى داشتن مساجد
قال ابوبصیر:
ساءلت اباعبدالله : - علیه السلام - عن العلة فى تعظیم المساجد؟ فقال : انما امر بتعظیم المساجد لانها بیوت الله فى الارض
ابوبصیر مى گوید: از امام صادق - علیه السلام - درمورد علت لزوم تعظیم مساجد سوال کردم امام (ع ) فرمودند: از آن روى به تعظیم و احترام مساجد فرمان داده شد، که مساجد خانه هاى خدا در روى زمین هستند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 557).

 1378 - توصیه هاى پیامبر (ص )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الا ادلکم على ما یمحو الله به الخطایا، و یرفع به الدرجات ؟ قالوا: بلى یا رسول الله . قال : اسباع الوضوء على المکاره و کثرة الخطى الى المساجد و انتظار الصلاة بعد الصلاة
مى خواهید شما را به کارهایى که خدا به سبب آن گناهان را از بین برده و درجات انسان را افزون مى کند راهنمایى کنم ؟ گفتند: آرى اى رسول خدا حضرت فرمود:
1 - وضوى تمام و کامل گرفتن (که با سختى همراه باشد)
2 - فراوان به مساجد رفتن
3 - پس از خواندن نماز، در انتظار نماز بعدى بودن . (ریاض الصالحین ، ص 297).

 1379 - بهره بردارى از مسجد
عن الصادق - علیه السلام - قال :
لایرجع صاحب المساجد باقل من احدى ثلاث : اما دعاء یدعو به یدخله الله له الجنة و اما دعاء یدعو به فیصرف عنه بلاء و اما اخ یستفیده فى الله - عزوجل -

از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است که فرمود: شخصى که از مسجد باز مى گردد، کمترین چیزى که به چنگ آورده است ، مى تواندیکى از سه مورد زیر باشد: دخول در بهشت ، دفع بلا، دوستى که باعث موفقیتهاى او در اعمال نیک شود. (بحارالانوار، ج 74، ص 275، میزان الحکمه ، ج 4، ص 399).

 1380 - شکایت مسجد
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال :
یجیى ء یوم القیامة ثلاثة یشکون : المصحف ، و المسجد، و العترة یقول المصحف : یارب حرفونى و مزقونى و یقول المسجد: یارب عطلونى و ضیعونى و تقول العترة : یارب قتلونا و طردونا و شردونا، فاجثوا للرکبتین فى الخصومة فیقول الله ان اولى بذلک
در قیامت سه چیز به حق شکایت برند: قرآن ، مسجد، عترت
قرآن مى گوید: پروردگارا!مرا تحریف (از نظر معنى تغییر داده ) و پاره پاره کردند. مسجد مى گوید: پروردگارا!مرا بیکاره گذاردند و ضایع نمودند.
عترت مى گوید: بارالها! ما را کشتند و راندند و آواره کردند.
پیامبر (ص ) مى فرماید: من براى احقاق حق اینها، در پیشگاه حضرت حق ، زانو مى زنم و خداوند مى فرماید: من به محاکمه خائنان به این سه سزاوارترم . (بحارالانوار، ج 83، ص ‍ 368).

 1381 - غبطه مردگان به اهل مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من لیلة الا و ملک الموت ینادى یا اهل القبور لمن تغبطون الیوم فیقول الموتى : انما نغبط المؤ منین فى مساجدهم لانهم یصلون و لا نصلى
هر شب فرشته مرگ ندا دهد: اى خفتگان در خاک !نسبت به چه کسى غبطه مى خورید؟... مردگان درجواب گویند: ما به مؤ منانى غبطه مى خوریم که در مساجد نماز مى خوانند در حالى که ما نماز نمى خوانیم . (ارشاد القلوب ، ص 65).

  ب ) ثواب حضور در مسجد:
1382: نمازگزار در قیامت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یا اباذر !طوبى لاصحاب الالویة یوم القیامة یحملونها فیسبقون الناس الا و هم السابقون الى المساجد بالاسحار و غیر الاسحار
اى ابوذر !خوشا به حال آنان که در روز رستاخیز پرچم در دست دارند و در رفتن به بهشت بر مردم پیشى مى گیرند، آنان افرادى هستند که سحرگاهان و سایر اوقات به مساجد ازدیگران پیشى مى جویند. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 433).

 1383 - ضمانت خداوند براى اهل مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خصال ست ما من مسلم یموت فى واحدة منهن ، الا کان ضامنا على الله - عزوجل - ان یدخله الجنة منها: رجل توضا فاحسن الوضوء ثم خرج الى مسجد الصلاة فان مات فى وجهه ، کان ضامنا على الله
شش خصلت است که هر کسى در آن حال بمیرد خداوند - عزوجل - ضمانت نموده که او را در بهشت داخل کند: یکى از آن موارد شخصى است که وضوى خویش را نیکو به جاى آورد و به سوى مسجد و محل نماز حرکت کند و چون در راه مرگ وى فرا برسد خداوند بهشت را براى او ضمانت نموده است . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 364).

 1384 - سکونت درجوار عرش
قال على - علیه السلام -
تحت ظل العرش یوم لاضل الا ظلة رجل خرج من بیته فاسبع الطهر ثم مشى الى بیت من بیوت الله لیقضى فریضة من فرائض الله فهلک فیما بینه و بین ذلک و رجل قام فى جوف اللیل بعد ما هدات العیون فاسبع الطهر ثم ثام الى بیت من بیوت الله فهلک فیها بینه و بین ذلک
مردى که طهارت رانیکو به جاى مى آورد آنگاه به سوى خانه اى از خانه هاى خداوند گام برمیداردتا نماز واجب به جاى آورد، در زیر سایه عرش الهى است در آن روز که هیچ سایه اى جز سایه عرش نیست وبا این کار گناهان او آمرزید مى شود و همین طور است شخصى که در دل شب ، در حالى که مردم به خواب رفته اند طهارت (وضوى ) خویش را نیکو به جاى مى آورد و به سوى خانه اى از خانه هاى خداوند حرکت مى کند و در بین خانه و مسجد مى میرد. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 365).

 1385 - ده حسنه و ده گناه و ده درجه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من مشى الى مسجد من مساجد الله فله بکل خطوة خطاها حتى یرجع الى منزلة عشر حسنات و یمحى عنه عشر سیئات ، ویرفع له عشر درجات
هر که به سوى مسجدى از مساجد خدا روانه شود، براى هر گامى که برمیدارد (تا وقتى که به منزلش برگردد) ده حسنه براى او نوشته شده و ده گناه از او آمرزیده و ده درجه بر درجاتش افزوده مى شود. (ثواب الاعمال ، ص 259).

 1386 - رفتن به مسجد در شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
بشر المشائین الى المساجد فى ظلم اللیل ، بنور ساطع یوم القیامة
به کسانى که در ظلمت شب به سوى مساجد مى روند، مژده ده که در روز قیامت فروغى درخشنده خواهند داشت . (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 363).

 1387 - ثواب پیاده رفتن به سوى مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
من مشى الى المسجد لم یضع رجله على رطب ولایابس الا سبحت له الارض الى الارضین السابعة
هرکس پیاده به سوى مسجدروان شود، پاى خود را به هیچ تر و خشکى نمى گذارد، مگر آنکه از آنجا تا زمین هفتم به جاى او پروردگار را تسبیح مى نماید. (ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، ص 51، بحارالانوار، ج 84، ص 13).

 1388 - اهل مسجد مؤ من اند
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذ راءیتم الرجل یعتاد المساجد فاشهدوا له بالایمان ، لان الله یقول : انما یعمر مساجد الله من امن بالله
هنگامى که دیدید مردى بر رفت و آمد به مسجد مداومت مى کند وى را مؤ من بدانید. چونکه خداوند متعال مى فرماید: آنان که ایمان خداوند دارند، مساجد خدا را آباد مى کنند. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 362).

 1389 - نماز در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من مشى منکم فى ظلم اللیل الى المساجد مشى بالنور التام یوم القیامة یسعى بین یدیه
هرکس از شما در تاریکى شب برخیزد و براى نماز به مسجد برود، خداى تعالى در روز قیامت به او نورى دهد که پیاپیش او را روشن کند. (شهاب الاخبار، ص 178).

 1390 - آفات سخن ناروا در مسجد گفتن
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لحدیث البغى فى المسجد، تاءکل الحسنات کما تاءکل البهیمة الحشیش
سخن ناروا در مسجد، حسنات انسان را از بین مى برد، چنانچه که چهارپایان ، علفها را مى خورند. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 371).

 1391 - اهل مسجد، اهل بهشت است
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اجابة المؤ ذن رحمة و ثوابه الجنة و من لم یجب ، خاصمته یوم القیامة فطوبى لمن اجاب داعى الله و مشى الى المسجد، ولایجیبه و لایمشى الى المسجد الامؤ من من اهل الجنة
پذیرفتن دعوت مؤ ذن ، توفیق و رحمت الهى بوده و پاداش آن بهشت است و کسى که این دعوت را پاسخ نگوید روز قیامت او را مؤ اخذه مى کنم خوشا به حال آنان که نداى دعوت کننده به سوى خدا (موذن ) را پاسخ گفته و به مسجد بروند، زیرا کسى که به سوى مسجد گام برمیدارد، مؤ من واهل بهشت است . (بحارالانوار، ج 81، ص 154).

 1392 - ثمره رفتن به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
والمشى الى المسجد طاعة اللله و طاعة رسوله و من اطاع الله و رسوله ادخله الجنة مع الصدیقین و الشهداء و کان فى الجنة رفیق داود - علیه السلام - و له مثل ثواب داود - علیه السلام -
رسول خدا (ص ) فرمود: قدم برداشتن به سوى مسجد اطاعت از خداوند و پیامبر اوست و هر کس که از خدا و رسولش اطاعت کند، خداونداو راهمراه صدیقین و شهدا داخل بهشت خواهد کرد و همنشین داود (ع ) است و مثل او پاداش مى گیرد. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 368).

 1393 - تهدید افراد گریزان از مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
ان اناسا کانوا على عهد رسول الله -صلى الله علیه وآله - ابطاوا عن الصلاة فى المسجد، فقال النبى -صلى الله علیه وآله -: لیوشک قوم یدعون الصلوة فى السمجد ان ناءمر بحطب فتوقد علیهم نار فتحرق علیهم بیوتهم
در زمان رسول خدا (ص ) برخى از مردم نسبت به رفتن به مسجد و شرکت در نماز کوتاهى مى کردند. رسول خدا (ص ) فرمودند: زود است دستور دهیم خانه هاى کسانى که نماز در مسجد را ترک مى کنند تبر سرشان بسوزانند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 478، صحیح بخارى ، ج 1، باب 422).

 1394 - مسجد پناهگاهى در بروز حوادث و مشکلات
قال الصادق - علیه السلام -
ما یمنع احدکم اذ دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضاء ثم یدخل المسجد فیرکع رکعتین یدعوا الله فیهما اما سمعت الله یقول : و استعینوا بالصبر و الصلاة
چون هر یک از شما گرفتار غم و اندوه شد و با مشکل مواجه گردید، وضو بگیرد و به مسجدى برود و دو رکعت نماز به جاى آورد وخدا را بخواند آیا این سخن خداوند را نشینده اى که مى فرماید: ((و از صبر و نماز، یارى جویید)). (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263).

  ج ) آباد کردن و بناى مسجد

 1395 - مسجدى در خانه
قال الصادق - علیه السلام -
احب لک ان تتخذ فى دارک مسجدا فى بعض بیوتک ثم تلبس ثوبین طمرین غلیظین ثم تساءل الله ان یعتقک من النار و ان یدخلک الجنة و لا تتکلم بکلمة باطل و لابکلمة بغى
دوست مى دارم در خانه ات اتاقى را به عنوان مسجد قرار دهى آنگاه دو جامه کهنه و خشن پوشیده و از خداوند تقاضا کنى تو را از آتش نجات داده و در بهشت داخل کند و از سخنان باطل و ظالمانه تو را محافظت کند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 555، صحیح بخارى ، ج 1 ص 324).

 1396 - مسجد سازى
عن الصادق - علیه السلام -
من بنى مسجدا بنى الله له بیتا فى الجنة
هرکس مسجدى بسازد، خداوند خانه اى در بهشت براى او مى سازد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 485، کنزالعمال ، ج 7، ص 469).

 1397 - ساختن مصلى در خانه
قال الصادق - علیه السلام -
کان على - علیه السلام - قد جعل بیتا فى داره لیس بالصغیر و لابالکبیر لصلاته و کان اذا کان اللیل ذهب معه بصبى لایبیت معه فیصلى فیه
امیرالمؤ منین (ع ) در خانه خود اتاقى را که نه بزرگ بود و نه کوچک به عنوان محل نماز قرار داده و شبها براى نماز خواندن ، طفل کوچکى را که نمى خوابید، با خود با خود به آن اتاق برده و نماز مى خواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 555، صحیح بخارى ، ج 1، ص 324).

 1398 - مساجد نامبارک
قال الباقر - علیه السلام -
جددت اربعة مساجد بالکوفة فرحا لقتل الحسین - علیه السلام - مسجد الاشعث و مسجد جریر و مسجد سماک و مسجد شبث ابن ربعى
به انگیزه خوشحالى از کشته شدن امام حسین (ع ) چهارمسجد در کوفه تجدید بنا شد: مسجد اشعث مسجد جریر، مسجد سماک ، و مسجد شبث ابن ربعى . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 520).

 1399 - ساختن مسجد و به یاد خدا بودن .
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من بنى مسجدا لیذکر الله فیه بنى له بیت فى الجنة
هرکس مسجدى را به قصد این که در آن نام خدا برده شود بسازد، براى وى خانه اى در بهشت ساخته مى شود. (روضة الواعظین ، ص 370).

 1400 - مسجد ساختن در قبرستان
ساءل اباعبدالله - علیه السلام - عن زیارة القبور و بناء المساجد فیها فقال : اما زیارة القبور فلاباءس بها و لاینبى عندها مساجد
از امام صادق (ع ) در مورد زیارت قبور و ساختن مسجد در قبرستان سوال شد امام (ع ) فرمودند: زیارت قبور مانعى نداردت ولى نباید در قبرستان مسجد، ساخته شود. (وسائل الشیعه ، ج 2، ص 887).

 1401 - آباد کردن مسجد
قال على - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - اذا اراد ان یصیب اهل الارض بعذاب قال لولا الذین یتحابون بجلالى و یعمرون مساجدى و یستغفرون بالاسحار لانزلت بهم عذابى
خداون سبحان وقتى اراده مى کند مردم روى زمین را گرفتار عذاب (دنیوى ) کند، گوید: اگر نبودند افرادى که مرا به خاطر جلال و جبروتم دوست مى دارند و مساجد مرا آباد مى کنند و سحرگاهان استغفار مى کنند، عذابم را بر زمینیان نازل مى کردم . (بحارالانوار، ج 87، ص 150).

 1402 - بناى مسجد براى خدا
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من بنى مسجدلله بنى الله له فى الجنة مثله
هرکس مسجدى براى خدا بسازد، خداوند خانه اى مثل آن در بهشت برایش بنا مى کند. (صحیح مسلم ، ج 5، ص 14، صحیح بخارى ، ج 1).

 1403 - زینت کردن مساجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لاتزخرفوا مساجدکم کما زخرفت الیهود و النصارى بیعهم
مساجد خود را آنگونه که یهود و نصارى معابد خود را زینت مى کردند، نیارایید. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 372).

 1404 - محل دستشویى در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
واجعلو مطاهرکم على ابواب مساجدکم
محل تطهیر (آبریزگاه ) را خارج از مسجد و در محل ورود به مسجد قرار دهید.


 1405 - علت ساختن مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
انما نصبت المساجد للقرآن
مساجد براى قرائت قرآن ساخته شده است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 493).

 1406 - توسعه بناى مسجد
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - مر بقوم اسسوا مسجدا لیبنوه فقال : او سعوه تملاءوه قال : فاوسعوه
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - بر جمعى که تازه مشغول بناى مسجدى بودند، عبور کرد، و فرمود: مسجد را وسیع بسازید، و آن را پر کنید پس از آنان به فرمان پیامبر (ص ) فضاى مسجد را وسیعتر کردند. (سنن بیهقى ، ج 2، ص 439).

 1407 - سنگریزه هاى مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
اذا خرج احدکم الحصاة من المسجد فلیردها مکانها او فى مسجد اخر فانها تسبح

هرگاه کسى سنگریزه اى را از مسجد بیرون برد، باید آن را به جاى خود و یا مسجد دیگر برگرداند،زیرا این سنگریزه خدا را تسبیح مى گوید. (علل الشرایع ، ج 2، ص 320).

 1409 - فضیلت نماز در مکانهاى مقدس
صلاة فى بیت المقدس الف صلاة و صلاة فى المسجد الاعظم مائة صلاة و صلاة فى مسجدالقبیلة خمس وعشرون صلاة و صلاة فى مجسدالسوق اثنتا عشرة صلاة
یک نماز دربیت المقدس برابر با هزار نماز و در مسجد بزرگ (جامع ) شهر برابر با صد نماز و در مسجد قبیله (محله ) برابر بیست و پنج نماز و در مسجد بازار برابر دوازده نماز فضیلت دارد. (بحارالانوار، ج 102، ص 270).

 1410 - فضیلت مساجد خاص
قال على - علیه السلام -
اربعة من قصور الجنة فى الدنیا: المسجد الحرام و مسجد الرسول -صلى الله علیه وآله - و مسجد بیت المقدس و مسجد الکوفة
در دنیا چهار عمارت از کاخهاى بهشت اند: مسجدالحرام ، مسجدالنبى ، (ص )، مسجد بیت المقدس و مسجد کوفه ، (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 545).

 1411 - فضیلت مسجدالنبى (ص )
قال الصادق - علیه السلام -
صلاة فى مسجدالنبى -صلى الله علیه وآله - تعدل بعشرة الاف صلاة

یک نماز در مسجد پیامبر (ص ) با ده هزار نماز برابر خواهد بود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 536).

 1412 - نخستین قبله مسلمین
عن جعفر عن ابیه - علیهما السلام -
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - استقبل بیت المقدس سبعة عشر شهرا ثم صرف الى الکعبة و هو فى صلاة العصر
امام صادق (ع ) از پدرش نقل مى کند که ایشان فرمود: رسول خدا (ص ) مدت هفده ماه به سمت بیت المقدس نمازگزاردند، پس از آن در حالى که در نماز عصر بودند، به سمت کعبه برگشتند (مدت هفده ماه بیت المقدس قبله مسلمانان بود و پس از آن ، کعبه قبله آنان شد). (قرب الاسناد، ص 148).

 1413 - مسجد خیف
قال الباقر - علیه السلام -
صلى فى مسجد الخیف سبعمائة نبى
هفتصد پیامبر در مسجد خیف ، نماز به جاى آورده اند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 535).

 1414 - ثواب نماز در سه نوع مسجد
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
فضلت الصلاة فى المسجد الحرام على غیره بمائة الف صلاة و فى مسجدى بالف صلاة و فى مسجد بیت المقدس بخمسمائة صلاة

نماز در مسجد الحرام برابر صدهزار نماز و در مسجد من (مسجدالنبى ) برابر هزار نماز و در مسجد بیت المقدس برابر پانصد نماز در جاى دیگر برترى داده شده است . (الانس ‍ الجلیل ، ج 1، ص 229).

 1415 - فضیلت مسجدالحرام
قال الباقر - علیه السلام -
من صلى فى المسجد الحرام صلاة مکتوبة قبل الله منه کل صلاة صلاها منذیوم و جبت علیه الصلاة و کل صلاة یصلیها الى ان یموت
کسى که نمازواجبى را در مسجدالحرام به جاى آورد، خداوند تمامى نمازهایى راکه از آغاز تکلیف بر او واجب شده و نیز نمازهایى را که تا پایان عمر به جاى مى آورد، قبول مى کند.(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 536).

 1416 - فضیلت مسجد قبا
قال الصادق - علیه السلام -
من اتى مسجد قبا فصلى فیه رکعتین رجع بعمرة
کسى که در مسجد من ، قبا، دو رکعت نماز بگزارد، مانند آن کسى است که یک عمره به جاى آورده باشد. (وسائل الشیعه ، ج 10، ص 278).

 1417 - فضیلت مسجد کوفه :
قال الباقر - علیه السلام -
لویعلم الناس ما فى مسجد الکوفة لاعدوا له الزاد و الرواحل من مکان بعید ان صلاة فریضة فیه تعدل حجة وصلاة نافلة فیه تعدل عمرة
اگر مردم ، فضیلت مسجد کوفه را مى دانستند، از راه دور براى رسیدن به این مسجد توشه و مرکب تهیه مى کردند خواندن یک نماز واجب در این مسجد، ثواب یک حج و یک نماز مستحب در آن ثواب یک عمره را دارد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 525).

 1418 - فضیلت مسجد سهله
قال الصادق - علیه السلام -
ما من مکروب یاءتى مسجد السهلة فیصلى فیه رکعتین بین العشائین و یدعواالله - عزوجل - الا فرج الله کربته
هرگرفتارى که به مسجد سهله (در کوفه ) برود و میان نماز مغرب و عشا دو رکعت نماز به جاى آورد و دعا کند، خداوندمتعال گره از کار فروبسته او خواهد گشود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 533).

 1419 - فضیلت مسجد خیف
قال الباقر - علیه السلام -
من صلى فى مسجد الخیف بمنى مائة رکعة قبل ان یخرج منع عدلت عبادة سبعین عاما و من سبح الله فى مائة تسبیحة کتب له کاءجر عتق رقبة ، و من هلل الله فیه مائة تهلیلة عدلت اجر احیاء نسمة ، و من حمد الله فیه مائة تحمید عدلت اجر خراج العراقین یتصدق به فى سبیل الله - عزوجل -
هرکس صد رکعت نماز در مسجد خیف (درمنى ) به جاى آورد، با هفتصد سال عبادت برابر است و کسى که در این مسجد، صد مرتبه ، ((سبحان الله ))بگوید، ثواب آن برابر با ثواب آزاد کردن بنده است و هر کس در آن جا صد مرتبه ((لااله اله الله ))بگوید، برابر است با ثواب کسى که انسانى را زنده کرده باشد و کسى که صد مرتبه ((الحمدلله )) بگوید ثواب آن برابر است با ثواب مالیات عراقین (خراسان و عراقان ) که در راه خدا صدقه بدهد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 535).

 1420 - قال الصادق - علیه السلام -
انه تستحب الصلاة فى مسجد الغدیر لان النبى -صلى الله علیه وآله - اقام فیه امیرالمؤ منین - علیه السلام - و هو موضع اظهر الله فیه الحق
نماز خواندن در مسجد غدیر مستحب است ، زیرا پیامبر (ص ) امیرالمؤ منین (ع ) را در آن مکان به جانشینى خویش منصوب فرموده و این مکان ، محلى است که خداوند - عزوجل - حق را در آن آشکار نمود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 549).

 1421 - مسجد غدیر
قال الکاظم - علیه السلام -
صل فیه فان فیه فضلا و قد کان ابى یاءمر بذلک
در این مسجد (غدیر) نماز بخوان ، این مسجد داراى فضیلت است و پدرمساءله امام صادق نیز به نماز خواندن در این مسجد سفارش مى کرد.(وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 549).

 1422 - پیاده به مسجدالحرام رفتن
قال الصادق - علیه السلام -
اذا دخلت المسجد الحرام فادخله حافیا على السکینة والوقار. و قال : من دخله بخشوع غفر الله له ان شاء الله قلت : ماالخشوع ؟ قال : السکینة ، لاتدخل بتکبر
چون وارد مسجد الحرام شوى ، با پاى برهنه و آرامش و قار به این مکان داخل شو! کسى که با حال خشوع به مسجدالحرام داخل شود خداوند گناهان او را مى آمرزد، ان شاء الله راوى گوید: به امام (ع ) گفتم : خشوع چیست ؟ فرمود: خشوع همان آرامش است و با تکبر داخل مشو. (وسائل الشیعه ج 9ص 321، بحارالانوار، ج 96 تص 192).

  ه )آداب ورود به مسجد

 1423 - دعاى ورود به مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
اذا دخلت المسجد فاحمد الله واثن علیه وصل على النبى
هرگاه داخل مسجد شدى ، حمد و سپاس خدا را بگو و بر پیامبر (ص ) درود فرست . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 516).

 1424 - آداب ورود به مسجد
عن على - علیه السلام -
من اراد دخول المسجد فلیدخل على سکون و وقار المساجد بیوت الله و احب البقاع الیه
هر کس مى خواهد به مسجد داخل گردد، با آرامش و با طماءنینه وارد شود، چون مساجد خانه هاى خدا و محبوبترین محلها در نظر او است . (من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص ‍ 170).

 1425 - دعاى هنگام ورود به مسجد
قالت فاطمة الزهراء - سلام الله علیها -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا دخل المسجد صلى على النبى و قال اللهم اغفرلى ذنوبى و افتح لى ابواب رحمتک
رسول خدا (ص ) هنگام ورود به مسجد صلوات مى فرستاد، و مى فرمود: خدایا گناهانم را ببخش و درهاى رحمت خویش را بر من بگشا. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 518).

 1426 - طهارت هنگام ورود به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لاتدخل المساجد الا بالطهارة
داخل مساجد مشو، مگر با وضو(از باب استحباب و نه وجوب ).(مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 388).

 1427 - کراهت سواره رفتن به مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
انا اکره ان ادخله راکبا
کراهت دارم که سواره وارد مسجد (کوفه ) شوم . (من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 230).

 1428 - اخلاص در رفت و آمد به مسجد
عن احدهما (الباقر او الصادقانون اساسى - علیهماالسلام - قال :
دخل رجلان المسجد، احدهما عابد و الاخر فاسق فخرجا من المسجد و الفاسق صدیق و العابد فاسق و ذلک انه یدخل العابد المسجد مدلا بعبادته یدل بها فتکون فى ذلک و تکون فکرة الفاسق فى التندم على فسقه و یستغفر الله - عزوجل - مما صنع من الذنوب
دو مرد وارد مسجد شدند: یکى عابدو دیگرى فاسق بود هر دو در حالى از مسجد خارج شدند که مرد فاسق درستار و مرد عابد فاسق شده بود، زیرا عابد در حالى که به عبادت خود مغرور است به مسجد آمده و همواره در همین فکر به سر مى برد و از عبادت خود راضى است ولى شخص فاسق به ندامت بر فسق و تباهى خویش و طلب آمرزش از خدا به خاطر گناهانش مى اندیشد. (وسائل الشیعه ، ج 1 ص 76، علل الشرایع ، ج 2، ص 354).

 1429 - کیفیت ورود به مسجد
عن الباقر و الصادق علیهماالسلام :
الفضل فى دخول المسجد ان تبداء برجلک الیمنى اذا دخلت و بالیسرى اذا خرجت
بهتر آن است که هنگام ورود به مسجد ابتدا پاى راست را پیش بگذارى و هنگام خروج پاى چپ را. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 517).

 1430 - هنگام ورود به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
تعاهدوا نعالکم عند ابواب المسجد
در پیش درب مسجد، کفشهایتان را (نسبت به آلودگى ) بررسى کنید.(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 504).

 1431 - پرهیز از بوى بد به هنگام ورود به مسجد
عن ابى بصیر عن ابى عبدالله - علیه السلام -
انه ساءل عن اکل الثوم و البصل والکراث قال : لاباءس باءکله نیا و فى القدور و لاباءس باءن یتداوى بالثوم ولکن اذا اکل ذلک فلا یخرج الى المسجد
ابوبصیر مى گوید: از امام صادق (ع ) در مورد خوردن سیر و پیاز و تره سؤ ال کردم امام فرمود: خوردن آنها به صورت خام یا پخته اشکالى ندارد. همچنین معالجه بیمارى با سیر اشکالى ندارد اما اگر کسى آنهارا خورد (قبل از برطرف کردن بوى آن ) به مسجد نرود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 520، صحیح بخارى ج 1، ص 402 صحیح مسلم ، ج 5، ص 49).

 1432 - حضور زنان در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لاتمنعوالنساء حظوظهن من المساجد اذا استاءذنوکم
هنگامى که زنان از شما اذن رفتن به مسجد مى خواهند، آنان را از رفتن مساجد محروم نکنید که از مسجد بهره اى دارند. (صحیح مسلم ، ج 4، ص 161).

 1433 - آداب ورود زنان به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا شهدت احداکن المسجد فلاتمس طیبا
زمانى که یکى از شما زنان به مسجد مى آید، نباید از بوى خوش استفاده نمایند. (صحیح مسلم ، ج 4، ص 162).

 1434 - باطهارت به مسجد رفتن
قال الصادق - علیه السلام -
علیکم باءتیان المساجد فانها بیوت الله فى الارض من اتاه متطهرا طهره الله من ذنوبه و کتب من زواره فاکثروا فیها من الصلاة و الدعاء
به حضور در مسجد مواظبت کنید! چرا که مسجد خانه خداوند در زمین است کسى که با طهارت وارد مسجد شود، خداوند و را از گناهانش پاک مى کند و نام وى را در زمره زائران خویش مى نویسد پس در مساجد، فراوان به نماز و دعا بپردازد. (بحارالانوار، ج 83، ص 384).

 1435 - بهترین مردم
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خیرالناس اولهم دخولا فى المسجد و اخرهم خروجا
بهترین مردم کسى است که هنگام ورود به مسجد اولین نفر، و هنگام خروج از مسجد آخرین نفر باشد. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 227).

 1436 - مانع ورود به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان المسجد لایحل لجنب ولاحائض
همانا ورود افراد جنب و حائض به مسجد حرام است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 668).

 1437 - دعاى هنگام ورود به مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
اذا خلت المسجد و انت ترید ان تجلس فلا تدخله الا طاهرا و اذا دخلته فاستقبل القبلة ثم ادع الله و سله و سم حین تدخله و احمدالله وصل على النبى -صلى الله علیه وآله -
هگامى که وارد مسجد شدى ، و مى خواهى در آن بمانى با طهارت داخل شو! و چون به مسجد رسیدى روبه قبله کن و خداوند را بخوان و حاجتت را از او درخواست کن و در لحظه ورود به مسجد نام خداوند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بر زبان جارى نما و خداوند را ستایش کن و بر پیامبر (ص ) درود (صلوات ) فرست . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 516).

 1438 - مسجد و دهان بدبو
قال على - علیه السلام -
من اکل شیئا من الموذیات ریحها فلایقربن المسجد
کسیکه چیز بودارى (مثل سیر) بخورد که موجب آزار مردم شود، به مسجد نرود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 502).

 1439 - توقف در مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
ان معناه لاتقربوا مواضع الصلاة من المساجد، و انتم جنب الا مجتازین
معناى آیه شریفه ((ولا جنبا الا عابرى سبیل ))آن است که در حال جنابت به مسجد داخل نشوید، مگر این که از آن عبور کنید(از دربى داخل و از درب دیگر خارج شوید.) (وسائل الشیعه ، ج 1، ص 489، باب 15، از ابواب الجنابة ، روایت 20).

 1440 - آداب حرکت به مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
اذا قمت الى الصلوة ان شاء الله فاءتها سعیا ولتکن علیک السکینة والوقار فما ادرکت فصل و ما سبقت به فاتمه
هنگامى که به سوى نمازحرکت مى کنى ، حرکت تو باید شتابان و با آرامش و وقار همراه باشد پس هر مقدار از نماز (جماعت ) را درک کردى (با جماعت ) برگزار کن و آنچه را که از تو فوت شده (فرادى ) به جاى آور. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 557).

 1441 - آداب ورود به مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذ دخل المسجد (احدکم ) یضع رجله الیمنى و یقول : بسم الله و على الله توکلت ولا حول ولاقوة الا بالله ، و اذا خرج یضع رجله الیسرى و یقول : بسم الله اعوذ بالهل من الشیطان الرجیم ثم قال : یا على !من دخل المسجد و یقول کما قلت تقبل الله صلاته و کتب له بکل رکعة صلاها فضل مائة رکعة فاذا خرج یقول مثل ما قلت غفر الله له الذنوب و رفع له بکل قدم درجة و کتب الله له بکل قدم مائة حسنة
هنگامى که یکى از شما به مسجد وارد مى شود، باید پاى راست را مقدم داشته و بگوید بسم الله و على الله توکلت ولاحول و لاقوة الابالله وهنگام خروج پاى چپ را مقدم داشته وبگوید: بسم الله اعوذبالله من الشیطان الرجیم آنگاه پیامبر (ص ) فرمود: یا على !کسى که این گونه داخل مسجد شود، خداوند نماز او را قبول مى کند و در برابر هر رکعت نمازى که به جاى آورده است فضیلت صد رکعت نماز را به وى عطا مى کند و اگر بدین کیفیت خارج شود، خداوند گناهان او را مى بخشاید و در مقابل هر گامى یک درجه وصد پاداش به وى عطا مى نماید. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 391).

  و) آداب داخل مسجد

 1442 - نشستن روبه قبله
قال على - علیه السلام -
من السنه اذا جلست فى المسجد ان تستقبل القبلة
روبه قبله در مسجد نشستن سنت (و مستحب ) است . (بحارالانوار، ج 83، ص 380).

 1443 - انتظار نماز در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجلوس فى المسجد انتظار الصلاة عبادة ما لم یحدث وقیل : یا رسول الله و ما یحدث ؟ قال : الاغتیاب
نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است ، تا حدثى از او سر نزده ، عرض شد: اى رسول خدا حدث چیست ؟ فرمود: حدث ، غیبت کردن است . (وسائل الشیعه ، ج 8، 598، اصول کافى ، ج 2، ص 357).

 1444 - تمیز کردن مسجد
قال الرضا - علیه السلام -
ان الجنة و الحور لتشاق الى من یکسح المسجد او یاءخذ من القذى
بهشت و حوریان بهشتى مشتاق کسى هستند که مسجد را تمیز کند، یا آلودگیهاى آن را بگیرد. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 385).

 1445 - ثواب روشنایى مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اسرج فى مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائکة وحملة العرش یستغفرون له مادام فى ذلک المسجد ضوء من السراج
هرکس در مسجدى از مسجدهاى خدا چراغى روشن کند، همواره حاملان عرش الهى و فرشتگان براى اوطلب آمرزش کنند تا روشنى آن چراغ باقى است . (من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 169).

 1446 - بهره معنوى از مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کل جلوس فى المسجد لغو الا ثلاثة : قراءة مصل ، او ذکرالله اوسائل عن علم
هر نشستى در مسجد لغو است مگر در سه حالت : خواندن قرآن ، گفتن ذکر خدا، سؤ ال (جستوى ) علم . (میزان الحکمه ، ج 4، ص 393، بحارالانوار، ج 77، ص 88).

 1447 - خنده در مسجد، سبب تاریکى قبر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الضحک فى المسجد ظلمة فى القبر
خندیدن در مسجد، موجب تاریکى قبر مى شود. (کنزالعمال ، ج 7، ص 667) .

 1448 - نهى نمازمیت در مسجد
قال ابوبکر بن عیسى :
کنت فى المسجد و قد جى ء بجنازة فاردت ان اصلى علیها فجاء ابوالحسن الاول - علیه السلام - فوضع مرفقه فى صدرى فجعل یدفعنى حتى اخرجنى من المسجد ثم قال : یا ابابکر ان الجنائز لایصلى علیها فى السمجد

در مسجد بودم که جنازه اى آوردند، خواستم بر آن نماز بخوانم که امام موسى کاظم (ع ) وارد مسجد شدند و آرنج خود را بر سینه من گذاشته و به عقب راندند، تا این که مرا از مسجد بیرون کردند آنگاه فرمودند: اى ابوبکر! در مسجد بر جنازه ها نماز گزارده نمى شود. (الاستبصار، ج 1، ص 473).

 1449 - نماز تحیت مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا دخلت المسجد فصل رکعتین قبل ان تجلس
هرگاه داخل مسجد شدى ، پیش از آن که بنشینى ، دو رکعت نماز (تحیت ) بخوان . (کنزالعمال ، ج 7، ص 675، حدیث 20861).

 1450 - کیفیت حضور کودکان در مسجد
عن جابر عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
ساءلته عن الصبیان اذا صفوا فى الصلوة المکتوبة قال : لاتؤ خروهم عن الصلاة و فرقوا بینهم

جابر مى گوید: از امام باقر (ع ) در مورد کودکان هنگامى که براى نماز واجب در صف جماعت شرکت مى کنند، سؤ ال کردم امام (ع ) فرمود: آنان را از صفوف نماز جماعت خارج نکنید، بلکه آنها را (در میان بزرگسالان ) پراکنده سازید.(تهذیب الاحکام ، ج 2، ص 380).

 1451 - پاداش نشستن در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله تعالى یعطیک مادمت جالسا فى السمجد بکل نفس تنفس فیه درجة فى الجنة
خداوند - تبارک و تعالى - به عدد هر نفسى که مى کشى و در مسجد نشسته اى درجه اى در بهشت به تو پاداش مى دهد. (بحارالانوار، ج 83، ص 370).

 1452 - ثواب انتظار نماز دیگر
قال الصادق - علیه السلام -
من اقام فى مسجد بعد صلاته انتظارا اللصلاة ، فهو ضیف الله و حق على الله ان یکرم ضیفه
هرکس در مسجد پس از نمازش در انتظار نماز دیگر بماند، میهمان خداوند است و بر خداست که میهمانش را گرامى دارد. (بحارالانوار، ج 84، ص 3).

 1453 - مانع تاریکى قبر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من احب ان لایظلم لحده فلینور المساجد
کسى که دوست دارد قبرش تاریک نباشد، مساجد را نوارنى کند. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 366).

 1454 - آداب مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من رد ریقه تعظیما لحق المسجد جعل الله ذلک قوة فى بدنه و کتب له بها حسنة و حط عنه بها سیئة و قال : لاتمر بداء فى جوفه الا ابراءته
هرکس براى احترام مسجد، آب دهان خود را فرو برد و در مسجد نیندازد، خداوند آن را در بدن وى ، به قدرت و توانایى تبدیل مى کند و به پاداش این کار، براى او حسنه اى مى نویسد وگناهى رااز او مى آمرزد و این آب دهان ، به هر دردى (که در بدن او است ) برخورد کند آن راشفا مى بشخد.(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 499).

 1455 - نشستن در مسجد، بهتر از نشستن در بهشت
قال على - علیه السلام -
الجلسة فى الجامع خیرلى من الجلسة فى الجنة فان الجنة فیها رضا نفسى و الجامع فیها رضا ربى
نشستن در مسجد براى من بهتر است از نشستن در بهشت ، زیرا که بودن در بهشت مرا خشنود مى سازد و بودن در مسجد موجب رضایت و خشنودى خدایم مى باشد. (بحارالانوار، ج 80، ص 362).

 1456 - آباد کردن مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یااباذر!من اجاب داعى الله و احسن عمارة مساجدالله کان ثوابه من الله الجنة ، فقلت : بابى و امى یا رسول الله کیف یعمر مساجدالله ؟ قال : لاترفع فیها الاصوات و لایخاض فیها بالباطل ، ولایشترى فیها ولایباع و اترک اللغو ما دمت فیها فان لم تفعل فلا تلومن یوم القیامة الا نفسک
اى ابوذر!هرکس ندارى منادى خدارا پاسخ گفت و مساجد خداوند را خوب آباد و احیا کرد پاداش او بهشت است گفتم : پدر و مادرم فدایت اى پیامبر خدا ! چگونه مساجد خداوند آباد مى شود؟ فرمود: به اینکه صدا در آنها بلند نشودو سخنان باطل در آنها رد و بدل نشود و خرید و فروش درآنها صورت نگیرد و تا هروقت که در مسجد باشى !از هر لغو و باطلى بپرهیز، که اگر چنین نکنى روز قیامت جز خود را ملامت نخواهى کرد (زیرا به دلیل عدم رعایت حقوق مسجد کیفر مى شوى ) (بحارالانوار، ج 80، ص 380).

 1457 - اذان در مناره مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یقول لبلال اذا دخل الوقت : یا بلال ! اعل فوق الجدار و ارفع صوتک بالاذان
رسول خدا (ص ) هنگامى که وقت نماز فرا مى رسید، به بلال مى فرمود: اى بلال ! برفراز دیوار (مسجد) برو و با صداى بلند اذان بگو! (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 626).

 1458 - مسجد و طهارت آن
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
جنبوا مساجدکم النجاسة
مساجد خود را از نجاسات دور نگه دارید. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 504).

 1459 - مسجد و آخرالزمان
قال الصادق - علیه السلام -
و راءیت المساجد محتشیة ممن لایخاف الله مجتمعون فیها للغیبة و اکل لحوم اهل الحق و یتواصفون فیها شراب المسکر و راءیت السکران یصلى بالناس فهو لایعقل ولایشان بالسکر (در علامات ظهور) و مى بینى که مساجد پر از افرادى است که خوفى از خداوند ندارند. (مردم براى غیبت کردن و خوردن گوشت پیروان حق در مساجد جمع مى شوند و درباره نوشیدن مسکر (مى ) سخن مى گویند. امام جماعت را مى بینى که مست و خراب امامت مردم را به عهده گرفته و از بابت مستى ، ملامت نمى شود. (روضة الکافى ، ص 39، بحارالانوار، ج 52، ص 259).

 1460 - تطهیر مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
اوحى الله نبیه ان طهر مسجدک
خداوند متعال به پیامبر خویش فرمان داد که مسجد خویش را طاهر کن . (وسائل الشیعه ج 1، ص 484).

 1461 - خوشبو کردن مسجد
قال على - علیه السلام -
و جمروها (المساجد) فى کل سبعة ایام
و مساجد را هر هفته خوشبو و معطر کنید. (بحارالانوار، ج 18، ص 107 و 136)

 1462 - داد و ستد در مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
جبنوا مساجدکم البیع و الشراء
مساجدتان را بازارى براى خرید و فروش قرار ندهید. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 507).

 1463 - کار در مسجد
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - مر برجل یبرى مشاقص له فى المسجد فنهاه و قال : انهالغیر هذا بنیت
پیامبر اکرم (ص ) مردى را در مسجد دیدند که سرگرم تیز کردن تیر آن بود آن حضرت او را از این کار بازداشتند و فرمودند: مساجد براى کارى غیر از این (عبادت ) ساخته شده است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 496).

 1463 - کشف عورت در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کشف السرة و الفخذ و الرکبة فى المسجد من العورة
نمایاندن ناف ، ران و زانو در مسجد، مانند کشف عورت است . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 515).

 1465 - علت تازیانه خوردن
ان امیرالمؤ منین - علیه السلام - راءى قاصا فى المسجد فضربه بالدرة و طرده
امیرالمؤ منین (ع ) مردى را در مسجد دیدند که مشغول داستان سرایى بود او را تازیانه زدند و از مسجد بیرون کردند. (وسائل الشیعه ج 3، ص 515) .

 1466 - انداختن آب دهان و بینى در مسجد
قال على - علیه السلام -
من وقر المسجد من نخامته لقى الله یوم القیامة ضاحکا قد اعطى کتابه بیمینه و ان المسجد لیلتوى عند النخامة کتلوى احدکم بالخیزران اذا وقع به
کسى که به احترام مسجد از انداختن اخلاط(آب بینى و سینه ) در آن خوددارى کند، در روز قیامت با سرور و شادمانى و در حالى که نامه اعمالش را در دست راست دارد خداوند متعال را ملاقات مى کند کسى که در مسجد خلط مى اندازد، مسجد( از نفرت ) به خود مى پیچد، همان طور که اگر یکى از شما رابا چوب خیزران بزنند، از شدت درد به خود مى پیچد. (بحارالانوار، ج 80، ص 381).

 1467 - خوابیدن در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من نام فى المسجد بغیر عذر ابتلاه الله بداء لازوال له
کسى که بدون عذر در مسجد بخوابد، خداوند او را به دردى بى پایان مبتلا مى کند. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 373)

 1468 - قضاوت و اجراى حدود در مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
جنبوا مساجدکم البیع و الشراء و المجانین و الصبیان و الاحکام و الضالة و الحدود و رفع الصوت
از خرید و فروش در مسجد و آوردن دیوانگان و کودکان و اجراى احکام و حدود و اعلام اشیاء و گمشده و بلند کردن صدا در آن ، خوددارى کنید. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 507).

 1469 - اعلام اشیاء گمشده در مسجد
سمع النبى -صلى الله علیه وآله - رجلا یشند ضالة فى المسجد، فقال : قولوا له : لا راد الله علیک ، فانها لغیر هذا بنیت
پیامبر خدا (ص ) شنیدند که مردى در مسجد اعلام مى کند چیزى را گم کرده است تا اگر کسى پیدا کرده است به او بازگرداند آن حضرت فرمودند: به او بگویید: خدا گمشده ات را به تو برنگرداند، مسجد براى کارهایى غیر از این ساخته شده است . (من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 237)

 1470- نهى کشیدن شمشیر در مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
نهى رسول الله -صلى الله علیه وآله - عن سل السیف و عن برى النبل فى المسجد قال : و انما بنى لغیر ذلک
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - بیرون آوردن شمشیر از غلاف و تیز کردن در مسجد را نهى کرد و فرمود: مسجد را براى کارهایى غیر از این ساخته اند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص ‍ 495).

 1471 - سرودن شعر در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من سمعتموه ینشده الشعر فى المسجد (المساجد) فقولوا: فض الله فاک انما نصبت المساجد للقرآن
به کسى که در شعر مى خواند، بگویید: خداوند دهانت را بشکند، مساجد را براى خواندن قرآن برپا کرده اند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 492).

 1472 - صداى بلند در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا فعلت امتى خمس عشرة خصلة حل بها البلاء قیل : یا رسول الله ما هن ؟ قال : اذا ارتفعت الاصوات فى المساجد
هنگامى که پانزده خصلت در میان امت من رواج یابد، بلا بر آنان نازل خواهد شد پرسیدند: یا رسول الله ! این خصلت ها کدامند؟ فرمود: آن هنگام که در مسجد صداى مردم بلند شود. (تحف العقول ، ص 52).

 1473 - تفسیر آیه زینت مسجد
قال ابوبصیر:
ساءلته (اباعبدالله - علیه السلام -) عن قوله تعالى خذوا زینتکم عند کل مسجد قال : هو المشط عند کل صلاة فرضیة و نافلة
از امام صادق - علیه السلام - در مورد سخن خداوند متعال که فرماید: زینت خود را در هر مسجد به همراه داشته باشید سؤ ال کردم امام (ع ) فرمودند: مراد از زینت ، شانه کردن مو براى نمازهاى واجب و مستحبى است .( بحارالانوار، ج 73، ص 116).

 1474 - نظافت مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من کنس المسجد یوم الخمیس ، لیلة الجمعة فاخرج من التراب ما یذر فى العین غفر الله له
کسى که مسجد رادر روز پنج شنبه ، شب جمعه ، به نظافت مسجد بپردازد، و به اندازه سرمه اى که درچشم کشیده مى شود غبار از مسجد برگیرد، خداوند او را مى آمرزد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 511).

 1457 - وضو گرفتن در مسجد
قال رفاعة بن موسى :
ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - عن الوضوء فى المسجد، فکرهه من البول و الغائظ

از امام صادق (ع ) راجع به وضو گرفتن در مسجد پرسیدم ، ایشان وضو گرفتن از (حدث ) بول و غائط در مسجد را مکروه دانستند. (وسائل الشیعه ، ج 1، ص 345).

 1476 - جاروب کردن مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من قم مسجدا کتب الله له عتق رقبة و من اخرج منه ما یقذى عینا کتب الله ، عزوجل له کفلین من رحمته
هرکس مسجدى را خاکروبى کند، خداوند پاداش آزاد کردن بنده اى را برایش مى نویسد، و اگر از این مسجد به اندازه خاشاکى که در چشم مى رود، غبار برگیرد، خداوند دو برابر آن ، از رحمت خویش را به وى عطا مى فرماید.(بحارالانوار، ج 80، ص 383).

 1477 - روشنایى مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من ادخل لیلة واحدة سراجا فى المسجد غفر الله له ذنوب سبعین سنة و کتب له عبادة سنة و له عندالله مدینة و ان زاد على لیلة واحدة فله بکل لیلة یزید ثواب نبى فاذا تم عشر لیال لا یصف الواصفون ماله عند الله من الثواب ، فاذا تم الشهر، حرم الله جسده على النار
کسى که یک شب ، چراغى را در مسجد برافروزد، خداوند گناهان هفتاد سال او را مى آمرزد و ثواب عبادت یک سال را براى او مى نویسد، و خداوند (در بهشت ) شهرى به او عطا مى کند و اگر از یک شب تجاوز کند، خداوند در برابر هر شب ، ثوابى را که به یکى از پیامبران خویش مى دهد، به وى عطا مى فرماید و اگر چراغ افروختن و روشن نگاه داشتن مسجد، به ده شب رسید، کسى نمى تواند پاداشى را که وى در نزد خداوند دارد، بر شمارد. و اگر این کار به یک ماه رسید، خداوند بدن او را بر آتش حرام مى کند. (بحارالانوار، ج 80، ص ‍ 377).

 1478 - ثواب مدت اقامت در مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یا اباذر !ان الله ما دمت جالسا فى المسجد بکل نفس تتنفس فیه درجة فى الجنة و تصلى علیک الملائکة و یکتب لک بکل نفس تنفست فیه عشر حسنات و یمحى عنک عشر سیئات
اى ابوذر !خداوند متعال (تا وقتى که در مسجد نشسته اى ) در مقابل هر نفسى که مى کشى * درجه اى در بهشت به تو عطا مى کند و فرشتگان نیز بر تو درود مى فرستند و در برابر هر نفس ده پاداش به تو عطا و ده گناه از تو محو مى نماید. (وسائل الشیعه ج 3 ص 86)

 1479 - نشستن در مسجد و رسیدن روزى
قال على - علیه السلام -
الجلوس فى السمجد من طلوع الفجر الى طلوع الشمس اسرع فى طلب الرزق من الضرب فى الارض
از طلوع فجر تا طلوع خورشید در مسجد نشستن روزى را بهتر (سریع تر) از تلاش براى کسب آن به تو مى رساند (مفهوم حدیث این است که بودن در مسجد در اوقات یاد شده روزى انسان را زیاد مى کند) (وسائل الشیعه ج 4 ص 1037)

 1480 - حضور در مسجد نجات از دوزخ
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من جلس فى مصلاه من صلاة الفجر الى طلوع الشمس ستره الله من النار
کسى که در محل نماز خود از نماز تا طلوع خورشید بنشیند خداوند او را از آتش جهنم محفوظ مى دارد. (وسائل الشیعه ج 4 ص 1035).

  ز) آداب خروج از مسجد

 1481 - دعاى هنگام خروج از مسجد
قالت فاطمة الزهراء - علیها السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا خرج من الباب (المسجد) صلى على النبى و قال : اللهم اغفرلى ذنوبى و افتح لى ابواب فضلک
رسول خدا (ص ) هنگام خروج از مسجد ((صلوات ))مى فرستاد و مى فرمود: خداوندا!گناهانم را مورد آمرزش خویش قرار ده و درهاى فضل (همه نعمتهاى الهى ) خود را بر من بگشا. (وسائل الشیعه ج 3 ص 618)

 1482 - ناله شیطان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا العبد المسجد فقال : اعوذبالله من الشیطان الرجیم قال : اوه کسر ظهرى و کتب الله له بها عبادة سنة و اذا خرج من المسجد یقول مثل ذلک کتب الله بکل شعرة على بدنه مائة حسنة و رفع له مائة درجة
اگر بنده خدا هنگام ورود به مسجد استعاذه کند شیطان مى گوید: آه کمرم را شکست !و خداوند به پاداش این عمل براى او عبادت یک سال مى نویسد و چنانچه هنگام خروج از مسجد استعاذه کند خداوند به تعداد هر مویى که بر بدن اوست حسنه براى مى نویسد و صد درجه به وى عطا مى کند. (مستدرک الوسائل ج 3 ص 398)

 1483 - خروج بدون علت از مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من سمع النداء فى المسجد فخرج من غیر علة فهو منافق الا ان یرید الرجوع الیه
هرکس بدون علت در مسجد نداى نماز (اذان ) را بشنود و خارج شود * در زمره منافقین است مگر اینکه قصد برگشت به مسجد داشته باشد.(وسائل الشیعه ج 3 ص ‍ 513).

 1484 - محبوبترین اهل مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ثم قال : و خیر البقاع المساجد و احبهم الى الله اولهم دخولا و آخرهم خروجا منها
بهترین مکانهاى زمین مساجد است و محبوبترین اهل مسجد کسى است که هنگام ورود به مسجد اولین نفر و هنگام خروج از آن آخرین نفر باشد. (وسائل الشیعه ج 12 ص ‍ 344).

 1485 - آفات با عجله خروج از مسجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
عشرون خصلة تورث الفقر الى ان قال -صلى الله علیه وآله - و تعجیل الخروج من المسجد
بیست خصلت موجب پیدایش فقر است و از آن جمله عجله کردن در خروج از مساجد است . (مستدرک الوسائل ج 3 ص 446).

 1486 - راندن گناهکاران از مسجد
قال الباقر - علیه السلام -
بینما رسول الله -صلى الله علیه وآله - فى السمجد اذ قال : قم یا فلان قم یا فلان قم یا فلان قم یا فلان حتى اخرج خمسة نفر فقال : اخرجوا من مسجدنا لاتصلوا فیه وانتم لاتزکون
در حالى که رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در مسجد بود فرمود: فلانى برخیز...تا این که پنج تن را به همین صورت جدا نمود آنگاه فرمود: از مسجد ما خارج شوید و تا هنگامى که زکات نمى دهید در مسجد ما نماز به جاى نیاورد. (وسائل الشیعه ج 6 ص 12).

 1478 - کیفیت ورود به و خروج از مسجد
قال الصادق - علیه السلام -
الفضل فى دخول المسجد ان تبداء برجلک الیمنى اذا دخلت و بالیسرى اذا خرجت
بهتر است که هنگام ورود به مسجد پاى راست را و در وقت خروج پاى چپ را پیش گذارى . (وسائل الشیعه ج 3 ص 575).

الف ) جایگاه جمعه و نماز جمعه از دیدگاه معصومین (ع )

 1207 - نماز جمعه ، حج فقرا
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجمعة حج المساکین
نماز جمعه حج فقرا است . (کنزالعمال ج 7، ص 707، ح 21031).

 1208 - علت نامگذارى جمعه
قال الباقر - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - جمع فیها خلقه لولایة محمد و وصیة فى المیثاق فسماه یوم الجمعة لجمعه فیه خلقه
خداوند در آن روز خلق خود را جهت گرفتن پیمان براى ولایت حضرت محمد (ص ) و وصى اش على (ع ) جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در آن روز آن را جمعه نامگذارى کرد.(اصول کافى ، ج 3، ص 415 مستدرک الوسائل ، ج 6 ص 59).

 1209 - وجوب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رواح الجمعة واجب على کل محتلم
برهر مکلف رفتن به نماز جمعه واجب است . (کنز العمال ، ج 7، ص 725، ح 21119).

 1210 - بهترین روزها
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان من افضل ایامکم یوم الجمعة
همانا از بهترین روزهاى شما روز جمعه مى باشد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 708، ح 21037).

 1211 - انتخاب روز جمعه
قال ابوعدالله - علیه السلام -
ان النار اختار من کل شى ء شیئا فاختار من الایام یوم الجمعة
خداوند از میان هر نوع از موجودات فردى ، را (به عنوان بهترین فرد) برگزیده و از میان روزها، جمعه را انتخاب نمود. (کافى ، ج 3 ص 413).

 1212 - شنیدن اذان نماز جمعه :
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجمعة على من سمع النداء

کسى که نداى اذان نماز جمعه را بشنود نماز جمعه بر او واجب است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 723، ح 21100).

 1213 - بزرگداشت روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اطرفوا اهالیکم فى کل یوم جمعة بشى ء من الفاکهة حتى یفرحوا بالجمعة
روز جمعه براى خانواده خود میوه تازه بخرید، جمعه را گرامى دارند. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 61).

 1214 اذان در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا اذن المؤ ذن یوم الجمعة حرم العمل
چون مؤ ذن روز جمعه اذان گوید، کار حرام گردد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 723، 1211).

 1215 - امام جمعه و عمامه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله تعالى و ملائکته یصلون على اصحاب العمائم یوم الجمعة
خداوند و ملائکه بردارندگان عمامه در روز جمعه درود مى فرستد. (کنزالعمال ، ج 7، ص 735، ح 21166).

 1216 - نماز جمعه ، حج فقیران
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
حج فقراء امتى الجمعة
نماز جمعه حج فقیران امت من است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 716، ح 21068).

 1217 - فضیلت ذکر در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
تسبیحة یوم الجمعة افضل من الف تسبیحة فى غیر یوم الجمعة
تسبیح و ذکر در روز جمعه ، بهتر از هزار تسبیح در غیر آن مى باشد. (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 21057).

 1218 - فضیلت دو رکعت نماز در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رکعتان فى یوم الجمعة افضل من الف رکعة فى غیر یوم الجمعة
دو رکعت نماز در روز جمعه ، بهتر از هزار رکعت نماز در غیر روز جمعه است . (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 21057).

 1219 - آفت مخالفت با نماز جمعه
قال على - علیه السلام -
ثلاثة ان کنتم خالفتهم فیهن ائمتکم هلکتم : جمعتکم و جهاد عدوکم و مناسککم
اگر در سه چیز با رهبران و پیشوایان خود مخالفت ورزید، هلاک خواهید شد:
1 - نماز جمعه
2 - جهاد با دشمن
3 - مناسک حج (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 7).

 1220 - مصادف با روز حساب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یوم الجمعة فهو یوم یجمع الله فیه الاولین و الاخرین یوم الحساب
روز جمعه مصادف با روز حساب است که خداوند در آن روز اولین و آخرین مخلوق خویش را گرد مى آورد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 41).

 1221 - صدقه در روز جمعه
قال الباقر - علیه السلام -
ان الصدقة تضاعف فى یوم الجمعة
پاداش صدقه در روز جمعه دو برابر است . (مستدرک الوسائل ، ج 7، ص 187).

 1222 - ثواب اعمال خوب و بد
قال الباقر - علیه السلام -
الخیر و الشر یضاعف یوم الجمعه
پاداش کار خوب و کیفر اعمال بد در روز جمعه دوبرابر مى گردد. (مستدرک الوسائل ج 6، ص 60).

 1223 - راه تشویق براى نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اشتروا لصبیانکم اللحم و ذکروهم یوم الجمعة
با سیاستهاى تشویقى ، اهمیت روز جمعه را به فرزندانتان یادآورى کنید. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 99).

 1224 - جمعه بهترین روز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خیر یوم طلعت علیه الشمس یوم الجمعة
بهترین روزى که خورشید بر آن مى تابد، روز جمعه است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 711 ح 21051).

 1225 - بهترین ایام
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
افضل الایام عند الله یوم الجمعة
بهترین روزها نزد خداوند، روز جمعه است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح 21033).

 1226 - حج تهیدستان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجمعة حج الفقراء
نماز جمعه ، حج تهیدستان است .(کنزالعمال ، ج 7، ص 707، ح 21032).

 1227 - روز شایسته
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا کان یوم الجمعة نادت الطیر الطیر و الوحش الوحش و السباع السباع سلام علیکم هذا یوم صالح
چون روز جمعه شود، پرنده پرنده را، وحشى وحشى را، و درنده درنده را ندا داده و مى گوید سلام بر شما امروز روزى شایسته است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، 65).

 1228 - جمعه ، عید مسلمان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان هذاالیوم جعله الله عیدا اللمسلمین
به درستى که خداوند این روز (جمعه ) را براى مسلمانان عید قرار داده است . (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 21055).

 1229 - وجه تسمیه جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
سمیت الجمعة جمعة لان الله جمع الخلق لولایة محمد -صلى الله علیه وآله - و اهل بیته
از این رو جمعه ((جمعه ))خوانده شد که خداوند آفریدگان را در آن روز براى ولایت پیامبر و دوستانش - صلوات الله علیهم - گرد آورد. (مستدرک الوسائل ج 6، ص ‍ 59).

 1230 - توجه فرشتگان به نماز گزاران در نماز جمعه
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
اذا کان یوم الجمعة کان على کل باب من ابواب المسجد ملئکة یکتبون الاول فالاول فاذا جلس الامام طوار الصحف و جاءوا یستمعون الذکر
چون در روز جمعه فرا رسد، بر درب هر مسجدى ملائکه مى نشینند و نام مردم را به ترتیب ورود اول و دوم و سوم مى نویسند تا وقتى که امام جمعه در جایگاه خود قرار مى گرفت پرونده ها را جمع مى کند و به ذکر (خطبه ها) گوش فرا مى دهند. (بحارالانوار، ج 89، ص 12، مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 38).

 1231 - تکریم مؤ منان
قال الصادق - علیه السلام -
ان الله اکرم المؤ منین بالجمعة
همانا خداوند - تبارک و تعالى - مؤ منان را به وسیله نماز جمعه گرامى مى داشت . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 5).

 1232 - فریضه نماز جمعه
قال الباقر - علیه السلام -
صلوة الجمعة فریضة و الاجتماع الیها الامام العادل فریضة
نماز جمعه و شرکت در آن و با حضور امام عادل ، واجب است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 8)

 1233 - چرا ((جمعه ))مى نامند؟
عن ابى حمزه بن عن جعفر - علیه السلام - قال له رجل :
کیف سمیت الجمعة ؟ قال : ان الله - عزوجل - جمع فیها خلقه لولایة محمد و وصیة فى المیثاق فسماه یوم الجمعة لجمعه فیه خلقه
بوحمزه مى گوید: مردى به امام صادق - علیه السلام - عرضه داشت : ((چگونه است که روز جمعه ، جمعه نامیده شد))؟ فرمود: خداوند - عزوجل - در روز جمعه ، خلق خویش را جهت گرفتن پیمان براى ولایت حضرت محمد (ص ) و وصى اش على - علیه السلام - جمع نمود و سپس به خاطر گرد آمدن مخلوقاتش در آن روز، آن را جمعه نامگذارى کرد. (اصول کافى ، ج 3، ص 415).

 1234 - نماز جمعه واجب است
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال :
ان الله کتب علیکم الجمعة فریضة واجبة الى یوم القیامة
همانا خداوند نماز جمعه را تا روز قیامت بر شما واجب کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 6).

 1235 - جمعه و تعطیلى کارها
قال جعفر بن محمد عن ابیه - علیه السلام -
بینما رسول الله -صلى الله علیه وآله - قائما یخطب یوم الجمعة ، و کان سوقا یقال لها البطحاء، و کانت بنوسلیم تجلب الیها السبى ، و الخیل و الغنم ، و کانت الانصار اذا تزجوا ضربوا، بالکبر و المزمار، و اذا سمعوا ذلک خرج الناس الیهم و ترکوا رسول الله قائما فعیرهم الله بذالک فانزل الله تعالى : و اذا راءوا تجارة او لهوا انفضوا الیها و ترکوک قائما قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجارة و الله خیرالرازقین
امام صادق (ع ) از پدر بزگوارش نقل مى کند: هنگامى که رسول خدا (ص ) ایستاده و خطبه مى خواند، در مدینه بازارى بود که به آن بازار بطحاء مى گفتند وقبیله بنى سلمى روز جمعه به آن بازار برده ، اسب ، و گوسفند مى آوردند، و انصار براى تبلیغ (کالا) ساز و دهل مى نواختند، نمازگزاران چون آن صدا را شنیدند، به سوى بنى سلیم شتافته و پیامبر را (در حال خطبه خواندن ) رها نمودند، خداوند به خاطر این کار، آنان را سرزنش نمود و در این رابطه این آیه را نازل فرمود: هنگامى که تجارت یا لهوى ، (صداهاى یاد شده ) را ببینند و بشنوند، به سوى آن رفته و تو را (در حال خطبه خواندن ) ایستاده رها مى نمایند بگو: ((آنچه نزد خداست بهتر از تجارت و لهو مى باشد و خداوند بهترین روزى دهندگان است )). (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 24).

 1236 - اهمیت نماز جمعه
قال رسول الله - -صلى الله علیه وآله -:
ان الله سبحانه فرض علیکم الجمعة فى عامى هذا، فى شهرى هذا، فى ساعتى هذه ، فریضة مکتوبة ، فمن ترکها فى حیاتى و بعد مماتى الى یوم القیامة ، جحودا لها و استخفافا بحقها فلا جمع الله شمله ، و لا بارک الله فى امره الا لا حج له ، الا لا صدقه له ، الا لا برکة له ، الا ان یتوب ، فان تاب الله علیه ،
خداوند نماز جمعه را بر شما در همین سال و همین ماه و همین ساعت ، واجب کرد، فریضه اى که ثبت شده است هر کس در حال حیات و پس از مرگ من تا روز قیامت آن را از روى انکار و سبک شمردن حق آن ترک کند، خدا هرگز کار او را سامان نداده و مبارک نگرداند. آگاه باشید که براى او نماز، حج صدقه ، و برکتى نیست مگر آن که توبه کند پس اگر توبه کرد، خدا هم توبه اش را مى پذیرد، و (با رحمت به سوى او مى نگرد) مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 10. 11).

 1237 - تاریخچه نماز جمعه
قال ابن عباس :
ان اول جمعة جمعت فى الاسلام بعد جمعة فى مسجد رسول الله -صلى الله علیه وآله - بالمدینة لجمعة جمعت بجواثاء قریة من قرى عبدالقیس
ابن عباس گوید: پس ازجمعه اى که پیامبر (ص ) در مدینه باز نماز جمعه برپا کرد، ولین جمعه اى که در اسلام پایه نهاده شد، در ((جواثاء))(روستایى از روستاهاى بحرین و عثمان گفته است ) از روستاهاى عبدالقیس بود. (سنن ابى داود، ج 1، حدیث 644/1068).

 1238 - علت نماز جمعه
قال من اصحاب امیرالمؤ منین - علیه السلام -
الواجب فى حکم الله و حکم الاسلام على المسلمین بعد ما یموت امامهم اویقتل ضالا کان او مهتدیا ان لایعملوا عملا و لایقدموا یدا و لا رجلا قبل ان یختاروا لانفسهم اماما عفیفا عالما و رعا و عارفا بالقضاء و السنة یجبى فیئهم و یقیم حجهم و جمعهم و یجبى صدقاتهم
در حکم خدا و اسلام بر مسلمین واجب است که هرگاه پیشوایان بمیرد یا کشته شود - چه گمراه باشد چه هدایت یافته - پیش از هر کار براى خود رهبرى پاکدامن و دانا و با تقوا و آگاه به قضاوت و دین انتخاب کنند تا مالیاتها را جمع کند و نماز جمعه ها را برپا کند و صدقات آنان را گرد آورد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 14).

 1239 - نماز جمعه در قرآن
عن زرارة و محمد بن مسلم انهما سئلا اباجعفر - علیه السلام - عن قول الله تعالى :
حافظوا على الصلوات و الصلاة الوسطى قال : صلوة الظهر و فیها فرض الله الجمعة ، وفیها الساعة التى لا یوافقها، عبد مسلم فیساءل خیرا لااعطاه الله ایاه
زراره و محمد بن مسلم از حضرت باقر (ع ) از تفسیر قول خداوند که : نمازها و نماز وسطى را محافظت نمایید. سؤ ال نمودند، فرمود: نماز وسطى ) نماز ظهر است و در ظهر (روز جمعه ) خداوند نماز جمعه را واجب ساخته و در روز جمعه ساعتى است که بنده مسلمانى نیست که خیرى را طلب نماید جز اینکه خداوند آن را به وى عنایت فرماید. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 9).

 1240 - وجوب نماز دسته برداشته شد
قال الباقر - علیه السلام -
فرض الله على الناس من الجمعة الى الجمعة خمسا وثلاثین صلوة ، منها صلوة ، واحدة فرضها، فى جماعة و هى الجمعة و وضعها عن التسعة : عن الصغیر و الکبیر و المجنون و المسافر و العبد و المریض و المراءة والاعمى و من کان على راءس فرسخین ، و روى مکان المجنون الاعرج
خداوند از نماز جمعه تا جمعه ، سى و پنج نماز بر مردم واجب ساخته و یک نماز از آن ها را به جماعت واجب نموده که نماز جمعه مى باشد، و وجوب آن را از نه دسته برداشته است : خردسال ، سالخورده ، دیوانه ، مسافر، برده ، زن ، نابینا، و هرکس در فاصله دوفرسنگى با نماز جمعه قرار دارد. (برخى به جاى دیوانه ، لنگ را روایت کرده اند). (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 5).

 1241 - تشویق براى نماز جمعه
قال رزاره :
حثنا ابوعبدالله - علیه السلام - على صلوة الجمعة حیت ظننت انه یرید ان ناءتیه فقلت له : نفدوا علیک ؟ فقال - علیه السلام - لا انما عنیت عندکم
زراره مى گوید: امام صادق (ع ) ما را آنقدر به نماز جمعه تشویق نمود که پنداشتم منظور آن حضرت این است که خدمت ایشان برسیم (و نماز جمعه را به امامتشان برپا داریم ) برداشت خودم را به آن حضرت عرض کردم ، فرمود: خیر همانا مقصودم نمازى بود که خودتان دارید. (تهذیب ، ج 3، ص 239).


 1242 - مانع نماز جمعه :
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من کان یؤ من بالله و الیوم الاخر فعلیه الجمعة یوم الجمعة الاعیل مریض او مسافر او امراءة او مملوک ، و من استغنى عنها بلهو او تجارة استغنى الله عنه و الله غنى حمید
برهر کس که به خداوند و روز قیامت ایمان دارد در روز جمعه ، نماز جمعه بر او واجب مى باشد، جز بر بیمار یا مسافر یا زن ، یا برده و هر کس از نماز جمعه به وسیله پرداختن به لهو یا تجارت بى نیازى جوید، خداوند هم از او بى نیازى جوید(و عبادت او را نپذیرد) و خدا بى نیاز و ستوده است . (کنز العمال ، ج 7 ص 726، ح 21120).

 1243 - درک نماز جمعه
قال الباقر - علیه السلام -
الجمعة واجبة على من ان صلى الغداة فى اهله ادرک الجمعة ، و کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - انما یصلى العصر فى وقت الظهر فى سائر الایام کى اذا قضوا للصلوة مع رسول الله -صلى الله علیه وآله - رجعوا الى رحالهم قبل اللیل ، وذلک سنة الى یوم القیامة
نماز جمعه بر هر کس که نماز صبح را پیش خانواده خود خوانده و جمعه را درک کند واجب است . پیامبر در روزهاى دیگر، نماز عصر را هم وقت ظهر مى خواند تا وقتى با پیامبر نماز را به جا آوردند بتوانند قبل از فرا رسیدن شب به خانه بروند و این تا روز قیامت سنت است . (تهذیب ، ج 3، ص 240).

 1244 - شرکت زندانیان در نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا - علیه السلام - کان یخرج اهل السجون من الحبس فى دین او تهمة ، الى الجمعة فیشهدونها، و یضمنهم الاولیاء حتى یردونهم
امام صادق (ع ) از پدر بزرگوارش روایت مى نماید: روش على (ع ) چنین بود، کسانى را که به واسطه بدهکارى یا تهمت محبوس بودند (روز جمعه ) براى شرکت در نماز جمعه از زندان خارج مى ساخت و آن ها به نماز حاضر مى شدند، و اولیائشان ضامن مى شدند که آنان را به زندان بازگردانند. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 27).
کفایت نماز جمعه :
قال على - علیه السلام -
اذا شهدت المراءة و العبد الجمعة اجزاءت عنهما من صلوة الظهر
چون زن و برده در نماز جمعه حاضر شدند، (نماز جمعه ،) به جاى نماز ظهر آنها محسوب خواهد شد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 26).

 1246 - نماز جمعه ، نمازى حکومتى است
قال على - علیه السلام -
العشیرة اذا کان علیهم امیر یقیم الحدود علیهم فقد وجب علیهم الجمعة و التشویق
هرگاه طایفه اى امیرى داشته باشند که حدود (الهى ) را برایشان اجرا نماید، اقامه نماز جمعه و رفتن به منى در ایام تشوق بر آنان واجب است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص ‍ 13).

 1247 - شیاطین در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا کان یوم الجمعة غدت الشیاطین برایاتها الى الاسواق فیرمون الناس بالترابیث او الربائث و یثبطونهم عن الجمعة
هرگاه روز جمعه فرا رسد، شیطانها صبح زود با پرچمهایشان به بازارها مى روند و به طرف مردم موانعى مى افکنند و آنان را از آمدن به نماز جمعه باز مى دارند. (کنز العمال ، ج 7، ص ‍ 736، ح 21168).

 1248 - وجوب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خطب یوم الجمعة فقال :... و اعلموا ان الله فرض علیکم الجمعة الى یوم القیامة
پیامبر در خطبه روز جمعه فرمود: بدانید که خداوند نماز جمعه را تا روز قیامت بر شما واجب گردانیده است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 10).

 1249 - خطبه جنگ و جمعه
قال هشام بن عمار:
کان اذا خطب فى الحرب خطب على قوس و اذا خطب فى الجمعة خطب على عصا
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هرگاه در جنگ خطبه مى خواند بر کمان تکیه مى کرد و هرگاه در (نماز) جمعه خطبه مى خواند، بر عصا تکیه مى داد. (سنن ابن ماجد، ج 1 حدیث 199/1094)

 1251 - مقام حرکت کننده به سوى نماز جمعه
عن انس قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا راح منا سبعون رجلا الى الجمعة کانوا کسبعین موسى الذین و فدوا الى ربهم او افضل
انس بن مالک از پیامبر (ص ) روایت مى نماید که فرمود: هنگامى که هفتاد نفر از ماروانه نماز جمعه شوند، مانند هفتاد نفر موسى (پیامبر) باشند که برپروردگارشان وارد گردیده باشند یا برتر از آنها. (کنزالعمال ، ج 7 ص 709، ح 21043).

 1252 - آداب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لایقیمن احدکم اءخاه یوم الجمعة ثم یخالف الى مقعده فیقعده فیه ولکن یقول : افسحوا

روز جمعه فردى از شما برادر مؤ من را از جا بلند نکند تا در جاى او بنشیند، بلکه بگوید: جا بگشایید. (کنزالعمال ، ج 7، ص 746، ح 21210).

 1253 - استجابت دعا
قال الصادق - علیه السلام -
الساعة التى یستجاب فیها الدعاء یوم الجمعة مابین فراغ الامام من الخطبة الى ان یستوى الناس فى الصفوف

ساعتى که دعا در آن مستجاب است روز جمعه و فاصله میان پایان خطبه ، تا به صف ایستادن مردم مى باشد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 41).

 1254 - بى احترامى به نمازگزاران
عن عبدالله بن بسر و عن جابر:
ان رجلا دخل المسجد یوم الجمعة و رسول الله -صلى الله علیه وآله - یخطب فجعل یتخطى رقاب الناس فقال : اجلس فقد اذیت و انیت الناس
عبدالله بن بسر و جابر گویند، مردى روز جمعه وارد مسجد شد، در حالى که رسولخدا (ص ) مشغول خواندن خطبه بود، او مردم را لگدمال مى نمود(و از میان صفها براى پیدا کردن جا حرکت مى کرد) پیامبر (ص ) فرمود: بنشین که مردم را اذیت نمودى . (کنز العمال ، ج 7، ص 748، ح 21221).

 1255 - رها کردن تجارت :
روى انه کان بالمدینة اذا اذن المؤ ذن یوم الجمعة نادى مناد حرم البیع حرم البیع ، لقوله ، - عزوجل - یا ایها الذین امنوا اذا نودى للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الى ذکرالله و ذروا البیع (4).
نقل شده که در مدینه وضع چنین بود، آنگاه که روز جمعه مؤ ذن اذان مى گفت ، منادى بر اساس کلام خداوند: ((اى آنان که ایمان آورده اید !آنگاه که براى نماز از روز جمعه اذان گفته شد، به سوى خدا بشتابید، و سوداگرى را رها کنید))ندا در مى داد: خرید و فروش حرام شد، خرید، و فروش حرام شد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 87).

 1256 -تقیه در جمعه
قال عن على بن الحسین - علیه السلام -
انه کان یشهد الجمعة مع ائمة الجور تقیة ولایعتد بها و یصلى الظهر لنسفه
امام سجاد (ع ) در نماز جمعه که به امامت حاکمان جور برگزار مى شد، از روى تقیه ، شرکت مى کرد، ولى به آن اعتنا نمى کرد و نماز ظهر راخود مى خواند. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص ‍ 40).

 1257 - اجتماع نماز جمعه وعیدهاى فطر وقربان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
قد الجتمع فى یومکم هذا عیدان : فمن شاء اجزااءه من الجمعة و انا مجمعون
در این روزتان (جمعه ) دو عید باهم جمع شده است ، پس هر کس بخواهد نماز عید بخواند، بى نیاز از جمعه است واما ما نماز جمعه را نیز به پا مى کنیم . (سنن ابى داود، ج 1، حدیث 647/1073).

 1258 - مسافرت قبل از نماز جمعه
عن على بن موسى الرضا - علیه السلام - قال :
ما یاءمر من سافر یوم الجمعة قبل الصلاة ان لایحفظه الله تعالى فى سفره ، و لایخلفه و لا یخلفه فى اهله ، ولا یرزقه من فضله

از امام رضا (ع ) نقل شده که فرمود: کسى که روز جمعه پیش از نماز جمعه سفر کنید، ایمن نیست از اینکه خداوند متعال او را در سفرش حفظ نکند، و او را در خانواده اش جانشین نشود، و او را از فضلش روزى ندهد. (بحارالانوار، ج 89، ص 201).

 1259 - جمعه در نظر اهل بهشت و اهل جهنم
عن ابى بصیر عن احدهما علیهما السلام قال :
اذا کان یوم الجمعة ، و اهل الجنة فى الجنة و اهل النار، فى النار عرف اهل الجنة یوم الجمة و ذلک انهم یزاد فى نعیمهم و عرف اهل النار یوم الجمعة و ذلک ان کلهم یبطش بهم الزبانیه
از ابى بصیر نقل شده که امام باقر یا امام صادق - علیهماالسلام - فرمود: آنگاه که روز جمعه ، شد و اهل بهشت در باشند و اهل جهنم در جهنم ، اهل بهشت روز جمعه را مى شناسد که (در آن روز) نعمت آنان افزوده مى شود، و اهل آتش روز جمعه را مى شناسند، این از این جهت است که شعله آتش به آنها حمله مى کند. (بحارالانوار، ج 89، ص 283).

 1260 - اهمیت نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ثلث تعلم امتى ما لهم فیهن لضربوا علیهن بالسهام : الاذان و الغدو الى الجمعة و الصف الاول
سه چیز است که اگر امت من فضیلت آنها را مى دانستند، براى (سبقت در) انجام آن به قرعه متوسل مى شدند و آن عبارتند از:
1 - اذان گفتن
2 - بیرون رفتن به سوى نماز جمعه
3 - صف اول نماز جماعت (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 490، بحارالانوار، ج 89، ص 197).

 1261 - مرگ در راه نماز جمعه
عن على - علیه السلام - قال :
ضمنت لستة على الله الجنة منهم رجل خرج الى الجمعة فمات فله الجنة
از على (ع ) نقل شده که فرمود: براى شش نفر بهشت را ضامن هستم که خداوند به آن ها عطا کند: از آن ها مردى است که در راه رفتن به نماز جمعه بمیرد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص ‍ 11).

 1262 - به نماز جمعه بروید !
عن عبدالملک قال :
قال لى ابوجعفر - علیه السلام - مثلک یهلک و لم یصل فریضة فرضها الله ، قال : قلت : کیف اصنع ؟ قال : صلوا جماعة ، یعنى صلاة الجمعة
از عبدالملک نقل شده که گوید: امام باقر (ع ) به من فرمودند: همچون تویى بمیرد و واجبى را که خداوند واجب کرده ، به جانیاورد؟ گوید: عرض کردم : چه کنم ؟ فرمود: نماز را با جماعت بخوانید، یعنى نماز جمعه را به جا بیاورید. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 12).

 1263 - ترس از عدم حضور در نماز جمعه
نهى على - علیه السلام - ان یشرب الدواء یوم الخمیس مخافة ان یضعف من الجمعة
على (ع ) از خوردن دارو و در روز پنج شنبه نهى فرمود: مبادا (به دلیل سستى ) از حضور در نماز جمعه ناتوان شود. (بحارالانوار، ج 89، ص 197).

 1264 - نماز جمعه و مسافرت
قال على - علیه السلام -
و لاتسافر فى یوم جمعة حتى تشهد الصلاة الا فاصلا فى سبیل الله ، او فى امر تعذر به
پیش از حضور در نماز جمعه سفر مکن ، مگر اینکه کار واجبى (مانند جهاد) در راه خدا انجام دهى ، یا به سراغ کارى بروى که شرعا معذور باشى . (نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص ‍ 1070، 1069).

 1265 - اهمیت شب و روز جمعه
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال :
ان لیلة الجمعة و یوم الجمعة اربع و عشرون ساعة ، لله ، - عزوجل - فى کل ساعة ست ماءة الف عتیق من النار
از پیامبر (ص ) نقل شده که فرمود: همانا شب جمعه و روز جمعه ، بیست و چهار ساعت است که خداوند در هر ساعت ششصد هزار تن را از آتش آزاد مى کند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 55).

 1266 - عن على - علیه السلام - قال :
لاتسافر فى الیوم الجمعة حتى تشهد الصلاة الا فاصلا فى سبیل الله او فى امر تعذر فیه
از على (ع ) نقل شده که فرمود: در روز جمعه مسافرت نکن مگر در راه خدایا در امرى که معذور هستى . (بحارالانوار، ج 89، ص 199).

 1267 - حق روز جمعه
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
ان للجمعة حقا واجبا فایاک ان تضیع او تقصر فى شى ء من عبادة الله و التقرب الیه بالعمل الصالح ، و ترک المحارم کلها، فان الله یضاعف فیه الحسنات ، و یمحوفیه السیئات و یرفع فیه الدرجات و یومه مثل لیلده فان الستطعت ان تحییها بالدعاء و الصلاد فافعل ، فان الله یضاعف فیه الحسنات و یمحوفیه السیئات ، وان الله واسع کریم
از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمود: براى جمعه حقى است واجب ، بترس از اینکه آن را ضایع کنى ، یا در چیزى از پرستش خدا، ونزدیکى جستن به سوى او با عمل شایسته و ترک کردن همه حرامها کوتاهى کنى ، زیرا خداوند در آن نیکیها را مى افزاید و گناهان را محو مى سازد و در آن مقامها را بالا مى برد و روز آن مانند شبش هست واگر توانستى آن را با دعا و نماز احیا کنى ، بکن زیرا خداوند در آن نیکى ها را مى افزاید و گناهان را محو مى کند، همانا خداوند بسیار بخشنده و کریم است . (بحارالانوار، ج 89، ص 275).

 1268 - افضل روزها
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ما طلعت الشمس بیوم افضل من یوم الجمعة ، و ان کلام الطیر فیه اذا لقى بعضها بعضا: سلام سلام یوم صالح

از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمودن خورشید به روزى طلوع نکرد که از روز جمعه افضل باشد، آنگاه که مرغان در آن روز به هم مى رسند گویند، سلام ، سلام ، روز مبارک است . (بحارالانوار، ج 89، ص 273).

 1269 - نماز جمعه و زندانیان
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ان على الامام ان یخرج المحبسین فى الدین یوم الجمعة الى الجمعة و یوم العید الى العید و یرسل معهم فاذا قضوا الصلاة و العید ردهم الى السجن
از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمود: همانا برعهده امام است آنان را که زندانى هستند روز جمعه به نماز و روز عید به نماز عید بیرون آورد و ماءمورها را با آنان بفرستند، آنگاه که نماز را خواندند آنها را به زندان برگردانند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 36).
ب ) ترک نماز جمعه

 1270 - کار در وقت نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من استاءجر اجیرا فلا یحسبه عن الجمعة فیاءثم
هرکس کارگرى را به کار گمارد، او را از رفتن به نماز جمعه منع نکند، که مرتکب گناه شده است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 7).

 1271 - ترک نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
من ترک ثلاث جمع متعمدا من غیر علة طبع الله على قلبه

کسى که سه مرتبه عمدا وبدون جهت نماز جمعه را ترک کند، خداوند قلب او را مهر مى زند. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 427).

 1272 - نتیجه ترک نماز جمعه
قال على - علیه السلام -
من ترک الجمعة ثلاثا متتابعة لغیر علة کتب منافقا
هرکس که سه نوبت پیاپى نماز جمعه را بدون عذر ترک نمایدت در زمره منافقان به شمار مى رود. (مستدرک الوسائل ، ج 8، ص 407، میزان الحکمه ، ج 5، ص 427).

 1273 - ترک جمعه بدون عذر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من ترک الجمعة ثلاث مرات من غیر علة ولا مرض ولا عذر طبع الله على قلبه
هر کس سه بار نماز جمعه را بدون آن که بیمارى یا عذر دیگرى داشته باشد، ترک گوید، خداوند بر قلبش مهر مى زند. (کنزالعمال ، حدیث 21147).

 1274 - کفاره ترک جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من فاتته الجمعة بغیر عذر فلیتصدق بدرهم او نصف درهم اوصاع حنطة او نصف صاع
(قدامة بن وبره روایت کرده که ) پیامبرگرامى (ص ) فرمود: هر کسى که سه نماز جمعه را بدون عذر از دست دهد، باید یک درهم یا نیم درهم ، یک صاع یا نصف صاع گندم صدقه دهد. (کنزالعمال ، حدیث 21139).

 1275 - بى اعتنایى به نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من ترک ثلاث جمع تهاونا بها، طبع الله على قلبه
هر کسى که نماز جمعه را سه بار و از روى سهل انگایر و بى اعتنایى ترک کند، خداوند بر قلب او مهر مى زند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 6، کنزالعمال ، حدیث 21133).

 1276 - مهر نفاق بر قلبها
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لینتهین اقوام عن ودعهم الجمعات او لیختمن الله على قلوبهم ثم لیکونن من الغافلین
از ترک جمعه بپرهیزید که در غیر این صورت بر قلبهاى شما مهر نفاق زده خواهد شد، و در صف غافلان قرار خواهید گرفت .(کنزالعمال ، حدیث 21134).

 1277 - سبک شمردن نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لایزال العبد متهاونا بالجمعة حتى یغضب الله علیه
بنده اى که نماز جمعه را سبک بشمارد، خداوند بر او خشم گیرد. (کنزالعمال ، حدیث 21155).))
ج ) آثار نماز جمعه

 1278 - ثواب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان لکم فى کل جمعة حجة و عمرد فالحجة الهجیرة للجمعة و العمرة انتظار العصر بعد الجمعة
هر روز جمعه براى شما ثواب یک حج و یک عمره است ، حج شما شتاب و مبادرت به نماز جمعه و عمره است ، حج شما شتاب و مبادرت به نماز جمعه و عمره شما انتظار اقامه نماز عصر پس از نماز جمعه است . (کنزالعمال ، ج 7، ص 737، حدیث 21173).

 1279 - تاءثیر نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
ما من قدم سعت الى الجمعة الا حرم الله جسدها على النار
هرگامى که به سوى نماز جمعه برداشته شود، خداوند آتش دوزخ را بر صاحب آن گام حرام مى کند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 3).

 1280 - آزادى از آتش
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله تعایل فى کل یوم جمعة ست ماءة الف عتیق یعقتهم من النار کلهم قداستو جبوا النار
همانا خداوند در هر روز جمعه صدهزارنفر را، که تمامى آن ها مستحق جهنم مى باشند از آتش دوزخ آزاد مى کند. (کنزالعمال ، حدیث 31034).

 1281 - اشتیاق مسافر به نماز جمعه
عن الصادق جعفر بن محمد عن ابیه علیهم السلام :
ایما مسافر صلى الجمعة رغبة فیها وحبا لها اعطاه الله - عزوجل - اجر مائة جمعة للمقیم
هر مسافرى که از روى اشتیاق نماز جمعه بخواند، خدا به او اجر صد نماز جمعه مقیم را بدهد. (امالى شیخ صدوق ، ص 11، وسائل الشیعه ، ج 5، ص 36).

 1282 - نماز جمعه کفاره گناهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجمعة کفارة لمابینها و بین الجمعة التى قبلها، و زیادة ثلاثة ایام
نماز جمعه کفاره گناهان میان این جمعه و جمعه قبل و سه روز پیش از آن مى باشد. (کنزالعمال ، حدیث 21088).

 1283 - افزایش حسنات و محو گناه در روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان یوم الجمعة سیدالایام یضاعف الله فیه الحسنات و یمحو فیه السیئات و یرفع فیه الدرجات و یستجیب فیه الدعوات و یکشف فیه الکربات و یقضى فیه الحوائج العظام
به درستى که روز جمعه سرور روزها است ، وخداوند در آن روز حسنات را مضاعف و گناهان را محو مى کند و درجات را بالا برده و دعاها رامستجاب مى نماید و گرفتاریها را برطرف و حاجات سنگین را برآورده مى سازد. (اصول کافى ، ج 3، ص 414).

 1284 - نماز جمعه سبب نزدیکى به خدا
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یجلس الناس من الله یوم القیامة على قدر رواحهم الى الجمعات الاول والثانى و الثالث
روز قیامت مردم نزدیک خداوند متعال به اندازه رفتن آنها به نماز جمعه مى نشینند، هرکس اول برود در مرتبه اول از نزدیک مى نشیند سپس دوم و سوم ، یعنى از کرامت خداوند و سایر مهربانى هاى او. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 31).

 1285 - کفاره گناهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الجمعة الى الجمعة و الصلوات الخمس کفارات لما بینهن ما اجتنب الکبائر .
نماز جمعه تا نماز جمعه دیگر و نمازهاى پنجگانه ، کفاره گناهان میان جمعه ها است تا وقتى که از گناهان کبیره دورى نماید.(کنزالعمال ، ج 7، ص 720، ح 21089).

 1286 - آسوده از سؤ ال در قبر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من مسلم یموت یوم الجمعة او لیلة الجمعة الا وقاه الله تعالى فتنة القبر
هر مسلمانى روز جمعه بمیرد، خداوند او را از سؤ ال نکیر و منکر نگه مى دارد. (کنزالعمال ج 7، ص 709، ح 21045).

 1287 - کفاره گناهان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
الغسل یوم الجمعة کفارة و المشى ء الى الجمعة کل قدم منها کعمل عشرین سنة فاذا فرغ من صلوة الجمعة اجیز بعمل ماءتى سنة
غسل روز جمعه کفاره گناه است ، و هر گامى که به سوى نمازجمعه برداشته مى شود، برابر عمل بیست سال است ، و چون از نماز جمعه فارغ شود به پاداش عبادت دویست سال نایل گردد. (کنزالعمال ، حدیث 2109).

 1288 - روز جمعه ملائکه بر درب مساجد
عن ابى سعید عن النبى -صلى الله علیه وآله -
اذا کان یوم الجمعة قعدت الملائکة على ابواب المسجد فیکتبون من جاء من الناس على قدر منازلهم ، فرجل قدم جزورا و رجل قدم بقرة و رجل قدم شاة و رجل قدم دجاجة و رجل قدم عصفورا و رجل قدم بیضة فاذا اذن المؤ ذن و جلس الامام على المنبر طووا الصحف و دخلوا المسجد یستمعون الذکر
چون روز جمعه فرا رسد، ملائکه بر درب مساجد نشسته و نام هرکس از مردم را که به مسجد آید، متناسب با موقعیت و منزلت اویادداشت نمایند. مردى ثوابش به اندازه اى باشد که گویا شترى در راه خدا داده و ثواب دیگرى به قدر قربانى گاوى وثواب فردى به اندازه هدیه گوسفندى و ثواب مردى به قدر انفاق مرغى و ثواب دیگرى برابر با دادن گنجشک و پاداش مرد دیگر به قدر بخشش تخم مرغ باشد، و وقتى مؤ ذن اذان گوید و امام جمعه در جایگاه قرار گیرد، دفاتر ثبت نام برچیده شود وفرشتگان براى شنیدن ذکر (خطبه یا...) داخل مسجد مى شوند. (کنزالعمال ، ج 7، ص 712، ح 21056)

 1289 - کار و نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
من استاءجر اجیرا ثم حبسه عن الجمعة یبؤ باءثمه ، و ان کان هو لم یحبسه اشترکا فى الاجر
هرکس کارگرى (در روز جمعه ) به کار گمارد سپس او را از شرکت در نماز جمعه منع کند، گناه او را بر عهده گرفته است و اگر وى را از شرکت در نماز جمعه باز ندارد (و کارگر در نماز شرکت کند) کارگر و کارفرما در ثواب آن نماز شریک هستند. (التهذیب ، ج 2، ص 175).

 1290 - شب معراج
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لما اسرى بى الى السماء لیلة المعراج راءیت تحت العرش سبعین الف مدینة ، کل مدینة کدنیاکم ، و ملائکة ناشرى ، اجنحتهم ، یسبحون الله و یهللونه و یقولون : اللهم اغفر للذین یحضرون صلوة الجمعة اللهم اغفر للذین یغتسلون یوم الجمعة
وقتى که شب معراج مرا به آسمان بردند، زیر عرش خدا هفتاد هزار شهر را دیدم که هر شهرى همانند دنیاى شما بود. و فرشتگانى را دیدم که بالهایشان را گسترده بودند و خدا را تسبیح و تهلیل مى کردند و مى گفتند: خدایا کسانى را که در نماز جمعه حاضر مى شوند بیامرزد، خدایا کسانى را که روز جمعه غسل مى کنند، رحمت کن . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص ‍ 10 و 11).

 1291 - نماز جمعه و هراس روز قیامت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من مؤ من مشى بقدمیه الى الجمعة الا خفف الله علیه اهوال یوم القیامة بعد ما یخطب الامام ، و هى ساعة یرحم الله فیها المؤ منین و المومنات
هر مؤ منى که پیاده به نماز جمعه برود، خداوند (پس ازخطبه امام )هراس روز قیامت را براى او سبک سازد، چرا که این ساعت همان ساعتى است که خداوند در آن ، مرد و زن مؤ من رامورد رحمت قرار مى دهد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 41).

 1292 - کسانى که به نماز جمعه نمى روند
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لقد هممت انا مر رجلا یصلى بالناس ثم احرق على رجال یتخلفون عن الجمعة بیوتهم
هر آینه دستور دهم مردى راکه براى مردم امامت نماز جمعه کند، و مردم از شرکت در نماز جمعه سرباز زنند، سزاوار و به جا است که خانه آنان را آتش زنم . (کنزالعمال ، حدیث 21131).

 1293 - نماز جمعه و بشخودگى گناهان
عن رسوله -صلى الله علیه وآله -
من اتى الجمعة ایمانا و احتسابا استاءلف العمل
هرکس از نظرایمان و طلب پاداش آخرت به نماز جمعه بیاید، بندگى خدا را از سر گیرد (یعنى تمام گناهان گذشته او بخشوده مى شود). (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 3).

 1294- روز جمعه ملائکه بر درب مساجد
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یبعث الملائکة یوم الجمعة الى ابواب المساجد یکتبون الاول فالاول فاذا صعد الامام على المنبر طویت الصحف
فرشتگان روز جمعه فرستاده مى شوند تا بر درب مساجد ایستاده و نام شرکت کنندگان در نماز جمعه را به ترتیب ورود به مسجد بنویسند و هنگامى که امام جمعه بر روى منبر (جایگاه خطبه ) قرار گرفت ، دفاتر ثبت نام برچیده مى شود. (کنزالعمال ، حدیث 21056).

 1295 - نفرین فرشتگان
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال :
من سافر یوم الجمعة علیه ملکان ان لایصاحب فى سفره ، ولا تقضى له حاجة
هر کس که در روز جمعه مسافرت کند، دو فرشته به وى نفرین مى کنند: در سفرش یارى نشود وبراى او حاجتى برآورده نگردد. (بحارالانوار، ج 89، ص 214).

 1296 - در فضیلت روز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یوم الجمعه سیدالایام و اعظم عندالله من یوم الاضحى و یوم الفطر
پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله - فرمود: روز جمعه آقاى روزهاست و نزد خدا از روز عید قربان و روز عید فطر بزرگتر است (و این امر اهمیت نماز جمعه و بزرگى و ثواب آن را مى رساند). (بحارالانوار، ج 89، ص 267).

 1297 - بخشودگى چهار گروه
عن رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اربعة یستاءنفون العمل : المریض اذا برء و المشرک اذا اسلم ، و الحاج اذا فرغ و المنصرف من الجمعة
چهار نفر بندگى از سرگیرند (یعنى گناهان گذشته آنها بخشوده مى شوند): بیمار آنگاه که خوب شود، و مشرک آنگاه که اسلام آورد، حج گزارنده آنگاه که فارغ شود، و کسى که از نماز جمعه برگردد.(بحارالانوار، ج 89، ص 197)

 1298 - وضو براى نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من توضاء فاءحسن ثم اتى الجمعة فدنا و انصت و استمع غفر له مابینه و بین الجعة الاخرى ، و زیادة ثلاثة ایام
هرکس وضو بگیرد و وضو را نیکو انجام دهد، سپس به نماز جمعه بیاید و به خطبه ها گوش فرادهد، گناهان وى در فاصله میان آن جمعه و جمعه دیگر و سه روز بیشتر از آن بخشیده شود. (سنن ابن ماجد، ج 1 حدیث 196/1076).

 1299 - برترى جمعه هاى ماه رمضان
عن جابر قال ابوجعفر - علیه السلام -
ان لجمع شهر رمضان لفضلا على جمع سائر الشهور کفضل رسول الله -صلى الله علیه وآله - على سائر الرسل
امام باقر (ع ) فرمود: همانا براى جمعه هاى ماه رمضان بر جمعه هاى سایر ماهها برترى است مانند برترى پیامبر خدا (ص ) بر سایر پیامبران (بحارالانوار، ج 89، ص 83).

 1300 - پیشى گیرندگان به سوى بهشت
عن الصادق - علیه السلام - قال :
فضل الله الجمعة غیرها من الایام ، و ان الجنان لتزخرف و تزین یوم الجمعة لمن اتاها، و انکم لتتسابقون الى الجنة على قدر سبقکم الى الجمعة ، و ان ابواب السماء لتفتح لصعود اعمال العباد
از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمودن خداوند متعال روز جمعه را بر سایر روزها برترى داده و بهشت ، روز جمعه براى آنان که به آن مى آیند زینت داده مى شود، و شما به اندازه پیشى گرفتنتان به سوى نماز به بهشت پیشى مى گیرید، و در این روز درهاى آسمان براى بالا رفتن علمهاى بندگان باز مى شود. (بحارالانوار، ج 89، ص 213).

 1301 - ثواب نماز جمعه براى نمازگزاران
عن عبدالله عباس قال :
اذا کان یوم امر الله تعالى ان ینصب عندالبیت المعمور منبرا و تحتوشه الملائکة و یؤ ذن جبرئیل و یقدم میکائیل و یصلون الملائکة خلفه فاذا فرغوا یقول جبرئیل : الهى و هبت ثواب هذا الاذن لامة محمد -صلى الله علیه وآله - یقول میکائیل : و هبت ثواب هذه الامامة للاءئمة من امة محمد -صلى الله علیه وآله - و تقول الملائکة : و هبنا ثواب هذعه الصلوة للمصلین من امة محمد -صلى الله علیه وآله - فیقول الله تعالى تجودون على و انا اولى بالجود و الکرم اشهدکم انى غفرت ذنوب امة محمد -صلى الله علیه وآله - فیفرقون الى الجمعة الاخرى
ابن عباس مى گوید: هنگامى که روز جمعه فرا رسد، خداى تعالى امر فرماید تا منبرى در بیت المعمور، نصب شود و فرشتگان اطراف آن گرد آیند و جبرئیل اذان گوید و میکائیل امامت کند و ملائکه پشت سر او نماز گزارند، و چون فارغ شوند جبرئیل گوید: خداوندا ثواب این اذان را به امت محمد -صلى الله علیه وآله - هدیه نمودم ، و میکائیل گوید: ثواب این امامت جمعه را به امامان محمد (ص ) بخشیدم ، و فرشتگان گویند: ثواب این نماز(جمعه ) را به نمازگزاران امت محمد (ص ) هدیه نمودیم ، و خداوند گوید: شما بر خلق من جود وکرم نمودید و من به جود و کرم سزاوارترم ، شمارا گواه مى گیرم که گناهان امت محمد (ص ) را بخشیدم ، آنگاه تا جمعه دیگر پراکنده مى شوند. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص ‍ 61)

 1302 - فضایل روز جمعه :
عن رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان یوم الجمعة سید الایام ، یضاعف الله فیه السیئات و یرفع فیه الدرجات و یستجیب فیه الدعوات و یکشف فیه الکربات و یقضى فیه الحاجات العظام و هو یوم المزید، لله فیه عتقاء و طلقاء من النار، ما دعالله فیه احد من الناس ، و عرف حقه و حرمته الا کان حتما على الله ان یجعله نم عتقائه و طلقائه من النار، و ان مات فى یومه ولیلته مات شهیدا و بعث امنا و ما استخف احد بحرمته و ضیع حقه الا کان حقا على الله - عزوجل - ان یصلیه نار جهنم الا ان یتوب
از پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله - نقل شده که فرمود: همانا روز جمعه آقاى روزهاست ، و خداوند در آن نیکیها را زیاد گرداند، گناهان را محو مى نماید، مقامها را بالا مى برد، دعاها را قبول مى کند، غمها رابرطرف مى سازد، حاجتهاى بزرگ را روا مى سازد و آن روز، روز افزون است و در آن روز خداوند مخلوقى را از آتش مى کند در آن روز هر کسى از مردم خدا بخواند، حق و حرمت آن روز را بشناسد، و بر خداوند واجب است که او را از رها شدگان و آزادشدگان از آتش قرار دهد اگر در روز یا شب بمیرد، شهید مى میرد، و ایمن برانگیخته مى شود و اگر کسى آن روز را سبک بشمارد و حق آن را ضایع گرداند، برخداوند عزوجل حق است که او را بر آتش جهنم داخل کند، مگر اینکه توبه کند. (بحارالانوار، ج 89، ص ‍ 274).

 1303 - فرشتگان و نماز جمعه :
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال
اذا کان یوم الجمعة کان على باب المسجد ملائکة یکتبون الاول فالاول فاذا جلس الامام طووا الصحف ، و جاؤ ا یستمعون الذکر
هنگامى که روز جمعه شد، بر در مسجد فرشتگانى باشند که داخل شونده اول و دوم را به ترتیب مى نویسند، چون امام به خواندن خطبه شروع کرد، کاغذها را مى پیچند، و مى آیند به ذکر خداگوش فرا مى دارند. (بحارالانوار، ج 89، ص 12).

 1304 - نزول رحمت در روز جمعه
روى المعلى بن خنیس قال :
سمعت اباعبدالله - علیه السلام - یقول : من وافق منکم یوم الجمعة فلا یشغلن بشى ء غیر العبادة فیه یغفر للعباد، و تنزل علیهم الرحمة
معلى بن خنیس روایت کرده ، گفت : از امام صادق (ع ) شنیدم که مى فرمود: هر کس از شما روز جمعه را درک کند، به چیزى جز عبادت نپردازد، زیرا در آن روز آمرزیده مى شود و بر آنان رحمت نازل مى گردد.(بحارالانوار، ج 89، ص 275).
د) آداب و کیفیت نماز جمعه :

 1305 - خطبه جزء نماز است :
قال الصادق - علیه السلام -
انما جعلت الجمعة رکعتین من اجل الخطبتین ، فهى صلاة حتى ینزل الامام
از این رو نماز جمعه دو رکعت است که دو خطبه قبل از نماز به جاى دو رکعت است و آن دو خطبه جزء نماز است تا خطیب فرود آید. (وسائل الشیعه ، ج ، 5 ص 15).

 1306 - محدوده نماز جمعه
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
تجب الجمعة على کل من کان منها على فرسخین
نماز جمعه بر کسى که در دو فرسنگى آن قرار دارد، واجب است . (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 12).

 1307 - استثناء سه گروه از وجوب نماز جمعه
قال على - علیه السلام -
الجمعة واجبة على کل مؤ من الا الصبى و المراءة و العبد و المریض
نماز جمعه بر هر فرد مؤ من واجب است مگر بر کودک ، زن ، بنده و مریض (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 10).

 1308 - وقت نماز جمعه :
قال الصادق - علیه السلام -
اذا زالت الشمس یوم الجمعة فابداء بالمکتوبة
وقتى که زوال در روز جمعه حاصل شد، نماز فریضه را شروع کن . (اصول کافى ، ج 2، ص 42).

 1309 - شرط اجراى نماز جمعه در شهر:
قال الصادق - علیه السلام -
لاجمعة الا فى مصر تقام فیه الحدود
نماز جمعه تنها در شهرى که در آن حدود شرعى اجرا گردد، اقامه مى شود. (تهذیب ، ج 3، ص 238).

 1310 - اعمال قبل از شرکت در نماز جمعه :
قال الباقر - علیه السلام -
لا تدع الغسل یوم الجمعة فانه سنة و ثم الطیب و البس صالح ثیابک ولیکن فراغک من الغسل قبل الزوال فاذا زالت فقم و علیک بالسکینة و الوقار
غسل روز جمعه را مکن ، که کارى مستحب است و عطر استعمال کن و لباس شایسته خویش را بپوش و باید پیش از ظهر از غسل فارغ گردى ، و چون ظهر شد (براى شرکت در نماز جمعه ) بلند شو و بر تو باد به رعایت آرامش و وقار. (اصول کافى ، ج 3 ص 417).

 1311 - آمادگى براى نماز جمعه از روز قبل
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
و الله لقد بلغنى ان اصحاب النبى -صلى الله علیه وآله - کانوا یتجهزون للجمعة یوم الخمیس ، لانه یوم مضیق على المسلمین
قسم به خداوند، که شنیده ام که اصحاب پیامبر از روز پنجشنبه خود را براى اقامه نماز جمعه آماده مى کردند، چون روز جمعه براى مسلمین محدود و فشرده بود. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 46) .

 1312 - سکوت هنگام خطبه
قال الصادق - علیه السلام -
اذا خطب الایام یوم الجمعة فلا ینبغى لاحد ان یتکلم حتى یفرغ الامام من خطبته
هنگامى که امام در روز جمعه خطبه مى خواند شایسته نیست کسى حرف بزند تا آنگاه که امام از خطبه فارغ شود. (اصول کافى ، ج 3، ص 421).

 1313 - استفاده از منبر در نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا خرج الى الجمعة قعد على المنبر حتى یفرغ المؤ ذنون
چون رسول خدا -صلى الله علیه وآله - به مصلاى جمعه مى رفت ، بر روى منبر مى نشست تامؤ ذن از گفتن اذان فارغ گردد. (تهذیب ، ج 3 ص 244).

 1314 - نتیجه رعایت آداب نماز جمعه
قال النبى -صلى الله علیه وآله -
من اغتسل یوم الجمعة و مس من طیب امراءته ، ان کان لها و لبس من صالح ثیابه ثم لم یتخط رقاب الناس و لم یلغ عند الموعظة کان کفارة لما بینهما و من لغى و تخطى رقاب الناس کانت له له ظهرا
هرکس روز جمعه غسل نماید، و از عصر همسرش به خود بزند و جامه مناسبى بپوشد و به هنگام عبور از صفهاى نماز جمعه پاى بر روى لباس و سر و دوش مردم نگذارد و هنگام خطبه خواندن امام سخن نگوید، نماز جمعه او کفاره گناهان او در فاصله دو نماز جمعه مى باشد، ولى اگر در بین خطبه ها حرف بزند باید نماز ظهر بخواند. (بحارالانوار، ج 81، ص ‍ 212).

 1315 - وجوب سکوت هنگام خطبه
قال الباقر - علیه السلام -
اذا قام الامام یخطب فقد وجب على الناس الصمت
هنگامى که امامساءله روز جمعه ) خطبه مى خواند بر مردم واجب است که سکوت نمایند. (فروع کافى ، ج 3، ص 421).

 1316 - عدالت درامام جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
لا جمعة الا مع امام عدل تقى
نماز جمعه به امامت عادل با تقوا اقامه مى شود.(مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 40).

 1317 - نظافت در نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من قلم اظافیره یوم الجمعة و اخذ من شاربه و استاک و افرغ على راءسه من الماء حین یروح الى الجمعة شیعه سبعون الف ملک کلهم یستغفرون له و یشفعون له
هر کس ناخنها و شارب خود را در روز جمعه بگیرد، و مسواک زند و چون آهنگ نماز جمعه کند بر سرش آب بریزد(غسل کند) هفتاد هزار فرشته او را بدرقه نمایند و جملگى برایش ‍ استغفار نموده و شفاعتش کنند.(مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 46).

 1318 - چگونه به نماز جمعه برویم
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اغتسل یوم الجمعة واستاک و مس من طیب کان عنده و لبس من احسن ثیابه ثم خرج حتى اتى الى الجمعة و لم یتخط رقاب الناس ثم انصت الى الخطبة کان کفارد ما بینها و بین الجمعة التى قبلها و زیادة ثلاثة ایام ، لقوله تعالى : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها
هرکس روز جمعه غسل کرده مسواک زند، و از عطرى که دارد استعمال نماید و بهترین جامه اش را بپوشد، سپس از خانه بیرون رود تا به مصلاى جمعه برسد و (هنگام گذشتن از صف نمازگزاران ) پا بر دوش آنها نگذارد و سپس به خطبه گوش فرا دهد، این عمل او کفاره گناهانى است که در فاصله میان آن جمعه تا جمعه پیشین و سه روز پس از آن از وى سرزده است ، زیرا خداى تعالى مى فرماید: هرکس کارى نیک انجام دهد ده برابر پاداش دریافت مى دارد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 43).

 1319 - آداب امام جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
ینبغى للامام یوم الجمعة ان یتطیب و یلبس احسن ثیابه و یتعمم
سزاوار است براى امام جمعه روز جمعه ، عطر بزند، و بهترین لباس را بپوشد، و عمامه بر سر بگذارد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 28).

 1320 - آداب نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من اغسل یوم الجمعة و لبس صالح ثیابه و مس من طیب اهله ، ثم راح الى الجمعة و لم یؤ ذ و لم یتخط رقاب الناس کان کفارة ما بینه و بین الجمعة الاخرى و زیادة ثلاثة ایام الى ما شاء الله من الاضعاف ، لان الله یقول : من جاء بالحسنة فله عشر امثالها، و یؤ ت من لدنه اجرا عظیما بعدالعشر
هرکس روز جمعه غسل نماید وجامه مناسبى بپوشد، و از عطر خانواده استعمال نماید، سپس به سوى نماز جمعه راونه گردد، و (در مصلا و مسیر حرکت ) موجبات اذیت و آزار کسى را فراهم نساخته و پا بر دوش مردم نگذارد این عمل او کفاره گناهانى است که میان این جمعه و جمعه دیگر و سه روز پس از آن ، از او سر زده است و چون خدا خواهد مضاعف کند، زیرا خداوند مى فرماید: هرکس کار نیک انجام دهد، براى او ده برابر ثواب خواهد بود، و از سوى خدا به او اجرى عظیم داده خواهد شد، پس از تکیه ده برابر پاداش یابد. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 88).

 1321 - واجب شدن نماز جمعه
قال الباقر - علیه السلام -
تجب (الجمعة ) على سبعة نفر من المسلمین
وقتى تعداد نمازگزاران به هفت تن رسید، نماز جمعه واجب مى شود. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 8).

 1322 - نشستن بین دو خطبه
ان النبى -صلى الله علیه وآله - کان یخطب خطبتین ، یجلس بینهما، جلسة ، زاد بشر: و هو قائم
پیامبر اکرم (ص ) در نماز جمعه دو خطبه مى خواند و میان آن دو کمى مى نشست ((بشر))مى افزاید: آن حضرت بین دو خطبه در حالت ایستاده ، مکث و سکوت مى کرد. (سنن ابن ماجد،، ج 1 حدیث 198/1090)

 1323 - جمعیت نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
اذا کان قوم فى قریة صلوا اربع رکعات فان کان لهم من یخطب بهم جمعوا اذا کانوا خمسة نفر، و انما جعلت رکعتین لمکان الخطبتین
اگر کسانى در جایى بودند که (به جاى نماز جمعه ) نماز ظهر، بگزارند، و چنانچه در میان آنها کسانى باشد که قادر به خواندن خطبه جمعه باشد وتعداد حاضران نیز پنج نفر باشد، باید نماز جمعه بخوانند نماز جمعه به جهت وجود دو خطبه دو رکعت مقرر شده است . (تهذیب ج 3، ص 238)

 1234 - صفوف اول را پر کنید
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان النبى الله -صلى الله علیه وآله - قال : احضروا الذکر وادنوا من الامام فان الرجل لا یزال یتباعد حتى یؤ خر فى الجنة و ان دخلها
به نماز جمعه حاضر شوید و نزدیک امام بنشینید، چرا که یک فرد هر چه از امام جمعه دور بنشیند در رفته به بهشت در آخر قرار مى گیرد؛ گرچه داخل آن شود. (سنن ابى داود، ج 1، حدیث 663/1108).

 1325 - شرایط شروع نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
یبداء بالخطبة یوم الجمعة قبل الصلوة ، و اذا صعد الامام جلس ، و اذن المؤ ذنون بین یدیه ، فاذا فرغوا من الاذان قام فخطب و وعظ ثم جلس جلسة خفیفة ، ثم قال فخطب خطبة اخرى یدعو فیها، ثم اقام المؤ ذنون للصلوة و نزل فصلى الجمعة رکعتین یجهر فیها بالقرئة
خطبه نماز جمعه پیش از نماز خوانده مى شود و چون امام درجایگاه نماز قرار گرفت مى نشیند و مؤ ذنها در حضور او اذان مى گویند و هنگامى که اذان پایان یافت امام بلند شده و به خواندن خطبه و موعظه مى پردازد، و در پایان خطبه اول اندکى مى نشیند، سپس بلند مى شود و خطبه دیگر را ایراد کرده و دعا مى نماید، سپس اذان گویان اقامه نماز مى گویند، امام از جایگاه پایین مى آید و دو رکعت نماز جمعه گزارده و قرائت نماز را بلند مى خواند. (سنن ابى داود، ج 1، ص 651، حدیث 652/1080).

 1326 - مردم به چه صورت بنشینند؟
قال على - علیه السلام -
یستقبل الناس الامام (عندالخطبة ) بوجوههم و یصغون الیه
مردم به هنگام خطبه رو به روى امام مى نشینند و به خطبه او گوش فرا مى دهند.(مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 102).

 1327 - پوشش امام جمعه :
قال الصادق - علیه السلام -
ینبغى للامام الذى یخطب الناس یوم الجمعة ان یلبس عمامة فى الشتاء و الصیف و یتردى ببرد یمنى او عدنى و یخطب و هو قائم یحمدالله و یثنى علیه ثم یوصى بتقوى الله و یقرء سورة من القرآن صغیرة ثم یجلس ثم یقوم فیحمد الله و یثنى علیه و یصلى على محمد -صلى الله علیه وآله - و على ائمة المسلمین و یستغفر للمؤ منین و المؤ منات فاذا فرغ من هذا اقام المؤ ذن فصلى بالناس رکعتین یقراء فى الاولى بسورة الجمعة و فى الثانیة بسورة النمافقین
شایسته است خطیب (امام ) جمعه در تابستان و زمستان عمامه بگذارد و عبایى از برد یمنى یاعدنى بپوشد و خطبه را ایستاده ایرادکند، سپس حمد و ثناى الهى گوید و مردم را به تقوا سفارش نماید، و (در پایان خطبه ) سوره کوچکى از قرآن بخواند وبنشیند، و بعد (براى خطبه دوم )بلند شود و حمد و ثناى خدا کند و صلوات بر محمد و بر ائمه مسلمین بفرستد و براى زنان و مردان مؤ من طلب استغفار نماید. چون خطبه تمام شد، مؤ ذن اقامه بگوید، آنگاه امام دو رکعت نماز (در رکعت اول سوره جمعه و در رکعت دوم سوره منافقون ) بخواند. (اصول کافى ، ج 3، ص 421).


 1328 - حضور در مصلا پیش از شروع خطبه ها
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الملائکة على ابواب المسجد یکتبون الناس على منازلهم جاء فلان من ساعة کذا و کذا و جاء فلان من ساعة کذا و کذا، جاء فلان و الامام یخطب ، جاء فلان فادرک الصلوة ، و لم یدرک الخطبة
فرشتگان (در روز جمعه ) بر درهاى مساجد قرار گیرند، و اسامى مردم را حسب زمان حضورشان ثبت مى نمایند و بنویسند که فلان نمازگزار ساعت چند فلانى ساعت چند و فلانى چه ساعتى وارد شد که امام جمعه در حال خواندن بود، وفلان فرد آمد و نماز جمعه را درک کرد و به خطبه نرسید. (کنزالعمال ، حدیث ، 21178).

 1329 - دو خطبه به جاى دو رکعت
قال الصادق - علیه السلام -
انما جعلت الخطبة عوضا عن الرکعتین اسقطتا من صلوة الظهر فهى کالصلوة لایحل فیها الا ما یحل فى الصلوة
خطبه هاى (نماز جمعه ) را به جاى دو رکعتى که از نماز ظهر برداشته شده ، قرار داده اند، پس آنها نیز همچون نمازند و جایز نیست در آنها، مگر آنکه در نماز جایز شمرده شده است . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 15).

 1330 - امام جمعه و خطبه
قال الصادق - علیه السلام -
یبداء بالخطبة یوم الجمعة قبل الصلوة
روز جمعه قبل از نماز جمعه خطبه ایراد مى گردد.(مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 23).

 1331 - رعایت ادب در خطبه ها
عن عدى بن حاتم :
ان خطیبا خطب عندالنبى -صلى الله علیه وآله - فقال : من یطع الله و رسوله و من یعصهما فقال : قم و اذهب بئس الخطیب انت
شخصى نزد پیامبر -صلى الله علیه وآله - خطبه اى خواند و گفت : چه کسى اطاعت خدا ورسولش را مى کند و هرکسى که نافرمانى آن دو را مى نماید؟)) حضرت فرمود: بلند شو برو !که بد خطیبى هستى (سنن ابى داود، ج 1، حدیث 69/1099)

 1332 - خطبه هاى کوتاه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان قصر الخطبة و طول الصلوة مئنة عن فقه الرجل ، فاطیلوا الصلوة ، و اقصروا الخطبة و ان من البیان ، سحرا و انه سیاءتى بعدکم اقوام یطیلون الخطب و یقصرون الصلوة
به درستى که کوتاهى خطبه و طولانى ساختن نماز نشانه فقاهت امام جمعه است ، پس نماز را طولانى و خطبه را کوتاه کنید که بعضى از سخنها دلربا است پس از شما مردمى بیایند که خطبه ها را طولانى و نماز را کوتاه برگزار نمایند. (کنزالعمال ج 7، ص 748 ح 21223)

 1333 - امام جمعه و سلام
عن على - علیه السلام -
انه کان اذا صعد المنبر سلم على الناس
على (ع ) هرگاه بر منبر مى نشست ، به مردم سلام مى کرد. (بحارالانوار، ج 89، ص 257).

 1334 - آداب ورود به نماز جمعه
قال على - علیه السلام -
لا باءس بان یتخطى الرجل یوم الجمعة الى مجلسه حیث کان فاذا خرج الامام فلا یتخطان احد رقاب الناس ولیجلس حیث یتیسر الا من جلس على الابواب و منع الناس ان یمضوا الى السعة فلا حرمة ان یتخطاه
مانعى ندارد که نمازگزار روز جمعه به جاى سمت خود در نماز گام بردارد، ولى وقتى امام براى خطبه خواندن آماده شد، کسى نباید بر سر و گردن مردم راه برود بلکه باید هر کجا که ممکن بود بنشیند مگر کسى که در کنار درهاى ورودى نشسته باشد و وجود او در آنجا مانع ورود دیگران به قسمتهاى خالى باشد که در این صورت اگر لگدمال شود حرمتى ندارد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 94).

 1335 - نظافت براى نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
لیتزین احدکم یوم الجمعة یغتسل و یتطیب و یسرح لحیته و یلبس انظف ثیابه ولیتهیاء للجمعة ولیکن علیه فى ذلک الیوم السکینة و الوقار
باید هر یک از شما در روز جمعه خود را بیاراید (رعایت چهار نوع نظافت :)
1 - غسل کند.
2 - عطر بزند
3 - ریش و موهاى خود را شانه کند.
4 - پاکیزه ترین جامه هایش را بپوشد و براى نماز جمعه آماده شود، البته باید آرامش و وقار در رفتار او نمایان باشد. (فروع کافى ، ج 3، ص 417).

 1336 - شیوه پیامبر (ص )
قال عن جابربن سمرة :
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - لایطیل الموعظة یوم الجمعة انما هن کلمات یسیرات
شیوه پیامبر خدا (ص ) چنین بود که روز جمعه موعظه را طولانى نمى کرد، بلکه مواعظ او کلماتى اندک بودند. (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 633).

 1337 - سوره مؤ منون و منافقون در نماز جمعه
عن النبى -صلى الله علیه وآله - قال :
یقرء فى الجمعة فى الرکعة الاولى بسورة الجمعة لیحرض بهاالمؤ منین و فى الثانیة بسورة المنافقین لیفرع بها المنافقون
از پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله - نقل شده که فرمود: دررکعت اول نماز جمعه سوره جمعه خوانده شود تا به آن مؤ منین را راغب کند و در رکعت دوم سوره منافقین خوانده شود تا به وسیله ان منافقین را بترساند. (بحارالانوار، ج 89، ص 221).

 1338 - برگرفتن زینت در روز جمعه
عن الصادق - علیه السلام - فى قوله - عزوجل - خذوا زینتکم عند کل مسجد قال : فى العیدین و الجمعة
از امام صادق (ع ) در تفسیر سخن خداوند عزوجل : ((زینت خود را نزد هر پرستشگاه برگیرید))نقل شده است که حضرت فرمود: در عید قربان و فطر و جمعه . (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 78).

 1339 - دعاى پس از نماز جمعه
قال الصادق - علیه السلام -
من قراء یوم الجمعة بعد فراغه من صلوة الجمعة و قبل ان یثنى رجلیه سورة الاخلاص سبع مرات و فاتحة الکتاب مرة ، و قل اعوذ برب الناس سبع مرات ، لم ینزل به بلیة و لم تصبه فتنة الى یوم الجمعة الاخرى فان قال : اللهم اجعلنى من اهل اجلنة التى حشوها برکة و عمارها الملائکة مع نبینا محمد -صلى الله علیه وآله - و ابینا ابراهیم جمع الله - عزوجل - بینه و بین محمد و ابراهیم - صلوات الله علیهما و الهما - فى دار السلام - صلى الله على محمد و ابراهیم و على الهما الطاهرین
هر کس روز جمعه پس از فراغت از نماز جمعه وقبل از آنکه پایش را جمع کند هفت بار سوره اخلاص و یک بار سوره حمد و هفت سوره ناس را بخواند، تا جمعه آینده بر او گرفتارى و آسیبى نمى رسد. و اگر بگوید: خدایا مرا از اهل بهشت قرار بده ، بهشتى سرشار از برکت که فرشتگان آباد کننده آنند، همراه پیامبرمان محمد (ص ) و پدرمان ابراهیم (ع ) خداوندمیان او و حضرت محمد و حضرت ابراهیم در بهشت جمع مى کند. درود خدا بر پیامبر اسلام وحضرت ابراهیم و دودمان آنان . (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 90).

منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى


 1085 - قلب نورانى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان العبد اذا تخلى بسیده فى جوف اللیل المظلم و ناجاه اثبت الله النور فى قلبه
هنگامى که بنده اى در دل شب تاریک با خداى خود خلوت کرده و با او مناجات کند، خدا قلب او را نورانى خواهد ساخت . (میزان الحکمه ، ج 5، ص 419).
 1086 - سفارش پیامبر (ص ) به على (ع )
عن رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یاعلى و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل و علیک بصلاة اللیل
پیامبر اکرم (ص ) سه بار فرمود: یا على بر تو باد به خواندن نماز است . (بحارالانوار، ج 87، ص 157).
 1087 - محبوبترین چیزها
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
الرکعتان فى جوف اللیل احب الى من الدنیا و مافیها
دو رکعت نماز در دل شب نزد من ، از دنیا وآنچه که در آن است ، محبوبتر است . (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 276).
 1088 - شرف مؤ من
قال الصادق - علیه السلام -
شرف المؤ من صلاته باللیل
شرف مومن به نماز شب او است . (بحارالانوار، ج 87، ص 141).
 1089 - رضوان خدا
عن الرضا - علیه السلام -
رضوان الله الصلوة باللیل
نماز شب ، رضوان (خشنودى ) خدا را به همراه دارد. (من لایحضره الفقیه ، ج 1 ص 412)
 1090 - گناه باعث محرومیت از نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
ان الرجل یذنب فیحرم صلوة اللیل
هرآینه انسان مرتکب گناهى مى شود و در نتیجه را، از نماز شب محروم مى گردد. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 422).
 1091 - فواید نماز
قال على - علیه السلام -
قیام اللیل مصححة للبدن و تمسک باخلاق و رضى رب العالمین
برخاستن براى نماز شب موجب تندرستى و پایبندى به اخلاق پیغمبران است وخدا را خشنود مى کند. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 421).
 1092 - سبب محرومیت از نماز شب
قال الباقر - علیه السلام -
جاء الرجل الى امیرالمؤ منین - علیه السلام - فقال : یاامیرالمؤ منین انى قد حرمت الصلوة باللیل فقال امیرالمؤ منین : انت رجل قد قیدتک ذنوبک

مردى نزد امیرالمؤ منین (ع ) آمد و گفت : من از نماز شب محروم شده ام ، امام على (ع ) فرمود: گناهانت تو را گرفتار نموده است . (بحارالانوار، ج 83، ص 127).
 1093 - نتیجه نماز شب ابراهیم (ع )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما اتخذ الله ابراهیم خلیلا - علیه السلام - الا لاءطعامه الطعام و صلوته باللیل و الناس نیام
خداوند ابراهیم (ع ) را به مقام خلیلى خود برنگزید، مگر به دو چیز: اول این که مردم را اطعام مى کرد و دیگر این که هنگامى که مردم در خواب بودند، نماز مى خواند. (بحارالانوار، ج 74 ص 282، میزان الحکمه ، ج 5 ص 417).
 1094 - زینت آخرت
قال الصادق - علیه السلام -
ان الثمانى رکعات یصلیها العبد اخر اللیل زینة الاخرة
هشت رکعت نمازى که بنده در آخر شب مى خواند، زینت آخرت است . (بحارالانوار تج 83، ص 126).
 1095 - سلامتى بدن
قال على - علیه السلام -
قیام اللیل مصحة للبدن
بیدارى شب ، مایه سلامتى بدن است . (بحارالانوار، ج 87، ص 144).
 1096 - قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من کثرت صلاته باللیل حسن وجهه بالنهار
هر که بسیار نماز شب بخواند، روز چهره او زیبا ونوارنى است . (نهج الفصاحه ، ص 580).
 1097 - دروغ و محرومیت از نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
ان الرجل لیکذب الکذبة فیحرم بها عن صلوة اللیل
چه بسا مردى با گفتن دروغى ، از فیض نماز محروم مى شود. (بحارالانوار، ج 87، ص 146).
 1098 - نماز شب ، موجب درمان بیمارى ها
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
علیکم بصلاة اللیل فانها سنة نبیکم و داءب الصالحین قبلکم و مطردة الداء عن اجسادکم

نماز شب را به پا دارید، زیرا نماز شب سنتى است از پیامبرتان رسول الله (ص ) و رسم صالحان و پاکانى است که قبل از شما بودند نماز شب موجب طرد و دفع بلا و دردها و بیمارى ها از بدن شما مى باشد. (تفسیر صافى ، ص 265، ثواب الاعمال ، ص 96).
 1099 - اهمیت نماز شب (نماز وتر).
قال ابوجعفر - علیه السلام -
من کان یؤ من بالله والیوم الاخر فلا یبیتن الا بوتر
هرکس به خدا و روز جزا ایمان دارد، نباید شب را به صبح برساند مگر این که نماز وتر را به جا آورد. (بحارالانوار، ج 87، ص 145).
 1100 - دعا براى مؤ منین
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
من قدم اربعین رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه ، استجیب له فیهم و فى نفسه
امام صادق (ع ) فرمود: کسى که در قنوت نماز وتر براى چهل مؤ من وسپس براى خود دعا کند، خداوند دعاهاى وى را مستجاب گرداند. (وسائل الشیعه ، ج 4، باب 45).
 1101 - سفارش جبرئیل
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
مازال جبرئیل یوصینى بقیام اللیل حتى ظننت ان اخیار امتى لن یناموا من اللیل الا قلیلا
جبرئیل (ع ) همچنان مرا به قیام شب و نماز در آن سفارش مى نمود که من گمان کردم خوبان و برگزیدگان امت من شب را نمى خوابند، مگر اندکى . (بحارالانوار، ج 76، ص ‍ 333).
 1102 - رحمت خدا بر زوجین
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اذا ایقظ الرجل اهله من اللیل توضیا و صلیا کتبا من الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات
هرگاه مردى همسر خویش را در نیمه هاى شب بیدار کند و با هم وضو بسازند و به نماز بایستند، آنان از ذاکرانى ، که خداوند - تبارک و تعالى - بسیار یاد مى کنند، محسوب مى گردند. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 418).
 1103 - ریزش گناهان
قال الصادق - علیه السلام -
صلاة المؤ من باللیل تذهب بما عمل من ذنب بالنهار
نماز شب گناهانى را که مؤ من در روز مرتکب شده است ، از بین مى برد. (ثواب الاعمال ، ص 100).
 1104 - قضاى نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله یباهى بالعبد یقضى صلوة اللیل بالنهار یقول : ملائکتى عبدى یقضى ما لم افترضه علیه الشهدوا انى قد غفرت له
همانا خداوند مباهات مى کند به بنده اى که نماز شب را در روز قضا کند و مى فرماید: اى فرشتگان من ! بنده من قضا مى کند چیزى را که من براو واجب نکرده ام گواه باشید که من او را آمرزیدم . (بحارالانوار، ج 87، ص 202).
 1105 - تاءثیرات نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
صلوة اللیل تبیض الوجه و صلوة اللیل تطیب الریح و صلوة اللیل تجلب الرزق
نماز شب چهره را سفید، بوى را خوش و روزى را جلب مى کند(گسترش مى دهد). (علل الشرایع ، ص 363، میزان الحکمه ، ج ، ص 421).
 1106 - ضمانت روزى
قال الصادق - علیه السلام -
کذب من زغم انه یصلى صلاة اللیل و هو یجوع ان صلاة اللیل تضمن رزق النهار
دروغ گفت کسى که بگوید نماز شب مى خواند و گرسنگى مى کشد، زیرا نماز شب روزى روز را ضمانت مى کند. (بحارالانوار، ج 87، ص 15).
 1107 - نماز شب ، چراغ قبر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلوة اللیل سراج لصاحبها، فى ظلمة القبر
نماز شب چراغى است در تاریکى قبر. (بحارالانوار، ج 87، ص 161).
 1108 - علت زیبایى
سئل على بن الحسین - علیه السلام -
ما بال المجتهدین باللیل من احسن الناس وجها؟ قال : لاءنهم خلوا بالله فکساهم الله من نوره
از امام زین العابدین (ع ) سؤ ال کردند: چرا صورت اهل نماز شب از طراوت و زیبایى ویژه اى برخوردار است ؟ آنحضرت پاسخ داد: از این جهت که آنان با خداوند خویش خلوت کرده اند و خداوند نیز آنان را بانور خود پوشانده است . (علل الشرایع ، ص 366، بحارالانوار، ج 87، ص 159).
 1109 - آثار نماز شب
عن الصادق - علیه السلام -
صلاة اللیل تحسن الوجه و تحسن الخلق ، و تطیب الریح ، و تدر الرزق و تقضى الدین ، و تذهب بالهم و تجلوا البصر
نمازشب باعث زیبایى سیما ونیکویى اخلاق و خوشبویى بدن و فراوانى رزق و مایه اداى قرض ها و از بین رفتن و تقویت نور چشم است .(ثواب الاعمال ، ص 70).
 1110 - نماز شب و بهشت
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
قال ان : فى الجنة غرفا یرى ظاهرها من باطنها و باطنها من ظاهرها یسکنها من امتى من اطاب الکلام ، و اطعم الطعام ، و افش السلام و ادام الصیام ، و صلى باللیل و الناس نیام
پیامبر اکرم (ص ) فرمود: در بهشت غرفه هایى است که داخل آن از بیرون وبیرون آن از درون نمایان است و در آن افرادى از امت من اسکان مى یابند که سخن شایسته بر زبان مى آورند و به اطعام طعام مى پردازند و سلام را در میان مردم گسترش مى دهند و همیشه روزه دارند و شب هنگام که همگان در خوابند، به نماز برمى خیزند. (نورالثقلین ، ج 3 ص ‍ 263).
 1111 - عن النبى -صلى الله علیه وآله -
اذا قام العبد من لذید مضجعه و النعاس فى عینیه لیرضى ربه - جل و عز - بصلاة لیله ، باهى الله به ملائکته فقال : اما ترون عبدى هذا، قد قام من لذیذ مضجعه الى صلاة لم افرضها عیله ، اشهدوا انى قد غفرت له
هنگامى که انسان از بستر مطبوع خویش برمى خیزد و در حالى که چشمانش خواب آلوده است با نماز شب ، پروردگار خود را خشنود نمید، خداوند به وجود او بر فرشتگان مى بالد و مى فرماید: آیا بنده مرا نمى بینید که از خواب خوش برخاسته تا نمازى که من بر او واجب نکردم به جاى آورد؟ گواه باشید که او را بخشودم . (بحارالانوار، ج 7، ص 156).
 1112 - نورانیت منزل
عن الصادق - علیه السلام -
ان البیوت التى یصلى فیها باللیل بتلاوه القرآن تضى ء لاهل المساء کما تضى ء نجوم السماء لاهل الارض
خانه اى که در آن نماز شب خوانده مى شود و تلاوت قرآن مى گردد، براى افلاکیان آن گونه مى درخشد که ستارگان براى زمینیان مى درخشد. (ثواب الاعمال ، ص 70).
 1113 - نماز شب ، نشان عشق و محبت
حدیث قدسى
کذب من زعم انه یحبنى فاذا جنه اللیل نام عنى الیس کل محب یحب خلوة حبیبه
دروغ مى گوید آن کس که مدعى محبت من است ولى وقتى شب فرا مى رسد مى خوابد. مگر نه اینکه هر عاشقى ، خلوت بامعشوق را دوست دارد؟ (بحار الانوار، ج 13، ص ‍ 329).
 1114 - اهمیت ندادن به نماز شب
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
یاعلى ! علیک بصلاة اللیل و من استخف بصلاة اللیل فلیس منا .
یا على ! بر تو باد به خواندن نماز شب و از ما نیست کسى که به نماز شب اهمیت ندهد و آن را سبک بشمارد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 280).
 1115 - بهترین نماز مستحبى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
افضل الصلاة بعد الصلوة المکتوبة الصلاة فى جوف اللیل
برترین نماز بعد از نماز واجب ، نماز خواندن در دل شب است . (کنز العمال ، ج 7، ص 21397).
 1116 - شیعه و نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
لیس من شیعتنا من لم یصل صلاة اللیل
از شیعیان ما نیست کسى که نماز شب را به جاى نیاورد. (بحارالانوار ج 87، ص 162).
 1117 - از ما نیست
قال الصادق - علیه السلام -
لیس منا من لم یصل صلاة اللیل
از ما نیست ، کسى که نماز شب را به جاى نیاورد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 274).
 1118 - محروم از قیام
قال الصادق - علیه السلام -
یا سلیمان ! لاتدع قیام اللیل فان المغبون من حرم قیام اللیل
اى سلیمان ! از شب زنده دارى غافل مباش که مغبون آن کسى است که از قیام شب محروم شود. (بحارالانوار، ج 87، ص 146).
 1119 - روح نماز شب بخوان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ورجل قام من اللیل فصلى وحده فسجد و نام هو ساجد فیقول تعالى : انظروا الى عبدى روحه عندى و جسده ساجد
(پروردگار مباهات مى کند) بر مردى که شبانه بلند شو و به تنهایى نماز بخواند و سجده کند و در حال سجده به خواب رود خدا مى فرماید: بنگرید به بنده من که روح او پیش من و تنش در سجده است . (بحارالانوار، ج 77، ص 86).
 1120 - شریف ترین امت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اشراف امتى حملة القرآن و اصحاب اللیل
بزرگان امت من حاملان قرآن و یاران شب هستند. (بحارالانوار ج 87، ص 138.
 1121 - بهره از فصل زمستان ، و نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
الشتاء ربیع المؤ من یطول فیه لیله فیستعین به على قیامه و یقصر فیه نهاره فیستعین به على صیامه
زمستان ((بهار))مؤ من است که از درازاى شب براى نماز شب و از کوتاهى روز براى روزه کمک مى گیرد (خوشا به حال کسى که از شبهاى بلند زمستانى بهره مى گیرند وبراى آخرت خویش ره توشه اى فراهم مى کنن و دست تهى وارد محشر نمى شوند.) (بحارالانوار، ج 89، ص 152).
 1122 - نورانیت دل
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
قال : یا على ! خمسة تنور القلب : کثرة قرائة قل هو الله احد و قلة الکلام و مجالسة العلماء والصلاة فى اللیل و المشى ء الى المساجد
یا على ! پنج چیز دل را نورانى مى کند: کثرت تلاوت سوره ((قل هو الله احد))کم گویى ، مجالست با علما، نماز شب و گام برداشتن به سوى مسجد. (المواعظ العددیه ، ص ‍ 258).
 1123 - شب زنده دارى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من ختم له بقیام اللیل ثم مات لفه الجنة
کسى که عمرش به شب زنده دارى به پایان برسد، بهشت پاداش او است .(وسائل الشیعه ج 5، ص 274)
 1124 - یک رکعت نماز در شب
عن رسول الله -صلى الله علیه وآله -
علیکم بصلاة اللیل ولو رکعة واحدة ، فان الصلاة اللیل منهاة عن الاثم و تطفى ء غضب الرب - تبارک و تعالى - و تدفع عن اهلها حرالنار، یوم القیامة
بر شما باد به نماز شب ، اگر چه یک رکعت باشد، زیرا نماز شب انسان را از گناه باز مى دارد و خشم پروردگار را خاموش کرده وصاحبش را از آتش قیامت درامان مى دارد. (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 21431).
 1125- زینت آخرت
قال الصادق - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - قال المال و البنوان زینة الحیاة الدنیا، و ان الثمان رکعات التى یصلیها العبد اخراللیل زینة الاخرة
خداوند متعال ثروت و فرزندان را زینت دنیا دانسته است هشت رکعت نماز که انسان در آخر شب مى خواند، زینت آخرت است . (بحارالانوار ج 83، ص 126 ثواب الاعمال ، ص ‍ 69).
 1126 - دستاورد نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلاة اللیل مرضاة الرب ، و حب الملائکة و سنة لاانبیاء و نور المعرفة واصل الایمان و راحة الابدان ، و کراهة الشیطان و سلاح على الاعداء و اجابة للدعاء و قبول الاعمال وبرکة فى الرزق ، و شفیع بین صاحبها و بین ملک الموت و سراج فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب مع منکر و نکیر و مونس و زائر فى قبره الى یوم القیامة
نماز شب مایه خشنودى پروردگار و دوستى فرشتگان و روش پیامبران و نور معرفت و ریشه ایمان و موجب آرامش بدن و نفرت شیطان و سلاحى در مقابل دشمنان و باعث مستجاب شدن دعا و پذیرش اعمال و برکت روزى است نماز شب بین نمازگزاران و ملک الموت واسطه مى شود و چراغ قبر و فرش زیر او در قبر و پاسخ نکیر و منکر و مونس انسان در قبر و زیارت کننده او در قبر تا روز قیامت خواهد بود. (بحارالانوار، ج 87، ص 162).
 1127 - بهترین شما
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خیرکم من اطاب الکلام و اطعم الطعام و صلى باللیل و الناس نیام
بهترین شما کسى است که سخن زیبا بگوید و طعام بدهد و هنگامى که مردم در خوابند نماز شب بخواند. (بحارالانوار، ج 87، ص 142).
 1128 - نماز شب بدون اثر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رب صائم لیس له من صیامه الا الجوع و رب قائم لیس له من قیامه الا السهر
چه بسا روزه دارى که از روزه خویش جز گرسنگى ثمرى نبرد و نماز شب گزارى که از نماز خود جز بى خوابى سودى نگیرد. (نهج الفصاحه ، ص 345، حدیث 1732).
 1129 - خشنودى خدا.
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ثلاثة یضحک الله الیهم : الرجل اذا قام باللیل یصلى و القوم اذا صفوا فى قتال العدو و القوم ، اذا صفوا فى الصلاة
خداوند از سه گروه خشنود است :
1 - کسى که نماز شب مى خواند
2 - دسته اى که در برابر دشمن (درراه خدا) صف آرایى کرده اند.
3 - جمعى که نماز جماعت تشکیل مى دهند. (ثواب الاعمال ، ص 96).
 1130 - درهاى خیر و سعادت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
لمعاذ بن جبل فى غزوة تبوک : و ان شئت انباءنک بابواب الخیر؟ قال قلت : اجل یا رسول الله قال : الصوم جنة و الصدقة تکفر الخطیئة و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه الله ، ثم قرء هذه الایة : تتجافى جنوبهم عن المضاجع
رسول خدا (ص ) در جنگ تبوک به معاذبن جبل فرمود: آیا مى خواهى که درهاى خیر و سعادت را به تو معرفى کنم ؟ گفت : آرى اى رسول خدا! پیامبر -صلى الله علیه وآله -فرمود:
1 - روزه که سپر (ازآتش ) است .
2 - صدقه که گناه را جبران مى کند
3 - بیدارى انسان در دل شب که براى خدا باشد.
سپس این آیه را خواند: تتجافى جنوبهم عن المضاجع (بحارالانوار، ج 87، ص 123).
 1131 - خوابیدن به نیت نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ما من عبد یحدث نفسه بقیام ساعة من اللیل فینام عنها الا کان نومه صدقة تصدق الله بها علیه و کتب له اجر ما نوى
کسى که به نیت بیدار شدن براى نماز شب بخوابد، ولى خواب بماند، خواب او عطیه اى است الهى و خداوند متعال به او پاداش نماز شب را عطا مى کند. (میزان الحکمه ، ج 5، ص ‍ 423 کنزالعمال ، حدیث 21475).
 1132 - برکت نماز شب
قال الرضا - علیه السلام -
علیکم بصلاة اللیل فما من عبد یقوم اخر اللیل فیصلى ثمان رکعات و رکعتى الشفع و رکعة الوتر و استغفر الله فى قنوته سبعین مرة ، الا اجیر من عذاب القبر و من عذاب النار و مذله فى عمره ، و وسع علیه فى معیشته
بر شما باد به نماز شب ، زیرا هر بنده اى که در آخر شب بیدار شود و هشت رکعت نماز شب ، و دو رکعت نماز شفع ، و یک رکعت نماز وتر بخواند و در قنوت آن ، هفتاد بار استغفار کند خداوند اورا از عذاب قبر و آتش در امان دارد وعمر او را طولانى کرده و به زندگى اوگشایش خواهد داد. (بحارالانوار، ج 87، ص 161).
 1133 - نماز شب و عبودیت
سئل عن العبودیة قال - علیه السلام -
العبودیة خمسة اشیاء: خلوالبطن ، و قرائة القران ، وقیام اللیل و التضرع عند الصبح ، والبکاء من خشیة الله
از امام (ع ) سوال شد عبودیت چیست ؟ امام پاسخ داد عبودیت در پنج چیز است :
1 - خالى بودن شکم ؛
2 - قرائت قرآن ؛
3 - نماز شب ؛
4 - تضرع در پیشگاه خدا در صبحگاهان ؛
5 - گریه و زارى از خوف خدا. (المواعظ العددیه ، ص 159).
 1134 - درجات نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
من رزق صلاة اللیل من عبد او امة ؛قام لله - عزوجل - مخلصا فتوضاء وضوء سابغا وصلى الله - عزوجل - بنیة صادقة وقلب سلیم و بدن خاشع و عین داعمة ، جعل الله - تبارک و تعالى - خلفه تسعة صفوف من الملائکة فى کل صف ما لا یحصى عددهم الا الله تعالى احد طرفى کل صف فى المشرق و الاخر بالمغرب قال : فاذا فرغ کتب له بعددهم درجات
هرگاه بنده اى موفق به نماز شب شود وبراى خدا بیدار شود و وضوى کامل بگیرد و با نیت خالص و قلب سلیم و بدن خاشع وچشم گریان براى خدا نماز بخواند، خداوند نه صف از فرشتگان را پشت سر او مى گمارد که جز خدا کسى نمى تواند آنها را شمارش کند، زیرا یک طرف هر صف در مشرق و طرف دیگر آن در مغرب است هنگامى که او نماز را تمام کند، خدا به تعداد آن فرشتگان براى او درجه و ثواب مى نویسد. (بحارالانوار، ج 87، ص 137)
 1135 - نماز مستحبى در خلوت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلاة التطوع حیث لایراه من الناس احد، مثل خمس و عشرین یراه الناس
نماز مستحبى در خلوت و دور از چشم دیگران ، برابر است با بیست و پنج نماز درجایى که مردم او را مى بینند. (کنزالعمال ، ج 7، حدیث 21346).
 1136 - بیدارى شب مایه قرب الهى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان قیام اللیل قربة الى الله
بیدارى شب انسان را به خدا نزدیک مى کند. (بحارالانوار، ج 87، ص 122).
 1137 - نماز شب سبب ورود به بهشت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
افشوا السلام ، وصلوا الارحام ، و اطعموا الطعام ، و صلوا باللیل ، و الناس نیام ، تدخلوا الجنة بسلام
(باسلام کرن ) سلام را میان مردم شایع کنید صله رحم به جاى آورید اطعام کنید و در شب که همگان درخوابند به نماز برخیزید تا به سلامتى داخل بهشت گردید. (بحارالانوار، ج 87، ص 159).
 1138 - چشم گریان در قیامت
قال الصادق - علیه السلام -
کل عین باکیة یوم القیامة الا ثلاثة : عین غضت عن محارم الله و عین سهرت فى طاعة الله ، و عین بکت فى جوف اللیل من خشیة الله
در قیامت همه چشم ها گریان است مگر سه چشم :
1 - چشمى که از (دین و نظر به ) آنچه خداوند حرام کره بر هم نهاده شود؛
2 - چشمى که در شب جهت عبادت بیدار بماند.
3 - چشمى که در دل شب از خوف خدا بگرید. (اصول کافى ، ج 2، ص 482).
 1139 - نماز شب در مسافرت
قال الباقر - علیه السلام -
صل صلاة اللیل الوتر فى محمل
نماز شب و نماز وتر راحتى در کجاوه بخوان .(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 96).
 1140 - نماز شب سنت پیامبر و صالحان
قال الصادق - علیه السلام -
علیکم بصلاة اللیل سنة نبیکم و داءب الصالحین
بر شما باد به خواندن نماز شب ، زیرا این عمل سنت پیامبر و سیره صالحان است .
(بحارالانوار، ج 87، ص 123).
 1141 - بیدار کردن اهل خانواده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رحم الله رجلا قام من اللیل فصلى و ایقظ امراءته فصلت فان ابت نضح فى وجهها الماء، رحم الله امراءة قامت من اللیل فصلت وایقظت زوجها فان ابى نضحت فى وجهه الماء
خداوند رحمت کند مردى را که شب از خواب برخیزد ونماز شب بخواند وهمسرش را نیز براى نماز شب بیدار کند و چنانچه بیدار نشد(بااجازه قبلى او) به صورت وى آب بپاشد (و او رابیدار کند) همچنین خدا بیامرزد زنى راکه در شب برخیزد و نماز شب بخواند و شوهرش را نیز براى نماز شب بیدار کند و اگر از جاى برنخاست (با اذن قبلى او) آب به صورتش ‍ بپاشد (تا او را بیدار کند) (میزان الحکمه ، ج 5، ص 418).
 1142 -نماز شب و سلامتى بدن
فى الحدیث
الصوم و السفر و صلاة اللیل و امرارالید فى موضع السجود و المسح بها الوجه و مانالته من البدن و البدئة بخنصر الید الیسرى فى تقلیم الاظفار والختم بخنصر الیمنى .
روزه و مسافرت و نماز شب و دست کشیدن برپیشانى و مسح صورت و شروع در گرفتن ناخن ازانگشت کوچک دست چپ و ختم آن به انگشت کوچک دست راست از عوامل تندرستى به حساب مى آیند. (سفینة البحار، ج 2، ص 80).
 1143 - تفسیر آیه نماز شب
قال الرضا - علیه السلام -
فى ذیل آیة : و سبحه لیلا طویلا فان صلاة اللیل
در ذیل آیه ((مقدارى طولانى از شب او را تسبیح گوى ))حضرت مى فرماید: به درستى نماز شب (منظور) است . (نورالثقلین ، ج 5، ص 449).
 1144 - ذکر قنوت در نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
وکان رسول الله -صلى الله علیه وآله -یستغفر الله فى الوتر سبعین مرة و یقول هذا مقام العائذ بک من النار سبع مرات
رسول خدا -صلى الله علیه وآله -در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله )) مى گفت و هفت بار ذکر ((این جایگاه کسى است که از آتش به تو خدا پناه آورده است ))مى گفت . (وسائل الشیعه ج 4، ص 610).
 1145 - کم شدن روزى
قال موسى بن جعفر - علیه السلام -
فاذا حرم صلاة اللیل حرم بها الرزق
زمانى از خواندن نماز شب محروم شد، رزق و روزى حلال او کاسته مى شود. (قصارالجمل ، ج 1، ص 392، بحارالانوار، ج 87، ص 146).
 1146 - تفسیر آیه نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
ان ناشئة اللیل قال : هى القیام فى آخر اللیل
امام در تفسیر آیه ((همانا پدیده شب و به پا خاستن براى نماز شب ))منظور قیام براى نماز شب در آخر است . (نورالثقلین ج 5، ص 449)
 1147 - استجابت دعا در نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
یستجاب الدعاء فى اربعة مواطن : فى الوتر و بعد الفجر و بعد الظهر و بعدالمغرب

دعا در چهار وقت به اجابت مى رسد:
1 - در نماز وتر؛
2 - بعد از فجر صادق
3 - بعد از ظهر؛
4 - بعد از مغرب (اصول کافى ، ج 4، ص 226).
 1148 - ذکر ((العفو))در قنوت نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على بن الحسین سید العابدین - علیه السلام - یقول : العفو العفو ثلاثماءة مرة فى الوتر فى السحر
امام زین العابدین - علیه السلام - در قنوت نمز وتر در وقت سحر سیصد بار ((العفو))مى گفت . (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).
 1149 - پاداش عظیم
قال الصادق - علیه السلام -
ما من عمل حسن یعمله العبد الا و له ثواب فى القران الا صلاة اللیل فان الله لم یبین ثوابها لعظیم خطره عنده فقال : تتجا فى جنوبهم عن المضاجع یدعون ربهم خوفا و طمعا ومما رزقناهم ینفقون فلا تعلم نفس ما اخفى لهم من قرة اعین جزاء بما کانوا یعملون
هیچ کار خوبى نیست که انسان انجام دهد جز این که براى آن در قرآن پاداشى بیان شده است مگر نماز شب که (به دلیل عظمت آن ) خداوند پاداش آن را مشخص نکرد، بلکه فرموده است : پهلو از بستر خواب حرکت مى دهد (در دل شب ) با بیم و امید خداى خود را مى خوانند و از آن چه که روزى آنها کردیم انفاق مى کنند. هیچ کس نمى داند که پاداش نیکوکارى اش چه نعمت و لذتهاى بى نهایت که روشنى بخش دیده است و در عالم غیب براى او ذخیره شده است . (بحارالانوار ج 8، ص 126).
 1150 - طول دادن قنوت نماز وتر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اطولکم قنوتا فى الوتر اطولکم راحة یوم القیامة فى الموقف
هرقدر قنوت شما در نماز وتر طولانى تر باشد، آسایش شما در موقف قیامت بیشتر است . (بحارالانوار، ج 87، ص 287).
 1151 - بلند خواندن قرائت نماز شب
عن على بن اسباط انه ساءل اباعبدالله - علیه السلام - عن رجل یقوم فى اخر اللیل یرفع صوته بالقرائة قال : ینبغى للرجال اذا صلى باللیل ان یسمع اهله لکى یقوم النائم و یتحرک المتحرک
على بن اسباط از امام صادق (ع ) در مورد مردى که آخر شب برمى خیزد و صدایش را به قرائت بلند مى کند، پرسید امام (ع ) فرمود: شایسته است که انسان وقتى نماز شب مى خواند، صدایش را به خانواده اش برساند تا آن که خواب رفته ، بیدار شود، و آنکس که مى خواهد حرکت کند حرکت کند. (بحارالانوار، ج 87، ص 209).
 1152 - کیفیت قنوت نماز وتر
قال الصادق - علیه السلام -
استغفر الله ربى و اتوب الیه فى الوتر سبعین مرة تنصب یدک الیسرى و تعد بالیمنى الاستغفار
در قنوت نماز، وتر، هفتاد بار استغفار بگویید، براى این کار دست چپ را مقابل صورت قرار دهید، و با دست راست استغفار را بشمارید. (بحارالانوار، ج 87، ص 287).
 1153 - دعاى بعد از نماز شب
قال الباقر - علیه السلام -
اذا انصرفت من الوتر فقل : سبحان ربى الملک القدوس العزیز الحکیم ثلاث مرات ، ثم تقول : یا حى یا قیوم یا بر یا رحیم یا غنى یا کریم ، ارزقنى من التجارة اعظمها فضلا و اوسعها رزقا و خیرها لى عاقبة فانه لاخیر فیما لا عاقبة له
امام باقر (ع ) فرمود: پس از اتمام نماز شب سه مرتبه بگو: سبحان ربى الملک القدوس العزیز الحکیم وسپس بگو: یاحى یا قیومساءله من لا یحضره الفقیه ، ج 1، ص ‍ 313).
 1154 - گناه روز مانع نماز شب مى شود
فى الحدیث
جاء رجل الى سلمان الفارسى و قال : یا اباعبدالله ! این لا اءقوى على الصلاة باللیل فقال : لاتعصى الله النهار وجاء رجل الى امیر المؤ منین - علیه السلام - فقال : یاامیرالمؤ منین ،! انى قد حرمت الصلاة باللیل فقال له امیرالمومنین - علیه السلام - انت رجل قد قیدتک ذنوبک
در حدیث آمده که شخصى به سلمان فارسى گفت : اى اباعبدالله ! من که توانایى خواندن نماز شب را در شب ندارم سلمان پاسخ داد: در روز گناه نکن (تا به خواندن نماز شب توفیق یابى ))و نیز در خبر است که مردى به امیرالمؤ منین (ع ) عرض کرد: از خواندن نماز شب محروم مانده ام . امام پاسخ داد: تو اسیر بند گناهان خود هستى . (تفسیر نورالثقلین ، ج 3، ص ‍ 383).
 1155 - نماز شب در لیلة الهریر
قال على - علیه السلام -
ماترکت صلاة اللیل منذ سمعت قول النبى -صلى الله علیه وآله - صلاة اللیل النور، فقال ابن الکواء ولیلة الهریر؟ ولالیلة الهریر
على (ع ) فرمود: از روزى که شنیدم پیامبر اسلام (ص ) فرمود که نماز شب نور است هیچگاه آن را ترک نکردم ابن کواء گفت : حتى در لیلة الهریر(شب عملیات جنگ صفین ))امام فرمود: حتى در آن شب (بحار الانوار، ج 40، ص 17).
 1156 - روشنى در نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلاة اللیل نور
نماز شب نور است . (میزان الحکمه ، ج 10، ص 234).
 1157 - نماز شب مسافر
عن ابراهیم بن سیابة قال :
کتب بعض اهل بیتى الى ابى محمد - علیه السلام - فى صلاة المسافر اول اللیل صلاة فکتب - علیه السلام - فضل صلاة المسافراول اللیل کفضل صلاة المقیم فى الحضر من اخر اللیل
کسى از خانواده من به امام عسگرى (ع ) نامه نوشت و از نماز شب که مسافر در اول شب مى خواند، سوال کرد امام (ع ) در پاسخ نوشت : فضیلت نماز شب مسافر در اول شب ، مانند فضیلت آن در آخر شب براى غیر مسافر است . (بحارالانوار، ج 78، ص 210).
 1158 - سرور مؤ من
اوصى رسول الله -صلى الله علیه وآله - - علیا - علیه السلام - فقال له :
یا على ! ثلاث فرحات للمؤ من فى الدنیاء لقاء الاخوان ، و الافطار من الصیام ، و التهجد من آخر اللیل
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - به على (ع ) وصیت نمود: اى على ! در این دنیا سه چیز براى مؤ من سرور آفرین است :
1 - دیدار برادران دینى ؛
2 - افطار روزه دار در پایان روزه ؛
3 - عبادت در ساعات آخر شب ؛ (اعلام الدین فى صفات دیلمى ، ص 133، بحارالانوار، ج 74، ص 352).
 1159 - مایه افتخار مؤ من
قال الصادق - علیه السلام -
ثلاثة هن فخر المؤ من وزینة فى الدنیا و الاخرة : الصلاة فى اخر اللیل و یاءسه مما فى ایدى ، الناس ، و ولایة الامام من ال محمد -صلى الله علیه وآله -
سه چیز مایه افتخار مومن و زینت اودر دنیا و آخرت است :
1 - نماز در آخر شب ؛
2 - دل کندن از آنچه دردست مردم است ؛
3 - پذیرش ولایت امام از اهل بیت پیامبر (ص ) (بحارالانوار، ج 87، ص 140).
 1160 - اوصاف شب زنده داران
قال على - علیه السلام -
و انى لمن قوم لاتاءخذهم فى الله لومة لائم سیماهم سیماء الصدیقین و کلامهم کلام الابرار، عمار اللیل و منارالنهار، متمسکون بحبل القرآن ، یحبون سنن الله و سنن رسوله ، لایستکبرون ولایعلمون و لایغلون و لایفسدون قلوبهم فى الجنان و اءجسادهم فى العمل

من از کسانى هستم که در راه خداوند از هیچ ملامتى نمى ترسد از کسانى که سیمایشان سیماى صدیقان و سخنانشان سخنان نیکان است شب زنده دارانند و روشنى بخش روز. به دامن قرآن تمسک جسته اند و سنتهاى خدا و رسولش را احیا مى کنند نه تکبر مى ورزند و نه علو و برترى پیشه مى سازند نه خیانت مى کنند و نه فساد به راه مى اندازند، قلبهاشان در بهشت و پیکرهاشان در انجام وظیفه و عمل . (مکارم الاخلاق ، ص 322).
 1161 - نماز شب ، سرگرمى مؤ من
قال الباقر - علیه السلام -
لهوالمؤ من فى ثلاثة اشیاء،: التمتع بالنساء، و مفاهکة الاخوان ، و الصلوة باللیل ؛
سرگرمى و انس مؤ من در سه چیز است :
1 - بهره مندى از زنان
2 - حضور در بزمساءله مشروع ) برادران
3 - نماز در نیمه شب ؛ (سفینة البحار، ج 2، ص 519).
 1162 - بى بهره از نماز شب
قال على - علیه السلام -
و کم من قائم لیس له من قیامه الا السهر و العناء حبذا الاکیاس
چه بسا شب زنده دارى که از عبادت شبانه خود، جز رنج و بى خوابى بهره اى نبرد خوشا خواب عارفان زیرک . (نهج البلاغه ، ج 145).
 1163 - وقت انجام نماز شب
عن حسین بن على بن بلال ، قال ، - علیه السلام -
کتبت الیه فى وقت صلاة اللیل فکتب - علیه السلام - عندزوال اللیل و هو نصفه افضل فان فات فى اوله و اخره جائز
حسین بن على بن بلال مى گوید: به امام نوشتم که وقت خواندن نماز شب در چه موقع است ؟ امام در پاسخ نوشت : نیمه شب بهتر است ، و اگر در این فرصت نخواندى ، اول شب یا آخر شب هم مى توانى بخوانى . (التهذیب ، ج 2 ص 118).
 1164 - نماز شب در هنگام نبرد
قال امیرالمؤ منین - علیه السلام -
الا انکم ملاقوا العدو غدا - ان شاءالله - فاطیلوا، اللیلة القیام ، و اکثروا تلاوة القرآن ، و اسئلوا الله الصبر والنصر
در جنگ صفین به همراهان خود فرمود: شما فردا با دشمن نبرد خواهید کرد، لذا امشب را بیشتر در نماز باشید، (نماز شب بخوانید) و فراوان قرآن بخوانید و از خداوند صبر و نصرت بخواهید. (بحارالانوار، ج 100، ص 35).
 1165 - اثرات دنیایى و آخرت نماز شب و تجهد
قال على - علیه السلام -
و سیق الذین اتقوا ربهم الى الجنة زمرا قد امن العذاب ، و انقطع العتاب و زخرحوا عن النار، و اطماءنت ، و رضوا المثوى و القرار، الذین کانت اعمالهم فى الدنیا زاکیة و اعینهم باکیة ، و کان لیلهم فى دنیاهم نهارا تخشعا و استغفارا و کان نهارهم لیلا توحشا و انقطاعا، فجعل الله لهم الجنة مابا والجزاء ثوابا و کانوا حق بها و اهلها فى ملک دائم و نعیم قائم
پرهیزکاران دسته دسته به سوى بهشت هدایت مى شوند از عذاب آسوده اند و از سرزنش ایمن و از آتش دورند و بهشت براى آنان آرامش یافته (تا در مکان هاى امن بیا بیاسایند) و آنان از این قرارگاه خشنود مى باشند اینان کسانى هستند که در این جهان ، کردارشان پاک وچشمشانشان گریان و شب هایشان در دنیا در فروتنى (در نماز شب ) و استغفار روز و روزهایشان از بیم گناه شب بوده است از این رو خداوند بهشت را جاى بازگشت و پاداش (کردار) آنان گردانیده و به بهشت و اهل بهشت سزاوارتردند، در جاودانگى و نعمت پایدار. (نهج البلاغه ، خطبه 190، الدلیل ، ج 2 ص 1000).


 1166 - سفارش امام حسین (ع ) به خواهرش زینب
قال الحسین - علیه السلام - حین الوداع مع اخته زینب - علیها السلام -
یازینب ! لاتنسینى فى نافلة اللیل
امام حسین - علیه السلام - هنگام وداع در روز عاشورا به زینب کبرى (ع ) فرمود: اى زینب ! در نماز شب مرا فراموش مکن . (زینب کبرى ، للنفدى ، ص 50).

 1167 - نماز شب یاران محمد (ص )
قال على - علیه السلام -
لقد راءیت اصحاب محمد -صلى الله علیه وآله - فما ارى یشبههم منکم لقد کانوا یصبحون شعثا و قدباتوا سجدا و قیاما یراوحون بین جباههم و خذودهم و یقفون على مثل الجمر من ذکر معادهم کان بین اعینهم رکب المعزى من طول سجودهم اذا ذکر الله هملت اعینهم حتى تبل جیوبهم و مادوا کما یمید الشجر یوم الریح العاصف خوفا من العقاب و رجاء للثواب
من اصحاب محمد (ص ) را دیده ام و کسى از شما را نمى بینم که شبیه آنان بوده باشد اصحاب محمد (ص ) شب را در حال سجده و قیام بودند و با چهره ژولیده و غبارآلوده شب را به صبح مى رساندند، زیرا پیشانى ها و صورتهاى خویش را به طور متناوب برزمین مى نهادند. آن رشد یافتگان با یادآورى بازگشت خویش ، چنان مى شدند که گویى برگدازه آتش ‍ ایستاده اند. از طول سجود میان چشمانشان مانند زانوى بز برآمده بود. چشمانشان چنان گریان بود که گریبان هایشان خیس مى شد و به جهت ترس از کیفر و امید پاداش مانند درختى در تندباد مى لرزیدند.
(نهج البلاغه خطبه 97).

 1168 - نماز شب ، شعار پرهیزکاران
قال على - علیه السلام -
سهر اللیل شعارالمتقین و شیمة المشتاقین
شب زنده دارى شعار پرهیزکاران و روش مشتاقان است .(غرر الحکم ، ص 192).

 1169 - تاءثیر شب زنده دارى
قال على - علیه السلام -
فاتقوا الله عبادالله تقیة ذى لب ، شغل التفکر قلبه ، و انصب الخوف بدنه ، و اسهر التهجد غرار نومه ، و اظماء الرجاء هواجریومه ، و ظلف الزهد شهواته ، و اوجف الذکر بلسانه ، و قدم الخوف لامانه
اى بندگان خدا! از خدا بترسید همانند ترسیدن خردمندى که اندیشه قیامت او را به خود مشغول کرده و ترس از خدا جسمش را رنجور ساخته و شب زنده دارى (براى عبادت ) خواب اندک او را گرفته وامید به حق ، او را در نیم روز تشنه نگاه داشته و بى توجهى به دنیا خواهش هاى نفس را از او دور کرد پیوسته ذکر خدا بر زبانش جارى است و ترس (از خدا) را براى امنیت (روز رستاخیر بر همه چیز) مقدم داشته است . (نهج البلاغه ، خطبه 82).

 1170 - آداب نماز شب و شب زنده داران
قال على - علیه السلام -
اما اللیل فصافون اقدامهم ، تالین لاجزاء القرآن یرتلونها ترتیلا، یرحزنون به انفسهم و یستثیرون به دواء دائهم فاذا مروا بایة فیها تشویق رکنوا الیها طمعا و تطلعت نفسوهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم ، و اذا مروا بایة فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم و ظنوا انها زفیر جهنم و شهیقها فى اصول اذانهم فهم حانون على اوساطهم مفترشون لجباههم و اکفهم و رکبهم و اطراف اقدامهم یطلبون الى الله فى فکاک رقابهم و اماالنهار فحلماء علماء ابرار اتقیاء
(پرهیزکاران ) به هنگام شب برپا مى خیزند و آیات قرآن را با دقت و تاءمل مى خوانند و با خواندن و اندیشیدن در آن خود را محزون مى سازند و مى کوشند که با آن مى کوشند که با آن ، درد خود را درمان کنند هرگاه به آیه اى برسند که شوق انگیز و امید آفرین ، باشد به آن طمع ورزند و مشتاقانه به آن نگرند؛گویى پاداشى که آن آیه بازگو مى کند در برابر دیدگان آنهاست و چون به آیه اى برسند که در آن ترس و بیم است ، گوش دل خویش را مى گشایند که گویى فریاد و فغان اهل دوزخ در کنار گوش آنهاست ، قامت خود را در مقابل حق خم مى کنند و پیشانى و کف دست و زانوان و سر انگشتان را بر زمین مى نهند و از خداوند بزرگ آزادى خویش (را از آتش دوزخ ) درخواست مى کنند و به هنگام روز، شکیبا و دانا و نیکوکار و پرهیزکار مى باشند. (نهج البلاغه ، خطبه 193، الدلیل ، ج 2، ص 997).

 1171 - شب زنده دارى
قال على - علیه السلام -
نعم عون العبادة السهر
شب زنده دارى براى عبادت کمک خوبى است . (منتخب الغرر، ص 49)

 1172 - نور دائم از بیدارى شب
قال عیسى - علیه السلام -
طوبى للذین یتهجدون من اللیل اولئک الذین یرثون النور الدائم من اجل انهم قاموا فى ظلمة اللیل
خوشا به حال کسانى که شب را بیدار مى مانند اینانند که نور دائم را به پاداش شب زنده دارى به ارث مى برند. (میزان الحکمه ، ج 10، ص 234).

 1173 - مسواک براى نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
اذا قمت باللیل فاستک فان الملک تاءتیک فیضع فاه على فیک ، فلیس من حرف تتلوه و تنطق به الا صعد به الى السماء فلیکن فوک طیب الریح
شبانگاه که براى نماز بلند مى شوى مسواک بزن ، چرا که فرشته نزد تو مى آید و دهانش را بر دهانت مى گذارد و هر حرفى از قرآن و نماز و دعا مى خوانى ، به آسمان مى برد از این رو باید که دهانت خوشبو باشد. (وسائل الشیعه ، ج 1، ص 357، بحارالانوار، ج 87، ص 207).

 1174 - عبادت در شب بهار اولیا
قال على - علیه السلام -
سهر اللیل فى طاعة الله ربیع الاولیاء و روضة السعداء
شب در طاعت و عبادت خدا بیدار ماندن ، بهار اولیا و بوستان نیک بختان است . (غرر الحکم ، ص 192).

 1175 - صاحبان عقل
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خیارکم اولواالنهى . قیل : یا رسول الله من الواالنهى ؟ فقال المتهجدون باللیل والناس نیام
بهترین شما خردمندان هستند، عرض کردند: اینان کیانند؟ فرمود: عبادت کنندگان در شب ، آنگاه که مردم در خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص 158).

 1176 - آفات زیاد خوابیدن در شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - قالت ام سلیمان بن داود:
یا بنى !ایاک و کثرة النوم باللیل ، فان کثرة النوم باللیل تدع الرجل فقیرا یوم القیامة
مادر سلیمان بن داود (ع ) به سلیمان مى گفت : فرزندم !از زیاد خوابیدن در شب بپرهیز، زیرا زیاد خوابیدن در شب ، باعث فقر در روز قیامت مى شود. (بحارالانوار، ج 87، ص 152، امالى الصدوق ، ص 140)

 1177 - نداى خروس در سحرگاه
قال لقمان حکیم - علیه السلام -
ان اخر اللیل فى التهجد احب الى من اوله لان الله یقول : و بالاسحارهم یستغفرون
آخر شب براى تهجد (نماز شب ) نزد من محبوبتر است از آغاز آن ، زیرا خدا مى فرماید: پرهیزکاران در سحرگاهان استغفار مى کنند. (تفسیر نمونه ، ج 22، ص 322).

 1179 - فایده شب زنده دارى
و اوحى الله الى موسى - علیه السلام -
قم فى ظلمة اللیل اجعل قبرک روضة من ریاض الجنان
به موسى (ع ) وحى شد: در ظلمت شب (براى خواندن نماز شب ) بلند شو (پاداش آن ) قبرت را باغى از باغهاى بهشت مى سازم . (بحارالانوار، ج 87، ص 155).

 1180 - خاصیت شب و رسیدن به لقاء
قال الحسن العسکرى - علیه السلام -
ان الوصل الى الله - عزوجل - سفر لایدرک الابامتطاء اللیل
به درستى که رسیدن به خداوند - عزوجل - سفرى است که جز با مرکب شب ، پیمودن راه و نیل به مقصد ممکن نیست . (بحارالانوار، ج 78، ص 380).

 1181 - تفسیر آیه ، نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون (2) کانوا اقل اللیالى تفوتهم لایقومون فیها
امام صادق (ع ) در تفسیر آیه ((کمى از شب رامى خوابیدند))فرمود: کمتر شبى بر آنها مى گذشت که بیدار نشوند و عبادت نکنند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 279، تفسیر نمونه ، ج 22، ص 337).

 1182 - محبوب ترین نماز
قال الصادق - علیه السلام -
احب صلاة اللیل الیهم اخر اللیل
محبوبترین نماز شب در نظر آنان (متقین ) نماز آخر شب است . (التهذیب ، ج 2، ص 6).

 1183 - استفاده از تاریکى شب براى بیداردلان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله - جل جلاله - اوحى الى الدنیا ان اتعبى من خدمک و اخدمى من رفضک و ان العبد اذا تخلى بسیده فى جوف اللیل المظلم و ناجاه اثبت الله النور فى قلبه فاذا قال : یارب !ناداه الجلیل - جل جلاله - لبیک عبدى !سلنى اعطک و توکل على اکفک ثم یقول - جل جلاله - لملائکة : ملائکتى !انظروا الى عبدى فقد تخلى فى جوف هذا الیل المظلم و البطالون لاهون و الغافلون نیام اشهدوا انى قد غفرت له
خداوند - جل جلاله - به دنیا وحى کرد: هرکه در خدمت تو باشد، او را به رنج وتعب بینداز و هر کس تو را رها کند، در خدمت وى باش ، هرگاه بنده در دل شب تار، با آقاى خویش ‍ خلوت نموده و با او به راز و نیاز بپردازد، خداوند دلش را نورانى سازد و چون بگوید: اى رب من ! اى رب من ! خداوند - جل جلاله - گوید: لبیک اى بنده من ! بخواه از من تا عطایت کنم ، به من توکل نماى تا بسنده ات باشم سپس خداوند به فرشتگان خود فرماید: اى فرشتگان من ! بنده ام را بنگرید در دل این شب تیره با من خلوت کرده است در حالى که بطالت پیشگان به لهو و لعب مشغول هستند و غفلت زدگان در بستر خواب آرمیده اند .اینک گواه باشید که من به طور حتم او را آمرزیدمساءله (بحارالانوار، ج 87، ص 137، به نقل از امالى صدوق ).

 1184 - نزدیکترین ساعات انسان به خدا
قال عن ابن ابى یعفور عن ابى عبدالله - علیه السلام -
قلت له : اخبرنى - جعلت فداک - اى ساعة یکون العبد اقرب الى الله ، و الله منه قریب ؟ قال : اذا قام فى اخر اللیل و العیون هادئة فیمشى الى وضوئه حتى یتوضاء باسبع وضوء، ثم یجى ء حیت یقوم فى مسجده فیوجه وجهه الى الله ویصف قدمیه و یرفع صوته ویکبر و افتتح الصلوة فقراء اجزانه و صلى رکعتین و قام لیعید صلوته ناداه مناد من عنان السماء عن یمین العرش : ایها العبد المنادى ربه !ان البر لینشر على رسک من عنان السماء، و الملائکة محیطة بک من لدن قدمیک الى عنان : جعلت فداک یابن رسول الله ما الانفتال ؟ قال : تقول بوجهک و جسدک هکذا، ثم ولى وجهه و ذلک الانفتال

ابن ابى یعفور (راوى حدیث ) مى گوید به حضور امام صادق (ع ) عرضه داشتم : قربانت شوم ! بفرمایید چه زمانى انسان به خدا و خدا به او نزدیک است ؟ فرمود: چون آخر شب برخیزد، در حالى که چشم هایش در خواب هستند، وضویى شاداب گرفته و در عبادتگاه خود بایستد و با حضور قلب و توجه به خدا، تکبیر نماز گفته وقرائت را بخواند و دو رکعت نماز به جاى آورد و آنگاه براى نماز دیگرى برخیزد، از سوى آسمان و از جانب عرش این ندا برآید: اى بنده اى که خداى خود را مى خوانى ! الحال احسان و بر و خیر از جانب آسمان درحال فرود آمدن بر تو است و فرشتگان از کنار قدم هایت تا عنان آسمان گرد تو جمع شده اند و خداوند مى فرماید: اى بنده من !اگر بدانى که در حال گفتگو و راز و نیازى ، انفتال از خود نشان نمى دهد. (راوى مى گوید) گفتم : اى فرزند رسول خدا! قربانت شوم ، مقصود از انفتال چیست ؟ امام در حالى که صورت خود را به سمت پشت سر مى چرخانید، انفتال این است که صورت و بدنت را برگردانى . (بحارالانوار، ج 87، ص 158).

 1185 - سفارش خداوند به حضرت موسى (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان فیماناجى الله - عزوجل - به موسى بن عمران - علیه السلام - ان قال له : یابن عمران ! کذب من زعم انه یحبنى فاذا جنه اللیل نام عنى الیس کل محب یحب خلوة حبیبه ؟ها انا ذایابن عمران مطلع على احبائى اذا جهنم اللیل حولت ابصارهم فى قلوبهم و مثلت عقوبتى بین اعینهم یخاطبونى عن المشاهده و یکلمونى عن الحضور یابن عمران ! هب لى من قبلک الخشوع و من بدنک الخضوع و من عینیک الدموع فى ظلم ، وادعنى فانک تجدنى قریبا مجیبا .
خداوند حکیم به حضرت موسى (ع ) فرمود: اى پسر عمران ! دروغ مى گوید آن کس که گمان کند مرا دوست دارد، در حالى که که چون شب فرا مى رسد از من چشم مى پوشد و به خواب مى رود! آیا نه چنین است که هر عاشقى خلوت با معشوق را دوست دارد؟ هان اى پسرعمران ! این منم که بردوستانم مطلعم چون شب آنان را فرا گیرد، چشم دلشان رادگرگون مى سازم (که جز من چیزى نمى بینند) و عقوبتم را در مقابل دیدگانشان مجسم مى کنم (بدان گونه )از راه شهود و رویارویى با من به مخاطبه مى پردازند و حضورا با من به گفتگو مى نشینند، اى پسر عمران ! در دل شبهاى تار از دلت خشوع و از تنب خضوع و از چشمانت قطرات اشک نثار من بنما و مرا بخوان که مرا به خود نزدیک و اجابت کننده دعوتت خواهى یافت . (بحارالانوار، ج 87، ص 139).

 1186 - عبادت در شب و استجابت دعا
عن النیشابورى قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - ان الناس یروون عن النبى -صلى الله علیه وآله - ان فى اللیل ساعة لایدعو فیها عبدمؤ من بدعوة الا استجیب له قال : نعم قلت : متى هى جعلت فداک ؟ قال : ما بین نصف اللیل الى الثلث الباقى منه ، قلت : اهى لیلة من اللیالى معلومة او کل لیلة ؟ قال : بل کل لیلة
به امام صادق (ع ) عرض کردم : مردم از پیامبر (ص ) نقل مى کنند در شب ساعتى است که هیچ بنده مؤ منى در آن دعایى نمى کند مگر این که دعایش مستجاب شود فرمود: بلى عرض ‍ کردم : فدایت شوم آن چه زمانى است ؟ فرمود: بین نصف شب تا ثلث باقى مانده از آن عرض کردم : آیا آن شب معینى است از شب ها یا هر شب است ؟ فرمود: هر شب است . (بحارالانوار، ج 87، ص 165).

 1187 - قصد نماز شب
عن زرارة قال :
قلت لابى جعفر - علیه السلام -: اناء اللیل ساجدا و قائما یحذر الاخرة و یرجوا رحمة ربه قل هل یستوى الذین یعلمون والذین لایعلمون ؟... قال یعنى صلاة اللیل
از زراه نقل شده مى گوید: به ابوجعفر (ع ) عرض کردم : مراد از آیه ((وقتهاى شب سجده کنان به پا ایستادگان از آخرت مى ترسد و رحمت پروردگارش را امید مى دارد. بگو آیا آنان که مى دانند و آنان که نمى دانند برابرند))چیست ؟ فرمود: نماز شب است . (بحارالانوار، ج 87، ص 192).

 1188 - دیندارى مؤ منان
قال الصادق - علیه السلام -
خبر طویل ذکر فیه الائمة و علامة الائمة فقال : و دینهم الورع و العفة و الصدق و الصلاح والاجتهاد و اداء الامانة الى البر و الفاجر، و طول السجود، و قیام اللیل ، و اجتناب المحارم ، وانتظار الفرج بالصبر و حسن الصحبة و حسن الجوار
در خبرى طولانى که در آن ذکر پیشوایان دینى و نشانه آنان آمده ، نقل شده که حضرت فرمود: و دین آنها، پرهیزکارى ، و عفت و راستى و صلاح و کوشش و اداى امانت به نیک و بد است و طول دادن سجده و عبادت شب و پرهیز کردن از حرام و با شکیبایى در انتظار فرج آل محمد (ص ) بودن و نیکى مصاحبت و رفتار با همسایگان است . (بحارالانوار، ج 87، ص ‍ 143، اصول وافى ، ج 2، ص 121).

 1189 - نماز سواره
قال عن فیض بن مطر:
دخلت على ابى جعفر و انا ارید ان اساءله عن صلوة اللیل فى المحمل قال : فابتداءنى فقال : کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یصلى على راحلته حیث توجهت به .
خدمت حضرت امام باقر (ع ) وارد شده و مى خواستم از خواندن نماز شب در کجاوه سوال کنم آن حضرت پیش از سوال من فرمود: پیغمبر اکرم (ص ) بر شتر خود که به هر سو درحرکت بود، نماز مى گذاشت . (اثبات الهداة ، ج 5، ص 306)

 1190 - توجه مؤ من به نماز شب
عن على - علیه السلام - قال :
ان الله - جل جلاله - اذا راءى قریة اسرفوا فى المعاصى ، و فیها ثلاثة نفر من المؤ منین ، ناداهم -جل جلاله و تقدست اسماؤ ه - یااهل معصیتى ! لولا مافیکم من المؤ منین ، المتحابین بجلالى العامرین بصلاتهم ارضى و مساجدى ، المستغفرین بالاسحار خوفا منى ، لانزلت بکم عذابى ثم لاابالى .
از على بن ابى طالب (ع ) نقل شده است که فرمود: چون خداوند - جل جلاله - دید که مردمى در گناهان زیاده روى کردند و در میان آنها، سه نفر از مؤ منین است خداوند - عزوجل - ندا مى کند: این گناهکاران ! اگر در میان شما نبودند کسانى که براى من باهم دوستى مى کنند و با نماز خواندنشان زمین من و مسجدهاى مرا آباد مى کنند و شب ها در موقع سحر از ترس ‍ من از من آمرزش مى خواهند، عذابم را به شما نازل مى کردم وهیچ درنگى نمى کردم . (بحارالانوار، ج 87، ص 140).

 1191 - نماز شب باعث رفع گناهان
فى تفسیر على بن ابراهیم :
اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات فان صلاة المؤ من فى اللیل تذهب ماعملوا بالنهار من السیئات و الذنوب
در تفسیر على بن ابراهیم در ذیل آیه ((اقم الصلوة ))این حدیث به چشم مى خورد نماز شب گناهان وسیئاتى که در روز انجام گرفته است از بین مى برد. (سفینة البحار، ج 2، ص ‍ 253).

 1192 - نجات از وحشت قبر
قال الباقر - علیه السلام -
صل رکعتین فى سواد اللیل لوحشة القبور
براى نجات از وحشت قبر، دو رکعت نماز در دل شب بخوان . (بحارالانوار، ج 87، ص 160).

 1193 - امام کاظم (ع ) و نماز شب
موسى بن جعفر - علیه السلام - یصلى فى جوف اللیل حتى یطلع الفجر
حضرت موسى بن جعفر (ع ) تا اذان صبح ، مشعول نمازهاى مستحبى بود. (بحارالانوار، ج 48، ص 107).

 1194 - شرافت مرد در نماز شب
عن سهل بن سعد قال :
جاء جبرئیل الى النبى -صلى الله علیه وآله - فقال : یا محمد! عش ما شئت فانک میت ، و احبب ماشئت فانک مفارقه ، و اعمل ما شئت فانک مجزى به و اعلم ان شرف الرجل قیامه باللیل ، و عزه استغناؤ ه عن الناس
از سهل بن سعد نقل شده است که مى گوید: جبرئیل به حضور پیامبر اسلام (ص ) آمد و عرض کرد: اى محمد! هرقدر مى خواهى زندگى کن ، اما خواهى مرد، هرکس را خواستى دوست دار، اما از اوجدا خواهى شد هر عملى خواستى انجام ده ، اما پاداش آن را خواهى دید. آگاه باش که شرافت مرد، عبادت او در شب است و عزت وى در بى نیازى جستن از مردم است . (بحارالانوار، ج 87، ص 136).

 1195 - ریزش گناهان
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ان الحسنات یذهبن السیئات قال : صلاة اللیل تکفر ما کان من ذنوب النهار
از امام صادق - علیه السلام - نقل شده که در تفسیر آیه ((همانا نیکى ها، بدى ها را مى زداید))فرمود: نماز شب است و صاحبان خود را از گناهان روز پاک مى کند. (تفسیر العیاشى ، ج 2، ص 164).

 1196 - منزلت نماز شب
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال :
ثلاث درجات : افشاء السلام ، و اطعام الطعام و الصلاة باللیل والناس نیام
از امام باقر (ع ) نقل شده که فرمود: سه چیز منزلت و مقام را مى افزاید: سلام دادن ، غذا دادن وشب نماز خواندن ، آن زمان که مردم در خوابند. (بحارالانوار، ج 87، ص ‍ 141).

 1197 - مبغوض ترین مخلوقات
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ابغض الخلق الى الله جیفة باللیل و بطال فى النهار
از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمود: دشمن ترین مخلوقات نزد پروردگار عالم کسى است که در شب مردار است و در روز بیکار است (تا صبح مانند مردار مى افتد مى خوابد و در روز وظایف دینى خود را انجام نمى دهد) (بحارالانوار، ج 87، ص 158).

 1198 - آثار نماز شب
عن رسوله -صلى الله علیه وآله - قال :
صلاة اللیل ، مرضاة الرب ، وحب الملائکة و سنة الانبیاء، ونور المعرفة و اصل الایمان ، وراحة الابدان و کراهیة الشیطان وبرکة فى الرزق ، سلاح على الاعداء و اجابة للدعاة ، و قبول الاعمال ، و شفیع بین صاحبها و بین ملک الموت و سراج فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب مع منکر و نکیر و مونس و زائر فى قبره الى یوم القیامة فاذا کان یوم القیامة کانت الصلاة ظلافوقه ، تاجا على راءسه ، ولباسا على بدنه و نورا یسعى بین یدیه ، و سترا بینه و بین النار و حجة للمؤ من بین یدى الله تعالى ، و ثقلا فى المیزان و جوازا على الصراط و مفتاحا للجنة لان الصلاة تکبیر وتحمید وتسبیح و تمجید و تقدیس و تعظیم و قراءة و دعاء، و ان افضل الاعمال الصلاة لوقتها .
از پیامبر اسلام (ص ) نقل شده است که فرمود: نماز شب موجب خشنودى پروردگار و دوستى فرشتگان و روش پیامبران ونور شناختن وریشه ایمان ومایه راحتى بدن ها و ناخشنودى شیطان و اسلحه اى علیه دشمنان و موجب قبولى دعا و پذیرفته شدن اعمال و زیادى روزى است میان نمازگزار و عزرائیل میانجى است و چراغ قبر صاحب خود خواهد بود و زیرانداز او است (کنایه از عدم جدایى نماز و نمازگزار است ) و جواب نکیر و منکر است و تا روز قیامت در قبرش و مونس وهمدم او مى باشد آنگاه که روز قیامت شد، نماز در بالاى سرش ‍ سایه خواهد افکند و برسرش تاج و بر بدنش لباس مى باشد و نورى است که پیاپیش او مى تابد و راه او را روشن مى کند و میان او و آتش حایل شود و در برابر خداوند متعال برهان مؤ من و مایه سنگینى میزان است و برات عبور از صراط و کلید بهشت مى باشد نماز، تکبیر، ستایش ، تنزیه ، به بزرگى ، و پاکى یاد کردن و تعظیم و خواندن قرآن و دعا است و برترین اعمال ، نماز خواندن در وقت آن است . (بحارالانوار، ج 87، ص 161).

 1199 - تقوا و نماز شب
قال على - علیه السلام -
عبادالله ان تقوى الله حمت اولیاء محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتى اسهرت لیالیهم
اى بندگان خدا پرهیزکارى دوستان خدا را از انجام کارهاى حرام باز مى دارد و ترس از خدا آنچنان در دل آنان جاى مى گیرد که شب ها را (براى نماز) بیدار مى مانند. (نهج البلاغه ، خطبه 113).

 1200 - تسبیح در شب
عن جعفر بن محمد: - علیه السلام - فى قول الله - عزوجل - و سبح بحمد ربک حین تقوم و من الیل فسبحه و ادبار النجوم (3) قال : امره ان یصلى باللیل
از امام صادق - علیه السلام - نقل شده است که در تفسیر سخن خداوند - عزوجل - که مى فرماید: ((و تسبیح به سپاس پروردگار خودگوى ، گاهى که برمى خیزى و از شب تسبیح گویش تا سپیده دمان ))چنین فرمود: او را دستور داده تا در دل شب نماز بخواند.
(بحارالانوار، ج 87، ص 159).

 1201 - نماز شب با شک
و قد سمع - علیه السلام - رجلا من الحروریة یتهجد و یقراء فقال : نوم على یقین خیر من صلاة على شک
امام على (ع ) شنید که یکى از مردم حروریه (خوارجمهورى اسلامى ایران نماز شب به جا مى آورد و قرآن مى خواند. حضرت فرمود: با یقین خوابیدن بهتر از نماز خواندن با شک است . (نهج البلاغه ، حکمت 92).

 1202 - کسب هیبت و ابهت با نماز شب
روى ان علیا - علیه السلام -
اجتاز بقصاب و عنده لحم سمین ، فقال : یاامیرالمؤ منین ! هذااللحم سمین ، اشرت منه ، فقال : لیس الثمن حاضرا فقال : انا اصبر یا امیر المؤ منین ! فقال له : انا اصبر عن اللحم و ان الله سبحانه وضع خمسة فى خمسة : العز فى الطاعة ، والذل فى المعصیة و الحکمة فى جوف البطن و الهیبة فى صلاة اللیل و الغنا فى القناعة
روایت شده است که امیرالمؤ منین (ع ) از مقابل دکه قصابى مى گذشت قصاب گفت : اى امیرالمؤ منین !گوشت چاق و خوب موجود است امام (ع ) فرمود: پول آن موجود نیست قصاب گفت : من مهلت مى دهم و صبر مى کنم . امام على (ع ) پاسخ داد: بر من نخوردن گوشت صبر مى کنم (و افزود): خداوند متعال پنج چیز را در پنج چیز دیگر قرار داده است : عزت را در بندگى ، ذلت را در معصیت ، حکمت را در کم خوردن و خالى بودن شکم ، هیبت و ابهت را در روى آوردن به نماز شب و ثروتمندى و بى نیازى را در قناعت . (ارشاد القلوب ، دیلمى ، باب القناعة )

 1203 - نماز شب و رفع مشکلات :
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ایهاالناس ، ما من عبد الا و هو یضرب علیه بحزائم معقودة فاذا ذهب ثلثا الیل و بقى ثلثه ، اتاه ملک فقال له : قم فاذکرالله فقد دناالصبح قال : فان هو تحرک و ذکر الله انحلت عنه عقده ، و ان هو قام فتوضاء، و دخل فى الصلاة انحلت عنه العقد کلهن ، فیصبح حین یصبح قریر العین
اى مردم !هیچ کس از شما نیست مگر این که مشکلات همچون کمربندى او را محاصره کرده است . پس زمانى که دو سوم از شب گذشت (و یک سوم آن باقى ماند) ملکى بر او وارد مى شود و به او مى گوید: برخیز و ذکر خداوند بگوى که صبح نزدیک است اگر او حرکت کرد و ذکر خداوند گفت ، یک گره از گرفتارى هایش گشوده خواهد شد و اگر او برخاست و وضو گرفت و به نماز ایستاد، تمامى گره هاى گرفتارى از او گشوده مى شود و صبحگاهان شادمان و با روشنى چشم از خواب برمى خیزد. (بحارالانوار، ج 82، ص 223).

 1204 - زینت دنیا و آخرت
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ثلاثة هن فخرالمؤ من ، وزینة فى الدنیا و الاخرة : الصلاة فى اخر اللیل و یاءسه مما فى ایدى الناس و ولایة الامام من ال محمد - علیهم السلام -
سه چیز مایه افتخار و برترى انسان مؤ من و زینت دنیا و آخرت او است : نماز شب ، ماءیوس بودن از این و آن پذیرفتن ولایت امالى از آل محمد (ع ). (سفینة البحار، ج 2، ص ‍ 326).

 1205 - معصیت و محرومیت از نماز شب
قال الصادق - علیه السلام -
ان الرجل یذنب الذنب فیحرم صلاة اللیل و ان العمل السیى ء اسرع فى صاحبه من السکین فى اللحم
شخصى که به عصیان روى مى آورد، از خواندن نماز شب محروم مى شود، زیرا اثر کار بد در انسان ، از اثر کارد تیز بر گوشت ، سریع تر است . (میزان الحکمه ، ج 5، ح 110467).

 1206 - سفارش پیامبر (ص )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یابنى عبدالمطلب !افشوا السلام ، و صلوا الارحام ، و تهجدوا و الناس نیام ، و اعطعموا الطعام ، و اطیعوا الکلام ، تدخلوا الجنة بسلام
اى فرزندان عبدالمطلب !آشکارا سلام کنید و صله رحم انجام دهید و هنگامى که مردم در خواب هستند، شب زنده دارى کنید و به عبادت خداوند بپردازید و مردم را اطعام کنید و سخن خوب بگویید تا به سلامت وارد بهشت شوید. (محاسن برقى ، ج 2، ص 142).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى

 1056 - تکمیل نماز واجب با نماز مستحبى
قال الباقر - علیه السلام -
ان العبد لیرفع له من صلاته نصفها و ثلثها و ربعها و خمسها فما یرفع له الا ما قبل علیها بقلبه و انما امروا بالنوافل لیتم لهم مانقصوا من الفریضة
نمازى که بنده به جا مى آورد، گاهى نصف و گاهى یک سوم و گاهى چهارم و گاهى یک پنجم آن بالا برده مى شود، زیرا بالا برده نمى شود مگر آن نمازى که با توجه و حضور قلب باشد، مردم ماءمور به انجام نمازهاى مستحب شده اند تا نقص نمازهاى واجب آنان توسط مستحباب جبران شود. (بحارالانوار، ج 87، ص 28).

 1057 - نماز و ترازوى اعمال
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
الصلوة میزان فمن اوفى استوفى
نماز ترازوى (اعمال ) است هر کسى بیشتر به جا آورد بیشتر بهره مى برد. (فروع کافى ، ج 3، ص 267).

 1058 - اهمیت نماز مستحبى :
حدیث قدسى :
ما تقرب العبد الى بشى ء افضل مما افترضت علیه ، و ان العبد لیتقرب الى بالنوافل حتى احبه
بهترین چیزى که بنده را به من نزدیک نزدیک مى کند، فرایضى است که بر او واجب گرانیده ام و بنده با به جاى آوردن نافله به قدرى به من نزدیک مى شودکه او را دوست دارم . (اصول کافى ، ج 1، ص 352).

 1059 - نماز و رفع حاجت
قال الصادق - علیه السلام -
اذا اردت حاجة فصل رکعتین وصل على محمد و آل محمد وسل تعطه هنگام حاجت ، دو رکعت نماز بخوان و بر پیغمبر و آل او درود فرست و حاجتت را بخواه که به تو داده مى شود. (فروع کافى ، ج 3، ص 479).

 1060 - انجام نماز پیش از واجب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یا اباذر! ایما رجل تطوع فى کل یوم و لیلة اثنتى عشرة رکعة سوى المکتوبة کان له حقا واجبا بیت فى الجنة
اى ابوذر! هر مردى که در شبانه روز - غیر از نمازهاى واجب - دوازده رکعت نماز بگزارد خداوند خانه اى در بهشت به او خواهد داد.(مکارم الاخلاق ، ص 461).
قال الحسن بن على - علیه السلام -
اذا اضرت النوافل بالفریضة فارفضوها
هرگاه نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر رسانید، آنها را ترک کنید. (تحف العقول ، ص 267).

 1062 - تاءثیر نماز مستحبى
قال موسى بن جعفر - علیه السلام -
صلوة نمازهاى مستحبى هر مؤ منى را به خداوند متعال نزدیک مى نماید. (تحف العقول ، ص 297).

 1063 - اکتفا به واجبات
عن الحسن العسکرى - علیه السلام -
ان القلوب اقبالا و ادبارا فاذا اقبلت فاحملوها على النوافل و اذا ادبرت فاقصروها على الفرائض
به درستى که قلب گاهى آماده وگاهى خسته است ، زمانى که قلب شما آمادگى داشت و با نشاط و سرحال بود، آن را به انجام نوافل وادارید، و زمانى که خسته بود، به واجبات اکتفا کنید. (مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 177).

 1064 - شیعه على و کثرت نماز
قال الباقر - علیه السلام -
انما شیعة على کثیرة صلاتهم کثیرة تلاوتهم للقرآن
شیعیان و پیروان خط على زیاد نماز مى گزارند، و زیاد تلاوت قرآن مى کنند. (صفات الشیعه ، ص 436).

 1065 - پرهیز از سستى در نماز
قال الصادق - علیه السلام -
ایاکم و الکسل و ان ربکم رحیم یشکر القلیل ان الرجل لیصلى الرکعتین تطوعا یرید بهما وجه الله فیدخله الله بهما الجنة
ازسستى دورى کنید، زیرا پروردگار شما مهربان است و اندک را مى پذیرد هرآینه مرد دو رکعت نماز مستحبى براى خدا مى خواند و خداوند به سبب این دو رکعت ، او را وارد بهشت مى کند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 30، اصول وافى ، ج 2، ص 61).

 1066 - آمادگى براى نماز مستحبى
قال الصادق - علیه السلام - ان القلب یحیى و یموت فاذا حى فادبه بالتطوع ، و اذا مات فاقصره على الفرائض
همانا، قلب انسان مى میرد و زنده مى شود، پس وقتى که قلب زنده (و با نشاط) است او را به اعمال (نماز) مستحبى وادار کن و زمانیکه قلب مرده است ، به واجبات اکتفا کن . (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 177).

 1067 - نماز و رفع مشکلات
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ما یمنع احدکم اذا دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضاء ثم یدخل المسجد فیرکع رکعتین ، یدعواالله فیهما اما سمعت الله یقول : و استعینوا بالصبر و الصلاة
وقتى در اثر فشار زندگى و حوادث روزگار مشکلاتى براى کسى پیش آمد، وضو بگیرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز به جاى آورد، و خدا را بخواند. آیا شنیده اى که خداوند مى فرماید: از شکیبایى و نماز یارى جویید. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263).

 1068 - نماز واجب و مستحب ، پنجاه و یک رکعت
قال على - علیه السلام -
قال الله تعالى لنبیه -صلى الله علیه وآله -و کانت الامم السالفة لقد فرضت علیهم خمسین صلوة فى خمسین وقتا، وهى من الاصار التى کانت علیهم فرفعتها عن امتک وجعلتها خمسا فى خمسه اوقات و هى احد و خمسون رکعة ، و جعلت لهم اجر خمسین صلوة

از امیرالمؤ منین (ع ) روایت شده ، که خداوند به رسولش فرمود: این براى پیشینیان پنجاه نماز در وقت واجب کرده بودم و این یکى از مشکلاتى بود که امم سابقه داشتند ولى این بار رااز دوش تو برداشتم ، و به جاى آن ، پنج نماز، در پنج وقت براى شما قرار دادم که این پنج نماز در پنج نوبت (مجموعا واجب و مستحب آن ) پنجاه و یک رکعت است وثواب پنجاه نماز را دارد. (جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 40).

 1069 - تقرب به سوى خدا
قال عیسى - علیه السلام -
یقول الله تعالى : بالفرائض ینجومنى عبدى و بالنوافل یتقرب الى عبدى خداوند مى فرماید: بنده من با اداى فرایض از (کیفر) من نجات مى یابد، و با به جا آوردن نوافل به من تقرب پیدا مى کند. (محجة البیضاء، ج 1، ص 398).

 1070 - آثار زیاد نماز خواندن
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اکثرکم ازواجا فى الجنة اکثرهم صلوة فى الدنیاء
کسانى که در دنیا زیاد نماز مى خوانند، در بهشت همسران زیاد خواهند داشت . (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 175).

 1071 - سبب قبولى نافله
قال الباقر - علیه السلام -
واذا لم یؤ د الرجل الفریضه لم تقبل منه النافله
اگر کسى نماز واجب به جا نیاورد، نافله او مقبول نیست . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 20).

 1072 - علت ضرورت نماز نافله
قال الباقر - علیه السلام -
انما جعلت النافلة لیتم بها ما افسده من الفریضة
همانا (نماز) نافله را به این جهت قرار دادند که کاستى هاى نماز واجب را جبران کند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 20).

 1073 - قبولى نافله با انجام فریضه
قال الباقر - علیه السلام -
انما تقبل النافلة بعد قبول الفریضة
به درستى که نماز نافله زمانى مورد قبول است که (نماز) فریضه مورد قبول واقع شود. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 20).

 1074 - گرسنه و نماز
قال الصادق - علیه السلام -
من جاع فلیتوضاء و یصلى رکعتین ثم یقول : یا رب انى جائع فاطعمنى فانه یطعم من ساعته
هرکه گرسنه شود، وضو بگیرد و دو رکعت نماز بخواند، سپس بگوید: پروردگارا! من گرسنه ام به من غذا عطا فرما (بداند که ) بلافاصله به او طعام داده مى شود.

 1075 - ثمره زیاد خواندن نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
مادمت فى الصلاة فانک تقرع باب الملک الجبار، و من یکثر قرع باب الملک یفتح له
مادامى که تو در نمازهستى ، درب خانه پادشاه توانا را مى کوبى ، هر کس که در کوبیدن درب خانه پادشاه پافشارى کند، آن درب روى او باز مى شود. (بحارالانوار، ج 77، ص ‍ 80).

 1076 - امام سجاد - علیه السلام - و استغاثه
عن زین العابدین - علیه السلام -
و لست اتوسل الیک بفضل نافلة من کثیر ما اغفلت من وظائف فروضک و تعدیت عن مقامات حدودک

خدایا! من با این همه غفلت از واجبات و تعدى از مرزها و حریم شکستن ها، چگونه به وسیله نافله و مستحبات به سوى تو راه یابم . (صحیفه سجادیه ، دعاى بعد از نماز شب ).


 1077 - نماز و طلب حاجت
قال الصادق - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - فرض علیکم الصلوات فى احب الاوقات الیه ، فاسئلوا الله حوائجکم عقیب فرائضکم
به درستى که خداوند نمازهاى واجب را در محبوب ترین اوقات واجب کرد، پس بعد از نمازهایتان حاجات خود را از خدا بخواهید. (بحارالانوار، ج 85، ص 324).
 1078 - برطرف شدن ناراحتى با نماز
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال
کان على - علیه السلام - اذا هاله شى ء فزع الى الصلاة ، ثم تلى هذه الایة : واستعینوا بالصبر و الصلاة
وقتى براى امیرالمؤ منین (ع ) مشکلى پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد (ناراحتى خود را با خواندن نماز جبران مى کرد) آیه : ((از شکیبایى و نماز یارى جویید))راتلاوت مى کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263).
 1079 - ارجحیت نماز واجب
قال على - علیه السلام -
لاقربة بالنوافل اذا اضرت بالفرائض
اگر نمازهاى مستحبى به نمازهاى واجب ضرر برساند، موجب قرب به خداوند نخواهد شد. (الحیاة ، ج 1، ص 318).
 1080 - نماز مستحب در خلوت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلاة الرجل تطوعا حیث لایراه الناس تعدل صلاته على اعین الناس خمسا و عشرین
نماز مستحبى که در مکانى دور از دید مردم خوانده شود، از نظر ثواب و ارزش معنوى معادل با بیست و پنج نماز است که در معرض دید مردم به جا آورده شود. (نهج الفصاحه ، حدیث 1847).
 1081 - فضیلت نماز مستحبى
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال
انه لیتقرب الى بالنافلة حتى احبه فاذا احببته کنت سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر به و لسانه الذى ینطق به ویده التى یبطش بها
به درستى که بنده من با نمازهاى نافله به من تقرب جوید تا آن که او را دوست بدارم پس چون او را دوست بدارم ، گوش او شوم که با آن بشنود و چشم او بشوم که با آن ببیند و زبان او گردم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با آن (به خشم و تندى ) بگیرد. (اصول کافى ، ج 2، ص 352).
 1082 - رفع مشکلات به وسیله نماز
فى الحدیث :
الرسول -صلى الله علیه وآله -اذا اصاب اهله خصاصة قوموا الى الصلوة و قال : بهذا اءمر ربى
هنگامى که مشکلى براى اهل خانواده پیش مى آمد، (براى رفع آن ) رسول خدا (ص ) مى فرمود: برخیزید نماز(مستحبى ) بخوانید و بعد فرمود: این دستور خداى من است . (قصار الجمل ، ج 1 ص 386).
 1083 - تقرب با نماز مستحبى
قال الصادق - علیه السلام -
مایتقرب الى عبد من عبادى بشى ء احب الى مما افترضت علیه ، و انه یتقرب الى بالنافلة حتى احبه فاذا احببته کنت اذا سمعه الذى یسمع به و بصره الذى یبصر و لسانه الذى ینطق به و یده التى یبطش بها ان دعانى احببته و ان ساءلنى اعطته .
بنده اى از بندگان من به من نزدیک نمى شود به چیزى (عملى ) که نزد من محبوب تر باشد از آنچه براو واجب کرده ام و همانا بنده به وسیله نافله به من نزدیک مى شود تاآن جا که او را دوست بدارم چون دوستش داشتم ، گوش او هستم که بدان مى شنود و چشمش که بدان مى بیند و زبانش که با آن سخن مى گوید و دستش که باآن مى گیرد، اگر مرا بخواند، جوابش ‍ مى دهم و چنانچه از من (چیزى ) بخواهد، عطایش خواهم نمود.
(اصول کافى ، ج 4 ص 53، حدیث 7).
 1084 - علت قرار دادن نافله
قال الصادق - علیه السلام -
انما جعلت النافلة لیتم بها ما یفسد من الفریضة
نافله براى این قرار داده شده است تا به وسیله آن ، کاستى هاى نماز واجب جبران گردد. (علل الشرایع ، ج 2، ص 329، وسائل الشیعه ، ج 3 ص 54).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى

 90 - نماز خوف
واذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معکم و لیاءخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم ولتاءت طائفة اخرى لم یصلو فلیصلو معک ولیاءخذوا حذرهم و اسلحتهم ودالذین کفروا لوتغفلون عن السلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة واحدة ولا جناح علیکم ان کان بکم اذى من مطر او کنتم مرضى ان تضعوا اسلحتکم و خذوا حذرکم ان الله اعد للکافرین عذابا مهینا
و هنگامى که در میان آنها باشى و (در میدان جنگ ) براى آنها نماز برپاکنى ، باید دسته اى از آنها با تو (به نماز) برخیزند، و باید سلاحهاى خود را با خود برگیرند و هنگامى که سجده کردند (و نماز را به پایان رسانیدند) باید به پشت سرشما( به میدان نبرد) بروند و آن دسته دیگرى که نماز نخوانده اند (و مشغول پیکار بوده اند) بیایند و با تو نماز بخوانند و باید آنها وسایل دفاعى و سلاحهاى خود را با خود (در حال نماز) حمل کنند (زیرا) کافران دوست دارند که شما از سلاحها و متاعهاى خود غافل شوید و یک مرتبه به شما هجوم آورند و اگر از باران ناراحت هستید و یا بیمار(و مجروح ) باشید مانعى ندارد که سلاحهاى خود را بر زمین بگذارید، ولى وسایل دفاعى (مانند زره و خود) را با خود بردارید، خداوند براى کافران عذاب خوار کننده اى فراهم ساخته است . (سوره نساء آیه 102).

 91 - نماز مسافر
و اذا ضربتم فى الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة
و هنگامى که سفر کنید گناهى بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید. (سوره نساء، آیه 101).
احادیث :

 1042 - پاداش نماز نشسته
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
صلوة القاعد على النصف من صلوة القائم
پاداش نماز نشسته ، نصف نماز ایستاده است . (شهاب الاخبار، ص 87).

 1043 - نماز سواره
قال عن فیض بن مطر:
دخلت على ابى جعفر و انا ارید ان اساله عن صلوة اللیل فى المحمل قال : فابتد اءنى فقال : کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یصلى على راحلته حیث توجهت به
خدمت حضرت باقر (ع ) رسیدم تا درباه خواندن نماز شب در کجاوه سؤ ال کنم ، اما حضرت پیش از سؤ ال ، فرمود: پیغمبر (ص ) نماز (نافله ) خود را بر شتر مى گذاشت ، در حالى که شتر حرکت مى کرد (اثبات الهداة ، ج 5، ص 306).

 1044 - نماز مسافر
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
خیارکم الذین اذا سافروا قصروا و افطروا
بهترین شماکسانى هستند که چون سفر کردند، نماز خویش را قصر مى خوانند و روزه را افطار مى نمایند. (ثواب الاعمال ، ص 63).

 1045 - پاداش نماز در مسجد جمکران
عن حسین بن مثلة عن المهدى - علیه السلام - انه قال :
من صلاها فکانما صلاها (هما) فى البیت العتیق

حسن بن مثله (جمکرانى ) از حضرت مهدى (ع ) نقل مى کندکه فرمود: هرکس دو رکعت نماز (نماز صاحب الزمان ) را در این مکان (مسجد جمکران ) بخواند، مانند آن است که دو رکعت نماز در کعبه خوانده باشد. (مستدرک الوسائل ، ج 3 ص 445).

 1046 - نماز شب مسافر
عن ابراهیم بن سیاسة قال :
کتب بعض اهل بیتى الى ابى محمد - علیه السلام - فى صلاة المسافر اول اللیل صلاة اللیل فکتب - علیه السلام - فضل صلاة المسافر اول اللیل کفضل صلاة المقیم فى الحضر من اخر اللیل
یکى از بستگان من به امام عسگرى - علیه السلام - نامه نوشت و درمورد نماز شب مسافر، در اول شب سؤ ال کرد (ع ) در پاسخ نوشت : فضیلت نماز شب مسافر در اول شب مثل فضیلت نماز آخر شب غیر مسافر است . (بحارالانوار، ج 87، ص 210).

 1047 - نماز آیات .
قال عن ابى الدرداء:
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا کانت لیلة ریح کان مفزعه الى المسجد حتى یسکن و اذا حدث فى السماء حدث من کسوف شمس او قمر کان مفزعه الى الصلاة
رسم رسول خدا (ص ) چنان بود که اگر شبى باد سهمگینى مى وزید، به مسجد پناه مى برد، تا آرام بگیرد و چون در آسمان کسوف و خسوفى اتفاق مى افتاد به نماز پناه مى برد. (تفسیر در المنثور، ج 1، ص 67).

 1048 - نماز بر اعدامى مسلمان
قال على - علیه السلام -:
وقد علمتم ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - رجم الزانى المحصن ثم صلى علیه ، ثم ورثه اهله
مى دانید که پیغمبر (ص ) مرد زناکارى را سنگسار نمود، پس از آن بر او نماز گزارد و ارثش را به کسانش داد. (نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 392).

 1049 - روز عید و شعار ((الله اکبر))
کان النبى -صلى الله علیه وآله - یخرج یوم الفطر و الاضحى رافعا صوته بالتکبیر
پیامبر اسلام (ص ) در حالى که با صداى بلند تکبیر مى گفت راهى نماز عید مى شد. (بحارالانوار، ج 91، ص 118).

 1050 - چه روزى عید است ؟
و قال امیرالمؤ منین - علیه السلام - فى بعض الاعیاد:
انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه ، و کل یوم لایعصى الله فیه فهو عید
این (امروز) عید کسانى است که خداوند روزه آنان را قبول کرده و پاداش نمازها و شب زنده دارى آنان را داده باشد و هر روزى که در آن معصیت خدا نشود، آن روز، عید است . (نهج البلاغه ، کلمات قصار، ص 428).

 1051 - نماز براى میت
عن الصادق - علیه السلام - قال :
ینبغى لاولیاء المیت منکم ان یؤ ذنوا اخوان المیت بموته ، فیشهدون جنازته و یصلون علیه و یستغفرون له ، فیکسب لهم الاجر و یکسب لمیته الاستغفار سزاوار است که اولیاى میت دیگران را از مرگش با خبر کنند تا آنان در تشیع جنازه او حاضر شوند و بر پیکرش نمازگزارند، وبراى او طلب غفران کنند ودر این صورت براى آنان پاداش و براى میت آمرزش منظور مى گردد. (میزان الحکمه ، ج 9ص 268).

 1052 - عید و شب زنده دارى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
من احیا لیلة العید لم یمت قلبه یوم تموت القلوب
کسى که شب عید را (با خودت ) احیا بدارد، روزى که همه دلها مى میرند دل او زنده خواهد بود. (وسائل الشیعه ج 5، ص 139).

 1053 - روز عید و نماز جماعت
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
من لم یشهد جماعة الناس یوم العید، فلیغتسل و لیطیب بما وجد ولیصل وحده کما یصلى فى الجماعة
کسى که نمى تواند روز عید در نماز و اجتماع مردم حضور یابد، غسل کند وخود را به هر مقدار عطرى که در دسترس او است ، خوشبو، نماید و نماز عید را همان گونه که در جماعت مى خوانند بخواند،. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 115).

 1054 - خطبه نماز عید
قال الرضا - علیه السلام -
انما جعلت الخطبة فى یوم الجمعة فى اول الصلاة وجعلت فى المعیدین بعد الصلاة ، لان الجمعة امر دائم ویکون فى الشهور و السنة کثیرا، واذا کثر على الناس ملوا و ترکوا و لم یقیموا علیها و تفرقوا عنه و العید انما هو فى السنة مرتین و هو اعظم من الجمعه و الزحام فیه اکثر و الناس فیه ارغب ، فان تفرق ، بعض الناس بقى ء عامتهم
به این دلیل خطبه نمازهاى جمعه قبل از نماز و خطبه هاى عید پس از نماز ایراد مى شود که نماز جمعه در طول ماه و سال زیاد تکرار مى شود و به همین دلیل مردم از حضور در تمام مراسم و همه بخش هاى آن خسته مى شوند و براى شنیدن خطبه ها نمى شینند، اما نماز عید در طول سال دوبار برگزار مى شود و ازدحام و حضور مردم نیز در آن بیشتر، و مردم براى شرکت در آن مشتاق ترند و اگر تعدادى هم بعد از نماز متفرق شوند، اکثریت آنان خواهند ماند. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 112).

 1055 - عبادت چهار شب
عن جعفر بن محمد عن ابیه عن على - علیه السلام - قال
کان یعجبه ان یفرغ نفسه اربع لیال من السنة ، اول لیلة من رجب و لیلة النحر و لیلة الفطر و لیلة النصف من شعبان
امام صادق - علیه السلام - از پدرش حکایت نموده است که امیرالمؤ منین (ع ) شیفته آن بودکه در چهار شب از سال ، فارغ البال به عبادت بپردازد، شب اول رجب و شب هاى عید فطر و قربان و شب نیمه شعبان .
(وسائل الشیعه ، ج 5، ج 139).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى

 1000 - زمان نماز خواندن کودکان
قال على - علیه السلام -
علموا صبیانکم الصلاة وخدوهم بها اذا بلغوا ثمانى سنین
نماز را به فرزندان خویش تعلیم دهید، و چون به هشت سالگى رسیدند، آنان را وادار به خواندن این فریضه الهى نمایند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 12).

 1001 - اجبار فرزندان به خواندن نماز
قال الباقر - علیه السلام -
انا ناءمر صبیننا بالصلاة اذا کانوا بنى خمس سنین فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنى سبع سنین
فرزندان ما وقتى پنج ساله مى شوند، امر مى کنیم که نماز بخوانند، پس شما هم هنگامى که فرزندانتان به هفت سالگى رسیدند، آنها را نماز خواندن امر کنید.
(وسائل الشیعه ، ج 3 ص 12).

 1002 - ارتباط کودکان با نماز
عن معاویة بن وهب قال :
ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - فى کم یؤ خذ الصبى بالصلاة ؟ فقال : فیما بین سبع سنین و ست سنین
معاویه بن وهب گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم : کودک را باید از چه سنى وادار به خواندن نماز کرد؟ حضرت فرمودند: بین شش تا هفت سالگى . (وسائل الشیعه ج 3 ص ‍ 12).

 1003 - کودکان از کى نماز بخوانند؟
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
مروا صبیانکم بالصلوة اذا بلغوا سبع سنین و اضربوهم على ترکها اذا بلغوا تسعا
فرزندان هفت ساله تان را به نماز وادار کنید و نه سالگان را اگر ترک نماز نمودند تاءدیب کنید. (سفینة البحار، ج 2 ص 25).

 1004 - درس عبادت براى جوانان
قال الصادق - علیه السلام -
اجتهد فى العبادة و انا شاب فقال لى ابى : یا بنى دون ما اراک تصنع فان الله - عزوجل - اذا احب عبدا رضى منه بالیسیر
من جوان بودم ، و در عبادت کوشش بسیار مى کردم ، پدرم ، به من فرمود: کمتر از این مقدار عبادت که از تو مى بینم به جاى آور زیرا وقتى خداوند بنده اى را دوست دارد با عبادت کم از او راضى مى شود. (بحارالانوار، ج 47، ص 55).

 1005 - سفارش امام صادق (ع ) به فرزندش :
قال الصادق - علیه السلام -
یابنى ! انه لاینال شفاعتنا من استخف بالصلوة
اى فرزندم هرکس نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما دست نخواهد یافت . (وسائل الشیعه ج 3، ص 16).

 1006 - آموزش نماز به فرزندان
قال على - علیه السلام -
علموا صبیانکم الصلاة
نماز را به فرزندانتان بیاموزید. (جامع احادیث الشیعه ، ج 4 ص 46).

 1007 - سفارش على (ع ) به فرزندش
قال على - علیه السلام -:
اوصیک یا بنى بالصلاة عند وقتها
فرزندم ! تو را به نماز در اول وقت سفارش مى کنم . (بحارالانوار، ج 83 ص 14).

 1008 - عمر جوانى در حال عبادت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
ان الله یحب اشاب الذى ینفى شبابه فى طاعة الله
خداوند جوانى را که عمر خود را در عبادت خدا به سر مى برد، دوست دارد. (کنزالعمال ، ج 43060).

 1009 - صرف جوانى در عبادت
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
یا اباذر: ما من شاب ترک الذنیا و افنى شبابه فى طاعة الله الا اعطاه الله اجر اثنین وسبعین صدیقا
اى ابوذر! هیچ جوانى ترک دنیا و لذایذ دنیا آن را نمى کند و جوانى خویش را در اطاعت و عبادت پروردگار بزرگ صرف نمى نماید، مگر آن که خداوند اجر و پاداش هفتاد و دو صدیق به او اعطاء مى فرماید. (مکارم الاخلاق ، ص 466).

 1010 - لطف الهى بر عبادات جوان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
سبعة یظلهم الله فى ظلة یوم لاظل الاظلة : الامام العادل و شاب نشاء فى عبادة الله
خداوند هفت گروه را در سایه رحمت خود جاى مى دهد، روزى که سایه اى جز سایه او نیست : اول زمامداران دادگر و دوم جوانى که در عبادت خداوند پرورش یافته باشند. (نهج الفصاحه ، حدیث 1732).

 1011 - اذان نوجوان
قال الصادق - علیه السلام -
لاباءس ان یوذن الغلام الذى لم یحتلم
اذان نوجوان نابالغ اشکالى ندارد. (براى اذان نماز کفایت میکند).
(بحارالانوار، ج 84، ص 161، وسایل الشیعه ، ج 4 ص 661).

 1012 - مباهات خداوند بر جوان عابد
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -
ان الله تعالى یباهى بالشباب العابد الملئکة یقول : انظروا الى عبدى ! ترک شهوته من اجلى
خداوند به وجود جوان اهل عبادت بر فرشتگان مباهات مى کند و مى فرماید: بنده مرا ببینید! به خاطر من چگونه از لذت جسمانى خویش گذشته است . (میزان الحکمه ، ج 5، ص 9)

 1013 - نمازو نجات جوانان
روى ان فتى من الانصار کان یصلى الصلاة مع رسول الله ویرتکب الفواحش فوصف ذلک لرسول الله -صلى الله علیه وآله -فقال ان صلاته تنهاه یوما ما، فلم ، یلبث ان تاب

 1014 - زمان وجوب نماز براى فرزندان
قال على - علیه السلام -
یجب الصلوة على الصبى اذا عقل
نماز بر کودک زمانى که عقلش رسید لازم است . (جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 43).

 1015 - آشنایى کودکان با اذان
سلیمان الجعفرى قال سمعته بقول - علیه السلام -
اذن فى بیتک فانه یطرد الشیطان و یستحب من اجل الصبیان
سلیمان جعفرى مى گوید از امام (ع ) شنیدم که فرمود: در خانه خود اذان بگوى تا شیطان از آنجا بگریزد، و مستحب است ، زیرا کودکان به آن ذکر آشنا مى شوند.
(الکافى ، ج 3، ص 311).

 1016 - حضور کودکان در صفوف نماز جماعت
عن جابر عن ابى جعفر - علیه السلام - قال
ساءلته عن الصبیان اذا صفوا فى الصلوة المکتوبة قال : لاتؤ خروهم عن الصلاة فرقوا بینهم
جابر مى گوید: از امام باقر - علیه السلام - در مورد کودکانى که در نماز جماعت شرکت مى کنند سؤ ال کردم ، امام باقر، (ع ) فرمودند: آنان را از صفهاى جلو به قسمت عقب صف نماز جماعت نفرستید، بلکه آنان را (در میان بزرگسالان ) پراکنده سازید.
(تهذیب الاحکام ، شیخ طوسى ، ج 2 ص 380).

 1017 - نوزاد در پناه اذان
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
و من ولد له مولود فلیؤ ذن فى اذنه الیمنى ، و لیقم ، فى الیسرى ، فان ، ذلک عصمة من الشیطان
هرکس که نوزادى به او داده شد، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه بگوید، زیرا این کار نوزاد را از شر شیطان حفظ مى کند. (بحارالانوار، ج 84، ص 162).

 1018 - یاد دادن وضو و نماز
قال الصادق - علیه السلام -
فاذا تعلم الوضوء و الصلاة غفرالله لوالدیه
چون فرزندى وضو و نماز را یاد گیرد، خداوند (به پاداش آن ) پدر و مادر او را مى آمرزد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 13).

 1019 - همراهى طفل براى نماز
قال الصادق - علیه السلام -
کان على - علیه السلام - قد جعل بیتا فى داره لیس بالصغیر ولا بالکبیر لصلاته و کان اذا کان الیلل ذهب معه بصبى لا یبیت معه فیصلى فیه
امیرالمؤ منین (ع ) در خانه خود اتاق متوسطى براى نماز خود اختصاص داده بود شبها براى نماز خواندن فطل کوچکى را نمى خوابید با خود به آن اتاق برده و نماز مى خواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 555).

 1020- تمرین نماز در سن شش سالگى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
مرو صبیانکم بالصلوة اذا کانو ابناء ست سنین و اضربوهم اذا کانوا ابناء سبع سنین و فرقوا بینهم فى المضاجع کانوا ابناء عشر سنین
فرزندان خود را در سن شش سالگى به نماز وادار کنید، و در هفت سالگى آنا را (در صورت نخواندن ) تنبیه کنید، ودر سن ده سالگى رختخواب آنان را جدا کنید. (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 171).

 1021 - تاءخیر عذاب به خاطر علاقه جوانان به نماز
قال على - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - لیهم بعذاب اهل الارض جمیعا حتى لایتحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى و اجترحوا السیئات فاذا الى الشیب ناقلى اقدامهم الى الصلوة و الولدان یتعلمون القرآن رحمهم الله فاخر ذلک عنهم
آنگاه که اهل زمین در گناه و بدیها غوطه ور مى شوند خداوند متعال قصد مى کند تمامى آنان را بدون استثناء دچار عذاب نماید، ولى با توجه به پیرمردان ریش سفیدى که براى نماز (به سوى مسجد) گام برمى دارند و نیز نونهالانى که در حال یادگرفتن قرآن هستند، به تمامى اهل زمین رحم نموده و عذاب آنان را به تاءخیر مى اندازد. (مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 360، باب 3، روایت 12).

 1022 - سخت نگرفتن نماز براى فرزندان
عن جعفر بن محمد عن ابیه - علیهما السلام - قال :
کان على بن الحسین - علیهماالسلام - یاءمر الصبیان ان یصلوا المغرب و العشاء جمیعا و الظهر جمیعا فیقال له (لهم ) یصلون الصلوة فى غیر وقتها فیقول : هو خیر من ان یناموا عنها
امام زین العابدین (ع ) به فرزندان خویش امر مى کرد که نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانند و ظهر وعصر را با هم بخوانند خدمت امام عرض شد که فرزندان نماز را در غیر وقتش ‍ مى خوانند امام فرمود: این کار براى فرزندان بهتر است از این که بخوابند و نماز نخوانند. (بحارالانوار، ج 82، ص 364).

 1023 - ترک نماز باعث تعجب
عن الحسن بن قارون انه قال :
ساءلت الرضا - علیه السلام - او سئل و انا اسمع عن الرجل یجبر ولده و هو لایصلى الیوم و الومین فقال : و کم اتى على الغلام ؟ فقلت ثمانى سنین ، فقال : سبحان الله ! یترک الصلاة قال : قلت یصیبه الوجع قال : یصلى على نحو ما یقدر
حسن بن قارون مى گوید: من از امام رضا (ع ) سؤ ال کردم یا یک نفر دیگر سؤ ال کرد و من گوش مى دادم که مردى فرزندش را به نماز مجبور مى کرد، ولى فرزندش یک یا دو روز نماز نمى خواند، حضرت فرمودند: چند سال از سن آن پسر بچه مى گذرد؟ گفتم : هشت سال ، امام با تعجب فرمودند: ((سبحان الله )) (در این سن ) نماز را ترک مى کند؟ عرض کردم نماز براى او سخت و رنج آور است ، امام (ع ) فرمود: به اندازه توانش نماز به جا آورد. (وسائل الشیعه ، ج 3 ص 13).

 1024 - آموختن وضو به فرزند
قال الصادق - علیه السلام -
حتى یتم له تسع سنین ، فاذا تمت له علم الوضو وضرب علیه وامر بالصلوة و ضرب علیها، فاذا، تعلم ، الوضوء و الصلاة غفرالله لوالدیه
وقتى (فرزندتان ) به سن نه سالگى برسد، پس وقتى که نه سالش تمام شد، وضو را به او یاد بدهید واگر کوتاهى کرد او را ادب کنید، و او را امر به نماز کنید و اگر کوتاهى کرد او را ادب کنید پس زمانیکه فرزند وضو و نماز را یاد گرفتید، خدا پدر و مادرش را مى آمرزد. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 13).

 1025 - خواستن نماز از فرزند
قال الرضا - علیه السلام -
یؤ خذ الغلام بالصلاة و هوابن سبع سنین
چون پسر به هفت سالگى رسید، او را به خواندن نماز وادار کنید. (وسائل الشیعه ، ج 20 ص 229).

 1026 - نماز متاءهل
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رکعتان من المتاءهل خیر من اثنتین و ثمانین رکعة من العزب
دو رکعت نماز کسى که همسر دارد، بهتر از هشتاد و دو رکعت نماز انسان مجرد است . (نهج الفصاحه ، ص 350).

 1027 - بیدار کردن اهل خانواده
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
رحم الله رجلا قام من اللیل فصلى و ایقظ امراءته فصلت ، فان ابت نضح فى وجهها الماء، رحم الله امراءة قامت من اللیل فصلت و ایقظت زوجها، فان ابى نضحت فى وجهه الماء

خدا رحمت کند، مردى را که شب از خواب برخیزد و نماز شب بخواند و همسرش را نیز براین عمل تشویق نماید، و اگر بیدار نشد (با اجازه قبلى او) به صورت وى آب بپاشد و او را بیدار کند و همچنین خدا بیامرزد زنى که در شب برخیزد و نماز شب بخواند وشوهرش را نیز بدین عمل وادار کند و اگر از جاى برنخواست (با اذن قبلى او) آب به صورتش بپاشد، تا او را بیدار کند. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 418).

 1028 - سن وجوب نماز براى پسر:
عن على بن جعفر عن اخیه موسى - علیه السلام - قال :
ساءلته عن الغلام متى یجب علیه الصوم و الصلاة ؟ قال : اذا راهق الحلم و عرف الصلوة والصوم
على بن جعفر از برادرش امام موسى کاظم (ع ) پرسید: چه زمانى نماز و روزه براى پسر بچه واجب است ؟ حضرت فرمود: وقتى به مرز تکلیف رسید، و نماز و روزه را شناخت . (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 12).

 1029 - بلند خواندن قرائت نماز شب
عن على بن اسباط انه ساءل اباعبدالله - علیه السلام - عن رجل یقوم فى آخر اللیل یرفع صوته بالقرائة : قال : ینبغى للرجل اذا صلى باللیل ان یسمع اهله لکى یقوم النائم و یتحرک المتحرک
على بن اسباط از امام صادق - علیه السلام - در مورد مردى که آخر شب برمى خیزد و صدایش را در قرائت بلند مى کند پرسید: امام (ع ) فرمود: شایسته است که انسان وقتى نماز شب مى خواند، صدایش را به خانواده اش برساند، تا آن کس که خواب رفته بیدار شود وآن کس مى خواهد حرکت کند (برخیزد) حرکت کند. (بحارالانوار، ج 87، ص 209).

 1030 - سه گروه از وجوب نماز جمعه معافند
قال على - علیه السلام -
الجمعة واجبة على کل مؤ من الاالصبى ، و المراءة والعبد والمریض
نماز جمعه بر هر فرد مؤ من واجب است ، مگر بر کودک ، زن ، بنده و مریض ، (مستدرک الوسائل ، ج 6، ص 10).

 1031 - تشویق خانواده براى نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اطرفوا اهالیکم فى کل یوم جمعة بشى ء من الفاکهة ، حتى یفرحوا بالجمعة
روز جمعه براى خانواده خود میوه تازه بخرید، تا براى آمدن نماز خرسند گردند. (مستدرک الوسائل ، ج 6 ص 61).

 1032 - تشویق فرزندان براى نماز جمعه
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اشتروا لصبیانکم اللحم و ذکروهم یوم الجمعة
با سیاستهاى تشویقى ، اهمیت و روز جمعه را به فرزندانتان یادآورى کنید. (مستدرک الوسایل ، ج 6، ص 99).

 1033 - درک نماز جمعه :
قال الباقر - علیه السلام -
الجمعة واجبة على من ان صلى الغداة فى اهله ادرک الجمعة ، وکان رسول الله -صلى الله علیه وآله -انما یصلى العصر فى وقت الظهر فى سائر الایام کى اذا قضوا للصلوة مع رسول الله -صلى الله علیه وآله -رجعوا الى رجالهم قبل اللیل و ذلک سنة الى یوم القیامة .
نماز جمعه بر هر کس که نماز صبح را پیش خانواده خود خوانده و جمعه را درک کند، واجب است پیامبر در روزهاى دیگر، نماز عصر را هم وقت ظهر مى خواند تا وقتى با پیامبر نماز را به جا آوردند بتوانند قبل از شب به مناطق خود بروند و این تا روز قیامت سنت است . (تهذیب ، ج 3، ص 240).

 1034 - تمرین رکوع و سجده براى فرزندان
قال الباقر - علیه السلام -
فاذا اتم له ست سنین علم الرکوع و السجود حتى یتم له سبع سنین فاذا تم له سبع سنین قیل له اغسل وجهک و کفیک ، فاذا غسلهما قیل له صل
هنگامى که فرزندان شما شش ساله شدند، رکوع و سجده (صحیح ) را به آن ها بیاموزید و در هفت سالگى به طفل بگویید: دست و رویت را بشوى و نماز بگذار. (بحارالانوار، ج 88، ص 132)

 1035 - سفارش پدر بر نماز
عن حسن بن على - علیه السلام -
رحم الله امرء وعظ نفسه و وعظ اخاه و اهل بیته فقال : یا اهلاه صلواتکم صلواتکم زکوتکم زکوتکم مسکینکم مسکینکم ، جیرانکم جیرانکم لعل الله تعالى یرحمه فیجمع له اهله یوم القیامة ، فان الله تعالى اثنى على نبى من انبیائه فقال : و کان یاءمر اهله بالصلوة و الزکوة و کان عند ربه مرضیا

رحمت خداوند بر مردى که اهل خانه اش را موعظه کند و بگوید: ((اى اهل خانه ! نماز شما نماز شما، زکات شما، زکات شما، بیچارگان شما، بیچارگان شما، همسایه هاى شما، همسایه هاى شما، (که حق آنها را رعایت کند) شاید خداوند عنایت کند بر او و جمع گرداند براى او اهلش را در قیامت همانا خداوند یکى از انبیا را چنین ستایش نمود. ((او خانواده خود را به نماز و زکات امر مى کرد، روى همین اصل مورد رضاى خداوند قرار داشت )). (مجموعه ورام ، ج 2 ص 212).

 1036 - جوان اهل نماز شب
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ذات یوم لاءبلیس : کم اصدقاؤ کم من امتى یا ابلیس ؟ قال الامیر الجائر و الغنى المتکبر والذى لایبالى من این یکتسب و فیما ینفقه و العالم الذى صدق الامیر على جوره ، و التاجر الخائن ، والمحتکر، و الزانى و اکل الربا، و البخیل ، والذى لایبالى من این یجمع المال ، و قال النبى -صلى الله علیه وآله -کم اعداءک من امتى ؟ قال ستة عشر نفرا انت یا محمد انى ابغضل و العالم العامل بالعلم و حامل القرآن اذا عمل بما فیه و المؤ ذن لله خمسة اوقات محب الفقراء و المساکین والیتامى ، و ذوقلب رحیم ، والمتواضع للحق و شاب نشاء فى طاعة الله الذى یصلى باللیل والناس بیام ، والذى یمسک نفسه عن الحرام ، و الذى ینصح فى الله (وفى راویة یدعو للاخوان ولیس فى قلبه شى ء) و الذى ابدا یکون على الوضوء، وحسن الخلق ، و المصدق بما ضمن الله له ، و المحصنات المستورات و المستعد للموت و صاحب السخاء
پیامبر اسلام (ص ) از ابلیس پرسید: در میان امت من دوستان تو چه کسانى هستند؟ ابلیس پاسخ داد: فرمانرواى ظالم ، متکبر، آن کس که که باکى ندارد که از چه راهى مال به دست آورد و در چه راهى مصرف کند دانشمندى که بدکارى حاکم را تاءیید کند، تاجر خائن ، محتکر، زناکار، رباخوار، بخیل ، و کسى که باکى ندارد که چگونه اموالش جمع وانباشته است سپس ‍ پیامبر (ص ) فرمود: چند نفر در میان امت من دشمنان تو هستند؟ پاسخ داد: شانزده کس که اولشان تویى یا رسول الله ! دانشمندى که به علمش عامل است اهل قرآن که به آن عمل کند، مؤ ذن اذان پنجگانه ، کسى که دوستدار فقرا و مساکین و یتیمان است آدم رحیم و مهربان ، شخص متواضع در برابر حق ، جوانى که اهل نماز شب باشد، کسى که خود را از ارتکاب به حرام باز مى دارد، کسى که به خاطر خداوند دیگران را نصیحت کند، کسى که همشیه درحال وضو است ، و صاحب اخلاق خوب آدم ، تصدیق کننده به وعده هاى خا، زنان پاکدامن و افرادى که خودشان را براى مرگ آماده مى سازند، و آدم سخاوتمند. (المواعظ العددیه ، ص 226).

 1037 - رفع مشکلات خانواده به وسیله نماز
الرسول -صلى الله علیه وآله - اذا اصاب اهله خصاصة : قوموا الى الصلوة و قال : بهذا اءمر ربى
چون مشکلى به اهل خانواده مى رسید (براى رفع آن ) مى فرمود: برخیزید نماز(مستحبى ) بخوانید بعد فرمود: این دستور خداى من است . (قصارالجمل ، ج 1، ص 386).

 1038 - نمازگزاران براى دیگران حجت اند
فقال : یااسماعیل لاتنکر ذلک من اهل بیتک فان الله تبارک و تعالى جعل بکل بیت حجة یحتج بهاعلى اهل بیته فى القیامة لهم الم تروا فلانا فیکم ، الم تروا هدیه فیکم ، الم تروا صلاته فیکم الم تروا دینه فهلا اقتدیتم به فیکون حجة علیهم فى القیامة
حضرت فرمود: اى اسماعیل این جریان را از خانواده ات تازه مپندار(یعنى اختصاص به خانواده شما ندارد، خیلى ها گرفتارند) خداى تبارک وتعالى براى هر خاندانى حجتى قرار داده که به وسیله آن شخص ، در روز قیامت بر سایر افراد خانواده احتجاج مى کند، به آنان گفته مى شود: آیا فلانى را در میان خود ندیدید؟ آیا رستگارى اش را ندیدید؟ آیا نمازش را ندیدید؟ آیا دیندارى اش راندیدید؟ پس چرا بر او اقتداء نکردید؟ بنابراین ، آن مؤ من بر آن اشخاص در روز قیامت ، حجت باشد. (روضه کافى ، ج 1 ص 120).

 1039 - آشنایى کودک با فرایض دینى
قال الصادق - علیه السلام -
واذا بلغ الغلام ثلاث سنین قل له سبع مرات لااله الاالله ثم یترک حتى یتم له ثلاث سنین و سبعة اشهر و عشرون یوما ثم یقال له قل : ((محمدرسول الله ))سبع مرات و یترک حتى یتم له اربع سنین ثم یقال له قل سبع مرات : ((صلى الله على محمد وآل محمد))ثم یترک حتى یاءتى له خمس سنین ثم یقال له ((ایهما یمینک و ایهما شمالک ، فاذا عرف ذلک حول وجهه الى القبله و یقال له : ((اسجد))ثم یترک حتى یتم له ست سنین فیقال : ((صل و علم الرکوع و السجود))حتى یتم له سبع سنین فاذا تمت له سبع سنین قیل له ((اغسل وجهک و کفیک ))فاذا غسلهما قیل له ((صل ))ثم یترک حتى یتم له تسع سنین فاذا تمت له علم الوضوء
هنگامى که کودک به سه سالگى رسید، او را وادار کن تا هفت مرتبه ((لااله الاالله ))بگوید.بعد او را آزاد بگذار تا چهار سال او تمام شود آن گاه او را به گفتن هفت مرتبه ((صلى الله على محمد و آل محمد))وادار کن .
پس او را آزاد بگذار تا هنگامى کنه پنج سالش تمام شد، آنگاه دست راست و چپش را به او یاد بده .
وقتى آن ها را شناخت ، او را به سمت قبله بنشان ، و به او بگو: ((سجده کن )).
سپس او را تا شش سالگى آزاد بگذار.
و بعد از آن به او نماز خواندن و رکوع وسجود را یاد بده .
هنگامى که هفت سالش تمام شد، آنگاه به او بگو: ((دست و صورتت را بشوى ))و هنگامى که شست ، به او بگو: ((نماز بخوان )).
و بعد او را تا تمام شدن نه سالگى آزاد بگذار و سپس به او وضو را یاد بده .
(وسائل الشیعه ، ج 15، ص 193، انوار نعمانیه ، سید نعمت الله جزایرى ، ج 2 ص 193).

 1040 - نماز در دوران جوانى
قال الباقر - علیه السلام -
یا باغى العلم ! اصل قبل لاتقدر، على لیل ولانهار تصلى فیه
اى طالب علم ! نماز را به پادار، قبل از آن که پیرى وسستى فرا رسد، که آن وقت قدرت نمازگزاردن را ندارى و براى تو میسر نیست (و شاید اشاره به پس از مرگ باشد). (بحارالانوار، ج 82، ص 227).

 1041 - نماز در تاریکى
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ماصلت امراءة صلوة احب الى الله من صلواتها فى اشد بیتها ظلمة
نمازى که زن در تاریکترین گوشه خانه خود به جا آورد، از همه نمازهاى او نزد خداوند محبوبتر است . (نهج الفصاحه ، م 2558، ص 536).

منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى


  905 - نماز حضرت ابراهیم (ع )
فى عدة الداعى :
روى ان ابراهیم - علیه السلام - کان یسمع تاءوهه على حد میل حتى مدحه الله بقوله : ان ابراهیم لحلیم اواه منیب وکان فى صلوته یسمع له ازیر کازیر المرجل و کذلک یسمع من صدر سیدنا رسول الله - صلى الله علیه و آله - مثل ذلک و کانت فاطمة - علیهاالسلام - تنهج فى الصلوة من خیفة الله
.
روایت شده که صداى آه و زارى ابراهیم (ع ) از فاصله یک میلى (چهارهزار ذراع ) شنیده مى شد، تا آن حد که خداوند وى را به این کلام ستود و فرمود: ((همانا ابراهیم ، بردبار، بسیار آه کشنده و انابه کننده به سوى خدا بود))در نماز صدایى مانند صداى دیگ شنیده مى شد و فاطمه (س ) در نماز از خوف خدا از حاى عدى خارج مى گردید وفس وى به شماره مى افتاد. (مستدرک الوسائل ، کتاب الصلوة ، باب 2، حدیث 15).

 906 - خشوع پیامبر خدا (ص ) در نماز
کان النبى -صلى الله علیه وآله - اذا قام الى الصلوة یغیر وجهه خوفا من الله .
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هرگاه که به نماز مى ایستاد، صورت مبارکش خوف از خداوند متعال دگرگون مى شد. (بحارالانوار، ج 84، ص 248).

 907 - نماز اول وقت پیامبر (ص )
عن عائشة قال : کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یحدثنا ونحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه اشتغالا بعظمة الله .
پیامبر خدا (ص ) با ما سخن مى گفت و ما با وى سخن مى گفتیم ، چون هنگام نماز فرا مى رسید، پیامبر خدا (ص ) به سبب توجه به عظمت حق تعالى ، چنان مى نمود که گویى ما را نشناخته و ما او را مى شناسیم . (محجة البیضاء، ج 1 ص 350)

 908 - رسول خدا -صلى الله علیه وآله - و ذکر قنوت
قال الصادق - علیه السلام -
وکان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یستغفر الله فى الوتر سبعین مرة و یقول : هذا مقام العائذ بک من النار سبع مرات
رسول خدا (ص ) در قنوت نماز وتر هفتاد بار ((استغفرالله ))وهفت بار هذا ماقم العائذ بک من النار))(یعنى این جایگاه کسى است که از آتش به تو پناه آورده است ) مى گفت . (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 909 - خضوع رسول خدا (ص ) در نماز
روى ان النبى -صلى الله علیه وآله - کان اذا قام الى الصلاة کانه ثوب ملقى :
پیامبر اسلام (ص ) هروقت به نماز مى پرداخت (چنان بى حرکت بود که ) گویا جامه اى پهن شده بر روى زمین بود. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 381، بحار، ج 84 ص 248).

 910 - علاقه شدید پیامبر (ص ) به نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
انا لااشبع من الصلاة
من هرگز از نماز سیر نمى شوم . (میزان الحکمه ج 5، ص 367، امالى صدوق ، ج 2 ص 141).

 911 - نماز، نور چشم پیامبر (ص )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
ان الله جعل قرة عینى فى الصلاة وحببهاالى
همانا خداوند روشنى چشم مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من نمود.
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 367، امالى شیخ صدوق ، ج 2، ص 141).

 912 - سجده پیامبر (ص ) بعد از خواب
قال الباقر - علیه السلام -
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله - من نوم الا خرالله ساجدا هرگاه پیامبر خدا (ص ) از خواب برمى خاست ، براى خدا سجده مى کرد. (مکارم الاخلاق ، ص ‍ 39).

 913 - جاذبه نماز
قال على - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - لایؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغیره و کان اذا دخل وقتها کانه لایعرف اهلا ولا جمیعا
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نه شام و نه چیز دیگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسید، دیگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست . (سنن نبوى ، ص ‍ 14).

 914 - گریه پیامبر (ص ) در نماز
قال السجاد - علیه السلام -
کان یبکى حتى یبتل مصلاه خشیة من الله - عزوجل - من غیر جرم
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - با این که بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گریست که جانمازش خیس مى شد. (سنن النبى ، ص 32)

 915 - شیوه نماز رسول خدا (ص )
انه کان یرفع بصره الى السماء فى صلاته ، فلما نزلت هذه الایة طاءطاء راءسه و رمى ببصره الى الارض
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در نماز چشمانش را به آسمان مى دوخت و چون آیه : ((فى صلوتهم خاشعون ))نازل شد، سر خود را به زیر افکند و سجده گاه خود را مى نگریست . (بحارالانوار، ج 84، ص 228).

 916 - رسول خدا (ص ) همراه با مؤ دن
قال الباقر - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا سمع المؤ ذن یوذن قال مثل مایقوله فى کل شى ء
زمانى که رسول خدا -صلى الله علیه وآله - صداى اذان مؤ ذن را مى شنید، گفته هاى او را تکرار مى کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5 ص 454)

 917 - عاطفه رسول خدا (ص ) در حال نماز
قال الباقر - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یسمع صوت الصبى یبکى و هو فى الصلوة فیخفف الصلوة فتصیر الیه امه

هرگاه رسول خدا (ص ) درنماز، صداى گریه کودکى را مى شنید، نماز خود را سبک تر مى خواند تا مادر آن کودک (که در نماز جماعت بود) بچه اش را آرام کند. (سنن النبى ، ص ‍ 273).

 918 - قال على - علیه السلام -
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان اذا دخل المسجد قال : اللهم افتح لى ابواب رحمتک
رسول خدا -صلى الله علیه وآله - در هنگام ورود به مسجد مى فرمود: خداوندا! درهاى رحمت خویش را بر من بگشا. (مستدرک الوسائل ، ج 3 و ص 389).

 919 - فرمان نماز براى رسول خدا (ص )
قال على - علیه السلام -
و کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - نصبا بالصلاة بعدالتبشیر له بالجنة لقول الله سبحانه واءمر اهلک بالصلاة واصطبر علیها فکان یاءمر بها اهله ویصبر علیها نفسه
پیامبر (ص ) پس از آن که مژده بهشت را دریافت ، خود را براى نماز به رنج مى افکند واین به دلیل فرمان خداوند سبحان بود که مى فرمود: کسان خویش را به خواندن نماز فرمان ده و خود برانجام آن پایدار باش ))پس آن حضرت خاندان خود را به نماز فرمان مى داد و خود با شکیبایى در انجام آن مى کوشید. (نهج البلاغه ، خطبه 190).

 920 - نماز بازگشت از سفر
وقدکان رسول الله -صلى الله علیه وآله - اذا قدم دخل المسجد اولا و صلى رکعتین ثم دخل البیت
چون رسول خدا (ص ) از سفرمراجعت مى نمود، ابتدا به مسجد مى رفت و دو رکعت نماز مى خواند سپس به خانه تشریف مى برد. (محجة البیضاء، ج 4، ص 76).

 921 - نماز هنگام سفر
قال على - علیه السلام -
کان النبى -صلى الله علیه وآله - اذا قدم من سفر یصلى رکعتین
پیامبر اسلام (ص ) هنگام بازگشت از سفر دو رکعت نماز مى خواند. (کنزالعمال ، حدیث 17647، میزان الحکمه ، ج 9ص 474) .

 922 - نماز رسول خدا (ص ) در هر منزل
عن النبى -صلى الله علیه وآله -
انه لم یرتحل من منزل الا صلى فیه رکعتین و قال : حتى یشهد على بالصلوة
رسول خدا (ص ) از منزلى کوچ نمى کردند، مگرآن که در آن دو رکعت نماز مى خواند و مى فرمود: تا این محل روز قیامت برنماز خواندن من گواهى دهد. (مستدرک الوسایل ، ج 8 ص ‍ 245)

 923 - نماز پیامبر (ص ) درجنگ احزاب
ان النى -صلى الله علیه وآله - صلى یوم الاحزاب ایمائا
پیغمبر (ص ) در جنگ احزاب با اشاره نماز خواند. (تفسیر نمونه ، ج 2، ص 148)

 924 - یادآویر پیامبر (ص ) براى نماز
عن انس :
ان رسول الله -صلى الله علیه وآله - کان یاءتى بیت فاطمة ستته اشهر، اذا خرج الى صلاة الفجر یقول : یا اهل البیت ! الصلاة الصلاة یا اهل البیت ! انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا

انس بن مالک مى گوید: پیامبر اکرم (ص ) در مدت شش ماه همه روز بعد از نماز صبح در کنار خانه فاطمه (س ) ندا در مى داد: اى صاحب خانه ! نماز، نماز (وقت نماز فرا رسید) و اى اهل بیت ! همانا خداوند خواسته است تا شما را از پلیدى هاى شرک و گناه و رذایل اخلاقى پاک نگاه دارد. (تفسیر سیوطى ، ج 5، ص 198).

 925 - بى هوش شدن رسول خدا (ص )
فانظر الى عرشى ، قال رسول الله -صلى الله علیه وآله - فنظرت الى عظمة ذهبت لها نفسى و غشى على فالهمت ان قلت : سبحان ربى العظیم و بحمده لعظم ما راءیت فلما قلت ذلک تجلى الغشى ء عنى حتى قلتها سبعا الهم ذلک ، فرجعت الى نفسى کما کانت
به عرش من بنگر، رسول الله (ص ) فرمود: پس به آن چنان عظمتى نگریستم که بى هوش شدم آن گاه به من الهام شد و به جهت عظمت آنچه که دیدم ، گفتم ، منزه است پروردگار بزرگ من وسپاس او راست چون این را بگفتم ، از حالت غشوه به درآمدم و با الهامى که به من مى شد، هفت بار آن ذکر راگفتم وکاملا به حالت طبیعى خود بازگشتم ... (علل الشرایع ، ج 2، ص 312).

 926 - براى نماز خود را به مشقت مى انداخت
قال على - علیه السلام -
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - نصبا بالصلاة بعدالتشبیرله بالجنة لقول الله سبحانه : واءمر اهلک بالصلاة واصطبر علیها فکان یاءمر اهله و یصبر علیها نفسه
پس از آن که رسول خدا (ص ) مژده بهشت را دریافت براى نماز، خود را به رنج و مشقت مى افکند چراکه خداوند سبحان فرموده بود: کسان خویش را به خواندن نماز فرمان ده ، و خود بر آن پایدارى ورز. از این رو، حضرتش خاندان خود را به نماز امر مى کرد و خود با شکیبایى در انجام آن مى کوشید. (نهج البلاغه خطبه 199).

 927 - پناه رسول خدا -صلى الله علیه وآله - به نماز
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
کانوا (یعنى الانبیاء) یفزعون اذا فزعوا الى الصلاة
پیامبران خدا چنان بودند که چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند. (تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 67)

 928 - سیره رسول خدا (ص ) در نماز عید
کان النبى -صلى الله علیه وآله - یخرج یوم الفطر والاضحى رافعا صوته بالتکبیر
سیره پیامبر گرامى اسلام (ص ) این بود که با صداى بلند تکبیر مى گفت و به نماز عید فطر و قربان مى رفت . (بحار الانوار، ج 91، ص 118)

 929 - نماز امیرالمؤ منین (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات والارض ، تغیر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه
وقتى على (ع ) به نماز مى ایستاد و آیه شریفه : ((رو مى آورم با تمام وجودم به کسى که آسمانها وزمین را آفرید))را مى خواند، رنگ و چهره مبارک او متغیر مى شد، به طورى که تغییر حالت و دگرگونى از صورت مبارکش به خوبى مشاهده مى گشت . (میزان الحکمه ، ج 5 ص 381).

 930 - نماز خانه حضرت على (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان لعلى - علیه السلام - بیت لیس فیه شى ء الافراش وسیف و مصحف و کان یصلى فیه
على (ع ) در خانه خود اتاقى داشت که در آن ، غیر از فرش و شمشیر و قرآن چیز دیگرى نبود و او در آن اتاق نماز مى خواند. (سفینة البحار، ج 1، ص 470).

 931 - اضطراب على (ع ) در حال نماز
و کان على - علیه السلام - اذا حضر وقت الصلوة یتململ و یتزلزل فیقال له : مالک یا امیرالمؤ منین ؟ فیقول : جاء وقت امانة عرضها الله على المسوات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها
چون وقت نماز فرا مى رسید، على (ع ) به خود مى پیچید و مى لرزید، به او مى گفتند: اى امیرالمؤ منین ! تو را چه شده است ؟ مى فرمود: وقت اداى امانتى شده است که خداوند آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرده وآنها از قبول آن ابا کردند واز آن بیمناک شدند. (محجة البیضاء، ج 1 ص 378).

 932 - هزار رکعت نماز در پایان عمر على (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا فى آخر عمره یصلى فى کل یوم و لیلة الف رکعة
على (ع ) در آخر عمر خویش ، شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد. (بحارالانوار، ج 41، ص 24)

 933 - در آوردن تیر از پاى على (ع ) در حال نماز
ینسب الى مولانا امیرالمؤ منین - علیه السلام - انه وقع رجله نصل فلم ، یکن من اخراجه فقالت فاطمة - علیها السلام - اخرجوه فى حال صلاته فانه لایحس بما یجرى علیه حینئذ فاخرج و هو - علیه السلام - فى صلاته
در مورد حضرت (ع ) آمده است که در یکى ازجنگها تیرى به پاى آن حضرت فرو رفته بود و بیرون آوردن آن ممکن نمى شد، فاطمه (س ) فرمود: آن را در حال نماز از پایش بیرون آورید، زیرا در آن حال ، آنچه رابراو مى گذرد احساس نمى کند. براساس سفارش فاطمه (س ) هنگامى که امام مشغول نماز بود، تیر را از پایش بیرون مى کشیدند. (محجة البیضاء، ج 1 ص 397).


 934 - عبادت على (ع )
قال على - علیه السلام -
الهى هذعه صلاتى صلبتها لالحاجة منک الیها، ولارغبة منک فیها، الا تعظیما و طاعة و اجابة لک الى ما امرتنى به الهى ان کان فیها خلل او نقص من رکوعها او سجودها، لاتؤ اخذنى و تفضل على بالقبول و الغفران
بارخدایا! این نماز را که در پیشگاه تو به جاى آوردم ، نه به جهت نیازى است که تو به آن دارى و نه به خاطر میل و رغبتى است که در آن دارى ، بلکه براى بزرگداشت و پذیرش فرمان تو است که مرا به انجام آن فرمان داده اى خداى من ! اگر در نماز من عیبى است و یا رکوع و سجود آن ناقص است مرا بازخواست مکن و با پذیرش و آمرزش خود بر من تفضل و عنایت فرما(که من درهمه حال به تومحتاجم ) (بحارالانوار، ج 83، ص 38).

 935 - نمازگزار واقعى
اهدى الى الرسول الله -صلى الله علیه وآله - ناقتان عظیمتان فجعل احدیهما لمن یصلى رکعتین لایهم فیهما بشى ء من امر الدنیا، و لم یحجبه احد سوى على - علیه السلام - فاعطاه کلتیهما
دو شتر بزرگ به رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هدیه دادند آن حضرت فرمود: کسى که دو رکعت نماز به جاى آورد و به چیزى از امور دنیا نیندیشد یکى از شتران را به او مى دهم کسى به پیامبر اسلام (ص ) پاسخ مثبت نداد تنها على (ع ) توانست چنین نمازى بگزارد و رسول خدا -صلى الله علیه وآله - هر دو شتر را به او دادند. (بحارالانوار، ج 41 ص ‍ 18)

 936 - نماز پیامبر (ص )
عن على - علیه السلام -
انه کان اذا دخل الصلاة کان کانه بناء ثابت او عمود قائم لایتحرک و کان ربما رکع او سجد فیقع الطیر علیه ، و لم یطق احد ان یحکى صلاة رسول الله -صلى الله علیه وآله - الاعلى بن ابى طالب و على بن الحسین - علیهماالسلام زمانى که رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نماز را شروع مى کرد گویى بنایى ثابت و عمودى قائم و بى حرکت است و چه بسا در حال رکوع و سجود پرنده بر پیکر او مى نشست و کسى جز على بن ابیطالب (ع ) و على بن الحسین زین العابدین (ع ) نمى توانست همانند رسول خدا -صلى الله علیه وآله - نمازگزارد. (بحارالانوار، ج 84 ص 265، میزان الحکمه ، ج 5، ص 382).

 937 - على (ع ) و نماز در نخلستان
قال الباقر - علیه السلام -
کما کان یفعل امیرالمؤ منین - علیه السلام - کان له خمسائة نخلة و کان یصلى عند کل نخلة رکعتین
امیرالمؤ منین (ع ) پانصد نخل داشت و در زیر هر نخلى دو رکعت نماز به جا مى آورد.

 938 - على (ع ) و نماز شب در عملیات
قال على - علیه السلام -
ما ترکت صلاة اللیل منذ سمعت قول النبى -صلى الله علیه وآله - صلاة اللیل نور، فقال ابن الکواء و لیلة الهریر؟ قال : و لیلة الهریر
از روزى که رسول خدا (ص ) فرمود: ((نماز شب نور است ))نماز شب را ترک نکردم ابن کواء از حضرت پرسید حتى : در لیلة الهریر (شب عملیات جنگ صفین ) امام فرمود: حتى در آن شب . (بحارالانوار، ج 41، ص 17).

 939 - على (ع ) و تلاوت آیه در حال نماز.
کان على - علیه السلام - اذا قام الى الصلاة فقال : وجهت وجهى للذى فطرالسموات و الارض تغیر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه
امام على - علیه السلام - هنگامى که به نماز مى ایستاد و آیه ((همانا روى مى آورم به سوى کسى که آسمانها و زمین را آفرید))مى خواند، رنگ آن حضرت چنان تغییر مى کرد که از چهره او کاملا نمایان بود. (فلاح السائل ، حدیث 101).

 940 - توجه على (ع ) به نماز در هنگام جنگ
کان على یوما فى حرب صفین مشتغلا بالحرب والقتال ، و هو مع ذلک بین الصفین مراقب الشمس فقال له ابن عباس : یا امیرالمؤ منین ماهذا لفعل ؟ قال : انظرالى الزواجل حتى نصلى ، فقال له ابن عباس و هل هذا وقت صلاة ؟ ان عندنا لشغلا بالقتال عن الصلاة فقال : على ما نقاتلهم ؟ انما نقاتلهم على الصلاة قال و لم یترک صلاد اللیل قط حتى لیلة الهریر؟
روزى در جنگ صفین حضرت على (ع ) در حالى که مشغول جنگ بود مرتب به خورشید نگه مى کرد ابن عباس عرض کرد: یا امیرالمومنى ! این چه کارى است که شما انجام مى دهید؟ حضرت فرمود: نگاه مى کنم تا موقع فرا رسیدن ظهر نماز را ((در اول وقت ))بخوانم ابن عباس گفت : آیا حالا وقت نماز است ؟ ما مشغول جنگ هستیم حضرت فرمود: مگر ما براى چه چیزى مى جنگیم ؟ به درستى که ما براى نماز جنگ میکنیم ، ابن عباس گفت : قطعا نماز شب على (ع ) حتى در لیلة الهریر هم ترک نشد. (بحارالانوار، ج 83، ص ‍ 23)

 941 - نماز و رفع ناراحتى
عن ابى عبدلله - علیه السلام - قال
کان على - علیه السلام - اذا هاله شى ء فزع الى الصلاة ثم تلى هذه الایة واستعینوا بالصبر و الصلاة

هنگامى که براى امیرالمؤ منین (ع ) مشکلى پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد(و ناراحتى خویش را از طریق نماز جبران مى کرد) و آیه از شکیبایى ونماز یارى جویید، را تلاوت مى کرد. (وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263).

 942 - على (ع ) و نماز از جهت خشوع
قال على - علیه السلام -
امنت بالله ولو ضربت عنقى فاذا رکعت فقل : اللهم لک رکعت ولک خشعت ولک اسلمت و بک امنت و علیک توکلت وانت ربى خشع لک وجهى وسمعى و بصرى و شعرى و بشرى و لحمى و دمى و مخى و عصبى و عظامى اقلت الارض من لله رب العالمین
ایمان آورده ام به خداوند، اگر چه گردنم زده شود هنگام رکوع بگو: بار پروردگارا! براى تو رکوع مى کنم و براى تو است خشوع من و براى تو است اسلام من و به تو ایمان دارم و بر تو توکل مى نمایم ، و توپروردگار منى که خاشع است براى تو صورت وگوش و چشم و مو پوست و گوشت وخون و مغز اعصاب واستخوانم و آنچه از من است در روى زمین ، همه از خداوند است که پروردگار عالمیان است . (من لایحضره الفقیه ، ج 1 ص 311، حدیث 927).

 943 - حضرت على (ع ) نماز شب
قال على - علیه السلام -
ما ترکت صلاة اللیل منذ سمعت قول النبى -صلى الله علیه وآله - صلاة اللیل نور فقال ابن الکواء! و لیلة الهریر؟ قال : ولا لیلة الهریر حضرت على (ع ) فرمود: از روزى که شنیدم پیامبر اسلام (ص ) فرمود: ((نماز شب نور))هیچگاه آن را ترک نکردم ابن کواء از حضرت پرسید: حتى در لیلة الهریر (شب عملیات جنگ صفین ) امام على (ع ) فرمود: حتى در لیلة الهریر. (بحارالانوار ج 40، ص 17).

 944 - ماءموریت اهل بیت (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام - قال
کان على - علیه السلام - یقول : انا اهل البیت امرنا ان نطعم الطعام ، و نؤ دى فى النائبة و نصلى اذا نام الناس
.
از امام باقر (ع ) نقل شده که فرمود: على (ع ) مى فرمود: ما اهل بیت ماءمور شده ایم (به گرسنگان ) غذا ذهیم و در مصیبتها صبور باشیم و آن گاه که مردم خفته اند نماز بخوانیم . (بحارالانوار، ج 87، ص 154).

 945 - ارزش نماز جمعه نزد على (ع )
عن وهب بن جعفر قال :
ان علیا - علیه السلام - کان یقول : لان ادع شهود حضور الاضحى عشر مرات احب الى من ان ادع شهود حضور الجمعة مرة واحدة من غیر علة
وهب بن جعفر گوید: على (ع ) مى فرمود: اگر ده سال حضور در نماز عید قربان راترک نمایم ، بهتر است از این که یک بار بدون علت در نماز جمعه حاضر نشوم (بحارالانوار، ج 104، ص 316).

 496 - رکوع طولانى
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
کان على یرکع فیسل عرقه حیت یطافى عرقه من طول قیامه

امیرالمؤ منین (ع ) رکوع نماز را آن قدر طولانى مى کرد که عرق از ساق پاى وى جارى و زیر قدمهاى مبارکش تر مى شد. (بحار الانوار، ج 85، ص 110).

 947 - اولین نمازگزار
قال على - علیه السلام -
اللهم انى اول من اناب و سمع و اجاب ، لم یسبقنى الا رسول الله -صلى الله علیه وآله - بالصلوة

بارخدایا! من نخستین کسى هستم که به حق رسیده و آن را شنید و پذیرفت هیچ کس بر نماز بر من پیشى نگرفت ، مگر رسول خدا (ص ) (نهج البلاغه ، خطبه 131).

 948 - على (ع ) و رزوى هزار رکعت نماز
قال الصادق - علیه السلام -
ان علیا فى آخر عمره یصلى فى کل یوم ولیلة الف رکعة

امیرالمؤ منین على (ع ) در پایان عمر خود، شبانه روز هزار رکعت نماز به جاى مى آورد. (بحارالانوار، ج 41، ص 24).

 949 - استعانت از نماز براى جنگ
قال على - علیه السلام -
الا انکم ملاقوا العدو غدا ان شاء الله ، فاطیلوا الیلة القیام و اکثروا تلاوة القرآن و اسئلوا الله الصبر و النصر
(درنبرد معروف صفین و پیش از آغاز جنگ ، امیرالمؤ منین ، (ع ) به دلیر مردان همراه خود خطاب کرد و فرمود:) شما - ان شاء الله - فردا با دشمن درگیر خواهید شد پس امشب را بیشتر به نماز مشغول باشید و قرآن را بسیار تلاوت کنید واز خداوند صبر و نصرت استقامت و پیروزى ) بخواهید. (بحارالانوار، ج 35، ص 100).

 950 - برپایى نماز به وجود على (ع )
فى الحدیث :
بعلى قامت الصلوة
به (وجود مبارک ) على نماز برپا شد. (اسرارالعبادات ، وحقیقة الصلوة ص 23).

 951 - خشوع فاطمه (س )
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -
اما انتى فاطمة فانها سیدة نساءالعالمین من الاولین و الاخرین ، الى ان قال : منى قامت فى محرابها بین یدى بها - جل جلاله - زهر نورها لملئکة کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض و یقول الله - عز و جل - لملئکته : یا ملائکتى ! انظروا الى امتى فاطمة سیدة امائى ، قائمة بین یدى ترتعد فرائضها من خیفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى اشهدکم انى قد امنت شیعتها من النار
و اما دخترم فاطمه (س )... سرور زنان عالم از اولین وآخرینشان مى باشد، تا اینکه فرمود: هرگاه او در محرابش در برابر پروردگار خویش به نماز مى ایستد، نورش براى فرشتگان آسمان آن چنان مى درخشد که مانند ستارگان براى اهل زمین مى درخشد آن گاه خداوند - عزوجل - به فرشتگانش مى فرماید: اى فرشتگانم ! به کنیزم و سرور کنیزم فاطمه (س ) بنگرید که در برابرم ایستاده است و از ترس من ، بدنش مى لرزد و با تمام وجودش به عبادتم برخاسته است من شما را گواه مى گیرم که شیعیانش را از دوزخ در امان دارم . (بحارالانوار، ج 43، ص 172).

 952 - فاطمه (س ) در محراب عبادت
عن حسن بن على - علیه السلام -
راءیت امى فاطمة - علیه السلام - قامت فى محرابها لیلة جمعتها فلم تزل راکعة ساجدة حتى اتضح عمود الصبح ، و سمعتها تدعو للمؤ منین و المؤ منات و تسمیهم و تکثر الدعا لهم ولاتدعوا لنفسها بشى ء .
در شب جمعه اى مادرم فاطمه (س ) را دیدم که در محراب عبادت خویش ایستاده و تا سپیده صبح در رکوع و سجود بود و مى شنیدم که براى مؤ منین و مؤ منات دعا مى نمود و نام آنها را مى برد و براى آن ها بسیار دعا مى کرد، ولى براى خود هیچ دعایى نمى نمود (دنباله حدیث این چنین است گفتم : اى مادر! چرا همان طور که براى دیگران دعا مى کنى ، براى خود دعا نمى نمایى حضرت فاطمه (س ) فرمود: فرزدنم : اول همسایه ، سپس اهل خانه ) (علل الشرایع ، ج 1، ص 173).

 953 - نورافشانى فاطمه (س ) هنگام نماز
عن ابن عمارة عن ابیه قال :
ساءلت اباعبدالله - علیه السلام - عن فاطمة - علیها السلام - لم سمیت زهراء؟ فقال : لانها کانت اذا قامت فى محرابها زهر نورها لاهل السماء کما یزهر نور الکواکب لاهل الارض ‍ .
ابن عماره از پدرش نقل مى کند که گفت : از امام صادق (ع ) پرسیدم : چرا فاطمه (س ) زهرا نامیده شد فرمود: براى آن که وقتى فاطمه (س ) در محراب عبادت (به نماز مى ایستاد همان گونه که نورستارگان براى اهل زمین مى درخشد نور چهره اش براى افلاکیان مى درخشید. (بحارالانوار، ج 43 ص 12).

 954 - خوف حضرت فاطمه (س ) در نماز
فى الحدیث :
کانت فاطمة - علیها السلام - تنهج فى الصلاة فى خیفة الله تعالى
فاطمه زهرا (س ) در حال نماز از شدت نفسش به شماره مى افتاد. (بحارالانوار، ج 85، ص 258، میزان الحکمة ، ج 5، ص 382).

 955 - عبادت حضرت فاطمه (س )
عن حسین بن على - علیه السلام -
ما کان فى الدنیا اعبد من فاطمة - علیها السلام - کانت تقوم حیت تتورم قدماها
در دنیا کسى عابدتر از حضرت فاطمه (س ) نبود آن قدر به عبادت مى ایستاد تا پاهایش ورم مى کرد. (بحارالانوار، ج 43، ص 61).

 956 - رسول خدا (ص ) و هل بیت (ع )
کا رسول الله -صلى الله علیه وآله - یاءتى باب فاطمة وعلى - علیهماالسلام - تسعة اشهر وقت کل صلوة ، فیقول : الصلوة یرحمکم الله انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
رسول خدا (ص ) نه ماه پیوسته هنگام نماز به منزل فاطمه (س ) و على (ع ) مى رفت و مى فرمود: نماز را (به پا دارید) خدایتاتن رحمت کند خداوند مى خواهد شما را از هر پلیدى دور سازد. (بحارالانوار، ج 16 ص 203).

 957 - زهره زهرا
عن ابان بن تغلب قال :
قلت لابى عبدالله - علیه السلام - یابن رسول الله 1 لم سمیت الزهراء زهراء؟ لانها تزهر لامیرالمؤ منین - علیه السلام - فى النهار ثلاث مرت بالنور، کان یزهر نور وجهها صلاة الغداة و الناس فى فراشهم فیدخل بیاض ذلک النور الى حجراتهم بالمدینة فتبیض حیطانهم فیعجبون من ذلک فیاءتون النبى - علیه السلام - فیساءلونه عمار اءوا، فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیاءتون منزلها فیرونها قاعدة فى محرابها تصلى و النور یسطع من محرابها من وجهها فیعلمون ان الذى اءوه کان من نور فاطمة فاذا انتصف النهار و ترتبت للصلاة زهر نور وجهها - علیه السلام - بالصفرة فتدخل الصفرة فى حجرات الناس فتصفر ثیابهم والوانهم فیاءتون النبى -صلى الله علیه وآله - فیساءلونه عمار اءوا فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیرونها قائمة فى محرابها و قد زهر نور وجهها - صلوات الله علیها و على ابیها و بعلها و بنیها - بالصفرة ، فیعلمون ان الذى راءوا کان من نور وجهها، فاذا کان آخر النهار و غربت الشمس احمر وجه فاطمة ، فاءشرق وجهها بالحمرة فرحا و شکرالله - عزوجل - فکان تدخل حمرة وجهها حجرات القوم و تحمر حیطانهم فیعجبون من ذلک و یاءتون النبى -صلى الله علیه وآله - و یساءلونه عن ذلک فیرسلهم الى منزل فاطمة - علیها السلام - فیرونها جالسة تسبح الله و تمجده و نور وجهها یزهر بالحمرة
ابان بن تغلب مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : یابن رسول الله ! چرا حضرت فاطمه زهرا (س ) ((زهراء))نامیده شدند؟ حضرت فرمود: به این دلیل که روزى سه بار براى امیرالمؤ منین (ع ) نورافشانى مى کرد (1) وقت نماز صبح و در حالى که مردم خواب بودند، جمالش نور افشانى کرده و سفیدى نورش به خانه هاى مردم مدینه مى تابید و دیوارها سپید مى گشت و آنان تعجب کرده خدمت پیامبر اکرم (ص ) مى رسید و درباره آنچه دیده مى پرسیدند حضرتش ایشان را روانه منزل فاطمه (س ) مى کرد و آنها به منزل حضرتش آمده و مى دیدند که حضرت در محراب عبادتش نسشته است و نماز مى گذارد و نور جمالش از محراب ساطع است آنگاه مى دانستند که آن نور، نور حضرت فاطمه زهرا (س ) بوده است (2) هنگام نیمه روز که آن حضرت براى نماز آماده مى شد جمالش نور زردى مى افشاند و در خانه اى مردم مى تابید و لباس ها و رنگشان زرد مى شد آنها خدمت پیامبر اکرم (ص ) رسیده و از آنچه که دیده بودند، سؤ ال مى کردند حضرتش آنها را به منزل فاطمه (س ) روانه مى کرد و آنان مى دیدند که حضرت در محراب عبادتش ایستاده و ازچهره او - صلوات و رحمت خداوند بر او و پدر بزرگوار و شوهر و پسرانش باد - نور زردى مى درخشد آنگاه درمى یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمالش بوده است (3) هنگام آخر روز که آفتاب غروب مى کرد صورت حضرت فاطمه (س ) سرخ شده و جمالش از شادى و به جهت شکر خداوند - عزوجل - به سرخى مى درخشید و نور جمالش به خانه هاى مردم مى تابید و دیوارها سرخ مى شد آنان خدمت پیامبر اکرم (ص ) رسیده و از آنچه که دیده بودند، سؤ ال مى کردند حضرتش باز آنان را روانه منزل فاطمه (س ) مى کرد آنان به منزل فاطمه (س ) مى رفتند مى دیدند که حضرتش نسشته ، مشغول تسبیح و تمجید الهى است و از جمالش نور سرخى مى درخشد آنگاه آنان درمى یافتند که آنچه دیده بودند، از نور جمال فاطمه (س ) بوده است . (بحارالانوار، ج 43، ص 11).

 958 - خشوع امام حسن مجتبى (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
ان الحسن بن على - علیه السلام - کان اذا قام فى صلاته ترتعد فرائصه بین یدى ربه - عزوجل - و کان اذا ذکر الجنة و النار اضطرب اضطراب السلیم
هنگامى که امام حسین مجتبى (ع ) به نماز مى ایستاد، تن مبارکش مى لرزید و هرگاه که یاد بهشت و جهنم مى نمود، چون مار گزیده به خود مى پیچید. (بحارالانوار، ج 84، ص 258، میزان الحکمه ، ج 5 ص 382).

 959 - اضطراب امام مجتبى (ع ) در وقت نماز
کان الحسن بن على - علیه السلام - اذا توضاء تغیر لونه و ارتعدت مفاصله فقیل له فى ذلک فقال : حق لمن وقف بین یدى ذى العرش ان یصفر لونه و ترتعد مفاصله
امام حسن مجتبى - علیه السلام - هنگامى که وضو مى ساخت و آماده نماز مى شد، رنگش دگرگون گشته و بندبند وجودش مى لرزید، از آن حضرت علت این حالت را پرسیدند، فرمود: سزاوار است کسى که در پیشگاه خداوند عرش مى ایستد، رنگش پریده و بندبند اعضاى او بلرزد. (میزان الحکمه ، ج 5، ص 383، بحارالانوار، ج 80 ص 346).

 960 - پوشش امام مجتبى (ع )
کان الحسن بن على - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة لبس اجود ثیابه
امام حسن مجتبى (ع ) هنگام نماز بهترین جامه اش را مى پوشید (وسایل الشیعه ، ج 3، ص 331).

 961 - امام حسین (ع ) و فرمان اذن به فرزندش
عند صلاة الظهر فامر الحسین ابنه فاذن ، و اقام ، و قام الحسین فصلى
هنگام ظهر فرا رسید، (دو سپاه آماده شدند که به امامت امام حسین - علیه السلام - نماز جماعت را بخوانند) امام حسین (ع ) به پسرش (امام زین العابدین و یاحضرت على اکبر - علیهماالسلام - فرمود: اذان و اقامه بگو وى اذان و اقامه گفت و سپس نماز خواندند. (بحارالانوار، ج 44، ص 314)

 962- نماز ظهر عاشورا
قال الحسین - علیه السلام -
ذکرت الصلوة جعلک الله من المصلین الذکرین
(در ظهر عاشورا هنگامى که ابوثمامه صیداوى وقت نماز رابه امام حسین (ع ) تذکر داد، امام در حق او بهترین دعا را کرد و فرمود:) نماز را به یادآوردى ، خداوند تو را از نمازگزاران یادآور قرار دهد.(مقتل الحسین ، مقرم ، ص 294).

 963 - امام حسین (ع ) و نماز
قال الحسین - علیه السلام - لاخیه العباس
ان استطعت ان تصرفهم عنا هذا الیوم فافعل ، لعنا نصلى الى ربنا هذه الیلة فانه یعلم انى احب الصلوة و تلاوة القرآن
عصر نهم ماه محرم امام حسین (ع ) به برادرش عباس فرمود: اگر بتوانى لشکر دشمن را از جنگ منصرف کنى ، چنین کن تا مگر امشب به درگاه پروردگارمان نماز بخوانیم ، زیرا او مى داند که من نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم . (لهوف ، ص 12).

 964 - سفارش امام حسین (ع ) به خواهرش زینب
قال الحسین - علیه السلام - حین الوداع مع اخته زینب - علیها السلام -: یا زینب ! لا تنسى فى نافلة اللیل
امام حسین (ع ) هنگام وداع (در روز عاشورا) به زینب کبرى (س ) فرمود: اى زینب ! در نماز شب مرا فراموش مکن . (زینب کبرى ، للنفدى ، ص 50).

 965 - خضوع امام سجاد (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة تغیر لونه ، فاذا سجد لک یرفع راءسه حتى یرفض عرقا
هنگامى که على بن الحسین (ع ) به نماز مى ایستاد، رنگش دگرگون مى شد و چون به سجده مى رفت ، تا چهره مبارکش به عرق نمى نشست سر از سجده برنمى داشت .(فروع کافى ، ج 3 ص 30، بحار، ج 46، ص 64).

 966 - خشوع امام سجاد (ع )
قال الصادق - علیه السلام -
کان (السجاد) - علیه السلام - اذا حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد کالسعفة
چون وقت نماز فرا مى رسید بدن امام زین العابدین (ع ) مى لرزید و رنگ چهره اش زرد مى شد و مانند شاخه نخل خرما و مرتعش مى شد. (بحارالانوار، ج 84، ص 247).

 967 - وضوى امام سجاد (ع )
و کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا حضر الوضوء اصفر لونه
امام سجاد (ع ) هنگامى که براى وضو گرفتن آماده مى شد رخسارش زرد مى گشت . (محجة البیضاء، ج 1، ص 378).

 968 - عبادت امام سجاد (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام -
کان على ابن الحسین - علیه السلام - یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة
على بن الحسین (ع ) در شبانه روز هزار رکعت نماز مى خواند. (جامع الاحادیث الشیعه ، ج 1 ص 411).

 969 - نماز امام سجاد (ع ) همیشه نماز وداع بود
قال الباقر - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى صلاته غشى لونه لون آخر و کان قیامه فى صلاته قیام العبد الذلیل بین یدى الملک الجلیل کانت اعضاؤ ه ترتعد من خشیة الله و کان یصلى صلاة مودع یرى ان لا یصلى بعدها ابدا
وقتى امام زین العابدین (ع ) به نماز مى ایستاد، رنگ صورتش تغییر مى کرد و همانند بنده ذلیل ، در برابر خدا مى ایستاد، و از ترس مى لرزید و نمازش همیشه نماز وداع بود؛ آن چنان که گویى بعد از آن نمازى نخواهد خواند. (بحارالانوار، ج 84، ص 250).

 970 - سفارش به حضور قلب از امام سجاد (ع )
روینا عن على بن الحسین - علیه السلام -
انه صلى فسقط الرداء عن منکبیه فترکه حتى فرغ من صلاته ، فقال له بعض اصحابه : یابن رسول الله ! سقط رداؤ ک عن منکبیک فترکته و مضیت فى صلاتک ؟ فقال : ویحک ! تدرى بین یدى من کنت ؟ شغلنى والله ذلک عن هذا اتعلم انه لایقبل من صلاة العبد الا ما اقبل علیه ؟ فقال له : یابن رسول الله ! هلنکا اذا، قال کلا: ان الله یتم ذلک بانوافل
درباره امام سجاد (ع ) نوشته اند: در حالى که مشغول نماز بود عبا از شانه مبارک ایشان افتاد، ولى حضرت توجهى نکرد، وقتى از نماز فارغ شد یکى از اصحاب عرض کرد: عباى شما از شانه تان افتاد و شما بدون توجه نماز خود را دنبال کردید، آن حضرت فرمود: واى بر تو! مى دانى در برابر چه کسى ایستاده بودم ؟ چنین فکرى مرا از توجه به عبا منصرف ساخته بود آیا نمى دانى از نماز بنده آن مقدارى قبول مى شود که باحضور قلب باشد؟ آن شخص عرض کرد: یابن رسول الله ! بنابراین ما به هلاکت مى رسیم ، آن حضرت فرمود: نه خدا به وسیله نمازهاى مستحبى شما، کاستى نمازهاى واجب را برطرف مى کند. (بحارالانوار، ج 84، ص 265).

 971 - سیصد بار ((العفو))در قنوت نماز
قال الصادق - علیه السلام -
و کان على بن الحسین سید العابدین - علیه السلام - یقول : العفو العفو ثلاثماءة فى الوتر فى السحر
امام سجاد (ع ) در (قنوت ) نماز وتر در وقت سحر سیصد بار مى گفت : العفو، العفو، (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 610).

 972 - علت خشوع امام سجاد (ع )
ابان بن تغلب قال قلت لابى عبدالله - علیه السلام -
انى اریت على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى الصلوة غشى لونه لون آخر، فقال : والله ان على بن الحسین کان یعرف الذى یقوم بین یدیه ابان بن تغلب مى گوید: به امام صادق (ع ) عرض کردم : على بن الحسین - علیه السلام - را دیدم که در حال نماز رنگ به رنگ مى شد فرمود: آرى او معبودى را که در برابرش ایستاده بود کاملا مى شناخت . (بحارالانوار، ج 84، ص 236).

 973 - امام سجاد (ع ) و استغاثه
عن زین العابدین - علیه السلام -
ولست اتوسل الیک بفضل نافلة من کثیر ما اغفلت من وظائف فروضک و تعدیت عن مقامات حدودک
خدایا! من با این همه غفلت از واجبات و تعدى از مرزها و حریم شکستن ها چگونه به وسیله نافله و مستحبات به سوى تو راه یابم . (صحیفه سجادیه ، دعاى بعد از نماز شب ).

 974 - مثل نماز امام سجاد (ع )
عن ابى عبدالله - علیه السلام - کان ابى - علیه السلام - یقول :
کان على بن الحسین - علیه السلام - اذا قام فى صلاته کان کانه ساق شجرة لایتحرک منه الا ما حرکت الریح منه
امام سجاد - علیه السلام - وقتى به نماز مى ایستاد چنان بود، که گویا تنه درختى است که جز آنچه باد شاخه آن راحرکت مى دهد، حرکتى از خود ندارد. (بحارالانوار، ج 84، ص ‍ 228).

 975 - کثرت نماز امام سجاد (ع )
قال الباقر - علیه السلام -
کان على بن الحسین - علیه السلام - یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة و کانت الریح تمیله بمنزلة السنبلة و کانت له خمسماءة نخلة فکان یصلى عند کل نخلة رکعتین و کان اذا قام فى صلاته غشى له منه لون آخر، و کان قیامه فى صلاته قیام بعدالعبد الذلیل بین یدى المکل الجلیل ، اکن اعضاؤ ه ترتعد من خشیة الله ، و کان یصلى صلاة مودع یرى انه لا یصلى بعدها ابدا
على بن السحین (ع ) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز مى گزارد، و باد، آن حضرت را چون خوشه ، که با وزش باد به حرکت درآید) حرکت مى داد. آن بزرگوار داراى پانصد نخل خرما بود و نزد هر درخت خرما دو رکعت نماز مى گزارد چون به نماز مى ایستاد، رنگش دگرگون مى گشت و چون بنده اى خوار، در برابر پادشاهى بزرگوار مى ایستاد و اعضاى بدنش از ترش خدا مى لرزید و چون کسى که خداحافظى مى کند نماز مى خواند، گویا این آخرین نماز او است و بعد از این دیگر موفق به خواندن نماز نمى شود. (بحارالانوار، ج 46، ص ‍ 80).

 976 - تکرار جمله ((مالک یوم الدین ))
ان مولانا زین العالبدین - علیه السلام - کان اذا قال ((مالک یوم الدین )) یکررها فى قراءته حتى کان یظن من یراءه انه قد اشرف على مماته
امام سجاد (ع ) وقتى در نماز به آیه ((مالک یوم الدین )) مى رسید، آن قدر آن راتکرار مى کرد (و در اثر تکرارت دستخوش چنان حالتى مى شد) که بیننده خیا مى کردکه او در آستانه جان دادن است . (بحار الانوار، ج 84 ص 247).

 977 - امام سجاد (ع ) و اثر سجده گاه
قال ابوحازم :
ما راءیت هاشمیا افضل من على بن الحسین - علیه السلام - کان یصلى فى الیوم و الیلة الف رکعة حتى خرج بجبهته آثار سجوده مثل کرکرة البعیر
هیچ یک از بنى هاشم را ندیدم که از على بن الحسین - علیه السلام - برتر باشد، او در شب و روز هزار رکعت نماز مى خواند تا در مواضع سجده اش مانند سینه شتر ساییدگى به وجود آمد. (اصول وافى ، ج 2، ص 113).

 978 - اهل بیت پیامبر (ص ) و نماز
قال الهادى - علیه السلام -
و اقمتم الصلاة ، و اتیتم الزکوة ، و امرتم بالمعروف ، و نهیتم عن المنکر و جاهدتم فى الله حق جهاده ، حتى اعلنتم ، دعوته ، و بینتم فرائضه و اقمتم حدوده ، و نشرتم شرایع احکامه ، و سننتم ، سنته و صرتم فى ذلک منه الى الرضا
شما اهل بیت بیت ، نماز را به پا داشتید، و زکات پراختید، امر به معروف و نیکى ونهى از منکر و زشتى ها نمودید؛ و در احیاى دین و فرایض اوقیام فرمودید و آنگونه که حقش است ، در راه خداوند جهاد، کردید، تا آن جا که دعوت حضرت حق و دین او راآشکار ساختید و فرایض الهى را تبیین و شتریح کرده و اقامه حدود دین خدا رانموده وشریعت و احکام الهى را تفسیر و منتشر کردید، و سنت هاى الهى را پایدار ساختید و بدین وسیله ، خدا را از خود خشنود ساختید. (بحارالانوار، ج 102، ص 129).

 979 - آثار عبادت در چهره امام سجاد (ع )
عن الزهى قال :
دخلت مع على بن الحسین - علیه السلام - على عبدالمکل بن مروان - قال : فاستعظم عبدالملک ما راى من اثر السجود بین عینى على بن الحسین - علیه السلام - فقال : یا ابا محمد! لقد بین عیلک الاجتهاد، و لقد سبق لک من الله الحسنى ، و انت بضعة من رسول الله -صلى الله علیه وآله - قریب النسب ، و کیدالسبب ، و انک لذو فضل عظیم على اهل بیتک و ذوى عصرک ، و لقد اوتیک من الفضل و العلم و الدین و الورع ما لم یؤ ت احد مثلک ولاقبلک الا من مضى من سلفک و اقبل یثنى علیه و یطریه ، قال : فقال على بن الحسین - علیهما السلام - کلما ذکرته و وصفته : فضل الله سبحانه و تاءییده و توفیقه ؛ فاین شکره على ما انعم یا امیرالمؤ منین ؟ کان رسول الله -صلى الله علیه وآله - یقف فى الصلوة حتى ترم قدماه ، و یظماء فى الصیام حتى یعصب فوه فقیل له : یا رسول الله ! الم یغفر الله لک ما تقدم من ذنبک و ما تاءخر؟ فیقول : -صلى الله علیه وآله -: افلا اکون عبدا شکورا الحمدلله على ما اولى و ابلى وله الحمد فى الاخرة و الاولى ، والله ، لو تقطعت اعضائى و سالت مقتلاى على صدرى ان اقوم لله - جل جلاله - بشکر عشر العشر من نعمة واحدة من جمیع نعمه التى لایحصیها العادون و لایبلغ حد نعمة منها على جمیع حمد الحامدین ، لاوالله ، اویرانى الله لا یشغلنى شى ء عن شکره و ذکره فى لیل ولانهار و لاسر ولاعلانیة و لو لا ان لاهلى على حقا و لسائر الناس من خاصهم و عامهم على حقوقا لایعنى الاالقیام بها حسب الوسع و الطاقة حتى اءدیها الیهم ، لرمیت بطرفى الى السماء و بقلبى الله الله ، ثم لم ارددهما، حتى یقضى الله على نفسى و هو خیر الحاکمین ، وبکى - علیه السلام - و بکى عبدالملک
زهرى مى گوید: همراه على بن الحسین (ع ) بر عبدالملک بن مروان وارد شدیم چون عبدالملک اثر سجده را بر پیشانى آن حضرت دید، شگفت زده گفت : اى ابومحمد! آثار کوشش ‍ در عبادت بر تو آشکار است در حالى که از پیش خداوند، خیر و نیکویى برایت مقرر و مقدر کرده است تو پاره تن پیامبر خدا -صلى الله علیه وآله - هستى و نسبت تو (به او) نزدیک و پیوندت محکم است تو در میان افراد خانوااده و مردم زمانه ات فضیلت و برترى عظیمى دارى و فضل و دانش و دین و تقوایى که تو دارى ، کسى جز خاندانت بدان نرسیده است او آن حضرت را بسیار ستود آن گاه على بن الحسین (ع ) فرمود: شکر آنچه درباره فضل و تاءیید و توفیق خداى سبحان (نسبت به ما) گفتى ، چگونه توان به جاى آورد اى امیرمؤ منان ؟ رسول الله (ص ) به نماز مى ایستاد تا پاهایش متورم مى شد و در اثر روزه دهانش از تشنگى خشک مى شد، به آن حضرت گفتند: اى رسول خدا! مگر خدا گناهان گذشته وآینده تو را نیامرزیده است ؟ فرمود: آیا نباید خداى را بر آنچه انعام فرموده و ما را بدان آزمود سپاسگزا باشم ؟ به خدا قسم اگر اعضاى بدنم پاره پاره شود و چشمانم از حدقه بر سینه ام فرو غلطند، نمى توان شکر یک صدم نعمتى از نعمتهاى خدا را - که شمارندگان شمارش آن نتوانند کرد - و حمد همه حامدان ، حق ، یکى ازآنها را ادا نتواند کرد، به جاى آوردم ، به خدا سوگند! نمى توانم ، جز آن که خدا مرا چنان بیند که در شب و روز و خلوت و آشکار چیزى مرا از شکر و ذکر او باز نمى دارد و اگر نبود که خانواده ام بر من حق دارند و دیگران را نیز بر من حقوقى است که ناگزیر باید در حد توان خویش آن حقوق را ادا کنم ، همانا چشم به آسمان مى دوختم و دل خود را به سوى خداوند متوجه مى ساختم و دیده و دل برنمى گرفتم تا خداوند جانم رابگیرد و اوست بهترین حکم کنندگان آن گاه حضرت امام زین العابدین (ع ) به گریه افتاد و عبدالملک (نیز) گریست . (بحارالانوار، ج 46، ص 57).

 980 - دعاى امام سجاد (ع ) در مورد نماز
قال على بن الحسین - علیه السلام - فى دعائه
اللهم صل على محمد و اله وفقنا فیه على مواقیت الصلوات الخمس ، بحدودها التى حددت ، و فروضها التى فرضت ، و وطائفها، التى وظفت و اوقفها التى وقت ، و انزلنا فیها منزلة المصیبین لمنازلها الحافظین لارکانها، المؤ دین ، لها فى اوقاتها على ما سنة عبدک و رسولک - صلواتک علیه و اله - فى رکوعها و سجودها و جمیع فواضلها على اتم الطهور و اسبغه و ابین الخشوع وابلغه
پروردگارا! به روان مقدس محمد و آل محمد (ص ) درود فرست و ما را یارى کن تا نماز پنج گانه خویش را در وقت فاضل وشریفى که مقرر داشته اى بگذاریم ، و وظایف خویش به حد کفاف و کمال دا کنیم ، و در سایه طاعت و عبادت از مردمى شمرده شویم که راه حق شناخته اند، و سعادت خویش را دریافته اند و ارکان و جوانب آن را نگاه مى دارند و آن را در اوقات خود به همان طریقى که بنده و فرستاده تو - که درودهایت بر او و بر آل او باد - رکوع وسجود، و قیام و قعود مقرر ساخت و با منتهاى خشوع و حضور قلب و کامل ترین طهارت به درگاه تو برپاى ایستاده اند. (صحیفه سجادیه ، دعاى 44).

 981 - عبادت امام سجاد (ع )
قال الباقر - علیه السلام -
و لقد دخل ابوجعفر ابنه علیه فاذا هو قد بلغ من العبادة ما لم یبلغه احد فراه و قد اصفر لونه من الشهر، و رمضت عنیاه من البکاء و دبرت جبهته و انخرم انفه من السجود و قد رمت و ساقاه و قدماه من القیام فى الصلاة

 982 - حضور قلبى امام باقر (ع )
قال جابر جعفى :
و لقد صلى ابوجعفر - علیه السلام - ذات یوم فوقع على راءسه شى ء فلم ینزعه من راءسه حتى قام الیه جعفر - علیه السلام - فنزعه من راءسه
روزى امام باقر (ع ) در حالى که مشغول نماز بودند، چیزى بر سرشان افتاد حضرت به جهت تعظیم خداوند و حضور قلبى که در نماز داشت ، بدون اعتنا، به نماز خویش ادامه دادند تا این که امام صادق (ع ) آمد و آن چیز را از سر پدرش برداشت . (بحارالانوار، ج 84، ص 253).

 983 - امام باقر (ع ) و لباس خشن براى نماز
قال الصادق - علیه السلام -
کان لابى ثوبان خشنان یلى فیهما صلاته
پدرم دو لباس خشن داشت که در آنها نماز مى خواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 331).

 984 - لباس دارى تصویر
عن الصادق - علیه السلام - قال :
انه کره ان یصلى و علیه ثوب فیه تماثیل
از امام صادق (ع ) روایت شده است که آن حضرت کراهت داشت از این که با لباسى که در آن تصویرى هست نماز بخواند. (وسائل الشیعه ، ج 3، ص 417).

 985 - سجده امام صادق (ع )
عن حفص بن عیاث قال :
راءیت اباعبدالله - علیه السلام - فى سجوده خمسمائة تسبیحه
شخصى مى گوید: دیدم امام صادق (ع ) در یک سجده ، پانصد باز ذکر ((سبحان الله ))را تکرار کرد. (وسائل الشیعه ، ج 4، ص 979).

 986 - ولایت و نماز
عن الى عبدالله - علیه السلام - قال :
امرالناس بمعرفتنا و الرد و التسلیم لنا، ثم قال : و ان صاموا و صلوا و شهدوا ان لااله اله الله ، و جعلوا فى انفسهم ان لا یردوا الینا کانوا بذلک مشرکین
مردم ماءمورند تا ما را بشناسند و به سوى ما بازگردند وتسلیم ما باشند و در صورتى که روزه بدارند، نماز بخوانند و به یگانگى خداوند اقرار نمایند، ولى در خط ما عمل نکرده و از ما پیروى نکنند، در شمار مشرکین خواهند بود. (اصول کافى ج 4، ص 124).

 987 - خشوع امام باقر - علیه السلام - و امام صادق - علیه السلام -
کانوا ابوجعفر و ابوعبدالله - علیهماالسلام - اذا قام الى الصلاة تغیرت الوانهما حمرة و مرة و صفرة کاءنما یناجیان شى ء یریانه
وقتى که امام باقر و امام صادق - علیهماالسلام - به نماز مى ایستاد، رنگ صورتشان گاهى قرمز و گاهى زرد مى شد و مثل این که دوبزرگوار با کشى که با چشم او را مى بینند مناجات مى کردند. (بحارالانوار، ج 84، ص 248).

 988 - سجده امام صادق (ع ) بر تربت امام حسین (ع )
کان الصادق - علیه السلام - لایسجد الا على تربة الحسین - علیه السلام - تذللا لله و استکانة الیه
امام صادق (ع ) جز بر تربت حسین - علیه السلام - بر خاک دیگرى سجده نمى کرد، و این کار آن حضرت از سر خشوع وخضوع براى خداوند بود.
وسائل الشیعه ج 3، ص 608).

 989 - بى هوش در حال نماز
نقل عن الصادق - علیه السلام -
انه کان ذات یوم فى الصلاة فخر مغشیا علیه فسئل عن ذلک قال : ما زلت اکررها حتى سمعت من قائلها
از امام صادق - علیه السلام - حکایت شده است که روزى در نماز بود، بیفتاد، و از هوش برفت از او سبب این حالت را پرسیدند، فرمود: پیوسته آن (آیه ) راتکرار مى کردم تا آن که آن را از گوینده اش شنیدم . (محجة البیضاء، ج 1 ص 352).

 990 - امام کاظم (ع ) و نماز
قال عن ابى الحسن الاول - علیه السلام -
کان اذااستوى من الرکوع فى اخر رکعته من الواقال : اللهم انک قلت فى کتابک المنزل کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون و بالاسحارهم یستغفرون طال والله هجوعى و قل قیامى و هذاالسحر و انا استغفرک لذنوبى استغفار من لایملک لنفسه ضرا و لانفعا و لاموتا و لاحیوة و لانشورا ثم یخر ساجدا
امام کاظم (ع ) وقتى سر از رکوع نماز وتر برداشته و مى ایستاد، چنین مى گفت : خدایا تو در وصف متقین فرموده اى : ((کمى از شب را مى خوابیدند و در سحرها استغفار مى نمودند))به خدا سوگند خواب من طولانى وشب خیزى من اندک است حال این سحر است و من به استغفار از گناهانم برخاسته ام استغفار کسى که نه مالک سود و زیان خود مى باشد و نه مرگ و حیات و نشورش را در اختیار خود دارد، سپس به سجده مى افتاد. (علل الشرایع ، ج 2 ص 53).

 991 - امام کاظم (ع ) و تعقیبات نماز
موسى بن جعفر - علیه السلام - انه یصلى الفجر فیعقب الى ان تطلع الشمس ثم یسجد سجدة ، فلایزال ساجدا حتى تزول الشمس و قد وکل من یترصد اوقات الصلاة فاذا اخبره وثب یصلى من غیر تجدید وضوء
وقتى نماز صبح را به جا مى آورد مشغول تعقیب و ذکر خداوند مى شد تا طلوع آفتاب برمى آمد آنگاه سر به سجده مى گذاشت و تا نزدیک ظهر به دعا و ذکر و حمد مشغول بود چون ظهر فرا مى رسید برمى خاست و بدون تجدید وضو به نماز مى ایستاد. (بحارالانوار، ج 48 ص 107).

 992 - امام کاظم (ع ) و نماز شب
موسى بن جعفر - علیه السلام - یصلى فى جوف اللیل حتى یطلع الفجر
حضرت موسى بن جعفر (ع ) از نیمه شب تا اذان صبح به نمازهاى مستحبى مشغول بود. (بحارالانوار، ج 48 ص 107).

 993 - سجده امام کاظم - علیه السلام -
موسى بن جعفر - علیه السلام - یضع عشرة سنة کل یوم سجده بعد ابیاض الشمس الى وقت الزوال
امام کاظم (ع ) به مدت ده سال ، هر روز از دمیدن خوشید تا ظهر سر بر سجده داشت . (بحارالانوار، ج 48، ص 107).

 994 - نماز امام رضا - علیه السلام - در اول وقت
عن ابراهیم بن موسى القزاز قال :
خرج الرضا - علیه السلام - یستقبل بعض الطالبیین و جاء وقت الصلوة فمال الى قصر هناک فنزل تحت صخرة فقال اذن فقلت منتظر یلحق بنا اصحابنا فقال ،: غفران الله لک لا تؤ خرن صلوة عن اول وقتها الى آخر وقتها من غیر علة ، علیک ابدا باول الوقت فاذنت وصلینا
قزاز مى گوید: امام رضا (ع ) به استقبال بعضى از طالبیین از شهر خارج شد وقت نماز فرا رسید، امام با یاران خود به سوى قصرى که در آن حوالى بود رفت و در کنار سنگ بزرگى فرود آمد و دستور داد اذان بگویند راوى مى گوید عرض کردم : منتظر ملحق شدن بعضى از یاران هستیم که بیایند حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد! بدون عذر نماز را از اول وقت به تاءخیر نینداز بر تو باد همیشه نماز رادر اول وقت آن به جاى آورى اذان بگو تا نماز بخوانیم . (مستدرک الوسائل ، ج 1 ص 185).

 995 - هدیه امام رضا (ع ) به دعبل
عن اسمعیل بن على اخى دعبل :
عن االرضا - علیه السلام - انه خلع على دعبل قمیصا من خز و قال له : احتفظ بهذا القمیص فقد، صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت القرآن فیه الف ختمة
امام رضا - علیه السلام - به دعبل ، قبایى از خز خلعت داد و فرمود: این قبا را نگهدار که در آن هزار شب و در هر شب هزار رکعت نماز خوانده ام و در آن هزار بار قرآن را ختم کرده ام .

 996 - لباس نماز امام رضا (ع )
قال الرضا - علیه السلام -
احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة
در حفظ این پیراهن بکوش ، چراکه من با این پیراهن ( که در تنم بود) هزار شب و در هر شب آن هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار بار قرآن را ختم نموده ام . (بحارالانوار، ج 82، ص ‍ 310).

 997 - نماز امام رضا (ع ) در زندان
عن عبدالسلام بن صالح الهروى قال :
جئت الى باب الدار التى حبس فیها الرضا - علیه السلام - بسرخس و قد قید و استاذنت علیه السبحان ، فقال : لاسبیل ، لک علیه قلت : ولم ؟ قال : لانه ربما صلى فى یومه و لیلته الف رکعة
در سرخس به در خانه اى که امام رضا (ع ) در آن زندانى بود آمدم و از زندانبان خواستم اجازه دهد به حضور آن حضرت برسم ، گفت : ممکن نیست گفتم : چرا؟ گفت : زیرا او در شبانه روز هزار رکعت نماز مى خواند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 307 اصول وافى ، ج 2 ص 113)

 998 - نماز امام زمان (ع )
عن ابى جعفر - علیه السلام -
یظهر الهمدى بمکة عند العشاء معه رایة رسول الله -صلى الله علیه وآله - و قمیصه و سیفه و علامات و نور و بیان ، فاذا صلى العشاء نادى باءعلى صوته یقول : اذکرکم ایهاالناس و مقامکم بین یدى ربکم فقد اتخذ الحجر و بعث الانبیاء و انزل الکتاب امرکم ان لاتشرکوا به شیئا و ان تحافظوا على طاعته و طاعة رسوله -صلى الله علیه وآله - و ان تحیوا ما احیا القرآن و تمیتوا ما امات و تکونوا اعوانا علیه و اله - و وزراء على التقوى فان الدنیا قد دنا فناؤ ها و زوالها و اذنت بانصرام فانى ادعوکم الى الله و رسوله و العمل بکتابه و اماتة الباطل و احیاء سنته فیظهر فى ثلاثماءة رجل و ثلاث عشرة عدد اهل بدر
مهدى موعود (عج ) هنگام نماز عشا در مکه در حالى که پرچم رسول الله (ص ) در دست وپیراهن او را بر تن و شمشیر وى را با خود دارد، ظهور مى کند و با او نشانه ها ونورانیت و بیان ویژه اى است پس هنگامى که نماز عشا پایان یافت ، با صداى بلند این چنین خطبه مى خواند: اى مردم ! شما را به ایستادنتان در پیشگاه خدا یادآورى مى کنم ؛ خدایى که حجرالاسود را برگزید، پیامبر را مبعوث و قرآن را نازل کرد و به شما فرمان داد که هرگز شرک نورزید و پیوسته در اطاعت از خدا و رسولش بکوشید و آنچه راکه (قرآن مورد توجه قرار داده و) زنده نگاه داشته (توجه داشته ) و زنده نگاه دارید و آنچه را که قرآن میرانده بمیرانیده و یار و یاور هدایت آوران و وزیر تقوا پیشگان باشید فنا و فرسودگى جهان نزدیک است و من شما را به خدا، رسول ، عمل به قرآن ، از بین بردن باطل و زنده نگاه داشتن ، سنت (حق ) دعوت مى کنم ، امام باقر (ع ) افزود: پس از آن با 313 تن به تعداد مردان بدر ظهور (قیام ) مى کند. (روضه کافى ، ج 2 ص 145).


 999 - اقتداى حضرت عیسى (ع ) به امام زمان (عج )
قال السدى :
یجتمع المهدى - علیه السلام - و عیسى بن مریم - علیه السلام - فیجى ء وقت الصلوة فیقول المهدى لعیسى : تقدم ، فیقول عیسى : انت اولى بالصلوة فیصلى عیسى ورائه ماءموما
در حدیث آمده است : پس از ظهور امام زمان (عج ) عیسین بن مریم (ع ) در کنار امام حاضر مى شود و امام به او مى فرماید: جماعت را امام باش ! ولى او مى گوید: تو به این امر سزاوارترى ، و خود به عنوان ماءموم پشت سر امام مهدى (عج ) به نماز مى ایستد. (متخب الاثر، ص 479، تذکرة الخواص ، ص 377).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم ) عباس عزیزى

  853 - تاءثیر دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -:
التعقیب بعد صلوة الفجر ابلغ فى طلب الرزق
دعاى پس از نماز صبح براى جلب رزق مؤ ثرتر است .(بحارالانوار، ج 85، س 326، مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 336)

 854 - صلوات بر محمد (ص ) و اهل بیتش
قال الصادق - علیه السلام -
کل دعاء یدعى الله - عزوجل - به محجوب عن السماء حتى یصلى على محمد و آل محمد
هر دعایى که خدا با آن خوانده شود، پوشیده است ، بالا نمى رود و به هدف اجابت نمى رسد مگر این که صلوات بر محمد و آل محمد (ع ) همراه باآن باشد (اصول کافى ، - ج 2، ص ‍ 493)

 855 - فضیلت تسبیح حضرت فاطمه (س ):
قال الصادق - علیه السلام -
تسبیح فاطمة الزهراء - علیهاالسلام - فى کل یوم فى دبر کل صلاة احب الى من صلاة الف رکعة فى کل یوم :
تسبیح حضرت زهرا (س ) در هر روز در تعقیب هر فریضه نزد من محبوب تر است از به جا آوردن هزار رکعت نماز در هر روز (ثواب الاعمال ، ص 166)

 856 - تسبیح حضرت فاطمه (س ):
قال الصادق - علیه السلام -:
من سبح تسبیح فاطمة - علیها السلام - قبل ان یثنى رجله من صلوة الفریضة غفرله
کسى که در نمازهاى فریضه ، پس از سلام نماز و قبل از حرکت از مصلى ، خداوند را به تسبیح فاطمه زهرا - سیدة النساء العالمین - تسبیح کند آمرزیده مى شود.(دعائم الاسلام ، ج 1 ص 168)

 857 - نماز و دعا:
قال الصادق - علیه السلام -:
ان الله - عزوجل - فرض علیکم الصلوات الخمس فى افضل الساعات فعلیکم بالدعاء فى ادبار الصلوات
همانا خداوند نمازهاى پنجگانه را در بهترین ساعتها بر شما واجب کرد، بنابراین بعد از نمازها دعا کنید(بحارالانوار، ج 85، ص 320)

 858 - دعاى بعد از نماز
قال الصادق - علیه السلام -
من صلى صلوة و عقب الى اخرى فهو ضیف الله و حق على الله ان یکرم ضیفه
هر که نماز فریضه کند و بعد از آن تعقیب بخواند تا نماز دیگر (یعنى به خواندن دعاهایى که بعد از نماز باید خواند و قرائت قرآن و غیره مشغول گردد تا وقت نماز دیگر) پس آن بنده مهمان خدا مى باشد و حق است بر خداى - عزوجل - اینکه اکرام کند مهمان خود را. (بحارالانوار، ج 85 ص 322).

 859 - وقت استجابت دعا
قال الصادق - علیه السلام -
یستجاب الدعاء فى اربعة مواطن : فى الوتر و بعد الفجر و بعد الظهر و بعدالمغرب
دعا در چهار وقت به اجابت مى رسد: 1 - در نماز وتر 2 - پس از نماز صبح 3 - بعد از نماز ظهر 4 - پس از مغرب (بحارالانوار، 85، ص 324 روضة المتقین ، ج 12 ص ‍ 38).

 860 - نماز واجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
من ادى فریضة فله عندالله دعوة مستجابه
هرکس نماز واجبى را به جاى آورد یک دعاى مستحب نزد خدا خواهد داشت . (بحارالانوار، ج 85، ص 321).

 861 - دعاى نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
ثلاثه مواطن لاترد فیها دعوة عبد: رجل یکون فى بریة حیث لایراه احد الاالله فیقوم فیصلى و رجل یکون معه فئة فیقر عنه اصحابه فبثبت و رجل یقوم من آخر اللیل
سه مورد است که دعاى کسى در آن رد نمى شود: یکى آن مردى که در بیابان باشد و کسى جز خدا او را نمى بیند برخیزید و نماز گزارد. دیگر آن مردى که با گروهى در جنگ باشد و یاران وى بگریزند و او استوار ماند. سوم آن که مرد در آخر شب براى عبادت برخیزد.(کنزالعمال ، ج 2 - ص 102، ص 3336)

 862 - فضیلت والاى دعاى متصل به نماز
قال على - علیه السلام -
من جلس فى مصلاة ثانیا رجلیه یذکر الله - تبارک الله و تعالى - وکل الله - عزوجل - به ملکا یقول : ازدد شرفا تکتب لک الحسنات و تمحى عنک السیئات و تبنى لک الدرجات حتى ینصرف
کسى که درجایگاه نمازش بنشیند، و به ذکر خداى تعالى و به تعقیبات بپردازد خداوند فرشته اى را بر او ماءمور و موکل مى گرداند که به وى مى گوید: اى نمازگزارى که مشغول به دعا هستى ، به شرف و کرامت و فضیلت خود بیفزا (یعنى بیشتر و زیادتر دعا کن ) که از براى تو حسنات ثبت مى گردد و سیئات و بدیهایت محو و نابود مى شود و درجات براى تو افزون مى گردد و این گفتگو ادامه دارد تا وقتى که او از دعا و تعقیباتش فارغ شود (دعائم الاسلام ، ج 1 ص 165).

 863 - امام کاظم (ع ) مشغول تعقیب نماز
موسى بن جعفر - علیه السلام - انه یصلى الفجر فیعقب الى ان تطلع الشمس ثم یسجد سجدة ، فلایزال ساجدا حتى تزول الشمس و قد و کل من یترصد اوقات الصلاة فاذا اخبره و ثب یصیل من غیر تجدید وضوء
امام موسى کاظم (ع ) وقتى نماز صبح را به جا مى آورد تا طلوع آفتاب مشغول تعقیب و ذکر خدا مى شد و سالهایى که در زندان بود، غالبا پس از نماز سر به سجده مى گذاشت و تا نزدیک ظهر به دعا و ذکر حمد مشغول بود و چون فرا مى رسد برمى خاست و بدون (نیاز به ) تجدید وضو به نماز مى ایستاد.(بحارالانوار، ج 48 ص 107)

 864 - کمال نماز با صلوات
قال الصادق - علیه السلام -
ان من تما الصلوة اعطاء الزکوة (الفطرة ) کما ان الصلاة على النبى - صلى الله علیه و آله - من تمام الصلاة
همانا پرداخت زکات فطره (در آخر ماه رمضان ) مایه تمامیت روزه است چنان که صلوات بر محمد (و آل او) باعث تمامیت نماز است (یعنى نماز با صلوات و روزه بازکات فطره کامل مى شود).(وسائل الشیعه ، ج 6 و ص 221)

 865 - دعا کلید رحمت و روشنایى
قال على - علیه السلام -
الدعاء مفتاح الرحمة و مصباح الظلمة
دعا کلید رحمت الهى و روشنایى بخش تاریکى هاست (میزان الحکمه ، ج 3 ص 245).

 866 - استجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
ان الله یستجبى من عبده اذا صلى فى جماعة ثم ساءله حاجة ان ینصرف حتى یقضیها
وقتى بنده نمازش را به جماعت بخواند وحاجتى از خدا بخواهد، خداوند او را حاجت روا خواهد کرد، زیرا شرم دارد خواسته او را برنیاورد.(بحارالانوار، ج 88 ص 4)

 867 - استجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
ادعوا الله و انتم موقنون بالاجابة و اعلموا ان الله تعالى لایستجب دعاء من قلب غافل لاه
بایقین به استجابت دعاى خویش ، خداوند را بخوانید و بدانید که پروردگار - تبارک و تعالى - دعایى را که از دل غافل و بى توجه برآید، مستجاب نخواهد کرد(الاذکار، ص ‍ 356).

 868 - طلب حاجت بعد از نماز:
قال الصادق - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - فرض علیکم الصلوات فى احب الاوقات الیه فاسئلوا الله حوائجکم عقیب فرائضکم
به درستى که خداوند نمازهاى واجب را در محبوبترین اوقات واجب کرد، پس حاجات خود را بعد از نمازهایتان بخواهید.(بحارالانوار، ج 85 ص 324)

 869 - دعا، نردبان ترقى :
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
کاءنه قداستغنى غنى خذوا صلاته فاضربوا بها وجهه
بنده مران بنگرید که نماز به جاى آورد، ولى درخواست حاجت نکرد و گویا از من بى نیاز است نمازش رابرگردانید و برچهره اش بکوبید(بحارالانوار، ج 82 ص 325)

 870 - تسبیح تربت :
قال الصادق - علیه السلام -
السجود على طین قبر الحسین - علیه السلام - ینورالى الارض السابعة و من کان معه سبحه من طین قبر الحسین - علیه السلام - کتب مسبحا و ان لم یسبح بها
سجده بر تربت قبر حسین (ع ) تا زمین هفتم را نور باران مى کند، و کسى که تسبیحى از خاک مرقد حسین علیه السلام با خود داشته باشد، تسبیح گوى حق محسوب مى شود، گرچه با آن تسبیح نگوید.(من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 268 و سائل الشیعه ج 3 ص 608)

 871 - دعا بعد ازنماز
قال الباقر - علیه السلام -
فاذا فرغت من الصلاة المکتوبة فانصب الى ربک فى الدعاء او ارعب الیه فى المساءلة
هرگاه از نماز واجب فارغ شدى ، به دعا به سوى پروردگارت بپرداز و رغبت کن به سوى پروردگارت به سوال و درخواست .(مجمع البیان ، ج 10 ص 509)

 872 - استجابت دعا در چهار موقع
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
تفتح ابواب السماء و یستجاب الدعاء فى اربعة مواطن : عندالتقاء الصفوف فى سبیل الله وعند نزول الغیث وعند اقامة الصلاة وعند رؤ یة الکعبة
چهار موقع درهاى آسمان را بگشایند و دعاها رامستجاب کنند:
1 - هنگام تلاقى صفوف مبارزان در راه خدا
2 - هنگام نزول باران
3 - هنگام نماز
4 - هنگام دیدار کعبه (نهج الفصاحه ، ص 1168)

 873 - بهترین ساعات براى استجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
و ارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فى اوقات صلاتکم فانها افضل الساعات ینظرالله - عزوجل - فیها بالرحمة الى عباده و یجیبهم اذا ناجوه و یلبیهم اذا نادوه و یستجب لهم اذا دعوه
و در اوقات نمازهایتان دستهاى خود را به دعا به سوى خدا بردارید، زیرا آن اوقات بهترین ساعات است و خداوند به سوى بندگانش با نظر رحمت نگاه مى کند وهنگامى که با او مناجات کنند جواب مى دهد زمانى که او را بخوانند، لبیک مى گوید و وقتى که به درگاه او دعا کنند، اجابت مى فرماید.(بحارالانوار، ج 96، ص 356)

 874 - دعا بعد از نماز واجب :
قال الصادق - علیه السلام -
الدعاء بعد الفریضة افضل من الصلوة تنفلا
دعاى بعد از نماز واجب ، از به جا آوردن نماز نافله برتر است .(من لایحضره الفقیه ، ج 1 ص 962)

 875 - علت تاءخیر اجابت دعا
قال على - علیه السلام -
لایقنطنک تاءخیر اجابة الدعاء فان العطیة على قدر النبیة و ربما تاءخرت الاجابة لیکون ذلک الاعظم لاجر السائل ، و اجزل لعطاء النائل
نباید به تاءخیر افتادن اجابت دعا تو را ناامید کند، زیرا عطا وبخشش خداوند به قدر نیت بنده است و چه بسا که اجابت دعا طول کشد تا پاداش دعاکننده بزرگتر و عطاى بخشنده نیز بیشتر گردد(غررالحکم ، ص 238).

 876 - آثار تسبیح فاطمه زهرا (س )
قال الصادق - علیه السلام -
من سبح تسبیح فاطمة الزهراء - علیها السلام - قبل ان یثنى رجلیه من صلاة الفریضة غفر الله له ، ولیبداء بالتکبیر
هرکس بعد از نماز واجب و قبل از اینکه پاى راست را از بالاى پاى چپ بردارد، تسبیح فاطمه زهرا (س ) رابه جا آورد، تمام گناهان او آمرزیده مى شود، و دراین تسبیح از ((الله اکبر))آغاز کند. (تهذیب الاحکام ، ج 2، ص 106)

 877 - امتیاز دعا بعد از نماز
قال الصادق - علیه السلام -
الدعا بعد الفریضة ایاک ان تدعه ، فان فضله بعد الفریضة کفضل الفریضة على النافلة
مبادا دعاى بعد از فریضه را ترک کنى ، زیرا فضیلت و امتیاز دعاى بعد از فریضه همچون برترى فریضه و نماز واجب برنافله است .(بحارالانوار، 85، ص 325)

 878 - مدام در خانه خدا زدن
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
ان المصلى لیقرع باب الملک و انه من یدم قرع الباب یوشک ان یفتح له
به درستى که نمازگزار در خانه خداوند را میزند و کسى که پیوسته درى را بکوبد، عاقبت آن درب به روى او باز خواهد شد.(نهج الفصاحه ، ص 827)

 879 - تعلیم تسبیح فاطمه زهرا (س )
قال الباقر - علیه السلام -
ما عبدالله بشى ء من التحمید افضل من تسبیح فاطمة و لوکان شى ء افضل من لنحله رسول الله - صلى الله علیه و آله - فاطمة علیها السلام
خداوند به چیزى برتر از تسبیح فاطمه (ع ) حمد و ستایش نشد واگر چیزى برتر از آن بود، هرآینه رسول خدا صلى الله علیه و آله آن را به فاطمه زهرا (س ) مى بخشید (مى آموخت ). (وسائل الشیعه ، ج 4 ص 1024).

 880 - سپر مؤ من
قال على - علیه السلام -
الدعاء ترس المؤ من
دعا سپر مؤ من است . (میزان الحکمه ، ج 3 ص 247)

 881 - مغز عبادت :
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
الدعاء مخ العبادة
دعا مغز عبادت است . (میزان الحکمه ، ج 3، ص 247)

 882 - دعا و اجابت الهى
قال على - علیه السلام -
من دعا الله اجابه
هرکه خدا را بخواند، خداوند او را پاسخ گوید.(غررالحکم ، ص 295)

 883 - دعا براى دیگران
قال الصادق - علیه السلام -
من قدم اربعین رجلا من اخوانه فدعا لهم ثم دعا لنفسه استجیب له فیهم و فى نفسه
هرکس براى چهل تن از برادران (دینى ) خود دعاکند و سپس براى خود دعا کند، خدا، دعاى او را در حق آنان و او مستجاب کند.(المواعظ العددیه ، ص 274).

 884 - قساوت قلب مانع اجابت دعا
قال الصادق - علیه السلام -
ان الله - عزوجل - لایستجیب دعاء بظهر قلب قاس
همانا خداى تعالى دعایى را که از دل سخت و با قساوت برخاسته شود، اجابت نمى کند. (بحارالانوار، ج 93، ص 305، میزان الحکمه ، ج 3، ص 257).

 885 - دعا مخزن اجابت :
الدعاء کهف الاجابة کما ان السحاب کهف المطر
دعا خزانه و گنجینه اجابت است ، چنان که ابر مخزن باران است . (بحارالانوار، ج 93، ص 295).

 886 - دفع بلا به وسیله دعا:
قال على - علیه السلام -:
و ادفعوا امواج البلاء بالدعاء
موج بلاها را به وسیله دعا از خود دفع کنید. (بحارالانوار، ج 93، ص 301)

 887 - دعا و درمان :
قال الصادق - علیه السلام -
علیک بالدعاء فان فیه شفاء من کل داء
برتو باد به دعا، زیرا دعا درمان هر دردى است . (میزان الحکمه ، ج 3 ص 248)

 888 - شروط استجابت دعا:
للدعاء شروط اربعة : الاول : احضار النیة ، الثانى ، اخلاص السریرة الثالث : معرفة المسئول ، الرابع ،: الانصاف فى المساءلة
براى دعا چهار شرط است :
1 - حضور قلب
2 - اخلاق باطن
3 - شناخت و معرفت خدا
4 - رعایت انصاف در سوال (المواعظ العددیه ، ص 126)

 889 - دعا در حال دل شکستن
قال الصادق - علیه السلام -
اذ رق احدکم فلیدع فان القلب لایرق حتى یخلص
وقتى دل شما شکست دعا کنید، زیرا دل تا خالص نگردد نمى شکند. (بحارالانوار، ج 93، ص 345)

 890 - بلند نمودن دستها هنگام دعا
روى ان رسول الله - صلى الله علیه و آله -
کان اذا مد یدیه فى الدعاء لم یرد هما حتى یمسح بهما وجهه
روایت شده که رسول خدا صلى الله علیه و آله هنگام دعا دستهایش را بلند مى کرد وپس از دعا به صورت خود مى کشید. (المواعظ العددیه ، باب 10، فصل 8)

 891 - لقمه حرام مانع استجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
من اکل لمقة حرام لم تقبل له صلوة اربعین لیلة و لم یستجب له دعوة اربعین صباحا
کسیکه لقمه حرام بخورد، نماز چهل شب او قبول نمى شود، ودعاى چهل روز او به اجابت نمى رسد(دارالسلام ، نورى ، ج 4 ص 213)

 892 - نحوه گفتن تسبیح فاطمه زهرا (س )
قال الصادق - علیه السلام -
فى تسبیح فاطمة - علیها السلام - تبداء بالتکبیر اربعا و ثلاثین ، ثم التحمید ثلاثا و ثلاثین ثم التسبیح ثلاثا و ثلاثین
در تسبیح فاطمه (س ) باتکبیر (الله اکبر) شروع کرده و سى و چهار مرتبه بگوى ، پس از آن سى و سه بار تحمید (الحمدلله ) و سپس سى و سه مرتبه تسبیح (سبحان الله ). (وسائل الشیعه ، ج 4 ص 1025 ج 2، فروع کافى ، کتاب الصلاة ، ص 342).

 893 تعقیبات نماز صبح
قال الصادق - علیه السلام -
الجلوس بعد صلاة الغداة فى التعقیب و الدعاء حتى تطلع الشمس ابلغ فى طلب الرزق من الضرب فى الارض
هرکس بعد از نماز صبح براى تعقیب و دعا تا طلوع خورشید بنشیند، بهتر از در نوردیدن زمین ، روزى راجلب مى کند.(وسائل الشیعه ، ج 4، ص 10 35).

 894 - درخواست نامشروع در دعا
قال الصادق - علیه السلام -
یا صاحب الدعاء! لا تسئل ما لایکون و لایحل
اى دعاکننده ! چیزى را که نشدنى و حرام است از خداوند درخواست مکن (چون به اجابت نمى رسد) (عدة الداعى ، ص 140)

 895 - دورى شیطان با گفتن تسبیح فاطمه (س )
قال الباقر - علیه السلام -
من سبح تسبیح فاطمة - علیهاالسلام - ثم استغفر غفر له ، و هى مائة باللسان و الف فى المیزان ، ویطرد الشیطان ، و یرضى الرحمان
هر کس که تسبیح حضرت فاطمه (س ) را به جاى آورد و پس از آن استغفار کند مورد مغفرت قرار مى گیرد و آن تسبیح به زبان ، صد مرتبه است و در میزان (اعمال ) هزار خواهد بود و شیطان را دور کرده و خداى رحمان را خشنود مى نماید.(وسائل الشیعه ، ج 4، ص 1023، ح 3)

 896 - تسبیح بعد از نماز واجب :
قال الصادق - علیه السلام -
من سبح تسبیح فاطمة - علیهاالسلام - فى دبر المکتوبه من قبل ان یبسط رجلیه اوجب الله له الجنة

هرکس تسبیح فاطمه (س ) را در نماز واجب و قبل از اینکه از حالت جلوس تشهد و سلام خارج شود به جا آورد، خدا بهشت را بر او واجب کند. (فلاح السائل ، ص 165).

 897 - مداومت برگفتن تسبیح
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -
یافاطمة ! اعطیک ما هو خیر لک من خادم و من الدنیا بما فیها، تکبرین الله بعد کل صلاة اربعا و ثلاثین تکبیرة ، وتحمدین الله ثلاثا و ثلاثین تحمیدة ، و تسبحین الله ثلاثا و ثلاثین تسبیحة ، ثم تخمین ذلک بلااله الا الله ، وذلک خیر لک من الذین اردت و من الدنیا و ما فیها فلزمت - صلوات الله علیها - هذاالتسبیح بعد کل صلاة ، و نسب الیها
اى فاطمه ! به تو چیزى را عطا کنم که از خدمتکار و دنیا با آنچه در آن است بهتر باشد بعد از نماز سى و چهار مرتبه ((الله اکبر))سى و سه مرتبه ((الحمدلله ))و سى و سه مرتبه ((سبحان الله ))بگو و پس از آن را به ((لااله الاالله ))ختم کن این کار براى تو بهتر است از آنچه مى خواهى و از دنیا وآنچه در آن است پس حضرت زهرا (س ) پس از هر نماز به این تسبیح مداومت کرد و منسوب به او گردید. (بحارالانوار، ج 85، ص 336).

 898 - تسبیح هنگام خواب
قال الصادق - علیه السلام -
من باب على تسبیح فاطمة - علیهاالسلام - کان من الذاکرین الله کثیرا و الذاکرات
هرکس شب را با تسبیح فاطمه (س ) سپرى کند (و هنگام خواب تسبیح گوید) از مردان و زنانى باشد که خدا را زیاد یاد مى کنند. (سفینة البحار، ج 1 ص 593).

 899 - آمین گفتن
قال الصادق - علیه السلام -
الداعى و المؤ من شریکان
دعا کننده و آمین گوینده دراجر و استجابت دعاى شان شریک هستند (یکسانند). (المواعظ العددیه ، ج 342).

 900 - تاءثیر تسبیح فاطمه زهرا (س )
قال الصادق - علیه السلام -
من سبح الله فى دبر الفریضة تسبیح فاطمة الزهراء - علیهاالسلام - مائة مرة و اتبعها بلااله الاالله غفر الله له
هرکس بعد از نماز واجب با تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س ) صدبار به تسبیح خداى متعال بپردازد و به دنبال آن ((لااله الاالله ))بگوید، خداوند او رامشمول مغفرت خود مى کند. (فروع کافى ، ج 3، کتاب الصلاة ، باب دعا، نماز 70 - ص 342).

 901 - نجات از شقاوت با گفتن تسبیح فاطمه (س )
قال الصادق - علیه السلام -
یا اباهارون ! انا ناءمر صبیاننا بتسبیح فاطمة - علیهاالسلام - کما ناءمرهم بالصلاة ، فالزمه ، فانه لم یلزمه عبد فشقى
اى اباهارون ! ما بچه هاى خود را همان طور که به نماز امر مى کنیم ، به تسبیح حضرت فاطمه (س ) نیز امر مى کنیم تو نیز بر آن مداومت کن ، زیرا بنده شقى (و بدبخت معنوى ) بدان پاى بند نمى شود.(فروع کافى ، کتاب الصلاة ص 343، ح 13).

 902 - گفتن تسبیح قبل از خواب
قال الصادق - علیه السلام -
تسبیح فاطمة الزهراء، علیهاالسلام - اذا اخذت مضجعک ، فکبر الله اربعا وثلاثین ، واحمده ثلاثا و ثلاثین ، وسبحه ثلاثا و ثلاثین ، وتقراء آیة الکرسى و المعوذتین و عشر آیات من اول الصافات و عشرا من آخرها
(یکى از جاهایى که ) تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س ) (گفتن آن وارد است ) هنگامى است که به خوابگاه خود رفتى ، سى و چهار بار ((الله اکبر))بگو و سى و سه بار ((الحمدالله ))و سى و سه بار ((سبحان الله ))و آیة الکرسى ومعوذتین را (قل اعوذ برب الفلق ، و قل اعوذبرب الناس ) و ده آیه از اول سوره صافات و ده آیه از آخر آن را بخوان . (اصول کافى ، ج 2، ص 536)

 903 - موالات تسبیح فاطمه زهرا (س )
قال محمدبن جعفر:
انه کان یسبح فاطمة - صلى الله علیها - فیصله ولا یقطعه
امام صادق علیه السلام تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س ) را متصلا انجام مى داد و آن را قطع نمى کرد. (فروع کافى ، ج 3، کتاب الصلاة باب دعا، نماز 120، ص 345).

 904 - آثار تعقیب نماز صبح :
ما استنزل الرزق بشى ء مثل التعقیب فیمابین طلوع الفجر الى طلوع الشمس
چیزى رزق آفرین تر از تعقیب بین نماز صبح وطلوع آفتاب نیست . (وسائل الشیعه ، ج 4 ص 1036).


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد دوم) عباس عزیزى