معراج مؤمن

نویسنده

۴۲ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

(مسأله 916) برای مرد و زن مستحب است پیش از نمازهای یومیّه1 اذان و اقامه بگویند2، ولی پیش از نماز عید فطر و قربان، مستحب است سه مرتبه بگویند «الصلاة»3 و در نمازهای واجب دیگر سه مرتبه «الصلاة» را به قصد رجاء بگوید.

1- خوئی، گلپایگانی،صافی، تبریزی، زنجانی، سیستانی: پیش از نمازهای واجب شبانه روزی (یومیه)...

2- خوئی، سیستانی، وحید: و برای نمازهای  دیگر واجب یا مستحب، مشروع نیست...

بهجت: امّا احتیاط مستحبّ این است که اقامه ترک نشود، مخصوصاً در نماز صبح و مغرب و برای کسی که به جماعت نماز نمی خواند...

زنجانی: و برای مرد سفارش بیشتری شده، و در نماز مغرب و صبح تأکید بیشتری دارد و احتیاط  استحبابی در آن است که اقامه در نمازها ترک نشود، و برای نمازهای دیگر واجب یا مستحب، مشروع نیست...

مکارم: و بهتر است حتی الامکان ترک نشود مخصوصاً اقامه،  ولی برای نماز عید فطر وقربان و نمازهای واجب دیگر اذان و اقامه نیست بلکه سه مرتبه به امید مطلوبیّت پروردگار بگویند(الصلاة).

سبحانی: و گفتن اقامه مستحب موکد است...

3- اراکی: و همچنین  قبل از نمازهای واجب دیگر مانند نماز آیات هم مستحب است سه مرتبه «الصلوة» بگویند.

بهجت: و همچنین برای اینکه به دیگران اعلام شود که وقت نماز داخل شده است استحباب اذان بعید نیست، و گفتن اذان و اقامه در غیر این موارد به قصد ورود در شرع حرام است.

گلپایگانی، خوئی، زنجانی، تبریزی، صافی: پیش از نمازهای واجب غیر یومیّه مثل نماز آیات(خوئی، زنجانی، تبریزی: در صورتی که با جماعت بخوانند) مستحب است سه مرتبه «الصلاة»بگویند.

 سیستانی، وحید: پیش از نماز عید فطر و قربان، در صورتی که با جماعت بخوانند مستحب است سه مرتبه بگویند «الصلاة» (وحید: و در غیر این دو مانند نماز آیات –در صورت جماعت- رجاءً گفته شود).

*****

مظاهری: مسأله-  برای مرد  و زن مستحب است پیش از نمازهای واجب یومیه اذان و اقامه بگویند و راجع به آن خصوصا برای نماز صبح و مغرب زیاد سفارش شده است و روایت است اگر کسی اذان و اقامه بگوید دو صف از ملائکه به او اقتدا می کنند و اگر فقط اقامه بگوید یک صف از ملائکه به او اقتدا می کنند و برای نماز های دیگر چه واجب و چه مستحب جایز نیست و مستحب است پیش از نماز های واجب غیر یومیه نظیر نماز آیات و نماز میت سه مرتبه الصلاه بگویند.

(مسأله 917) مستحب است1 در روز اولی که بچه به دنیا می آید یا پیش از آن که بند نافش بیفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.

1- مکارم: به عنوان تبرّک و امید ثواب...

*****

بهجت، وحید: مسأله- مستحبّ است در گوش راست بچّه ای که به دنیا آمده اذان و در گوش چپش اقامه بگویند.(وحید: و بهتر آن است که روز اول ولادت باشد).

(مسأله 918) اذان هیجده جمله است: «الله اکبر» چهار مرتبه «اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلوة، حی علی الفلاح ، حی علی خیرالعمل، الله اکبر، لا اله الا الله» هر یک دو مرتبة و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه «الله اکبر» از اول اذان و یک مرتبه «لا اله الا الله» از آخرآن  کم می شود و بعد از گفتن «حی علی خیرالعمل» باید دو مرتبه «قد قامت الصلوة» اضافه نمود.

(مسأله 919) «اشهد ان علیاً ولی الله» جزء اذان و اقامه نیست ولی خوب است بعد از «اشهد ان محمداً رسول الله» به قصد قربت گفته شود1.

1-  نوری: و چون در امثال زمان ما، شعار تشیّع محسوب می شود، در هر جا که اظهار این اشعار، مستحسن و لازم باشد، گفتن آن هم مستحسن و لازم است.

مکارم: به قصد تبرّک گفته شود، لکن به صورتی که معلوم شود جزء آن نیست.

وحید: چون ولایت آن حضرت مکمّل دین است شهادت به آن در هر حال و از جمله بعد از اشهد ان محمد رسول الله از افضل قربات است.

سبحانی: به قصد قربت مطلقه و زینت اذان و اقامه گفته شود.

*****

بهجت: مسأله- بعید  نیست مستحبّ بودن اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام در اذان مستحبّی در صورتی که به نیّت مطلوب بودن گفته شود به عبارات مختلفی  که در نهایه و فقیه و احتجاج نقل شده است که « ان علیا ولی الله»  و یا علی امیرالمؤمنین و یا به عبارت «اشهد ان علیا ولی الله»  باشد. و اما اقرار به ولایت، اگر چه در غیر اذان باشد خوب است، پس احتیاج به دلیل مخصوص ندارد و کاملترین عبارتی که در اینجا گفته می شود آن است که اقرار به خلیفه بودن یا وصی بودن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام و ائمه طاهرین علیهم السلام در آن باشد.

زنجانی: مسأله-  «اشهد ان علیا ولی الله» جز اذان و اقامه نیست ؛ البته ولایت امیرالمؤمنین و ائمه معصومین علیهم السلام از ارکان ایمان است و اسلام بدون آن، ظاهری بیش نیست و قالبی از معنا تهی است و خوب است که پس از اشهد ان محمداً رسول الله به قصد تیمن و تبرک، شهادت به ولایت و امامت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین و سایر معصومین علیهم السلام به گونه ای که عرفا از اجزای  اذان و اقامه به حساب نیاید ذکر گردد.

مظاهری: مسأله- «اشهد ان علیا ولی الله» جز اذان و اقامه نیست ولی مستحب است بعد از «اشهد ان محمد رسول الله» دو مرتبه گفته شود ( مستحب در مستحب) لکن چون فعلا شعار شیعه است باید گفته شود.

ترجمه اذان و اقامه

«الله اکبر» یعنی خدای تعالی بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.

«اشهد ان لا اله الا الله» یعنی شهادت می دهم که غیر خدایی که یکتا و بی همتا است خدای دیگری سزاوار پرستش نیست.

«اشهد ان محمدا رسول الله» یعنی شهادت می دهم که حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم پیغمبر و فرستاده خدا است.

«اشهد ان علیا امیرالمؤمنین ولی الله»یعنی شهادت می دهم که حضرت علی علیه الصلاة و السلام امیرالمؤمنین و ولّی خدا بر همه خلق است.

«حی علی الصلوة»  یعنی بشتاب برای نماز «حی علی الفلاح» یعنی بشتاب برای رستگاری.

«حی علی  خیرالعمل» یعنی بشتاب برای بهترین کارها که نماز است.

«قدقامت الصلوه» یعنی به تحقیق نماز بر پا شد.

«لا اله الا الله» یعنی خدایی سزاوار پرستش نیست مگر خدایی که یکتا و بی همتا است.

[این ترجمه ها در رساله آیات عظام کمی با متن اصلی  تفاوت دارد  ولی ما در اینجا ذکر نکرده ایم و در رساله آیات عظام: زنجانی و بهجت نیست.]

(مسأله 920) بین جمله های اذان و اقامه باید خیلی فاصله نشود و اگر بین آنها بیشتراز معمول فاصله بیندازد1، باید دوباره آن را از سر بگیرد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- زنجانی: اگر بین آنها به قدری فاصله بیندازد که عرفاً به آنچه انجام می دهد یک عمل نگویند...

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 933.

(مسأله 921) اگر در اذان و اقامه صدا در گلو بیندازد1 چنانچه غنا شود، یعنی به طور آوازه خوانی که در مجالس لهو و بازیگری معمول است 2اذان و اقامه را بگوید، حرام است و اگر غنا نشود مکروه می باشد3

این مسأله در رساله آیات عظام: اراکی ، بهجت و سبحانی نیست.

1- مظاهری: چنانچه غنا شود حرام و اگر غنا نشود مکروه است.

2- وحید: که در مجلس لهو معمول است ...

3- فاضل:  حرام و باطل است.

*****

مکارم: مسأله- اذان گفتن بصورت غنا یعنی آهنگی که مناسب مجالس لهو و لعب است، حرام و باطل است.

(مسأله 922) در پنج نماز اذان ساقط می شود1:

اول: نماز عصر روز جمعه2.

دوّم: نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذی الحجه است3.

سوم: نماز عشاء شب عید قربان، برای کسی که در مشعر الحرام باشد4،

چهارم: نماز عصر و عشاء  زن مستحاضه5.

پنجم: نماز عصر و عشای کسی که نمی تواند از بیرون امدن بول و غائط خودداری کند 6و 7 در این پنج نماز در صورتی اذان ساقط می شود که با نماز قبلی فاصله نشود یا فاصله کمی بین آنها باشد8، ولی فاصله شدن نافله و تعقیب ضرر ندارد9.

1- فاضل: هر نمازی که با نماز قبل همراه خوانده شود اذان آن ساقط می شود، چه همراه خواندن مستحب باشد یا نباشد؛ بنابراین در موارد زیر اذان ساقط می شود...

2- فاضل، بهجت: در صورتی که با نماز جمعه(فاضل: یا ظهر) با هم خوانده شود...

3- بهجت، فاضل: در صورتی که با نماز ظهر جمع شود...

4- فاضل:  وآن را با مغرب همراه می خواند؛ همراه خواندن و جمع کردن بین دو نماز در سه مورد مذکور مستحبّ است...

بهجت: در صورتی که با نماز مغرب جمع شود. و بنابراحتیاط در این سه صورت که گفته شد، باید اصلا اذان نگویند، نه اینکه مستحب نباشد و گفتن آن بی اشکال باشد؛ ولی در جایی که نماز عصر را با نماز ظهر با هم می خوانند، خوب است برای نماز عصر اذان گفته نشود...

5- فاضل: که باید آن را بلافاصله بعد از نماز ظهر یا مغرب بخواند...

6- سبحانی: بلکه در هر موردی که دو نماز را با هم می خواند اذان برای نماز دوم ساقط است ، مادامی که فاصله میان آن دو زیاد نباشد؛ و فاصله شدن تعقیب و نافله ضرر ندارد.

7- اراکی: و برای  هر کس که بین نماز ظهر و عصر و همچنین بیبن نماز مغرب و عشا فاصله نیندازد...

8- بهجت: و اگر فاصله پیدا کرد یا نافله ای بین انها خوانده شد، بنابرأظهر اذان گفتن به استحباب خود باقی است.

فاضل: و ظاهراً با خواندن نافله، فاصله حاصل می شود.

9- اراکی: و همچنین کسی که بین نماز ظهر و عصر و یا بین نماز مغرب و عشاء فاصله نیندازد، برای نماز دومش اذان ساقط می شود.

گلپایگانی:فاصله شدن نافله کافی است برای عدم سقوط اذان بنابرأقوی.

*****

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- در دو نماز اذان مشروع نیست:

اول: نماز عصر(خوئی، وحید: در عرفات) روز عرفه که روز نهم ذیحجّه است.

دوم: نماز عشاء شب عید قربان، برای کسی که در مشعر الحرام باشد، و در این دو نماز در صورتی اذان ساقط می شود. که با نماز قبلی هیچ فاصله نشود یا بین آنها کمی فاصله باشد. *

. وحید: در صورتی اذان مشروع نیست...

* وحید: که عرفا بگویند دو نماز را با هم خوانده است.

مکارم: مسأله- در پنج مورد اذان ساقط می شود و بنابراحتیاط واجب باید آن را ترک کرد: 1- اذان نماز عصر روز جمعه هنگامی که با نماز جمعه همراه خوانده شود؛ 2- نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذی الحجه است هنگامی که همراه ظهر خوانده شود. 3- نماز عشای شب عید قربان برای کسی که در مشعر الحرام است و آن را با مغرب همراه می خواند، 4- نماز عصر و عشای زن مستحاضه که باید آن را بلافاصله بعد از نماز ظهر یا مغرب بخواند. 5- نماز عصر و عشای کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند به طور کلی هر نمازی که با نماز قبل همراه خوانده شود اذان آن ساقط می شود و فاصله شدن نافله و تعقیب کافی نیست ولی اگر نمازها را جدا از هم هر یک را در وقت فضیلت خود بجا آورند اذان و اقامه -هر دو- مستحب است.

زنجانی: مسأله- انسان اگر نماز عصر را بدون فاصله یا با فاصله کم بعد از نماز ظهر، یا نماز عشا را بدون فاصله یا با فاصله کم بعد از نماز مغرب بخواند اذان نماز دوم ساقط می شود.  همچنین اگر چندین نماز قضا را پشت سر هم بخواند اذان از نمازهای دوم به بعد ساقط است .

فاصله نینداختن بین نماز دوم و نماز اول در موارد زیر مستحب یا لازم است:

اول: نماز عصر روز جمعه،

دوم: نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذی حجّه است،

سوم: نماز عشای شب عید قربان برای کسی که در مشعر الحرام باشد،

چهارم: نماز عصر و عشای کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غائط خودداری کند.

در این موارد اگر بین دو نماز فاصله نینداخت اذان نماز دوم ساقط است. و  اگر به این دستور عمل نکرد و بین دو نماز فاصله زیادی انداخت اذان ساقط نیست؛ و همچنین  است در سایر موارد اگر بین دو نماز فاصله نینداخت یا فاصله کمی انداخت، اذان نماز دوم ساقط است. و  خواندن نافله، فاصله حساب می شود، بنابراین در صورت خواندن نافله، اذان ساقط نیست.

صافی: مسأله- اذان عصر و عشا از کسی که بین ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع می کند ساقط می شود، خواه در موارد استحباب جمع باشد –مثل نماز عصر روز جمعه ، و نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذی حجّه است در عرفات؛ و نماز عشاء شب عید قربان برای کسی که در مشعر الحرام است- و خواه مثل زن مستحاضه یا کسی که نمی تواند از بیرون آمدن بول و غایط خودداری کند و جمع بین نماز ظهر و عصر و نماز مغرب و عشا می نماید، یا غیر این موارد باشد که به هر حال اذان عصر و عشا در صورت جمع مذکور ساقط می شود هر چند سقوط در عصر روز عرفه در عرفات و در عشاء شب عید قربان  در مشعر بطور عزیمت است، و در عصر روز جمعه اگر بخواهد اذان بگوید. رجاء بگوید، و در غیر این سه مورد،  سقوط به نحو رخصت است. فقط مستحاضه و مسلوس احتیاط  را به نگفتن اذان ترک نکنند و در صورتی اذان ساقط می شود، که با نماز قبلی هیچ فاصله نشود، یا فاصله کمی بین آنها باشد ، وفاصله شدن نافله کافی است برای عدم سقوط اذان بنابرأقوی.

سیستانی:  مسأله- در همه مواردی که نمازگزار دو نماز را که یک وقت مشترک دارند پشت سر هم می خواند اگر برای نماز اوّل اذان گفته باشد اذان برای نماز بعدی  ساقط است، خواه جمع میان دو نماز بهتر نباشد یا آن که بهتر باشد مثل جمع بین نماز ظهر و عصر در روز عرفه که روز نهم  ماه ذیحجه است اگر آنها را در وقت فضیلت نماز ظهر انجام دهد هر چند در عرفات  نباشد و جمع بین نماز مغرب و عشای عید قربان برای کسی که در مشعر الحرام باشد و انها را در وقت فضیلت نماز عشا جمع کند و ساقط شدن اذان در این موارد مشروط به آن است  که فاصله زیادی میان دو نماز نباشد ولی فاصله  شدن نافله و تعقیب ضرر ندارد و احتیاط واجب آن است که در این موارد اذان را به قصد مشروعیت نیاورد بلکه آوردن اذان در دو مورد مذکور در روز عرفه و در مشعر با شرایطی که گفته شد هر چند بدون قصد مشروعیت باشد خلاف احتیاط است.

مظاهری: مسأله- در هر موردی که بین نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشا فاصله نیندازد اذانی که برای نماز اوّل گفته، کافی است.

(مسأله 923) اگر برای نماز جماعتی اذان و اقامه گفته باشند1، کسی که با آن جماعت نماز می خواند ، نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید2.

1- مکارم: برای همه کافی است و بقیه بنابراحتیاط واجب باید اذان و اقامه را ترک کنند.

2- فاضل: گرچه اذان و اقامه را نشنیده باشد و یا موقع گفتن آن در جماعت حاضر نباشد.

بهجت: می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که به نماز جماعتی حاضر می شود نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

(مسأله 924) اگر برای خواندن نماز جماعت 1 به مسجد رود و ببیند جماعت تمام شده2، تا وقتی که صفها به هم نخورده 3 و جمعیت متفرّق  نشده نمی تواند 4 برای نماز خود اذان و اقامه بگوید5 در صورتی که برای جماعت  اذان و اقامه گفته شده باشد.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- گلپایگانی، فاضل، سیستانی: اگر برای خواندن نماز...

2- فاضل: ببیند نماز جماعتی که در مسجد تشکیل شده بود تمام شده...

3- مکارم: احتیاط ان است که برای نماز خود اذان و اقامه نگوید به شرط این که برای جماعت اوّل اذان و اقامه گفته شده باشد.

4- اراکی: بنابراحتیاط  واجب...

بهجت: بنابرأظهر لازم نیست...

5- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، صافی، سیستانی: می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید(سیستانی: یعنی گفتن آن دو مستحب مؤکّد  نیست، بلکه اگر می خواهد اذان بگوید بهتر ان است که آن را بسیار آهسته بگوید و اگر بخواهد نماز جماعت دیگری اقامه کند نباید اذان و اقامه بگوید).

وحید: با شرایطی که در مسأله بعد می آید نمی تواند برای نماز خود اذان و اقامه بگوید.

سبحانی: اذان و اقامه ساقط است با شرایطی که در مسأله بعد می آید.

زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 925.

(مسأله 925) در جایی که عده ای مشغول نماز جماعتند، یا نماز آنان تازه تمام شده و صفها به هم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادی یا با جماعت دیگری که  بر پا می شود نماز بخواند1، با سه شرط اذان و اقامه از او ساقط می شود2: اوّل: آن که برای آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند، دوّم: ان که نماز جماعت باطل نباشد. سوم: آن که نماز او و نماز جماعت در یک مکان  باشد3، پس اگر نماز جماعت، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگوید.

1- مکارم: اذان و اقامه از او ساقط است به شرط اینکه برای آن نماز اذان و اقامه گفته باشند و نماز جماعت صحیح باشد و هر دو نماز در یک مکان و هر دو اداء و مربوط به یک وقت و در مسجد باشد.[پایان مسأله]

مظاهری: می تواند اذان و اقامه را نگوید.[پایان مسأله]

2- بهجت: بنابرأظهر...

3- بهجت: و بنابراحتیاط باید طوری باشد که ملحق به صف بشود...

*****

اراکی، گلپایگانی، صافی: مسأله- (در جایی که عدّه ای مشغول نماز جماعتند، یا نماز انان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است، اگر انسان بخواهد فرادی یا با جماعت دیگری که بر پا می شود نماز بخواند با شش شرط‌‌. اذان و اقامه از او ساقط می شود.):

اوّل: آن که نماز جماعت در مسجد باشد و اگر در مسجد نباشد ، ساقط شدن اذان و اقامه اشکال دارد*.

دوّم: آن که برای آن نماز اذان و اقامه گفته باشند*.

سوم: آن که نماز جماعت باطل نباشد.

چهارم: آن که نماز او و نماز جماعت در یک مکان باشد، پس اگر نماز جماعت ، داخل مسجد باشد و او بخواهد در بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگوید. .

پنجم: ان که  نماز او و نماز جماعت هر دو اداء باشد*

ششم: آن که وقت نماز او و نماز جماعت مشترک باشد مثلاً هر دو نماز ظهر یا هر دو عصر بخوانند، یا نمازی که به جماعت خوانده می شود نماز ظهر باشد و او نماز عصر بخواند یا او نماز ظهر بخواند و نماز جماعت نماز عصر باشد*.

. فاضل: با پنج شرط...

. [در رسالۀ آیت الله سیستانی به جای قسمت داخل پرانتز آمده است: «در غیر مورد مذکور در مسأله قبل ، با شش شرط اذان و اقامه ساقط  می شود»]

. وحید: و این سقوط به نحو عزیمت است یعنی نباید اذان و اقامه بگوید...

*خوئی، تبریزی: اگر در مسجد نباشد، ساقط شدن اذان و اقامه معلوم نیست...

*گلپایگانی، صافی: اگر در مسجد نباشد، رجاءً بگوید...

*سیستانی، وحید : اگر در مسجد نباشد، اذان و اقامه ساقط نیست...

*[شرط اول در رساله آیت الله فاضل نیست]

* فاضل: برای نماز جماعت اول اذان و اقامه گفته باشند...

. وحید: اذان و اقامه ساقط نیست...

*سیستانی: پنجم: آن که نماز جماعت اداء باشد ولی شرط نیست که نماز خود او اگر منفرد است هم ادا باشد...

* سیستانی: و اما اگر نماز جماعت عصر باشد در آخر وقت و او بخواهد نماز مغرب ادایی بخواند اذان و اقامه ساقط نمی شوند.

زنجانی: مسأله- اگر در مسجد، عدهّ ای مشغول نماز جماعتند یا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نخورده است، اگر انسان بخواهد در مسجد فرادی یا با جماعت دیگری که بر پا می شود نماز بخواند نباید برای نماز خود اذان و اقامه بگوید، این حکم در غیر مسجد جاری نیست. تا تمام افراد حاضر در نماز جماعت متفرق نشده و مشغول تعقیبات نماز باشند اذان و اقامه  ساقط است؛ پس اگر برخی  متفرّق شده و برخی دیگر  باقی بوده، مشغول تسبیح و مانند آن باشند، اذان و اقامه ساقط است؛ ولی اگر به تعقیبات نماز مشغول نباشند ساقط نیست. و اگر شک داشته باشد که جماعت  متفرّق شده یا نه، اذان و اقامه ساقط است.

(مسأله 926) اگر در شرط دوم1 از شرطهایی که در مسأله پیش گفته شده شک کند، یعنی شک کند که نماز جماعت  صحیح بوده یا نه، اذان و اقامه از او ساقط  است ولی اگر در یکی از دو شرط دیگر2 شک کند مستحب است اذان و اقامه بگوید3.

این مسأله در رساله آیات  عظام مکارم ، بهجت و مظاهری نیست.

1- اراکی، خوئی، تبریزی، سیستانی، فاضل، وحید: شرط سوم...

2- خوئی، اراکی، سیستانی، تبریزی: پنج شرط دیگر...

فاضل: چهار شرط دیگر...

3- اراکی: می تواند به قصد رجاء اذان و اقامه بگوید.

فاضل: بهتر است به قصد رجاء اذان و اقامه بگوید.

سبحانی: رجاء اذان و اقامه بگوید.

سیستانی: بهتر است اذان و اقامه بگوید، ولی اگر در جماعت باشد باید به قصد رجاء باشد.

وحید: اگر در بهم خوردن صف ها یا تحقّق بقیۀ شرایط شک کند چنانچه حالت سابقه معلوم باشد باید بر طبق حالت سابقه عمل کند؛ مثلا اگر در اثر تاریکی شب شک کند که آیا صفوف متفرق شده یا نه، بنا بگذارد بر این که متفرّق نشده و اذان و اقامه را نگوید. و اگر شک کند که برای آن جماعت اذان واقامه گفته شده یا نه، بنا بگذارد بر اینکه گفته نشده و اذان و اقامه را استحبابا بگوید و در صورتی که حالت سابقه معلوم نیست اذان و اقامه را رجاء بگوید.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر در یکی از شرطهایی که در مسألۀ قبل گفته شد، شک کند  چنانچه رجاءً  اذان و اقامه بگوید، مطابق با احتیاط عمل کرده است.

زنجانی: مسأله- اگر به جهت ندانستن خصوصیات خارجی نماز جماعت نداند که نماز جماعت صحیح بوده یا نه، اذان و اقامه ساقط است، ولی اگر به جهت  تردید در حکم مسأله نداند نماز جماعت صحیح بوده یا نه، مثلاً در وجوب و عدم وجوب سوره شک دارد، در نتیجه در نماز جماعتی که بدون سوره خوانده شده شک می کند که آیا صحیح است یا نه، در این صورت اذان و اقامه ساقط نیست.

(مسأله 927) کسی که اذن و اقامه دیگری را می شنود1 مستحب است هر قسمتی را که می شنود بگوید2، ولی در حکایت اقامه که از دیگری بشنود از «حیّ علی الصلوة » تا «حیّ علی خیر العمل» را به امید ثواب بگوید.

1- سیستانی: کسی که اذان دیگری را که برای اعلام یا برای نماز جماعت می گوید بشنود...

2- گلپایگانی: [پایان مسأله]

خوئی، تبریزی، صافی، سیستانی: آهسته بگوید.[پایان مسأله]

زنجانی: آهسته تکرار کند. [پایان مسأله]

نوری، فاضل، سبحانی: ولی از (حی علی الصلوة) تا  (حی علی خیر العمل)  را به امید ثواب بگوید.

بهجت: ولی از «حی علی الصلوة» تا «حی علی خیرالعمل» را به جای هر کدام «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» می گوید.

وحید: و امّا نسبت به اقامه از «حی علی الصلوة» تا «قدقامت الصلوه» را رجاء بگوید و مستحب است بقیه را به قصد ذکر بگوید.

*****

مکارم: مسأله- کسی که اذان دیگری را می شنود، مستحب است هر جمله را که می شنود بازگو کند. بازگو کردن اقامه نیز به امید ثواب، مستحب است(وآن را حکایت اذان و اقامه می گویند.)

مظاهری: مسأله- مستحب است کسی که اذان یا اقامه دیگری را می شنود به قصد حکایت آنها را بگوید.

(مسأله 928) کسی که اذان و اقامه دیگری را شنیده چه با او  گفته باشد یا نه، (در صورتی که بین اذان و اقامه و نمازی که می خواهد بخواند زیاد فاصله نشده باشد1)، می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید.

این مسأله در رساله آیات عظام مکارم و سبحانی نیست.

1- سیستانی: و از ابتدای شنیدن، قصد نماز داشته است، می تواند به اذان و اقامه او اکتفا کند  ولی این حکم در مورد جماعتی که فقط امام اذان را شنیده باشد یا فقط مأمومین شنیده باشند مورد اشکال است.

[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله بهجت نیست.]

*****

زنجانی: مسأله- کسی که در نزدیکی وی اذان و اقامه گفته شده باشد؛ مثلاً همسایه وی اذان و اقامه گفته باشد یا از کنار کسی که اذان و اقامه می گوید گذشته باشد در صورتی که بین ان اذان و اقامه و نمازی که می خواند زیاد فاصله نشده باشد می تواند برای نماز خود اذان و اقامه نگوید؛ خواه اذان و اقامه دیگری را شنیده باشد یا نه، و خواه با او اذان و اقامه گفته باشد یا نه، هرچند بهتر است که اگرنشنیده باشد به قصد رجاء اذان و اقامه بگوید. و در این مسأله،  لازم نیست اذان و اقامه را مرد گفته باشد، پس  اگر زن نیز گفته باشد اذان و اقامه ساقط  است.

(مسأله 929) اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود اذان از او ساقط نمی شود1، بلکه اگر قصد لذت هم نداشته باشد، ساقط شدن اذان اشکال دارد2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت  نیست.

1- اراکی: [پایان مسأله]

سیستانی: بلکه ساقط شدن اذان  با شنیدن اذان زن، مطلقاً اشکال دارد.

2- گلپایگانی : اگر چه خالی از وجه نیست.

خوئی، تبریزی: ساقط نمی شود.

فاضل: بنابراحتیاط  واجب اذان از او ساقط نمی شود،  ولی اگر زن اذان مرد را بشنود، اذان از او ساقط می شود.

زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 928.

*****

وحید: مسأله- اگر مرد اذان زن را بشنود اذان از او ساقط نمی شود چه شنیدن با قصد لذّت باشد و چه بدون قصد لذت.

مکارم: مسأله- اگر مرد اذان زن را بشنود اذان از او ساقط نمی شود ولی اگر زن اذان مرد را بشنود اذان از او ساقط می شود.

مظاهری: مسأله- اگر مرد اذان زن نامحرم را  با قصد لذت بشنود  اذان از او ساقط می شود گرچه گناه نموده است.

(مسأله 930) اذان و اقامه نماز جماعت را1 باید مرد بگوید2، ولی در جماعت زنان اگر زن اذان واقامه بگوید کافی است3.

این مسأله در رساله آیات عظام گلپایگانی، صافی و بهجت نیست.

 1- فاضل، مکارم: در جماعتی که مردان و زنان شرکت دارند...

2- فاضل: [پایان مسأله]

3- سیستانی: و اکتفا به اذان و اقامه زن در نماز جماعتی که مردان آن با او محرمند محلّ اشکال است.

*****

زنجانی: مسأله- احتیاط مستحب آن است که اذان و اقامه نماز جماعت را مرد بگوید مگر در نماز جماعت زنان که اگر زن اذان و اقامه بگوید، بی اشکال کافی است.

مظاهری: مسأله – اذان و اقامه نماز جماعت را لازم نیست مرد بگوید.

مسأله اختصاصی

گلپایگانی، صافی: مسأله 939- هر گاه اذان واقامه را فراموش کند و مشغول نماز شود، اگر تا وارد رکوع رکعت اوّل نشده، یادش آمد، می تواند نماز را رها کرده و پس از گفتن اذان واقامه نماز را دوباره شروع کند.

(مسأله 931) اقامه باید بعد از اذان1 گفته شود2 و اگر قبل از اذان بگویند صحیح نیست.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست

1- تبریزی: و در حال ایستادن و با طهارت گفته شود[پایان مسأله]

2- خوئی، سیستانی، وحید: و نیز در اقامه معتبر است که در حال ایستادن و طهارت از حدث «با وضو یا غسل یا تیمم» باشد.

******

زنجانی: مسأله- اقامه را باید بعد از اذان و در حال ایستادن گفت و در هنگام اقامه باید طهارت از حدث داشت یعنی با وضو یا غسل یا تیمم بود و اگر یکی از این شرط ها رعایت نشود اقامه باطل است.

(مسأله 932) اگر کلمات اذان و اقامه را بدون ترتیب بگوید، مثلاً «حی علی الفلاح» را پیش از «حی علی الصلاة» بگوید1 باید از جایی که به ترتیب به هم خورده، دوباره بگوید.

1- زنجانی: اذان واقامه صحیح نیست و می تواند آن را از سر بگیرد و می تواند از جایی که ترتیب به هم خورده به شکل مرتب بخواند, مگر در اثر به هم خوردن ترتیب ، پی در پی بودن جملات اذان و اقامه به هم خورده باشد که باید از اول بخواند.

(مسأله 933) باید 1 بین اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بین آنها به قدری فاصله دهد که اذانی را که گفته اذان این اقامه حساب نشود2 مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگوید3. و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود مستحب است دوباره برای آن نماز، اذان و اقامه بگوید.

1- بهجت: بنابراحتیاط باید...

2- زنجانی: کفایت نمی کند و مستحب است دوباره اذان بگوید و نیز باید بین اذان و اقامه و نماز فاصله نیندازد و اگر بین آنها و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، کفایت نمی کند و مستحب است دوباره برای آن نماز اذان و اقامه بگوید.

سیستانی: اذان باطل است و نیز اگر بین اذان و اقامه و نماز به قدری فاصله دهد که اذان و اقامه آن نماز حساب نشود، اذان و اقامه باطل می شود.

3- خوئی، تبریزی: مستحب است دوباره اذان را بگوید...

*****

مکارم: مسأله- میان اذان و اقامه باید زیاد فاصله ندهد و اگر فاصله به قدری باشد که اقامه مربوط به آن اذان حساب نشود،دوباره بگوید و همچنین میان اذان و اقامه با نماز نباید زیاد فاصله شود و الا اذان و اقامه را اعاده نماید.

(مسأله 934) اذان و اقامه باید1 به عربی صحیح گفته شود2 پس اگر به عربی غلط بگوید3، یا به جای حرفی حرف دیگر بگوید، یا مثلاً ترجمه آنها را به فارسی 4 بگوید صحیح نیست5.

1- بهجت: بنابراحتیاط ...

2- بهجت: بلکه لزوم آن  خالی از وجه نیست...

3- مکارم: یا ترجمه آنها را به فارسی یا زبان دیگر بگوید صحیح نیست.

بهجت: اگر چه معنی را تغییر ندهد...

4- فاضل: یا زبان دیگر...

5- مظاهری: اگر به عربی غلطِ مُغیّر معنا بگوید، یا ترجمه آنها را بگوید صحیح نیست.

(مسأله 935)  اذان و اقامه  باید بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمداً  یا از روی فراموشی پیش از وقت بگوید باطل است1.

1- سیستانی: مگر در صورتی که اگر وقت در میان نماز داخل شود، حکم به صحت آن نماز می شود، که در مسأله [744] بیان آن گذشت.

بهجت: مگر برای این که مردم مهیا برای نماز شوند و یا کارهای خود را رها کنند که بعید نیست یک اذان قبلاً گفته شود اگر مردم را به اشتباه نیندازد و بعد اذان دیگری برای نماز گفته شود.

*****

مکارم: مسأله- اذان و اقامه را قبل از داخل شدن وقت نماز نمی توان گفت و اگر بگوید باطل است.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 770- اگر کسی اذان و اقامه را فراموش کرد و بعد از رکوع یادش آمد، برای درک آنها نمی تواند نماز را قطع کند، ولی اگر قبل از رکوع یادش آمد، مستحب است به قصد تحصیل ثواب اذان و اقامه نماز را قطع کند و بعد از اذان و اقامه نماز را از سر بگیرد، و اگر فقط اذان را به تنهایی فراموش کرده بنابرأظهر قطع نماز جایز نیست، و اگر فقط اقامه را فراموش کرده، جواز قطع نماز خالی از وجه نیست، اگر چه خلاف احتیاط است.

(مسأله 936) اگر پیش از گفتن اقامه شک کند که اذان گفته یا نه باید اذان را بگوید، ولی اگر مشغول اقامه شود و شک کند که اذان گفته یا نه، گفتن اذان لازم نیست.

(مسأله 937) اگر در بین اذان و اقامه پیش از آن که قسمتی را بگوید، شک کند که قسمت پیش از آن را گفته یا نه، باید قسمتی را در گفتن آن شک کرده بگوید، ولی اگر در حال گفتن قسمتی از اذان یا اقامه شک کند که آنچه پیش از آن است گفته یا نه، گفتن آن لازم نیست1.

1- بهجت: شک کند جمله قبلی را گفته یا نه، بعید نیست گفتن آن لازم نباشد.

*****

مکارم: مسأله- اگر در جمله های اذان و اقامه شک کند، احتیاط آن است که برگردد و بجا آورد.

(مسأله 938) مستحب است انسان در موقع گفتن اذان، رو به قبله بایستد1 و با وضو یا  غسل باشد2 و دستها را به گوش بگذارد3 و صدا را بلند نماید و بکشد و بین جمله های اذان کمی فاصله دهد و بین آنها حرف نزند4.

1- وحید: و این استحباب در تشهّد اذان، مؤکّد است...

2- بهجت: ولی در اقامه، بنابراحوط با وضو یا غسل بودن شرط است و در اذانی که برای اعلام داخل شدن وقت است، مستحب است جای بلندی بایستد...

3- اراکی: انگشتان را در گوشها بگذارد...

وحید: دو انگشت را در دو گوش بگذارد...

 مکارم: مستحب است در موقع اذان گفتن رو به قبله بایستد و با وضو باشد...

4- گلپایگانی، صافی: و امّا در اقامه باید با طهارت باشد، بلکه بنابراحتیاط  لازم رو به قبله و ایستاده باشد.

*****

مظاهری: مسأله- در اذان و اقامه چند چیز مستحب است: 1- رو به قبله بایستد و اذان بگوید. 2- با وضو یا غسل اذان بگوید. 3- بین جمله های اذان کمی فاصله دهد. 4- بین اذان حرف نزند. 5- بین اذان و اقامه یک قدم بردارد یا قدری بنشیند یا سجده کند یا ذکر بگوید . 6- بدن انسان در موقع گفتن اذان و اقامه آرام باشد. 7- اقامه را آهسته تر از اذان بگوید. 8- جمله های اقامه را به هم نچسباند ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد بین جمله های اقامه فاصله ندهد.

مستحب است موقعی که وقت داخل می شود برای اعلام وقت، اذان گفته شود و در این اذان چند چیز مستحب است:1- همه اذان بگویند، ولی با این اذان ، اذان نماز ساقط نمی شود. 2- کسی که اذان می گوید وقت شناس و ثقه باشد . 3- کسی که اذان می گوید رو به قبله باشد . 4- با وضو یا غسل باشد . 5- دستها را به گوش بگذارد و صدا را بلند نماید و بکشد. 6- بین جمله های آن کمی فاصله دهد. 7- در بین اذان حرف نزند.

(مسأله 939) مستحب است1 بدن انسان در موقع گفتن اقامه آرام باشد و آن را از اذان آهسته تر بگوید2 و جمله های آن را به هم نچسباند، ولی به اندازه ای که بین جمله های اذان فاصله می دهد، بین جمله های اقامه فاصله ندهد.

1- مکارم: شایسته است...

2- بهجت: و بین جمله های ان کمتر از اذان فاصله دهد ولی جمله ها را به هم نچسباند و به خلاف اذان که با تأنّی  گفته می شود اقامه را سریعتر بگوید.

مکارم: و فاصله جمله ها را کمتر کند و میان اذان و اقامه یک گام بردارد، یا کمی بنشیند یا سجده کند یا دعا نماید یا دو رکعت نماز بجا اورد.

زنجانی: مستحب است انسان در موقع گفتن اقامه رو به قبله بایستد و بدن او آرام باشد و  آن را نیز بلند، لکن از اذان آهسته تر بگوید و بین اقامه حرف نزند...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 938.

(مسأله 940) مستحب است بین اذان و اقامه یک قدم بردارد، یا قدری بنشیند یا سجده کند1 یا ذکر بگوید یا دعا بخواند، یا قدری ساکت باشد یا حرفی بزند یا دو رکعت نماز بخواند 2ولی حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح3 مستحب نیست4 ولی نماز خواندن بین اذان و اقامه نماز مغرب را به امید ثواب بیاورد.

1- [عبارت «یا سجده کند» در رساله آیت الله اراکی نیست.]

2- سبحانی: [پایان مسأله].

3- گلپایگانی، خوئی، فاضل، صافی، تبریزی، زنجانی: و نماز خواندن بین اذان و اقامه نماز مغرب مستحب نیست.

4- اراکی، سیستانی: [پایان مسأله]

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 939.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 938.

*****

وحید: مسأله- مستحب است بین اذان و اقامه فاصله بیندازد، به نشستن یا دو رکعت نماز یا تکلّم یا تسبیح، ولی حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح مکروه است.

بهجت: مسأله- مستحب است بین اذان و اقامه، در غیر نماز مغرب، دو رکعت نماز بخواند و در صورت نخواندن نافله قدری بنشیند یا سجده نماید یا قدمی بردارد. و در مغرب کافی است قدری ساکت شود یا قدمی بردارد و حرف زدن بین اذان و اقامه نماز صبح اگر ذکر نباشد مکروه است.

(مسأله 941) مستحب است 1 کسی را که برای گفتن اذان2 معیّن می کنند عادل و وقت شناس3 و صدایش بلند4 باشد و اذان را در جای بلند بگوید5.

1- مکارم: بهتر است...

2- وحید: اذان اعلامی...

3- بهجت: عادل و بینا و وقت شناس باشد یا این که راهنما داشته باشد...

4- مکارم: و مناسب...

5- فاضل، مکارم: و در صورتی که از بلندگوها استفاده شود مانعی ندارد گوینده اذان در محل پایین قرار گیرد.

*****

مظاهری: مسأله- مستحب است کسی را برای اذان معیّن کنند و علاوه بر شرایطی که گفته شد باید خوش صدا باشد و صدایش بلند باشد و اذان را در جای بلندی بگوید .

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 777- مؤذّن در مقابل اذان گفتن بنابراحتیاط واجب نباید مزد بگیرد و امّا چیزی که عنوان مزد ندارد جایز است، مثل ارتزاق از بیت المال و یا موقوفه ای که از درآمد آن برای مؤذّن سهمی در نظر گرفته شده است.

مکارم: مسأله 859- فاضل: مسأله  959- شنیدن اذان از رادیو و ضبط صوت و مانند آن برای نماز کافی نیست ،بلکه خود نمازگزاران باید اذان بگویند.

مکارم: مسأله 861- فاضل: مسأله 960-  احتیاط واجب آن است که اذان را همیشه به قصد نماز بگویند و گفتن اذان برای اعلام دخول وقت بدون قصد نماز بعد از آن مشکل است.

فاضل: مسأله 961- اگر اذان و اقامه را به قصد نماز فرادی بگوید بعد جماعتی از او تقاضا کنند تا امام جماعت انان شود یا بخواهد به عنوان مأموم نمازش را به جماعت بخواند آن اذان و اقامه کافی نیست و مستحب است دوباره بگویند.

سوال 370: آیا نشستن و نماز خواندن یا عبور کردن از مکان‏هائى که دولت ظالم آنها را غصب مى‏کند، جایز است؟
پاسخ: در صورت علم به غصب، احکام و آثار مغصوب مترتب است.
سوال 371: نماز خواندن در زمینى که قبلا وقف بوده و دولت آن را تصرف نموده و در آن مدرسه ساخته است، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر احتمال قابل توجهى داده شود که تصرف مذکور مجوز شرعى داشته است، نماز خواندن در آن مکان اشکال ندارد.
سوال 372: من نماز جماعت را در تعدادى از مدارس اقامه مى‏کنم. زمین بعضى از این مدارس از صاحبان آن بدون رضایت آنها گرفته شده است. نماز من و دانش‏آموزان در این مدارس چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر احتمال قابل توجهى داده شود که مسئول ذیربط به استناد مجوز قانونى و شرعى اقدام به احداث مدارس در آن اراضى نموده، نماز خواندن در آن اشکال ندارد
سوال 373: اگر شخصى مدتى بر سجاده یا با لباسى که خمس به آن تعلق گرفته است، نماز بخواند، نمازهاى او چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر جهل به تعلق خمس به آن مال و یا به حکم تصرف در آن داشته، نمازهایى که تا به حال در آن خوانده، صحیح است.
سوال 374: آیا این گفته که باید مردان هنگام نماز جلوتر از زنان بایستند، صحیح است؟
پاسخ: بنابر احتیاطِ واجب، لازم است بین زن و مرد در حال نماز، حداقل یک وجب فاصله باشد و در این صورت اگر زن و مرد محاذى یکدیگر ‏بایستند یا زن جلوتر از مرد بایستد نماز هر دو صحیح است.‏
سوال 375: نصب تصویر امام خمینى «قدّس سرّه» و شهداى انقلاب اسلامى در مساجد، با توجه به این که خود حضرت امام «قدس سره» عدم تمایل خود را نسبت به نصب عکسشان در مساجد ابراز کرده و راجع به کراهت آن هم مطالبى وجود دارد، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اشکال ندارد لکن اگر در شبستان باشد بهتر است هنگام نماز، به طریقى روى آن پوشانده شود.
سوال 376: شخصى در یک خانه دولتى زندگى مى‏کند که مدت سکونت وى در آن به پایان رسیده و حکم تخلیه نیز به او ابلاغ شده است. نماز و روزه‏هاى وى بعد از انقضاى موعد مقرر تخلیه، چه حکمى دارد؟
پاسخ: اگر از طرف مسئولین مربوطه مجاز به استفاده از آن خانه بعداز مهلت مقرر نباشد، تصرفات او در آن، حکم غصب را دارد.
سوال 377: آیا نماز خواندن بر سجاده‏اى که شکلهائى روى آن رسم شده و یا بر مهرى که داراى نقش است، کراهت دارد؟
پاسخ: فى نفسه اشکال ندارد، ولى اگر به گونه‏اى باشد که بهانه به دست کسانى دهد که تهمت به شیعه مى‏زنند، تولید آن و نماز خواندن بر آن جایز نیست. و همچنین اگر موجب تفرق حواس و از بین رفتن حضور قلب در نماز شود، کراهت دارد.
سوال 378: اگر مکان نمازگزار پاک نباشد ولى محل سجده پاک باشد، آیا نماز صحیح است؟
پاسخ: اگر نجاست مکان نمازگزار به لباس یا بدن وى سرایت نکند و محل سجده هم پاک باشد، نماز در آن مکان اشکال ندارد.
پاسخ: نماز خواندن و تصرفات دیگر در این اداره اشکال ندارد، مگر این که از طریق شرعى ثابت شود زمینى که ساختمان مذکور در آن ایجاد شده، وقف براى دفن اموات بوده و به طریق غیر شرعى، تصرف گردیده و در آن ساختمان سازى شده است.
سوال 380: جوانان مؤمن تصمیم گرفته‏اند که به منظور امر به معروف ،هفته‏اى یک یا دو روز نماز را در پارکها اقامه کنند، ولى بعضى اشکال مى‏کنند که مالکیت زمین‏هاى پارکها مشخص نیست. نماز خواندن در آنها چه حکمى دارد؟
پاسخ:
نماز خواندن در پارک‏هاى فعلى و غیر آن اشکال ندارد و به صرف احتمال غصب توجهى نمى‏شود.
سوال 381: زمین یکى از دبیرستان‏هاى این شهر ملک یکى از افراد است. این زمین طبق نقشه شهر باید به پارک تبدیل مى‏شد، ولى به علت نیاز شدید و با موافقت مسئولین مربوطه، مقرر شد که تبدیل به مدرسه شود. از آنجائى که صاحب آن زمین راضى به تملک آن توسط دولت نیست و عدم رضایت خود را نسبت به اقامه نماز و مانند آن در زمین مذکور اعلام نموده است. امیدواریم نظر شریف خود را راجع به نماز خواندن در این مکان اعلام فرمائید.
پاسخ: اگر گرفتن زمین از مالک شرعى آن طبق قانونى که توسط مجلس شوراى اسلامى وضع و به تأیید شوراى نگهبان رسیده است، انجام گرفته باشد، نماز خواندن و تصرفات دیگر در آن مکان اشکال ندارد.
سوال 382: در شهر ما دو مسجد مجاور هم وجوددارد که دیوار بین آن دو آنها را از هم جدا مى‏کند. مدتى پیش تعدادى از مؤمنین براى این که دو مسجد به هم وصل شوند، اقدام به خراب کردن قسمت زیادى از دیوار فاصل بین آن دو نمودند، و همین امر باعث شبهه براى بعضى در مورد اقامه نماز در آن دو مسجد شد و هنوز هم این شک براى آنان وجود دارد. امیدواریم راه حل این مشکل را بیان فرمائید.
پاسخ: از میان برداشتن دیوارى که بین دو مسجد فاصله انداخته، باعث اشکال در اقامه نماز در دو مسجد نیست.

سوال 383:
در جاده‏ها رستورانهائى وجود دارد که در کنار آنها مکانهائى براى خواندن نماز قرار دارد، اگر کسى در آن رستوران غذا نخورد، آیا جایز است در آن مکانها نماز بخواند یا این که ابتدا باید اجازه بگیرد؟
پاسخ: اگر احتمال دهد نماز خانه ملک صاحب رستوران است و استفاده از آن مخصوص کسانى است که در آن رستوران غذا مى‏خورند، باید اجازه بگیرد.
سوال 384: آیا نماز کسى که در زمین غصبى روى سجاده یا چوب و مانند آن نماز خوانده، صحیح است یا باطل؟
پاسخ: نماز در زمین غصبى باطل است، هر چند روى جا نماز و تخت باشد.
سوال 385: در بعضى از شرکت‏ها و مؤسسه‏هائى که امروزه در اختیار دولت قرار دارد بعضى اعضاى شرکت و کارمندان از شرکت در نماز جماعتى که در آنجا اقامه مى‏شود خوددارى مى‏کنند، به این دلیل که آن مکانها توسط دادگاه شرع از صاحبان آنها مصادره شده است. خواهشمندیم نظر مبارک را در این باره بیان فرمائید.
پاسخ: اگر احتمال مى‏دهند که قاضى صادر کننده حکم مصادره، با صلاحیت قانونى و بر اساس موازین شرعى و قانونى اقدام به صدور حکم کرده است، عمل او شرعا محکوم به صحت است، وبنا بر این تصرف در آن مکان جایز است و حکم غصب بر آن منطبق نیست.
سوال 386: اگر مسجدى مجاور حسینیه‏اى باشد، آیا اقامه نماز جماعت در حسینیه صحیح‏است و آیا ثواب آن در هر دو برابر است؟
پاسخ: شکى نیست که فضیلت نماز در مسجد بیشتر از فضیلت نماز درغیر مسجد است، ولى خواندن نماز جماعت در حسینیه یا در هر مکان دیگرى اشکال شرعى ندارد.
سوال 387: آیا نماز خواندن در مکانى که موسیقى حرام پخش مى‏شود، صحیح است یا خیر؟
پاسخ: اگر نماز خواندن در آن محل مستلزم گوش دادن به موسیقى حرام باشد، توقف در آنجا جایز نیست، ولى نماز محکوم به صحت است، و با فرض این که موسیقى باعث عدم توجه و تمرکز حواس مى‏شود، نماز خواندن در آن مکان مکروه است.
سوال 388: نماز کسانى که با قایق به مأموریت فرستاده مى‏شوند و وقت نماز آنها مى‏رسد، به طورى که اگر در همان زمان نماز نخوانند، بعد از آن نمى‏توانند نماز خود را داخل وقت بخوانند، چه حکمى دارد؟
پاسخ: در فرض مزبور واجب است که نماز را در وقت آن به هر صورتى که ممکن است، ولو در داخل همان قایق، بخوانند.

سوال 379: ساختمان کنونى اداره‏اى که در آن کار مى‏کنم، در گذشته قبرستان بود که چهل سال قبل متروکه شده و سى سال است که این ساختمان در آن ایجاد شده است. در حال حاضر ساختمان همه زمین‏هاى اطراف اداره تمام گردیده و اثرى از قبرستان باقى نمانده است. با توجه به مطالب مذکور امیدواریم پاسخ فرمائید که آیا اقامه نماز در این اداره توسط کارمندان آن از نظر شرعى صحیح است یا خیر؟

(مسأله 900) نجس کردن زمین و سقف و بام و طرف داخل دیوار مسجد حرام است1 و هر کس بفهمد که نجس شده است باید فوراً نجاست آن را برطرف کند. و احتیاط واجب2 آن است که طرف بیرون دیوار مسجد را هم نجس نکنند، و اگر نجس شود نجاستش را برطرف نمایند3، مگر آن که واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد4.

1- مکارم: و احتیاط واجب ان است که طرف بیرون دیوار مسجد را هم نجس نکند، مگر آنکه واقف آن را جزء مسجد قرار نداده باشد.

بهجت: نجس کردن زمین، سقف، بام، ظاهر و باطن مسجد حرام است...

2- سیستانی: احتیاط مستحبّ....

زنجانی: احتیاط ...

3- گلپایگانی، صافی، زنجانی، وحید:[پایان مسأله]

خوئی، تبریزی: اگر نجس شود برطرف کردن آن لازم نیست، مگر در صورتی که بقاء نجاست، موجب هتک مسجد باشد.

سیستانی: اگر نجس شود برطرف کردن آن لازم نیست، ولی اگر نجس کردن طرف بیرون دیوار موجب هتک مسجد باشد البته حرام است و برطرف کردن آن مقداری که رافع هتک باشد لازم است.

4- بهجت: و بنابرأحوط، کافر نباید وارد مساجد مسلمین شود.

*****

مظاهری: مسأله- نجس کردن هر جایی از مسجد و حرم امامان علیهم السلام و فرش آنها حرام و تطهیر کردن آنها فورا واجب است ؛و اگر نتواند، ولو با کمک گرفتن، باید به کسی که می تواند اطّلاع دهد. و اگر برای تطهیر احتّیاج به خراب کردن باشد باید خراب کند و دوباره بسازد.

(مسأله 901) اگر نتواند مسجد را تطهیر نماید1،یا کمک لازم داشته باشد و پیدا نکند، تطهیر مسجد بر او واجب نیست2، ولی اگر بی احترامی به مسجد باشد بنابراحتیاط واجب، باید به کسی که می تواند تطهیر کند اطلاع دهد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مکارم: مثل اینکه مسافر و در حال عبور باشد، یا احتیاج به کمک دارد و پیدا نکند ،احتیاط واجب آن است که به دیگران که می توانند تطهیر کنند اطلاع دهد.

2- اراکی، خوئی، گلپایگانی، صافی: ولی بنابراحتیاط  واجب باید به کسی که می تواند تطهیر کند اطلاع دهد.

زنجانی، تبریزی: ولی باید (تبریزی: بنابراحتیاط واجب) به کسی که احتمال می دهد آن را تطهیر می کند اطّلاع دهد.

فاضل، وحید: ولی باید به کسی که می تواند تطهیر کند (وحید: و احتمال دهد که تطهیر می کند) اطلاع دهد.

سیستانی: ولی چنانچه بداند که اگر به دیگری اطلاع دهد این کار انجام می گیرد،اگر باقی گذاشتن نجاست موجب هتک باشد باید به او اطّلاع دهد.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله900.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 742- بنابرأظهر در قراردادن مکانی به عنوان مسجد، صیغه وقف لازم نیست بلکه هر عملی که دلالت برآن کند  کافی است، اگر چه به کاربردن لفظ در ایجاب آن، و تلفّظ  به وقفیّت به عنوان مسجدیّت أحوط است، و همچنین در قبول متولّی یا حاکم شرع؛ و أظهر اعتبار قصد قربت است در وقف مسجد، و کافی است  که با نیّت و اراده بگوید:«جعلته مسجداً لله»  و مسجدیّت را اعلام کند، به معنایی که در عرف مسلمین معمول است(در مقابل مسجد به معنای لغوی)؛ و در قبضش کافی است یک نفر که نمازش محکوم به صحّت باشد با اذن واقف در آنجا نماز بخواند. و اقرب، ترتیب آثار مسجدیّت است بر مساجد مخالفین، در صورتی که محکوم به کفر نباشند؛ و کلیساها و کنیسه ها در جهت حصول تقرّب، مانند مساجد مخالفین است، ولی در سایر جهات محلّ تأملّ است.

مکارم: مسأله 824- هر گاه مسجد نجس شود بر همه لازم است که به طور واجب کفایی نجاست را برطرف کنند، یعنی اگر یک یا چند نفر اقدام به تطهیر کنند از دیگران ساقط می شود و گرنه همه گنهکارند و کسی که مسجد را نجس کرده در این حکم با دیگران تفاوتی ندارد.

(مسأله 902) اگر جایی از مسجد نجس شود که تطهیر آن بدون کندن یا خراب کردن ممکن نیست باید آنجا را بکنند  یا اگر خرابی زیاد لازم نمی آید خراب نمایند1 و (هزینه پر کردن چاله و تعمیر خرابی بر کسی است که مسجد را نجس کرده است و بر اشخاصی  که برای تطهیر مسجد جایی از آن را کندند، یا قسمتی از آن خراب نمودند2) پر کردن جایی که کنده اند و ساختن جایی که خراب کرده اند واجب نیست3. ولی اگر آن کس  که نجس کرده بکند یا خراب کند در صورت امکان باید پر کند و تعمیر نماید.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مکارم: و بنابراحتیاط واجب جایی را کنده اند یا خراب کرده اند به حالت اوّل بازگزدانند؛ و بهتر است کسی که نجس کرده تعمیر آن را بر عهده گیرد و اگر مخارجی داشته باشد بنابراحتیاط واجب ضامن است.

اراکی، زنجانی:  باید آنجا را بکنند یا خراب نمایند...

سبحانی: اگر خرابی جزئی باشد خراب نمایند...

خوئی، تبریزی، وحید: باید آنجا را بکنند یا خراب نمایند، در صورتی  که خرابی کلّی و مستلزم ضرر وقف نباشد...

سیستانی: باید انجا  را بکنند یا خراب نمایند، در صورتی که کندن یا خراب  کردن جزئی باشد، یا آن که رفع هتک متوقّف بر کندن  یا خراب کردن کلی باشد،و الا خراب کردن، محلّ اشکال است...

2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: خوئی، زنجانی، سیستانی، تبریزی، نوری ، فاضل، وحید و سبحانی نیست]

3- خوئی، سیستانی، تبریزی، وحید: ولی اگر چیزی مانند آجر مسجد نجس شود، در صورتی که ممکن باشد، باید بعد از آب کشیدن، به جای اوّلش بگذارند.

زنجانی: پر کردن جایی که کنده اند و ساختن جایی که خراب کرده اند بر کسی که مسجد را نجس کرده لازم است و بر غیر او لازم نیست.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 900

******

گلپایگانی: مسأله- اگر جایی از مسجد نجس شود و تطهیر آن بدون کندن یا خراب  کردن مقدار کمی از آن ممکن نباشد، باید آنجا را بکنند یا خراب نمایند و پر کردن و ساختن آن قسمت هم واجب نیست، مگر این که خود کسی که نجس کرده خراب کند  که در این صورت بنابراحتیاط باید آن قسمت را بسازد و یا پر کند. و اگر مسجد به نحوی  نجس شده باشد که برای تطهیر ان ناچار باشند تمام مسجد را خراب کنند، چنانچه متبرّعی باشد که بعد از تخریب آن را بسازد، خراب کردن آن جایز است و الا  جایز نیست. ولی اگر ممکن است، باید ظاهر آن را بنابراحتیاط تطهیر نمایند. و اگر چیزی مانند آجر مسجد که ممکن است آن را برگرداند، نجس شود، باید بعد از تطهیر بنابراحتیاط آن را به مسجد برگرداند*.

. صافی: اگر مسجد به نحوی نجس شده باشد که برای تطهیر آن، ناچار باشند تمام مسجد را خراب کنند، خراب کردن آن جایز نیست؛ چنانچه متبرّعی هم باشد که بعد از تخریب، آن را بسازد، جایز بودن خراب کردن آن، مشکل است...

*صافی: باید بعد از تطهیر، آن را به مسجد برگرداند.

(مسأله 903) اگر مسجدی را غصب کنند1 و به جای آن خانه و مانند ان بسازند2، که دیگر به ان مسجد نگویند باز هم بنابراحتیاط واجب3 نجس کردن آن حرام و تطهیر آن واجب است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مکارم: و آن را از صورت مسجد  به کلّی درآورند به طوری که دیگر به آن مسجد نگویند، باز هم نجس کردن آن بنابراحتیاط حرام است و تطهیر آن لازم است.

2- خوئی، تبریزی: یا به طوری خراب شود که نماز خواندن  در آن ممکن نباشد بنابراحتیاط باز هم نجس کردن آن حرام است ولی تطهیر آن واجب نیست.

گلپایگانی، صافی: یا به طوری خراب شود که نماز خواندن در آن ممکن نباشد باز هم نجس کردن آن حرام است و تطهیر آن واجب است.

سیستانی: یا به طوری خراب شود که به دیگر به آن مسجد نگویند، نجس کردن آن حرام نیست و تطهیر آن واجب نیست.

فاضل: یا در طرح توسعه و تعریض کوچه و خیابانهای  شهرو روستا قسمتی از مسجد در کوچه  و خیابان واقع شود بنابراحتیاط واجب تنجیس آن جایز نیست و تطهیر آن واجب است.

زنجانی: و عرفاً امکان بازگشت دوباره آن به حالت  مسجدیت نباشد یا به طوری خراب شود که نماز خواندن در آن ممکن نباشد، بنابراحتیاط مستحب  آن را نجس نکنند و اگر نجس شد تطهیر کنند.

وحید: نجس کردن آن –بنابراحتیاط- حرام است و تطهیر آن واجب نیست و لی نجس کردن مسجدی که خراب شده  -هرچند در آن نماز نخوانند- جایز نیست و تطهیر آن لازم است.

3- اراکی، مظاهری: باز هم نجس کردن آن حرام و تطهیر آن واجب است.

مسأله اختصاصی

فاضل: مسأله 914- جسد میّت را پیش از غسل دادن در مسجد گذاشتن اگر موجب سرایت نجاست به مسجد یا مستلزم بی احترامی به مسجد نباشد مانعی ندارد، ولی بهتر آن است که جنازه میّت را در مسجد نگذارند، امّا بعد از غسل بی اشکال است.

(مسأله 904) نجس کردن حرم امامان علیهم السلام1 حرام است. و اگر یکی از آنها نجس شود، چنانچه نجس ماندن آن بی احترامی باشد، تطهیر آن واجب است، بلکه  احتیاط واجب2 آن است که اگر بی احترامی  هم نباشد آن را تطهیر کنند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل: حرم پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حرم امامان علیهم السلام...

2- اراکی، خوئی، فاضل، تبریزی، سیستانی، زنجانی، وحید، سبحانی: احتیاط مستحبّ...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 900

*****

مکارم: مسأله- آلوده کردن حرم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامان علیهم السلام اگر موجب هتک  باشد حرام است و در این صورت تطهیر آن واجب است بلکه اگر بی احترامی هم نباسد احتیاط آن است که آن را تطهیر کنند.

(مسأله 905) اگر حصیر1 مسجد نجس شود، بنابراحتیاط واجب2 باید آن را آب بکشند3 ولی چنانچه4 بواسطه آب کشیدن، خراب می شود و بریدن جای نجس بهتر است، باید آن را ببرند5 و اگر کسی که نجس کرده ببرد باید خودش اصلاح کند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل، زنجانی: یا فرش...

2- خوئی، تبریزی: بنابراحتیاط...

[عبارت «بنابراحتیاط واجب» در رساله آیات عظام: گلپایگانی، صافی و زنجانی نیست]

3- فاضل:[پایان مسأله]

4- خوئی، تبریزی، صافی: ولی چنانچه نجاست حصیر بی احترامی به مسجد باشد و ...

5- خوئی، گلپایگانی، زنجانی، صافی، تبریزی:[پایان مسأله]

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 900.

*****

مکارم: مسأله- نجس کردن فرش مسجد نیز حرام است و چنانچه نجس شود باید آن را تطهیر کرد. و اگر خسارتی لازم آید، کسی که آن را نجس کرده است ضامن است(بنابراحتیاط واجب).

سیستانی: مسأله- اگر حصیر یا موکت مسجد نجس شود، باید آن را آب بکشند، و اگر بریدن جای نجس بهتر باشد، باید آن را ببرند؛ ولی بریدن مقدار معتنابهی از آن یا تطهیری که موجب نقص باشد محلّ اشکال است، مگر این که ترک آن موجب هتک باشد.

وحید: مسأله- نجس کردن حصیر مسجد حرام است و کسی که آن را نجس کرده بنابراحتیاط باید تطهیر کند و بر غیر او احتیاط مستحب است که تطهیر کند، مگر این که نجاست آن بی احترامی به مسجد باشد  که در این صورت باید تطهیر شود.

(مسأله 906) بردن عین نجس مانند خون1 در مسجد اگر بی احترامی به مسجد باشد حرام است2 و همچنین بردن چیزی که نجس شده3، در صورتی که بی احترامی به مسجد باشد حرام است.

1- فاضل: و بول...

2- گلپایگانی، صافی: بلکه احتیاط مستحب آن است که اگر بی احترامی هم نباشد عین نجس را در مسجد نبرند...

3- فاضل: مانند لباس و کفش نجس...

*****

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- بردن عین نجس و متنجّس در مسجد اگر بی احترامی به مسجد باشد حرام است، بلکه احتیاط مستحبّ آن است که اگر بی احترامی هم نباشد عین نجس را در مسجد نبرند..

. سیستانی: مگر آن چه از توابع انسانی است که وارد می شود، مانند خون زخمی که در بدن یا لباس او است.

زنجانی: مسأله-  بردن عین نجس یا  متنجس در مسجد اگر سبب نجس شدن مسجد شود یا بی احترامی به مسجد باشد حرام است ، و در غیر این صورت هم احتیاط مستحب آن است که آن را در مسجد نبرند.

بهجت: مسأله - گذاشتن لباس نجس و سایر چیزهای نجس و متنجّس در مسجد، در صورتی که نجاست آن به مسجد سرایت نکند و مو جب بی احترامی به آن نباشد، مانعی ندارد.

مکارم: مسأله- بردن عین نجاست، مانند خون و بول در مسجد حرام است، هر چند بی احترامی به مسجد نباشد بنابراحتیاط  واجب، مگر چیز جزئی که گاه در لباس و بدن شخص وارد شونده یا در لباس بچه های کوچک است؛ امّا بردن متنجّس (چیزی که نجس شده مانند لباس و کفش نجس) در صورتی که بی احترامی به مسجد نباشد و سبب آلودگی مسجد نیز نشود حرام نیست.

مظاهری: مسأله- بردن عین نجس و متنجس در مسجد اشکال ندارد، مگر آنکه بی احترامی به مسجد باشد.

(مسأله 907) اگر مسجد را برای روضه خوانی چادر بزنند و فرش کنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای در آن ببرند1، در صورتی که این کارها به مسجد ضرر نرساند و مانع نماز خواندن نشود اشکال ندارد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل، مکارم: اگر برای مراسم عزاداری و روضه خوانی و سوگواری  یا جشنهای مذهبی و مانند آن مسجد را چادر بزنند و سیاهی بکوبند و اسباب چای و غذا در مسجد ببرند...

*****

مظاهری: مسأله-  تشکیل مراسم مذهبی، نظیر سوگواری ها و جشن ها در مسجد اشکال ندارد.

(مسأله 908) بنابراحتیاط واجب1 مسجد را به طلا نباید زینت نمایند2 و همچنین نباید3 صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد در مسجد نقش کنند. و نقاشی چیزهایی که روح ندارد ، مثل گل و بوته مکروه است.

1- [عبارت «بنابراحتیاط واجب»  در رساله آیت الله اراکی نیست]

2- بهجت: و همچنین  نباید صورت چیزی را نقاشی کنند و بکشند، مخصوصاً چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد، که در غیر مسجد هم اشکال دارد و احتمال دارد  نماز خواندن در این مساجد مکروه باشد، ولی نوشتن قرآن و احادیث صحیحه در مسجد مانعی ندارد.

3- اراکی: بنابراحتیاط واجب...

فاضل: بنابراحتیاط...

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- زینت کردن مسجد به طلا حرام است بنابراحتیاط واجب؛ و همچنین است نقش کردن مسجد به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد. و نقّاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.

خوئی، تبریزی، زنجانی: مسأله- احتیاط مستحب این است که مسجد را به طلا و (زنجانی: یا نصب) صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد زینت نکنند.

مکارم: مسأله- تزیین کردن مسجد به طلا اشکال دارد؛ و همچنین احتیاط آن است که صورت چیزهایی که روح دارد، مثل انسان و حیوان در مسجد نقش نکنند ولی در جای دیگر مانند کتابخانه مسجد مانعی ندارد.

سیستانی: مسأله- احتیاط واجب این است که مسجد را به طلا زینت نکنند و احتیاط مستحب آن است که به صورت چیزهایی که مثل انسان و حیوان روح دارد زینت نکنند.

وحید: مسأله- زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که  مثل  انسان و حیوان روح دارد ، بنابراحتیاط واجب جایز نیست؛ و نقاشی چیزهایی که روح ندارد، مثل گل و بوته مکروه است.

مظاهری: مسأله- زینت کردن مسجد به طلا و صورت چیزهایی که روح دارد مکروه است.

(مسأله 909) اگر مسجد خراب هم شود نمی توانند ان را بفروشند یا داخل ملک و جاده نمایند.1

1- نوری: مگر اینکه ولیّ فقیه براساس مصالح مهمتری اجازه بدهد.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 910.

(مسأله 910) فروختن در و پنجره و چیزهای دیگر مسجد حرام است1 و اگر مسجد خراب شود، باید اینها را صرف تعمیر همان مسجد کنند2 و چنانچه به درد آن مسجد نخورد، باید در مسجد دیگر مصرف شود، ولی اگر به درد مسجدهای دیگر هم نخورد3، می توانند آن را بفروشند و پول آن را اگر ممکن است صرف تعمیر همان مسجد و گرنه صرف تعمیر مسجد دیگر نمایند4.

1- تبریزی: چه جزء بناء حساب بشود یا نه ،باطل است...

2- بهجت: و چنانچه در آن مسجد قابل مصرف نیست و همان مسجد به  پول آن نیاز دارد بفروشند صرف  نیاز آن مسجد کنند. و اگر آن مسجد به خود آن و به پول آن نیاز ندارد، در مساجد دیگر آن را مصرف کنند و اگر آنجا هم نیاز نباشد بفروشند و پول آن را صرف مسجد کنند. و غلّه و نذوراتی که برای مسجد معیّنی قرار داده شده، در صورت بی نیاز بودن آن  مسجد و یا معذور بودن مصرف در آن مسجد، می توان انها را در سایر مساجد مصرف کرد و همچنین است حکم غلات و نذورات  موقوفه مشاهد مشرفّه؛ و با تعذّر مصرف در موارد معیّن شده و یا مماثل آن، می توان آن غّلات و نذورات را در مطلق خیرات و مبرّات مصرف نمود.

3-  تبریزی: چنانچه جز بنا حساب نشود...

وحید: آنچه را که از اجزای مسجد شمرده نشود و وقف بر مسجد باشد ، می توانند با اذن ولی شرعی  بفروشند و پول آن را اگر ممکن است صرف تعمیر همان مسجد و گرنه صرف تعمیر مسجد دیگر نمایند. و اگر آن هم ممکن نشد در سایر وجوه برّ و خیر صرف نمایند.

4- زنجانی: پول آن را باید اگر ممکن است به مصرفی برسانند که به مقصود  واقف نزدیکتر است.

*****

مظاهری: مسأله- اگر مسجد خراب شود فروختن آن و در و پنجره و چیزهای دیگر آن بدون اذن حاکم شرع جایز نیست. و اگر مسجد طوری خراب شود که تعمیر آن ممکن نباشد ، می توانند آن را خراب کنند و دوباره بسازند، بلکه می توانند مسجدی را که خراب نشده برای احتیاج مردم خراب کنند و بزرگتر بسازند.

(مسأله 911) ساختن مسجد و تعمیر مسجدی که نزدیک به خرابی می باشد مستحب است1 و اگر مسجد طوری خراب شود که تعمیر آن ممکن نباشد، می توانند آن را  خراب کنند و دوباره بسازند بلکه می توانند مسجدی را که خراب نشده، برای احتیاج مردم 2خراب کنند و بزرگتر بسازند.

1- وحید: ساختن مسجد و تعمیر آن مستحب است ...

2- وحید: برای احتیاج مردم به نماز ...

سبحانی: برای نماز خواندن در آن...

*****

مکارم: مسأله- ساختن مسجد مستحبّ است و هر قدر در جای مناسب تر و بهتری باشد که مسلمانان از آن بیشتر استفاده کنند بهتر است . تعمیر مسجد نیز مستحبّ است و از بهترین کارها است واگر مسجد طوری خراب شود که تعمیر آن ممکن نباشد، می توانند ان را بکلّی خراب کنند و دوباره بسازند . مسجدی که خراب نشده و قابل استفاده است اگر نیاز به توسعه دارد می توان آن را خراب کرد و بهتر و بزرگتر ساخت.

مظاهری: مسأله- ساختن مسجد و تعمیر و تمیز  کردن و روشن کردن چراغ در آن و مانند این ها مستحب است.[ونیز رجوع کنید به ذیل مساله 910.]

(مسأله 912) تمیز کردن مسجد و روشن کردن چراغ آن1 مستحب است، و کسی که می خواهد مسجد برود، مستحب است خودرا خوشبو کند و لباس پاکیزه و قیمتی بپوشد2 و ته کفش خود را وارسی کند که نجاستی به آن نباشد3 و موقع داخل شدن به مسجد4، اوّل پای راست و موقع بیرون آمدن، اوّل پای چپ را بگذارد و همچنین  مستحب است از همه زودتر به مسجد آید و از همه دیرتر از مسجد بیرون رود.

1- مکارم: و کوشش در تأمین حوائج آن...

2- اراکی: لباس پاکیزه و فاخر بپوشد...

مکارم: لباس پاکیزه بپوشد...

فاضل: لباس پاکیزه و فاخر و قیمتی بپوشد...

3- مکارم: که الوده نباشد...

4- مکارم: شایسته است...

*****

بهجت: مسأله- چند چیز در مسجد مستحب است، از جمله: تمیز کردن مسجد، روشن کردن چراغ آن، و قرار دادن محلّ تطهیر از بول و غایط در خارج مسجد؛ و نیز مستحب است کسی که می خواهد مسجد برود ته کفش خود را وارسی کند که نجاستی در آن نباشد و موقع داخل شدن به مسجد، اوّل پای راست و موقع بیرون امدن ، اوّل پای چپ را بگذارد.

مظاهری: مسأله- برای کسی که می خواهد مسجد برود شش امر مستحب است: 1- خود را خوشبو کند.2- لباس پاکیزه بپوشد. 3- ته کفش خود را وارسی کند که نجاستی به آن نباشد، 4- موقع داخل شدن، اوّل پای راست را ، و موقع بیرون آمدن اوّل پای چپ را بگذارد. 5- زودتر از دیگران به مسجد برود و دیرتر از دیگرن از مسجد بیرون بیاید، 6- دو رکعت نماز به قصد تحیّت و احترام مسجد بخواند.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 750- مستحب است مسجد دارای سقف نباشد، بلکه سایبان قرار دادن بر آن به غیر بوریا مکروه است؛ مگر به سبب ضرورت و یا مرجّحات دیگری که با وجود آنها، بنابرأقرب این کراهت از بین می رود.

(مسأله 913) وقتی انسان وارد مسجد می شود، مستحب است دو رکعت نماز به قصد تحیت و احترام مسجد بخواند و اگر نماز واجب یا مستحب دیگری هم بخواند کافی است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 912.

(مسأله 914) خوابیدن در مسجد  اگر انسان ناچار نباشد و صحبت کردن راجع به کارهای دنیا1 و مشغول صنعت شدن و خواندن شعری که نصیحت و مانند آن نباشد مکروه است. ( ونیز مکروه است آب دهان و بینی و اخلاط سینه را  در مسجد بیندازد2 و گمشده ای را طلب کند و صدای خودرا بلند کند3،  ولی بلند کردن صدا برای اذان مانعی ندارد.

1- زنجانی: و خرید و فروش...

2- سیستانی: بلکه در بعضی موارد حرام است...

[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله سبحانی نیامده است.]

3- بهجت: و در هر صورت باید از کارهایی که با احترام مسجد منافات دارد یا مزاحم نمازگزاران است اجتناب کند...

*****

مکارم: مسأله- خوابیدن در مسجد و سخن گفتن درباره کارهای دنیا و خواندن اشعاری که نصیحت و مانند آن در آن نباشد مکروه است؛ و همچنین انداختن آب دهان و بینی و اخلاط سینه در مسجد و بلند کردن صدا و داد و فریاد و آنچه با موقعیّت مسجد منافات دارد مکروه می باشد.

مظاهری: مسأله- در مسجد و حرم امامان علیهم السلام شش امر مکروه  است: 1- خوابیدن؛ 2- انجام کاری یا صحبتی درباره دنیا؛ 3- کثیف نمودن آنجا؛ 4- بلند کردن صدا؛ 5- راه دادن بچه یا دیوانه (در صورت ایجاد مزاحمت) ؛ 6- وارد شدن کسی که بوی دهان یا لباس یا بدن او مردم را اذیت می کند.

(مسأله 915) راه دادن بچه و دیوانه به مسجد مکروه است1 . و کسی که پیاز و سیر و مانند اینها خورده که بوی دهانش مردم را اذیت می کند مکروه است به مسجد برود.

1- فاضل، مکارم: ولی اگر آوردن بچه ها مزاحمتی ایجاد نکند و باعث علاقمندی آنان به نماز و مسجد شود مستحب است (مکارم: و گاه واجب)...

سیستانی: راه دادن دیوانه به مسجد مکروه است و همچنین است راه دادن بچّه اگر موجب زحمت نمازگزاران شود و یا این که احتمال رود مسجد را نجس کند. و در غیر این دو صورت مانعی از راه دادن بچه به مسجد نیست بلکه گاهی اولویّت دارد...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 914

*****

بهجت: مسأله- مستحب است که در مسجد از خرید و فروش و سایر معاملات (عقود و ایقاعات) غیر عبادی خودداری شود؛ و امّا مانند نذر و وقف و نکاح چون حیثیت عبادی دارند اشکالی ندارد،  و مستحب است از ورود دیوانگان و اطفال غیر ممیز که مراعات آداب مساجد را نمی نمایند به مساجد خودداری شود؛ و مکروه است کسی که بوی بدی از او استشمام می شود مثل بوی سیر و پیاز، داخل مسجد شود و بعید نیست نمازی را که با این حال خوانده، اعاده اش مستحب باشد.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 753- تعرّض به معابد یهودیان و مسیحیان که در ذمّه اسلام هستند و آن معابد هم در دست خود آنها است جایز نیست و آن اماکن مثل مساجد محترم است و جایز نیست خراب کردن آنها مگر با شرایطی، که در مساجد هم جاری است.

سبحانی: مسأله 771- نهادن جسد میت در مسجد پیش از غسل دادن اگر موجب سرایت نجاست و مستلزم هتک مسجد نباشد مانع ندارد ، و بعد از غسل دادن بی اشکال است . و صحن مسجد اگر مسجد نباشد شستن و غسل دادن میت در آنجا اگر مخالف با وقف نباشد  و موجب هتک نشود اشکال ندارد.

(مسأله 898) نماز خواندن در چند جا مکروه است و از آن جمله است1: حمام، زمین نمکزار، مقابل انسان، مقابل دری که باز است، در جاده و خیابان و کوچه( اگر برای کسانی که عبور می کنند زحمت نباشد و چنانچه زحمت  باشد حرام  ولی نماز باطل نیست2)، مقابل آتش و چراغ، در آشپزخانه(و هر جا که کوره آتش باشد3)، مقابل چاه و چاله ای که محلّ بول باشد، روبروی عکس و مجسمه چیزی که روح دارد، مگر آن که روی آن پرده بکشند، در اطاقی که جنب در آن باشد، در جایی که عکس باشد 4اگر چه روبروی نمازگزار نباشد5، مقابل قبر، روی قبر، بین دو قبر6، در قبرستان.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مظاهری: نماز خواندن در دوازده جا مکروه است...

2- خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: چنانچه زحمت باشد، مزاحمت حرام است...

اراکی، گلپایگانی، فاضل، صافی: چنانچه زحمت باشد حرام و نماز باطل است...

سبحانی: چنانچه  زحمت باشد حرام و نماز اشکال دارد...

زنجانی: چنانچه مزاحم باشد حرام و به احتیاط نماز باطل است...

مکارم: شایسته است نماز را در این چند جا نخوانند: حمام، زمین نمکزار، مقابل انسانی که نشسته یا ایستاده است، مقابل دری که باز است و در جادّه ها و کنار خیابانها در صورتی که مزاحم عبور و مرور مردم نباشد و اگر مزاحم باشد حرام است...

[قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله مظاهری نیست.]

3- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله مظاهری نیست.]

4-  وحید: در جایی که صورت جاندار باشد اگر چه روبروی نمازگزار نباشد...

5- مظاهری: [و] قبرستان.

6- [عبارت «بین دو قبر» در رساله آیت الله مکارم نیست]

(مسأله 899) کسی که در محلّ عبور مردم نماز می خواند1، یا کسی روبروی اوست، مستحب است جلوی خود چیزی بگذارد2 و اگر چوب یا ریسمانی3 هم باشد کافی است.

این مسأله در رساله آیات عظام  بهجت و مظاهری نیست.

1-  زنجانی: اگر انسان در جایی نماز می خواند که مردم از جلوی او عبور می کنند ...

2- فاضل: که میان او و آنها حائل گردد، حتّی اگر عصا، تسبیح یا ریسمانی باشد.

3- زنجانی: عصا یا تسبیح یا ریسمان...

*****

مکارم: مسأله- هرگاه انسان در جایی نماز می خواند که مردم از جلو او عبور می کنند، مستحبّ است جلو خود چیزی بگذارد که میان او و آنها حایل گردد حتّی اگر عصا و تسبیح و ریسمانی هم باشد کافی است.

(مسأله 893) در شرع مقدس اسلام بسیار سفارش شده است، که نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجدها مسجدالحرام است و بعد از ان مسجد پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و بعد مسجد کوفه1 و بعد از آن مسجد بیت المقدس و بعد از مسجد بیت المقدس، مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه و بعد از مسجد محلّه، مسجد بازار است.

1- اراکی: و مسجد بیت المقدس و بعد از آن مسجد جامع هر شهر و بعد از آن مسجد محلّه و بعد از مسجد محلّه، مسجد بازار است.

*****

بهجت: مسأله- نماز در مسجد، از نماز در غیر مسجد افضل است؛ و بهتر از همه مسجدالحرام  است و بعد مسجدالنبی صلی الله علیه و آله وسلم و بعد مسجد کوفه و بعد مسجد سهله و مسجد خیف و مسجد غدیر و مسجد بیت المقدس و مسجد براثا و مسجد قبا و مسجد جامع هر شهر و بعد مسجد قبیله و بعد مسجد بازار؛ و از جمله مواضع مستحب و با فضیلت، مشاهد مشرّفه انبیاء و اوصیاء انان و ائمه علیهم السلام است.

مظاهری: مسأله- در شرع مقدس اسلام خصوصا برای همسایگان مسجد بسیار سفارش شده است که نماز را در مسجد بخوانند. و بهتر از همه مسجد ها مسجد الحرام است که نماز در آن برابر با یک میلیون نماز است و مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله که برابر با ده هزار نماز است.

(مسأله 894) برای زنها نماز خواندن در خانه، بلکه در صندوقخانه و اطاق عقب بهتر است1، ولی اگر بتوانند کاملاً خود را از نامحرم حفظ کنند بهتر است در مسجد نماز بخوانند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- اراکی، خوئی، تبریزی، گلپایگانی، صافی ،وحید:[پایان مسأله]

سبحانی: برای زن ها نماز خواندن در خانه بهتر است...

*****

زنجانی: مسأله- برای زن ها نماز خواندن در خانه بهتر است و در حدیث شریف از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است: «خیر مساجد نساءکم البیوت».

مکارم: مسأله- با توجه به اینکه تبلیغات اسلامی و آگاهی بر احکام غالبا در مساجد انجام می شود برای زنها در صورتی که خود را از نامحرم به خوبی حفظ کنند بهتر است نماز را در مسجد بخوانند، و اگر راهی برای یادگرفتن مسائل اسلامی جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند.

فاضل: مسأله- برای زنها، بهتر آن است که نماز را در خانه و اتاق اختصاصی خود بخوانند، ولی اگر نماز در مسجد به هر جهتی غیر از مسجد بودن فضیلت بر نماز در خانه را داشته باشد مثل اینکه در مسجد جماعت است یا حضور قلب بیشتری وجود دارد بهتر است زنان برای درک این فضیلت با حجاب کامل به مسجد بروند و اگر راهی برای یاد گرفتن احکام و مسائل اسلامی جز از طریق رفتن به مسجد وجود ندارد واجب است به مسجد بروند.

سیستانی: مسأله- برای زنان بهتر ان است که نماز خود را در جایی بخوانند که از دیگر جاها در محفوظ بودن از نامحرم مناسب تر باشد، خواه اینجا خانه باشد یا مسجد یا جای دیگر.

(مسأله 895) نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است1 و2 نماز در حرم مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برابر دویست هزار نماز است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی: نماز در حرم امامان علیهم السلام مستحب است ...

2- خوئی، تبریزی، سیستانی: و مرویست که...

مکارم: بلکه در حدیث آمده...

*****

وحید: مسأله- نماز خواندن در حرم امامان علیهم السلام مستحب است بلکه از بعضی روایات استفاده می شود که  نماز در حرم مطهّر امیرالمومنین علیه السلام و سیدالشهداء علیه السلام افضل از مسجد است.

مظاهری: مسأله-  نماز در حرم مطهّر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و حرم و رواق و صحن امامان علیهم السلام مستحب، بلکه بهتر از مسجد است و برابر با دویست هزار نماز است.

(مسأله 896) زیاد رفتن به مسجد و رفتن در مسجدی که نمازگزار ندارد مستحب است و همسایه مسجد اگر عذری نداشته باشد ، مکروه است در غیر مسجد نماز بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

*****

مکارم: مسأله- رفتن به مسجدی که نمازگزار ندارد مستحب است . و همسایگان مسجد تا عذری نداشته باشند نماز در مسجد را ترک نکنند.

(مسأله 897) مستحب است انسان با کسی که در مسجد حاضر نمی شود غذا نخورد1 و در کارها با او مشورت نکند و همسایه او نشود و از او زن نگیرد و به او زن ندهد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل: مستحب است انسان با کسی که از روی بی اعتنایی به مسجد مسلمانها حاضر نمی شود رابطه دوستی برقرار نکند، با او غذا نخورد...

*****

مکارم: مسأله- شایسته است انسان با کسانی که از روی بی اعتنایی به مسجد مسلمانها حاضر نمی شوند، رابطه دوستی برقرار نکند، با آنها غذا نخورد و در کارها با آنها مشورت ننماید و از آنها زن نگیرد و به آنها زن ندهد.

مظاهری: مسأله- معاشرت با افرادی که با مسجد سرو کار ندارند و خرید و فروش با آنها و زن گرفتن و زن دادن به آنها مکروه است.

شرط پنجم1: آنکه جای پیشانی نمازگزار از جای زانوهای او2 بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر  نباشد3 و احتیاط واجب ان است که از سر انگشتان پا هم بیشتر از این پست و بلندتر نباشد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- اراکی، نوری: شرط هشتم:...

گلپایگانی، صافی: شرط نهم:...

خوئی،  تبریزی، سیستانی: شرط هفتم:...

زنجانی: شرط هفتم: هم سطحی جای پیشانی و پاها یعنی...

2- خوئی: از جای سر انگشتان پای او...

اراکی: از جای قدمهای او...

گلپایگانی، تبریزی، سیستانی، صافی: از جای زانوها و سر انگشتان پای او...

زنجانی: از جای پاهای او...

3- اراکی:[پایان مسأله]

خوئی، گلپایگانی، زنجانی، سیستانی، صافی، تبریزی: و تفصیل این مسأله در احکام سجده گفته می شود.

*****

فاضل: شرط ششم: مسطّح بودن مکان نمازگزار: جای پیشانی نمازگزار از جای زانوها  و سر انگشتان پای او نباید ببیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر باشد.

مکارم: شرط پنجم- بلندتر نبودن محلّ پیشانی از جای ایستادن: باید محلّ پیشانی نمازگزار از جای ایستادن او به اندازه ای بلند نباشد که از صورت سجده بیرون رود و احتیاط واجب آن است که بیش از چهار انگشت بسته بلندتر یا پست تر نباشد.

وحید: شرط هفتم: باید جای پیشانی نمازگزار از جای سر انگشتان پای او و بنابراحتیاط واجب از جای زانوها ی او، بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر نباشد و تفصیل آن در احکام سجده خواهد آمد.

سبحانی: شرط ششم: بلندتر نبودن جای پیشانی از محلّ ایستادن : جای پیشانی نمازگزار  از جای زانوها و سر انگشتان پای او، نباید بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر باشد.

مظاهری: شرط سوم: جای پیشانی نمازگزار از جای زانوها و سر انگشتان پا و دو کف دست او بیش از چهار انگشت بسته پست تر یا بلندتر نباشد، ولی اگر سهوا یا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه جای پیشانی او بلندتر یا پست تر است یا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.

(مسأله 889) بودن مرد و زن نامحرم در جای خلوت جایز نیست و احتیاط در نماز نخواندن در آنجا است، لیکن اگر خواند نمازش باطل نیست.

این مسأله در رساله آیات عظام بهجت ، فاضل و بهجت نیست.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- بودن مرد و زن نامحرم در اطاقی که کسی در انجا نیست و کسی هم نمی تواند وارد شود حرام است و نمازشان هم در آنجا صحیح نیست، ولی اگر یکی از آنان مشغول نماز باشد و دیگری که با او نامحرم است وارد شود نماز او اشکال ندارد.

خوئی، نوری: مسأله- بودن مرد و زن نامحرم در جایی که کسی در آنجا نیست و کسی هم نمی تواند وارد شود، در صورتی  که احتمال وقوع در معصیت را بدهند حرام است.و احتیاط مستحبّ آن است که در آنجا نماز نخوانند.

. زنجانی: حرام، بلکه اگر چنین احتمالی را هم ندهد، بنابراحتیاط حرام است و در هر حال، نمازشان در آنجا به احتیاط  باطل است؛ و اگر مشغول نماز باشد و کسی که با او نامحرم است وارد شود نیز همین حکم جاری است.

. وحید: جایز نیست...

سیستانی: مسأله-  بودن مرد و زن نامحرم در خلوت، اگر احتمال وقوع در معصیت را بدهند حرام است و احتیاط مستحب آن است که در آنجا نماز نخوانند.

تبریزی: مسأله- بودن مرد و زن نامحرم در جایی که خلوت است و کسی هم نمی تواند وارد شود یا وارد شونده مانع از ابتلاء به معصیت نمی شود در صورتی که احتمال وقوع در معصیت را بدهند جایز نیست، ولکن اگر انجا نماز بخواند صحیح است.

سبحانی: مسأله- بودن مرد و زن نامحرم در جای خلوت حرام است و نماز خواندن در آنجا اشکال دارد.

مکارم: مسأله- بودن مرد و زن نامحرم در جای خلوت که دیگری نمی تواند به آنجا وارد شود، اشکال دارد و احتیاط واجب ترک آن است و نماز خواندن در آنجا نیز اشکال دارد.

مظاهری: مسأله- در جایی که ماندن در آن حرام است، مانند مجلسی که در آن معصیت می شود و زیر سقفی که نزدیک است خراب شود  و بودن مرد و زن نامحرم در جایی که کسی آنجا نیست، باید نماز نخواند، ولی اگر خواند باطل نیست.

(مسأله 890) نماز خواندن در جایی که تار و مانند ان استعمال می کنند1 باطل نیست2 ولی گوش دادن به آنها حرام است.

این مسأله در رساله آیات عظام اراکی، فاضل و بهجت نیست.

1- سبحانی: نماز خواندن در جایی  که موسیقی می نوازند...

2- گلپایگانی، صافی: باطل است.[پایان مسأله]

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 889.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- نماز خواندن در جایی که تار می زنند، یا مانند آن را استعمال می کنند‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. باطل نیست، اگر چه گوش دادن و استعمال آن معصیت است*

. سیستانی: نماز خواندن در جایی که غنا می خوانند یا موسیقی حرام می نوازند...

* وحید: باطل نیست، ولی گوش دادن به آن حرام است؛ و هم چنین است بودن در آنجا مگر برای کسی که بودنش برای  جلوگیری از آن عمل باشد.

مکارم: مسأله- نماز خواندن در محلّی که مجلس گناه است، مثلاً در آنجا شراب می نوشند، قمار می زنند، غیبت می کنند، اشکال دارد.

زنجانی: مسأله- ماندن در مجالس لهو و لعب که دران آوازه خوانی می کنند یا تار و مانند آن استعمال می کنند، حرام و نماز خواندن در آنجا بنابراحتیاط  باطل است.

(مسأله 891) در خانه کعبه و بر بام آن نماز واجب خواندن مکروه است ولی در حال ناچاری مانع ندارد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- احتیاط واجب آن است که در  خانه کعبه و بر بام ان نماز واجب را نخوانند.ولی در حال ناچاری اشکال ندارد*

. سیستانی: در حال اختیار نماز واجب را نخوانند...

*اراکی، فاضل: مانع ندارد.

خوئی، تبریزی: مسأله- احتیاط واجب آن است که بر بام خانه کعبه در حال اختیار نماز واجب نخوانند، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد و ظاهر این است که نماز در خانه کعبه در حال اختیار نیز جایز است.

زنجانی:  مسأله- احتیاط مستحب آن است که بر بام خانه کعبه در حال اختیار نماز واجب یا مستحب نخوانند، ولی در حال ناچاری بی تردید مانعی ندارد. و خواندن نماز واجب در خانه کعبه در حال اختیار، مکروه و احتیاط استحبابی در ترک آن است. خواندن نماز مستحب در خانه کعبه اشکال ندارد بلکه مستحب است در داخل خانه مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخوانند.

مکارم: مسأله-احتیاط واجب آن است که نماز واجب را در خانه کعبه نخوانند، ولی نماز مستحبّ اشکال ندارد، بلکه مستحبّ است  در داخل  خانه کعبه در مقابل هر زاویه ای دو رکعت نماز بخوانند، ولی نماز بر پشت بام کعبه –خواه واجب یا مستحبّ- اشکال دارد.

وحید: مسأله- خواندن نماز واجب در حال اختیاربر بام خانه کعبه جایز نیست و احتیاط مستحب آن است که در داخل خانه هم نخواند، ولی در حال ناچاری اشکال ندارد.

سبحانی: مسأله-  احتیاط لازم آن است در خانه کعبه و بربام ان نماز واجب نخوانند.

مظاهری: مسأله- خواندن نماز واجب در کعبه و بر بام آن اشکال ندارد، گرچه مکروه است؛ ولی خواندن نماز مستحب در کعبه و بر بام آن مکروه هم نیست، بلکه مستحب است داخل کعبه مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخواند.

(مسأله 892) خواندن نماز مستحب در خانه کعبه و بر بام آن اشکال ندارد1، بلکه مستحب است در داخل خانه مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخوانند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1-وحید: در خانه کعبه اشکال ندارد...

مکارم، زنجانی، مظاهری : رجوع کنید به ذیل مسأله 891.

*****

سبحانی: مسأله- خواندن نماز مستحب  در خانه کعبه مستحب است و در داخل خانه مقابل هر رکنی دو رکعت نماز بخوانند.

شرط چهارم1: آن که مکان نمازگزار اگر نجس است به طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس اوبرسد2 ولی جایی که پیشانی را برآن می گذارد اگر نجس باشد در صورتی که خشک هم باشد نماز باطل است3 و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.

1- سبحانی: شرط چهارم: پاکی از نجاست سرایت کننده ...

2- بهجت: مگر اینکه طوری تر باشد که اگر نجاست به بدن یا لباس سرایت کرد نماز را باطل نکند، چنانکه خواهد امد...

سیستانی: در صورتی که از نجاساتی باشد که مبطل نماز است...

زنجانی: شرط ششم: در مکان نمازگزار نجاست سرایت کننده نباشد [و] مکان نمازگزار اگر نجس است به طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد و آن را به نحوی نجس کند که نتواند در آن نماز بخواند...

3- بهجت: [پایان مسأله].

زنجانی: بلی، چنانچه فقط قسمتی از مهر نمازگزار نجس باشد، پس اگر نجاست آن به بدن نمازگزار سرایت نکند نماز اشکال ندارد و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

*****

فاضل: شرط چهارم « موجب نجاست لباس و بدن نمازگزار نشود» مکان نمازگزار اگر نجس است نباید بطوری تر باشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد، مگر نجاستی باشد که در نماز معفوّ است، ولی جایی که پیشانی را برآن می گذارد اگر نجس باشد نماز باطل است هر چند نجاست آن مسری نباشد، و اگر مقدار واجب در سجده پاک باشد کافی است و احتیاط مستحب آن است که مکان نمازگزار اصلاً نجس نباشد.

وحید: شرط پنجم: آنکه مکان نمازگزار اگر نجس هست به طوری تر نباشد که نجاستی که موجب بطلان نماز است به بدن یا لباس او برسد ، ولی جایی که پیشانی را برای سجده بر آن می گذارد  باید پاک باشد و اگر نجس باشد  در صورتی که خشک هم باشد نماز باطل است.و احتیاط مستحب ان است که مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

مظاهری: مسأله- مکان نمازگزار اگر نجس است باید طوری تر نباشد که رطوبت آن به بدن یا لباس او برسد ولی جایی که پیشانی را بر آن می گذارد اگر نجس باشد گرچه خشک هم باشد  نماز باطل است ولی اگر مهر پاک را در جایی که نجس است بگذارد و بر آن سجده کند اشکال ندارد  و مستحب است که مکان نمازگزار اصلا نجس نباشد.

(مسأله 886) بنابراحتیاط مستحب باید زن عقب تر از مرد بایستد و جای سجده او از جای ایستادن مرد کمی عقب تر باشد.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- مکروه است زن در نماز جلوتر از مرد یا محاذی با او بایستد و بهتر است طوری بایستد که جای سجده او کمی از جای ایستادن مرد عقب تر باشد.

خوئی، تبریزی: «شرط ششم»: باید بین مرد و زن در حال نماز اقلاً مقدار یک وجب فاصله باشد و (تبریزی: فرقی نمی کند زن جلوتر بایستد یا مرد و یا مساوی هم بایستند، ولی رعایت فاصله در شهر مکه لازم نیست؛ و نیز در غیر مکه) نماز خواندن در فاصله کمتر از ده ذراع مکروه است.

فاضل: مسأله- شرط پنجم «مرد بر زن مقدم باشد». در نماز زن باید عقب تر از مرد بایستد و بهتر است جای سجده زن از جای ایستادن مرد کمی عقب تر باشد، بنابراین اگر زن جلوتر یا مساوی مرد بایستد نماز باطل است. و در این حکم بین محرم و نامحرم یا زن و شوهر تفاوتی نیست، و همین طور بین نماز واجب و مستحبّ فرق ندارد.

زنجانی: مسأله- در غیر مکّه مکرّمه اگر زن و مرد در کنار هم نماز بخوانند یا زن جلوتر از مرد نماز بخواند شایسته است که بین آنها بیش از ده ذراع فاصله باشد و چون ذراعهای متعارف با یکدیگر تفاوت دارند بزرگترین ذراع متعارف را در نظر بگیرند، و نماز خواندن در کمتر از این فاصله مکروه است و اگر فاصله از یک وجب کمتر باشد کراهت بیشتر ی دارد و این مسأله در مسجدالحرام و اطراف  نزدیک آن – که محلّ تراکم نمازگزار است-  جاری نیست بلکه بانوان می توانند در کنار مردان بلکه جلوتر از آنان نماز بخوانند و این امر کراهت هم ندارد. در سایر اماکن مکّه شایسته است فاصله رعایت شود.

بهجت: مسأله- نماز خواندن زن جلوتر از مرد یا مساوی و همدوش با مرد مکروه است بنابراظهر، مگر این که بین آن دو، چیزی مانند پرده و مانند آن حائل بشود و یا اینکه  بین آن دو به مقدار حداقل یک وجب و حداکثر ده ذراع که حدود پنج متر می شود فاصله باشد، که در این صورت کراهت کم و یا برداشته می شود.

سیستانی: شرط ششم: باید بنابراحتیاط لازم زن عقب تر از مرد بایستد، اقلّاً به مقداری که جای سجده او برابر جای  دو زانوی مرد در حال سجده باشد.

مکارم: شرط چهارم: تقدّم مرد بر زن: باید در نماز، زن عقب تر از مرد بایستد و جای سجده او از جای سجده مرد کمی عقب تر باشد والا نماز باطل است؛ در این حکم، محرم و غیر محرم تفاوتی ندارند، ولی اگر میان مرد و زن دیوار یا پرده و مانند آن باشد یا به اندازه ده ذراع (تقریباً پنج متر) فاصله باشد اشکال ندارد.

وحید: شرط ششم: باید بین مرد و زن در حال نماز حداقل یک وجب فاصله باشد، ولی نمازخواندن در فاصله کمتر از ده ذراع در غیر شهر مکّه، مکروه است.

سبحانی: شرط پنجم: تقدّم مرد بر زن؛ بنابراحتیاط واجب باید زن عقب تر از مرد بایستد و جای سجده او از جای ایستادن مرد کمی عقب تر باشد.

مظاهری: مسأله- اگر در نماز زن هم ردیف مرد  یا جلوتر از او باشد اشکال ندارد، گرچه بین آنها فاصله ای نظیر پرده نباشد، ولی مستحب است زن عقب تر از مرد بایستد و جای سجدۀ او از جای ایستادن مرد کمی عقب تر باشد و اگر برابر هم باشند ده ذرع (تقریبا پنج  متر) میان آنها فاصله باشد.

(مسأله 887) اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد و با هم  وارد نماز شوند، بهتر آن است که نماز را دوباره بخوانند1.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- سیستانی: بنابراحتیاط واجب باید نماز را دوباره بخوانند؛ و همچنین است اگر یکی زودتر از دیگری به نماز بایستد.

بهجت، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 886.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- اگر زن برابر مرد یا جلوتر بایستد نماز هر دو صحیح است، چه با هم وارد نماز شوند یا به ترتیب؛ بلی ثواب  نماز هر کدام که بعد مشغول نماز شده اند کمتر است(صافی: ولی بنابراحتیاط موکّد، سزاوار است در صورتی که هر دو با هم وارد نماز شوند هردو، و در صورتی که به ترتیب وارد شده باشند کسی که بعد وارد شده، نماز را اعاده نماید)

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر زن برابر مرد یا جلوتر در کمتر از یک وجب بایستد و با هم وارد نماز شوند باید نماز را دوباره بخوانند، ولی اگر یکی زودتر از دیگری به نماز بایستد فقط کسی که بعد مشغول نماز شده باید نمازش را دوباره بخواند..

. تبریزی: اگر یکی زودتر از دیگری به نماز بایستد، نماز او بنابرأظهر صحیح است و کسی که بعد مشغول نماز شده، باید نمازش را دوباره بخواند.

فاضل، مکارم: مسأله- اگر زن در کنار مرد یا جلوتر بایستد و با هم وارد نماز شوند نماز هر دو باطل است، امّا اگر یکی قبلاً وارد نماز شده باشد نماز او صحیح و نماز دومی باطل است.

زنجانی: مسأله- مسأله- اگر زن برابر مرد یا جلوتر، بدون رعایت فاصله مناسب بایستد و با هم وارد نماز شوند احتیاط مستحب آن است که نماز را دوباره بخوانند و اگر یکی بعد از دیگری به نماز بایستد احتیاط مستحب آن است که دومی نمازش را دوباره بخواند.

وحید: مسأله- اگر زن برابر مرد یا جلوتر، در کمتر از فاصله ای که ذکر شد بایستد و با هم وارد نماز شوند باید نماز را دوباره بخوانند؛ و همچنین است بنابراحتیاط واجب در صورتی که یکی زودتر از دیگری به نماز بایستد.

(مسأله 888) اگر بین مرد و زن، دیوار یا پرده یا چیز دیگری باشد1 نمازشان صحیح است و احتیاط مستحب هم در دوباره خواندن نیست.

1- گلپایگانی، صافی: که یکدیگر را نبینند، یا بین آنان اقلّاً ده ذراع که تقریباً پنج ذرع می شود فاصله باشد ، چنانچه زن برابر مرد یا جلوتر از او باشد نماز هر دو صحیح است و کراهت هم ندارد؛ و همچنین است اگر مکان یکی از آنان به قدری بلند باشد که نگویند: زن جلوتر از مرد یا برابر او ایستاده است.

فاضل: که یکدیگر را نبینند یا بین آنها ده ذراع که تقریباً پنج متر است فاصله باشد نمازشان صحیح است.

زنجانی: که یکدیگر را نبینند یا مکان یکی از انان به قدری بلند باشد که نگویند زن جلوتر از مرد یا برابر او ایستاده است، نماز هر دو بی تردید  صحیح است.

مکارم، بهجت، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 886.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر بین مرد و زن که برابر هم ایستاده اند یا زن جلوتر ایستاده و نماز می خوانند دیوار یا پرده یا چیز دیگری باشد که یکدیگر را نبینند. نماز هر دو صحیح است، اگر چه بین آنها یک وجب هم فاصله نباشد*.

. ‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍سیستانی: یا آنکه فاصله بیش از ده ذراع باشد نماز هر دو صحیح است.

*وحید: نماز هر دو اشکال ندارد اگر چه بین انها کمتر از فاصله ای که قبلا ذکر شد باشد.

سبحانی: مسأله- اگر بین مرد و زن دیوار یا پرده یا چیز دیگری یا تقریبا چهار متر و نیم فاصله باشد نمازشان صحیح است.

مسأله اختصاصی

فاضل: مسأله 901- اگر زن در طبقه دوم نماز بخواند، گرچه جلوتر یا مساوی مرد باشد نمازش صحیح است حتّی اگر ارتفاع، کمتر از ده ذراع یعنی کمتر از پنج متر باشد.

شرط سوم1: آن که در جایی که سقف آن کوتاه است 2 و نمی تواند در آنجا راست بایستد، یا به اندازه ای کوچک است که جای رکوع و سجود ندارد، نماز نخواند واگر ناچار شود که در چنین جایی نماز بخواند باید به قدری که ممکن است قیام و رکوع و سجود را بجا اورد.

این مسأله در رساله آیات عظام زنجانی و بهجت نیست.

1- اراکی، گلپایگانی، صافی، نوری: شرط ششم..

سبحانی: شرط سوم: وسعت و گنجایش برای نماز...

2- فاضل: شرط سوم: در جایی نماز بخواند که بتواند واجبات نماز را انجام دهد . در جایی که سقف آن کوتاه است...

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: شرط چهارم: آن که جای نمازگزار سقفش به اندازه ای که نتواند در انجا راست بایستد کوتاه نباشد و همچنین به اندازه ای که جای رکوع و سجود نداشته باشد کوچک نباشد. اگر ناچار شود در جایی نماز بخواند که به طور کلی از ایستادن تمکن ندارد، لازم است نشسته نماز بخواند و اگر از رکوع و سجود تمکّن ندارد، برای آنها با سر اشاره نماید.

مکارم: مسأله- شرط سوم: توانایی انجام واجبات در آن محلّ.  باید در جایی نماز بخواند که بتواند واجبات نماز را انجام دهد؛ پس در جایی که سقف آن کوتاه است و نمی تواند بایستد یا جای رکوع و سجود ندارد نماز باطل است.

مظاهری: مسأله- در جایی که سقف آن کوتاه است و نمی توان در آنجا راست ایستاد ، یا به اندازه ای کوچک است که جای رکوع و سجود نیست نمی شود نماز خواند ولی اگر ناچار شود که در چنین جایی نماز بخواند  باید به قدری که ممکن است  قیام و رکوع و سجود را بجا آورد.

(مسأله 884) انسان باید رعایت ادب را بکند و جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علیه السلام 1نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بی احترامی باشد حرام است ولی نماز باطل نیست2

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- اراکی: و مساوی آن...

2- اراکی: نماز هم بنابراحتیاط واجب باطل است.

*****

خوئی: مسأله- باید جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام علیه السلام در صورتی که مستلزم هتک باشد نماز نخواند و الا عیبی ندارد.

گلپایگانی، صافی: مسأله- شرط هفتم: آن که مساوی یا جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه علیهم السلام نماز نخواند. بنابراحتیاط واجب باید جلوتر یا مساوی با  قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علیه السلام نماز نخواند.

تبریزی: مسأله- جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم و امام علیه السلام نماز بخواند عیبی ندارد.

فاضل:مسأله -  انسان نباید جلوتر از قبر پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم  و امام علیه السلام نماز بخواند و بنابراحتیاط مستحب مساوی قبر مطهّر معصوم علیهم السلام نماز نخواند.

مکارم: مسأْله- شایسته است انسان رعایت ادب  کند و جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام علیه السلام نماز نخواند و در صورتی که نماز خواندن هتک و بی احترامی باشد حرام است و نماز هم اشکال دارد، در غیر این صورت نماز باطل نیست.

بهجت: مسأله- نمازخواندن جلوتر یا مساوی قبر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام علیه السلام در صورتی که بی ادبی نسبت به آنها نباشد بنابراظهر مکروه است، ولی احتیاط مستحبّ این است که به طور کلی از این کار مخصوصا از جلوتر ایستادن اجتناب کند.

زنجانی: مسأله- شرط پنجم: جلوتر از مراقد معصومین علیهم السلام نباشد. بنابراحتیاط واجب باید جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و ائمه معصومین علیهم السلام نماز نخواند و چنانچه این کار مستلزم هتک باشد، حرام نیز می باشد.

نوری: مسأْله- برای رعایت ادب، جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله و سلم  و امام علیه السلام نماز نخواند و چنانچه نماز خواندن بی احترامی و مستلزم هتک باشد، حرام است و نماز بنابراحتیاط واجب صحیح نیست.

سیستانی: مسأله- باید پشت به قبر پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام در صورتی که بی احترامی به آنان باشد نماز نخواند و در غیر این صورت اشکال ندارد، ولی نماز در هر دو حال صحیح است.

وحید: مسأله- نماز خواندن جلوتر از قبر پیغمبر صلی الله علیه وآله  و ائمه اطهار علیهم السلام در صورتی که هتک باشد حرام و باطل است، و همچنین در غیر این صورت بنابراحتیاط واجب؛ ولی اگر در نماز چیزی مانند دیوار بین او و قبر مطهّر باشد اشکال ندارد و فاصله شدن صندوق شریف و ضریح و پارچه ای که روی آن افتاده کافی نیست.

(مسأله 885) اگر در نماز چیزی مانند دیوار بین او و قبر مطهّر باشد1 که بی احترامی نشود2 اشکال ندارد3 ولی فاصله شدن صندوق شریف و ضریح و پارچه ای که روی آن افتاده کافی نیست.

این مسأله در رساله آیات عظام خوئی، تبریزی، سیستانی و مکارم، سبحانی و مظاهری  نیست.

1-  فاضل: بین او و قبر مطهّر معصوم علیهم السلام، حائل باشد...

2- بهجت: که مساوی یا جلوتر از قبر ایستادن بی احترامی نشود...

3- زنجانی: اگر چیزی مانند دیوار بین او و قبر مطهّر باشد، نماز خواندن اشکال ندارد...

وحید: رجوع کنید به ذیل مسأله 884.

مسأله 880- شرط دوم1: مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد2 و اگر بواسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که حرکت دارد، مانند اتومبیل و کشتی و ترن نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید در حال حرکت چیزی نخواند 3 و اگر انها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد4.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی: شرط دوم : استقرار...

2- وحید: در نماز واجب، مکان نمازگزار نباید حرکت داشته باشد که مانع از آرامش بدن نمازگزار و انجام واجبات نماز اختیاری باشد...

سبحانی: واگر موقع خواندن نماز تکان نداشته باشد و نماز را با آرامش و با رعایت دیگر شرایط بخواند صحیح است...

3- خوئی، صافی: به قدری که ممکن است، باید استقرار و قبله را رعایت نماید...

وحید: به قدری که ممکن است باید آرامش بدن و قبله را رعایت نماید...

4- سبحانی: و در حال چرخیدن به سمت قبله چیزی نگوید.

*****

فاضل: شرط دوم «استقرار» است. مکان نمازگزار باید آرام و بدون حرکت باشد، لذا نماز در وسائل نقلیه ای که در حال حرکت باعث تکان خوردن و عدم آرامش انسان می شود باطل است، مگر در زمان ناچاری – مثلا تنگی وقت- که در این صورت نیز باید تا جایی که می تواند شرایط نماز را رعایت کند و هنگام حرکت و تکان خوردن چیزی نخواند و هر گاه وسیلۀ نقلیّه تغییر مسیر داد خود را به سمت قبله بچرخاند.

سیستانی: شرط دوم: مکان نمازگزار در نمازهای واجب باید طوری نباشد که از شدّت حرکت، مانع از ایستادن نمازگزار و انجام رکوع و سجود اختیاری شود، بلکه بنابراحتیاط لازم نباید مانع از آرامش بدن او باشد. و اگر بواسطه تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در چنین جایی، مانند بعضی از انواع اتومبیل و کشتی و قطار نماز بخواند،  به قدری که ممکن است باید استقرار  و قبله را رعایت نماید و اگر آنها از قبله به طرف دیگر حرکت کنند به طرف قبله برگردد و اگر رعایت استقبال قبله دقیقاً ممکن نباشد سعی کند که اختلاف کمتر از 90 درجه باشد و اگر این هم ممکن نباشد در تکبیرة الاحرام فقط رعایت قبله را بکند و اگر این هم میسّر نباشد رعایت قبله لازم نیست.

زنجانی: شرط دوم استقرار است، یعنی: مکان نمازگزار باید بی تکان باشد. اگر بواسطه  تنگی وقت یا جهت دیگر ناچار باشد در جایی که تکان دارد، مانند اتومبیل و کشتی و قطار نماز بخواند، به قدری که ممکن است باید استقرار و قبله را رعایت نماید، و اگر وسیله نقلیه از قبله به طرف دیگر حرکت کند، به طرف قبله برگردد.

مکارم: شرط دوم- «استقرار»: اگر مکان نمازگزار متحرّک باشد به طوری که نتواند کارهای نماز را به طور عادی انجام دهد نماز او باطل است؛ بنابراین نماز خواندن در کشتی و قطار و مانند آن اگر بتواند کارهای نماز را صحیح انجام دهد اشکال ندارد. و اگر از جهت تنگی وقت یا ضرورت دیگر ی ناچار باشد نماز را در کشتی و اتومبیل و مانند آن بخواند و قبله دائماً در حال تغییر باشد، باید تا انجا که می تواند به طرف قبله برگردد و در حال برگشتن به سوی قبله چیزی نخواند.

مظاهری: شرط دوم: مکان نمازگزار باید بی حرکت باشد، ولی اگر سهوا یا در حال ناچاری  یا ندانستن اینکه مکان او متحرّک است یا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.

(مسأله 881) نماز خواندن در اتومبیل و کشتی و ترن و مانند اینها، وقتی ایستاده اند مانعی ندارد1.

این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری  نیست.

1- زنجانی: وقتی که تکان ندارند با رعایت سایر شرایط نماز مانعی ندارد.

سیستانی: و همچنین در وقتی که حرکت می کنند چنانچه به حدّی تکان نداشته باشند که مانع از آرامش بدن نمازگزار شود.

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 880

*****

فاضل: مسأله- نماز خواندن در وسائل نقلیه ای که موجب حرکت و تکان خوردن انسان نمی شود و انسان در ان وسائل آرامش دارد؛ مثل کشتی، هواپیما و قطار، با رعایت شرایط نماز مثل قبله، اشکال ندارد؛ ولی اگر عرفاً با استقرار و طمأنینه منافات داشته باشد، مثل قایق و ماشین سواری صحیح نیست، مگر در حال ضرورت و تنگی وقت.

(مسأله 882) روی خرمن گندم  و جو و مانند اینها که نمی شود بی حرکت ماند1 نماز باطل است.

این مسأله در رساله آیات عظام  بهجت و مظاهری نیست.

1- زنجانی: نمی شود بی تکان ماند...

وحید: که مانع از ارامش بدن است...

*****

فاضل: مسأله- نماز روی خرمن گندم و جو و تپّه ای از رمل و مانند اینها که نمی شود استقرار پیدا کرد باطل است، امّا اگر حرکت کم باشد که بتوان واجبات نماز را انجام داد و شرایط دیگر را رعایت کرد مانع ندارد.

مکارم: مسأله- نماز خواندن روی خرمن گندم و جو و مانند اینها که مقداری حرکت دارد، جایز است به شرط این که بتوان واجبات نماز را انجام داد.

(مسأله 883) در جایی که به واسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، اگر به امید تمام کردن شروع کند اشکال ندارد و اگر به مانعی برنخورد نمازش صحیح است. و در جایی که ماندن در ان حرام است1، مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود باید نماز نخواند2، ولی اگر خواند باطل نیست؛ و همچنین روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است، مثل فرشی که اسم خدا بر ان نوشته شده باید نماز نخواند ولی اگر خواند صحیح است.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- مکارم: (مثلاً جایی که خطر خراب شدن سقف یا ریزش کوه و آمدن سیلاب دارد) نباید نماز بخواند و اگر بخواند احتیاط واجب اعاده آن است؛ همچنین روی چیزی که ایستادن و نشستن بر آن حرام است، مانند فرشی که نام خدا بر ان نوشته شده است.

فاضل: (مثلا جایی که خطر خراب شدن سقف یا ریزش کوه یا تصادف و ...) نباید نماز بخواند، ولی اگر خواند نمازش صحیح است لیکن مرتکب حرام شده است؛ و همچنین روی چیزی که ایستادن و نشستن روی ان حرام است، مانند فرش یا روزنامه ای که اسم خدا و آیات قرآن برآن نوشته نباید نماز بخواند، ولی اگر خواند نمازش صحیح است امّا مرتکب حرام شده است.

2- سبحانی: و همچنین روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است، مثل فرشی که اسم خدا بر آن نوشته شده نباید نماز بخواند.

*****

خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: «شرط سوم»: باید در جایی نماز بخواند که احتمال بدهد نماز را تمام می کند. و نماز خواندن در جایی که بواسطه باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان دارد که نمی تواند نماز را تمام کند صحیح نیست . اگر چه اتفاقاً نماز را تمام کند*. اگر در جایی که ماندن در آن حرام است، مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود نماز بخواند، اگر چه معصیت کرده ولی نمازش اشکالی ندارد. .نماز خواندن روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است، مثل جایی از فرش که اسم خدا بر ان نوشته شده بنابراحتیاط صحیح نیست. *

. وحید: باطل است...

* سیستانی: «شرط سوم»: باید در جایی نماز بخواند که احتمال بدهد نماز را تمام میکند؛  ولی اگر در جایی که بواسطه باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان دارد که نمی تواند نماز را تمام کند؛ رجاءً بخواند و اگر چه اتفاقاً تمام کند اشکال ندارد...

. وحید: نمازش صحیح است...

*سیستانی: چنانچه مانع از قصد قربت شود صحیح نیست.

*وحید:   نماز خواندن روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن ملازم با هتک آن است و هتک آن هم حرام است –مثل جایی از فرش که اسم خدا بر آن نوشته شده- جایز نیست و بنابراحتیاط باطل است.

گلپایگانی، اراکی: شرط سوم: (گلپایگانی: آنکه در جایی نماز بخواند که اطمینان به تمام کردن نماز داشته باشد). بنابراحتیاط واجب باید در جایی نماز بخواند که اطمینان داشته باشد نماز را تمام می کند و در جایی که بواسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند احتیاط واجب آن است که نماز نخواند..

شرط چهارم: آن که در جایی که ماندن در آن حرام است، مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود نماز نخواند*؛ شرط پنجم: آن که روی چیزی که استادن و نشستن روی آن حرام است، مثل فرشی که اسم خدا بر آن نوشته شدن نماز نخواند..

. صافی: شرط سوم: آنکه در جایی نماز بخواند که احتمال بدهد می تواند در انجا نماز را تمام کند، بنابراحتیاط ، در جایی نماز بخواند که اطمینان داشته باشد نماز را تمام می کند و در جایی که بواسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند  نماز را تمام کند، احتیاط آن است که نماز نخواند، هرچند با احتمال امکان تمام کردن نماز، خواندن نماز جایز است ولی با اطمینان  به عدم امکان نماز صحیح نیست...

. نوری: شرط سوم: آنکه در جایی نمار بخواند که اطمینان به تمام کردن نماز داشته باشد، در جایی که بواسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها، اطمینان ندارد که بتواند  نماز را تمام کند، احتیاط واجب ان است که نماز نخواند..

*نوری: باید نماز نخواند واگر بخواند باطل است...

. نوری:نباید نماز بخواند واگر خواند باطل است.

زنجانی: مسأله- بنابراحتیاط مستحب در جایی نماز بخواند که اطمینان داشته باشد نماز را تمام می کند، و در جایی که بواسطه احتمال باد و باران و زیادی جمعیت و مانند اینها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند، نماز نخواند؛ ولی اگر علم هم داشته باشد که نمی تواند نماز را تمام کند، چنانچه قصد قربت داشته باشد و اتفاقاً نماز را تمام کند، نمازش صحیح است. شرط سوم: آن که بنابراحتیاط در جایی که ماندن در آن حرام است؛ مثلاً زیر سقفی که نزدیک است خراب شود نماز نخواند. شرط چهارم: آن که  بنابراحتیاط روی چیزی که ایستادن و نشستن روی آن حرام است، مثل فرشی که اسم خدا برآن نوشته شده، نماز نخواند.

مظاهری: مسأله- در جایی که به واسطه احتمال باد وباران و زیادی جمعیت و مانند این ها اطمینان ندارد که بتواند نماز را تمام کند اگر شروع کند و به مانعی برنخورد نمازش صحیح است. [و نیز رجوع شود به ذیل مسأله 889]

مکان نمازگزار چند شرط دارد1: شرط اوّل آن که مباح باشد2.

1- گلپایگانی، صافی: نه شرط دارد...

خوئی، سیستانی، تبریزی، زنجانی، وحید: هفت شرط دارد...

بهجت: دو شرط  دارد...

مظاهری: سه شرط دارد...

مکارم: مکان نمازگزار باید دارای شرایط زیر باشد...

2- مکارم، سیستانی: بنابراحتیاط واجب.

زنجانی: بنابراحتیاط .

بهجت:  شرط دوم: مکان نمازگزار از نجاست مرطوبی که به بدن و لباس نمازگزار سرایت کند خالی باشد.

(مسأله 866) کسی که در ملک غصبی نماز می خواند اگر چه روی فرش و تخت و مانند اینها باشد1 نمازش باطل است2 ولی نماز خواندن در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی3 مانعی ندارد4.

1- خوئی، تبریزی: در صورتی که مواضع سجودش غصبی باشد...

2- خوئی، تبریزی: و همچنین است حال در مسائل آینده...

نوری: حتّی نماز خواندن غاصب در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی باطل است.

سیستانی: بنابراحتیاط لازم...

مکارم: نمازش اشکال دارد.[پایان مسأله]

بهجت: اگر قصد قربت در نماز نداشته باشد نمازش باطل است؛ و همچنین است بنابراحتیاط اگر قصد قربت داشت...

3- بهجت: و در جایی که فقط دیوار آن غصبی است بنابرأظهر مانعی ندارد.

4- گلپایگانی، صافی: اگر تصرّف در سقف یا خیمه صدق ننماید.

اراکی: نماز خواندن در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی در صورتی که عرفاً بگویند تصرّف در ملک غصبی است باطل می باشد؛ مانند جایی که به واسطه سرما یا گرما و یا جهات دیگر، اگر سقف نمی داشت نمی توانست نماز بخواند.

******

زنجانی: مسأله- نماز خواندن در مکان غصبی حرام است. و کسی که در ملک غصبی نماز می خواند اگرچه روی فرش و تخت  و مانند این ها باشد نمازش به  احتیاط  باطل است؛ بلکه بنابراحتیاط  در زیر  سقف و خیمه غصبی نیز صحیح نیست و چنانچه نماز خواندن در زیر خیمه غصبی  باعث حرکت آن گردد بی تردید حکم نماز  در مکان غصبی را دارد.

وحید: مسأله- کسی که در ملک غصبی نماز می خواند، اگر چه روی فرش یا پتو و مانند این ها باشد ، در صورتی که مواضع سجودش غصبی باشد  نمازش باطل است و همچنین است بنابراحتیاط واجب در روی تخت و مانند آن؛ ولی نماز خواندن در زیر سقف غصبی و خیمه غصبی مانعی ندارد.

مظاهری: مسأله- باید  مکان نمازگزار مباح باشد و در ملک غصبی یا روی فرش یا تخت غصبی و مانند این ها نماز نخوانند؛ ولی نماز خواندن در زیر سقف و خیمه غصبی مانعی ندارد؛ و همین طور اگر سهوا در حال ناچاری یا ندانستن اینکه مکان او غصبی است یا ندانستن مسأله باشد اشکال ندارد.

(مسأله 867) نماز خواندن در ملکی که منفعت ان مال دیگری است بدون اجازه 1 کسی که منفعت ملک، مال او می باشد باطل است2 مثلاً در خانه اجاره ای اگر صاحب خانه یا دیگری بدون اجازه 3 کسی که آن خانه را اجاره کرده نماز بخواند، نمازش باطل است4 و همچنین است اگر در ملکی که دیگری در آن حقی دارد نماز بخواند، مثلاً اگر میّت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برسانند، تا وقتی ثلث را جدا نکنند نمی شود در ملک او نماز خواند.

1- زنجانی، وحید: بدون رضایت...

2- سیستانی: در حکم نماز خواندن در ملک غصبی است؛ مثلا در خانۀ اجاره ای اگر مالک یا دیگری بدون اجازه مستأجر نماز بخواند، نمازش بنابراحتیاط باطل است.[پایان مسأله]

زنجانی: حرام و به احتیاط باطل است...

3- زنجانی، وحید: بدون رضایت...

4- خوئی، تبریزی: و اگر میّت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برسانند، در صورتی که عمل به وصیت نشده باشد، نمی شود در ملک او نماز خواند.

سبحانی: ولی اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برسانند و نماز خواندن عرفا مزاحم با حق او نباشد نماز صحیح است.

وحید: و همچنین اگر میت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برساند تا وقتی ثلث را جدا نکنند  نمی شود در ملک او نماز خواند؛ و امّا جایی که دیگری در آن حقّی دارد، اگر نماز خواندن مزاحم با سلطنت صاحب حق باشد –مانند نماز خواندن در زمینی که کسی سنگ چینی کرده- بدون رضایت او نماز باطل است و در غیر این صورت مانعی ندارد مانند ملکی که در گرو شخصی است که نماز خواندن در آن  ملک با رضایت گرو دهنده مانعی ندارد هر چند گرو کننده راضی به نماز خواندن در آن ملک نباشد.

بهجت: مگر اینکه بداند و یا نشانه هایی در کار باشد که گمان کند مستأجر  به نماز خواندن او راضی است بنابرأظهر، بلکه اگر نداند یا نشانه هایی نسبت به عدم رضایت مستأجر در کار نباشد تا موجب گمان به عدم رضایت مستأجر شود باز می تواند بنابرأظهر نماز بخواند...

زنجانی: به احتیاط ؛ و همچنین نماز در ملکی که به جهت حقّ دیگری تصرّف در آن جایز نیست، بنابراحتیاط باطل می باشد، مثلاً اگر میّت وصیت کرده باشد که ثلث مشاع مال او را به مصرفی برسانند، در صورتی که عمل به وصیت نشده باشد، بنابر احتیاط نماز باطل است.

*****

مکارم: مسأله-  نماز در ملکی که منفعت آن متعلق به دیگری است (مثل اینکه در اجاره او است) که نماز خواندن در آن بدون اجازه مستأجر اشکال دارد؛ همچنین در ملکی که مورد تعلق حقّ دیگری است، مثل اینکه میّت وصیّت کرده که ثلث مال او را به مصرفی برسانند، تا وقتی که ثلث را جدا نکنند، نمی توان در آن  ملک نماز خواند.

مظاهری: مسأله- باید در ملکی که منفعت آن مال دیگری است یا دیگری در آن حقّی دارد بدون اجازۀ او نماز نخوانند، مثلا اگر میّت وصیت کرده باشد که ثلث مال او را به مصرفی برسانند  تا وقتی ثلث را جدا نکرده اند  باید در ملک او نماز نخوانند مگر از حاکم شرع اجازه بگیرند.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله731- نماز خواندن در خانه پدر، مادر، فرزند، جدّ، جدّه، برادر، خواهر، عمو، عمّه، دایی و خاله بدون اذن آنها جایز نیست و حال آنها، با سایر مردم مساوی است.

بهجت: مسأله 732- شخص معذور، مثل محبوس در مکان غصبی و یا مضطرّ، اگر امید تمکّن و برطرف شدن عذر را تا آخر وقت دارد بنابرأحوط باید نماز را تأخیر بیندازد، و در صورتی که تمکّن بیرون رفتن از آن مکان را ندارد نماز در انجا صحیح است.

(مسأله 868) کسی که در مسجد نشسته1، اگر دیگری  جای او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند بنابراحتیاط واجب باید دوباره نمازش را در محلّ دیگری بخواند2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- گلپایگانی، صافی: و یا رحل گذاشته...

 زنجانی: کسی که در مکانی نشسته؛ مسجد باشد یا نباشد...

3- خوئی، گلپایگانی، صافی، تبریزی، وحید: نمازش باطل است.(تبریزی: مگر آن که شخص اوّلی از آنجا اعراض کند).

نوری: نمازش صحیح است، اگر چه گناه کرده است.

زنجانی: حرام و به احتیاط  نمازش باطل است.

*****

سیستانی: مسأله- کسی که در مسجد نشسته اگر شخص دیگری جای او را اشغال کند و بدون اجازه اش در آنجا نماز بخواند نمازش صحیح است اگر چه گناه کرده است.

مظاهری: مسأله- کسی که در مسجد نشسته دیگری نمی تواند جای او را غصب کند  و در آنجا نماز بخواند.

(مسأله 869) اگر در جایی که نمی داند غصبی است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد، یا در جایی که غصبی بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است1 مگر آن که خودش غصب کرده باشد2 که در این صورت به احتیاط واجب نمازش باطل است3.

1- اراکی:[پایان مسأله]

سبحانی: ولی اگر خودش غصب کرده باشد و فراموش کند نماز او اشکال دارد.

2- نوری:[پایان مسأله]

مکارم: [که] نمازش اشکال دارد.

3- گلپایگانی، سیستانی، صافی: کسی که خودش جایی را غصب کرده اگر فراموش کند و در آنجا نماز بخواند نمازش باطل است بنابراحتیاط.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 866.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر در جایی که غصبی بودن ان را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است؛ ولی کسی که خودش جایی را غصب کرده اگر فراموش کند و در آنجا نماز بخواند، نمازش باطل است. و اگر در جایی که نمی داند غصبی است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که محلّ سجده اش غصبی بوده، بعید نیست که نمازش باطل باشد.

وحید: مسأله- اگر در جایی که نمی داند غصبی است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد محلّ سجده اش غصبی بوده نمازش باطل است؛ امّا اگر در جایی که غصبی بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید نماز او صحیح است ولی کسی که خودش جایی را غصب کرده  اگر فراموش کند و در آنجا نماز بخواند، در صورتی که از غصب توبه نکرده باشد، نماز او باطل است و اگر توبه کرده باشد بطلان نماز محلّ اشکال است.

زنجانی: مسأله- اگر به جهت عذری در جای غصبی نماز بخواند، نمازش  بی تردید بی تردید صحیح است؛ مثلاً اگر تقصیر نکرده باشد و در جایی که شک دارد غصبی است یا نه، یا از غصبی بودن آن غفلت داشته باشد و یا به اشتباه یا به جهت ندانستن مسأله آنجا را مباح بداند یا غصبی بودن ان را فراموش کند و نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او صحیح است؛ و کسی که خودش جایی را غصب کرده، اگر فراموش کند و در آنجا نماز بخواند فراموشی او عذر نیست و نمازش به احتیاط باطل است.

بهجت: مسأله- اگر در جایی نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که غصبی بوده یا در جایی که غصبی بودن آن را فراموش کرده نماز بخواند و بعد از نماز یادش بیاید، نماز او بنابرأظهر صحیح است، اگر چه خودش غصب کرده باشد، ولی اگر در بین نماز فهمید که آن مکان غصبی است در صورت امکان بدون اینکه نماز را به هم بزند باید بقیه نماز را در مکان مباح انجام دهد و در صورتی که ممکن نباشد باید نماز را قطع کند و در جای مباح نماز را از سر بگیرد، و اگر وقت تنگ است آنچه از نماز بجا آورده صحیح است و بقیه نماز را در حین خروج از آن مکان بجا می آورد.

(مسأله 870) اگر بداند جایی غصبی است1 ولی نداند که در جای غصبی نماز باطل است2 و در انجا نماز بخواند، نماز او باطل می باشد3.

1- سیستانی: و تصرّف در آن حرام است، ولی نداند که در جای غصبی نماز خواندن اشکال دارد و در آنجا نماز بخواند نماز او بنابراحتیاط باطل می باشد.

2- بهجت: و در ندانستن مسأله هم کوتاهی کرده و مقصّر باشد...

3- بهجت: اگر قصد قربت نداشت؛ و اگر قصد قربت در نماز داشت باز بنابراحتیاط نمازش باطل است.

مکارم: بنابراحتیاط  واجب نمازش را اعاده کند.

فاضل: اگر جاهل مقصر باشد بنابراحتیاط نماز او باطل می باشد.

زنجانی: نمازش به احتیاط  باطل می باشد.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 866.

*****

وحید: مسأله- نماز خواندن در جایی که مواضع سجود غصبی باشد و بداند غصبی است،باطل است، هر چند عالم به بطلان نماز نباشد.

(مسأله 871) کسی که ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حیوان سواری یا زین آن1 غصبی باشد2 نماز او باطل است3 و همچنین است اگر بخواهد سواره نماز مستحبی بخواند4.

این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری نیست.

1- خوئی، تبریزی، زنجانی، سیستانی: زین یا نعل آن...

2- وحید: و بر آن حیوان یا زین سجده کند...

مکارم: چنانچه مرکب یا صندلی و زین آن غصبی باشد و مجبور نباشد بر آن مرکب نماز بخواند، نماز او اشکال دارد؛ همچنین است اگر بخواهد در حال اختیار نماز مستحبّی را سواره بخواند.

3- اراکی:[پایان مسأله]

تبریزی: بنابراحتیاط (سیستانی: بنابراحتیاط واجب) نماز او باطل است...

زنجانی: نماز او به احتیاط  باطل است...

4- وحید: ولی اگر نعل ان غصبی باشد بطلان نماز محلّ اشکال است.

*****

فاضل: مسأله- نماز مستحبّی را می توان هنگام سواری ، حتّی در حال اختیار خواند؛ کما اینکه نماز واجب را می توان در حال اضطرار و ناچاری در حال سواری خواند. و در این فرض، اگر زین اسب یا صندلی ماشین و قطار و هواپیما غصبی باشد، نماز باطل است.

مسأله اختصاصی

فاضل: مسأله 879- تصرّف در زمین غصبی که فعلاً مالک مشخّصی ندارد جایز نیست و نماز خواندن در آن باطل است و برای تعیین تکلیف آن باید به مجتهد جامع الشرایط رجوع شود؛ همچنین تصرّف در ساختمانی که با مصالحی ساخته شده که مالک آن معلوم نیست حکم تصرّف در مال غصبی را دارد و جایز نیست، امّا نماز در این ساختمان اگر نماز بر روی زمین مباح باشد که با مصالح مذکور فرش نشده باطل نیست.

(مسأله 872) کسی که در ملکی با دیگری شریک است اگر سهم  او جدا نباشد، بدون اجازه شریکش نمی تواند در آن ملک تصرّف کند و نماز بخواند1.

1- زنجانی، وحید: بدون رضایت شریکش نمی تواند در آن ملک تصرّفی بکند و نماز بخواند.

سیستانی: بدون اجازه شریکش نمی تواند در آن ملک تصرّف کند و نماز در آن بنابراحتیاط واجب باطل است.

مظاهری: مگر شریک حاضر به تفکیک نباشد یا پیدا کردن او مشکل باشد که در این صورت باید از حاکم شرع اجازه بگیرد.

(مسأْله 873) اگر با عین پولی که خمس و زکات آن را نداده ملکی بخرد1، تصرّف او در آن ملک حرام و نمازش هم در آن باطل است2، و همچنین است 3اگر به ذمّه بخرد و در موقع خریدن قصدش این باشد که از مالی که خمس یا زکاتش را نداده بدهد4.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سبحانی: حقوق واجبه به ملک منتقل می شود در این صورت بدون اجازۀ حاکم شرع در آن نماز نخواند.

2- خوئی، گلپایگانی، تبریزی، صافی، نوری:[پایان مسأله]

اراکی: ولی اگر به ذمّه بخرد و در موقع خریدن قصدش این باشد که از مالی که خمس یا زکاتش را نداده بدهد نمازش صحیح است.

مکارم: اشکال دارد...

3- فاضل: بنابراحتیاط واجب...

4- مکارم: که بنابراحتیاط واجب باید از آن اجتناب کند.

*****

سیستانی: مسأله- اگر ملکی را با پول خمس نداده خرید ولی معامله به نحو کلّی فی الذمّه بود همانگونه که غالب معاملات است، تصرّف در ان حلال است و بدهکار خمس پولی است که پرداخته؛ ولی اگر با عین پولی که خمس آن را نداده ملکی بخرد، تصرّف او در آن ملک بدون اجازۀ حاکم شرع حرام و نماز در آن بنابراحتیاط واجب باطل است.

زنجانی:مسأله- اگر با عین پولی که خمس آن را نداده ملکی بخرد تا حاکم شرع معامله را اجازه ندهد، تصرّف او در آن ملک حرام است و به احتیاط نمازش هم در آن باطل است.

وحید: مسأله- اگر با عین پولی که خمس آن را نداده ملکی بخرد، تصرّف او در آن ملک حرام و نمازش در آن باطل است.

مظاهری: مسأله- اگر با پولی که خمس یا زکات آن را نداده ملکی بخرد تصرّف و نماز خواندن او در آن ملک حرام است.

(مسأله 874) اگر صاحب ملک به زبان، اجازه نماز خواندن بدهد و انسان بداند که قلباً راضی نیست، نماز خواندن در ملک او باطل است1. و اگر اجازه ندهد و انسان یقین کند که قلباً راضی است نماز صحیح است2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- سیستانی: جایز نیست...

زنجانی: نماز خواندن در ملک او جایز نیست و به احتیاط باطل است و اگر شک داشته باشد که قلباً راضی است نماز او بی تردید صحیح  است؛ همچنین است اگر اجازه نداده و انسان بداند که قلباً راضی است. و اگر اجازه نداده و انسان شک داشته باشد که قلباً راضی است یا نه، نمازخواندن در آن ملک حرام و به احتیاط باطل است.

سبحانی: ولی اگر به زبان از او اجازه نگرفته باشند ولی انسان یقین کند که قلبا راضی است نماز صحیح است.

2- سیستانی: جایز است.

*****

مکارم: مسأله- هر گاه رضایت صاحب ملک از قرائن روشن و قطعی باشد، نماز خواندن در آن ملک اشکالی ندارد، هر چند به زبان نگوید، و به عکس، اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند قلباً راضی نیست نمی تواند نماز بخواند.

مظاهری: مسأله-  هر گاه رضایت صاحب ملک از قرائن روشن باشد نظیر رستوران ها ، تصرّف و نماز خواندن در آن اشکال ندارد، هر چند به زبان نگوید، و بالعکس، اگر با زبان اجازه دهد امّا بداند  قلبا راضی نیست  تصرّف و نماز خواندن در آن مکان جایز نیست.

(مسأله 875) تصرّف در ملک میّتی که خمس یا زکات بدهکار است حرام و نماز در آن باطل است1 مگر آن که بدهکاری او را بدهند، یا بنا داشته باشند بدون مسامحه بپردازند.

این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و سبحانی نیست.

1- اراکی:[پایان مسأله]

گلپایگانی، صافی: ولی اگر بدهی او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند به نحوی که دین از عهده میّت ساقط شود جایز است. و اگر عین زکات یا خمس در مال میّت موجود باشد، فقط تصرّف و نماز در آن عین قبل از ادا جایز نیست، ولی تصرّف و نماز در غیر آن اشکال ندارد.

خوئی، تبریزی: ولی اگر بدهی او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند  تصرّف و نماز در ملک او ا شکال ندارد.

نوری: ولی اگر بدهی او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند  به نحوی که از عهده میّت ساقط شود جایز است. و اگر عین مالی که خمس یا زکات به آن تعلّق گرفته معلوم باشد، فقط تصرّف و نماز در آن عین قبل از ادا جایز نیست، ولی تصرّف و نماز در غیر آن با رضایت ورثه، یا ولّی آنها در صورتی که صغیر باشند، اشکال ندارد.

مکارم: حرام است، مگر آن که بدهی او را بدهند.

زنجانی: حرام و  به احتیاط نماز در آن باطل است؛ ولی اگر بدهی او را بدهند یا ضامن شوند که ادا نمایند به نحوی که دین از عهده میّت ساقط شود، تصرّف و نماز در ملک او بی تردید اشکال ندارد.

*****

فاضل: مسأله- میّتی که بدهکار است، چنانچه بدهکاری وی از تمام اموال باقیماندۀ او بیشتر باشد هر نوع تصرّفی در اموال او حرام و نماز خواندن ورثه در زمین و خانۀ او بدون رضایت طلبکاران باطل است؛ امّا اگر بدهکاری وی از اموال باقیمانده او کمتر باشد، تصرّف در اموال او و نماز خواندن در خانه و زمین او با یکی از دو شرط زیر مجاز است:

الف- از قرائن خارجی بدانند که طلبکاران او راضی هستند.

ب- ورثه تصمیم داشته باشند بدون مسامحه، بدهی اورا پرداخت کنند.

سیستانی: مسأله- تصرّف در ملک میّتی که به زکات یا به مردم بدهکار است، چنانچه منافات با ادای دین او نداشته باشد- مثل نماز خواندن در خانه اش- با اجازه ورثه اشکال ندارد؛ و همچنین اگر بدهی او را بدهند یا به ذمّه بگیرند که ادا نمایند یا به مقدار بدهی او باقی بگذارند، تصرّف در ملک او اشکال ندارد حتّی اگر موجب تلف شود.

وحید: مسأله- تصرّف در ملک میّتی که خمس یا زکات بدهکار است ، در صورتی که ترکه زائد بر خمس و زکات نباشد، حرام و نماز در آن باطل است، ولی اگر بدهی او را بدهند یا با قبول حاکم شرع ضامن شوند که ادا نماید تصرّف و نماز در ملک او با اجازه ورثه اشکال ندارد.

مظاهری: مسأله- تصرّف  و نماز خواندن در ملک میّتی که خمس یا زکات یا چیزی به مردم بدهکار است حرام است.

(مسأله 876) تصرّف در ملک میّتی که به مردم بدهکار است، حرام و نماز در آن باطل است1 ، ولی تصرّفات جزئی که برای برداشتن میّت معمول است اشکال ندارد؛  و نیز اگر بدهکاری او کمتر از مالش باشد و ورثه هم تصمیم داشته باشند که بدون مسامحه بدهی او را بدهند تصرّف اشکال ندارد2.

این مسأله در رساله آیت الله  بهجت نیست.

1- گلپایگانی، صافی: ولی اگر ضامن شوند که قرضهای او را بپردازند، یا اینکه طلبکار و وصیّ میّت (گلپایگانی: یا طلبکار و حاکم شرع) اجازه بدهند، تصرّف و نماز در ملک او مانعی ندارد (صافی: و اگر میّت، بدهکار افرادی است که حاکم شرع بر انها ولایت دارد، اذن حاکم معتبر است).

زنجانی: حرام  و نماز در آن به احتیاط باطل است؛ ولی اگر ضامن شوند که قرضهای او را بپردازند، یا طلبکارها یا کسان دیگری که اختیار بدهی ها بدست آنها است راضی باشند، تصرّف و نماز در ملک او بی تردید مانعی ندارد.

فاضل: و در این صورتی است که بدهکاری به اندازه همه مال باشد، ولی اگر بدهکاری او کمتر از مالش باشد و بدانند طلبکار یا طلبکاران راضی هستند یا ورثه  تصمیم داشته باشند که بدون مسامحه بدهی او را بدهند، تصرّف در ان ملک و نماز خواندن در ان اشکال ندارد؛ لیکن در این صورت بنابراحتیاط واجب باید از ولّی میّت هم اجازه بگیرند.

2- نوری: تصرّفی که غیر فروختن و از بین بردن مال باشد، اشکال ندارد.

سیستانی، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 875.

*****

اراکی: مسأله- تصرّف در ملک میّتی که به مردم بدهکار است حرام و نماز در آن اشکال دارد، ولی اگر بدهکاری او کمتر از مالش باشد و بدانند چون بدهکاری او کم است طلبکار یا طلبکاران راضی هستند و ورثه هم تصمیم داشته باشند که بدون مسامحه بدهی او را بدهند تصرّف اشکال ندارد.

خوئی، تبریزی: مسأله- تصرّف در ملک میّتی که به مردم بدهکار است، در صورتی که ورثه بنای اداء قرض را بدون مسامحه نداشته باشند، حرام و نماز در آن باطل است.

وحید: مسأله- تصرّف در ملک میّتی که  به مردم بدهکار است ، در صورتی که آن ملک زاید بر بدهکاری میت نباشد ، بدون رضایت طلبکار حرام و نماز در آن باطل است. ولی اگر ضامن شوند که قرض های او را بپردازند و طلبکار هم قبول کند با اجازۀ ورثه تصرّف جایز و نماز هم صحیح است.

مکارم: مسأله- تصرّف و نماز خواندن در ملک میّتی که به مردم بدهکار است با اجازه ورثه مانعی ندارد، مگر این که آن تصرّف مزاحم حقّ طلبکاران گردد.

سبحانی: مسأله- نماز گزاردن در ملک میّتی که به مردم بدهکار است با اذن ورثه اشکال ندارد، بلکه هر نوع تصرّفی که غیر فروختن و از بین بردن مال باشد اشکال ندارد.

(مسأله 877) اگر میّت قرض نداشته باشد ولی بعضی از ورثه او صغیر یا دیوانه یا غایب باشند1، تصرّف در ملک او2 حرام و نماز در آن باطل است3 ولی تصرّفات جزیی که برای برداشتن میّت معمول است اشکال ندارد.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل: فقط به مقدار مصارف متعارف (کفن و دفن) که اگر انجام نشود جنازه روی زمین می ماند، می تواند در اموال او تصرّف کرد، ولی سایر تصرّفات در آن اموال حرام و نماز خواندن در خانۀ او باطل است، مگر بعد از تعیین قیّم و عمل بر طبق صلاحدید وی.

زنجانی: تصرّف در ملک او بدون رضایت ولیّ آنها حرام و نماز در آن به احتیاط باطل است.

سبحانی: نماز گزاردن در آن به اذن دیگر ورثه اگر مزاحم با حق صغیر یا دیوانه نباشد اشکال ندارد.

2- گلپایگانی، صافی: بدون اذن ولیّ شرعی ...

خوئی، تبریزی، وحید: بدون اجازۀ ولیّ آنها...

3- خوئی، گلپایگانی، صافی، تبریزی، وحید:[پایان مسأله]

اراکی: نماز در آن اشکال دارد. [پایان مسأله]

*****

مکارم: مسأله- هر گاه بعضی از ورثۀ میّت صغیر یا دیوانه یا غایب باشند، تصرّف در ملک آنها و نماز در آن حرام است، ولی تصرّفات جزیی که برای برداشتن میّت معمول است اشکال ندارد.

سیستانی: مسأله-  اگر بعضی از ورثۀ میّت صغیر یا دیوانه یا غایب باشند، تصرّف در ملک او بدون اجازۀ ولیّ آنها حرام است و نماز در آن جایز نیست است ولی تصرّفات  معمولی که مقدّمۀ تجهیز میّت است اشکال ندارد.

مظاهری: مسأله- اگر بعضی از ورثۀ میّت صغیر یا دیوانه یا غایب باشند، تصرّف  و نماز خواندن در ملک او بدون  اذن ولی شرعی حرام است ولی تصرّفاتی که برداشتن میّت معمول است اشکال ندارد.

(مسأله 878) نماز خواندن در مسافرخانه و حمام و مانند اینها که برای واردین اماده است1 اشکال ندارد2(و اگر وثوق3 پیدا نشود که صاحبش راضی است مشکل است4) ولی در غیر این قبیل جاها، در صورتی می شود نماز خواند 5 که مالک آن اجازه بدهد، یا حرفی بزند که معلوم شود6، برای نماز خوندن اذن داده است، مثل اینکه به کسی اجازه دهد در ملک او بنشیند و بخوابد، که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است.

1- زنجانی: و اطمینان نوعی، به رضایت مالک می باشد...

2- گلپایگانی، نوری: با اطمینان به رضایت صاحبان آنها اشکال ندارد...

بهجت: مگر این که انسان بداند یا نشانه هایی در کار باشد که گمان کند صاحبش به نماز خواندن او راضی نیست. و جاهای دیگر که ملک کسی می باشد نیز در این مسأله، مانند این مکان های عمومی است، که در صورتی نماز صحیح نیست که بداند و یا نشانه هایی در کار باشد که گمان کند صاحبش راضی  نیست.

3- اراکی: اگر یقین...

4- [قسمت داخل پرانتز در رسالۀ آیات عظام: گلپایگانی، خوئی، صافی، زنجانی، نوری ، تبریزی و سبحانی نیست]

5- زنجانی: که رضایت مالک معلوم باشد، هر چند از لازمه حرفش این معنا فهمیده شود، مثل اینکه به کسی اجازه دهد که در ملک او بنشیند و بخوابد، که از اینها فهمیده می شود به نماز خواندن هم رضایت دارد. واگر بدون فهمیدن رضایت مالک نماز بخواند به احتیاط  نمازش باطل است.

6- گلپایگانی، صافی: یا اطمینان حاصل شود...

مظاهری:رجوع کنید به ذیل مساله 874.

*****

فاضل: مسأله- نماز خواندن در اماکن عمومی مانند هتلها، مسافرخانه ها و حمام ها که برای ورود مسافران و مشتریان اماده است اشکال ندارد، ولی نماز خواندن برای دیگران که مسافر و مشتری آن اماکن نیستند اگر قرینه ای که دلالت بر رضایت صاحب آن بکند وجود داشته باشد مانع ندارد.. و نماز خواندن در اماکن خصوصی بدون اجازه مالک آن جایز نیست، ولی اگر اجازه تصرّفات دیگری دهد که معلوم شود برای نماز خواندن نیز راضی است می تواند در آنجا نماز بخواند، مثل اینکه کسی را برای صرف غذا و استراحت دعوت کند که مسلماً برای نماز رضایت دارد.

. مکارم: نماز خواندن در مسافرخانه ها و حمّامها و مانند آن، برای مسافران و مشتریان که طبق متعارف وارد آنجا می شوند اشکال ندارد...

سیستانی: مسأله- نماز خواندن در ملک دیگری در صورتی جایز است که مالک آن یا صریحاً اجازه بدهد و یا حرفی بزند که معلوم شود برای نماز خواندن اذن داده است- مثل این که به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد، که از اینها فهمیده می شود برای نماز خواندن هم اذن داده است- و یا انسان از راه دیگر، اطمینان به رضایت مالک داشته باشد.

وحید: مسأله- نماز خواندن در ملک دیگری در صورتی جایز است که یقین یا حجّت شرعیّه ای بر رضایت مالک داشته باشد ، و همچنین است اگر اذن در تصرّفی بدهد که عرفا  از اذن در آن تصرّف ، اذن در نماز خواندن هم فهمیده شود مثل اینکه به کسی اجازه بدهد در ملک او بنشیند و بخوابد که از این ها فهمیده می شود برای  نماز خواندن هم اذن داده است.

(مسأله 879) در زمین بسیار وسیعی که از ده دور و چراگاه حیوانات است، اگر چه صاحبانش راضی نباشند، نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در ان اشکال ندارد، و در زمینهای زراعتی هم که نزدیک ده است و دیوار ندارد1 اگر چه در مالکین آنها صغیر و دیوانه باشد نماز و عبور و تصرّفات جزیی اشکال ندارد، ولی اگر یکی از صاحبانش ناراضی باشند تصرّف در ان حرام و نماز باطل است.

1- بهجت: در زمین بسیار وسیعی که از آبادی دور و چراگاه حیوانات است نماز خواندن و نشستن و خوابیدن اشکال ندارد، مگر این که انسان بداند و یا نشانه هایی در کار باشد که گمان کند صاحبش راضی نیست بنابرأظهر؛ و همچنین در زمینهای زراعتی هم که نزدیک ده است و دیوار ندارد...

*****

اراکی: مسأله- در زمین بسیار وسیعی که برای مردم مشکل است موقع نماز بجای دیگر بروند، اگر چه صاحبانش راضی نباشند نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در آن اشکال ندارد، هرچند در مالکین انها صغیر و دیوانه باشد، و عبور و تصرّفات جزئی اشکال ندارد، ولی اگر نارضایتی یکی از صاحبانش معلوم شود بنابراحتیاط واجب نمی توان نماز خواند.

خوئی، تبریزی: مسأله- در زمین بسیار وسیع(خوئی: که برای بیشتر مردم مشکل است موقع نماز از آنجا بجای دیگر بروند) بی اجازه مالک می شود نماز خواند، به نحوی که در مسأله ‍[271] در وضو گذشت.

گلپایگانی، صافی: مسأله- در زمین بسیار وسیعی که برای بیشتر مردم مشکل است موقع نماز از آنجا به جای دیگر بروند بی اجازه مالک می شود نماز خواند. ولی اگر بداند که مالک زمین راضی نیست أحوط آن است که در آنجا نماز نخواند.

. نوری: بدون اجازه مالک نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در آن، اشکال ندارد.

زنجانی: مسأله- نماز خواندن در زمین بسیار وسیعی که برای بیشتر مردم مشکل است موقع نماز از آنجا به جای دیگری بروند جایز و صحیح است، هر چند مالک آنها از نماز خواندن در آنجا نهی کرده باشد یا این که انسان بداند راضی نیست یا این که مالک آنها صغیر یا مجنون باشد، ولی احتیاط مستحب آن است که در این چند صورت در انجا نماز نخوانند؛ ولی غاصب نباید در مکان غصبی نماز بخواند هر چند بسیار وسیع باشد، و نماز او به  به احتیاط  باطل است؛ همچنین  کسانی مانند همسر و فرزندان و مهمانهای غاصب که به حساب او در این مکان تصرّف می کنند.

فاضل: مسأله- در زمینهای بسیار وسیعی که برای مردم اجتناب از آن غیر ممکن یا سخت است، اگر چه صاحبانش کراهت داشته باشند، نماز خواندن و نشستن و خوابیدن در آن اشکال ندارد، اگر چه در مالکین انها صغیر و دیوانه باشد، هر چند احتیاط این است که در صورت علم به عدم رضایت صاحبان آنها از آن اجتناب شود.

سیستانی: مسأله- نماز خواندن در زمینهای بسیار وسیع جایز است، هر چند که مالک آنها صغیر و یا مجنون باشد و یا آن که راضی به نماز خواندن در آنها نباشند؛ و همچنین در باغها و زمین هایی که در و دیوار ندارند بی اجازه مالک می شود نماز خواند، ولی در این صورت اگر بداند مالک راضی نیست نباید تصرّف کند و. اگر مالک صغیر و یا مجنون باشند و یا آن که گمان به راضی نبودن او داشته باشند احتیاط لازم آن است که در آنها تصرّف نکنند و نماز خوانده نشود.

وحید: مسأله- نماز خواندن در زمین بسیار وسیع به تفصیلی که در مسأله [271] گذشت منوط به اجازه مالک نیست.

مکارم: مسأله- در زمینهای بزرگ زراعتی و غیر زراعتی که دیوار ندارد و زراعتی فعلا در آن نیست نماز خواندن و نشستن و خوابیدن و تصرّفات جزئی اشکال ندارد، خواه نزدیک شهر و روستا باشد یا دور از آن و خواه مالکین آن صغیر باشند یا کبیر؛ ولی اگر صاحبش صریحاً بگوید راضی نیستم یا بدانیم قلباً راضی نیست، تصرّف در آن حرام و نماز نیز اشکال دارد.

مظاهری: مسأله- در زمین های بزرگ زراعتی یا غیر زراعتی که دیوار ندارد، نماز خواندن و نشستن و خوابیدن و قضای حاجت نمودن و مانند این ها  اشکال ندارد.