معراج مؤمن

نویسنده

۲۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

  248 - مراقبت حدود و آداب نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
علم الاسلام الصلاة فمن فرع لها قبلة و حافظ علیها بحدها و وقتها و سنتها فهو مؤ من ؛
نماز، پرچم اسلام است ، مؤ من واقعى کسى است که دل به آن دهد و مراقب حدود و آداب وقت آن باشد.
(کنزالعمال ، ج 7، حدیث 1887)

 249 - تربت امام حسین (ع )
قال الصادق - علیه السلام -:
السجود على تربة الحسین - علیه السلام - یخرق الحجب السبع ؛
سجده بر تربت امام حسین (ع ) هفت پرده و مانع را مى شکافد.
(بحارالانوار، ج 101، ص 135)

 250 - صحیح بودن نماز
عن الامام على - علیه السلام -:
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله - ((ان عمود الدین الصلوة و هى اول ما ینظر فیه من عمل ابن ادم فان صحت نظر فى عمله و ان لم یصح لم ینظر فى بقیة عمله )) ؛
رسول خدا (ص ) فرمود: ((ستون دین نماز مى باشد، و از میان اعمال انسان (در روز قیامت ) نماز اولین عملى است که مورد رسیدگى قرار مى گیرد ؛ اگر صحیح بود، سایر اعمال نیز مورد توجه قرار خواهد گرفت ، و گرنه باقى اعمال نیز مردود خواهد بود.
(میزان الحکمة ، ج 5، ص 374)

 251 - طهارت
قال الصادق - علیه السلام -:
لاصلوة الا بطهور ؛
نماز درست نیست ؛ مگر باطهارت (وضو، غسل ، تیمم ).
(وسائل الشیعه ، ج 1، ص 261)

 252 - مسواک با هر نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لو لا ان اشق على امتى ، لامرتهم بالسواک مع کل صلوة ؛
اگر بر امت من سخت و دشوار نبود، هرآینه به آن ها دستور مى دادم که با هر نماز مسواک بزنند.
(میزان الحکمة ، ج 4، ص 597)

 253 - لباس نمازگزار
کان الحسن بن على - علیه السلام - اذا قام الى الصلوة لبس اجود ثیابه ، فقیل له یابن رسول الله تلبس اجود ثیابک ، فقال : ان الله جمیل یحب الجمال فاتحل لربى و هو یقول : ((خذوا زینتکم عند کل مسجد)) ؛
حضرت مجتبى (ع ) بهترین جامه هاى خود را در موقع نماز بر تن مى کرد.کسانى که از آن حضرت سبب این کار را پرسش کردند، در جواب فرمود: خداوند جمیل است و جمال و زیبایى را دوست دارد، به این جهت خود را در پیشگاه الهى زینت مى کنم ، خداوند امر فرموده که : ((با زینتهاى خود در مساجد حاضر شوید)).
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 331)

 254 - نماز و عطر
قال الصادق - علیه السلام -:
رکعتان یصلیها المتعطر، افضل من سبعین رکعة یصلیها غیر متعطر ؛
دو رکعت نماز با عطر، بهتر است از هفتاد رکعت نماز کسى که عطر نزده است .
(مکارم الاخلاق ، ص 42)

 255 - نماز و مسواک
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
رکعتین بسواک ، احب الى الله - عز و جل - من سبعین رکعة بغیر سواک ؛
دو رکعت نماز با دندانهاى مسواک زده ، نزد خداوند از هفتاد رکعت نماز بدون مسواک بهتر است .
(سفینة البحار، ج 1، ص 675)

 256 - نماز صحیح
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من اسبغ وضوء و احسن صلوته و ادى زکوة ماله و خزن لسانه و کف غضبه و استغفر لذنبه و ادى النصیحة لاهل بیت رسوله فقد استکمل حقائق الایمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛
هر که خوب وضو سازد و نمازش را درست بخواند و زکات مالش رابپردازد و زبانش را نگاه دارد و جلو خشم خویش را بگیرد و براى گناهش آمرزش ‍ جوید و براى خاندان پیغمبرش خیرخواهى کند، حقایق ایمان را کامل کرده و درهاى بهشت برایش باز است .
(امالى شیخ صدوق ، ص 333)

 257 - انتظار بعد نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
انتظار الصلوة بعد الصلوة کنز من کنوز الجنة ؛
انتظار کشیدن از نماز تا نماز دیگر، گنجى است از گنجهاى بهشت .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 78)

 258 - قنوت طلایى
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اطولکم قنوتا فى دار الدنیا اطولکم راحة یوم القیامة فى الموقف ؛
هر کسى از شما قنوتش در این دنیا طولانى تر باشد، در آخرت در موقف محشر راحتى او بیشتر خواهد بود.
(ثواب الاعمال ، ص 59)

 259 - صلوات در رکوع و سجود
قال الباقر - علیه السلام -:
من قال فى رکوعه و سجوده و قیامه : ((اللهم صل على محمد و آل محمد)) کتب الله له ذلک بمثل الرکوع و السجود و القیام ؛
هرکسى در رکوع و سجود و قیام خود بگوید: ((اللهم صل على محمد و آل محمد)) خدا ثواب آن را مانند ثواب رکوع و سجود و قیام براى او مى نویسد.
(ثواب الاعمال ، ص 61)

 260 - نماز همراه با اذان واقامه
قال على - علیه السلام -:
من صلى باذان و اقامة صلى خلفه صف من الملئکة ، لایرى طرفاه و من صلى باقامة صلى خلفه ملک ؛
هرکس نمازش را با اذان و اقامه بخواند، صفى از فرشتگان پشت سر او به نماز مى ایستند که دو طرف آن صف دیده نمى شود و هر کس که نماز خود را با اقامه تنها بخواند، یک فرشته پشت سر او نماز مى گزارد.

 261 - لباس تمیز براى نماز
قال على - علیه السلام -:
النظیف من الثیاب یذهب الهم و الحزن و هو طهور للصلاة ؛
لباس تمیز غم و ناراحتى را برطرف کرده و آن لباس پاک (مناسب )نماز است .
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 346)

 262 - نماز در مسجد
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الجلوس فى المسجد لانتظار الصلوة عبادة ؛
نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است .
(بحارالانوار، ج 83، ص 384)

 263 - سلام بر نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا دخلت المسجد و القوم یصلون فلا تسلم علیهم و سلم على النبى - صلى الله علیه وآله - ثم اقبل على صلاتک و اذا دخلت على قوم جلوس ‍ یتحدثون فسلم علیهم ؛
هنگامى که داخل مسجدى شدى و زمانى که مردم مشغول نماز هستند، بر آنها سلام نکن ، بلکه بر رسول خدا (ص ) سلام کن و مشغول نماز شو، ولى وقتى وارد بر گروهى شدى که مشغول صحبت هستند، بر آن ها سلام کن .
(بحارالانوار، ج 76، ص 8)

 264 - سلام بر نمازگزار ممنوع
قال الصادق - علیه السلام -:
لاتسلموآموزشى ... و لا على المصلى و ذلک لان المصلى لایستطیع ان یرد السلام لان التسلیم من المسلم تطوع و الرد علیه فریضة ؛
بر سه گروه لازم نیست سلام داده شود که یکى از آن ها نمازگزار است ، چون او آمادگى پاسخ دادن را ندارد، در صورتى که سلام بر سلام کننده مستحب است و پاسخ دادن آن واجب است .
(بحارالانوار، ج 76، ص 9)

 265 - لباس نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
خیر لباسک ما لایشغلک عن الله - عز و جل - بل یقربک من شکره و ذکره و طاعته ؛
نیکوترین لباس آن است که تو را از یاد خدا غافل نکند (مشغول به غیر ننماید)، بلکه به شکر و ذکر و طاعتش نزدیک کند.
(مصباح الشریعه ، الباب السابع ، فى اللناس )

 266 - لباس داراى تصویر
قال الصادق - علیه السلام -:
انه کره ان یصلى و علیه ثوب فیه تماثیل ؛
از امام صادق (ع ) روایت شده است که آن حضرت کراهت داشت از اینکه با لباسى که در آن تصویرى هست نماز بخواند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 317)

 267 - نماز کامل همراه با صلوات
قال الصادق - علیه السلام -:
ان من تمام الصوم اعطاء الزکوة (لفطرة ) کما ان الصلاة على النبى - صلى الله علیه و اله و سلم - من تمام الصلاة ؛
همانا پرداخت زکات فطره (در آخر ماه رمضان ، مایه تمامیت روزه مى باشد، چنان که صلوات بر محمد (و آل او) باعث تمامیت نماز است (یعنى نماز با صلوات و روزه با زکات فطره کامل مى شود.
(وسائل الشیعه ، ج 6، ص 221)

 268 - شک در نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
عن زرارة ابى بصیر قال : قلنا له : الرجل یشک کثیرا، فى صلاته حتى لا یدرى کم صلى و لا ما بقى علیه ؟قال : یعید قلناله : فانه یکثر علیه ذلک کلما عاد شک قال : یمضى فى شکه : ثم قال : لاتعودوا الخبیث انفسکم بنقض ‍ الصلاة فتطمعوه فان الشیطان خبیث یعتاد لما عدد فلیمض احدکم فى الوهم و لایکثرن نقض الصلاة فانه اذا فعل ذلک مرات لم یعد الیه الشک ، قال زرارة : ثم قال : انما یرید الخبیث ان یطاع فاذا عصى لم یعد الى احدکم ؛
زراره و ابوبصیر مى گویند: از امام (امام صادق یا امام باقر علیهماالسلام )پرسیدم : اگر شخصى در نماز شک کند تا آن جا که نداند چند رکعت خوانده و چقدر باقى مانده است ؟حضرت فرمود: اعاده کند.عرض ‍ کردم او همواره شک مى کند، حتى اگر نماز را اعاده کند.حضرت فرمود: به شکش اعتنا نکند.آن گاه فرمود: شیطان پلید را با شکستن نماز عادت ندهید (که شما را فریب بدهد و به وسوسه بیندازد)، زیرا با این کار، او در شما طمع مى کند، شیطان خبیث و پلید است و به آن چه عادت داده شد، عادت مى کند.پس هرگاه براى یکى از شما وهم و اشتباهى حاصل شود، به آن اعتنا نکنید و خیلى نماز را نشکنید، چرا که اگر چند بار چنین کرد دیگر شک براى او نمى آید. زراره گفت که آن گاه حضرت فرمود: آن (شیطان ) خبیث مى خواهد که اطاعت شود پس اگر از او اطاعت نشد، باز خواهد گشت .
(بحارالانوار، ج 88، ص 270)

 269 - کلید نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الوضوء مفتاح الصلاة ؛
وضو کلید و وسیله افتتاح نماز است .
(نهج الفصاحه ، حدیث 1588)

 270 - نماز در مکانهاى مقدس
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
جعلت لى الارض مسجدا و طهورا؛
همانا زمین براى من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده است .
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 593)

 271 - نماز کامل با پرداخت زکات
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لاتتم صلاة الا بزکوة ؛
نماز کسى کامل نمى شود مگر با پرداخت زکات .
(بحارالانوار، ج 96، ص 29)

 272 - بى احترامى به نماز
قال على - علیه السلام -:
من لم یاءخذ اهبة الصلوة قبل وقتها فما وقرها ؛
کسى که قببل از نماز خود را براى اقامه نماز آماده نکند، به نماز بى احترامى نموده است .
(شرح نهج البلاغه ، ابن ابى الحدید، ج 20، باب 768، ص 329)

 273 - خواب قبل از نماز عشاء
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -: لما اسرى بى الى السماء مضیت باقوام ترضح رؤ سهم بالصخر، فقلت : من هولاء یا جبرئیل ؟فقال : هولاء الذین ینامون عن صلاة العشاء؛
از امام صادق (ع ) نقل شده که پیامبر خدا (ص ) فرمود: آن گاه که مرا به آسمان بردند، به جماعتى گذشتم سرهاى آن ها با سنگ کوفته مى شد، گفتم اى جبرئیل اینها کیانند؟ گفت : اینها آنانند که قبل از خواندن نماز عشاء مى خوابند.
(بحارالانوار، ج 2، ص 213)

 274 - رهنمودهاى امام صادق (ع ) در آداب نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا قمت الى الصلاة فقل اللهم انى اقدم الیک محمدا - صلى الله علیه وآله - بین یدى حاجتى ، و اتوجه به الیک ، فاجعلنى به وجیها عندک فى الدنیا و الاخرة و من المقربین ، اجعل صلاتى به مقبولة و ذنبى به مغفورا و دعایى به مستجابا، انک انت الغفور الرحیم ؛
هرگاه به نماز ایستادى ، پس بگو: بار خدایا من محمد (ص ) را به شفاعت براى برآورده شدن حاجتم به سوى تو آوردم و به وسیله او به سوى تو توجه نمودم ؛ پس مرا به حرمت و عظمت او در دنیا و آخرت وجیه و آبرومند گردان و از مقربین درگاهت قرار بده ، پروردگارا به حرمت پیامبرت نمازم را مقبول فرما، و گناهانم را بیامرز، و دعایم را مستجاب گردان که به راستى تو آمرزنده مهربانى .
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 378)

 275 - رهنمودهاى حضرت ادریس (ع ) در آداب نماز
قال ادریس - علیه السلام -:
اذا دخلتم فى الصلاة فاصرفوا لها خواطرکم و افکارکم و ادعوا الله دعاء طاهرا متفرغا و سلوه مصالحکم و منافعکم بخضوع و خشوع و طاعة و استکانة ، و اذا رکعتم و سجدتم فابعدوا عن نفوسکم افکار الدنیا و هواجس ‍ السوء و افعال الشر، و اعتقاد المکر، و ما کل السحت ، و العدوان ، و الاحقاد، و اطرحوا بینکم ذلک کله ؛
هرگاه به نماز وارد شدید، خاطر و افکارتان را به نماز اختصاص دهید (و به چیزى غیر از نماز نیندیشید) و از خدا بخواهید و دعا کنید دعایى پاک در حالى که از همه چیز غیر از خدا فارغ باشید.و با خضوع و خشوع و اطاعت و استعانت مصالح و منافع خود را از خداوند درخواست نمایید.و هنگام رکوع و سجود، افکار دنیوى و خیالات باطل و ناشایسته و زشتیها را از جانتان دور کنید.عقیده ناسالم و مکارانه نداشته باشید.از غذاى حرام بپرهیزید.دشمنى و کینه توزى و حسد را از خود دور کنید.تمام این بدیها و زشتیها را از خود دور کنید و دنبال خیالات باطل نروید.
(بحارالانوار، ج 84، ص 252)

 276 - صبر در اطاعت
قال على - علیه السلام -:
الصبر ثلاثة : الصبر على المصیبة ، و الصبر على الطاعة ، والصبر على المعصیة ؛
صبر بر سه گونه است : صبر در هنگام مصیبت ، و صبر بر سختى اطاعت ، و صبر در هنگام معصیت (حفظ خود از ارتکاب گناه ).
(تحف العقول ، ص 146)


 277 - نماز و زینت
قال على - علیه السلام -:
لاتصلى المراءة عطلا ؛
زن بدون زینت نماز نخواند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 325)

 278 - با سر وریش بازى نکنید
قال زراره :
اذا قمت فى الصلاة فعلیک بالاقبال على صلاتک ؛ فانما لک من الصلاة ما اقبلت علیه بقلبک ، و لاتعبث فیها بیدک و لابراءسک ، و لابلحیتک ، و لاتحدث نفسک ، و لاتتشئاب و لا تمط؛
هرگاه به نماز ایستادى پس بر تو باد، به توجه کامل به نمازت ؛ چون آن مقدار از نمازت که باتوجه باشد براى تو مفید خواهد بود. در نماز با دست و سر و ریش خویش بازى مکن و در دل به کارى حدیث نفس مکن ، (مثلا به بازار روى و خرید و فروش و داد و ستد کنى ) و در حین نماز دهن دره نکش ‍ و قامت کشى مکن (و از هرچه که با شاءن نماز حقیقى ناسازگار است اجتناب کن ؛ زیرا به هر اندازه اى که نمازگزار در نماز به سوى خداوند روى آورد، به همان مقدار نمازش پذیرفته و بقیه مطرود مى گردد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 220)

 279 - حدود نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
للصلوة اربعة الاف حد؛
براى نماز چهار هزار حد است .
(فلاح السائل ، ص 23)

 280 - نماز خواندن با آگاهى
قال على - علیه السلام -:
نوم على یقین خیر من صلاة فى شک ؛
خوابیدن با علم و یقین بهتر از نماز و نیایش خدا با شک و تردید است .
(نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 1130)

 281 - آداب وضو به حسب باطن و قلب
عن الرضا - علیه السلام -:
انما امر بالوضوء لیکون العبد طاهرا اذا قام بین یدى الجبار و عند مناجاته ایاه مطیعا له فیما امره تقیا من الادناس و النجاسة مع ما فیه من ذهاب الکسل و طرد النعاس و تزکیة الفؤ اد للقیام بین یدى الجبار و انما وجب على الوجه و الیدین و الراءس و الرجلین لان العبد اذا قام بین یدى الجبار فانما ینکشف من جوارحه و یظهر ما وجب فیه الوضوء و ذلک انه بوجهه یسجد و یخضع و بیده یسئل و یرغب و یرهب و یتبتل و براءسه یستقبله فى رکوعه و سجوده و برجلیه یقوم و یقعد ؛
همانا امر شده است به وضو تا آن که بنده پاک باشد هنگامى که مى ایستد مقابل خداى جبار و وقت مناجات نمودن او حق را و براى آن که مطیع باشد در آن چه او را امر فرموده و پاکیزه باشد از گناهان و نجاست با آن که در آن است فواید دیگر از قبیل برطرف شدن کسالت و رفع شدن چرت و پاکیزه شدن دل براى ایستادن در مقابل خداى جبار و همانا واجب شد بر رو و دو دست و سر و دو پا، زیرا بنده وقتى که در حضور حضرت جبار ایستاد، همانا منکشف مى شود از جوارح او، و ظاهر گردد آن چه که وضو در آن واجب شود، زیرا با رویش سجده کند و خضوع نماید و با دستش سؤ ال و رغبت و رهبت نماید و منقطع به حق شود و با سرش استقبال کند حق را در رکوع و سجود، و با پاهایش بایستد و بنشیند.
(عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 104)

 282 - رسیدن به کمال نماز به وسیله آداب آن
قال الصادق - علیه السلام -:
لایتم الصلوة الا لذى طهر سابغ و تمام بالغ غیر نازغ و لازائغ عرف ؛ فاخبت فثبت و هو واقف بین الیاءس و الطمع و الصبر و الجزع کان الوعد له صنع و الوعید به وقع بذل عرضه و تمثل عرضه و بذل فى الله المهجة و تنکب الیه المحجة غیر مرتغم بارتغام یقطع علائق الاهتمام بغیر من له قصد و الیه وفد و منه استرفد فاذا اتى بذلک کانت هى التى تنهى عن الفحشاء و المنکر ؛
نماز به کمال نمى رسد جز براى نمازگزارى که داراى طهارتى همه جانبه و تمامیتى رسا باشد، نه دیگران را اغوا کند و نه خود از حق منحرف گردد، (خدا را) شناخته و سر تسلیم فرود آورده استقامت و ثبات در پیش گیرد، بین نومیدى (از رحمت خدا) و طمع (به رحمت او) و میان شکیبایى و بى تابى ایستاده باشد، گویى وعده نیکوى خدا برایش عملى شده و وعده عذاب بر او واقع گشته ، مال و متاع خود را(در راه خدا) بذل نموده و هدف خود را(از عبادت ) پیش رو قرار داده و در راه خدا خون خود را ارزانى کرده و در راه به سوى خداوند نموده و از ماسواى او روى گرداند، در بینى بر خاک نهادن هیچ ناخوشایندى و کراهتى در دل ندارد، رشته هاى پیوند را به غیر آن کسى که او را قصد کرده و به سویش روانه شده و از او عطا و یارى طلبیده گسسته است قطع کند، پس چون چنین نمازى به جاى آورد، این همان نمازى است که از فحشاء و منکر باز مى دارد.
(فلاح السائل ، ص 23)

 283 - آداب و شرایط نماز
قال الرضا - علیه السلام -:
اذا اردت ان تقوم الى الصلاة فلا تقم الیها متکاسلا و لا متناعسا و لا مستعجلا و لا متلاهیا و لکن تاتیها على السکون و الوقار و التودة و علیک الخشوع و الخضوع متواضعا لله - عز و جل - متخاشعا علیک خشیة و سیماء الخوف راجیا خائفا بالطمانینة على الوجل و الحذر فقف بین یدیه کالعبد الابق المذنب بین یدى مولاه فصف قدمیک و انصب نفسک و لاتلتفت یمینا و شمالا و تحسب کانک تراه فان لم تکن تراه فانه یراک و لاتعبث بلحیتک و لابشى ء من جوارحک و لاتفرقع اصابعک و لاتحک بدنک و لاتولع بانفک و لا بثوبک و لا تصلى و انت متلنم و لایجوز للنساء الصلاة و هن متنقبات و یکون بصرک فى موضع سجودک مادمت قائما و اظهر علیک الجزع و الهلع و الخوف و ارغب مع ذلک الى الله - عز و جل - و لا تتک مرة على رجلک و مرة على الاخرى و تصلى صلاة مودع ترى انک لا تصلى ابدا و اعلم انک بین یدى الجبار و لاتعبث بشى ء من الاشیاء و لاتحدث لنفسک و افرغ قلبک و لیکن شغلک فى صلوتک ، و ارسل یدیک الصقهما بفخذیک فاذا افتحت الصلاة فکبر و ارفع یدیک بحذاء اذنیک و لاتجاوز بابهامیک حذاء اذنیک و لاترفع یدیک بالدعاء فى المکتوبة حتى تجاوز بهما راءسک و لاباس بذلک فى النافلة و الوتر فاذا رکعت فالقم رکبتیک براحتک ، و تفرج بین اصابعک و اقبض علیها و اذا رفعت راسک من الرکوع فانصب قائما حتى ترجع مفاصلک کلها الى المکان ثم اسجد وضع جبیتک على الارض و رغم على راحتیک و اضمم اصابعک وضعهما مستقبل القبلة و اذا جلست فلا تجلس على یمینک و لکن انصب یمینک و اقعد على الیتیک و لا تضع یدک بعضه على بعضه لکن ارسلهما ارسالا فان ذلک تکفیر اهل الکتاب و لا تتمطى فى صلاتک و لاتتجشا و امنعهما بجهدک و طاقتک فاذا عطست فقل الحمدلله و لا تطا موضع سجودک و لاتتقدم مرة و لاتتاخر اخرى و لاتصل و بک شى ء من الاخبثین و ان کنت فى الصلاة فوجدت غمزا فانصرف الا ان یکون شیئا تصبر علیه من غیر اضرار بالصلاة .و اقبل على الله بجمیع القلب و بوجهک حتى یقبل الله علیک ، و اسبغ الوضوء، و عفر جبینک فى التراب و اذا اقبلت على صلاتک اقبل الله علیک بوجهه و اذا عرضت اعرض الله عنک ؛
1 - هنگامى که اراده نمودى براى انجام نماز، پس با بى رغبتى ، کسالت ، خواب آلودگى ، عجله و... مشغول به چیزى نماز، به جا نیاور
2 - با حالت حضور قلب و سکون و آرامش و تاءنى ، مشغول نماز شو.
3 - بر شما باد در نماز به صورت خشوع و خضوع
4 - در پیشگاه الهى چنان خاضع و خاضع باش که خشیت و خوف از سیماى تو ظاهر گردد، و به وسیله طمانینه خوف و رجاء در تو ظهور پیدا کند.
5 - از کثرت ترس و ورعى که بر قلبت عارض گردیده است ، پس در این حالت مقابل پروردگارت چون بنده فرارى گناهکار که در مقابل مولایش ‍ قرار گرفته بایست .
6 - قدمهایت را منظم کن و خود را براى اطاعت از مولایت مستعد و مهیا ساز.
7 - و به چپ و راست توجه مکن .
8 - و خدا را مثل این که تو را مى بیند به حساب آور، زیرا اگر تو خدا را نمى بینى همانا خدا تو را مى بیند.
9- با ریش و سایر اعضا و جوارحت و با جامه ات بازى مکن .
10 - در حال گرفتگى بینى نماز نخوان .
11 - و براى زنان نیزدرست نیست که با نقاب و دو بند نماز بخوانند.
12 - چشمت را در هنگامى که ایستاده اى به موضع سجده بینداز.
13 - و در هنگام نماز از خودت جزع و هول و ترس از خدا ظاهر کن و با این حالات مخصوص ، نشان بده که تو راغب الى الله هستى و به خدا عشق مى ورزى .
14 - در حال قیام گامى به این پا و گاهى به آن پا تکیه مکن .
15 - نمازى به جا آورد مثل اینکه نماز وداع است که دیگر موفق به اداى آن نمى شوى .
16 - بدان که همانا تو در برابر خداوند جبار هستى ، بنابراین با چیزى از اشیاء به بازى مشغول مشو و حدیث نفس مکن و قلبت را از همه چیز غیر از یاد خدا و عبادت او فارغ کن ، و فقط باید به کارنماز بپردازى .
17 - هنگام نماز در حال قیام دستهایت را روى رانهاى پایت قرار بده .
18 - و در شروع نمازت تکبیر بگوى .
19 - و دستهایت را تا نرمه گوشت بلند کن ، به طورى که انگشتهاى ابهامت از گوش و مقابل آن تجاوز نکند.
20 - و در قنوت نماز واجب دستهایت از سر تجاوز نکند و اما در نماز نافله و وتر مانعى نیست .
21 - هرگاه به رکوع رفتى ، پس دستهایت را به زانوهایت بگذار و انگشتانت را بگشا و دستهایت را جمع نموده از محاذى زانوها و پاها خارج مکن .
22 - هنگام برخاستن از رکوع به تمام قامت بایست تا آن که مفاصلت تماما به مکان اصلى خود برگردد، و عروق و رگها جا به جا شود.
23 - در سجده جبین و پیشانى و کف دستهایت را بر زمین بگذار.
24 - و انگشتان دستهایت را هنگام سجده ببند و به طرف قبله قرارش ‍ ده .
25 - و هرگاه نشستى ، پس به قسمت راست بدن ننشین ، بلکه طرف راست را بلند نموده و بر طرف چپ بگذار و بر رانهاى خود بنشین .
26 - دست روى دست مگذار، بلکه دستهایت را آزاد کن و مستقیم بر رانهاقرارش بده زیرا این عمل دست روى دست گذاشتن ، عمل اهل کتاب است .
27 - در هنگام نماز خمیازه مکش و دست و پا را دراز مکن و آروغ نزن ، و هرگاه این دو، تو را فشار آوردند با جد و جهد از خود دفع کن و تحمل نما.
28 - هرگاه عطسه زدى ، ((الحمد لله )) بگو.
29 - در موضع سجده ات حرکت نکن و راه مرو و به جلو وعقب نرو و ثابت و بدون حرکت باش .
30 - و در حالى که در فشار از ادرار و مدفوع هستى به نماز نایست و اگر در نماز بودى و احساس فشار و ناراحتى از آن ها نمودى ، پس از نماز منصرف شو، مگر این که خفیف باشد که توان تحمل آن را بدون زیان و ضرر به نمازت داشته باشى .
31 - وقتى که به نماز ایستادى با تمام توجه قلبى و با همه وجودت به خداوند روى آور، تا خدا نیز به تو روى آورد.
32 - و هرگاه خواستى براى نماز وضو بگیرى وضویى کامل بساز.
33 - و هرگاه خواستى سجده کنى پیشانیت را بر خاک بگذار.
34 - هرگاه به نمازت روى آوردى و با توجه و حضور کامل قلبى به نماز ایستادى و آداب و شرایط نماز را حفظ کردى و باهمه وجودت به سوى خدا رفتى او نیز با همه رحمت و مغفرت و عنایتش به تو روى خواهد آورد.و هرگاه از خدا روگردان شدى و اعراض کردى خداوند نیز از تو روگردان شود.
(بحارالانوار، ج 84، ص 204)


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد اول) عباس عزیزى

99 - نماز وسیله تقرب به خدا

قال على - علیه السلام -:
الصلوة قربان کل تقى ؛
نماز خواندن وسیله نزدیکى به خدا است براى هر شخص ‍ پرهیزکار.
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 367.بحارالانوار، ج 10، ص 99. من لایحضره الفقیه ، ج 1، ص 56، ح 16)

 100 - نماز، شست و شو در چشمه زلال
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
مثل الصلوات الخمس کمثل نهر جار عذب على باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقى ذلک من الدنس ؛
نمازهاى پنج گانه به نهر جارى گوارایى مى مانند که بر در خانه هایتان روان است و هر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو مى دهید، دیگر هیچ پلیدى باقى نمى ماند.
(کنز العمال ، ج 7، ص 291، حدیث 18931)

 101 - نماز وسیله نجات
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
خمس صلوات ، من حافظ علیهن کانت له نورا و برهانا و نجاة یوم القیامة ؛
کسى که بر نمازهاى پنج گانه محافظت و مراقبت نماید، این نمازها براى او در قیامت نور و وسیله نجات خواهد بود.
(کنزالعمال ، ج 7، حدیث 18862)

 102 - نگاه شیطان بر نمازگزار
قال على - علیه السلام -:
اذا قام الرجل الى الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یرى من رحمة الله التى تغشاه ؛
هنگامى که کسى به نماز بر مى خیزد، شیطان مى آید و به نظر حسادت به او نگاه مى کند، زیرا مى بیند که رحمت خدا او را فرا گرفته است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 207)

 103 - برکات نماز
قال على - علیه السلام -:
ان الانسان اذا کان فى الصلاة ، فان جسده و ثیابه و کل شى ءحوله یسبح ؛
هنگامى که انسان در حال نماز است ، اندام و جامه او و هر چه پیرامون اوست ، خدا را تسبیح مى گویند.
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 377 .بحارالانوار، ج 82، ص 213.علل الشرایع ، ج 1، ص 237)

 104 - سیاه شدن چهره شیطان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة تسود وجه الشیطان ؛
نماز چهره شیطان را سیاه مى کند.
(نهج الفصاحه ، ص 396)

 105 - نماز، دژ محکم در مقابل شیطان
قال على - علیه السلام -:
الصلوة حصن من سطوات الشیطان ؛
نماز قلعه و دژ محکمى است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه مى دارد.
(غررالحکم ، ص 56، میزان الحکمة ، ج 5، ص 367)

 106 - بهره مندى اموات از نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
ان الصلوة و الصوم و الصدقة و الحج و العمرة و کل عمل صالح ینفع المیت حتى ان المیت لیکون فى ضیق فیوسع علیه و یقال : هذا بعمل ابنک فلان او بعمل اخیک فلان اخوه فى الدین ؛
نماز، روزه ، صدقه ، حج ، عمره ، و نیز هر عمل صالحى براى میت سود دارد، حتى اگر میت در تنگنا هم باشد، به واسطه این اعمال ، گشایشى براى او به عمل مى آید و به وى مى گویند: این گشایش به خاطر عملى است که پسر تو فلانى یا برادر دینى تو فلانى به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 85، ص 312)

 107 - هفت خصلت نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة من شرایع الدین و فیها مرضاة الرب - عز و جل - و هى منهاج الانبیاء و للمصلى حب الملئکة و هدى و ایمان و نور المعرفة و برکة فى الرزق و راحة للبدن و کراهة للشیطان و سلاح على الکافر و اجابة للدعاء و قبول للاعمال و زاد للمؤ من من الدنیا الى الاخرة و شفیع بینه و بین ملک الموت و انیس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر و تکون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بینه و بین النار و حجة بینه و بین الرب - عز و جل - و نجاة لبدنه من النار و جوازا على الصراط و مفتاحا للجنة و مهورا للحور العین و ثمنا للجنة بالصلوة یبلغ العبد الى الدرجة العلیان لان الصلاة تسبیح و تهلیل و تکبیر و تمجید و تقدیس و قول و دعوة ؛
1 - نماز از سنتهاى دین و مایه خشنودى پروردگار و راه روشن پیامبران است .
2 - نمازگزار از محبت فرشتگان و هدایت و ایمان و نور شناخت و روزى با برکت و راحتى بدن برخوردار است .
3 - نماز مایه ناخشنودى شیطان و سلاحى بر زیان کافر و باعث استجابت دعا و پذیرش اعمال و توشه مؤ من از دنیا به سوى آخرت است .
4 - نماز شفاعت کننده اى میان نمازگزار و فرشته مرگ و همدمى در قبر وى و بسترى زیر پهلوى او و پاسخى براى نکیر و منکر است .
5 - نماز آدمى را به هنگام محشر، ناجى بر سر او و نورى بر سیما و پوشش ‍ بر بدنش و حجابى میان او و آتش و حجتى میان وى و پروردگارش ‍ مى باشد، باعث رهایى بدن او از آتش است .
6 - نماز وسیله عبور از صراط و کلید بهشت و مهریه حوریان و بهاى بهشت است .
7 - آدمى به وسیله نماز به بالاترین درجه مى رسد، زیرا نماز تسبیح و تهلیل و تکبیر و تمجید و تقدیس و دعا و سخن است .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22 - الحکم الزاهره ، ص 276)

 108 - سازندگى نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله - :
لاصلوة لمن لم یطع الصلوة ، و طاعة الصلوة ان تنهى عن الفحشاء و المنکر ؛
کسى که مطیع نماز نباشد، نمازش کامل نیست و اطاعت از نماز همان دورى از فحشاء و منکر است .(نمازى نیست براى کسى که اطاعت و پیروى از نماز نکند.سپس پیامبر (ص ) مى افزاید: طاعت و پیروى از نماز به این است که نماز او را از فحشاء و منکرات و زشتیها باز دارد.)
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)

 109 - کمک ملائکه به نمازگزار هنگام مرگ
قال الصادق - علیه السلام -:
ان ملک الموت یدفع الشیطان عن المحافظ على الصلوة و یلفنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فى تلک الحالة العظیمة ؛
همانا ((ملک الموت )) شیطان را در دم مرگ از کسى که حافظ نماز است ، دور مى کند و شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت رسول خدا (ص ) را در هنگام هولناک مرگ به او تلقین مى کند (توفیق شهادتین پیدا مى کند).
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 19)

 110 - گناه زدایى نماز
قال على - علیه السلام -:
و انهالتحت الذنوب حت الورق ؛
نماز گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو مى ریزد.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)

 111 - پاداش نماز
عن رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
قال الله تعالى : افترضت على امتک خمس صلوات و عهدت عندى عهدا انه من حافظ علیهن لوقتهن ادخلته الجنة و من لم یحافظ علیهن فلا عهد له عندى ؛
خداوند متعال فرمود: نمازهاى پنج گانه را بر امت تو واجب کردم و با خود پیمان بستم که هر کس مراقب آن نمازها و وقت آنها باشد، او را به بهشت داخل نمایم ، و کسى که مراقب آنها نباشد من تعهدى نسبت به او ندارمساءله
(کنزالعمال ، ج 7، ص 279، حدیث 18872)

 112 - نزدیکى به وسیله نماز
قال الکاظم - علیه السلام -:
یا ابت ان الذى کنت اصلى له اقرب الى منهم یقول الله - عز و جل -: ((و نحن اقرب الیه من حبل الورید)) ؛
(امام کاظم (ع ) در پاسخ فرمود:) اى پدر! آن خدایى که من براى او نماز مى خوانم از مردم به من نزدیکتر است ، خداوند مى فرماید: ((و ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم .))
(بحارالانوار، ج 10، ص 204.مناقب آل ابى طالب ، ج 4، ص 311)

 113 - حق نماز
قال زین العابدین - علیه السلام -:
و حق الصلاة ان تعلم انهاوفادة الى الله - عز و جل - و انت فیها قائما بین یدى الله - عز و جل - فاذا علمت ذلک قمت مقام العبد الذلیل الحقیر الراغب الراهب الراجى الخائف المسکین المتضرع المعظم لمن کان بین یدیه بالسکون والوقار و تقبل علیها بقلبک و تقیمها بحدودها و حقوقها ؛
و حق نماز این است که بدانى ، آن هجرتى است به سوى خداى عز و جل و تو در حال نماز، در مقابل خداوند گرانقدر و شکوهمند ایستاده اى .هنگامى که این را دانستى ، در جایگاه بنده خوار کوچک مشتاق نگران امیدوار ترسان بیچاره اى قرار مى گیرى که آن را که در برابرش ایستاده اى ، بزرگ و با آرامش ‍ و هیبت دانسته ، عظمت او را پاس مى دارى و با قلبت به نماز روى آورده و با تمام حد و مرزها و حقوق لازم برپا مى دارى .
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 396.بحارالانوار، ج 74، ص 4)

 114 - راهیابى به درگاه خداوند
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
یا اباذر! مادمت فى الصلاة فانک تقرع باب الملک الجبار و من یکثر قرع باب الملک فانه یفتح له ؛
اى ابوذر!تا هنگامى که در نماز هستى درب خانه ملک جبار را مى کوبى ، و هر کس درب خانه ملک را بسیار بکوبد، به رویش باز مى شود.
(بحارالانوار، ج 77، ص 80.میزان الحکمه ، ج 5، ص 377)

 115 - نماز، عامل شکست شیطان
عن الامام المهدى - علیه السلام -:
ما ارغم انف الشیطان بشى ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان ؛
هیچ چیز مثل نماز بینى شیطان را به خاک نمى مالد و او را خوار نمى کند، پس نماز بخوان و بینى شیطان را به خاک بمال .
(بحارالانوار، ج 53، ص 184)

 116 - نماز رحمت الهى
قال على - علیه السلام -:
لو یعلم المصلى ما یغشاء من الرحمة لما رفع راءسه من السجود ؛
اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالى ) او را فرا گرفته است ، سرش را از سجده بر نمى دارد.
(غررالحکم ، ص 261)

 117 - نماز، عامل دورى شیطان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لایزال الشیطان یرعب من بنى ادم ما حافظ على الصلوات الخمس فاذا ضیعهن تجرء علیه و اوقعه فى العظائم ؛
شیطان پیوسته از فرزندان آدم در وحشت و هراس است تا آن گاه که نمازهایش را به دقت و با شرایط و آداب مى خواند.پس اگر نماز را ضایع نموده (و در وقت مقرر آن به جا نیاورد)، شیطان بر او چیره مى شود و او را در گناهان کبیره مى اندازد و وى را گرفتار مى کند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 202)

 118 - نماز و باران رحمت
قال على - علیه السلام -:
الصلوة تنزل الرحمة ؛
نماز رحمت الهى را نازل مى کند.
(غررالحکم ، ص 52، میزان الحکمة ، ج 5، ص 367)

 119 - اعمال ، تابع نماز
قال على - علیه السلام -:
و اعلم ان کل شى ء من عملک تبع لصلاتک ؛
بدان که تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود.

 120 - بى بهره از نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من لم تنهه صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزده من الله الا بعدا؛
هرکس که نمازش او را از فحشاء و منکر باز ندارد، هیچ بهره اى از نماز جز دورى از خدا حاصل نکرده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198.شهاب الاخبار، ص 215)

 121 - کبرزدایى نماز
قالت فاطمة الزهراء - علیهاالسلام -:
((جعل الله )) الصلاة تنزیها لکم عن الکبر ؛
خداوند نماز را جهت دورى شما از کبر و خودپسندى مقرر فرمود.
(اعیان الشیعه ، ج 1، ص 316)

 122 - فلسفه و راز نماز
قال الرضا - علیه السلام -:
علة الصلاة انهااقرار بالربوبیة الله - عزوجل - و خلع الانداد و قیام بین یدى الجبار جل جلاله بالذل و المسکنة و الخضوع و الاعتراف ، و الطلب للاقالة من سالف الذنوب ، و وضع الوجه على الارض کل یوم خمس مرات اعظاما لله - عز و جل - و ان یکون ذاکرا غیر ناس و لا بطر، ویکون خاشعا متذللا راغبا طالبا للزیادة فى الدین و الدنیا، مع ما فیه من الانزجار و المداومة على ذکر الله - عز و جل - باللیل و النهار لئلا ینسى العبد سیده و مدبره و خالقه فیبطر و یطغى و یکون فى ذکره لربه و قیامه بین یدیه زاجرا له من المعاصى مانعا من انواع الفساد؛
1 - نماز اقرار به ربوبیت خدا و نفى هرگونه شریک براى او و ایستادن با کمال خضوع و کوچکى و بیچارگى در پیشگاه خداست .
2 - ایستادنى که با اعتراف به گناه و درخواست آمرزش گناهان پیشین و نهادن صورت بر زمین ، پنج نوبت در شبانه روز به احترام عظمت خدا، مقرون مى باشد.
3 - موجب یاد خدا و دورى از غفلت و سرکشى ، و باعث خشوع ، فروتنى و اشتیاق ، و خواهان طلب افزایش معنوى و مادى است .
4 - نماز انسان را به مداومت بر ذکر خدا در شب و روز بر مى انگیزاند تا بنده ، مولا و آقا و مدبر و آفریدگار خویش را فراموش نکند، چرا که فراموشکارى موجب طغیان و سرکشى خواهد شد.
5 - انسان در حال نماز، در پیشگاه خدا و در یاد خدا است و همین حالت او را از گناهان باز مى دارد و از انواع تباهیها، جلوگیرى مى نماید.
(بحارالانوار، ج 82، ص 261.میزان الحکمه ، ج 5، ص 376.وسائل الشیعه ، ج 3، ص 4)

 123 - نماز، خانه اخلاص
قال الباقر - علیه السلام -:
الصلاة بیت الاخلاص ؛
نماز (حقیقى و کامل ) جایگاه و خانه اخلاص است .
(میزان الحکمه ، ج 5، ص 375.بحارالانوار، ج 78، ص 183)

 124 - نجواى نمازگزار
حدیث قدسى :
یقول الله تعالى : المصلى یناجینى ؛
نمازگزار (هنگام خواندن نماز با من ) نجوا مى کند.
(کلمة الله ، ص 255)

 125 - نماز و شست و شوى گناهان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لو کان على باب دار احدکم نهر و اغتسل فى کل یوم منه خمس مرات اکان یبقى فى جسده من الدرن شى ء؟ قلت : لا.قال : فان مثل الصلاة کمثل النهر الجارى کلما صلى صلاة کفرت ما بینهما من الذنوب ؛
- اگر باشد در کنار خانه شما نهرى و در آن هر روز پنج نوبت خود را شست و شو دهید، آیا در بدن شما چیزى از آلودگى مى ماند؟
- هرگز!(انسان از آلودگى پاک مى شود).
- نماز نیز مثل نهر جارى و روانى است که هرگاه برپا مى شود گناهان را مى شوید و از بین مى برد.
(وسائل الشیعه ، ج 2، ص 7)

 126 - نماز، وسیله شفا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
قم فصل فان فى الصلوة شفاء ؛
برخیز نماز به جا آور! پس همانا در نماز شفا است .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 28)

 127 - کفاره گناه
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة کفارة الخطایا ثم قراء: ((ان الحسنات یذهبن السیئات )) ؛
نماز کفاره گناهان مى باشد.سپس آن حضرت این آیه را خواند که : ((حسنات سیئات را از بین مى برد)).
(تفسیر ابوالفتوح رازى ، ج 1، ص 248)

 128 - ثمره نماز سالخوردگان
قال على - علیه السلام - :
ان الله - عز و جل - لیهم بعذاب اهل الارض جمیعا حتى لایحاشى منهم احدا اذا عملوا بالمعاصى واجترحوا السیئات ، فاذا نظر الى الشیب ناقلى اقدامهم الى الصلاة و الولدان یتعلمون القرآن رحمهم فاخر ذلک عنهم ؛
اهل زمین چون به عصیان و تبهکاران مبتلا شوند، خداى عز و جل اراده کند که همه آن ها را بدون استثناء عذاب کند، اما هنگامى که به سالخوردگان نظر کند که به سوى نماز گام بر مى دارند و کودکان که مشغول یادگیرى قرآنند، عفو رحمت خود را به آنان نثار کند و عذاب آنها را تاءخیر اندازد.
(ثواب الاعمال ، ص 66)

 129 - آثار نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - الیه او قال اقبل الله علیه حتى ینصرف و اظلته الرحمة من فوق راءسه الى افق السماء و الملئکة تحفه من حوله الى افق السماء و کل الله به ملکا قائما على راءسه یقول له ایها المصلى لو تعلم من ینظر الیک و من تناجى ما التفت و لازلت من موضعک ابدا؛
هرگاه بنده مؤ من به نماز برخیزد، خداوند به او نظر مى کند (یا فرمود) خداوند به او روى مى کند تا از نماز فارغ شود و رحمت از بالاى سرش تا افق آسمان بر او سایه مى افکند و فرشتگان اطراف او را تا آسمان مى پوشانند و خداوند فرشته اى را بر سر او موکل مى کند که به او مى گوید اى نمازگزار! اگر بدانى چه کسى به تو نظر مى کند و با چه کسى مناجات مى کنى ، به چیز دیگرى توجه نخواهى کرد و هرگز از جایگاه خود کنار نخواهى رفت .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 10.وسائل الشیعه ، ج 3، ص 21)

 130 - محو گناهان
قال على - علیه السلام -:
الصلوات الخمس کفارة لما بینهن ما اجتنب من الکبائر و هى التى قول الله - عز و جل -: ((ان الحسنات یذهبن السیئات )) ؛
نمازهاى پنج گانه کفاره گناهانى است که میان آنها انجام گرفته است ؛ به شرط آن که از گناهان کبیره اجتناب شده باشد و همین است گفتار خداوند بزرگ : ((نیکیها، بدیها را از بین مى برد)).
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 10.بحارالانوار، ج 82، ص 237)

 131 - مثل نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
فان مثل الصلاة کمثل النهر الجارى ، کلما صلى صلاة کفرت ما بینهما من الذنوب ؛
همانا مثل نماز همچون مثل نهر جارى است ، هرگاه آدمى نماز بگذارد گناهانى راکه میان دو نماز او سرزده است مى پوشاند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 7)

 132 - نماز وسیله تقرب
قال على - علیه السلام -:
تقرب الى الله سبحانه بالسجود و الرکوع و الخضوع لعظمته و الخشوع ؛
به وسیله سجده و رکوع و خضوع و خشوع در برابر عظمت خدا به او تقرب جوى .
(غررالحکم ، ص 356)

 133 - گرامى ترین چیز
قال على - علیه السلام -:
عباد الله !ان افضل ما توسل به المتوسلون الى الله جل ذکره ، الایمان بالله و برسله و ما جائت به من عند الله ، و اقام الصلاة فانها الملة ؛
اى بندگان خدا! به راستى گرامى ترین چیزى که بندگان صالح به وسیله او به خداوند تقرب مى جویند، ایمان به خدا و پیامبران ، و آن چه که از جانب خداوند آورده اندو اقامه نماز مى باشد، زیرا که نماز ملت است .
(بحارالانوار، ج 77، ص 290.میزان الحکمة ، ج 5، ص 375)

 134 - تاءثیر دو رکعت نماز مقبول
قال الصادق - علیه السلام -:
من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه ؛
اگر خداوند از کسى دو رکعت نمازش را قبول کند، او را عذاب نمى کند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 22)

 135 - وسیله راندن شیطان
قال على - علیه السلام -:
الصلوة حصن الرحمن و مدحرة الشیطان ؛
نماز قلعه خداى بسیار مهربان ، و وسیله اى براى دور کردن شیطان است .
(غررالحکم ، ج 2، ص 166، چاپ دانشگاه )

 136 - تاءثیر منقطع از جمیع خلایق
عن العسکرى - علیه السلام -:
فاذا توجه العبد الى مصلاه لیصلى ، قال الله - عزو جل - لملائکته یا ملائکتى الا ترون هذا عبدى کیف قد انقطع عن جمیع الخلائق الى ، و امل رحمتى و جودى و راءفتى اشهدکم انى اخصه برحمتى و کرامتى ؛
زمانى که بنده جانب مصلایش براى نماز مى ایستد، خداوند به ملائکه اش ‍ خطاب مى کند: اى ملائکه من !آیا نمى بینید بنده من چگونه از جمیع خلق منقطع شده و به طرف من آمده ، در حالى که امیدوار به رحمت وجود و راءفت من است .شاهد مى گیرم شما را، به درستى که رحمت و کرامت خود را مخصوص او گردانم .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22)

 137 - نورانیت منزل
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
نوروا منازلکم بالصلاة و قرائة القرآن ؛
به خانه هایتان با خواندن نماز، و قرائت قران ، نورانیت ببخشید.
(کنزالعمال ، ج 15، ص 392، حدیث 41518)

 138 - نماز وسیله خاموشى آتشها
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ما من صلاة یحضر وقتها الا نادى ملک بین یدى الناس : ایها الناس ! قوموا الى نیرانکم التى اوقدتموها على ظهورکم فاطفئوها بصلاتکم ؛
هیچ نمازى نیست مگر اینکه چون وقت آن فرا مى رسد فرشته اى در پیش ‍ روى مردمان ندا مى کند: اى مردم ! برخیزید به سوى آتشى که بر پشت خودافروخته اید، تا آن را با نماز خویش خاموش کنید.
(محجة البیضاء، ج 1، ص 339)

 139 - مونس نمازگزار در قبر
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان الصلاة تاتى الى المیت فى قبره بصورة شخص انور اللون یونسه فى قبره و یدفع عنه اهوال البرزخ ؛
نماز به صورت انسانى سفید چهره وارد قبر میت شده و با او انس مى گیرد و وحشتهاى برزخ را از او برطرف مى کند.
(لالى الاخبار، ج 4، ص 1.الحکم الزهراء، ص 283)

 140 - نماز وسیله پاکسازى از کبر
قال على - علیه السلام -:
فرض الله الایمان تطهیرا من الشرک و الصلوة تنزیها عن الکبر ؛
خداوند، ایمان را براى پاکسازى انسانها از شرک واجب کرده است ، و نماز را براى پاکسازى از کبر.
(نهج البلاغه ، کلمات قصار 252)

 141 - تاءثیر انتظار نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
من اقام فى مسجد بعد صلوته انتظارا للصلوة فهو ضیف الله و حق على الله ان یکرم ضیفه ؛
کسى که بعد از هر نماز در مسجد بایستد، در حالیکه انتظار نماز بعدى را مى کشد، پس او مهمان خدا است ، و بر خداست که مهمانش را اکرام کند.
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 78)

 142 - انوار الهى
قال الباقر - علیه السلام -:
المرء المسلم باذن الله - عز و جل - مادام فى الصلوة لم یزل الله - عز و جل - ینظر الیه حتى یفرغ من صلاته ؛
فرد مسلمان تا هنگامى که به نماز ایستاده خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهى شامل اوست تا وقتى که انسان از نمازش فارغ گردد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 227)

 143 - ریزش خطاها
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان العبد المسلم اذا قام الى الصلاة تحانت عنه خطایاه کما تحانت ورق هذه الشجرة ؛
همانا که بنده مسلمانى وقتى که براى نماز مى ایستد، ساقط مى شود از او خطایاى او، چنان که ساقط مى شوند برگهاى این درخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 208)

 144 - دورى جسم نمازگزار از آتش
قال الباقر - علیه السلام -:
فما من مؤ من یوافق تلک الساعة ان یکون ساجدا او راکعا او قائما الا حرم الله جسده على النار ؛
هیچ مؤ منى نیست که در چنین وقت نماز در حال سجود و یا رکوع یا قیام باشد، مگر این که خدا جسمش را بر آتش حرام کرده است .
(جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 27)

 145 - شهادت زمین در قیامت
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ما من رجل یجعل جبهته فى بقعة من بقاع الارض الا شهدت له بها یوم القیامة ؛
هر انسانى که پیشانى خود را براى سجده بر قطعه اى از زمین بگذارد، آن زمین در روز قیامت به نفع وى شهادت خواهد داد.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 474.مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 175)

 146 - نماز بى تاءثیر
فیما اوحى الله الى داود - علیه السلام -:
و کم رکعة طویلة فیها بکاء بخشیة قد صلاها صاحبها لاتساوى عندى فتیلا حین نظرت فى قلبه فوجدته ان سلم من الصلاة و برزت له امراءة و عرصت علیه نفسها اجابها و ان عامله مؤ من خانه ؛
خداوند تبارک و تعالى به حضرت داود وحى نمود: چه بسا نمازگزار که رکعتى طولانى با گریه طولانى از خوف پروردگار مى خواند که در نزد من به فتیلى ارزش ندارد؛ چون هنگامى که نظر درقلب او کردم ، دیدم که اگر نمازش را سلام دهد و زنى بر او عرضه شود، فورا او را اجابت مى نماید و یا اگر مؤ منى با او معامله اى کند به او خیانت مى کند.
(بحارالانوار، ج 14، ص 43.عدة الداعى ، ص 230)

 147 - تاثیر سجده طولانى
قال الصادق - علیه السلام -:
ان العبد اذا سجد فاطال السجود نادى ابلیس ؛
وقتى بنده به سجده افتاد و سجده اش را طول داد، شیطان فریاد مى زند.
(اصول کافى ، ج 3، ص 264)

 148 - نماز، وسیله تقرب بنده
قال الرضا - علیه السلام -:
(الصلوة ) طلب الوصال الى الله من العبد؛
(نماز) مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 264)

 149 - رفع بلا به وسیله نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
ان الله یدفع بمن یصلى من شیعتنا عمن لایصلى من شیعتنا و لو اجمعوا على ترک الصلوة لهلکوا؛
همانا خداوند به وسیله شیعیانى که نماز به جا مى آورند، از شیعیان بى نماز (بلا) را دفع مى کند، ولى اگر همه تارک نماز بودند، هر آینه همه هلاک مى شدند.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 184)

 150 - نماز کفاره گناهان
راءى النبى - صلى الله علیه وآله - رجلا یقول : اللهم اغفرلى و لا اراک تفعل فقال له - صلى الله علیه وآله -: لم یسوء ظنک قال : لانى اذنبت فى الجاهلیة و الاسلام فقال - صلى الله علیه وآله -: اما ما اذنبت فى الجاهلیة فقد محاه الایمان و فقلت فى الاسلام ، الصلوة الى الصلوة کفارة لما بینهما؛
رسول خدا (ص ) مردى را دید که چنین مى گوید: خدایا مرا بیامرز و نمى بینم تو را که مرا بیامرزى ، رسول گرامى به او فرمودند: به خدا سوء ظن نداشته باش ، آن مرد گفت : من در جاهلیت (قبل از اسلام ) و بعد از اسلام گناه کردم ، حضرت فرمودند: اما گناهانى که در جاهلیت کردى ، ایمان و اسلام ، آنها را محو کرده است و گناهى که در اسلام مرتکب شده اى ، کفاره گناهان بین دو نماز از این نماز تا نماز بعدى است .
(مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 16)

 151 - شست و شوى بدن از آلودگى
قال على - علیه السلام -:
و شبهها رسول الله - صلى الله علیه وآله - بالحمة تکون على باب الرجل فهو یغتسل منها فى الیوم و اللیلة خمس مرات فما عسى ان یبقى علیه من الدرن ؛
پیامبر خدا (ص ) نماز را به چشمه آب گرم که بر در خانه شخص باشد و روزى پنج نوبت خود را در آن شست و شو دهد، تشبیه کرد و فرمود: آیا با چنین شست و شوها چیزى از آلودگى بر بدن باقى مى ماند.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)

 152 - نجات از عذاب
قال الصادق - علیه السلام -:
یوتى بشیخ یوم القیامة فیدفع الیه کتابه ظاهره مما یلى الناس و لایرى الا مساویا فیطول ذلک علیه ، فیقول : یا رب اءتاءمرنى الى النار؟فیقول الجبار جل جلاله : یا شیخ انا استحیى ان اعذبک و قد کنت تصلى لى فى دار الدنیا اذهبوا بعبدى الى الجنة ؛
پیرمردى را در قیامت حاضر مى کنند، سپس پرونده عملش را به دستش ‍ مى دهند، پرونده به صورتى است که مردم آن را مى بینند و در آن پرونده جز بدیهاى او نمى نگرند.این برنامه به طول مى انجامد تا پیرمرد به حضرت حق عرض مى کند: امر مى کنى که مرا به آتش ببرند؟ خطاب مى رسد: اى پیرمرد!من حیا مى کنم تو را عذاب کنم ، در حالى که در دنیا براى من نماز خواندى ، اى ملائکه !بنده مرا به بهشت ببرید.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 35، بحارالانوار، ج 82، ص 204)



 153 - پاکى از گناهان به وسیله نماز پنجگانه
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
تحترقون تحترقون فاذا صلیتم الفجر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صلیتم الظهر غسلتها، ثم تحترقون تحترقون فاذا صلیتم العصر غسلتها، ثم تحترقون فاذا صلیتم المغرب غسلتها، ثم تحترقون فاذا صلیتم العشاء غسلتها، ثم تنامون فلایکتب علیکم حتى تغسلوا؛
اعمالتان ، شما را به دوزخ رهنمون مى سازد و گویى آتش شما را در بر گرفته است تا آن که نماز بامداد را به جاى آورید و بدین گونه گناهان شما پاک مى گردد، پس گناهان باز شما را به دوزخ مى راند، تا آن که نماز ظهر را به جاى آورید و بدین ترتیب گناهانتان را پاک کنید.باز ارتکاب گناهان شما را مستوجب آتش مى کند تا آن که نماز عصر را به جاى آورید و گناهانتان را بدین صورت پاک کنید.و بدین ترتیب نماز مغرب گناهان عصر را مى زداید و نماز عشاء گناهان پیش از خود را پاک مى کند، سپس به خواب مى روید و تا آن گاه که از خواب برخیزید بر شما گناهى نوشته نخواهد شد.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183. بحارالانوار، ج 82، ص 224)

 154 - ریزش گناه به وسیله نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان المسلم اذا توضا و صلى الخمس تحاتت خطایاه کما تحاتت الورق ؛
همانا مسلمان هنگامى که وضو مى گیرد و نماز پنجگانه را مى خواند، گناهانش مى ریزد ؛ مثل این که برگ از شاخه درخت مى ریزد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 235)

 155 - نماز ناظر بر اعمال
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة تنظر و لاتنظر بها؛
نماز ناظر به همه چیز است و چیزى به نماز نظارت ندارد.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183)

 156 - آثار رعایت و مراقبت از نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
تکتب الصلوة على اربعة اسهم : الى ان قال : فاذا هو اتم رکوعها و سجودها و اتم سهامها صعدت الى السماء لها نور بتلاءلو و فتحت لها ابواب السماء و تقول حافظت على حفظک الله و تقول الملائکة صلى الله على صاحب هذه الصلوة و اذا لم یتم سهامها صعدت ولها ظلمة و غلق ابواب السماء دونها و تقول ضیعتنى الله و ضرب بها وجهه ؛
نماز بر چهار قسمت نوشته شده است :
1 - زمانى که نمازگزار رکوع و سجود نمازش را کامل به جا آورد و قسمتهاى نماز را که کامل کرد (این نماز) به آسمان صعود مى کند، در حالى که نور از او تلالو مى کند و ابواب آسمان براى او گشاده مى شود.
2 - (و خطاب به نمازگزار) مى گوید، مرا محافظت کردى خدایت محافظت کند و ملائکه مى گویند درود بر صاحب این نماز.
3 - و زمانى که قسمتهاى نماز کامل گزارده نشود (به آسمان ) صعود مى کند، در حالى که تاریک و ظلماتى است و ابواب آسمان به رویش بسته مى شود.
4 - (و خطاب به نمازگزار) مى گوید ضایع کردى مرا، خدا تو را ضایع کند در این حال نماز را به چهره (این نمازگزار) مى زنند.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173)

 157 - توجه خدا به نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا قام العبد المؤ من فى صلاته نظر الله - عز و جل - الیه ؛
وقتى که بنده مؤ من به نماز مى ایستد، خداوند سبحان به او نظر مى کند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 21)

 158 - نماز، مانع عذاب
عن عبدالرحمن بن سمرة قال :
کنا عند رسول الله - صلى الله علیه وآله - یوما، فقال : رایت البارحة عجایب فقلنا: یا رسول الله و ما رایت حدثنا به فداک انفسنا و اهلونا و اولادنا (الى ان قال ...)قال - صلى الله علیه وآله - و رایت رجلا من امتى قد احتوشته ملائکة العذاب فجائته صلوته فمنعته منه ؛
عبدالرحمن بن سمره گفت : روزى خدمت رسول گرامى اسلام (ص ) بودم ، حضرت فرمودند: من دیشب عجایبى دیدم . عرض کردم : یا رسول الله ، چه دیدید؟ براى ما بیان بفرمایید، جان و اهل و اولاد ما فداى تو باد! حضرت فرمودند: دیدم مردى از امت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند در این حال نمازش آمد و مانع از عذابش شد.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183)

 159 - نزول رحمت بر نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلاة نزلت علیه الرحمة من اعنان السماء الى الارض ؛
زمانى نمازگزار به نماز مى ایستد، از فضاى آسمان بر زمین رحمت بر او نازل مى شود.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 21)

 160 - نماز موجب بخشش گناهان
قال على - علیه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى رکعتین و اسال الله العافیة ؛
گناهى که پس از ارتکاب آن فرصت یافته ام که دو رکعت نماز بخوانم و از خداى بزرگ آمرزش بخواهم مرا غمگین نساخته است .
(نهج البلاغه ، کلمات قصار، 299)

 161 - تقرب به وسیله نماز
قال على - علیه السلام -:
تعاهدوا امر الصلاة و حافظوا علیها، و استکثروا منه ، و تقربوا بها فانها کانت على المؤ منین کتاباموقوتا ؛
امر نماز را مراعات کنید و آن را محافظمت نمایید و بسیار به جا آورید و با آن به خدا تقرب جویید، زیرا نماز ((بر مؤ منین فریضه است نوشته شده و وقت آن تعیین گردید.
(نهج البلاغه ، خطبه 199)

 162 - نماز، طریق کوبیدن درب خانه خدا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان المصلى لیقرع باب الملک : و انه من یدم قرع الباب یوشک ان بفتح له ؛
همانا نمازگزار درب خانه خداوند را مى کوبد و هرکس پیوسته درى را بکوبد عاقبت به روى او باز خواهد شد.
(نهج الفصاحه ، ص 827)

 163 - عامل ورود بهشت نماز واقعیت
قال الصادق - علیه السلام -:
ان ربکم لرحیم یشکر القلیل ، ان العبد لیصلى الرکعتین یرید بها وجه الله فیدخله الله به الجنة ؛
همانا پروردگار شما مهربان است ، عمل کم را تقدیر مى کند، هر آینه انسان دو رکعت نماز محض خدا به جاى آورد، خداوند به سبب آن نماز، او را وارد بهشت مى کند.
(مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 316)

 164 - ملاقات پروردگار
قال الصادق - علیه السلام -:
هذه الصلوات الخمس المفروضات من اقامهن و حافظ على مواقیتهن لقى الله یوم القیامة ؛
کسى که این نمازهاى پنجگانه را به پا دارد و محافظت از اوقات آن نماید، پروردگار را روز قیامت ملاقات مى کند.
(ثواب الاعمال ، ص 70)

 165 - میزان توجه قیس به نماز
قال الرضا - علیه السلام -:
ان رجلا من اصحاب على - علیه السلام - یقال له قیس کان یصلى فلما صلى رکعة اقبل اسود قصار فى موضع السجود فلما نحى جبینه عن موضعه ، تطوق الاسود فى عنقه ثم انساب فى قمیصه ؛
مردى از اصحاب على (ع ) که به او قیس مى گفتند، به نماز ایستاد.وقتى رکعتى خواند ناگهان مار سیاهى آمد، و در موضع سجده قیس قرار گرفت ، قیس با بى توجهى کامل به رکوع و سجود رفت .وقتى پیشانى از موضع سجده برداشت ، مار به گردن قیس پیچید.سپس از یقه وارد پیراهن او شد.ولى این بنده صالح خدا که حقیقت نماز را دریافته بود به نمازش ادامه داد و آسیبى هم از مار ندید.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 166 - معناى حقیقى نماز
فقه الرضا - علیه السلام - سئل بعض العلماء من ال محمد - صلى الله علیه وآله - فقیل له جعلت فداک ما معنى الصلوة فى الحقیقة قال : صلة الله للعبد بالرحمة وطلب الوصال الى الله من العبد اذا کان یدخل بالنیة و یکبر بالتعظیم و الاجلال و یقرء بالترتیل و یرکع بالخشوع و یرفع بالتواضع و یسجد بالذل و الخضوع و یتشهد بالاخلاص مع الامل و یسلم بالرحمة و الرغبة ، و ینصرف بالخوف و الرجاء فاذافعل اداها بالحقیقة ؛
از امام رضا (ع ) سؤ ال شد: فدایت شوم معناى حقیقى نماز چیست ؟ امام رضا (ع ) فرمود: نماز صله و موهبتى است از طرف خداوند مهربانى براى بنده از راه رحمت و عنایت ، و نماز مطالبه وصال و تقرب بنده به سوى خداوند است .وقتى با نیت داخل نماز گردید، و با تعظیم و اجلال هرچه بیشتر براى خداوند تکبیر گفت ، و با ترتیل قرائت کرد و با خشوع رکوع کرد، و با تواضع از رکوع بلند شد و با ذلت و خضوع سر به سجده گذاشت ، و با اخلاص و آرزو تشهد خواند، سپس نمازش را با رغبتى تمام و با امید به رحمت واسعه الهى سلام دادو به پایان رساند، در حالى که بین خوف و رجاء باشد (چون نمى داند که آیا نمازش مقبول درگاه حضرت حق قرار گرفته یا خیر؟) پس هرگاه چنین نمازى به جا آورد، رعایت مسائل یاد شده را نموده ، نمازى با حقیقت به جا آورده است .
(بحارالانوار، ج 84، ص 246. مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 264)

 167 - نماز، نشانه ایمان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
علم الایمان الصلاة ، اول ما یحاسب علیه الصلاة ، ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة و اخر ما یبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما یحاسب به یوم القیامة الصلاة فمن اجاب فقد سهل علیه ما بعده ، و من لم یجب فقد اشتد ما بعده ؛
نشانه ایمان نماز است ، اول آن چه از آن حساب مى شود نماز است ، همانا اول آن چه خداوند بر بندگانش واجب کرده نماز است ، آخر آن چه هنگام مرگ (براى یارى مى ماند) نماز است ، اول چیزى که روز قیامت به حساب آن رسیدگى مى شود نماز است ، هرکس جواب داد ما بعد آن آسان شده است ، و هرکس نتواند جواب دهد ما بعد آن سخت تر خواهد شد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 65)

 168 - کفایت خداوند برنماز
قال ابوالحسن الرضا - علیه السلام -:
....و انى اقبلت یوما من الفرع فحضرت الصلاة فنزلت ، فصرت الى ثمامة ، فلما صلیت رکعة اقبل افعى نحوى فاقبلت على صلابتى لم اخففها، و لم یتنقص منها شى ء فدنا منى ثم رجع الى ثمامة ، فلما فرغت من صلاتى و لم اخفف دعائى دعوت بعضهم معى فقلت دونک الافعى ، تحت الثمامة فقتله ، و من لم یخف الا الله کفاه ؛
همانا من نیز روزى در فرع بودم ، وقت نماز فرا رسید، پس من پیاده شدم و رفتم به سوى بوته (ثمامه )،(در بیابان عربستان گاهى بوته اى به قدر یک درخت وجود دارد که از سایه اش به خوبى مى توان استفاده کرد).همین که به نماز ایستادم و دو رکعتى خواندم ، یک افعى نزدیک آمد ودر کنارم قرار گرفت . و من متوجه نماز شدم و از آن نکاستم و کم نکردم افعى به من نزدیک شد و سپس به طرف بوته برگشت .وقتى که از نماز فارغ شدم و دعا و تعقیباتم را نیز تخفیف نداده بودم ، بعضى یارانم را که همراه ما بودند، فرا خواندم و گفتم : پشت سر شم زیر بوته افعى است .پس او را کشتند، آن گاه امام (ع ) فرمود: هر کس از غیر خدا نترسد، خداوند او را کفایت مى نماید.
(بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 169 - تمسک و استعانت از نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
کان على - علیه السلام - اذا اماله امر فزع قام الى الصلاة ثم تلا هذه الایة ((استعینوا بالصبر و الصلاة )) ؛
شیوه على (ع ) چنان بود که چون مشکل مهمى براى او پیش مى آمد، به نماز مى ایستاد و این آیه را مى خواند: ((...واستعینوا بالصبر و الصلاة )).
(تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 67)

 170 - بیشترین سعى و قصد
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لیکن اکثر همک الصلاة ، فانها راءس الاسلام بعد الاقرار بالدین ؛
بیشترین سعى و قصد تو نماز باشد، زیرا آن پس از اقرار بدین سر اسلام است .
(میزان الحکمة ، ج 5، ص 366. بحارالانوار، ج 77، ص 127)

 171 - نماز، همچون ستون خیمه
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذا ثبت العمود نفعت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ینفع طنب و لا وتد و لاغشاء ؛
نماز مانند ستون خیمه است ، هرگاه که ستون ثابت شد طنابها و میخها و پوشش فایده مى دهد، و آن گاه که ستون شکسته شد طناب و نه میخ و نه پوشش فایده نمى دهد.
(فروع کافى ، ج 3، ص 266)

 172 - طالب خشنودى خدا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لیست الصلاة قیامک و قعودک ، انما الصلاة اخلاصک و ان ترید بها الله وحده ؛
نماز برخاستن و نشستن تو نیست ، جز این نیست نماز خالص قرار دادن تو است و این که به آن خشنودى تنها خدا را بخواهى .
(اصول وافى ، ج 2، ص 109.شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 1، ص ‍ 325)

 173 - نماز و برطرف شدن اندوه
قال الصادق - علیه السلام -:
مایمنع احدکم اذا دخل علیه غم من غموم الدنیا ان یتوضا ثم یدخل المسجد فیرکع رکعتین یدعوالله فیهما، اما سمعت الله تعالى یقول : ((واستعینوا بالصبر و الصلاة )) ؛
چه مانعى دارد که چون یکى از شما غم و اندوهى از غمهاى دنیا بر او درآمد، وضو بگیرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود خدا را بخواند مگر نشنیده اى که خدا مى فرماید: ((واستعینوا بالصبر و الصلاة )).
(مجمع البیان ، ج 1، ص 100.وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263)

 174 - سه خلصت نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
للمصلى ثلاث خصال : اذا قام فى صلاته یتناثر على البر من اعناق السماء الى مغرق راءسه و تحف به الملائکة من تحت قدمیه الى اعناق السماء و ملک ینادى : ایها المصلى !لو تعلم من تناجى ما انفتلت ؛
براى نمازگزار سه فایده است :
1 - هرگاه به نماز مى ایستد از بالاى فضا تا فرق سر او نیکوییها ریزش ‍ دارد.
2 - فرشتگان از زیر پا تا بالاى آسمان بر او احاطه دارند.
3 - فرشته اى به او ندا مى دهد که اى نمازگزار!اگر بدانى با که مناجات مى کنى ، نماز را به پایان نمى بردى .
(ثواب الاعمال ، ص 62.بحارالانوار، ج 82، ص 206)

 175 - بهترین عمل
عن ابوذر - رحمة الله علیه - قال :
یا رسول الله !امرتنى بالصلاة .فما الصلاة ؟قال : خیر موضوع فمن شاء اقل و من شاء اکثر ؛
ابوذر به پیامبر (ص ) عرض کرد: یا رسول الله امر کن مرا به نماز، و گفت : نماز چیست ؟ فرمود: بهترین چیز است ، هرکس بخواهد کم به جا مى آورد یا زیاد انجام مى دهد.
(میزان الحکمة ، ج 5، ص 368)

 176 - توجه ملک الموت به نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -:
ان ملک الموت قال لرسول الله - صلى الله علیه وآله -: ما من اهل بیت مدر و لاشعر فى بر و لا بحر الا و انا اتصفحهم فى کل یوم خمس مرات عند مواقیت الصلاة ؛
همانا، ملک الموت به رسول خدا (ص ) گفت : هیچ اهل خانه اى و صاحب جامه اى در خشکى و دریا نیست ، مگر این که من در هر روز پنج بار هنگام نماز از آنها مى گذرم .
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 79)

 177 - نماز همراه زکات ، باعث تقرب
قال على - علیه السلام -:
ان الزکاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام ؛
همانا زکات همراه نماز مایه تقرب مسلمانان به خداوند است .
(نهج البلاغه ، ص 199)

 178 - نشانه قبولى نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
من احب ان یعلم اقبلت صلاته ام لم تقبل فلینظر هل منعته صلاته عن الفحشاء و المنکر فبقدر ما منعته قبلت منه ؛
هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شد یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتى بازداشته یا نه ؟پس به هر قدر که نمازش او را از گناه بازداشته به همان اندازه نمازش قبول شده است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)

 179 - اثر وضوى خوب و خواندن نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطایاه کما تحاتت هذا الورق ؛
هنگامى که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگاه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همان گونه که برگهاى این شاخه فرو ریخت .
(بحارالانوار، ج 82، ص 319)

 180 - رهایى از گرما، با نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا اشتد الحر فابردوا بالصلاة فان الحر من فیح جهنم ؛
هر وقت گرما و شدت آن بر شما سخت گرفت ، توسط نماز آن را خنک کنید؛ زیرا گرما و حرارت از جوشش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 15)

 181 - تاءثیر نماز در آینده
روى ان فتى من الانصار کان یصلى الصلاة مع رسول الله و یرتکب الفواحش فوصف ذلک لرسول الله - صلى الله علیه وآله - فقال ان الصلاته تنهاه یوما ما، فلم یلبث ان تاب ؛
روایت شده جوانى از قصار در نماز جماعت با پیامبر خدا (ص ) شرکت مى کرد، ولى کارهاى زشت را نیز مرتکب مى شد.به حضرت رسول (ص ) خبر دادند، حضرت فرمود: بالاخره نمازش روزى او را نجات خواهد داد و از کارهاى زشت بازش مى دارد، پس مدتى نگذشت که جوان توبه کرد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 198)

 182 - نماز قلبى
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من صلى رکعتین و لم یحدث فیها نفسه بشى ء من امور الدنیا غفر الله له ذنوبه ؛
کسیکه دو رکعت نماز بخواند، بدون آن که به فکر کارهاى دنیا باشد خداوند گناهانش را مى آمرزد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)

 183 - التجا به نماز در سختیها
قال عن حذیفة : کان رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛
شیوه رسول خدا (ص ) چنان بود که چنانچه مشکلى براى او پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .
(تفسیر درالمنثور، ج 1، ص 67)

 184 - ثمره نماز کامل
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا کان یوم القیامة یدعى بالعبد فاول شى ء یسئل عنه الصلاة فاذا جاء بها تامة و الا زخ فى النار ؛
هنگامى که روز قیامت فرا مى رسد، اولین چیزى که از انسان سؤ ال مى کنند نماز است ، اگر انسان نماز را کامل به جا آورد (در رحمت حق قرار مى گیرد) و اگر چنین نباشد، وى را به درون آتش مى افکنند.
(وسائل الشیعه ، ج 3، ص 16)

 185 - جبران ناراحتى با نماز
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
کان على - علیه السلام - اذا هاله شى ، فزع الى الصلاة ، ثم تلى هذه الایة ((استعینوا بالصبر و الصلاة )) ؛
هنگامى که براى امیرالمؤ منین (ع ) مشکلى پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد (ناراحتى خود را به طریق نماز جبران مى کرد) و آیه ((استعینوا بالصبر و الصلاة )) را تلاوت مى کرد.
(وسائل الشیعه ، ج 5، ص 263)

 186 - استقبال خدا از نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -:
اذا استقبل المصلى القبلة استقبل الرحمن بوجهه ؛
آن گاه که نمازگزار رو به قبله نماید، خداوند رحمان به صورتش رو مى آورد.
(اصول وافى ، ج 2، ص 58)

 187 - آتش گناه را با اقامه نماز خاموش کنید
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
یا بنى ادم ! فاطفئوا عنکم ما او قد تموه على انفسکم فیقومون فیتطهرون ، فتسقط خطایاهم من اعینهم و یصلون فیغفر لهم ما بینهما ثم توقدون فیما بین ذلک .فاذا کان عند صلاة الاولى نادى یا بنى ادم ، قوموا فاطفئوا ما اوقدتم على انفسکم فیقومون و یتطهرون ، و یصلون فیغفر لهم ما بینهما، فاذا حضرت العصر فمثل ذلک ، فاذا حضرت المغرب فمثل ذلک ، فاذا حضرت العتمة ، فمثل ذلک فینامون و قد غفرلهم ، ثم قال رسول الله - صلى الله علیه وآله - فمدلج فى خیر و مدلج فى شر ؛
اى فرزندان آدم ! آتشى را که با دست خود افروخته اید خاموش کنید پس بر مى خیزند و وضو مى گیرند ؛ بعد از آن ، گناهان و معاصى شان ساقط مى شود، و آن هنگام که نماز مى خوانند، هرچه از زشتیها، که در مابین دو نماز مرتکب شده اند، بخشوده مى شود ؛ مجددا در مابین دو نماز آتش ‍ مى افروزند.همین که هنگام نماز ظهر فرا رسد.منادى حق ندا دردهد که اى انسانها برخیزید، و آتشى را که براى سوزاندن خویش برافروخته اید خاموش کنید، پس بر مى خیزند و وضو مى گیرند و نماز به جا مى آورند، آن گاه هرچه که در مابین دو نماز مرتکب شده بودند بخشوده مى شود.و هرگاه وقت نماز عصر فرا رسد، چنین است که در نماز ظهر گذشت ، (یعنى ، با اقامه نماز عصر، گناهان گذشته وى آمرزیده مى گردد) و با فرارسیدن وقت نماز مغرب و اقامه آن ، معصیتهاى قبل از مغرب او آمرزیده مى شود.سپس ‍ مى خوابند در حالى که آمرزیده شده اند و چیزى از گناهان بر آنان نیست .بعد از آن گروهى در راه خیر سیر مى کنند و گروهى در راه شر.
(بحارالانوار، ج 82، ص 224)

 188 - نماز و بخشش گناهان
قال الصادق - علیه السلام -:
من صلى رکعتین یعلم ما یقول فیهما انصرف و لیس بینه و بین الله - عز و جل - ذنب الا غفره له ؛
کسى که دو رکعت نماز به جاآورد و بداند که (در نماز) چه مى گوید، و بعد از اتمام هر نماز گناهى بین او و خداوند باشد خدا او را مى بخشد.
(بحارالانوار، ج 84، ص 240)

 189 - سلام نماز و خروج از معاصى
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اذا قمت الى الصلاة و توجهت و قراءت ام الکتاب و ماتیسر من السور، ثم رکعت ، فاتممت رکوعها و سجودها و تشهدت و سلمت ، غفر لک کل ذنب فیما بینک و بین الصلاة التى قدمتها الى الصلاة المؤ خرة فهذا لک فى صلاتک ؛
هرگاه به نماز ایستادى و توجه کردى (به سوى خداوند و با حضور قلب ، به پیشگاه او قرار گرفتى ) و فاتحة الکتاب را قرائت نمودى و در حد امکان و میسور، از سوره هاى (کوچک ویا بزرگ ) قرآن خواندى ، سپس رکوع و سجود تام و تمامى انجام دادى ، آن گاه تشهد و سلام دادى ، اثر این نماز تو، آمرزش تمامى گناهانت مى باشد که در مابین دو نمازت مى باشد، آن نمازى که قبلا به جاى آوردى و نمازى که بعدا خواندى .پس آن چه از نماز عاید تو مى گردد، همانا آمرزش کلیه گناهانت مى باشد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 205)

 190 - مثل نمازهاى پنجگانه در محو گناهان
تفسیر الامام - علیه السلام - قال : قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من صلى الخمس کفر الله عنه من الذنوب ما بین کل صلاتین ، و کان کمن على بابه نهر جار یغتسل فیه خمس مرات لاتبقى علیه من الذنوب شیئا، الا الموبقات التى هى ججد النبوة او الامامة ، او ظلم اخوانه المؤ منین او ترک التقیة حتى یضر لنفسه و اخوانه المؤ منین ؛
کسى که نماز پنجگانه یومیه را به جا مى آورد، خداوند همه گناهان او را، که در ما بین دو نماز براى او پیش مى آید، و مثل کسى است که در جلو خانه اش ‍ نهر آبى جارى باشد و او روزانه پنج بار در آن شستشو نماید، دیگر گناهى بر او باقى نخواهد گذاشت ، مگر گناهان مهلک ، مانند انکار رسالت ، امامت ، ظلم و ستم به برادران ایمانى ، و یا ترک تقیه تا آن جا که ضرورى به او یا برادران مؤ من او برسد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 219)

 191 - پناه به نماز
عن امیرالمؤ منین - علیه السلام - قال :
اذا راءى احدکم امرئة تعجبه فلیات اهله فان عند اهله مثل ما راءى و لا یجعلن للشیطان على قلبه سبیلا لیصرف بصره عنها فاذا لم تکن له زوجة فلیصل رکعتین و یحمدالله من فضله فانه یبیح له برحمته ما یغنیه ؛
هرگاه زنى نظر کسى را جلب کرد، فورا با همسرش نزدیکى کند، زیرا زنان مانند یکدیگر هستند و شیطان را در خود راه ندهد ؛ و اگر کسى داراى همسر نیست ، دو رکعت نماز گزارد و به حمد الهى بپردازد و از خداوند بخواهد براى او همسرى فراهم آورد.
(نورالثقلین ، ج 3، ص 589)

 192 - نماز، بازدارنده از فحشاء و منکرات
قال الصادق - علیه السلام -:
اعلم ان الصلاة حجزة الله فى الارض ، فمن احب ان یعلم ما یدرک من نفع صلاته ، فلینظر فان کانت صلاته حجزته عن الفواحش و المنکر فانما ادرک من نفعها بقدر ما احتجز، و من احب ان یعلم ما له عند الله فلیعلم ما لله عنده ، و من خلا بعمل فلینظر فیه ، فان کان حسنا جمیلا فلیمض علیه ، و ان کان سیئا قبیحا فلیجتنبه ؛ فان الله - عز و جل - اولى بالوفاء و الزیادة .من عمل سیئة فى السر فلیعمل حسنة فى السر و من عمل سیئة فى العلانیة فلیعمل حسنة فى العلانیة ؛
آگاه باشید، همانا نماز حاجز و حائلى است از طرف خداوند در روى زمین ، پس آن کسى که دوست دارد بداند که چه قدر از منافع نمازش را درک کرده ، پس دقت کند و بنگرد که اگر نمازش حاجز و حائل بین او فواحش و منکرات است ، پس از منافع نماز به قدرى که از گناه و فواحش دورى کرده ، درک نموده و بهره برده است .اگر کسى مى خواهد بداند چه قدر مقام نزد خداوند دارد.نگاه کند ببیند خداوند متعال نزد او چه قدر مقام دارد؟ وکسى که عملى را انجام داده پس به دقت در عملش ، بنگرد اگر آن عمل شایسته و نیکو و خالص بود، پس او را ادامه دهد واگر عمل بد و زشتى بود دیگر تکرار نکند و از آن رقم اعمال به شدت اجتناب کند، که اگر چنین کند به راستى که خداوند - عز و جل - به وفا و زیاد کردن روزیش و برآوردن حاجاتش سزاوارتر است .کسى که در خلوت مرتکب گناهى مى شود، پس ‍ باید در خلوت ، حسنه و کار شایسته اى نیز انجام دهد.و چنانچه کسى در جلوت و انظارمردم گناهى کرد، پس باید آشکارا کار نیکى را نیز انجام دهد.
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)

 193 - هفت خصلت موجب ایمان کامل است
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
یا على : سبعة من کن فیه فقد استکمل حقیقة الایمان و ابواب الجنة مفتحة له ؛ من اسبغ وضوئه ، واحسن صلاته ، و ادى زکوة ماله ، و کف غضبه و سجن لسانه ، و استغفر لذنبه ، و ادى النصیحة لاهل بیته ؛
پیامبر اکرم (ص ) فرمود: اى على !هفت خصلت است که در هر کس باشد حقیقت ایمان را دریافته ، و درهاى بهشت به سوى او گشوده مى گردد.
اول : کسى که وضوى کامل و شایسته بگیرد.
دوم : نمازش را نیکو ادا کند (و جمیع شرایط قبولى نماز را رعایت نماید).
سوم : زکات مالش را بپردازد.(اموالش را تزکیه کند).
چهارم : خشم خویش را فرو برده و کظم غیظ کن و از اعمال خشم و عصبانیت خود جلوگیرى کند.
پنجم : زبانش را(از هر چه باطل و ناحق است ) ببندد و حبس کند.
ششم : بر گناهان خویش استغفار نماید.
هفتم : نصایح و اندرز و راهنماییهاى لازم را در حق اهل بیت و فرزندانش ‍ مضایقه نکند، و حق اهل و عیال و اولاد خویش را از نظر نصیحت و هدایت و ارشاد، ادا نماید.
(مکارم الاخلاق ، ج 2، ص 387)

 194 - عبور از صراط
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة جواز على الصراط ؛
نماز جواز عبور از صراط است .
(بحارالانوار، ج 98، ص 168)

 195 - اثر نماز میت
قال الصادق - علیه السلام -:
یدخل على المیت فى قبره الصلاة و الصوم و الحج و الصدقة و البر و الدعاء، و یکتب اجره للذى یفعله و للمیت ؛
نماز و روزه و صدقه و نیکى و دعا براى میت در قبر او داخل مى شود، و اجر و پاداش این امور را براى میت و آن را انجام مى دهد، نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 82، ص 62)

 196 - دورى شیطان از نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام -:
انظر اذا قمت الى الله فان الشیطان ابعد مایکون من الانسان اذا قام الى الصلاة ؛
بنگر آن گاه که به درگاه خداوند (براى خدا) مى ایستى ، زیرا شیطان هیچ گاه از انسان دورتر از آن وقتى که به نماز مى ایستد، نیست .
(جامع الاخبار، ص 211.بحارالانوار، ج 91، ص 243)

 197 - نماز پاسدار انسان
قال على - علیه السلام -:
و عن ذلک ما حرس الله عباده المؤ منین بالصلوات و الزکوات ؛
و از اینجاست که خداوند با نمازها و زکاتها و سختکوشى در نماز، از بندگان با ایمانش پاسدارى مى کند.
(نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 798)

 198 - تقویت روحیه به وسیله نماز
عن الصادق - علیه السلام - قال :
فى قول الله - عز و جل -: ((و استعینوا بالصبر و الصلوة )) قال : یعنى بالصبر: الصوم ؛ و قال : اذا نزلت بالرجل النازلة او الشدیدة فلیصم فان الله - عز و جل - یقول : ((استعینوا بالصبر و الصلاة )) ؛
امام صادق (ع ) در تفسیر آیه فوق فرمود: خداوند متعال در قرآن مى فرماید: ((از روزه و نماز استعانت جویید)) و مراد از ((صبر)) در این آیه ((روزه )) است .و سپس فرمود: و هرگاه دشوارى و مشکلى سخت به کسى روى آورد.((روزه )) بدارد، زیرا خداوند متعال مى گوید: ((یارى طلبید و استعانت جویید از روزه و نماز)).
(روضة المتقین ، ج 3، ص 260 و 228)

 199 - روح نماز در عالم برزخ
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا وقع الانسان فى قبره .... کان الصلوة عن یمینه و الزکوة عن شماله و البر ظل علیه ، قال الصبر للصلوة و الزکوة و البر: دونکم صاحبکم فان عجزتم عنه فانا دونه ؛
هنگامى که انسان در قبر خود قرار گرفت ، ((نماز)) در طرف راست و زکات در طرف چپ وى قرار مى گیرند، و نیکیهایش بر سر وى سایه مى گسترانند ؛ در این هنگام ، ((صبر)) به نماز و زکات و نیکیهاى وى مى گوید: صاحب خود را دریابید و اگر عاجز ماندید من او را کفایت مى کنم و با او خواهم بود.
(سفینة البحار، صبر، ج 2، ص 5)

 200 - مقایسه نماز با حج و روزه
فى الحدیث :
الحج افضل من الصلاة و الصیام ، لان المصلى انما یشتغل عن اهله ساعة و الصائم بیاض یوم و ان الحاج ... یطیل غیبته عن اهله ...؛
در حدیث آمده است که : ((حج )) برتر از نماز و روزه است ، زیرا انسان نمازگزار فقط در فرصتى کوتاه از لذات خود صرفنظر مى کند، وروزه دار هم از صبح تا غروب از آن دست مى کشد ولى حاجى ، در فرصتى طولانى ، از زن (و فرزند) خود چشم مى پوشد.
(بحارالانوار، ج 99، ص 18)

 201 - حایل آتش دوزخ
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
و تکون صلاة العبد عند المحشر تاجا على راءسه و نورا على وجهه و لباسا على بدنه و سترا بینه و بین النار ؛
نماز بنده در محشر تاجى است بر سر او، و موجب نورانیت صورتش ، لباس ‍ براى بدن وى ، و ساتر و حایل بین او و آتش جهنم است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 202 - شفیع نمازگزار
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة شفیع بینه و بین ملک الموت ؛
نماز شفیع نمازگزار در نزد ملک الموت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 232)

 203 - راز سجود بر آدم
و فى الحدیث
قال الله تعالى : یا ادم انما امرت الملائکة بتعظیمک بالسجود لک اذکنت وعاء لهذه الانوار و لو کنت سالتنى بهم قبل خطیئتک ان اعصمک منها و ان افطنک لدواعى عدوک ابلیس حتى تحرز منها لکنت قد جعلت ذلک ؛
در حدیث آمده است : که خداوند متعال به آدم فرمود: اى آدم البته به عنوان عظمت تو فرشتگان را دستور دادم تا در برابرت سجده کنند به خاطر آن که در ذات و سرشت تو نور ولایت جاى دارد.
(بحارالانوار، ج 11، ص 192)

 204 - اثر خلوص در نماز
عن ابى عبدالله - علیه السلام - قال :
فى التوریة مکتوب : یابن ادم ، تفرغ لعبادتى ، املاقلبک غنى و لا اکلک الى طلبک ، و على ان اسد فاقتک و املاقلبک خوفا منى ، و ان لا تفرغ لعبادتى ، املاقلبک شغلا بالدنیا ثم لااسد فافتک و اکلک الى طلبک ؛
در تورات نوشته شده است : اى پسر آدم ، فارغ شو از براى عبادت من ، تا پر کنم قلب تو را از بى نیازى و واگذار نکنم تو را به سوى طلب خویش ، و بر من است که ببندم راه فقر تو را و پر کنم دل تو را از خوف خویش و اگر فارغ نشوى براى عبادتم ، پر کنم دول تو را از اشتغال به دنیا پس از آن نبندم فقر تو را و واگذارم تو را به سوى طلبت .
(اصول کافى ، ج 2، ص 83)

 205 - نماز محبوب پارسایان
قال على - علیه السلام -:
الصلاة قربان کل تقى ، و الحج جهاد کل ضعیف ، و لکل شى ء زکاة و زکاة البدن الصیام ، و جهاد المراة حسن التبعل ؛
نماز وسیله تقرب و نزدیک شدن هر پارسایى به خداست ، و حج ، جهاد افراد ناتوان است ، هرچیزى زکات دارد و زکات و پاک کردن بدن ، روزه گرفتن است .جهاد زن هم خوب شوهردارى کردن مى باشد.
(نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 1152)

 206 - تقسیم نماز بین خدا وبنده
حدیث قدسى :
قسمت الصلوة بینى و بین عبدى : فنصفها لى ، و نصفها لعبدى ، فاذا قال : ((بسم الله الرحمن الرحیم )) یقول الله : ذکرنى عبدى .و اذا قال : ((الحمد لله )) یقول الله : حمدنى عبدى و اثنى على .و هو معنى ((سمع الله لمن حمده )) و اذا قال : ((الرحمن الرحیم )) یقول الله : عظمتى عبدى .و اذا قال : ((مالک یوم الدین )) یقول الله : مجدنى عبدى (و فى روایة : فوض الى عبدى ) و اذا قال : ((ایاک نعبد و ایاک نستعین )) یقول الله : هذا بینى و بین عبدى .و اذا قال : ((اهدنا الصراط المستقیم )) یقول الله : هذا لعبدى و لعبدى ما سئل ؛
من نماز را بین خود و بنده ام تقسیم کرده ام ، نیمى از آن من است و نیمش از آن بنده ام .پس چون بنده گفت : ((بسم الله الرحمن الرحیم ))، خدا گوید: ((بنده ام مرا یاد کرد)) و چون بنده گفت : ((الحمد لله )) خدا فرماید: ((بنده ام مرا سپاس گزارد و ستایش گفت )).و این است معنى ((سمع الله لمن حمده )) و چون گفت : ((الرحمن الرحیم )) خداوند گوید: ((بنده ام مرا تعظیم کرد)).و چون گفت : ((مالک یوم الدین )) خدا گوید: ((بنده ام مرا تمجید کرد)).(و در روایتى دیگر، کار خود را به من واگذار کرد).و چون گفت : ((ایاک نعبد و ایاک نستعین )) خدا مى فرماید: ((این بین من و بنده من است )).و چون گفت : ((اهدنا الصراط المستقیم )) خداوند مى فرماید: ((این از آن بنده من است و بنده ام آن چه بخواهد از آن اوست )).
(المحجة البیضاء، ج 1، ص 388)

 207 - بهره بردارى از نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
اعلم ان الصلوة حجزة الله فى الارض فمن احب ان یعلم ما یدرک من نفع صلوته فلینظر فان کانت صلوته حجرته عن الفواحش و المنکر فانما ادرک من نفعها بقدر ما احتجر ؛
بدان حقیقت نماز نگهبان الهى در زمین است پس کسى که مى خواهد بداند چه بهره اى از نماز مى برد باید ملاحظه کند که نماز چه اندازه او را از زشتى و بدى ما حفظ مى کند و به همان اندازه که حفظ مى کند بهره برده است .
(بحارالانوار، ج 78، ص 199)

 208 - اجر نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة ...مفتاحا للجنة و مهورا لحور العین و ثمنا للجنة ؛
نماز موجب فتح و گشایش ابواب جنت براى او مى باشد و مهریه حورالعین و ثمن و بهاى بهشت است .
(بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 209 - حق نماز را چه کسانى مى شناسند؟
قال على - علیه السلام -:
و قد عرف حقها (الصلوة ) رجال من المؤ منین الذین تشغلهم عنها زینة متاع ، و لاقرة عین من ولد و لا مال ، یقول الله سبحانه : ((رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذکر الله و اقام الصلوة و ایتاء الزکوة )) ؛
حق نماز را مؤ منین شناخته اند که نه زینت هاى دنیا، نه نور چشمى ها از فرزند و مال ، آنان را از عبادت پروردگارشان باز نمى دارد زیرا که خداوند سبحان میگوید: ((مردانى هستند که تجارت و داد و ستد آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات باز نمى دارد)).
(نهج البلاغه ، خطبه ، 199)

 210 - نماز، فروتنى کامل
قال على - علیه السلام -:
و عن ذلک ما حرس الله عبده المؤ منین بالصلوات و الزکوات ، و مجاهدة الصیام فى الایام المفروضات ... لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا ؛
خداوند بندگان با ایمانش را از تبهکارى و ستمگرى و گردنکشى به وسیله نمازها و زکات ها و سعى در گرفتن روزه ها در روزه هایى که واجب نموده است ، حفظ مى کند....؛ زیرا در نماز انسان صورتهاى آزاده و نیکو را از روى فروتنى در پیشگاه الهى بر خاک مى مالد.
(نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 798)

 211 - تاءثیر تکبیرة الاحرام
قال الباقر - علیه السلام -:
اذا احرم العبد المسلم فى صلوته ، اقبل الله الیه بوجهه و وکل به ملکا یلتقط القران من فیه التقاطا فاذا اعرض ، اعرض الله عنه و وکله الى الملک ؛
هنگامى که بنده اى مسلمان تکبیرة الاحرام نماز را مى گوید، خداوند به طرف او توجه مى کند، و موکل مى کند بر او ملکى را تا آن چه که قرائت مى کند از او دریافت کند، پس وقتى از نماز فارغ شد خداوند او را به همان ملک مى سپارد.
(مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 173)

 212 - سرالله اکبر
عن امیرالمؤ منین - علیه السلام - انه قال :
و الوجه الاخر ((الله اکبر)) فیه نفى کیفیته ؛ کانه یقول (اى المؤ ذن ): الله اجل من ان یدرک الواصفون قدر صفته الذى هو موصوف به ؛ انما یصفه الواصفون صفته على قدرهم لاقدر عظمته و جلاله .تعالى الله عن ان یدرک الواصفون صفته علوا کبیرا؛
وجه دیگر ((الله اکبر)) این است که کیفیت و چگونگى را از او نفى مى کند ؛ گویى اذان گوینده مى گوید: ((خدا والاتر از آن است که وصف کنندگان صفت او را(آن چنان که هست ) ادراک کند)).وصف کنندگان به قدر ادراک خود او را وصف مى کنند نه به قدر عظمت و جلال او.خدا بسیار برتر از آن است که وصف گویان صفت او را دریابند....
(بحارالانوار، ج 81، ص 131)

 213 - تاءثیر ((الله اکبر)) گفتن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع یدیه و قال : ((الله اکبر)) و اثنى على الله ، قال الله تعالى لملائکته : یا عبادى ! اما ترونه کیف کبرنى و عظمنى و نزهنى عن ان یکون لى شریک او شبیه او نظیر و رفع یده و تبرء عما یقوله اعدائى من الاشراک بى ؟اشهدکم انى ساکبره و اعظمه فى دار جلالى و انزهه فى متنزمات دار کرامتى و ابرئه من اثامه و من ذنوبه ومن عذاب جهنم و من نیرآنها؛
پس وقتى که نمازگزار دو دستش را(جهت گفتن ): ((الله اکبر)) بالا برد و ثناى خدا گوید، خداى تعالى به ملائکه خود چنین میفرماید: اى عبادت کنندگان من !آیا نمى بینید بنده ام را که چگونه مرا بزرگ و عظیم شمرد و از شریک و تشبیه و نظیر پاک دانست و دستش را(هنگام گفتن تکبیر) بلند کرد و دورى جست از گفته هاى دشمنان من که براى من شریک قائلند؟ شما را شاهد مى گیرم ، به درستى که به زودى من او را در دار جلالم بزرگ و عظیم خواهم کرد و پاک مى گردانم او را در پاکیزگى دار کرامتم و او را از گناهان پاک مى سازم و از عذاب جهنم وآتش آن او را حفظ مى کنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 214 - تاءثیر خواندن حمد و سوره
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
و اذا قال ((بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین )) فقرا فاتحة الکتاب و سورة قال الله تعالى لملائکته اما ترون عبدى ؟هذا کیف تلذذ بقرائة کلامى ؟اشهدکم یا ملائکتى لاقولن له یوم القیامة اقرا فى جنانى و ارق فى درجاتى فلایزال یقرء و یرقى بعدد کل حرف درجة من ذهب و درجة من فضة و درجة من لؤ لؤ و درجة من جوهر و درجة من زبرجد اخضر و درجة من زمرد اخضر و درجة من نور رب العزة ؛
و زمانى که ((بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمدلله رب العالمین )) را قرائت کرد و فاتحة الکتاب و سوره خواند، خداوند تعالى خطاب به ملائکه خود مى گوید: آیا این بنده مرا نمى بینید چگونه با قرائت کلام من لذت مى برد؟ شما را شاهد مى گیرم ، اى ملائکه من هر آینه در روز قیامت به او خواهم گفت : در بهشت من قرائت کن و به درجات (بالا) ارتقاء پیدا کن ؛ پس او دائم قرائت خواهد نمود و به عدد هر حرف ، درجه اى از طلا، درجه اى از نقره ، درجه اى از لؤ لؤ ، درجه اى از جوهر، درجه اى از زبرجد سبز، درجه اى از زمرد سبز و درجه اى از نور رب العزة به او عطا خواهد شد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 215 - اسرار به رکوع رفتن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رکع قال الله تعالى لملائکته : یا ملائکتى !اما ترون کیف تواضع لجلال عظمتى ؟اشهدکم لاعظمته فى دار کبریائى و جلالى ؛
پس وقتى (نمازگزار) رکوع رفت ، خداوند تبارک و تعالى خطاب به ملائکه مى کند و مى گوید: ((اى ملائکه من !آیا نمى بینید (بنده نمازگزار) چگونه براى بزرگى و عظمت من تواضع مى کند؟شما را گواه مى گیرم ، که هر آینه او را در دار کبریائى و جلال خودم بزرگ سازم )).
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)



 216 - اسرار سر از رکوع برداشتن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه من الرکوع قال الله تعالى لملائکته : اما ترون یا ملائکتى کیف یقول : ارتفع عن اعدائک لما اتواضع لاولیائک و انتصب لخدمتک اشهدکم یا ملائکتى !لاجعلن ، جمیل العاقبة له و لاصبرنه الى جنانى ؛
پس هنگامى که (نمازگزار) سرش را از رکوع بلند کرد، خداوند خطاب به ملائکه خود مى کند و مى گوید: آیا نمى بینید اى ملائکه من !چگونه این بنده ام مى گوید (خدایا) سرم را در مقابل دشمنان تو بلند کردم ، چنانچه در مقابل دوستان تو تواضع نمودم و خود را براى خدمت تو آماده ساختم ؟شما را گواه مى گیرم اى ملائکه من !هر آینه عاقبت زیبا و خوبى براى او قرار خواهم داد و بهشتم را براى او قرار خواهم داد .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 217 - اسرار سجده کردن
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا سجد قال الله تعالى لملائکته : یا ملائکتى !اما ترون کیف تواضع بعد ارتقائه ؟و قال لى : و ان کنت جلیلا مکینا فى دنیاک ، فانا ذلیل عند الحق اذا ظهرلى ؟سوف ارفعه بالحق و ادفع به الباطل ؛
هنگامى که (نمازگزار) سجده کرد خداوند خطاب به ملائکه خود فرمود: اى ملائکه من !آیا نمى بینید که چگونه بنده ام بعد از ارتقاء تواضع مى کند و براى من مى گوید: اگر تو صاحب جلالت و مکنت در دنیا هستى ، پس من خوار در نزد تو هستم ؟(خداوند فرماید) به زودى او را از طریق حق بالا مى برم و به وسیله او باطل را دفع مى کنم .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 218 - اسرار تشهد
قال الصادق - علیه السلام -:
التشهد ثناء على الله تعالى : فکن عبد له فى السر خاضعا له فى الفعل ، کما انک عبد له بالقول و الدعوى .وصل صدق لسانک بصفاء صدق سرک ؛ فانه خلقک عبدا و امرک ان تعبده بقلبک و لسانک و جوارحک ، و ان تحقق عبودیتک له بربوبیته لک ، و تعلم ان نواصى الخلق بیده ، فلیس لهم نفس و لالحظ الا بقدرته و مشیته ، و هم عاجزون عن اتیان اقل شى ء فى مملکته الا باذنه و ارادته .قال الله - عز و جل - ((و ربک یخلق ما یشاء و یختار ما کان لهم الخیره من امرهم سبحان الله و تعالى عما یشرکون )).فکن عبدا شاکرا بالفعل ، کما انک عبد ذاکر بالقول والدعوى .و صل صدق لسانک بصفاء سرک ؛ فانه خلقک ؛ فعز و جل ان یکون ارادة و مشیة لاحد الا بسابق ارادته و مشیته .فاستعمل العبودیة فى الرضا بحکمه و بالعبادة فى اداء اوامره .و قد امرک بالصلوة على نبیه محمد - صلى الله علیه وآله - فاوصل صلوته و طاعته بطاعته و شهادته بشهادته . و انظر لایفوتک برکات معرفة حرمته ، فتحرم عن فائدة صلوته و امره بالاستغفار لک و الشفاعة فیک ان اتیت بالواجب فى الامر و النهى و السنن و الاداب ؛ و تعلم جلیل مرتبته عند الله - عز و جل - ؛
تشهد ستایش خداوند تعالى است ؛ پس در باطن و ضمیر، بنده او و در عمل و کردار، خاضع براى او باش ، همچنان که در سخن و ادعا بنده او هستى .و راستى زبانت را به صفاى صدق ضمیرت بپیوند، که او تو را بنده آفریده و دستورت داده تا با قلب و زبان و (همه ) اعضا و جوارحت عبادتش ‍ کنى و بدان جهت که او پروردگار تو است ، بندگى او نمایى ، و بدانى که اختیار و سرنوشت خلق به دست اوست و کس را یاراى هیچ نفسى و نیم نگاهى جز به توان و خواست او نیست و جز با اجازه و اراده او قادر به انجام کوچکترین کارى در مملکت او نمى باشند.خداوند عز و جل فرموده : ((پروردگار تو آن چه بخواهد مى آفریند و انتخاب و اختیار مى کند و آنان را در کارهایشان گزینش و انتخاب نیست ، منزه و برتر است خدا از آن چه شکر مى ورزند)) پس بنده سپاسگزار خدا باش در عمل ، آن سان که به زبان و ادعا ذکر او گویى .و راستى زبانت را به صفاى ضمیرت بپیوند که او تو را آفریده (و از درونت آگاه است ) پس برتر و والاتر از آن است که کسى را بدون آن که نخست او اراده کند، اراده اى باشد ؛ پس باتسلیم و رضا به فرمان او باش و یا عبادت کردن به وسیله انجام اوامرش بندگى به جاى آر.و تو را به صلوات بر پیامبرش محمد (ص ) امر کرده ، پس نماز خدا را با صلوات بر پیامبر (ص ) و طاعت او را با طاعت آن حضرت و شهادت (به وحدانیت ) او را به شهادت (به رسالت ) آن جناب وصل کن ؛ و بنگر که برکات معرفت حرمت آن جناب از دستت نرود تا از بهره درود فرستادن او (اشاره به آیه 103 سوره توبه ) و از امر خداوند به آن جناب که اگر به آن چه فعل یا ترکش واجب است و به سنن و آداب عمل کنى و مرتبت بلند او را نزد خداوند بدانى ، برایت استغفار کند و درباره ات شفاعت نماید (اشاره به آیه 159 سوره آل عمران و آیات دیگر) محروم گردى )).
(مصباح الشریعة ، باب 17، بحارالانوار، ج 82، ص 284)

 219 - اسرار سر برداشتن از سجده اول
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راءسه من السجدة الاولى قال تعالى : یا ملائکتى !اما ترونه کیف قال : ((و انى و ان تواضعت لک فسوف اخلط الانتصاب فى طاعتک بالذل بین یدیک )) ؛
سپس زمانى که سر از سجده اول برداشت ، خداوند خطاب به ملائکه اش ‍ مى گوید: اى ملائکه من !آیا نمى بینید او را چگونه مى گوید: و به درستى که من به زودى تواضع در مقابلت را با ذل و کوچکى خواهم گمارد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 220 - اسرار سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا سجد ثانیة : قال الله تعالى لملائکته : اما ترون عبدى هذآموزشى کیف عاد الى التواضع لى ؟لاعیدن الیه رحمتى ؛
و هنگامى که سجده دوم را به جا آورد، خداوند تعالى خطاب به ملائکه خود مى گوید: آیا این بنده مرا نمى بینید چگونه براى من تجدید تواضع نمود؟ هر آینه رحمت خود را براى او اعاده خواهم کرد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 221 - اسرار سربرداشتن از سجده دوم
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا رفع راسه قائما قال الله تعالى : یا ملائکتى !لا رفعته بتواضعه کما ارتفع الى صلاته ؛
پس زمانى که سرش را(سجده دوم ) بلند کرد و ایستاد، خداوند تعالى مى گوید: اى ملائکه من !هر آینه او را به خاطر تواضعش در مقابل من رفعت خواهم داد، چنان که نماز او به سوى من بالا خواهد آمد.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 222 - تاثیر قنوت و سجده طولانى
قال على - علیه السلام -:
طول القنوت و السجود ینجى من عذاب النار ؛
قنوت و سجده طولانى در نماز، نمازگزار را از عذاب آتش نجات مى دهد.
(تصنیف غررالحکم ، ص 175، حدیث 3353)

 223 - اسرار تشهد
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
ثم لایزال یقول الله لملائکته - هکذا فى کل رکعة - حتى اذا قعد للتشهد الاول و التشهد الثانى ، قال الله تعالى یا ملائکتى قد قضى خدمتى و عبادتى و قد ثنى على و یصلى على محمد نبى لاثنین علیه فى ملکوت السموات و الارض و لاصلین على روحه فى الارواح فاذا صلى على امیرالمؤ منین - علیه السلام - فى صلاته : قال الله له : یا عبدى !لاصلین علیک کما صلیت علیه و لاجعلنه شفیعک کما استشفعت به ؛
سپس مدام خداوند تعالى - در هر رکعت از نمازى که بنده مى خواند - خطاب به ملائکه چنین خواهد گفت ؛ تا زمانى که براى تشهد اول و تشهد دوم نشست ، در این هنگام خداى تعالى مى گوید: اى ملائکه من !به تحقیق به جاآورد بنده من خدمت و عبادت مرا و اکنون نشسته و ثناى مرا مى کند و درود بر محمدپیغمبر من مى فرستد هرآینه بر او ثنا مى فرستم در ملکوت آسمانها و زمین و هر آینه درود بر روح او مى فرستم و زمانى که درود بر امیرالمؤ منین (ع ) در نمازش فرستاد، خدا به او مى گوید: اى بنده من !هر آینه من بر تو درود مى فرستم ، کما این که تو بر على درود مى فرستى ، هر آینه او را شفیع تو قرار مى دهم ، چنانچه تو به وسیله او طلب شفاعت کردى .
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)

 224 - اسرار سلام نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
معنى السلام فى دبر کل صلوة الامان ؛ من ادى امر الله و سنة نبیه - صلى الله علیه و اله - خاشعا منه قلبه ، فله الامان من بلاء الدنیا و برائة من عذاب الآخرة .و السلام اسم من اسماء الله تعالى ، اودعه خلقه لیستعملوا معناه فى المعاملات و الامانات و الاضافات ، و تصدیق مصاحبتهم فیما بینهم و صحة معاشرتهم .و اذا اردت ان تضع السلام موضعه و تودى معناه فاتق الله ، و لیسلم منک دینک و قلبک و عقلک ، و لاتدنسها بظلمة المعاصى ؛ و لتسلم حفظتک ، لاتبرمهم و لاتملهم و توحشهم منک بسوء معاملتک معهم ، ثم صدیقک ثم عدوک . فان من لم یسلم منه من هو الاقرب الیه فالابعد اولى .و من لایضع السلام مواضعه هذه ، فلا سلام و لاتسلیم (خ ل : سلم ) و کان کاذبا فى سلامه و ان افشاه فى الخلق ؛
معناى سلام در پایان هر نماز، امان است ؛ یعنى ، هر کس امر خدا و سنت پیامبرش را با خشوع قلبى در مقابل خدا به جاى آورد، از بلاى دنیا در امان و از عذاب آخرت بر کنار است .و ((سلام )) نامى از نامهاى خداوند تبارک و تعالى است که میان خلق خود به ودیعت نهاده تا معنا و محتواى آن را در داد و ستدها، امنتدارى ها و در روابط با هم ، و براى تاءیید و تصدیق همنشینها و صحت آمیزش و معاشرتشان به کار ببرند.اگر خواستى ((سلام )) را جاى خود نهى و (حق ) معناى آن را ادا کنى ، باید از خدا پروا کنى و دین ، دل و عقلت از (گزند و آسیب ) خودت در سلامت باشد و آنها را به تیرگى گناهان نیالایى ؛ و باید فرشتگان نگهبانت را سلامت بدارى ، آنها را نیازارى و ملولشان نسازى و با بدرفتارى با ایشان آنان را از خود نترسانى ؛ آن گاه دوستت و سپس دشمنت (باید از جانب تو در سلام باشند) که هر کس نزدیکترین کس به او از دست او در سلامت نباشد، به طریق اولى دورترین کس از او در سلامت نخواهد بود.و هر که سلام را در جایگاههایش ‍ ننهد، (او را) نه سلامى است و نه تسلیمى .و در سلام گفتنش دروغگو است هرچند بلند و آشکار در میان مردم سلام بگوید.
(مصباح الشریعه ، باب 18، بحارالانوار، ج 82، ص 307)

 225 - تاثیر سلام نماز
قال العسکرى - علیه السلام - فى تفسیره :
فاذا سلم من صلاته ، سلم الله علیه و سلم علیه ملائکته ؛
پس زمانى که بنده نمازش را سلام داد، خداوند و ملائکه بر او سلام مى فرستند.
(بحارالانوار، ج 82، ص 221)


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد اول) عباس عزیزى

 1 - اهمیت نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اول ما افترض الله على امتى ، الصلوات الخمس و اول ما یرفع من اعمالهم ، الصلوات الخمس و اول ما یساءلون عنه ، الصلوات الخمس ؛
اولین چیزى که خداوند بر امت من واجب کرد، نمازهاى پنج گانه است و اولین چیزى که از اعمال ایشان بالا برده مى شود، نمازهاى پنج گانه است و اولین چیزى که نسبت به آن مورد سؤ ال واقع مى شوند، نمازهاى پنج گانه است .
(
کنزالعمال ، ج 7، حدیث 1885)

 2 - برترى نماز
قال على - علیه السلام -:
اوصیکم بالصلاة و حفظها، فانها خیرالعمل و هى عمود دینکم ؛
شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش مى کنم ، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شما است .
(
میزان الحکمه ، ج 5، ص 468، بحارالانوار، ج 82، ص 209)

 3 - معراج مؤ من
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة ، معراج المؤ من ؛
نماز، معراج مؤ من است .
(
کشف الاسرار، ج 2، ص 676، سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسى ، ص ‍ 29)

 4 - نماز نور مؤ من
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة نور المؤ من ؛
نماز نور مؤ من است .
(
شهاب الاخبار، ص 50، نهج الفصاحه ، ص 396)

 5 - نشانه ایمان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
علم الایمان الصلوة ؛
علامت و نشانه ایمان نماز است .
(
شهاب الاخبار، ص 59)

 6 - نماز ستون دین
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة عماد دینکم ؛
نماز، پایه و ستون دین شما است .
(
میزان الحکمه ، ج 5، ص 370)

 7 - تقرب به وسیله نماز
قال الکاظم - علیه السلام -:
افضل ما یتقرب به العبد الى الله بعد المعرفة به ، الصلوة ؛
بهترین چیزى که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهى تقرب پیدا مى کند، نماز است .
(
تحف العقول ، ص 455)

 8 - پرچم اسلام
قال رسول الله - صلى الله علیه و آله -:
علم الاسلام الصلاة ؛
نماز، پرچم اسلام است .
(
کنزالعمال ، ج 7، ص 279، حدیث 1887)

 9- نماز وسیله تقرب مؤ من
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان الصلوة قربان المؤ من ؛
همانا نماز خواندن وسیله نزدیکى مؤ من به خداست .
(
کنزالعمال ، حدیث 18907)

 10 - نماز و پایه هاى دین
قال الباقر - علیه السلام -:
بنى الاسلام على خمس : الصلوة و الزکوة ، و الصوم و الحج و الولایة ؛
اسلام بر روى پنج پایه بنا شده است : نماز، روزه ، زکات ، حج ، ولایت .
(
کافى ، ج 2، ص 17)

 11 - اهل بیت (ع ) و اقامه نماز
قال الحسین - علیه السلام - فى قوله تعالى :
((الذین ان مکناهم فى الارض اقاموا الصلاة )) قال : هذه فینا اهل البیت ؛
(
در تفسیر آیه ) ((کسانى که اگر ما به آنها در زمین قدرت و حکومت دهیم ، نماز را به پا مى دارند)) این در مورد ما خاندان اهل بیت است .
(
بحارالانوار، ج 24، ص 166)

 12 - نماز آخرین توصیه انبیاء
قال الصادق - علیه السلام -:
احب الاعمال الى الله - عز و جل - الصلوة و هى اخر وصایا الانبیاء ؛
نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهاى پیامبران الهى است .
(
میزان الحکمه ، ج 5، ص 397)

 13 - جایگاه نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
موضع الصلوة من الدین کموضع ضع الراءس من الجسد ؛
جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است .
(
کنزالعمال ، ج 7، حدیث 18972)

 14 - سیماى دین
قال على - علیه السلام -:
لکل شى ء وجه و وجه دینکم الصلاة ؛
هر چیزى داراى سیماست ، سیماى دین شما نماز است .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 227)

 15 - توجه خدا به نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -:
ذکر الله لاهل الصلاة اکبر من ذکرهم ایاه ؛ الاترى انه یقول : ((اذکرونى اذکرکم )) ؛
یاد خدا براى اهل نماز، بالاتر از یاد آنها از خداست ؛ آیا نمى بینى که خداوند مى فرماید: ((مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم )).
(
بحارالانوار، ج 82، ص 199)

 16 - نماز نور چشم و محبوب پیامبر (ص )
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
یا اباذر!ان الله جعل قرة عینى فى الصلوة و حببها الى کما حبب الى الجائع ، الطعام و الى الظمان ، الماء و ان الجائع اذا اکل شبع و ان الظمان اذا شرب روى و انا لااشبع من الصلوة ؛
اى ابوذر!همانا خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده و نماز را محبوب من نمود ؛ همان گونه که طعام را براى گرسنه و آب را براى تشنه .گرسنه با خوردن سیر، و تشنه با نوشیدن سیراب مى گردد، اما من هرگز از نماز سیر نمى شومساءله
(
بحارالانوار، ج 77، ص 77، مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 174)

 17 - وصیت امیرالمؤ منین (ع )
قال على - علیه السلام -:
الله ، الله فى الصلوة ، فانها عمود دینکم ؛
خدا را، خدا را درباره نماز ؛ چرا که ستون دین شماست .
(
نهج البلاغه ، نامه ها، ص 47)

 18 - کلید بهشت
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة مفتاح الجنة ؛
نماز کلید بهشت است .
(
نهج الفصاحه ، حدیث 1588)

 19 - نماز و دین
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
و اما الصلوة فانه لاخیر فى دین ، لا صلوة فیه ؛
اما نماز، همانا در دینى که نماز نداشته باشد، خیرى نیست .
(
سیره ابن هشام ، ج 3 - 4، ص 504)

 20 - محافظت از نماز
قال على - علیه السلام -:
تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا علیها و استکثروا منها ؛
نماز را مراعات کنید و محافظت کنید آن را، و آن را زیاد به جا آورید.
(
میزان الحکمه ، ج 5، ص 402، نهج البلاغه ، خطبه 199)

 21 - بهترین واجبات
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان افضل الفرائض بعد المعرفة الصلاة ؛
بهترین واجبات پس از شناخت (خدا) نماز است .
(
تفسیر ابوالفتح ، ج 1، ص 102)

 22 - بهترین عمل
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ما عمل ابن ادم شیئا افضل من الصلاة و صلاح ذات البین و خلق حسن ؛
فرزند آدم (انسان ) هیچ عملى انجام نمى دهد که بهتر از نماز و آشتى دادن مردم و خوش اخلاقى باشد.
(
نهج الفصاحه ، ص 547، حدیث 2651)

 23 - تداوم نماز و انتظار
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
لایزال العبد فى صلوة ماانتظر الصلوة ؛
بنده مادام که منتظر نماز است در حال نماز است .
(
نهج الفصاحه ، ص 527، حدیث 2538)

 24 - نماز، بهترین عمل
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة خیر موضوع فمن شاء استقل و من شاء استکثر ؛
نماز بهترین چیزى است که مقرر شد، پس هر که خواهد کم بخواند و هر که خواهد زیاد کند.
(
جامع احادیث الشیعه ، ص 4 و 6.بحارالانوار، ج 82، ص 308)

 25 - نماز نورى از خدا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة نورالمؤ من و الصلاة نور من الله ؛
نماز نور مؤ من است و نماز نورى از خداوند است .
(
جامع احادیث الشیعه ، ص 4 و 15)

 26 - روشنایى چشم پیامبر (ص )
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
قرة عینى فى الصلاة ؛
روشنى چشم من در نماز است .
(
نهج الفصاحه ، ص 283، حدیث 1343، بحارالانوار، ج 82، ص ‍ 193)

 27 - نماز و خدمت
قال الصادق - علیه السلام -:
ان طاعة الله خدمته من الارض فلیس شى ء من خدمته یعدل الصلاة ؛
پیروى و اطاعت از پروردگار خدمت کردن به او در زمین است و هیچ چیز در خدمت به پروردگار معادل نماز نیست .
(
میزان الحکمه ، ج 5، ص 318)

 28 - حقیقت نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
مثل الصلاة مثل عمود الفسطاط، اذاثبت العمود ثبتت الاطناب و الاوتاد و الغشاء، و اذا انکسر العمود لم ینفع وتد و لاطنب و لاغشاء ؛
مثل نماز مانند مثل ستون خیمه است ، هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و میخها و پرده ها ثابت و سودمند خواهند بود و هرگاه ستون بشکند و در هم فرو ریزد، نه میخ نافع است و نه ریسمان سودى دارد و نه پرده اى اثرى خواهد داشت .
(
من لایحضره الفقیه ، ج 1، شماره 639)

 29 - نخستین سؤ ال در روز قیامت
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
حافظوا على الصلوات الخمس فان الله - عزوجل - اذا کان یوم القیامة یدعوا العبد فاول شى ء یساءل عنه ، الصلاة فان جاءبها تامة و الا زخ به فى النار ؛
نمازهاى پنج گانه را محافظت کنید، زیرا روز قیامت که مى شود خداوند بنده اش را فرا مى خواند و نخستین چیزى که از او مى پرسد نماز است ، اگر آن را به طور کامل انجام داده باشد، (به بهشت مى رود) و گرنه در آتش ‍ افکنده مى شود.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 201، جامع الاخبار، ص 86 و 87)

 30 - بهترین اعمال در قیامت
قال الصادق - علیه السلام -:
ان افضل الاعمال عند الله یوم القیامة ، الصلوة ؛
همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند، نماز است .
(
مستدرک الوسائل ، ج 3، ص 7)

 31 - نماز، روش پیامبران
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة من شرایع الدین ، و فیها مرضاة الرب - عزوجل - فهى منهاج الانبیاء ؛
نماز از سنتهاى دین ، و مایه خشنودى پروردگار و راه و روش پیامبران است .
(
جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22، بحارالانوار، ج 82، ص ‍ 231)

 32 - توجه خدا به نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -:
اذا احرم العبد فى صلاته ، اقبل الله علیه بوجهه و یوکل به ملکا یلتقط القران من فیه التقاطا، فان اعرض الله عنه و وکله الى الملک ؛
آن گاه که بنده در نمازش تکبیرة الاحرام گفت ، خداوند به او روى مى کند و فرشته اى را ماءمور او مى سازد که آیات قرآن را از دهان او بر مى چیند.اگر اعراض کرد، خداوند از او روى مى گرداند و او را به فرشته واگذارد.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 332)

 33 - سهم اسلام
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
...و اسهم الاسلام ثلاثة : الصلوة و الصوم و الزکوة ؛
بهره اسلام براى شما سه چیز است : نماز، روزه ، و زکات .
(
نهج الفصاحه ، ص 244، حدیث 1212)

 34 - نماز، سفره الهى
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الا ان الصلاة مادبة الله فى الارض قد هناها لاهل رحمته فى کل یوم خمس مرات ؛
آگاه باشید نماز سفره گسترده خدا در زمین است که خداوند آن را روزى پنج بار براى اهل رحمتش (افراد شایسته رحمت ) گوارا نموده است .
(
مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 170)

 35 - مثل نماز
قال الباقر - علیه السلام -:
انما مثل الصلاة لصاحبها، کمثل رجل دخل على ذى سلطان فانصت له حتى فرغ من حاجته ، و کذلک المرء المسلم باذن الله - عزوجل - مادام فى الصلاة لم یزل الله - عز و جل - ینظر الیه حتى یفرغ من صلاته ؛
همانا مثل نماز براى نمازگزار، مثل مردى است که برسلطانى وارد گردد و اظهار حاجت کند ؛ پس آن شخص سلطان ، ساکت و آماده استماع سخنان صاحب حاجت گردد تا اینکه از درخواستش فارغ شود، همچنین است نمازگزار مسلمان تا هنگامى که به نماز ایستاده ، خداوند نظر مرحمتش را از او قطع نخواهد کرد و انوار الهى شامل اوست تا وقتى که از نمازش فارغ گردد.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 36 - نماز روش انبیاء
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة منهاج الانبیاء؛
نماز راه و روش انبیاء است .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 231)

 37 - محبوبترین اعمال
قال على - علیه السلام -:
احب الاعمال الى الله الصلاة ؛
محبوبترین اعمال نزد خداوند، نماز است .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 233)

 38 - ماهیت نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
...لان الصلاة تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر و تمجید و تقدیس و قول و دعوة ؛
چون نماز، تسبیح ، تهلیل ، تحمید، تکبیر، تمجید، تقدیس ، قول ، و دعوت به حق است .
(
جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22. بحارالانوار، ج 82، ص 232)

 39 - جایگاه نماز نزد خدا
اوحى الله الى نبیه ، موسى - علیه السلام - علیک بالصلوة فانها بمکان و لها عندى عهد وثیق ؛
خداوند به حضرت موسى (ع ) وحى نمود: بر تو باد نماز، پس همانا نماز داراى مکان رفیعى و پیمان محکمى پیش من است .
(
کلمة الله ، ص 257)

 40 - زائر پروردگار
قال على - علیه السلام -:
المنتظر وقت الصلاة بعد العصر، زائر الله و حق على الله - عزوجل - ان یکرم زائره و یعطیه ما سال ؛
هر مسلمانى که منتظر وقت نماز، بعد از عصر است ، زائر پروردگار مى باشد و بر عهده خداوند عزیز و جلیل است که زائر خود را گرامى بدارد و به او هر چه را که خواهد عطا فرماید.
(
الخصال باب الثلاثه ، حدیث 127. جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص ‍ 78)

 41 - نماز، راءس اسلام
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة راءس الاسلام ؛
نماز (به منزله ) راءس اسلام است .
(
بحارالانوار، ج 17، ص 127.میزان الحکمه ، ج 5، ص 367)

 42 - آخرین سفارش رسول خدا (ص )
قال الصادق - علیه السلام -:
علیک بالصلاة !فان اخر ما اوصى به رسول الله و حث علیه الصلاة ؛
بر تو باد به نماز! زیرا آخرین چیزى که رسول خدا (ص ) به آن سفارش نمود (وانسان ) را بر انجام آن تاءکید نمود، نماز بود.
(
بحارالانوار، ج 84، ص 236)

 43 - فریاد ابلیس از نمازگزار
قال على - علیه السلام -:
ان العبد اذا سجد نادى ابلیس : یا ویله اطاع و عصیت و سجد و ابیت ؛
وقتى که بنده اى سجده کرد، ابلیس فریاد مى زند واى بر من !او اطاعت کرد، ولى من معصیت کردم ، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 233)

 44 - نماز، بهترین عبادت
قال الرضا - علیه السلام -:
ان الصلوة افضل العبادة لله :
همانا، نماز بهترین عبادت براى خداست .
(
جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 50)

 45 - نماز، نیکوترین صورت خلق
قال الرضا - علیه السلام -:
ان الصلوة احسن صورة خلقها الله ؛
به درستى نماز نیکوترین صورتى است که خدا آن را خلق کرد.
(
جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 50)

 46 - سفارش اکید براى نماز
فیما اوصى به امیرالمؤ منین - علیه السلام - عند وفاته : الصلوة ، الصلوة ، الصلوة ؛
در آن چیزى که امیرالمؤ منین (ع ) هنگام وفاتش وصیت کرد، این بود: نماز، نماز، نماز.
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، 173)

 47 - ارزش نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
اذا قام المصلى الى الصلوة ، نزلت علیه الرحمة من اعنان السماء الى اعنان الارض و حفت به الملائکة و: اداه ملک لو یعلم هذا المصلى ما فى الصلاة ما انفتل ؛
هنگامى که انسان به نماز ایستاد، رحمت خدا از آسمان بر او نازل مى شود و ملائکه اطرافش را احاطه مى کنند و فرشته اى مى گوید: اگر این نمازگزار ارزش نماز را مى دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمى شد.
(
اصول کافى ، ج 3، ص 265)

 48 - علامت عامل دین
قال الصادق - علیه السلام -:
قال لقمان لابنه : لکل شى ء علامة یعرف بها و یشهد علیها و ان للدین ثلاث علامات : العلم و الایمان و العمل به ، (الى ان قال ) و للعامل ثلاث علامات الصلوة و الصیام و الزکوة ؛
حضرت لقمان به فرزندانش فرمود: براى هر چیزى علامتى است که به وسیله آن علامت شناخته مى شود و به او شهادت داده مى شود، به درستى که براى دین سه علامت است : 1 - علم 2 - ایمان ، 3 - عمل به ایمان ، تا آن جا که فرمود: براى عامل به دین سه علامت است : 1 - نماز 2 - روزه ، 3 - زکات .
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183)

 49 - باعث نجات انسان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
نجوا انفسکم اعملوا و خیر اعمالکم الصلوة ؛
خود رآموزشى از عذاب الهى ) نجات دهید، و عمل کنید، که بهترین اعمال شما نماز است .
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 175)

 50 - قوام اسلام
قال على - علیه السلام -:
اوصیکم بالصلوة التى هى عمود الدین و قوام الاسلام فلا تغفلوا عنها ؛
سفارش مى کنم شما را به نمازى که ستون دین و قوام اسلام است ؛ پس از نماز غافل نشوید.
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 172)

 51 - باقیات صالحات
عن ادریس القمى :
سئلت ابا عبدالله - علیه السلام - عن الباقیات الصالحات ، فقال : هى الصلوة فحافظوا علیها ؛
(
ادریس قمى میگوید:) از امام صادق (ع ) در مورد باقیات و صالحات سؤ ال کردم ، امام فرمود: آن نماز است ، پس محافظت بر نماز کنید.
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 172)

 52 - برترى نماز
قال الصادق - علیه السلام -:
اما انه لیس شى ء افضل من الحج الا الصلوة ؛
به درستى که هیچ عملى بالاتر از حج نیست ، مگر نماز.
(
وسائل الشیعه ، ج 3، ص 26)

 53 - سؤ ال در قیامت
قال الصادق - علیه السلام -:
ان اول ما یسئل عنه العبد اذا وقف بین یدى الله - عز و جل - الصلوات المفروضات و عن الزکاة المفروضة و عن الصیام المفروض ، و عن الحج المفروض و عن ولایتنا اهل البیت ؛
وقتى بنده (فرداى قیامت ) در مقابل خداى عز و جل قرار گرفت ، اولین چیزى که از او سؤ ال مى کنند، نمازهاى واجب ، زکات واجب ، روزه واجب ، حج واجب و ولایت ما اهل بیت است .
(
وسائل الشیعه ، ج 3، ص 90)

 54 - نماز، عطیه الهى
قال الرضا - علیه السلام -:
(الصلوة ) صلة الله للعبد بالرحمة ؛
نماز عطیه و احسانى است از طرف خداوند براى بنده ، که از راه رحمت و عنایت بخشیده است .
(
بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 55 - نماز، نشانه دین
قال على - علیه السلام -:
و اقام الصلاة فانها الملة ؛
برپا داشتن نماز، نشانه اصلى دین است .
(
نهج البلاغه ، خطبه 110)

 56 - راءس دین
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة راءس الدین ؛
نماز (به منزله ) سر دین است .
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 184)

 57 - اولین سؤ ال از انسان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اول ما یساءلون عنه الصلوات الخمس ؛
اولین چیزى که از انسانها سؤ ال مى شود، نمازهاى پنج گانه است .
(
کنزالعمال ، ج 7، حدیث 18859)

 58 - نخستین عملى که بالابرده مى شود
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اول ما یرفع من اعمالهم الصلوات الخمس ؛
اولین عملى که از انسانها بالابرده مى شود، نماز پنج گانه است .
(
کنز العمال ، ج 7، حدیث 18899)

 59 - نماز، موجب گشایش مشکل
فى مکارم الاخلاق :
عن ابى عبیدة الخداء قال : کنت مع الباقر - علیه السلام - فضل بعیرى ، فقال - علیه السلام - صل رکعتین ثم کما اقول : اللهم راد الضالة ، مادئا من الضلالة رد على ضالتى فانها من فضلک و عطائک ، ثم قال - علیه السلام -: یا ابا عبیدة تعال فارکب مع ابى جعفر - علیه السلام - فلما یسرنا اذا سواد على الطریق فقال - علیه السلام -: یا ابا عبیدة ! هذا بعیر فاذا هو بعیرى ؛
ابى عبیده خداء گفت : با حضرت باقر (ع ) بودم ، مرکبم گم شد.امام - علیه السلام - فرمود: دو رکعت نماز بگذار و بعد بگو: خداوند!تو که گمشده را باز مى گردانى ، و از گمراهى به هدایت مى آورى گمشده ام را به من بازگردان که آن از احسان و بخشش توست ، بعد امام (ع ) فرمود: اى اباعبیده !پیش آى و سوار شو.با حضرت سوار شدم ، همچنان که راه مى پیمودم در راه یک سیاهى به چشم ما خورد، امام (ع ) فرمود: این شتر توست .چون دقت کردم دریافتم که شتر من است .
(
مکارم الاخلاق ، ص 259)

 60 - بهترین عمل بنده
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة من افضل اعمال العباد ؛
نماز از بهترین اعمال بندگان است .
(
مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 184)

 61 - نور نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة نور ؛
نماز، روشنى است .
(
میزان الحکمه ، ج 10، ص 234)

 62 - ریزش گناهان با نماز
عن سلمان الفارسى قال :
کنا مع رسول الله صلى الله علیه و اله فى ظل شجرة فاخذ غصنا منها فنفضه فتساقط ورقه ، فقال الا تسالونى عما صنعت ؟فقالوا اخبرنا یا رسول الله .قال : ان العبد المسلم اذا قام الى الصلوة تحاطت خطایاه کما تحاطت ورق هذه الشجرة ؛
از سلمان فارسى نقل شده گوید: با پیامبر خدا (ص ) در سایه درختى بودیم ، یک شاخه از آن برداشت و آن را تکان داد تا برگهاى آن ریخت ، سپسفرمود: آیا از آن چه کردم نمى پرسید: عرض کردند: یا رسول الله !به ما خبر بده ، فرمود: همانا بنده مسلمان هرگاه که به نماز قیام مى کند گناهان او ریخته مى شود، همان طور که برگ این درخت ریخته شد.
(
وسائل الشیعه ، ج 3، ص 30)

 63 - زیادى خواب ، سبب قلت نماز
قال عیسى بن مریم - علیه السلام -:
یا بنى اسرائیل لاتکثروا الاکل فانه من اکثر الاکل اکثر النوم و من اکثر النوم اقل الصلاة و من اقل الصلاة کتب من الغافلین ؛
اى بنى اسرائیل در خوردن زیاده روى نکنید، همانا محصول زیاد خوردن بسیار خوابیدن است و هر کس بسیار بخوابد، نماز و عبادتش کم خواهد بود و آن گاه در زمره غافلان به شمار خواهد آمد.
(
تنبیه الخواطر و نزهة النواظر، ص 38)

 64 - تاءثیر زیاد سجده کردن
جاء رجل الى رسول الله - صلى الله علیه وآله - فقال :
ادع الله ان یدخلنى الجنة ، فقال : اعنى بکثرة السجود ؛
مردى به حضور پیامبر اسلام (ص ) آمد و عرض کرد: دعا کن خدا مرا به بهشت داخل کند، فرمود: مرا با زیادى سجده کردن همراهى کن .
(
وسائل الشیعه ، ج 30، ص 30)

 65 - نماز، ستون دین
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان عمود الدین الصلاة ، و هى اول ما ینظر فیه من عمل ابن ادم فان صحت نظر فى عمله ، و ان لم تصح لم ینظر فى بقیة عمله ؛
همانا ستون دین نماز است ، و آن اول چیز است که به آن از عمل فرزند آدم رسیدگى مى شود. اگر صحیح باشد، به سایر عمل رسیدگى مى شود و اگر صحیح نباشد، به سایر عملهاى او توجهى نمى شود.
(
وسائل الشیعه ، ج 3، ص 23)

 66 - دو رکعت نماز و بخشش گناهان
قال الصادق - علیه السلام -:
من صلى رکعتین یعلم ما یقول فیهما انصرف و لیس بینه و بین الله - عز و جل - ذنب الا غفره له ؛
هر کس دو رکعت نماز بخواند وبداند چه مى گوید، از نماز فارغ مى شود، در حالى که میان او و میان خداى عز و جل گناهى نیست ، مگر خداوند براى او مى بخشد.
(
بحارالانوار، ج 84، ص 240، اصول وافى ، ج 2، ص 100)

 67 - نماز براى وحشت قبر
قال الباقر - علیه السلام -:
وقف ابوذر - رحمة الله علیه - عند حلقة باب الکعبة فوعظ الناس ، ثم قال : حج حجة لعظائم الامور، و صم یوما لزجرة النشور، و صل رکعتین فى سواد اللیل لوحشة القبور ؛
ابوذر خدا رحمتش کند، درکنار در کعبه ایستاد و به مردم پند داد، سپسگفت : حجى براى کارهاى بزرگ به جا آور و براى راندن و خروش رستاخیز روزه بگیر، در تاریکى شب براى وحشت قبر دو رکعت نماز بخوان .
(
بحارالانوار، ج 87، ص 160)

 68 - سیماى مکتب
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة وجه دینکم ؛
نماز سیماى مکتب است .
(
فروع کافى ، ج 1، ص 270)

 69 - بسیار نماز بخوانید
قال على - علیه السلام -:
تعاهدوا امر الصلوة و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقربوا بها ؛
مراقب نماز خود باشید و آن را حفظ کنیدو زیاد (نماز مستحبى ) بخوانید و به وسیله آن تقرب جویید.
(
نهج البلاغه ، خطبه 190)

 70 - وسیله سنجش
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلوة میزان ؛
نماز وسیله سنجش است .
(
پرتوى از اسرار نماز، ص 80)

 71 - آخرین فریضه تا دم مرگ
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان اول ما فرض الله على عباده الصلاة ، و اخر ما یبقى عند الموت الصلاة ، و اول ما یحاسب یوم القیمة الصلاة ، فمن اجاب فقد سهل ما بعده و من لم یجب فقد اشتد ما بعده ؛
همانا اولین فریضه اى که از طرف خداوند بر بندگانش واجب شد نماز بود و آخرین فریضه اى که تا دم مرگ از او ساقط نمى گردد و وجوبش همچنان باقى است نماز است و اولین چیزى که بنده به آن در روز قیامت محاسبه مى گردد، نماز است .پس اگر کسى جواب داد بعد از آن ، کار بر اوآسان مى گردد و اگر جواب نداد، بعد از آن کار بر او سخت مى شود.
(
لئالى الاخبار، ج 4، ص 8)

 72 - نماز در سفر
قال على - علیه السلام -:
لایخرج فى سفر یخاف فیه على دینه و صلاته ؛
در سفرى که مى ترسید بر دینتان و نمازتان خارج نشوید.
(
بحارالانوار، ج 10، ص 108.میزان الحکمه ، ج 4، ص 475)

 73 - همت بر نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
اظهر امر الاسلام کله صغیرة و کبیرة و لکن اکثر همک الصلوة ؛
همه دستورات اسلام را از کوچک و بزرگ آشکار کن ، ولى بیشتر همت تو درباره نماز باشد.
(
بحارالانوار، ج 77، ص 129، روایت 33)

 74 - چهار نیاز شیعه
قال الکاظم - علیه السلام -:
لاتستغنى شیعتنا عن اربع : خمرة یصلى علیها، و خاتم یتختم به و سواک یستاک به و سبحة من طین قبر ابى عبدالله - علیه السلام - ؛
پیروان ما از چهار چیز بى نیاز نیستند:
1 -
سجاده اى که بر روى آن نماز خوانده شود.
2 -
انگشترى که در انگشت باشد.
3 -
مسواکى که با آن دندآنهارا مسواک کنند.
4 -
و تسبیحى از خاک مرقد امام حسین (ع ).
(
تهذیب الاحکام ، ج 6، ص 75)

 75 - نماز برترین چیز بعد از توحید
سئلت اباعبدالله - علیه السلام -:
عن افضل ما یتقرب به العباد الى ربهم و احب ذلک الى الله - عز و جل - ما هو؟فقال : ما اعلم شیئا بعد المعرفة افضل من هذه الصلاة الاترى ان العبد الصالح عیسى بن مریم قال : و اوصانى بالصلاة ...؛
از امام صادق - علیه السلام - پرسیدم : برترین چیزى که بندگان مى توانند به وسیله آن به درگاه خدا تقرب جویند و محبوبترین آنها وى چیست ؟فرمود: پس از مسئله معرفت خدا برتر از این نماز چیزى را سراغ ندارمساءله مگر ندیدى که بنده صالح خدا(حضرت مسیح ) گوید: خدا مرا به نماز سفارش ‍ کرده ...
(
بحارالانوار، ج 82، ص 209)

 76 - اولین مساءله مورد بازجویى
عن الساباطى عن الامام الصادق - علیه السلام - قال :
اول ما یسئل عن العبد اذا وقف بین یدى الله - عز و جل - الصلوات المفروضات ، و عن الزکاة ، و عن الحج ، و عن الجهاد، و عن ولایتنا اهل البیت ، فمن اقر بولایتنا اهل البیت ثم مات علیها، قبلت صلاته و زکاته و صومه و حجه ؛
امام صادق (ع ) در پاسخ عمار ساباطى فرمود: اولین چیزهایى که در پیشگاه خداوند متعال از انسان سؤ ال مى شود: نمازهاى واجب ، زکات ، روزه ، حج ، جهاد، و ((ولایت ما اهل بیت )) است . و افزود: پس کسى که به ولایت ما اهل بیت ، اقرار و اعتراف دارد و با این اعتقاد از دنیا برود، نماز، زکات ، روزه ، و حج وى مورد پذیرش خداوند متعال قرارمى گیرد.
(
معالم زلفى ، باب 98، ص 228)

 77 - نماز، بهترین عمل
قال الصادق - علیه السلام -:
یا هشام ! افضل ما یتقرب به العبد الى الله بعد معرفة به الصلوة و بر الوالدین و ترک الحسد و العجب و الفخر ؛
بهترین وسیله اى که انسان را به خداوند نزدیک مى سازد، بعد از خداشناسى ، نماز و نیکوکارى به پدرو مادر و ترک رذیله هاى حسد و عجب و فخرفروشى است .
(
تحف العقول ، ص 455)

 78 - استقبال از نماز
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
من عرف الله و عظمه منع فانه من الکلام و بطنه من الطعام و عنا نفسه بالصیام و القیام ؛
کسى که خدا را شناخت و به عظمتش پى برد، دهان خود را از سخن (بى مورد)، و شکم را از غذاى حرام باز مى دارد، و به استقبال سختى روزه و نماز جهت دریافت پاداش و جلب رضایت حق مى شتابد.
(
سفینة البحار، ج 2، ص 178)

 79 - توجه خدا به نماز
فى الحدیث :
ان ربک یصلى یقول : ((سبوح قدوس رب الملئکة و الروح )) ؛
همانا پروردگار تو نماز مى گزارد و مى فرماید: ((منزه و مقدس است پروردگار ملائکه و روح .))
(
اصول کافى ، ج 2، ص 329)

 80 - ارکان دین و ایمان

عن الصادق - علیه السلام - قال :

شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله و الاقرار بماجاء من عند الله و اقامة الصلاة و ایتاء الزکاة و حج البیت و صوم رمضان و الولایة لنا و البراءة من عدونا و تکونوا مع الصدیقین ؛

(هشام بن عجلان مى گوید: به امام صادق (ع ) گفتم : درباره مساءله اى از شما مى پرسم که با احدى به غیر از شما در میان نخواهم گذاشت .(وى افزود) از شما سؤ ال مى کنم از ایمان : از پایین ترین درجه آن ، امام صادق (ع ) پاسخ داد:) ارکان دین و ایمان عبارت است از ((شهادت و اقرار به وحدانیت خدا، و رسالت محمد بن عبدالله (ص ) و اقرار بدانچه که از سوى خداوند متعال مقرر گشته است ، برپا داشتن نماز، پرداخت زکات ، حج خانه خدا، روزه ماه مبارک رمضان ، پذیرفتن ولایت ماو دشمنى با دشمنان ما ؛ و اینکه بکوشید تا با راستگویان باشید.(مراد از راستگویان ، ائمه معصومین و پیروان راستین آنهایند.

(بحارالانوار، ج 27، ص 53)

 81 - دعاى فرشتگان براى نمازگزار
قال الباقر - علیه السلام -:
ما من عبد من شیعتنا یقوم الى الصلوة الا اکتنفته بعدد من خالفه ملائکة یصلون خلفه و یدعون الله - عز و جل - له حتى یفرغ من صلاته ؛
هیچ بنده اى از پیروان ما نیست که به نماز بایستد، مگر آن که به اندازه مخالفینش ملائکه پشت سر او نماز مى خوانند و در پیشگاه خداوند متعال براى او دعا مى کنند تا از نمازش فارغ شود.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 205)

 82 - امتحان شیعه از طریق نماز
عن الصادق - علیه السلام - قال :
امتحنوا شیعتنا عند ثلاث : عند مواقیت الصلاة کیف محافظتهم علیها، و عند اسرارهم کیف حفظهم لها عند عدونا و الى اموالهم کیف مواساتهم لاخوانهم فیها ؛
شیعیان ما و پیروان ما را به سه مساءله امتحان کنید:
1 -
اهمیت به اوقات نماز، که آیا اول وقت نماز را بر پاى مى دارند یا خیر؟
2 -
حفظ اسرار، یعنى در حفظ اسرار و مسائل محرمانه کوشا هستند یاخیر؟
3 -
و از حیث توانمندیهاى مالى ، یعنى آیا در مال خود براى برادران دینى سهمى قائلند و دست آنها را مى گیرند یا خیر؟
(
خصال صدوق ، ج 1، ص 103)

 83 - بهترین شیوه زندگى
قال الرضا - علیه السلام -:
ان الصلوة افضل العبادة لله و هى احسن صورة خلقها الله من اداها بکمالها و تمامها فقد ادى واجب حقها و من تهاون فیها ضرب بها وجهه ؛
همانانماز بهترین شیوه بندگى خداست و آن زیباترین شکلى است که خداوند آن را آفریده ، پس کسى که به طور کامل و تمام آن را به جا آورد حق واجب آن را ادا کرده و کسى که در انجام آن کوتاهى کند خدا آن را به صورتش مى زند.
(
بحارالانوار، ج 84، ص 246)

 84 - وصف نماز معراج
عن العلل باسناده عن اباعبدالله - علیه السلام - فى حدیث طویل یصف صلوة المعراج : قال انزل الله العزیز الجبار علیه محملا من نور فیه اربعون نوعا من انواع النور کانت محدقة حول العرش عرشه تبارک و تعالى تغشى ابصار الناظرین .اما واحد منها فاصفر ؛ فمن اجل ذلک اصفرت الصفرة ، و واحد منها احمر ؛ فمن اجل ذلک احمرت الحمرة .الى ان قال : فجلس فیه ثم عرج به الى السماء الدنیا فنفرت الملائکة الى اطراف السماء ثم خرت سجدا فقالت : سبوح قدوس ربنا و رب الملائکة و الروح ، ما اشبه هذا النور بنور ربنا!فقال جبرئیل : الله اکبر، الله اکبر.فسکت الملائکة و فتحت السماء و اجتمعت الملائکة ؛ ثم جائت و سلمت على النبى - صلى الله علیه وآله - افواجا، ثم قالت : یا محمد کیف اخوک ؟قال : بخیر.قالت فان ادرکته فاقراه منا السلامساءله فقال النبى - صلى الله علیه وآله -: اتعرفونه ؟فقالوا: کیف لم نعرفه و قد اخذ الله - عزوجل - میثاقک و میثاقه منا....؛
از کتاب علل الشرایع نقل شده است به سندى که آورده از امام صادق (ع ) در حدیثى بلند که در آن نماز معراج را وصف مى فرماید ؛ روایت کرده که فرمود: خداوند عزیز جبار بر پیامبر، محملى از نور فرو فرستاد که چهل نوع از انواع نور در آن بود که گرداگرد عرش خداوند تبارک و تعالى را احاطه کرده بودند آن سان که دیدگان بینندگان را خیره مى ساختند.یکى از آن نورها نور زرد بود، و به این جهت زردى ، زرد شد ؛ و یکى ازنورها سرخ بود، به این سبب سرخى ، سرخ شد.تا اینکه فرمود: پس پیامبر (ص ) در آن بنشست و سپس به آسمان دنیا عروج کرد ؛ پس ملائکه به اطراف آسمان گریختند و سپس به سجده افتادند و گفتند: ((منزه و مقدس است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح ؛ این نور چه قدر به نور پروردگار ما شبیه است !پس ‍ جبرئیل گفت : ((الله اکبر)) پس ملائکه ساکت شدند و آسمان گشوده شد و ملائکه مجتمع گشته ؛ سپس آمدند و گروه گروه بر پیامبر (ص ) سلام کردند و سپس گفتند: ((اى محمد! برادرت چگونه است ؟)) فرمود: ((خوب است )).گفتند: ((چون او را دیدى از جانب ما سلامشبرسان )) پس پیامبر (ص ) فرمود: آیا او را مى شناسید؟گفتند: ((چگونه نشناسیمش در حالى که خداوند عزوجل براى تو و او از ما پیمان گرفته است .))
(
بحارالانوار، ج 18، ص 354)

 85 - جایگاه والاى نماز
قال على - علیه السلام -:
ما اهمنى ذنب امهلت بعده حتى اصلى رکعتین ، و اسال الله العافیة ؛
از آن گناه پروایى ندارم که پس از آن فرصت یابم دو رکعت نمازگزارم و از خدا عافیت وسلامتى بطلبم .
(
نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 1230)

 86 - مثل نماز
قال الباقر - علیه السلام -:
الصلاة عمود الدین ، مثلها کمثل عمود الفسطاط اذا ثبت العمود ثبتت الاوتاد الاطناب و اذا مال العمود و انکسر لم یثبت وتد و لاطنب ؛
نماز ستون دین است ، مثل نماز همانند عمود و ستون خیمه است که هرگاه ستون ثابت باشد طنابها و میخها و پرده آن ثابت است .هنگامى که ستون آن کج و شکسته شود هیچ کدام از آنها استوار نمى ماند.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 218.میزان الحکمه ، ج 5، ص 369)

 87 - نماز، عامل غبطه مردگان
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ما من لیلة الا و ملک الموت ینادى یا اهل القبور لمن تغبطون الیوم ....فیقول الموتى : انما نغبط المؤ منین فى مساجدهم لانهم یصلون و لا نصلى ...؛
هر شب فرشته مرگ ندا مى کند: اى اهل قبور!نسبت به چه کسى غبطه مى خورید؟.. مردگان در جواب گویند: ما به مؤ منانى غبطه مى خوریم که در مساجد نماز مى خوانند در حالى که ما نماز نمى خوانیم .
(
ارشاد القلوب ، ص 65)

 88 - نماز نگهبان الهى
قال الصادق - علیه السلام -:
ان الصلوة حجرة الله فى الارض ؛
همانا نماز نگهبان الهى در زمین است .
(
بحارالانوار، ج 78، ص 199)

 89 - زن و نماز
قال على - علیه السلام -:
معاشر الناس ، ان النساءنواقص الایمان ...فاما نقصان ایمانهن فقعود هن عن الصلوة و الصیام ؛
اى مردم زنان نسبت به مردان ایمان کمترى دارند، و دلیل بر کمتر بودن ایمان آنها این است که در ایام عادت از نماز و روزه باز نشسته مى شوند.
(
نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، ص 179)

 90 - محبوبترین اعمال
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
ان احب الاعمال الى الله - عز و جل - الصلاة و البر و الجهاد ؛
همانا محبوبترین اعمال در نزد خداوند: نماز، نیکى کردن و جهاد در راه خداست .
(
وسائل الشیعه ، ج 3، ص 27)

 91 - نماز در خفا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
صلاة الرجل تطوعا حیث لایراه الناس تعدل صلاته على اعین الناس ‍ خمسا و عشرین ؛
نماز مرد که به دلخواه درجایى که مردم او را نبینند به جاآورد، برابر بیست و پنج نماز است که در برابر چشم مردم انجام دهد.
(
نهج الفصاحه ، م 1848، ص 391)

 92 - عامل علو درجه
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
بالصلاة یبلغ العبد الى الدرجة العلیاء لان الصلاة تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر و تمجید و تقدیس و قول و دعوة ؛
به وسیله نماز بنده به درجه عالى و مقام والا مى رسد، زیرا نماز تسبیح و تهلیل و تحمید و تکبیر و تمجید و تقدیس الهى است ، نماز قول حق و دعوت به سوى حق مى باشد.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 232.جامع احادیث الشیعه ، ج 4، ص 22)

 93 - خواب با علم
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
نوم على علم خیر من صلاة على جهل ؛
خواب با علم بهتر از نماز با جهل است .
(
نهج الفصاحه ، م 3140، ص 633)

 94 - اجر نماز، پس از مرگ
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر ؛
نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فراش نیکو در زیرش ، و پاسخ نمازگزار براى نکیر و منکر مى باشد.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 232)

 95 - زاد و توشه مؤ من
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة زاد للمؤ من من الدنیا الى الاخرة ؛
نماز زاد و توشه مؤ من در دنیا براى آخرت مى باشد.
(
بحارالانوار، ج 82، ص 232)

 96 - عوامل رستگارى
قال الصادق - علیه السلام -:
المنجیات : اطعام الطعام و افشاء السلام و الصلاة باللیل و الناس نیام ؛
عوامل رستگارى : اطعام کردن ، آشکار سلام کردن ، نماز شب خواندن در حالى که مردم آرمیده اند.
(
محاسن برقى ، ص 387)

 97 - موجب اجابت دعا
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة اجابة للدعاء و قبول للاعمال ؛
نماز موجب اجابت دعا و قبولى اعمال است .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 1)

 98 - سلاح مؤ من
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله -:
الصلاة سلاح على الکافر ؛
نماز سلاح مؤ من علیه کافر است .
(
بحارالانوار، ج 82، ص 56 و 231)


منبع: جامع آیات و احادیث موضوعى نماز (جلد اول) عباس عزیزى